گروه بین‌الملل: شهر بالتیمور در ایالت مریلند آمریکا در مراسم خاکسپاری «فردی گری»، جوانی که در بازداشتگاه پلیس کشته شد، به یک «میدان جنگ واقعی» تبدیل شد. مغازه‌های اسلحه فروشی، بانک‌ها، سوپرمارکت‌ها، ساختمان‌ها و حتی داروخانه‌ها هدف غارت مردم قرار گرفته و به آتش کشیده شدند. پلیس نیز برای ممانعت از خشونت و اغتشاشات بیشتر مجبور شد در این شهر حالت فوق‌العاده اعلام کند. گزارش منابع خبری حاکی است بیش از 1000 نیروی پلیس از گارد ملی مریلند و 5000 افسر از ایالت‌های همجوار وارد این شهر شده‌اند و رئیس‌جمهور آمریکا نیز مجبور شد با ادامه خشونت‌ها به این مساله بپردازد. نیروهای پلیس و رسانه‌های جریان اصلی در آمریکا که از ابتدای اعتراضات، معترضان را به خشونت متهم کرده‌اند، باز هم همین خط را در پیش گرفته و حتی ادعا کردند حدود 15 نیروی پلیس زخمی شده‌اند که حال 2 تن از آنها وخیم گزارش شده است. تاکنون 20 تن در این رابطه دستگیر شده‌اند. این ادعاها در حالی مطرح شده که خبرنگاران پوشش‌دهنده اخبار اعتراضات شهر بالتیمور هم از سرکوب پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا در امان نبوده‌اند. به گزارش پایگاه بالتیمورسان، جی‌ام گیوردانو مدیر ویرایش عکس در پایگاه «سیتی پیپر» گفت: چندین پلیس ضدشورش «با سپرهای خود ضربات متعددی به سرم زدند و مرا به کف خیابان کوبیدند.» خبرهایی از بازداشت و ضرب و شتم عکاس رویترز نیز مخابره شده است. به گزارش رسانه‌های خبری، نیروهای امنیتی با پرتاب گاز اشک‌آور و گلوله‌های پلاستیکی در تلاش هستند مردم را متفرق کنند. برخی خبرنگاران حاضر در صحنه اعتراضات و درگیری‌ها در شهر بالتیمور از شلیک گلوله‌های پلاستیکی خاص به معترضان خبر دادند، گلوله‌هایی که سبب زخمی شدن تظاهرات‌کنندگان شده است البته درباره تعداد معترضان زخمی ناشی از سرکوب پلیس اطلاعات دقیقی مخابره نشده است. ساعاتی پس از خاکسپاری فردی گری صدها معترض سنگ‌اندازی و حمله به سوی پلیس را آغاز کردند و این درگیری‌ها به سرعت به شورش و حمله به ساختمان‌ها و آتش زدن مراکز تبدیل شد. خطرناکی اوضاع باعث شد فرماندار بالتیمور با آغاز درگیری‌ها در این منطقه وضعیت فوق‌العاده و اضطراری اعلام کند و لورتا لینچ، دادستان کل آمریکا در نخستین روز کاری‌اش گفت مقام‌های وزارت دادگستری را طی چند روز آینده به بالتیمور اعزام می‌کند و وزارت دادگستری نیز قول داده است کمک‌های لجستیکی فوری به ایالت مریلند بدهد که ممکن است به این کمک‌ها نیاز داشته باشد. موضع وزارت دادگستری آمریکا در حمایت از مقامات محلی ایالت مریلند پس از آن اتخاذ شد که وزیر جدید دادگستری با باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا درباره اوضاع به‌وجود آمده در این ایالت گفت‌وگو کرد. چاره‌اندیشی نهادهای مختلف آمریکایی برای بحران کنونی در بالتیمور و خطرش برای سایر شهرهای تحت تأثیر تنش نژادپرستانه باعث شد شهردار بالتیمور به مدت یک هفته مقررات منع آمد و رفت را به اجرا بگذارد که از دیروز آغاز شد. براین اساس، مرگ جوان آمریکایی- آفریقایی 26 ساله‌ای که دهم آوریل توسط نیروهای پلیس دستگیر شده بود دلیل بروز این خشونت‌هاست. این جوان، 19 آوریل در حالی که در کما به سر می‌برد به اورژانس بیمارستان منتقل شد، پلیس هنوز درباره چگونگی بازداشت و مرگ فردی گری به صورت کامل توضیح نداده است اما گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که او احتمالا بر اثر شدت جراحاتی که هنگام انتقال به مرکز پلیس متحمل شد جان خود را از دست داد. 6 افسر پلیس که وی را بازداشت کرده بودند فعلا از کار معلق شده‌اند. پلیس بالتیمور هویت و نژاد آنها را مشخص نکرده است. همه این ناآرامی‌ها زمانی اوج گرفته است که در کل آمریکا بحث داغی درباره نحوه رفتار ماموران پلیس با جوانان سیاهپوست جریان دارد. شروع این بحث‌ها آگوست گذشته و پس از کشته شدن مایکل براون، جوان 18 ساله سپاهپوست در فرگوسن در ایالت میسوری به ضرب گلوله یک مامور پلیس سفیدپوست بود. تظاهرات در اعتراض به قتل مایکل براون نیز در مواردی به خشونت گرایید،‌ بویژه پس از آنکه یک هیات منصفه عالی محلی تصمیم گرفت علیه این افسر پلیس هیچ جرمی اعلام نکند اما درباره حوادث اخیر بالتیمور یک داستان «رسمی» دیگر نیز وجود دارد؛ دولتی‌ها می‌گویند اقدامات خشونت‌آمیز خواسته مردم شهر بالتیمور در پی مرگ فردی گری، جوان سیاهپوست نیست. فعالان شهر بالتیمور و برخی خبرنگاران محلی می‌گویند این مسائل پس از ده‌ها سال نژادپرستی و محرومیت و نبود آموزش رسمی و نبود خدمات اجتماعی قابل پیش‌بینی بود. این عده می‌گویند نسلی از جوانان از آمریکا جز زندان و خشونت، از این کشور چیز دیگری نمی‌دانند. این نسل فرزندان نسلی هستند که به علت سخت‌گیری در اجرای قوانین علیه اقلیت‌ها در زندان‌ها هستند در نتیجه برخلاف نظر کسانی که پیش‌بینی می‌کردند دولت اوباما عملا به تاریخ نژادپرستی در این کشور پایان می‌دهد؛ روشن شد نژادپرستی همچنان آتش زیر خاکستر است و از مکانی
به مکان دیگر منتقل می‌شود.
 

دستگیری مرد رایانه‌کُش در آمریکا!
در کشوری که دولتش بزرگ‌ترین جنایت‌ها را علیه بشریت مرتکب می‌شود، یک شهروند به‌خاطر قتل رایانه شخصی‌اش بازداشت شد. به گزارش العالم، پس از آنکه  «لوکاس هینچ» 37 ساله اهل کلرادوی آمریکا با یک هفت‌تیر رایانه‌اش را به گلوله بست به علت استفاده از سلاح گرم در داخل شهر بازداشت و محکوم به پرداخت غرامت شد. پلیس در ارتباط با این ماجرا، گزارشی را تنظیم کرده با عنوان «مردی که رایانه شخصی خود را به قتل رساند». «جف استراسنر»  سخنگوی پلیس شهر کلرادو گفت رایانه هینچ مشکل فنی داشت و همین باعث عصبانیت او شد که سرانجام یک هفت‌تیر خریداری کرد و در وسط خیابان 8 گلوله به سوی رایانه خود شلیک کرد.
 

مهدی جابری: حاشیه‌های بنزین وارداتی، وزارت نفت را وارد زمین پاسخگویی کرده است. این بار اما رسانه‌ها طرف این وزارتخانه نیستند که بتواند از ارائه پاسخ شفاف شانه خالی کند. به نظر می‌رسد راه سخت وزیر نفت در مجلس آغاز شده است و او باید به سوالات تشریحی نمایندگان پاسخ روشن بدهد.
بیژن نامدارزنگنه دیروز سه‌شنبه باید به مجلس می‌رفت و برای ساعاتی میهمان اعضای کمیسیون انرژی می‌شد. طبق اعلام حسین امیری‌خامکانی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» سوالاتی که وزیر نفت را به مجلس کشانده، عبارتند از: خرید دکل‌های خارجی، عدم پرداخت مطالبات شرکت‌هایی مثل حفاری شمال، گازرسانی روستایی، آلایندگی پالایشگاه آبادان، وضعیت پالایشگاه آناهیتا، واردات بنزین و جذب نیرو و استخدام‌ها.
دیروز اعضای کمیسیون انرژی مجلس منتظر حضور زنگنه بودند اما این میهمان نامدار ترجیح داد انتظار میزبانان خود را طولانی‌تر کند.
سیدمهدی موسوی‌نژاد، عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفت‌وگویی کوتاه با «وطن‌امروز» اظهار داشت: نیامد! آقای زنگنه امروز و تا این لحظه که ساعت 16 است به مجلس نیامده. بعید است در ساعت‌های باقیمانده شاهد حضور ایشان باشیم چون قرار بر مجلس شب‌نشینی نبوده است!
