یک پیشنهاد رمضانه
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
اشاره: بسیاری از افراد جامعه برای روزهای ماه مبارک رمضان برنامهای ویژه میخواهند که نسبت به روزهای عادی زندگیشان متفاوت باشد، روزی یک جزء قرائت قرآن در دستور کار بیشتر آنها قرار دارد اما در کنار آن اگر طرحی برای بالا رفتن بینش دینی ریخته شود قطعا رمضان هم برای آنها رمضان دیگری خواهد بود. یکی از پیشنهاداتی که میتوان برای این بالا بردن بینش دینی ارائه داد، کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است که مشتمل بر 4 فصل ایمان، توحید، نبوت و ولایت است که در 30 جلسه تقسیم شده است، کتابی که از مجموعه گفتارهای آیتالله خامنهای در رمضان سال 1353 شمسی در مسجد امام حسن مشهد منقح شده است. ویژگی اصلی این سخنرانیها که بعدها به صورت جزوههای کوچک از خلاصه درسها به عنوان کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» و «ولایت» در سالهای 54 تا 68 منتشر شد و در سالهای اخیر با پیاده کردن کل سخنرانیها به صورت یک کتاب جامع درآمده است، ارائه شناختی کلی اما دقیق از اصول دین اسلام، با ارجاع به آیات قرآن است. این کتاب به گواه اسناد ساواک ارائهکننده «مبنای رفتار انقلابی مبتنی بر آیات قرآن» است و همچنین پاسخگوی این پرسش که «چرا حکومت اسلامی لازم است؟»
ماجرای کتاب
«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» به رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی بازمیگردد. پس از تعطیلی جلسات آیتالله خامنهای در مسجد کرامت مشهد در اسفند سال ۱۳۵۲ به وسیله ساواک، ایشان جسته و گریخته در میعادگاههای مختلفی به سخنرانی و تبلیغ میپرداختند. با این حال ایشان از همان روز نخست بعد از تعطیلی مسجد کرامت، اقامه نماز جماعت در مسجد امام حسن مجتبی علیهالسلام را بهعهده گرفتند. البته هنوز امکان ارائه یک برنامه منسجم وجود نداشت و تنها شبهای شنبه بود که آیتالله خامنهای به سخنرانی میپرداختند.
به مرور زمان، کار مسجد امام حسن علیهالسلام رونق گرفت؛ بهاندازهای که کوچکی مسجد، گنجایش علاقهمندان به سخنرانیهای آیتالله خامنهای را نداشت. ایشان در همینباره میگویند: «با شروع نماز جماعت در آن مسجد کوچک که به تعبیر حدیث شریف همچون مفحص قطاه (آشیانه مرغ سنگخوار) بود، طلاب و کسبه به آن روی آوردند، بهطوریکه دیگر جایی نبود و متولیان مسجد مجبور شدند آن را توسعه دهند، به حدی که وسعت آن از مسجد کرامت هم بیشتر شد. من به خاطر حساسیتزدایی یا لااقل کم کردن آن، فقط شبهای شنبه در آنجا نماز میخواندم و درسهایی از نهجالبلاغه ایراد میکردم که جمع زیادی در آنها شرکت میکردند.»(1)
به این ترتیب بود که پیشنهاد آیتالله خامنهای برای توسعه مسجد قبول عام پیدا کرد. خیلی زود قبضهای کمک به طرح توسعه به فروش رفت و حتی به ریالی از وجوهات شرعی و سهم امامی که در اختیار ایشان قرار میدادند، نیازی نشد. همزمان با همین کوششها بود که آیتالله خامنهای طرح تازهای برای سخنرانیها و مباحثشان در مسجد امام حسن علیهالسلام ریختند: «طرح تبیین رئوس و اصول کلی اندیشه اسلامی با تکیه بر قرآن کریم». در این طرح قرار بود اصول اصلی اعتقادات اسلامی مستند به آیات قرآن بررسی و تبیین شود، به عبارت دیگر یک تفسیر موضوعی قرآن کریم به شمار میآمد. ماه رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی، بهترین زمان برای ارائه این مباحث بود. اینگونه بود که مقدمات کار فراهم آمد:
«ماه رمضانی که عرض میکنم خدمت شما تازه مسجد امام حسن مجتبی علیهالسلام را بازسازی هم کرده بودند. هنوز کامل نبود که ماه رمضانی شد و کل ماه رمضان ظهرها ایشان در مسجد یک بحث سنگین و عمیق را شروع کردند که جمعیت هم خیلی استقبال میکرد. مسجد پر بود. پشت مسجد یک گاراژی بود که همین الآن هم هست، آنجا هم افراد میآمدند، مینشستند و استفاده میکردند چون داخل جا نبود. ما هم که جوان بودیم ظهرها برای نماز به آنجا میرفتیم.
