|
حاشیهای بر شعر شاعران درباره «مدافعان حرم»
بیا سعدی از اینجا کن طوافی
محمدرضا کردلو: چند روز پیش در مراسم نکوداشت حمید سبزواری، هر یک از سخنرانان بحق و به انصاف او را «پدر شعر انقلاب» مینامیدند. در آن جلسه حرفهای نویی درباره آقای سبزواری میشنیدم، حرفهایی که تا به حال نشنیده بودم. واقعا تا قبل از آن مراسم نکوداشت نمیدانستم مفهوم و واژه دوستداشتنی «جانباز» را، آنقدر که سبزواری در سرودههایش به کار برده، معمول شده است. یکی از سخنرانان در بخشی از مراسم با یادآوری سالهای فعالیت با حمید سبزواری با خواندن مطلع «خواهرم برادرم ای جانباز، همره دلاورم ای جانباز، ای تو یار و یاورم ای جانباز، نور چشم کشورم ای جانباز» گفت: سبزواری مفاهیم انقلابی را با سرودههایش جا انداخت اگرنه خیلیها حتی پس از انقلاب، مجروحان و نقص عضویهای انقلاب و دفاعمقدس را «معلول» میخواندند. مفهوم «جانباز» را او جا انداخت. سخنران دیگری گفت انقلاب اسلامی در زمان وقوع خود مانیفست و بیانیه نداشت. بهترین بیانیه آن اما در ادبیات ما و با سرودهای آقای سبزواری خلق شد و اینجاست که قدر شاعر شناخته میشود. شاعر که به گفته سنژونپرس، ادیب فرانسوی، «وجدان ناآرام» عصر خویش است، ساکت نیست، بیطرف نیست، حرف دارد و حرف میزند. این مقدمه کوتاه شاید آغاز مناسبی برای گفتن از دغدغه امروز شاعران این سرزمین است. شاعرانی که شعر را صرفا نه برای حال و هوای شخصی که برای دردهای اجتماعی و وقایع هر عصر میسرایند. بیطرف نیستند و به اصطلاح خودشان تیر هوایی نمیزنند! میدان منازعه حق و باطل را همیشگی میبینند و متعهدانه معتقدند هر روز نبردی است میان حق و باطل. برای شاعران مسلمان ایرانی این مفهوم آشناتر است. پرچم سرخ گنبد اباعبدالله(ع) نشانهای است براین مبارزه دائمی میان حق و باطل و اینکه هر روز عاشوراست. شاعری چندی پیش غزلش را اینطور به پایان برده بود: «در کربوبلا، بیطرفان، بیشرفاناند/ تاریخ همان است، حسینی و یزیدی» ارسال به دوستان
نقدی به ارائه اطلاعاتی وارونه درباره جشنواره فیلم کن
نخلهای خشکیده!
گروه فرهنگ و هنر: هنگامی که درباره موضوعاتی مختلف، اطلاعاتی دقیق و علمی وجود نداشته باشد و زمانی که افرادی غیرمرتبط و غیرمطلع در عرصه فرهنگ و هنر براحتی در این حوزه فعالیت کرده و بدون وجود اطلاعات لازم و کافی قلم بزنند، نتایجی وارونه از اهمیت و اعتبار مفهوم و ارزش خبر و اطلاعرسانی رخ میدهد و جایگاه والای رسانه را دچار تزلزل میکند. در چنین احوالی چه در موضع نقادانه قرار بگیری و چه در مقام دفاع برآیی، نتیجه اثرت هیچ ارزشی را به همراه ندارد و حتی در ضدیت با هدف اولیه قرار میگیرد. برای نمونه در این مبحث مهم میتوان حکایت این روزهای برخی رسانهها در حوزه فرهنگ و هنر را به میان آورد که بدون وجود کمترین اطلاع از جشنوارهای مانند کن چنان شیفتهوار تیترها و عکسهای صفحات خود را مزین به نقش و نگاری دلربا میکنند که برای آنها که در این زمینه راهی و نگاهی را طی کردهاند، چیزی جز تمسخر باقی نمیگذارد و افسوس بسیار از عملکرد این بیخردان بیهنر! البته درباره تاریخچه جشنواره فیلم کن و روند برگزاری و نقد سیاستهای جاری آن میتوان مطالب بسیاری را به نگارش درآورد اما برای ارائه اطلاعاتی اجمالی به اینگونه افراد و رسانههای تهی مانده از دانش باید عنوان داشت که برخلاف نظرگاههای بسیاری از اهالی رسانهای و حتی هنرمندان و دستاندرکاران سینما نهتنها سینمای ایران در شصتونهمین دوره جشنواره فیلم کن به 2 نخل طلا دست نیافته است، بلکه اصولا درجه و اعتبار جشنوارههای مختلف خارجی براساس سیاستهای جاری در آن به گونهای دیگر از تصور ما است، چنانکه در جشنواره بینالمللی فیلم کن (Le Festival International du Film de Cannes) نخلهای طلا تنها به فیلمهای بلند و کوتاه اختصاص یافته و دیگر جوایز تحت عناوین و درجات متفاوتی به برندگان اعطا میشود. از این رو در بخش اصلی جشنواره کن که امسال فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی حضور داشت، نشان نخل که به بهترین بازیگران زن و مرد اختصاص یافته است به شهاب حسینی داده شد و اصغر فرهادی صاحب جایزه بهترین فیلمنامه شد و نخل طلای 24 عیار بهترین فیلم که مهمترین بخش جشنواره است به کِن لوچ، فیلمساز مطرح انگلیسی که در آستانه 80 سالگی است برای فیلم «I, Daniel Blak» تعلق گرفت و نخل طلای بهترین فیلم کوتاه هم به خوانخو ژیمنیز برای فیلم «تایم کد» رسید. البته جشنواره کن که فراز و فرودهای بسیاری را در طول تاریخ چه به لحاظ سیاستگذاری و چه در شکل اجرایی به خود دیده است، جدا از 8 جایزه در بخش اصلی که شامل نخل طلای بهترین فیلم بلند و کوتاه و نشان نخل بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن و جوایز بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی، جایزه هیات داوران و جایزه بزرگ هیات داوران است- که پیش از این دربارهاش مفصل نوشتهایم- در بخشهای دیگر مانند فیلم اولیها جایزه دوربین طلایی را هم اعطا میکند که در این دوره به فیلم فرانسوی «Devines» ساخته هودا بیامینا رسید. البته در این جشنواره که لقب مهمترین فستیوال هنری جهان را داشته و هر ساله به بهانه برگزاریاش، گردشگران بسیاری را در کن شهری واقع در فرنچ ریویرا در جنوب فرانسه به خود میبیند، جوایز پرسشبرانگیز دیگری به شکلی کمسر و صداتر از جوایز اصلی با برچسبهای مشخص موضوعی هم داده میشود که نمایانگر دیدگاههای برگزارکنندگان آن است؛ جوایزی مانند «نخل سگ» و «نخل دگرباشی» که امسال فیلم «زندگیهای ترز» ساخته سباستین لیفشیتس از فرانسه صاحب این عنوان دگرباشانه شد! ارسال به دوستان
اخبار
حمیدرضا پگاه، بازیگر سینما و تلویزیون: ارسال به دوستان
رویدادها
تبریک تحلیلی افخمی ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|