وی در پاسخ به این سوال که چه زمانی مجددا میزبان وزیر نفت خواهید بود، گفت: مشخص نیست. البته ادامه این روند به زیان وزیر نفت است. بزودی برای حضور ایشان برنامه‌ریزی خواهد شد.
موسوی‌نژاد در واکنش به این پرسش که  طرح تحقیق و تفحص از بنزین وارداتی در چه مرحله‌ای است و چقدر به تصویب آن امید دارید، پاسخ داد: انتظار داریم این طرح به صحن علنی برود.
عضو کمیسیون انرژی مجلس درباره شایعاتی مبنی بر مذاکره و توافق برای لغو طرح تحقیق و تفحص اظهار داشت: این خلاف قانون است. کسی نمی‌تواند دستور مذاکره و توافق پنهان بدهد. آن چیزی که ما تهیه و تدوین کرده‌ایم باید به رای نمایندگان گذاشته شود.
موسوی‌نژاد افزود: گویا برخی‌ می‌خواهند 2 سال جوسازی و حاشیه‌سازی را در یک شب و روز خاتمه دهند. چه کسی می‌خواهد پاسخگوی دروغ‌پردازی‌ها و ادعاهایی باشد که فقط برای پر شدن جیب عده‌ای خاص بود و در این میان، مردم بیشترین آسیب روحی و روانی را متحمل شدند.
  مجموعه ابتکار و انکار توان داخلی
در شرایطی که بنزین یورو 2 زمانی استاندارد کشورهای اروپایی بوده و آنها به این استاندارد احترام می‌گذاشتند و پله‌پله برای ارتقای آن اقدام کردند، گویا برخی افراد و جریان‌های سیاسی آنقدر غرق در سیاست و بازی مخرب با افکار عمومی شده‌اند که فراموش کرده‌اند ما یک کشور در حال توسعه هستیم و البته مسیر توسعه را سریع‌تر و بهتر از جوامع مشابه خود طی می‌کنیم. در این باره امیری‌خامکانی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس می‌گوید: همین بنزین که بر سر کیفیت آن دعواست، زمانی در اتحادیه اروپایی و با عنوان بنزین یورو2 مصرف می‌شده است.
این موضوع را سیدعلی سیدمومنی، رئیس مهندسی فرآورده‌های نفتی شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران نیز تایید کرده است. او که یک سال قبل به خاطر مصاحبه با «وطن‌امروز» به دستور یک مقام ارشد نفتی، راهی هیات بدوی رسیدگی به تخلفات کارکنان وزارت نفت شده بود، اعتقاد داشت: مگر مشکل بنزین یورو 2 چیست؟ این یک استاندارد بین‌المللی بوده است. تمام صاحبنظران داخلی و بین‌المللی می‌دانند انتقال از یک استاندارد به استاندارد بالاتر نیازمند زمان است. حتی در کشورهای صاحب صنعت 4 تا 5 سال زمان می‌برد. اینگونه نیست که امروز اراده کنیم و چند روز یا چند هفته یا یک سال بعد محقق شود. دوستان ما نباید عجول باشند.
اما برخی جریان‌های به ظاهر مدافع محیط‌زیست که نام و نشانی از دولت دارند، آنقدر عجله به خرج دادند که در این راه، توان داخلی کشور را برای تولید بنزین زیر سوال بردند. متخصصان و تولیدکنندگان ایرانی آنچنان آسیبی در این شایعه‌سازی‌ها متحمل شدند که شاید به این زودی نتوانند تبعات آن را به فراموشی بسپارند.
مصطفی افضلی‌فرد، عضو کمیسیون اصل 90 مجلس دیروز به فارس گفت: مسائل گروهی و جناحی را نباید وارد مباحث محیط‌زیست کنیم همچنین باید تقویت ظرفیت‌ها و قابلیت‌های داخلی، یک اصل باشد. اینکه قابلیت‌های داخلی انکار یا تضعیف شود و کاهش آلودگی هوا به بنزین‌های وارداتی ربط داده شود رویه منصفانه‌ای نیست. اصلاح گزارش‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست گام اول و تبیین آن برای مردم گام بعدی و اصلی است. سازمان محیط‌زیست باید در گزارش خود تجدیدنظر کند و نسبت به اصلاح گزارشش براساس آنچه کمیسیون اصل 90 به آن دست پیدا کرده اقدام کند.
وی با اشاره به تکذیب گزارش‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره بنزین‌های آلوده گفت: جمع‌بندی گزارش‌های نهادهای مختلفی همچون کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، سازمان بازرسی کل کشور و مرکز پژوهش‌های مجلس این بود که  گزارش سازمان محیط‌زیست درباره بنزین آلوده نادرست بوده است.
   دروغ بزرگ
حمید رسایی، نماینده مردم تهران در مجلس هم دیروز از حاشیه‌سازی درباره بنزین تولید داخل با عنوان دروغ بزرگ یاد کرد و گفت: به دلیل اهمیتی که افکار عمومی در مقطع فعلی دارد و در یک رویارویی با جریان سلطه هستیم و تمام تلاش آنها بر این است که مردم را از آینده خود ناامید کنند، طبعا  درباره اظهاراتی که باعث ناامیدی مردم می‌شود و از سر بی‌تدبیری یا از سر لجاجت‌های سیاسی است، وقتی خلاف آنها ثابت شده است، مدعی‌العموم باید ورود کند.
وی ادامه داد: متاسفانه در این مدت اظهارات دروغی که باعث تشویش اذهان عمومی شده متعدد است. یکی از این اظهارات صحبت‌های وزیر کشور درباره پول کثیف در انتخابات بود. دومین اظهارات کذب موضوع بورسیه‌ها بود که تا چند ماه القا می‌کردند بیش از 3000 دانشجوی دوره دکترا که قرار است آینده این کشور را بسازند با تقلب و غیرقانونی بورسیه شده‌اند که این فضاسازی باعث لطمه روحی و علمی به آنها و خانواده‌هایشان شد. در حالی که بعد از بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد این اظهارات دروغ است و به جز 30 مورد از بیش از 3 هزار مورد بورسیه، همه قانونی است و مجرای قانونی را طی کرده است.
وی افزود: سومین دروغ بزرگی که لازمه‌اش ورود مدعی‌العموم است تا به آن رسیدگی کند، مساله بنزین‌های آلوده است که در دوره‌ای که با تحریم مواجه هستیم و دشمن تلاش می‌کند ما را از آینده ناامید و به خود وابسته کند، موضوع بنزین‌های آلوده مطرح می‌شود که بعد از رسیدگی و حضور همه دستگاه‌های ذی‌ربط حتی نهادهایی که در همین دولت منصوب شده‌اند، مشخص شد این ادعا دروغ بزرگی بوده است.
نایب‌رئیس کمیسیون اصل 90 گفت: در این موضوعات که باعث تشویش اذهان عمومی شده، عذرخواهی کار خوبی است ولی کفایت نمی‌کند. باید نقش رسانه‌ها و نقش گوینده این ادعاها در یک محکمه مورد رسیدگی قرار گیرد تا از تکرار آن جلوگیری شود.

مهدی محمدی: از همان نخستین روز آغاز آنچه در یک دهه گذشته پرونده هسته‌ای ایران خوانده شده، این نکته روشن بود – و بعدها، در طول سالیان، مکررا مورد تایید قرار گرفت- که هدف اصلی غرب بویژه آمریکا از تبدیل کردن فعالیت هسته‌ای ایران به یک بحران بزرگ بین‌المللی، تنها متوقف کردن این برنامه نیست، بلکه آمریکایی‌ها همزمان هدف بزرگ‌تر و مهم‌تری را هم تعقیب می‌کنند که می‌توان آن را «اثرگذاری بر پارامترهای سیاست داخلی و تغییر معادله قدرت در داخل ایران» نامید.
از یک جنبه، هدف غرب از پرونده‌سازی هسته‌ای برای ایران، متمرکز بر خود مساله هسته‌ای است. ارزیابی آمریکایی‌ها این است که فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز اگر دربرگیرنده غنی‌سازی و فعالیت‌های مرتبط با آب سنگین باشد، کشور دارنده را از ظرفیت گریز سریع به سمت سلاح هسته‌ای برخوردار می‌کند و صرف بهره‌مندی از این ظرفیت، معادله استراتژیک و ژئوپلیتیک پیرامون آن کشور را به ضرر قدرت‌های سلطه‌جو تغییر خواهد داد، بنابراین به طور کاملا طبیعی، توقف برنامه هسته‌ای ایران –با وجود اینکه آمریکایی‌ها در برآوردهای اطلاعاتی خود کوچک‌ترین تردیدی درباره صلح‌آمیز بودن آن ندارند- جزو هدف‌های راهبردی غرب محسوب می‌شود. اما ساده‌اندیشی محض است اگر کسی تصور کند هدف‌گذاری‌های آمریکا در این پرونده صرفا هدف‌گذاری‌های مرتبط با اشاعه است. این فقط یک جنبه از ماجرا (و به نظر من جنبه کم‌اهمیت آن) است. یک مساله بسیار مهم‌تر در اینجا وجود دارد که یک دهه هماوردی راهبردی درباره برنامه هسته‌ای با آمریکا، ابعاد آن را کاملا برای ما روشن کرده است و آن هم این است که آمریکایی‌ها تصور می‌کنند پرونده هسته‌ای می‌تواند به چند روش منجر به تغییر معادله قدرت در داخل ایران و سوق پیدا کردن محیط سیاست داخلی ایران به سمتی شود که برای آنها دارای مطلوبیت است.