سلسله مباحثی را که ایشان آنجا بحث کردند- که این کتاب طرح کلی اندیشههای اسلامی در قرآن چکیده همان مباحث ماه رمضان ایشان است- عمدتاً مباحث زیربنایی اعتقادی است؛ یعنی بحث توحید هست، نبوت و ولایت که به این سه تا محور بیشتر نتوانستند برسند و عمدتاً هم با استفاده از آیات قرآن مجید بود».(2)
رهبر معظم انقلاب، خود درباره اهداف و چگونگی آن برنامه و سخنرانیها اینطور توضیح میدهند: «بنده یک ماه رمضان در مسجد امام حسن مشهد سخنرانى مستمر 30 جلسهاى داشتم. آن زمان به ضبط سخنرانیها خیلى اهمیت داده نمىشد اما استثنائاً همه این 30 سخنرانى ضبط شده است. در آن سخنرانیها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوت و سایر مباحث اساسى بحث شده است که الان هم آنها را تایید مىکنم. اینها پایههاى فکرى براى ایجاد یک نظام اسلامى بود، اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامى 7-6 سال دیگر محقق شود. مىگفتیم اگر 50 سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره پایههاى فکرىاش اینهاست. آن کار، جهت دادن به فکر نسل جوان آن روز بود.» (4/4/1381)(3)
نحوه ارائه مباحث
مباحث مطرحشده در این جلسات یک ویژگی منحصربهفرد هم داشت که شاید در میان بیشتر کارهای تبلیغاتی- مبارزاتی یاران امام خمینی رحمهاللهعلیه یگانه بود؛ «روش طرح و بحث» مطالب از سوی آیتالله خامنهای بهشکلی بدیع و ابتکاری پایهریزی شده بود.
به گفته یکی از حاضران در این جلسات، «روش هم این بود که قبلاً خلاصه درس را مینوشتند، بعد اینها پلیکپی میشد، تکثیر میشد و قبل از درس در همانجا به افراد فروخته میشد. افرادی که دوست داشتند میخریدند، جلویشان میگذاشتند و درس را هم گوش میکردند. سخنرانی بیشتر به درس شباهت داشت. در حقیقت درس بود اگرچه سخن شکل سخنرانی داشت. برخی از مخاطبان سرپا میایستادند. جمعیت هم بعد از نماز مغرب و عشاء و ظهر ماه رمضان مینشستند استفاده میکردند.»(4)
یکی دیگر از ویژگیهای این روش تدریس و بحث، شرکت دادن مخاطبان و جوانان از طریق «کنفرانس دادن مطالب جلسه پیشین» بود: «مسجد امام حسن مجتبی علیهالسلام هم، محل حضور و تجمع نیروهای انقلابی، بازاری و تحصیلکرده حوزوی و دانشگاهی بود. آنجا از جمله مواردی که تدریس فرمودند نهجالبلاغه و درس و طرح کلی اندیشههای اسلام بود. آنجا خیلی کلاسیتر کار میشد. به این معنا که بیانات ایشان را، جوانهای حاضر یادداشت میکردند و جلسه بعد، کنفرانس میدادند. در واقع تربیت انسانهای آگاه به معارف دینی به تمام معنا بود.»(5)
در همین رابطه یکی از شاگردان مشهد آیتالله خامنهای برداشت شخصی جالب یکی از مستمعان حاضر در جلسات از سیمای آیتالله خامنهای و روش طرح مباحث ایشان را به یاد دارد که در نوع خود شنیدنی است: «[آیتالله خامنهای] جلوی تخته مینشستند و شروع میکردند به نوشتن. عبای ایشان که افتاد یک کسی پهلوی من بود؛ گفت: «سیدجمال!»- آن زمان برای ما سیدجمالالدین اسدآبادی یک الگو بود- سیمای آقا را از پشت که نگاه کرد گفت اصلاً سیدجمال زنده شده است. ای کاش که موفق باشد، سیدجمال که موفق نشد. نحوه دستشان را وقتی که مینوشتند و صحبت میکردند حالت اینجوری داشتند».(6)
واکنشهای منفی بخشی از مذهبیها
