جنگل گلوبردکان جم به عنوان بزرگ‌ترین جنگل جنوب استان بوشهر به‌رغم زیبایی‌ها و طبیعت چشم‌نواز خود روزبه‌روز بیشتر به سمت زوال و نابودی پیش می‌رود. جنگل گلوبردکان از مناطق مهم و دیدنی استان بوشهر است که بیش از 2 قرن قدمت دارد و متشکل از چشم‌انداز زیبای درختان، کوه، آب و پوشش گیاهی و گونه‌های زیستی است که هر ساله و در همه ایام سال میزبان گردشگران و دوستداران محیط‌زیست و حتی گردشگران خارجی است. جنگل گلوبردکان در نیمه نخست سال گذشته چندین‌بار شاهد وقوع آتش‌سوزی‌های گسترده و بی‌سابقه‌ای بود که باعث شد درختانی با قدمت بیش از نیم قرن، به خاکستر تبدیل شوند و با گذشت چند ماه از آتش‌سوزی در این جنگل‌ها، مشاهده شد افرادی سودجو با تخریب بخشی از جنگل و قطع ریشه درختان به کشت صیفی‌جات و دیگر محصولات فصلی روی آوردند. نایب‌رئیس شورای اسلامی شهرستان جم در گفت‌وگو با مهر اظهار داشت: جنگل گلوبردکان بخش ریز از مناطق سرسبز و دیدنی استان بوشهر است که در فاصله
3 کیلومتری ریز واقع شده است. حسین محدثی بیان داشت: از ویژگی‌های این جنگل می‌توان به داشتن درختان متعدد، پوشش گیاهی منحصر به فرد، وجود رودخانه دائمی و هوای مطبوع و همجواری کوه‌‌ها با آن اشاره کرد. وی خاطرنشان کرد: جنگل گلوبردکان بعد از نابودی جنگل‌های وسیع دره جمی در سال‌های قبل، از معدود محیط‌های زیبا و طبیعی گردشگری شهرستان جم و کم‌نظیر استان است که در سایه غفلت مسؤولان می‌رود که نابود شود. محدثی با ابراز نگرانی از بی‌تفاوتی مردم و مسؤولان شهرستان جم و استان بوشهر در حفظ و نگهداری این مجموعه خدادادی بیان کرد: آتش‌سوزی‌های عمدی و سهوی، تخریب توسط انسان‌ها، دخالت‌های نسنجیده انسان‌ها در طبیعت بخش ریز، تغییر کاربری، آلودگی‌های ایجاد شده در این منطقه و کم‌آبی از تهدیدات اصلی این جنگل است. نایب‌رئیس شورای اسلامی شهرستان جم با بیان اینکه علاوه بر هموطنان، گردشگران خارجی نیز از این جنگل بازدید می‌کنند، گفت: علاوه بر نقش مردم در نگهداری جنگل، باید ادارات مسؤول نیز در حفاظت و همچنین احیای این منطقه ناب گردشگری بکوشند. رئیس شورای اسلامی شهرستان جم نیز اظهار داشت: جنگل گلوبردکان دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است که موجب شده است مناظر طبیعی و چشم‌‌اندازهای بسیار زیبایی از ترکیب 3 عنصر جنگل، کوهستان و رودخانه در برابر دیدگان گردشگران به وجود بیاید. علی پریشان بیان کرد: جنگل گلوبردکان از جمله مناطقی است که در تعطیلات بسیار پرتردد و میهمانپذیر است و به دلیل وسعت نسبتاً زیاد، تعداد زیادی از مسافران و مردم شهرستان در تعطیلات می‌توانند از محیط مفرح آن بهره ببرند. وی گفت: جنگلی که در سال‌های نه‌چندان‌دور در مسیر خود رودخانه‌ها و چشمه‌های خنک و زیبایی داشت؛ در چند سال اخیر با کاهش نزولات آسمانی و برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیر زمینی روبه‌رو شده است و دیگر نشانی از آن رودخانه پرخروش و چشمه‌های پر آب نیست. پریشان خاطرنشان کرد: جنگل با تهدیدات جدی روبه‌رو است و در صورت ادامه این روند و نبود فعالیت‌های نظارتی و پیشگیرانه متاسفانه ریه‌های شهرستان جم برای همیشه از بین می‌رود و جایگزینی برای آن