1- از دید آمریکا، نحوه حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران می‌تواند بدل به مدلی برای حل و فصل سایر پرونده‌های مرتبط با ایران از جمله پرونده حقوق بشر شود. توجه کنید که از نظر آمریکایی‌ها پرونده حقوق بشر اسم رمز پروژه‌ای است که هدف اصلی آن گروگان گرفتن سیاست داخلی کشور با استفاده از ابزارهای بین‌المللی است.
2- در درجه دوم، آمریکا به پرونده هسته‌ای ایران به عنوان عاملی برای تقویت جریان غربگرا در داخل ایران بویژه در مقابل رقیبان اصولگرای آن نگاه می‌کند. یک نگاه گذرا به پرونده اعمال تحریم‌ها علیه ایران کافی است تا روشن شود ملاک اصلی آمریکا برای آغاز و تکمیل تدریجی پروژه تحریم علیه ایران، نه تحولات مرتبط با برنامه هسته‌ای، بلکه محاسباتی بوده که آمریکایی‌ها درباره نحوه اثرگذاری بر متغیرهای سیاست داخلی در ایران بویژه وضعیت جریان غربگرا در آستانه تحولات مهم مانند انتخابات داشته‌اند. سخت‌ترین تحریم‌ها زمانی علیه ایران اعمال شده که کمترین تحرکات فنی درون برنامه هسته‌ای وجود داشته و در عوض  جریان غربگرا در ایران بیشترین نیاز به حمایت خارجی را حس می‌کرده است. من در مقاله‌ای دیگر نشان داده‌ام که چگونه افول فتنه 88 در بهار 89 منجر به اعمال سختگیرانه‌ترین تحریم‌های تاریخ علیه ایران، صرفا با هدف کمک به احیای این جریان شد. این یک رویه عمومی در پرونده هسته‌ای ایران است. محاسبات مربوط به سیاست داخلی ایران و اینکه فلان اقدام خاص دقیقا چه تاثیری بر محیط داخلی ایران خواهد گذاشت و کدام گروه را ضعیف‌تر یا قوی‌تر خواهد کرد، در تعیین اینکه آمریکا باید از چه گزینه‌ای علیه ایران استفاده کند، نقشی بسیار حیاتی‌تر از متغیرهای صرفا فنی مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران داشته است.
3- پس از انتخابات 92، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد آمریکایی‌ها تصور می‌کنند می‌توانند از پرونده هسته‌ای یا پرونده‌های مشابه، به عنوان عاملی برای کنترل افکار عمومی ایران و جهت دادن به آن استفاده کنند. به طور بسیار خلاصه، شکل کار به این صورت است که دوقطبی‌هایی ایجاد شود که یک سوی آن اقتصاد و معیشت مردم قرار داشته باشد و سوی دیگر، برنامه‌های امنیت ملی ایران از جمله برنامه هسته‌ای.
به محض ایجاد این دوقطبی، یک ماشین رسانه‌ای - سیاسی از پیش برنامه‌ریزی شده در داخل ایران، شروع به ارسال این پیام به جامعه می‌کند که مشکلات اقتصادی و معیشتی به دلیل طراحی‌های رادیکالی است که در برنامه‌های امنیت ملی ایران صورت گرفته و اگر مردم می‌خواهند اقتصاد آنها رو به راه شود، قبل از هر چیز باید این برنامه‌ها مورد  تجدید نظر قرار گیرد. اجرای موفق این پروژه مستلزم همکاری کامل یک جریان غربگرا در داخل ایران با آمریکایی‌هاست؛ همان جریانی که آمریکایی‌ها آن را شریکان پروژه تحریم در داخل ایران می‌خوانند. این پروژه، تا حدودی در سال 92 با محوریت برنامه هسته‌ای ایران اجرا شد و شواهدی هست که آمریکایی‌ها می‌خواهند آن را بزودی به دیگر حوزه‌های هماوردی راهبردی خود با ایران نیز تسری بدهند. مهم‌ترین شاهد، سخنان هفته پیش باراک اوباماست که گفته بود زمان آن رسیده است که مردم ایران دریابند بهبود زندگی آنها در گرو پایان دادن ایران به جنگ‌های نیابتی در منطقه خاورمیانه است. این جمله کوتاه کافی است که نتیجه بگیریم آمریکایی‌ها می‌خواهند در مرحله پساتوافق هسته‌ای - که گمان می‌کنند بزودی از راه خواهد رسید - دوقطبی «اقتصاد - ژئوپلیتیک» را جایگزین دوقطبی «اقتصاد - هسته‌ای» کنند.
بر این اساس، به نظر می‌رسد اصلی‌ترین عاملی که تعیین می‌کند توافق نهایی، سرانجام رخ خواهد داد یا نه، مساله هسته‌ای نیست. مساله اصلی برای آمریکا این است که آیا یک توافق هسته‌ای، محیط داخلی ایران را به‌گونه‌ای که مدنظر آنهاست و در زمانی که آنها مناسب می‌دانند، تغییر خواهد داد یا نه. به عبارت دیگر، آمریکا عمیقا مایل است بداند - و تاجایی که می‌تواند بر این موضوع اثر بگذارد - که آیا بازیگران غربگرا در داخل ایران، در شرایط پس از توافق هسته‌ای، توان تبدیل این توافق به سرمایه‌ای برای پیشبرد پروژه‌های انتخاباتی و سیاست داخلی خود را خواهند داشت یا نه؟
اگر توافق انجام شود، با اطمینان نسبی می‌توان گفت آمریکا طراحی یک برنامه ایجاد تغییر در ایران در طول یک دهه آینده را به سرانجام رسانده و آن را قابل تحقق ارزیابی کرده است. بالاتر از این، می‌توان ادعا کرد در آن صورت، آمریکا به یک مفاهمه نسبی با جریان غربگرا در ایران درباره چگونگی اجرای این پروژه هم دست یافته است.
برخی پالس‌هایی که این روزها از داخل ایران در حال ارسال به بیرون است نشان می‌دهد غربگرایان در ایران هم به‌خوبی می‌دانند در حال مشارکت در چه نوع بازی‌ای هستند. 3 دسته پیام از داخل ایران در حال ارسال به بیرون است:
1- مصرف ادبیات رادیکال درباره نقد رفتار حاکمیت در حوزه‌های مختلف بویژه از زبان هاشمی رفسنجانی
2- ارسال پی در پی این پیام به بیرون که دولت به هر قیمت خواهان تصاحب مجلس آینده است.
3- بشارت دادن به آمریکا در این باره که تعامل با آمریکا به موضوع هسته‌ای محدود نخواهد شد چرا که مشکلات ایران با حل موضوع هسته‌ای پایان نخواهد یافت.
به عقیده من، مخاطب این پیام‌ها بیش از آنکه افکار عمومی در داخل ایران باشد، در واشنگتن نشسته است. یک جریان سیاسی مایل است به آمریکا بگوید در صورت حصول توافق هسته‌ای، نقش مدنظر آمریکا را در آینده سیاسی ایران بازی خواهد کرد تا به این ترتیب خود را به بخشی از پروژه آمریکا برای آینده ایران تبدیل کند. مهم‌ترین ماموریتی که این جریان باید برای آمریکا انجام بدهد صرف سرمایه اجتماعی ناشی از توافق هسته‌ای در راستای اهداف شبه‌سکولار و همچنین بازتولید سیکل سازش از طریق ایجاد دوقطبی‌های جدید از جنسی است که یک سوی آن وضعیت اقتصادی (یا شاید هم اجتماعی) ایران قرار داشته و در سوی دیگر آن برنامه‌های امنیت ملی ایران قرار بگیرد. هر دو این ماموریت‌ها تنها زمانی قابل انجام است که این جریان زیرساخت‌های لازم برای ارتباط‌گیری موثر با افکار عمومی در ایران و توان ارسال سیستماتیک آدرس‌های غلط به آن را ایجاد کرده باشد.
تحولاتی مانند گذار از شبکه‌های اجتماعی اینترنتی به شبکه‌های اجتماعی موبایلی (در حوزه سخت‌افزاری) و ایجاد زیرساختی از روابط نیمه‌پنهان و شبه‌محفلی با غرب نظیر آنچه در پروژه Bridge2015  شاهد آن هستیم (در حوزه نرم‌افزاری) را باید تلاش‌هایی در این جهت ارزیابی کرد.