مباحث طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، واکنشهای گوناگونی را برانگیخت. افزون بر علاقهمندان و مستمعان مباحث که ارتباط خوبی با محتوا و روش ابتکاری ارائه آن برقرار کرده بودند، 2 گروه اما تلقی چندان مثبتی از این برنامه نداشتند. گروه نخست، بخشی از بدنه مذهبی آن روزهای شهر مشهد بود که با دیده تردید به نوآوریهای مباحث آیتالله خامنهای مینگریست و در گوشه و کنار انتقادهای بعضاً تند و گزندهای به مباحث داشت. انتقادهایی که امثال آیتالله مطهری هم به دلیل برخی آثار نوآورانه و بدیع خود از آن بینصیب نمیماند. حضرت آیتالله خامنهای خود راوی خوبی برای این فضای گزنده و پرتردید به شمار میآیند: «من یادم مىآید توى همین تهران بعضى از علما و بسیارى از مردم با مرحوم مطهرى سر همین قضیه [کتاب] حجاب درافتادند. من در مشهد یک بحثى کردم در باب ولایت، یک برداشت جدیدى از کلمه ولایت و مساله ولایت که ماه رمضان بود و بحثهایى براى جوانها مىکردیم آن وقتها راجع به توحید و نبوت و چه و از جمله ولایت، یک بحث قرآنى خیلى خوب و کاملى بود، بعد هم چاپ شد یعنى خلاصهاش هم یک جایى چاپ شد، اصل سخنرانیها هم بعد از انقلاب درآوردند چاپ کردند. یک عدهاى در مشهد جنجال علیه من به راه انداختند که چرا در زیر کلمه ولایت فلانى این حرفها را زده در حالى که این منکر به معناى انکار آن ولایتى که آنها مىگفتند که نبود، آنها مىگفتند ولایت یعنى محبت. خب! ما محبت ائمه را که قبول داریم. ولایت یعنى اعتقاد به امامت على. این را که ما قبول داشتیم یک چیزهایى علاوه بر اینها ما از کلمه ولایت پیدا کرده بودیم. من آیات ولایت را در قرآن جمع کردم؛ آیاتى که در آن کلمه ولایت به کار رفته است «هنا لک الولایه الله» مثلاً فرض کنید و آیات متعددى را، از این کلمات یک برداشت جدیدى از کلمه ولایت را من عرضه کردم مطرح کردم. خب! این باید مغتنم شمرده بشود. در عالم پزشکى اگر یک نفرى بیاید فرض بفرمایید درباره حصبه یک ایده جدیدى را مطرح کند که اضافه بر معلومات قبلى باشد، با او چه جورى رفتار مىکنند؟ خب! احترامش مىکنند، تکریمش مىکنند». (13/7/1367)(7)
کنترلهای شدید ساواک
گروه دوم که بشدت برنامه مسجد امام حسن مجتبی علیهالسلام را زیر نظر داشتند، نهادهای امنیتی رژیم پهلوی بویژه سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) بودند. محتوای سیاسیای که از برخی فقرههای سخنان آیتالله خامنهای برداشت میشد و پیشتر هم در گفتارهای شرح نهجالبلاغه تجربه شده بود، حساسیت ساواک را بشدت برمیانگیخت.
سخنرانی روزهای ۲۶ و ۲۷ رمضان (۲۱ و ۲۲ مهرماه ۱۳۵۳) که با موضوع «ولایت مطلقه امام» مطرح شد یکی از همین فقرههای حساسیتبرانگیز بود. آیتالله خامنهای در این سخنرانیها با تأکید بر اینکه ولی، حاکم مطلق و فرمانروای مردم، باید از طرف خدا منصوب شود، گفت نقش ولی و امام مانند جان در بدن انسان است. جامعه بدون امام مانند کالبد بیجان است. «ولی را خدا معرفی میکند، مانند ۱۲ امام، ولیّ بعد از امام را امام زمان معرفی کرده است. کسی که جانشین من است، 4 شرط باید داشته باشد: صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه و مطیعاً لأمر مولاه». آیتالله خامنهای پس از قرائت این نکته خطاب به حاضران گفتند: «با این بیان، [جانشین] امام زمان [را] خودتان فکر کنید، قالبگیری نمایید و اندازهگیری کنید و از آلبوم [علمای بزرگ] آن را انتخاب کنید... قضاوت با خودتان. انتخاب ولی با خود شما.»