نیست. رئیس شورای اسلامی شهرستان جم با بیان اینکه در تعطیلات نوروز حدود ۱۵ هزار نفر از جنگل دیدن می‌کنند، گفت: در زمینه جنگل مردم و مسؤولان هر دو وظیفه دارند و باید کارگروه حفاظت از جنگل شکل گیرد و اقدامات عملی برای احیا و حتی توسعه آن در دستور کار قرار گیرد. یکی از فعالان اجتماعی شهرستان جم نیز در این باره اظهار داشت: جنگل گلوبردکان ریز با همه دارایی‌ها، نداشته‌هایی دارد که سال‌هاست آن ‌را به بستر مرگ انداخته است. سیدرضا محمودی بیان داشت: این جنگل جنگل‌بان ندارد و هر تابستان بخشی از آن طعمه آتش‌سوزی‌های بی‌رحم می‌شود. وی اضافه کرد: رودخانه دائمی جنگل، فرسنگ‌ها عقب‌نشینی کرده است و درختان سایه‌گستر و قد افراشته، در هنگام یورش عظیم سیلاب‌های زمستان، نقش بر زمین می‌شوند. این فعال اجتماعی در ادامه اظهار داشت: مسؤولان شهرستان نه چاره‌ای برای آب‌های فصلی کردند و نه تصمیمی سرنوشت‌ساز برای حفظ و احیای بزرگ‌ترین جنگل زیبای جنوب استان بوشهر گرفتند. محمودی بیان کرد: خشکسالی، قطع درختان توسط غارتگران طبیعت، خالی‌شدن سفره‌های زیرزمینی، عدم توجه مسؤولان به حفظ و احیای جنگل، آتش‌سوزی‌های جنگل دست به دست هم داده ‌است تا نابودی جنگل هر چه زودتر رقم خورد.
 

بهره‌مندی روستای حاجی‌آباد در کردکوی از نعمت آب شرب سالم
با حضور معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منطقه‌ای استاندار، فرماندار و امام‌جمعه شهرستان کردکوی، مدیران دستگاه‌های اجرایی استان و مدیر امور آبفار شهرستان کردکوی و مسؤولان شهرستانی و اقشار مختلف مردم شهرستان کردکوی مراسم افتتاح متمرکز پروژه‌های عمرانی، تولیدی و اقتصادی  در ایام‌الله دهه مبارک فجر این شهرستان برگزار شد. به گزارش روابط عمومی شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گلستان، مصطفی طیبی، مدیر امور آبفار کردکوی با اعلام این خبر افزود: با افتتاح این پروژه روستای  حاجی‌آباد کوهپایه  شهرستان کردکوی با جمعیتی بالغ بر 168 نفر از نعمت آب شرب سالم و بهداشتی بهره‌مند شد. وی حجم عملیات فوق را بهسازی یک دهنه چشمه، خط انتقال به طول 3/4 کیلومتر و مخزن زمینی به حجم 100مترمکعب عنوان کرد. وی  اعتبار هزینه شده این عملیات را 4700 میلیون ریال برشمرد.


آغاز عملیات اجرایی احداث پارک بانوان در سرآسیاب
مدیرعامل سازمان پارک‌ها و فضای سبز ملارد، ایجاد پارک بانوان را برای توسعه سلامت زنان جامعه، امری مهم دانست و گفت‌: ایجاد محیط امن ورزشی، تفریحی و فرهنگی برای زنان جامعه گامی مؤثر و بلند در راستای رشد فعالیت‌های اجتماعی بانوان در شهر است. به گزارش خبرنگار فارس از کرج، مهندس بهنام جباری افزود: با توجه به کمبود فضاهای ورزشی در منطقه شرق سرآسیاب بویژه برای بانوان با دستور شهردار محترم و همکاری معاونت محترم عمران شهرداری ملارد عملیات عمرانی احداث پارک بانوان به مساحت تقریبی 5000 مترمربع در داخل پارک جنگلی ولایت در دستور کار قرار گرفت و هم‌اکنون فاز اول اجرایی ساخت این پارک شروع و تاکنون جدول‌گذاری به صورت تک جدول به طول 600 متر و دیوارکشی و سیمانکاری به مساحت 600 مترمربع و همچنین عملیات مخلوط‌ریزی و زیرسازی پیاده‌روهای و میادین داخل پارک انجام شده است.