آمریکا برای حوزه تغییر معادله قدرت در ایران ظرف یک دهه آینده یک برنامه جامع طراحی کرده است. این برنامه بر تحولات مرحله پسا‌توافق هسته‌ای و همچنین سرنوشت انتخابات آینده استوار خواهد شد. بازیگران اصلی در اینجا جریان سیاسی غربگرا، نخبگان شبکه شده با سرویس‌های غربی در قالب پروژه‌های شبه‌مدنی و همچنین شبکه‌های اجتماعی هستند که آمریکا تصور می‌کند امکانی برای مهار آنها وجود ندارد.
اگر از این منظر به توافق هسته‌ای بنگریم و درصدد کشف معنای رمزگونه آن در ارتباط با آینده قدرت در ایران برآییم، آن وقت راز بسیاری از آنچه ظاهرا غیرقابل فهم به نظر می‌آید گشوده خواهد شد.

 

گروه سیاسی: علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی صبح دیروز در نشست دانشجویی دولت و ملت و آینده مشترک که در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، به موضوعات مهمی درباره مسائل منطقه و مذاکرات هسته‌ای اشاره کرد. به گزارش «وطن امروز»، مواجهه عربستان با ایران، اقدامات فرامنطقه‌ای برای ناامنی در مرزهای ایران و فکت‌شیت ایرانی از جمله موضوعات مطرح بود. به گزارش تسنیم، شمخانی در بخشی از سخنان خود گفت: طبق اصول همسایگی، همزیستی مسالمت‌آمیز و اصول دفاع از خود مبتنی بر سازمان ملل، آل‌سعود اجازه ندارد به کشور دیگری حمله کند. دبیر شورایعالی امنیت ملی تصریح کرد: عربستان به کشور فقیری حمله کرد و زیرساخت‌های این کشور ضعیف را از بین برد. وی با اشاره به اینکه زمانی ما سعی کردیم با آل‌سعود مشکل رقابتی را حل کنیم، افزود: از این رو رسانه‌ها را کنترل کردیم و پیام‌های مثبتی فرستادیم اما متأسفانه به شکل بسیار بدی آنها با رژیم صهیونیستی و آمریکایی‌ها ارتباط داشتند و نقشه‌های نابخردانه علیه جمهوری اسلامی ایران کشیدند. وی در رابطه با انتخابات گفت: انتخابات پشتوانه نظام سیاسی کشور است و البته تهدیدات سخت و نیمه‌سخت به سمت تهدیدات نرم رفته است اما ما پتانسیل فرهنگی بالایی داریم و پتانسیل فرهنگی ما باعث پیروزی بر صدام شد. دبیر شورایعالی امنیت ملی تصریح کرد: ما باید سیاست‌های اقتصادی اتخاذ کنیم که تضعیف‌کننده تحریم شود که همان اقتصاد مقاومتی است و پرداختن به آن دسته از ساختارها که می‌تواند دولت کارآمد و اتکای به درآمد ملی و غیرقابل برگشت برای مسیر آینده ایران رقم بزند. دبیر شورایعالی امنیت ملی بیان کرد: 7 میلیون گردشگر به خارج از کشور می‌روند که نشان‌دهنده ناخودباوری است و این یک معضل فرهنگی است و البته راهکارهای درازمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت دارد که باید راهکار آموزش را در درازمدت و برخوردهای ارشادی را میان‌مدت درنظر گرفت. دبیر شورایعالی امنیت ملی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: بیگانگان در منطقه بویژه در سوریه، عراق، یمن و... مشکل پیدا کرده‌اند و سعی می‌کنند در مناطقی از ایران مثل جنوب شرقی و شمال غربی ایجاد بحران کنند و از جاه‌طلبی برخی افراد در درون جریانات قومی استفاده خواهند کرد. وی خاطرنشان کرد: آینده را ما خواهیم ساخت و تجربه‌های مثبت گذشته و کاهش ظرفیت تجربه‌های منفی گذشته می‌تواند آینده مناسبی برای کشور ما رقم بزند. دبیر شورایعالی امنیت ملی افزود: باید دید چه چیزی موجب پیشرفت ما خواهد شد؛ مفاخر ملی و دستاوردهای ملی مثل همین بحث خلیج‌فارس که همواره مورد توجه بوده و در رسانه‌ها و شبکه‌های اینترنتی بسیار در این زمینه فعال هستند نشان می‌دهد مردم ایران چه قدر خوب و سریع دور هم جمع می‌شوند. شمخانی ادامه داد: در جنگ هیچ کس که در شرایط سنی برای مشارکت در جنگ باشد، نمی‌تواند بیانیه دهد و بگوید من می‌خواستم در جنگ شرکت کنم اما به دلیل اینکه از قومیت ترک، بلوچ، کرد، لر و مذهبی غیر از مذهب شیعه مثل سنی، زرتشتی و... برخوردار بودم نتوانستم در جنگ مسؤولیت داشته باشم.  
فکت‌شیت ایرانی در خبرگزاری‌ها
شمخانی در جمع خبرنگاران درباره مطالبه نمایندگان مجلس برای انتشار فکت‌شیت ایرانی درباره مذاکرات هسته‌ای نیز توضیح داد. وی گفت: مطالبه و توصیه متفاوت است، زمان هم در این امر تاثیرگذار است. انتشار این امر هم‌اکنون دیگر مفید فایده نیست اما همه این را بدانند که اولین فکت‌شیت ایرانی را ایران منتشر کرد. ابتدا فکت‌شیت ایرانی روی خروجی خبرگزاری‌های تسنیم، فارس و ایرنا قرار گرفت و سپس فکت‌شیت آمریکایی منتشر شد.

گروه اقتصادی: شورای رقابت ابتدا افزایش قیمت خودروهای خودروسازان داخلی را غیرقانونی اعلام کرد و بشدت به آنها هشدار داد که قیمت‌ها را به قیمت‌های اسفند 1393 بازگردانند. از آن سو هم سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان به‌دنبال این هشدار شورای رقابت برای جا نماندن از گردونه نظارت خطاب به خودروسازان گفت که بازرسان این سازمان به‌طور کامل بازار را رصد می‌کنند بنابراین دو شرکت بزرگ خودروساز داخلی که سهم بیشتری از بازار را در اختیار دارند مراقب قیمت‌های اعلامی جدید باشند. از این هشدارها نزدیک به 2هفته گذشت تا اینکه آنچه قرار بود از ابتدا عملی شود، با یک موافقت تازه خود را نشان داد. این موافقت را که محمد قربانی، معاون برنامه‌ریزی تولید شرکت سایپا از آن خبر داد، افزایش یک میلیون تومانی قیمت پارس تندر با هماهنگی شورای رقابت است. اگرچه پیش از این شورای رقابت در اطلاعیه‌ای اعلام کرد شرکت‌های خودروسازی فقط به اندازه یک درصد آن هم به‌دلیل افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده، خودروهای خود را گران کرده‌اند اما علت افزایش قیمت خودروی پارس تندر پارس‌خودرو، افزایش کیسه هوا اعلام شد؛ آن هم کیسه‌‌ای که خودروسازان برابر قانون باید روی خودروهای خود نصب کنند و تا الان هم اگر نصب نکرده‌اند بر سر خریداران خود کلاه گذاشته‌اند. البته خودروسازان داخلی به این روش کلاهگذاری وارد هستند، چراکه همه آنچه را باید روی یک خودرو نصب کنند به عنوان آپشن داده و چند برابر قیمت از خریدار، پولش را می‌گیرند. نمونه این ادعا، ترمز ABS، کیسه هوا(AIR BAG)، فرمان هیدرولیک،‌ رنگ متالیک، سیستم پخش خودرو و... است که در سال‌های اخیر بر تعداد این آپشن‌ها اضافه شده است. به هر حال محمد قربانی، معاون برنامه‌ریزی تولید شرکت سایپا درباره افزایش قیمت پارس تند گفت: «قیمت تندر 90 به‌دلیل دو ایربگ شدن، ‌افزایش پیدا کرد».
ایران‌خودرو درخواست افزایش قیمت داد
از سوی دیگر هاشم یکه‌زارع، ‌مدیرعامل گروه خودروسازی ایران‌خودرو هم از ارسال مستندات ایران‌خودرو به شورای رقابت برای اعمال تغییرات قیمتی در محصولات این شرکت خبر داد. یکه‌زارع در این‌‌‌باره اظهارداشت: امسال هزینه‌های تولید نسبت به سال گذشته با افزایش روبه‌رو شده و به همین منظور ما اطلاعات هزینه‌های تمام‌شده محصولات خود را به شورای رقابت ارسال کرده‌ایم. وی با بیان اینکه امروز (دیروز) اطلاعات هزینه‌ای خود را به شورای رقابت ارسال کرده‌ایم، افزود: قرار است شورا این اطلاعات را بررسی و نتایج را به ما اعلام کند. اما بشنوید از معاون امور صنایع و اقتصادی وزارت صنعت، معدن و تجارت که تأکید کرد هیچ‌گونه بحثی در شورای رقابت یا وزارت صنعت درباره افزایش قیمت خودرو نداریم. محسن صالحی‌نیا همچنین درباره درخواست برخی خودروسازان مبنی بر افزایش قیمت خودرو تصریح کرد: تا به امروز هیچ‌گونه بحثی در شورای رقابت یا وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره افزایش قیمت خودرو نداریم و اگر هم مواردی توسط شرکت‌ها طرح شده باشد در حال بررسی است. وی تصریح کرد: شرکت‌ها و بنگاه‌های مرتبط می‌توانند درخواست‌ها و پیشنهادات خود را درباره هر موضوعی مطرح کنند که مرجع رسیدگی به آن نیز شورای رقابت است و براساس پارامترها و ضوابطی که دارد بررسی‌های لازم را انجام می‌دهد.