سخنان وی به قدری آشکار بود که گزارشگر ساواک در پایان گزارش خود نوشت: «منظور [آیتالله] خامنهای از جانشین امام، در این شرایط، [امام] خمینی است».(8)
در گزارشی که هنگام انتشار نسخه نخست «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» نوشته شده هم به رویکردهای ضد رژیم آیتالله خامنهای اشاره شده است: «آقای سیدعلی خامنهای، امام جماعت سابق مسجد کرامت (واقع در چهارراه نادری) به علت تبلیغات علیه حکومت وقت و پشتیبانی از آیتالله خمینی چندین ماه به زندان رفت و اخیراً از زندان آزاد شد. او کتابهایی که اخیراً نوشته و یا مینویسد [را] به نام سیدعلی حسینی چاپ و منتشر میکند، برای اینکه او را نشناسند؛ چون که او به سیدعلی خامنهای معروف است نه سیدعلی حسینی. از جمله [در] کتابی به نام «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» همین کار را کرد».
در گزارش دیگری تلقی ساواک از مباحث مطرحشده در این جلسات بهروشنی آمده است. گزارشگر ساواک معتقد است آیتالله خامنهای در این سخنرانیها «به تشریح اصول انقلابی قرآن و به طور کنایه در لفافه به تشویق و تحریک مردم و به پایداری [در برابر] اختلافات طبقاتی» میپردازد. به اعتقاد او «در پس این نشستها سازماندهی دیگری وجود دارد که این جوانان را تبدیل به گلولههای آتشین میکند. هر کس قدری دقت و توجه به وضع مجلس مزبور... و نحوه اعمال و گفتار اکثر حضار مینمود، درمییافت که جوانها... [که] بیش از صد نفر بوده و هر دانشجو و کارگر و کارمند جزء و دهاتیهایی که در یکی- دو سال اخیر به مشهد کوچ کردهاند بوده و به طوری که... میگویند این گروه به طور مدام آموزش میبیند و تبلیغات آنچنان مؤثر است که جوانان را به صورت گلوله آتش درآورده و از هیچ چیز ترس ندارند. مبلغین گروه به عناوین مختلف ثابت میکنند که در حال حاضر دستگاه دولتی از حکومت یزید پلیدتر و بدتر است و گفته میشود شماها مانند امام حسین و علیاکبر حسین هستید؛ دستگیری و احیاناً مرگ برایتان افتخار است و تمام اعضای وابسته، با ایمان راسخ این ادعا را قبول دارند».(9)
مقدمه چاپ نخست
حضرت آیتالله خامنهای حین مراحل آمادهسازی نخستین نسخه از سخنرانیها که نتیجه آن در قالب کتابچه «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» در سال ۵۴ منتشر شد، مقدمهای نوشتهاند که تبیینی است از کلیت مباحث مطرحشده در سخنرانیها و اهداف و اهمیت آن. متن کامل این مقدمه عیناً در ادامه میآید:
«طرح اسلام به صورت مسلکی اجتماعی و دارای اصولی منسجم و یکآهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسانها، یکی از فوریترین ضرورتهای تفکر مذهبی است. مباحثات و تحقیقات اسلامی، پیش از این بهطور غالب، فاقد این دو ویژگی بس مهم بوده و از این رو، در مقایسه اسلام با مکاتب و مسالک اجتماعی این روزگار، باحثان و جویندگان را چندان که شاید و باید، به نتیجه ثمربخش و قضاوت قاطع نرسانیده است؛ یعنی از اینکه بتواند مجموعاً طرح و نقشه یک آیین متحدالاجزا و متماسک را ارائه دهد و نسبت آن را با مکتبها و آیینهای دیگر مشخص سازد، عاجز مانده است.