به مناسبت فرا رسیدن سی‌وهفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و دهه مبارک فجر، بیش از 353 پروژه در بخش‌های راهداری و نگهداری راه‌ها و حمل‌ونقل جاده‌ای در استان‌های مختلف کشور افتتاح می‌شود. به گزارش روابط عمومی سازمان راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای، ناصر رزاق‌منش، مدیرکل روابط عمومی این سازمان ضمن تبریک ایام‌الله دهه مبارک فجر و پیروزی انقلاب اسلامی اظهار داشت: 38 مجتمع خدماتی-رفاهی بین‌راهی به صورت همزمان در روز سه‌شنبه 13 بهمن در
13 استان کشور راه‌اندازی شد که سرمایه‌گذاری انجام‌شده توسط بخش خصوصی بالغ بر یکهزار و 307 میلیارد ریال بدون احتساب قیمت زمین بوده و 87 میلیارد ریال نیز از اعتبارات سازمان راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای به صورت مستقیم و بلاعوض جهت احداث راه‌های دسترسی به این تاسیسات هزینه شده است. وی همچنین از راه‌اندازی
72 سامانه ثبت تخلفات عبور و مرور با صرف اعتبار 112 میلیارد ریال در این ایام خبر داد و افزود: بهره‌برداری از 3 سامانه توزین حین حرکت (WIM) با اعتبار حدود 17 میلیارد ریال و نصب 2 سامانه اطلاع‌رسانی در پایانه‌های بار به صورت تلویزیون شهری با اعتبار  حدود 2 میلیارد ریال از دیگر پروژه‌های مربوط به سیستم‌های حمل‌ونقل هوشمند در کشور است. رزاق‌منش در بخش دیگری از این گزارش پروژه‌های قابل افتتاح در حوزه راهداری را اعلام کرد و افزود:180 پروژه بهسازی و روکش آسفالت در جاده‌های کشور با اعتبار 4 هزار و 994 میلیارد ریال، 33 پروژه رفع و اصلاح نقاط و مقطع پرحادثه با اعتبار 590 میلیارد ریال و تعمیرات اساسی 15 دستگاه  پل با اعتبار 55 میلیارد ریال از مهم‌ترین پروژه‌هایی است که در این ایام تکمیل می‌شود.

طی مراسمی با حضور رئیس اداره روابط عمومی بانک اقتصادنوین و مدیرکل مشارکت‌های مردمی سازمان نوسازی مدارس کشور، کلنگ یازدهمین مدرسه بانک اقتصادنوین در شهرستان زیرکوه در خراسان‌جنوبی به زمین زده شد. سیدمحمدرضا جعفری، مدیرکل مشارکت‌های مردمی سازمان نوسازی مدارس کشور در این مراسم طی سخنانی با اشاره به لزوم توجه سازمان‌های اقتصادی به ساخت مدرسه در مناطق محروم گفت: بانک اقتصادنوین نقش موثری در ساخت مدرسه در مناطق محروم ایفا می‌کند که لازم است از توجه مدیران این بانک به این امر مهم قدردانی شود. وی گفت: بانک اقتصادنوین تاکنون در مناطق محروم کشور مدرسه‌های زیادی ساخته است که این توجه نشان‌دهنده نگاه مدیران ارشد این بانک به بحث مسؤولیت اجتماعی است. فاطمه فروزان‌علاء، رئیس اداره روابط عمومی و تبلیغات بانک اقتصادنوین در این مراسم که جمعی از مقامات استانی در آن حضور داشتند با اشاره به توجه این بانک به مسؤولیت‌های اجتماعی گفت: بانک اقتصادنوین در کنار حضور موثر در بازار پولی کشور در عرصه مسؤولیت‌های اجتماعی نیز به نوبه خود نقش موثر ایفا کرده است که از آن جمله می‌توان به ساخت مدرسه در مناطق محروم اشاره کرد.  