انحصارطلبی 2 خودروساز بزرگ داخلی
در کنار همه این واقعیات اما علی خاکساری، کارشناس صنعت خودرو معتقد است مشکلات صنعت خودروی ایران ناشی از تحریم‌های خارجی نیست بلکه این دو خودروساز بزرگ داخلی هستند که مصرف‌کنندگان را تحریم کرده‌اند. به اظهار خاکساری متاسفانه مدت زیادی است که ایران‌خودرو و سایپا خودروهای فعلی را با قیمت دلخواه تولید کرده و بدون توجه به خواست، نیاز و حقوق مصرف‌کنندگان، عرضه می‌کنند. وی با بیان اینکه در همه حوزه‌های تولید، واردات، قیمت‌گذاری و توزیع خودروهای داخلی و خارجی انحصار شکل گرفته است، خاطرنشان کرد: انحصار اینان در تولید خود کم بود که چند وقتی است به بهانه حفظ حقوق مصرف‌کننده اما با هدف‌های دیگری، واردات را نیز انحصاری کرده‌اند. عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: هدف از انحصاری شدن واردات، افزایش قیمت خودروهای وارداتی است تا خودروسازان داخلی نیز بتوانند محصولات خود را با قیمت‌های فعلی و البته قیمت‌های بالاتر، عرضه کنند. وی افزود: هم‌اکنون تعرفه واقعی واردات خودرو نه 40 درصد بلکه بیش از 100 درصد است در غیر این صورت چرا خودروی تویوتا کمری که قیمت جهانی تک‌فروشی آن بین 22 تا 25 هزار دلار است باید به قیمت حدود 180 میلیون تومان در ایران عرضه شود در حالی که قیمت این خودرو با تعرفه 40 درصدی، حدود 110 میلیون تومان خواهد بود. خاکساری با بیان اینکه دستگاه‌های نظارتی باید بررسی کنند مابه‌التفاوت تعرفه اسمی 40 درصدی با تعرفه واقعی بیش از صددرصدی به جیب چه کسانی می‌رود، تصریح کرد: متاسفانه در این شرایط به جای رفع مشکلات موضوعاتی چون تحریم را بهانه می‌کنند.
زمزمه افزایش قیمت خودروهای وارداتی
با این همه اما در شرایط رکود بازار خرید و فروش خودروهای داخلی، زمزمه افزایش ۱۵ درصدی قیمت خودروهای وارداتی در بازار به گوش می‌رسد. یکی از فروشندگان خودرو در این‌باره به تسنیم، گفت: رکود بازار خودرو اواخر اردیبهشت یا اواسط خردادماه برطرف خواهد شد. این فعال بازار خودرو در ادامه با بیان اینکه در بازار خودروهای وارداتی هم زمزمه افزایش 15 درصدی قیمت‌ها به گوش می‌رسد، تصریح کرد: قرار است به میزان خودروهای وارداتی، اسقاط خودروهای فرسوده انجام شود که همین امر هزینه‌هایی را به واردکنندگان تحمیل می‌کند. در همین حال بحث افزایش قیمت خودروهای وارداتی در حالی مطرح است که سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان از اول اسفند پارسال ضوابط تعیین قیمت فروش خودروهای وارداتی را اعلام کرد که باید دید این افزایش قیمت آیا در راستای این ضوابط هست یا خیر؟

رئیس کمیسیون اصل 90مجلس شورای اسلامی گفت: بورس، پرونده ویژه‌ای در کمیسیون ما است؛ چرا که بعضاً در بازار سرمایه، منابع قلیل مردم توسط عده‌ای به دلیل رانت اطلاعاتی در بورس به یغما می‌رود. قیمت‌گذاری‌ها، باز شدن و بسته شدن نمادها، میزان و خرید و فروش و ترازنامه شرکت‌ها موجب می‌شود عده‌ای اقدام به خرید سهام یک شرکت می‌کنند و برخی هم با راه‌اندازی صف‌های ساختگی، به نوعی در این راه مردم را فریب می‌دهند. پورمختار تصریح کرد: در دیدار با رئیس قبلی بورس، وظیفه نظارت بر این موضوع و برخورد با این تخلفات را یادآوری کردیم و آرامشی ایجاد شد البته این اتفاقات باز در حال شکل‌گیری است و با رئیس جدید بورس در این باره جلسه‌ای خواهیم داشت. پورمختار توضیح داد: همه دستگاه‌ها رقم فساد را پنهان و سعی می‌کنند خود را پاک‌ترین دستگاه‌ معرفی کنند. این را باید گفت دستگاه‌هایی خود را در صدر رده‌های پاک اقتصادی معرفی می‌کنند که در ذهن مردم در صدر دستگاه‌های فاسد قرار دارند. وی تصریح کرد: وزرا درگیر مسائل اجرایی بوده و حاضر نیستند در این زمینه اطلاعات داده و ورود کنند. مجلس در این راه نقش بسزایی دارد اما در حوزه اجرایی نقش مجلس ضعیف است. در این کمیسیون هرجا ورود کردیم منجر به اصلاح شده و مجلس باید به این موارد بیشتر بپردازد. پورمختار با اشاره به راه‌اندازی سامانه جدید مبارزه با مفاسد اداری و اقتصادی اظهار کرد: راه‌اندازی این سامانه شاید دیر باشد اما قطعا موثر و مفید است.
محاکمه ۲ بانک به‌دلیل تخلف از نرخ سود
همچنین دبیرکل بانک مرکزی با بیان اینکه در 5 سال اخیر ۲۷ میلیون برگ چک برگشت خورده است، گفت: هم‌اکنون دو بانک به دلیل دریافت سود بیش از مصوب، به هیات انتظامی بانک‌ها معرفی شدند و دادستانی آنها را محاکمه می‌کند. سیدمحمود احمدی  که در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری سخن می‌گفت، اظهار کرد: از سال گذشته سامانه چکاوک را راه‌اندازی کردیم و در 20 هزار شعبه راه انداختن یک سامانه واحد و آموزش 100 هزار کارمند و فعالیت همزمان سیستم قدیمی برای ارائه خدمات به مردم در همین حین، اتفاق بزرگی است. احمدی ادامه داد: کل بازار فاقد مجوز پولی ما، در بستر بانکی حرکت می‌کند. یعنی اگر شتاب، ساتنا و شاپرک داریم اینها با موسسات فاقد مجوز، قراردادهایی می‌بندند و سرویس داده می‌شود. دبیرکل بانک مرکزی یادآور شد: 4 بانک بزرگ ما به موسسات فاقد مجوز سرویس می‌دهند. تا قبل از شاپرک این مهم را متوجه نمی‌شدیم و این 4 بانک خصوصی هستند.

