|
دانشآموزان آبدانانی امروز در مدارس آهنین
مدرسه کانکسی برای زلزلهزدگان!
در حالی که امروز بازگشایی مدارس در سراسر کشور آغاز میشود، دانشآموزان شهرستان آبدانان از توابع استان ایلام به دلیل تخریب مدارس براثر زلزله سال گذشته باید تحصیل خود را در کانکس آغاز کنند. خسارتهای زلزله سال گذشته در مورموری آبدانان تیتر اخبار آن روزها بود و دانشآموزانی که خود را برای مدرسه آماده میکردند با ترس و دلهره از زلزله به زیر سقف کانکسهای سفید و آبی تحصیل میرفتند. حال پس از گذشت یک سال و 2 ماه از زلزله مورموری آبدانان که یکی از بزرگترین زلزلههای سال گذشته کشور بود، با وجود تمام ساختوسازهای خوبی که در سطح شهرستان انجام گرفت و اعتبارات خوبی که به ساخت منازل مسکونی و واحدهای عمرانی این شهرستان اختصاص یافت اما باز برای دومین سال تحصیلی، برخی دانشآموزان مجبورند سال تحصیلی جدید را در کلاسهای موقت در کانکس بگذرانند. ارسال به دوستان
اصفهان رتبه نخست جابهجایی کالای کشور را کسب کرد
سرپرست حملونقل کالای ادارهکل حملونقل و پایانههای استان اصفهان گفت: اصفهان در سال گذشته، رتبه نخست جابهجایی کالای کشور را کسب کرد. به گزارش تسنیم، بهنقل از روابط عمومی ادارهکل حملونقل و پایانههای استان اصفهان، علیرضا جعفری اظهار داشت: در 5 ماه نخست امسال، بیش از 16 میلیون و 606 هزار تن کالا از مبادی استان به سایر نقاط کشور حمل شده است. وی افزود: در 5 ماه نخست سال 1394، شرکتهای حملونقل کالای استان اصفهان بیش از یک میلیون و 27 هزار فقره بارنامه صادر کردهاند که جابهجایی بیش از ارسال به دوستان
عذر خواهی شرکت ایران ایرتور از مردم بابت تأخیرات پروازی
مدیرعامل شرکت هواپیمایی ایران ایرتور روز سهشنبه با صدور اطلاعیهای بابت تاخیرات پروازی این شرکت از مردم عذرخواهی کرد. احمد خلیلی در این اطلاعیه آورده است: به اطلاع مردم عزیز کشورم میرسانم که طی هفته گذشته بروز برخی تأخیرات و مشکلات ناخواسته در پروازهای ایران ایرتور موجب شرمندگی اینجانب و کارکنان خدوم و زحمتکش این شرکت شد. همچنین به استحضار میرساند آنچه موجب ایجاد این مشکلات گردید، تنها و تنها تأکید ما بر رعایت اصل ایمنی پرواز و سلامت مسافران عزیز کشورمان بوده است، زیرا انجام پروازی ایمن برای ما و همه کارکنان این صنعت از اهم امور و حتی از حیثیتمان ارجحتر است. بهرغم تلاشهای انجامشده برای کاهش و جبران خسارت وارده به مسافران محترم، اینجانب بهعنوان خادم و خدمتگزار در صنعت هوایی کشور، ضمن عذرخواهی از همه عزیزانی که به نوعی دچار ضرر و زیان شدهاند، اطمینان میدهم که تمامی تلاش و توان خود و همکارانمان را برای بهبود و ارتقای خدمات به کار خواهیم گرفت. ارسال به دوستان
سیبهای بروجن از بین رفتند
بارش یکساعته تگرگ در شهرستان بروجن به محصولات کشاورزی این شهرستان خسارت زد. بارش تگرگ در منطقه نقنه و گرمآباد شهرستان بروجن موجب تحمیل خسارت به محصولات کشاورزی و باغی شد. بارش شدید تگرگ موجب صدمه دیدن سیبهای روی درختان شد و همه سیبهای این منطقه لکهدار شدند و بیشتر سیبهای این منطقه زخمی شده و قابلیت برداشت و ورود به میدانهای ترهبار را ندارند. ایجاد صدمه و لکه روی سیب بازارپسندی آنها را پایین آورده و موجب شده زمان نگهداری آنها پایین بیاید. یکی از کشاورزان منطقه نقنه بروجن به مهر گفت: ۲۰ میلیون تومان پیشپرداخت برای فروش سیبهای باغم از خریدار دریافت کرده بودم که متأسفانه بارش شدید تگرگ موجب ایجاد آسیب به تمام سیبها شده است. وی گفت: سبدهای میوه برای چیدن سیبها تهیه و در باغ گذاشتهشده بود و به دنبال این بودیم برداشت سیب را از هفته آینده آغاز کنیم که بارش شدید تگرگ بسیار درشت تمام سیب را لکهدار کرد. ارسال به دوستان