 

مراحل طراحی و نمونه‌سازی موتور توربوشارژ توسط مهندسان و متخصصان گروه صنعتی ایران خودرو به پایان رسید و تولید انبوه این موتور آغاز شد.  به گزارش ایکوپرس، آیین آغاز تولید انبوه موتور شارژ روی خودروی سورن با حضور مقامات ارشد کشوری در ایران‌خودرو برگزار و خط تولید آن افتتاح شد. ‌موتورهای توربوشارژ علاوه بر تولید قدرت و گشتاور بسیار بیشتر نسبت به موتورهای معمولی، سوخت کمتری مصرف می‌کنند که باعث رضایت بیشتر مشتریان، صرفه اقتصادی و البته کاهش آلایندگی‌های خودرو می‌شود. گروه صنعتی ایران‌خودرو در مرحله نخست موتور توربوشارژ را روی خودروی سورن و در ادامه روی محصولات دیگر خود تجهیز خواهد کرد.

حسین قدیانی: آن کلاه سرخ گنبدی، آن ردای چندلایه که روی دوش می‌انداخت، آن دستی که هر از گاه بالا می‌آورد تا عرق پشت گوش را پاک کند، آن رقصی که به انگشتانش می‌داد، آن اهتمام عاشقانه‌ای که داشت تا قرائت در نهایت شکوه، هم‌آهنگ با معنای آیه باشد، آن پهنای اعجاب‌انگیز صدا، آن تنظیم صوت با دور و نزدیک کردن خود به میکروفن، آن نفس گرم و گیرا، آن تعویض دستگاه هنگام عبور از آیه‌ای به آیه دیگر... و آنجا که در اوج زیبایی می‌خواند «فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفا» هرگز از یادها نمی‌رود. کجاست آن ماه رمضانی که با عمو محسن و دوست قرآنی‌اش محمد هاشمی رفتیم مسجد بلال؟! خاطره مال دوره راهنمایی من است. استاد غلوش اما چنان تکنیک‌های جذاب و بعضا ناب و منحصربه‌فرد در قرائت داشت که طفل‌گریز پایی چون مرا هم مجذوب جلسات قرآنی می‌کرد. نه فقط من، که گمانم در علاقه‌مند کردن نسل جوان و نوجوان آن زمان به تلاوت قرآن، نقش بسیار پررنگی داشت تلاوت‌های خاص این قاری پرآوازه مصری. آن سال‌ها در میدان جمهوری، دیوار به دیوار پایگاه مقداد، دارالقرآن کوچکی بود که نوار کاست تلاوت‌های استاد عبدالباسط و مصطفی اسماعیل را کرایه می‌داد. خیلی زود مشتری ثابت آنجا شدم و علاوه بر این دو استاد، طلبه نوار کاستی از راغب مصطفی غلوش هم شدم که ابتدا هیچ نواری از غلوش نداشت اما وقتی علاقه مفرط من و دیگر جوانان به گوش دادن قرائت‌های غلوش را دید، از قرائت این استاد چندتایی کاست خوب و ماندگار زد.  آقای فروشنده باری به خودم گفت که خاصیت قرائت‌های غلوش در همین مقوله جذب است، جذب جوانانی به قرآن که لااقل درچهر‌ه‌شان خیلی خبری از این حرف‌ها نیست! در چهره من که البته هیچ خبری نبود! این عکس کوچک کنار این متن را نگاه نکنید! سر و وضعی داشتیم! آن روزها عشق و علاقه امثال من و هم‌نسلان من به قرآن دارای 3ضلع محبوب بود؛ یکی استاد پرهیزکار که البته به ترتیل شهره بودند و کاست‌های ایشان جان می‌داد برای مبحث حفظ، آنقدر که ظرف چند ماه چند جزء حفظ کردم. بعدها البته آنچه در روند این حفظ کردن قرآن مانع به وجود آورد، دویدن شبانه‌روزم بود دنبال توپ گرد. عیب که نه! این هم حسن دیگر فوتبال است که اگر در درس به جایی نرسی، خیلی راحت می‌توانی توپ را بهانه کنی! و اگر در مقوله حفظ قرآن هم به جایی نرسی، باز خیل