گروه سیاسی: در روزهایی که قرار است توافق جامع هسته‌ای مکتوب شود، در میان همه خبرهای ریز و درشتی که مربوط به این توافق است، در کنار اعترافات صالحی درباره آنچه بر سر برنامه هسته‌ای ایران آمده و خواهد آمد و در کنار گستاخ شدن آقایان در علنی کردن نافرمانی‌ها، وندی شرمن، سرپرست تیم مذاکره‌کننده آمریکایی نتوانست دلیل خوشحالی آمریکا از توافق پیش رو را از دوستان یهودی خود پنهان کند و راز حمایت‌های همه‌جانبه دولت اوباما از توافق را با آنها در میان گذاشت.  به گزارش «وطن امروز»، وندی شرمن گفت تحریم‌های آمریکا و دوستانش علیه ایران هیچگاه نتوانست مانع پیشرفت ایران شود و ایران طی 8 سال توانست تعداد سانتریفیوژهای خود را از 164 عدد به 19 هزار افزایش دهد و در این مسیر غلظت غنی‌سازی خود را نیز ارتقا داد. او بلافاصله پس از اعتراف به ناکارآمدی آخرین حربه آمریکا علیه ایران، به دوستان یهودی خود گفت البته آمریکا در نهایت این پیشرفت را متوقف کرد؛ نه با تحریم و جنگ بلکه با آنچه با تیم حسن روحانی در ژنو بست. شرمن تصریح کرد: این توافق ژنو بود که برای اولین بار در 10 سال گذشته برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کرد و به عقب بازگرداند. معاون وزیر خارجه آمریکا و سرپرست تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای این کشور در گفت‌وگوهای 1+5 و ایران که در کنفرانس دو سالانه موسسه «مرکز اقدام مذهبی یهودیت برای اصلاحات» سخنرانی می‌کرد در ابتدای نطق خود به برگزاری جشن موسوم به «استقلال اسرائیل» در هفته گذشته اشاره کرد و گفت با اظهارات «جو بایدن» معاون رئیس‌جمهور آمریکا در آن مراسم مبنی بر اینکه آمریکا و اسرائیل عضو یک «خانواده» هستند، موافق است. معاون وزیر خارجه آمریکا با بیان اینکه واشنگتن می‌داند اسرائیل در همسایگی کشورهای سختی قرار دارد، گفت تلاش آمریکا این است که اوضاع همسایگی اسرائیل با «ایرانی مسلح به سلاح هسته‌ای» بدتر نشود. به گزارش فارس، شرمن در ادامه به تشریح مزایای توافق هسته‌ای با ایران پرداخت و گفت با چنین توافقی است که می‌توان برنامه هسته‌ای این کشور را محدود کرد. وی محدود کردن برنامه غنی‌سازی، عدم دستیابی به پلوتونیوم سطح تسلیحاتی، کاستن از ذخایر اورانیوم و دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به فعالیت‌های هسته‌ای اعلام‌شده و اعلام‌نشده را از مزایای توافق هسته‌ای با ایران برشمرد و تأکید کرد در صورتی که مشخص شود ایران به تعهدات خود عمل نکرده یا مفاد توافقنامه احتمالی را نقض کرده است تمام گزینه‌ها علیه این کشور روی میز خواهد بود. این دیپلمات آمریکایی در ادامه به سوالات مخاطبان پاسخ داد. شرمن در پاسخ به سوال یک مخاطب درباره تحریم‌ها این اقدامات تنبیهی را بسیار «وسیع و موثر» و عامل حضور ایران پای میز مذاکرات دانست اما اضافه کرد تحریم‌ها نتوانسته‌اند برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کنند. شرمن گفت ایرانی‌ها در دوران تحریم‌های اقتصادی از 164 سانتریفیوژ به 19 هزار سانتریفیوژ رسیدند. سرپرست تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا در ادامه گفت ایرانی‌ها «اقتصاد و فرهنگ مقاومتی» دارند و احساس کردند باید برنامه هسته‌ای خود را پیش ببرند. شرمن گفت: «ایران در شرایط اقتصاد مقاومتی است و فرهنگ مقاومت دارد. باور آنها این است که اگر دنیا تحریم‌ها علیه ایران را افزایش دهد باید برنامه هسته‌ای خود را پیش ببرند. معاون وزیر خارجه آمریکا در ادامه توافق موقت ژنو را که سوم آذرماه سال ۱۳۹۲ به امضای ایران و گروه ۱+۵ رسید تنها عامل متوقف‌کننده برنامه هسته‌ای ایران توصیف کرد. او گفت: «اما آنچه باعث توقف برنامه هسته‌ای ایران شد برنامه اقدام مشترک بود که اولین توافق با ایران و توافق موقت بود. این توافق موجب شد برنامه هسته‌ای ایران در جایی که بود متوقف شود». شرمن در ادامه توافق هسته‌ای با ایران با میزان نظارت و شفافیت معلوم و کافی را «تنها گزینه بادوام» برای کنترل برنامه هسته‌ای این کشور دانست. معاون وزیر خارجه آمریکا افزود: توافق هسته‌ای، در صورت حصول تا موعد 30 ژوئیه، اسرائیل، آمریکا و تمام جهان را به مکانی امن‌تر تبدیل خواهد کرد.
گزینه نظامی بی‌فایده است
اما این تمام حرف شرمن نبود. او برای آنکه نشان دهد توافق تنها راه برای متوقف کردن ایران است، توضیح داد بررسی‌ها نشان می‌دهد گزینه نظامی علیه ایران ناکارآمد خواهد بود و اهداف آمریکا را علیه برنامه هسته‌ای ایران محقق نخواهد کرد. این مقام وزارت خارجه در پاسخ به سوالی درباره اقدام نظامی علیه ایران گفت جامعه اطلاعاتی آمریکا در این باره بررسی‌های لازم را انجام داده است اما تحلیل‌ها حاکی از آن است که این گزینه برنامه هسته‌ای ایران را تنها 2 سال به عقب می‌برد. «شرمن» درباره اظهارات روزهای اخیر برخی نمایندگان کنگره که گفته‌اند قصد دارند متمم‌های اصلاحی مختلفی به طرح موسوم به «بازبینی کنگره در توافق هسته‌ای» اضافه کنند هم اظهارنظر کرد. معاون وزیر خارجه آمریکا متمم‌های پیشنهادی نمایندگان کنگره برای اضافه شدن به این طرح را «تأسفبار» خواند.
خداحافظی فردو با اورانیوم و تحقیقاتش!
البته روز گذشته ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا و عضو تازه راه یافته به مذاکرات هسته‌ای با ایران که در لوزان ده‌ها ساعت با علی‌اکبر صالحی بر سر چگونگی تعطیلی فعالیت‌های هسته‌ای ایران مذاکره کرده است، در اظهارنظری عجیب گفت در سایت غنی‌سازی فردو که براساس توافق لوزان ادعا شده بود تحقیقاتی می‌شود، قرار نیست فعالیت تحقیقاتی مرتبط با اورانیوم صورت گیرد!  مونیز روز دوشنبه در جمع خبرنگاران درباره سایت فردو گفت: تحت توافق هسته‌ای این سایت به‌عنوان تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم مورد استفاده قرار نخواهد گرفت و حتی قابل استفاده برای تحقیقات و توسعه «اورانیوم» هم نخواهد بود. مونیز گفت: «ما اطمینان کامل داریم فردو سایت غنی‌سازی نخواهد بود». به گزارش روزنامه
یو‌اس‌اس تودی وی در جمع خبرنگاران گفت: «ما نتایج عدم ادامه مذاکرات فشرده برای رسیدن به توافق خوب را دیده‌ایم؛ با شکست در مذاکره در یک دهه گذشته آنها از 200 سانتریفیوژ به 20000 سانتریفیوژ رسیدند». مونیز در این ضیافت صبحانه با خبرنگاران درباره مسائل مختلف از جمله گستره توافق هسته‌ای ایران به اظهارنظر پرداخت. او به طور مستقیم درباره برخی انتظارات نمایندگان کنگره از توافق هسته‌ای با ایران که مثلاً خواستار به رسمیت شناختن اسرائیل هستند اظهارنظر نکرد اما گفت ایران هسته‌ای باعث خواهد شد کنار آمدن با سایر مشکلات هم دشوارتر شود.

گروه بین‌الملل: در حالی‌که عربستان سعودی شکست خود در تحقق اهداف میدانی از تجاوز نظامی علیه یمن را به رسمیت نمی‌شناسد، ولی نیروهای قبیله‌ای که به گروه انقلابی الحوثی‌ پیوسته‌اند، یک دستاورد مهم در این جنگ کسب کرده‌اند. طبق گزارش رسانه‌های خبری، چندین گروه  مبارزان قبیله همدان بن زاید، دوشنبه با عبور از خطوط و استحکامات نظامیان سعودی در  منطقه نجران، به یک گشتی نیروهای عربستان حمله کردند که در این درگیری یک افسر ارشد  و  تعدادی از سربازان سعودی کشته شدند. منابع یمنی گفتند این گروه پس از این عملیات با وجود حملات شدید توپخانه‌ای و هوایی سعودی‌ها توانستند به پایگاه‌های خود بازگردند. به رغم آماده‌باش گسترده نیروهای عربستانی و تاکید بسیار آنها برای به نمایش گذاشتن حضور و آمادگی خود در رسانه‌های گروهی، حمله نیروهای قبیله‌ای یمن در این عمق از خاک عربستان، یک پیروزی بسیار مهم برای قبایل یمنی محسوب می‌شود. سد وادی نجران به طول 260 متر و ارتفاع 60 متر یکی از بزرگ‌ترین سدهای آبی در عربستان است که گنجایش ذخیره‌سازی آب در آن 85 میلیون متر مکعب است.
فرار استاندار مأرب به عربستان
از سوی دیگر منابع یمنی بر فروپاشی سریع صفوف عناصر شبکه تروریستی القاعده در استان مأرب پس از مسلط شدن کمیته‌های انقلابی بر وادی الجفیانه و کوهستان البلق و التباب مشرف بر مراکز دولتی در این استان تاکید کردند. در همین راستا نیروهای ارتش یمن با حمایت کمیته‌های انقلابی توانستند وادی الجبینه در جنوب غرب شهر مأرب را به‌طور کامل از وجود تروریست‌های القاعده پاکسازی کنند. در سایه این تحولات، منابع ویژه استان مأرب یمن خبر دادند که در پی شکست عناصر القاعده و شبه‌نظامیان حزب‌الاصلاح از ارتش و کمیته‌های مردمی یمن، استاندار مأرب و سلطان العراده، یکی از رهبران حزب‌الاصلاح از طریق گذرگاه الودیعه به عربستان گریختند. شبه‌نظامیان قبیله آل‌فجیح نیز که استاندار مأرب متعلق به آن است، از مناطق درگیری و بویژه مناطق الفلج، البلق‌الشرقی و النقعه مأرب که تحت سیطره این قبیله بود، گریختند.