اعزام اکیپهای پزشکی برای خدمات به روستاییان محروم در قروه
فرمانده سپاه قروه گفت: در گرامیداشت هفته دفاعمقدس، 7 اکیپ پزشکی برای ارائه خدمات درمانی به روستاهای محروم شهرستان قروه اعزام شدند. به گزارش فارس، سعید شعبانی پیش از ظهر دیروز در حاشیه اعزام اکیپهای پزشکی به مناطق محروم شهرستان قروه در گفتوگو با خبرنگاران اظهار کرد: این دومین مرحله اعزام گروههای پزشکی به روستاهای محروم شهرستان در سال جاری است که طی آن خدمات درمانی شامل ویزیت، دارو، خدمات مامایی و تزریقات به صورت رایگان انجام میگیرد. فرمانده سپاه قروه افزود: در این مرحله پزشک، ماما و دارویار شرکت دارند که خدمات بهداشتی و درمانی را به روستاییان ارائه خواهند داد. شعبانی با بیان اینکه این طرح در طول هفته دفاعمقدس ادامه خواهد داشت، افزود: به همین مناسبت، درمانگاه شهید رجایی قروه نیز ویزیت رایگان را به همه همشهریان طی امروز به ظرفیت 100 نفر ارائه میکند. ارسال به دوستان
آیا همسر امیر سابق قطر ایرانی است؟
یک «موزه» از شایعات ایرانی!
مهدی جابری: شنیدهها حاکی از این بود که «موزه بنت ناصر» همسر امیر سابق قطر، ایرانیالاصل و از اهالی شیراز است؛ بعدها شنیدهها حاکی از این شد که نام واقعی موزه، زهره صادقی است اما بعدا منابع آگاه به شنیدههایی دست یافتند که خانم موزه یک هووی 17 ساله دارد و گویا نام آن هوو زهره صادقی و اهل شیراز است! شنیدهها البته به جاهای باریکتر هم کشیده شد. ارسال به دوستان
اللهم انی ارغب الیک
ستون شهر
حسین قدیانی: رفته بودم ارتفاعات تهران. همراه باد پاییزی. باران میبارید و نمیبارید. دقایقی تکیه دادم به البرز و چشم دوختم به شهر. الحمدلله میشد دید! تهران را سفرهای دیدم بیانتها. پهن شده در پهنایی ممتد. دشتی بیپایان. پایانی باز! پر از برج که از این بالا کوچک به نظر میرسیدند. قوطیکبریتهای چند طبقه. ساختمانهای طبقاتی. و هر کدام به شکلی. دلبخواه حضرت سازنده. بیروح. باری به هر جهت. بینظم. شلوغ. در آن شهر درندشت و در میان آن همه عمارت بیمعمار، 2 گلدسته بلندبالا، دستان خود را در برابر خدا به علامت تسلیم بالا برده بودند. منارههای مصلی. و گنبدی بزرگتر از «سلطانیه» که 14 هزار نفر فقط در زیر گنبد گنجایش دارد. عاقبت در میان این همه قوطیکبریت مطبق، هر شهری به جرعهای آسمان نیاز دارد. و جایی برای تنفس راحت. تو بخوان عبادت. و مصلایی. یعنی مکان صلاه... جایی که حتی معماریاش فریادزننده «حیعلیالصلاه..» باشد. موضعی برای تنظیم رابطه آدمی با خدا. و با خودش. و با دیگران. هم «میعاد» به معنای محل قرار تو با دیگر اهالی شهر، هم «میقات» به معنای محل قرار تو و دیگر اهالی شهر با خدا. که «یدالله معالجماعه». و جا شدن 100 هزار نفر در شبستانهای پنجگانه، تنها یک قلم از این جماعت. و مساحت قابل توجهی از این مجموعه شبستان، بیهیچ ستونی. و با سادهترین اما شکیلترین معماری در سقف و دیوار و صدالبته در ایوان و رواق. و از میان ایوانها و رواقها، چند تایی بیهیچ مانندی در مساجد مسلمانان. چه به حیث معماری، چه به حیث عمق و ارتفاع. حقا که میعاد و میقات امالقرا باید در شأن نام انقلاب اسلامی باشد و زیبنده زیباترین خلوت دستهجمعی با