راحت می‌توانی توپ را بهانه کنی! دومین ضلع اما جواد فروغی بود که این یکی اساسا یادش بخیر! خوشبختانه برخلاف استاد پرهیزکار، جواد فروغی همسن و سال خودمان بود،  سر همین، همین که تلویزیون تلاوت‌هایش را می‌گذاشت، می‌نشستیم نزدیک‌ترین جای ممکن به تلویزیون، دست را کنار گوش می‌گذاشتیم و بنا می‌کردیم خواندن «تکویر». لیکن ضلع سوم... که همین چند روز پیش درگذشت. خوب یادم هست آن شب ماه رمضان، چه غوغایی به پا کرد در «بلال» و آنقدر داغ و پرحرارت که تو گویی آیات قرآن را با ذره ذره وجودش می‌خواند! مراسم که تمام شد آنهایی که مثل ما از قبل دوربین آورده بودند خواستند با استاد عکس بگیرند لیکن تعداد متقاضیان و پیشنهادها برای محل مشخص عکس که زیاد شد، استاد خودش پیشنهاد داد عکس‌های یادگاری با ایشان کنار دیواری باشد که مزین بود به تصویر امام و حضرت آقا! به همین منوال، ما هم یک عکس با استاد انداختیم. برگشتنی داشتم به این فکر می‌کردم که با این عکس، چقدر می‌توانم پز بدهم به معلم قرآنم در مدرسه! و حالا که فکر می‌کنم می‌بینم به چه علت مسخره‌ای! فردای آن شب رفتم و دوربین‌ را دادم عکاسی.  
گفت: 3 روز دیگر ظاهر می‌شود. 3 روز دیگر دوباره رفتم عکاسی و... یعنی بدتر از این نمی‌شد! همه فریم‌های مربوط به استاد غلوش سوخته بود!
***
پنجشنبه آخر ماه رمضان همان سال افطاری دعوت بودیم مدرسه. من زودتر رفته بودم. دقایقی قبل از آن، معلم قرآن را کشیدم کنار، غرورم را زیر پا گذاشتم و موضوع را با ایشان درمیان گذاشتم! معلم قرآن گفت: «شیطان از دل یک عکس قرآنی هم می‌تواند وارد شود. خدا را شکر کن! آن که خدا خواست بسوزد و سیاه شود «کید شیطان» بود و الا یادگاری اصل کاری با استاد غلوش یعنی این»! «این» را گفت و یک نوار 60 دقیقه‌ای از تلاوت استاد به من هدیه داد. دارمش هنوز!
***
مستدام باشد بر سر ما سایه رهبر قرآنی انقلاب که بلاشک بنیانگذار انقلاب قرآنی در این سرزمین هستند. اینکه حضرت آقا ساعت‌ها وقت می‌گذارند برای شنیدن تلاوت قاریان پیر و جوان از گوشه گوشه کشور، تنها صورتی از قضیه است! باید در این عرصه پیشگام باشی تا عمق تحول ایجاد‌شده را بفهمی. خدایا! در این ایام فرخنده دهه فجر، تو را به صورت مضاعف بابت نعمت انقلاب اسلامی و انقلاب قرآنی سپاس می‌گوییم!
 

مهدی محمدی: از کنار سخنان «وندی شرمن» مذاکره‌کننده سابق آمریکایی که گفته است این روحانی بود که ایران را پای میز مذاکره آورد نه تحریم‌ها، ساده نباید گذشت. شرمن اکنون یک مقام دولتی نیست بنابراین طبیعی است بی‌ملاحظه‌تر و صادقانه‌تر سخن گفته باشد. بیش از 2 سال است که ادبیات استاندارد دولت آمریکا می‌گوید این تحریم‌ها بود که ایران را پای میز مذاکره کشاند. در این مدت، هر بار از «کری» یا «اوباما» سوال شده اصلی‌ترین عامل ایجادکننده برجام را چه می‌دانند، مشخصا روی تحریم‌ها انگشت گذاشته‌اند. در واقع و به تعبیر فنی‌تر، دولت اوباما همواره فشار اقتصادی ناشی از تحریم‌ها را مهم‌ترین عامل تغییر محاسبات راهبردی ایران درباره برنامه هسته‌ای اعلام کرده است.