بهعلاوه، چون عموماً بحثها ذهنی و دور از حیطه تأثیر عملی و عینی و مخصوصاً اجتماعی، انجام گرفته، بیش از معرفتی ذهنی به بار نیاورده و نسبت به زندگی جمعی انسانها، علیالخصوص نسبت به تعیین شکل و قواره جامعه، تعهد و تکلیف و حتی نظریه روشن و مشخصی را ارائه نداده است. سخن دیگر آنکه قرآن- سند قاطع و تردیدناپذیر اسلام- در بیشتر این موارد، سهمی در روشنگری و راهگشایی نیافته و به جای آن، دقتها و تعمقات شبهعقلی یا روایات و منقولات ظنی- و گاه با اعتباری بیشتر- میداندار و مسؤول شناخته شده و بالنتیجه، تفکرات اعتقادی جدا از قرآن و بیاعتنا به آن، نشو و نما یافته و شکل گرفته است. شاید همین بیارتباطی و بیاعتنایی یا احساس بینیازی یا نومیدی از امکان استفادههای صحیح -که هر یک به نوبه خود، معلول عوامل خاص است- موجب آن گشته که تدبر در آیات قرآن، جای خود را به قرائت و تلاوتی سطحی و سرسری و فاقد نتیجه و ثواب دنیوی و یکسره برای پاداش و جزای اخروی داده و کتاب کریم الهی دستمایه عوامیها و عوامفریبیها بشود. با توجه به این واقعیت، میتوان بهطور خلاصه 3 خصوصیت مهم را در بحثها و گزارشهای فکری اسلامی، ضروری دانست که تخلف از آن، شایسته متفکران آگاه و مسؤول این روزگار نیست: نخست آنکه معارف و دستگاه فکری اسلامی از تجرد و ذهنیت محض خارج گشته و- همچون همه مکاتب اجتماعی- ناظر به تکالیف عملی و بویژه زندگی اجتماعی باشد و هر یک از مباحث نظری، از این دیدگاه که چه طرحی برای زندگی انسان و چه هدفی برای بودن او و چه راهی برای رسیدن به این هدف ارائه میدهد، مورد بررسی و تأمل و تحقیق قرار گیرد و مسائل فکری اسلام به عنوان اجزای یک واحد، مورد مطالعه قرار گیرد.
دیگر آنکه مسائل فکری اسلام، به صورت پیوسته و به عنوان اجزای یک واحد، مورد مطالعه قرار گیرد و هر یک به لحاظ آنکه جزئی از مجموعه دین و عنصری از این مرکب و استوانهای در این بنای استوار است و با دیگر اجزا و عناصر، همآهنگ و مرتبط است-و نه جدا و بیارتباط با دیگر اجزا- بررسی شود تا مجموعاً از شناخت این اصول، طرح کلی و همهجانبهای از دین، به صورت یک ایدئولوژی کامل و بیابهام و دارای ابعادی متناسب با زندگی چندبعدی انسان، استنتاج شود. دیگر آنکه در استنباط و فهم اصول اسلامی، مدارک و متون اساسی دین، اصل و منبع باشد، نه سلیقهها و نظرهای شخصی یا اندوختههای ذهن و فکر این و آن... تا حاصل کاوش و تحقیق، براستی «اسلامی» باشد و نه هر چیز جز آن. برای برآمدن این منظور، قرآن کاملترین و موثقترین سندی است که میتوان به آن متکی شد: «باطل را از هیچ سوی بدان راه نیست» و «در آن، مایه روشنگری هر چیز است» و البته در پرتو تدبیری ژرفپیما که خود، ما را به آن فرمان داده است. آنچه در این رساله گرد آمده، نموداری است از کوششی برای تأمین این منظورها، به صورت گزارشی از اسلام، طی یک سلسله سخنرانی. در این سخنرانیها کوشیده شد مهمترین پایههای فکری اسلام، از سازندهترین و زندهترین ابعادش، در خلال آیات رسا و روشن قرآن جستوجو شود و آنگاه ضمن تشریح تبیینی که شیوه تدبر و تعمق در قرآن را به شنوندگان بیاموزد، پایههای مزبور در این آیات، مشخص و نشان داده شود و در موارد لازم، از روایات صحیح صادر از پیامبر خدا و ائمه معصومین علیهمالسلام برای توضیح و تأکید، بهرهگیری گردد، تا ضمن اینکه آیاتی از قرآن مورد تأمل و تدبر و فهم قرار گرفته، اصلی از اصول اسلام، آن هم از دیدگاهی عملی و زاینده تعهد و تکلیف و به عنوان یکی از نقاط طرز تفکر و ایدئولوژی اسلام، تبیین گردیده باشد. سیدعلی حسینی خامنهای– سوم آبانماه ۱۳۵۳»
ویژگیهای متفاوت کتاب با کتابهای دیگر اعتقادی
کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» کتابی منحصر به فرد در ارائه درست و کامل اندیشه اسلامی است. این کتاب با کتابهای متعددی که با عنوان اندیشه اسلامی یا اصول عقاید به رشته تحریر درآمدهاند متفاوت است. آن کتابها اصول اعتقادی دین را بیشتر بهعنوان مفاهیم ذهنی تلقی کرده و در مقام اثبات درستی این اصول و پاسخگویی به شبهات مطرحشده هستند.