خدا. و همان کارکرد «مسجدجامع» در بلاد قدیم. با همان کم و کیف معماری. و مصلی را در قلب شهر، جامعترین مسجد تهران یافتم که در دل خود «مسجد جامع» مجزایی دارد شامل همین گنبد و 2 مناره مشروحه و بینظیر در دنیای اسلام و ایضا گنبدخانه و شبستان شرقی و غربی. این همه به اهتمام معماری معمار ایرانی. و دریافتم که چه خوب شد این زمین «مصلی» شد! و الا برجی هم از تپههای عباسآباد کولی میگرفت! و کلاه دیگری سر شهر میرفت! و سر ما! داستان تکراری برج و تراکم! قصه مکدر فروش آسمان! همانجا در ارتفاعات البرز، شکر گفتم خدا را بابت نعمت مصلی. یادآور عروج روحالله! و معراجی که آسمانش فروشی نیست! مال قنوت خود مردمان شهر است! و سندش «ربنا...» و مستند به «اللهم...». جایی به نام خداییترین گریههای آدمیزاد. درّ غلتان روی گونه «اهل الکبریاء و العظمه». و مگر نه آن است که هر مصلایی باید معراج آدمیان باشد؟ و جایی برای رجوع به خدا؟ و مگر نه آن است که «ما همه از خداییم و به سوی خدا برمیگردیم» قبل از مرگ، باید متجلی در زندگی باشد؟ و مگر نه آن است که در بلاد اسلامی، عظمت هر شهر را از ابهت مساجد آن میشناسند؟ و مگر نه آن است که مساجد مزین به معماری اصیل، «اذان» را نه فقط از روی منارهها، بلکه با خشتخشت دیوارهایشان میگویند؟ و باز دریافتم معماری، به همان دلیل که قادر است روح را از یک شهر بگیرد، قابلیت روح بخشیدن به شهر را نیز دارد. و این توانایی را دارد که به شهر «جان مجدد» دهد و در رگهای حیات آن «خون مشدد» ارزانی کند. و از همان بلندای شهر، مشاهده کردم اگر آن همه برج، هر کدام ساز ناکوک خودش را میزند، منارهها و گنبد مسجد جامع مصلی، سازههایی هستند برای «نوازش چشم»، «تربیت بصری». و اصلش معماری اصیل یعنی بنایی بر مبنای همین تربیت. که معماری به موازات ایفای نقش مربیگری، باید یادآور «رب» باشد. و مشاهده معماری ره برنده به «شهود». مجال دادن به چشم برای دیدن جایی جز برج. جایی با معماری مدور. بالارونده. جایی برای آشتی با فطرت. درجه آخر، آن تهران که «امالقرا» خوانده میشود باید نمادی فراتر از این میدان و آن برج داشته باشد. نمادی نوازشدهنده روح. و حرکت در جهت تعالی. عروج. و مرتبط با معنی. و عامل فزونی معرفت. معماری اگر خدا را به یاد آورد، «عرفه» به جز ارسال به دوستان
x
جنجال خندوانه و حکایت فاشیستهای مدعی رفرم
شهابالدین سینایی: حدود سالهای 87-86 بود که یکی از دانشجویان دکترای مطالعات فرهنگی در یکی از دانشگاههای معتبر کشور انگلستان برای تکمیل تز دکترای خود در رابطه با «علل و عوامل عدم تداوم اقبال مردم ایران به جریان اصلاحات» به وطن بازگشته بود تا بتواند به شکلی مستندتر فرضیه پژوهش خود را مورد بررسی و تدقیق قرار دهد. وی که تا پیش از این با بهرهمندی از منابع کتابخانهای، اسنادی و اینترنتی توانسته بود به نحو مطلوبی فرضیه پژوهش خود را مورد تایید قرار دهد برای راستیآزمایی دوباره و تحکیم فرضیه خود در تلاش بود با اظهارنظر چند کارشناس و متخصص مشرف بر مسائل داخلی ایران فرضیه پژوهش را برای دومین بار در معرض آزمایش قرار دهد1. بنده که به حسب ارتباط با این دانشجوی ایرانی مقیم انگلستان به شکلی دقیق در جریان آخرین اقدامات وی قرار داشتم و تمام یافتههای این پژوهش را پس از انجام مصاحبه با شخصیتهای مدنظر مشرف به مسائل داخلی ایران مورد بررسی قرار دادم متوجه شدم یافتههای وی در تهران تایید همان یافتههای وی در آلمان است. «بیاعتقادی مدعیان