اکنون شرمن مساله را معکوس روایت می‌کند. شرمن می‌گوید درباره نقش تحریم‌ها در آغاز مذاکره و امتیازدهی ایران اغراق شده است و اگر نبود ریاست‌جمهوری حسن روحانی تحریم‌ها به تنهایی نمی‌توانست ایران را وادار به پذیرش توافق هسته‌ای کند؛ توافقی که حتی «محمود سریع‌القلم» هم معتقد است تنها 15 درصد به نفع ایران و 85 درصد به نفع طرف مقابل بوده است.
حقیقت این است که مذاکره‌کننده سابق آمریکایی دست روی نکته حساسی گذاشته است. برای کسانی که ادبیات استراتژیک آمریکا درباره ایران را تعقیب کرده‌اند یک کلیدواژه آشنا وجود دارد با عنوان «شبکه همکار غرب در ایران». آمریکایی‌ها مدت‌هاست عقیده دارند و این عقیده خود را پنهان هم نکرده‌اند که هیچ نوعی از فشار خارجی بدون وجود یک شبکه همکار در ایران که فشار را به سازش ترجمه کند و از چرخ زندگی به چرخ سانتریفیوژ پل بزند، کارآمد نیست. کارکرد اصلی شبکه همکار غرب در داخل ایران این است - و همواره همین بوده است - که فشار خارجی را به زبان سیاست و رسانه ترجمه کرده و تلاش می‌کند فضایی به‌وجود بیاورد که گویی بدون تن دادن به سازش و پذیرفتن درخواست‌های طرف مقابل هیچ راهی برای خلاصی از فشارها وجود ندارد.
از این منظر وجود جریان غربگرا در داخل کشور که دائما تلاش می‌کند منافع ملی را منطبق با خواسته‌های غرب و هزینه مقاومت مقابل درخواست‌های آن را بسیار بزرگ‌تر از آنچه در واقع هست جلوه دهد، مکمل پروژه تحریم است. به سابقه تاریخی در 1389 - زمانی که آمریکایی‌ها اعمال رژیم تحریم‌های فلج‌کننده علیه ایران را آغاز کردند - هم اگر نگاه کنیم، همین جریان منشأ اصلی اعمال تحریم‌ها علیه ایران بوده است. در واقع اراده آمریکا برای تقویت جریان غربگرا پس از مشاهده افول آن در انتهای سال 88 بود که این کشور را متقاعد به آغاز دوران مجازات اقتصادی ملت ایران از طریق تحریم‌های فلج‌کننده کرد. کسانی که خود سرچشمه تحریم‌ها بودند، پروژه تحریم را به نتیجه رساندند و خروجی مطلوب آمریکا را که همان تغییر محاسبات ایران در حوزه هسته‌ای بود از دل آن بیرون کشیدند.
در واقع سخنان شرمن نشان می‌دهد حتی آمریکا هم باور داشته است که ایران بسیار بیش از آنچه مشاهده شد توان مقاومت مقابل تحریم‌ها را داشته و بسیار کمتر از آنچه واگذار کرده، لازم بوده است امتیاز بدهد. کوچک‌نمایی توان کشور برای مقاومت مقابل فشارها و متقابلا بزرگنمایی توان طرف مقابل برای تشدید فشارها، ستون‌های اصلی خیمه فکری‌ای است که جریان غربگرا در داخل از آن تغذیه می‌کند. دقیقا به همین دلیل هم هست که این جریان به همه چیز به عنوان ابزاری برای مذاکره و بده بستان نگاه می‌کند و در این بده بستان نیز به هیچ خط قرمز حقیقتا معناداری پایبند نیست. در واقع اگر بخواهیم از تعبیر دقیق‌تری استفاده کنیم، باید گفت ماهیت واقعی جریان غربگرا در ایران همان چیزی است که «سعید حجاریان» زمانی آن را وندالیسم یا «شکست‌طلبی» خوانده بود. شکست‌طلبی فرجام غربگرایی در ایران است؛ به این معنا که آخرین نسخه‌ای که غربگرایان برای هر منازعه‌ای تجویز می‌کنند این است که بهتر است شکست خورده بودن مقابل غرب را پیشاپیش بپذیریم و رنج و زحمت مقاومت را اساسا به جان نخریم.