برخلاف آن کتابها، «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» مباحث ضروری دین را بهگونهای تعهدآفرین معرفی کرده است. یعنی در کتاب، اصول اساسی اعتقادی دین، مبتنی بر آیات قرآن به مخاطب عرضه شده است، بهطوریکه این اصول اعتقادی از سطح مفاهیمی ذهنی خارج شده و رنگ و بوی عملی گرفتهاند، بنابراین اولین ویژگی همین است که این کتاب از جنس کتابهای کلامی نیست که روند اثبات و نفی در پیش گرفته باشد، بلکه اصول اصلی اندیشه اسلامی را از روی آیات قرآن و بر مبنای توضیح مسائل ضروری دین- مسائلی که آگاهی از آنها برای سعادت انسانها مفید است- تبیین کرده است.
دومین ویژگی کتاب، ارائه نمایی کلی از اندیشه اسلامی به جهانیان است؛ نه فقط مسلمانان، بلکه یکایک انسانها، چه موحد و چه غیرموحد. هر کس، با هر ایده و تفکری، میتواند مخاطب این کتاب باشد، چون روند بحث و نکات عرضهشده در کتاب، آنچنان منطقی و دور از هرگونه تعصبورزی است که مورد پسند هر عقل سلیمی قرار خواهد گرفت.
سومین ویژگی کتاب این است که در آن تعریفی دوباره از دین به مخاطب داده شده؛ تعریفی که دین را تنها مجموعهای از اصول فکری یا عملی مجزا نمیداند، بلکه آن را مجموعهای متحد تعریف میکند که با نظمی خاص در کنار هم قرار گرفتهاند.
ارائه چنین طرحی میسر نبود، مگر از متفکری آگاه و مسؤول، آشنا به مفاهیم قرآن و آگاه از مقصود و مقصد دین. حضرت آیتالله خامنهای با احساس این خلأ و نیاز در جامعه و با اشراف به آثار اندیشمندان اسلامی و مراوده با عالمان زمانشناس عصر همچون شهید مطهری و با تسلط و تمسک به قرآن، مباحث «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» را در ماه مبارک رمضان مطرح کردند؛ مباحثی که بهدلیل ارائه نگاهی جامع از تفکر توحیدی و با در نظر داشتن شؤون مختلف زندگی بشر، بابی است برای ورود به حوزه تفکر اسلامی. این چهارمین ویژگی برای این کتاب است.
این ویژگی کتاب، بازتاب نگاه نو و بدیع ایشان به مفاهیم دینی است. اگرچه کلمات، کلماتی هستند که مکرر به گوش شنونده رسیده است اما در کلام ایشان جانی تازه میگیرند. نگاهی که به مفاهیم دینی ابعادی تازه میبخشید و در آن روزگار مورد انتقاد قرار میگرفت: «یک عدهاى در مشهد جنجال علیه من به راه انداختند که چرا در زیر کلمه «ولایت»، فلانى، این حرفها را زده؛ درحالىکه این، انکار آن ولایتى که آنها مىگفتند که نبود. آنها مىگفتند ولایت یعنى محبت. خب! ما محبت ائمه را که قبول داریم، ولایت یعنى اعتقاد به امامت على علیهالسلام، این را که ما قبول داشتیم. یک چیزهایى علاوه بر اینها ما از کلمه ولایت پیدا کرده بودیم. من آیات ولایت را در قرآن جمع کردم. آیاتى که در آن کلمه ولایت بهکار رفته است، «هُنا لکَ الوَلایَـهُ الله» مثلاً فرض کنید و آیات متعددى را؛ از این آیات یک برداشت جدیدى از کلمه ولایت را من عرضه کردم، مطرح کردم. خب! این باید مغتنم شمرده بشود. در عالم پزشکى اگر یک نفرى بیاید، فرض بفرمایید درباره حصبه یک ایده جدیدى را مطرح کند که اضافه بر معلومات قبلى باشد، با او چه جورى رفتار مىکنند؟ خب! احترامش مىکنند، تکریمش مىکنند، تشکر از او مىکنند. در مسائل دینى اگر حرف جدیدى مطرح مىشد، یک برداشت نویى در یک مسالهاى مطرح مىشد، ولو اینکه حرفهاى گذشته را تخطئه نمىکرد، همین قدر که نو بود، با آن یک عدهاى بنا مىکردند مخالفت کردن، الان هم این حالت هنوز در یک عدهاى هست».