اوضاع انسانی فاجعه‌بار در یمن
با حمله جنگنده‌های سعودی به یمن، امیدها درباره توقف درگیری‌ها و امدادرسانی کمرنگ شده و امدادرسانان اوضاع انسانی را در یمن فاجعه‌بار خواندند. سخنگوی کمیته بین‌المللی صلیب سرخ اوضاع یمن را فاجعه‌بار خوانده است. وزیر حقوق بشر یمن نیز با تایید فاجعه‌آمیز بودن اوضاع این کشور، اعلام کرد جنگ و پیامدهای ناشی از آن که موجب تخریب زیرساخت‌ها در یمن بویژه در استان‌های عدن، ضالع و تعز شده است این کشور را یکصد سال به عقب رانده است. کمبود دارو و لوازم پزشکی بیمارستان‌های یمن را با فاجعه انسانی روبه‌رو کرده است. وضع درمانی، بهداشتی و خدمات بیمارستان‌های یمن با ادامه حملات هوایی جنگنده‌های سعودی و از طرف دیگر حصر هوایی، دریایی و زمینی یمن در شرایط بسیار دشواری قرار گرفته است. با ادامه تجاوزات هوایی عربستان سعودی به یمن، مردم خشمگین یمن در صنعا، پایتخت این کشور به خیابان‌ها آمدند و حملات مرگبار سعودی‌ها را محکوم کردند.
تلفات جنگ
در همین حال، سخنگوی نیروهای مسلح یمن با بیان اینکه تدابیر عملی، پیروز نهایی را مشخص می‌کند، گفت: یمن نمی‌پذیرد که مزدور یا خائنی در خاکش وجود داشته باشد و ما بار دیگر به اطاعت عربستان سعودی یا آمریکا درنمی‌آییم؛ حتی اگر تمام جهانیان گرد هم آیند. غالب لقمان افزود جنگنده‌های متجاوز به یمن از تسلیحات ممنوعه بین‌المللی برای هدف قرار دادن بخش‌هایی از صنعا استفاده کردند. شرف غالب لقمان با بیان اینکه حملات عربستان سعودی به یمن شدیدتر از قبل شده و میزان تخریب‌ها افزایش یافته است، افزود: رژیم آل‌سعود تاکنون بیش از 3125 بار مناطق مختلف یمن را بمباران، گلوله‌باران یا موشک‌باران کرده است. وی افزود در این حملات 480 خانه هدف قرار گرفته و ویران شده است و 51 تاسیسات دولتی از جمله 9 بیمارستان نیز تخریب شده‌ است. موسسه مبارزه با فساد و دفاع از حقوق و آزادی‌ها در صنعا (بیت‌الحریه) نیز در چهارمین گزارش خود با بررسی آمار قربانیان تجاوز عربستان به یمن و خسارت‌های وارده به این کشور از 26 مارس گذشته تا 25آوریل، اعلام کرد تاکنون 3512 تن کشته شده‌اند که 492 کودک زیر 15 سال و 209 زن در میان آنها وجود دارد. براساس گزارش موسسه بیت‌الحریه، شمار زخمی‌های تجاوز عربستان به یمن 6 هزار و 189 تن است که حال برخی از آنها وخیم گزارش شده است و از این تعداد 978 کودک زیر 15 سال و713 نفر زن هستند.
افشاگری بن‌عمر درباره عربستان
فرستاده سابق سازمان ملل به یمن در گزارشی به شورای امنیت از کارشکنی‌های ریاض در روند رسیدن به توافق سیاسی میان گروه‌های یمنی و نقش حملات عربستان در تشدید درگیری و اختلافات این کشور پرده برداشت. جمال بن‌عمر تصریح کرد با مذاکراتی که میان گروه‌های یمنی انجام شد بسیار به توافقی نزدیک بودیم که براساس آن قدرت میان همه طرف‌ها از جمله انصارالله تقسیم می‌شد. انصارالله با عقب‌نشینی نیروهای خود از شهرهای یمن توافق کرده بود تا نیروهای دولتی جای آنها را بگیرند. در مقابل نیز عبدربه منصور هادی (رئیس‌جمهوری مستعفی یمن) بخشی از هیات اجرایی می‌شد که رهبری مرحله انتقالی در کشور را برعهده می‌گرفت اما حمله عربستان همه چیز را متوقف کرد.
 

گروه سیاسی: مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر خواستار  بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی از سایت پارچین شد. آمانو تاکید کرد موضوع ابعاد نظامی احتمالی پرونده ایران را کنار نخواهد گذاشت. به گزارش «وطن امروز»، تاکید مجدد آمانو بر لزوم بازرسی از سایت پارچین در حالی است که مسؤولان عالی نظام بارها بر عدم اجازه به بازرسی از اماکن نظامی ایران تاکید کرده‌اند. وزیر دفاع نیز صراحتا از عدم اجازه به آژانس برای بازدید دوباره از پارچین خبر داد.  به گزارش تسنیم، یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گفت‌وگو با سی‌بی‌اس‌نیوز درباره مذاکرات هسته‌ای ایران گفت پس از توافق حاصل‌شده در سال 2013، «پیشرفت حاصل شده از آن زمان، محدود بوده است». وی ابراز امیدواری کرد با توافق نهایی که هم‌اکنون مورد مذاکره است «ما قادر باشیم شفاف‌سازی را تسریع بخشیم». آمانو در ادامه ادعا کرد: «یکی از مشکلات، یا یکی از دلایلی که ما نمی‌توانیم این اطمینان را بدهیم که همه‌ چیز در راستای اهداف صلح‌آمیز است، این است که ابزار راستی‌آزمایی قدرتمندی را نمی‌توانیم اجرا کنیم. اجرایی شدن پروتکل الحاقی برای ایجاد اطمینان درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران ضروری است». مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره ابعاد نظامی احتمالی گفت: کنار گذاشتن این موضوعات جزو گزینه‌ها نیست و یک راه‌حل نیست. آنها می‌دانند که من این موضوع را کنار نخواهم گذاشت. PMD درباره ایران قطعا اعمال می‌شود. وی گفت: آژانس بین‌المللی انرژی اتمی 4 تا 10 بازرس دارد که پس از نهایی شدن توافق به ایران اعزام خواهند شد. وی گفت: «ما درخواست داشته‌ایم به پارچین دسترسی داشته باشیم، زیرا این مکان بخشی از ابعاد نظامی احتمالی است. از مدت‌ها پیش درباره دسترسی به پارچین درخواست داده‌ایم اما تاکنون ایران به ما اجازه بازرسی نداده است. از طریق نظارت‌های دورادور، منظورم نظارت از طریق ماهواره است ما شاهد فعالیت‌های زیادی بوده‌ایم که در نتیجه نگران شده‌ایم قابلیت راستی‌آزمایی ما تحت تأثیر این اقدامات قرار گرفته باشد. با این حال خواهان رفتن به این پایگاه و بازدید آنجا هستیم». اول شهریورماه سال گذشته بود که سردار حسین دهقان، وزیر دفاع در یک نشست خبری در پاسخ به سوال تسنیم مبنی بر انتشار اخباری درباره درخواست آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای بازدید از سایت پارچین، گفت: تاکنون آژانس به دفعات از پارچین بازدید داشته و علاوه بر آن از پارچین نمونه‌برداری هم کرده و هیچ‌گاه سند و شاهدی مبنی بر اینکه در آنجا فعالیت خاصی انجام می‌شود را نتوانسته‌اند ارائه کنند، لذا بازدید از پارچین به یک معنا موضوعیت ندارد، چرا که پیش از این بازدیدهایی صورت گرفته است.
ظریف: اعتبار آژانس در معرض آزمایش است
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان روز گذشته با مدیر کل آژانس بین‌المللى انرژى اتمى در نیویورک دیدار و گفت‌وگو کرد. ظریف در این دیدار تاکید کرد اعتبار آژانس در مذاکرات هسته‌ای در معرض آزمایش قرار گرفته است. ظریف در این دیدار که در حاشیه برگزارى اجلاس بازنگرى معاهده عدم اشاعه صورت گرفت با اشاره به فرصت‌هاى جارى و پیش‌رو در جهت تقویت اعتبار و جایگاه آژانس اظهار داشت: اعتبار آژانس در فرآیند مذاکرات هسته‌اى میان ایران و گروه ١+٥ در معرض آزمایشى جدى قرار دارد و موفقیت در آن نیازمند توجه بیشتر مقامات آژانس و برداشتن گام‌هاى عملى و جدى در این باره است.