عبارت دقیق‌تر این است که بگوییم این جریان در واقع عقیده دارد باید از ترس مرگ خودکشی کرد و توصیه می‌کند قبل از آنکه دیگران ما را شکست دهند بهتر آن است که ما خودمان، خودمان را شکست دهیم و آنچه را طرف مقابل می‌خواهد به آن واگذار کنیم. سخنان تاریخی وندی شرمن همچنین تاکیدی است بر نقش کلیدی عامل سیاست داخلی در نظام سیاست‌گذاری و طراحی راهبردی غرب درباره ایران. یکی از معانی مهمی که جمله وی در بر دارد این است که اگر غرب بتواند یک جریان همراه با خود را در ایران بر سر کار بیاورد و پس از بر سر کار آمدن، آنها را تثبیت و تقویت کند، بیش از هر زمان دیگری می‌تواند به امتیازگیری از ایران مطمئن باشد، چرا که این جریان اساسا هویتی جز استانداردسازی ایران با معیارهای آمریکایی - ذیل پروژه‌هایی چون تعامل با جهان- برای خود قائل نیست و آنچه را هم که به غرب واگذار می‌شود نه یک امتیاز بلکه «شر نالازمی» می‌داند که هر چه زودتر باید از دست آن خلاص شد.  این درس بزرگی برای همه ماست بویژه که مجددا در آستانه انتخاباتی قرار داریم که می‌تواند تراژدی شکست‌طلبی غربگرایان در ایران را به طور فزاینده‌ای تقویت کند. ادبیات وندی شرمن نشان می‌دهد آمریکا از بن‌ دندان باور دارد کارآمدترین و بهینه‌ترین مسیر برای مهار ایران این است که کسانی در ایران بر سر کار باشند که آمریکایی فکر می‌کنند و وقتی چنین وضعیتی ایجاد شد، می‌توان به دریافت امتیازهایی امیدوار بود که با فشار خالص از بیرون شاید هرگز به دست نیاید.  پیام این سخنان برای جامعه ایرانی بسیار نگران‌کننده و رنج‌آور است. اگر بخواهیم صریح باشیم پیام این سخنان این است که وجود جریان غربگرا در ایران و قوت گرفتن آن بزرگ‌ترین خطر امنیت ملی برای کشور و بزرگ‌ترین تهدید برای منافع ملی ایران است. این جریان اصلی‌ترین عامل تحریک دشمن به تشدید فشار علیه ایران و پایان پیدا نکردن مسیر دوگانه تحریم - مذاکره است. این جریان عامل طمع غرب به ایران است و این طمع می‌تواند روز به روز قوی‌تر و خطرناک‌تر شود و به پروژه‌های پرریسک‌تری بینجامد. این جریان، جریانی است که می‌تواند مجددا کل کشور را به درون گرداب تحریم‌ها پرتاب کند- همچنان که یک بار دیگر در گذشته این کار را کرد- و به فلج شدن بخشی دیگر از برنامه‌های تولید امنیت در ایران منجر شود. این جریان اصلی‌ترین عامل انگیزه‌بخشی به دشمن برای فشار بر مردم ایران است و آمریکایی‌ها اساسا رفاه ملت ایران را گروگان رشد سیاسی آن می‌دانند. به همه این دلایل می‌توان جرأت کرد و گفت خطر این جریان برای کشور و میزان خسارتی که می‌تواند وارد بیاورد، از خطر ارتش آمریکا و خسارت ناشی از حمله نظامی این کشور به ایران هم بیشتر است، چرا که آمریکایی‌ها خود به صراحت گفته‌اند امتیازهایی را که از این جریان گرفتند حتی با جنگ هم نمی‌توانستند
به دست بیاورند.
شرمن نکته جدیدی نگفته است اما از میان آنچه می‌دانستیم نکته مهمی را تمییز داده و پیش چشم ما نهاده است.