پنجمین ویژگی کتاب، انطباق مباحث آن با سیره سیاسی- مبارزاتی ائمه علیهمالسلام برای برقراری حکومت اسلامی است.
دیدگاه ایشان نسبت به زندگی ائمه- که در کتاب انسان ۲۵۰ ساله جمعآوری شده است- سبب شده بود ایشان در میدان مبارزه همواره 3 نکته را مدنظر قرار دهند: اول، تبیین اسلام به شکل درست؛ دوم، سخن از جامعه اسلامی و حکومت علوی؛ و سوم، صحبت از حاکم جامعه اسلامی و توجه دادن مردم به مصداق فعلی این کتاب نمونهای است از شیوه مبارزه زیرکانه ایشان در آن دوران سیاه: «در رژیم گذشته، آن وقتى که کار خیلى بر ما سخت مىشد و من در مسجد کرامت یا مسجد امام حسن مشهد سخنرانى مىکردم، مطلبى را که فکر مىکردم دانستن آن براى نظام و رژیم بشدت مضر است، بدون اینکه اندک اشارهاى به دستگاه بکنم، مطرح مىکردم. هیچ گوشه و کنایهاى هم مطلقا به دستگاه نمىزدم. مثلا فرض کنید آن زمان مىگفتیم «حکومت علوى»! اگر مىگفتیم حکومت اسلامى، حساس مىشدند! مىگفتیم «نظام علوى» یا «حکومت علوى». در بحثهاى آن وقت من، از اینگونه تعابیر پر بود. کأنه دیلم را مىدادیم زیر ریشه دستگاه تا آن را با یک فشار بیرون بکشیم. دستگاه هم ملتفت نبود، چون به تنه او، هیچگونه برنمىخورد».
ویژگی ششم کتاب، توجه ویژه آن است به درد اصلی جوامع بشری و مسلمانها، یعنی ضعف ایمان. ایشان با غور در آیات مختلف قرآن، حقیقت ایمان را به مخاطبان خود معرفی میکنند و تشریح میکنند که این باور آگاهانه و تعهدآور، اگر درست شناخته شود، همچون روحی که جسم را به حرکت درمیآورد، عقاید را به صحنه زندگی و اجتماعات بشری وارد کرده و آنگاه، این ایمان، انسانساز و جامعهساز خواهد شد.
هفتمین ویژگی کتاب، وحدتآفرین بودن مباحث آن است برای امت اسلامی. معظمله در آن زمان با بصیرتی که داشتند، دستهای پنهان استعمار را در ایجاد اختلاف بین امت اسلامی بهخوبی میدیدند؛ لذا با تکیه بر اصول اساسی اعتقادی اسلام، مانند توحید و دقت به ابعاد آنها، زمینه وحدت امت اسلامی را در برابر طاغوتهای زمان، فراهم آوردهاند.
-------------------------------
پینوشتها:
۱- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات آیتالله خامنهای، ص۸۰
۲- گفتوگوی دفتر نشر آثار آیتالله خامنهای با آقای ابوالحسن مالکی
۳- بیانات در دیدار اعضاى هیأت مؤسس و هیأت امناى مؤسسه پژوهشى- فرهنگى انقلاب اسلامى، 4/4/81
۴- گفتوگوی دفتر نشر آثار آیتالله خامنهای با آقای ابوالحسن مالکی
۵- گفتوگوی دفتر نشر آثار آیتاللهخامنهای با آقای هاشمی گنابادی
6- گفتوگوی دفتر نشر آثار آیتالله خامنهای با آقای عبدالرضا ایزدپناه
۷- سخنرانى در اجتماع دانشجویان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى، 13/7/67
8- شرح اسم، صص۵۱1 و ۵۱2
9- همان، ص ۵۱۱
۱۰- گفتوگوی دفتر نشر آثار آیتالله خامنهای با علیجان زاهدی.