سیده‌آزاده امامی: می‎گویند فردی در شهری می‎دوید و فریاد می‎زد: امامزاده یعقوب را بر بالای مناره شغال درید!
جماعتی او را آرام کردند و گفتند: بنده خدا اولاً امامزاده نبود و پیغمبرزاده بود، ثانیاً یعقوب نبود و یوسف بود، ثالثاً بالای مناره نبود و ته چاه بود، رابعاً شغال نبود و گرگ بود، خامساً ماجرا از بیخ و بن دروغ است و اصلاً دریدنی در کار نبود!
حکایت همین یکی‌ ـ دو سالی است که از عمر دولت راستگویان می‎گذرد؛ برای ملت عادت شده است شنیدن ادعاهایی که چند صباحی موجی می‎شود برای موج‎سواری جماعتی که انگار در فضای آرام و بی‎هیاهو حرفی برای گفتن ندارند، از این‎رو ناگزیر باید هرازگاهی از میان زمین و هوا سوژه‎ای دست و پا شود تا خوراک این جریان غوغاسالار را برای تداوم حیاتش مهیا کند. ادعاهایی که البته آخرالامر هم چیزی جز شرمساری برای مدعیان خویش همراه ندارد!
نظیر همین غائله پول‎های کثیف که در نهایت با «عذرخواهی» وزیر کشور به پایان رسید؛ طرفه این بود که کسانی مدعی این ماجرا شدند که اغلب باواسطه یا بی‎واسطه به منابعی از قدرت متصلند. چنان قیافه حق به جانب گرفته بودند و در این فضای غبارآلود ترکتازی می‎کردند که اگر کسی نمی‎دانست می‎پنداشت ایشان جماعتی مَلَک منزهند که از آسمان نزول کرده و اتفاقاً سر بزنگاه مچ رقیبی را گرفته‎اند که خورده‎اند و برده‎اند و بر نردبانی آلوده پا نهاده و بالا آمده‎اند، حالا این آقایان در کسوت ناجیان ملت سر رسیده‎اند و فریاد برآورده‎اند تا حق به ناحق خورده شده ملت را باز پس گیرند و ملت را هشدار دهند تا زین پس در گزینش خویش دقتی مضاعف مبذول دارد! (بماند که این فیلم بازی کردن‎ها از سوی افرادی که هنوز هم که هنوز است از ماجراهایی شبیه کرسنت و استات‌ اویل و... حتی اعلام برائت هم نکرده‎اند و هنوز شائبه تغذیه آنها از این پول‎ها به قوت مطرح است، به معلق بازی نزد غازی می‎ماند!)
اما از آنجا که این هیاهو ریشه در «تزویر» داشت، برافکندن پرده‎ها و نشاندن غبار موجود در فضا حسابی دست تهی این قبیله غوغاسالار را در محضر ملت باز و آنان را در پیشگاه حقیقت و صداقت شرمسار و سرافکنده کرد!
این اما نخستین و تنها ماجرایی از این دست نیست که دستاویز این جماعت هوچی‎گر واقع شده و فضای کشور را برای مدتی در تنش و التهاب فرو برده است؛ عیناً همین سناریو چندی پیش در جریان بحث بر سر انبوه(!) «بورسیه‎ها»ی غیرقانونی به اجرا درآمد! لیکن وقتی همه چیز در فضایی منطقی و به دور از جنجال‎های رایج رسانه‎ای عیارسنجی شد، کاشف به عمل آمد از حدود 3000 مورد غیرقانونی ادعایی، چیزی حدود یک درصد این رقم حقیقتاً مساله‎دار بوده و دولت مدعی راستگویی تنها 2 عدد «صفر» ناقابل مقابل آن نهاده است!
البته مسلم است همین اندازه هم ابداً شایسته نظام اسلامی نیست، منتها اگر قرار باشد این مورد وسیله‎ای شود برای
تسویه‌حساب‎های سیاسی با دولتی که دل این آقایان از ابتدا هم با آن صاف نبوده است، کار سختی نیست بررسی همین موضوع در دولت‎های قبل‎تر از دولت قبل و در آن صورت چندان معلوم نیست دولت‎های محبوب این آقایان در گذر از این آتش سر به سلامت ببرند!
حال با جریانات پیش آمده و بررسی‎های صورت‌گرفته، دولت محترم یک «عذرخواهی» جانانه هم بدهکار خیل افرادی است که به ناروا آنان را متهم به استفاده از بورس‎های غیرقانونی کرده و با انتشار نامشان در فضای رسانه‎ای حیثیت و اعتبار آنها را زیر سوال برده‎ است، نیز عذرخواهی از مسؤولانی که چنین تهمتی به ایشان نسبت داده ‎است.
متأسفانه سریال این بازی‎های ناسالم به اینجا ختم نمی‎شود و حتی آقایان با ادعای «و ما ادراک ماالبورسیه» درصدد خدشه‎دار کردن اراده نمایندگان ملت در عدم واگذاری سکان مهم‌ترین نهاد علمی و فرهنگی کشور به عناصر نشان‎دار فتنه نیز برآمدند اما فقط وقتی به یاد بیاوریم اساساً نخستین جرقه‎های طرح بحث بورسیه‎ها هم به مدت‎ها «پس» از طرح استیضاح وزیر بازمی‎گردد، بی‎صداقتی و ناجوانمردانگی این بازی کثیف بیشتر به چشم می‎آید!
لیکن این رفتارهای ناسالم توجیه‎پذیر می‎شود آنگاه که عنایت داشته باشیم این هیاهوهای بی‎‎سرانجام از جانب جماعتی صورت می‎گیرد که حدود 2 سال است امور مملکت را در شرایطی به دست گرفته‌اند که برای رسیدن به چنین جایگاهی کلی وعده و وعید به ملت داده‌اند، اما در تحقق این وعده‎ها حسابی مانده‌اند!
دولتی که قرار بود «کلید» به دست بیاید و قفل بسته بر معیشت ملت را بگشاید و تحول «صد روزه» ایجاد کند، حالا که قفلی از معضل اشتغال و مسکن و ازدواج نگشوده و تحولی در اقتصاد رقم نزده باید هم موضوعی شبیه بورسیه‎ها علَم ‎کند تا ملت خیلی درباره این قفل و آن «کلید» سوالی نپرسد!
افرادی که برای سوال از عقب‎نشینی در برابر دیپورت شدن سفیر دولت مدعی بلد بودن راه تعامل با «همه» دنیا پاسخی ندارند البته که به دیوار کوتاه منتقدان بند می‎کنند و هر از گاهی مرحمتی نثار ایشان می‎کنند!
دولتی که قرار بود به طرفه..‎العینی و تنها به بهای «یک لبخند» سایه شوم تحریم‎ها را از سر مملکت براندازد و در عین حال هیچ از دستاورد دانشمندان شهید ملت را نبازد و حالا چیزی درست برعکس در کف دارد- «تحریم‎هایی که رفع نشده‎اند» و با این روند ظاهرا قرار هم نیست رفع شوند و در عوض تعهدات سنگینی که داده شده و «دستاوردهایی که تعلیق شده‎اند»!- حق دارد چند وقت یک‎بار بحث‎هایی درباره «وظیفه پلیس که اجرای قانون است و نه اجرای اسلام» یا وظیفه نظام اسلامی که می‎تواند مردم را به «بهشت» ببرد یا نه و امثالهم را پیش بکشد که ملت خیلی حواسش به اصل قضیه نباشد!
دولتی که بنا بود بدون «اتوبوس» بیاید و پست‎ها را میان بستگان و نزدیکان بذل و بخشش نکند، وقتی در برابر شائبه‎های باندبازی و خاندانگرایی در تقسیم پست‎های حال و «آینده» و برنامه‎ها و دخالت‎های انتخاباتی‎اش پاسخی ندارد، باید هم ناشیانه روی مساله «پول‎های کثیف» مانور بدهد و البته وقتی سخن از سند و مدرک می‎شود و پای بررسی دقیق و قانونی پیش می‎آید باید هم ادعای خود را پس بگیرد و مجبور به عذرخواهی ‎شود!
در شرایطی که آقایان نشسته‎اند تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند و 2 سال است ملت و مملکت را معطل یک توافق کذایی کرده‎اند که یک سوی آن شیطان است و با شیطنت‎های خبیثانه‎اش همین الان حتی صدای همین جماعت خوش‎خیال را هم درآورده است، معلوم است هر از گاهی باید سوژه‎ای درست کند تا توجهات از موضوعات اساسی دخیل در سرنوشت جامعه منحرف و معطوف آن موضوع خاص شده و ملت منصرف شود از پرسیدن سوال‎های اساسی خویش درباره مسؤولیت حقیقی آقایان و چند و چون تحقق وعده‎های داده شده؛ سوژه‎ای که البته یک کارکرد دیگر هم باید داشته باشد و آن «حذر دادن ملت از رقیب»! به هر حال فرصت باقیمانده تا انتخابات باید به گونه‎ای سپری شود...!
حال آنکه «خوش بود گر محک تجربه آید به میان...»!