اصلاحطلبی به مفهومی به نام اصلاحات» مبنای اصلی فرضیه پژوهش این دانشجوی ایرانی را تشکیل داده بود. «وجود رفتارها و تمایلات فاشیستی، حذفی و انحصارطلبانه»، «سوءاستفاده از دالهایی چون آزادی، اصلاحات، جامعه مدنی و... برای رسیدن به قدرت» و «اصالت داشتن قدرت و نه اصلاح» یافتههای اساسی این پژوهش را تشکیل داده بود. این دانشجوی ایرانی با استناد به یافتههای خود در نهایت یکی از معضلات اساسی جامعه ایرانی در دوران حکمرانی مدعیان اصلاحات را وجود همین «دوگانگی» در «حرف» و «عمل» دانسته بود. امری که البته سالها قبل و پس از این پژوهش در بزنگاههای حساسی چون تیر 1378 و خرداد 1388 به وضوح خودنمایی کرد. واکاوی اتفاقات چند روز گذشته در فضای مجازی درباره یکی از برنامههای طنز سیما نیز حکایت از وجود چنین منشی نزد مدعیان اصلاحطلبی و آزادی بیان دارد. چند روزی است که پس از پخش برنامه خندوانه در روز جمعه، در شبکههای اجتماعی موجی در حمایت از «امیرمهدی ژوله» یکی از چهرههای طنزپرداز و نویسنده متمایل به جریان اصلاحات علیه «امین حیایی» بازیگر خوشنام، غیرسیاسی و باسابقه سینمای ایران به راه افتاده است. ریشهیابی چرایی و چگونگی رفتارهای اینچنینی که حتی برنامههای طنز و به اصطلاح «فان»2 را هم به ورطه سیاسیبازی سیاستپیشگان ورشکسته میکشاند خود نشانی بارز و نمونهای دیگر از وجود دوگانگی در حرف و عمل مدعیان اصلاحطلبی است. بر این اساس هر پدیدهای فارغ از جدی یا شوخی بودن صرفاً با عینک سیاسی نگریسته شده و در راستای اهداف سیاسی جریانات خاص هدایت میشود. اقدام عجیب بزرگمهر حسینپور، کاریکاتوریست رسانههای اصلاحطلب در برخورد با «استندآپ کمدی»3 روز جمعه 27 شهریور را باید نمود بارزی از اینگونه رفتارهای سیاسی برشمرد. رفتار این فعال اصلاحطلب که در واقع آغازگر موج مسموم و سیاستزده این روزهای فضای مجازی به شمار میآید موجبات ایجاد بیاخلاقیهای متعددی را به وجود آورد. قبل از آغاز برنامه جمعه شب خندوانه بزرگمهر حسینپور در صفحه اینستاگرام خود از مخاطبانش خواست در مسابقه استندآپ کمدی برنامه خندوانه به امین حیایی رای ندهند! وی البته درخواست خود را مستدل کرد. حسینپور ضمن شماتت حیایی به خاطر بازی در فیلم «قلادههای طلا» از مخاطبانش خواست برای تنبیه حیایی که فارغ از مسائل سیاسی و در راستای حرفه خود به نقشآفرینی در فیلمهایی چون قلادههای طلا پرداخته است، از رأی دادن به وی امتناع ورزند. حسینپور که از همکاران قدیمی امیرمهدی ژوله در نشریه چلچراغ است در صفحه اینستاگرام خود در این رابطه نوشت: «امشب استندآپ امیر ژوله است. مطمئنم مثل دفعه قبل میترکونه! اما در مقابل امین حیایی به نظرم باید به امیر رای داد. همین که کسی قلاده طلا رو بازی کنه از نظر من فاقد صلاحیت رای دادن میشه... حتا اگه امیر اونقدر هم ندرخشه. چی کار کنم دیگه... بعضی وقتا اونقدر «حال» رو نمیبینم و «گذشته» آدما ملاک قضاوتم میشه... امیر جان به پیش». با مراجعه به تاریخ نمونههای متعدد دیگری از اینگونه رفتار را در کنش سیاسی مدعیان اصلاحات به نظاره خواهیم نشست. درباره این کنشهای غالباً هیجانی که بیش از هر چیز بر پایه احساس است، دو نکته قابل ذکر است: یک- با مروری بر ادبیات اندیشه سیاسی قرن بیستم و توصیفات ارائهشده از مکاتبی چون فاشیسم به وضوح میتوان رفتارهای احساسی و حذفی اینچنینی را در دایره مکاتبی چون فاشیسم قرار داد. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|