نگاهی گذرا بر زندگی و فعالیتهای آیتالله شیخ عیسی قاسم
امام بحرین
میکائیل دیانی: اشاره: در مسیر بیداری اسلامی طی سالیان گذشته بحرین شاید تنها کشوری باشد که از ابتدا ثابتقدم و در یک مسیر مشخص حرکت کرده است، مطالبات مشخص داشته و از مسیر مطالبات خود کوتاه نیامده است اما این مساله بهخاطر چیست؟ پاسخ را باید در پیوند امام و امت دید، بحرین تنها کشوری است که در مسیر بیداری اسلامی از روز نخست به فرمان امام خود قدم برداشته و هم امام خود را تنها نگذاشته و هم رهبری دینی این کشور لحظهای از مبارزه عقب ننشسته است. پیوند این رهبر دینی را با مردم بحرین میتوان در روزهای اخیر و بعد از سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم مشاهده کرد. اما شیخ کیست؟ و چرا این قدر در بحرین و در منطقه محترم است؟
شیخی از نسل ماهیگیران پرهیزکار خلیجفارس
آیتالله حاج شیخ عیسی احمدقاسم الدرازیالبحرانی، معروف به شیخ عیسی قاسم، فرزند احمد، سال 1938 میلادی در منطقه «الدراز» بحرین متولد شد. پدرش ماهیگیری باتقوا بود و رزق حلال را مهمترین تاکید خود برای پرورش کودکانش میدانست و همین مسیر باعث شد پسرش همواره به تدریس، تبلیغ و نشر آگاهیهای دینی از طریق امامت جمعه و جماعت در مساجد بحرین و شرکت در مجالس دینی و سیاسی و احیای مناسبتهای اسلامی بپردازد تا اینکه سمبل پدر روحانی و مربی فاضل قشر نخبه شیعیان بحرین قرار گیرد. شیخ قاسم به عنوان مرجع تقلید شیعیان در بحرین نیز شناخته میشود. شیخ عیسی قاسم تحصیلات مقدماتی خود را در همان روستای محل تولد خود «الدراز» به پایان رساند. هوش و استعداد او مایه شگفتی همه شد؛ سپس با راهنمایی برادرش برای گذراندن دوران دبیرستان به شهر منامه، پایتخت بحرین، رفت و پس از آن، تدریس خود را در مدارس دولتی در ابتدای دهه 60 آغاز کرد و تا سال 1962 در روستای الدراز در مدرسه بدیع که همان مدرسه دوران تحصیل خودش بود به معلمی پرداخت، و همزمان به تحصیل علوم دینی نیز اشتغال داشت. آیتالله شیخ عیسی قاسم، سال 1964 میلادی برای ادامه تحصیل علوم اسلامی به نجف اشرف هجرت کرد و تحصیلات دانشگاهی را در دانشکده فقه و اصول نجف اشرف ادامه داد و از اساتید بزرگ حوزه علمیه مانند شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر استفاده کرد.
بازگشت به بحرین با توصیه آیتالله صدر
پس از استقلال بحرین در سال 1971 میلادی چالش اصلی خاندان حاکم آلخلیفه، کسب مشروعیت سیاسی و تحکیم پایههای قدرت خود بود. از این رو خاندان حاکم تلاش کرد با تدوین قانون اساسی و برگزاری انتخابات پارلمانی در نیمه اول دهه 1970 میلادی، با انگیزه قانونی ساختن حاکمیت خود و مشارکت نسبی مردم زمینه این مشروعیت را فراهم آورد. با آغاز فعالیت برای تأسیس پارلمان بحرین که قصد داشت پس از شکلگیری کشور، کار تدوین قانون اساسی بحرین را به انجام برساند، مردم بحرین از شیخ عیسی قاسم خواستند با بازگشت به این کشور خود را برای عضویت در این پارلمان نامزد کند. شیخ عیسی بر ماندن در عراق و کسب مدارج عالیه فقهی تاکید داشت اما توصیه آیتالله صدر او را دگرگون کرد. آیتالله سیدمحمدباقر صدر به وی گفت: «اگر در عراق بمانی، تو فقیه بزرگی میشوی اما وقتی به بحرین برگردی دیگر کشوری وجود ندارد که تو مسؤولیت هدایتش را بر عهده بگیری». این تاکید جدی آیتالله صدر به شیخ عیسی او را مجاب کرد که ادامه تحصیل در نجف را رها کند و به کشورش بازگردد. در انتخابات پارلمان شرکت کرد و در عمل شیخ عیسی موفق شد با بالاترین رأی به پارلمان بحرین راه یابد و در کنار جریان اسلامگرای پارلمان، نقش مهمی در تدوین مواد و بندهای اسلامی در قانون اساسی بحرین ایفا کند. سال 1971 میلادی، وی نامزد نمایندگی در مجلس ملی شد و با به دست آوردن آرای لازم به این مجلس راه یافت و تا زمان انحلال این مجلس با اخلاص و وفاداری با هر آنچه در توان داشت، به مردم بحرین خدمت کرد. وی همچنین در آن دوره به همراه برخی چهرههای مذهبی همچون شیخ «سلیمان مدنی» و شیخ «عبدالامیر المجمری» اقدام به تشکیل جمعیت فرهنگی «التوعیه» در سال 1972 میلادی کرد که به فعالیتهای فرهنگی در بحرین میپرداختند.
اما دیری نپایید که مخالفت پارلمان با تصویب «قانون امنیت دولتی» در سال 1975 میلادی، منجر به انحلال پارلمان توسط امیر بحرین شد. براساس این قانون هرگونه اقدام یا موضعگیری علیه دولت، مخالفت با امنیت کشور تلقی میشد و حکومت اجازه داشت افراد مظنون را به سرعت بازداشت و بدون محاکمه زندانی کند.
شیخ عیسی قاسم و آمدن به ایران
شیخ عیسی در ابتدای دهه 1990 میلادی برای اتمام تحصیلات عالیه دینی خود، عازم شهر مقدس قم شد و تحصیلات حوزوی و علوم دینی خود را محضر اساتیدی چون آیات عظام: مرحوم آیتالله «فاضل لنکرانی»، «سیدمحمود هاشمی» و «سیدکاظم حائری» ادامه داد. وی تا سال 2001 میلادی در قم اقامت داشت و مشغول به تحصیل بود و در همان سال قم را به قصد بازگشت به وطن ترک کرد. اهمیت شیخ برای علمای ایران هم به وضوح مشخص است، چنانکه حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله شیخ عیسی قاسم را «ستارهای در آسمان تشیع» توصیف نمودند و فرمودند: «اینجانب به وجود شیخ افتخار میکنم». حجتالاسلام والمسلمین شیخ «اسد قصیر»، از اعضای دفتر استفتائات مقام معظم رهبری که مسؤولیت انتقال استفتائات مقلدان عربزبان معظمله را بر عهده دارد، درباره دیدگاه ولی امر مسلمین درباره شیخ قاسم گفته است: «اگر من هم در بحرین بودم، خود را ملتزم به دیدگاهها و مواضع سیاسی حضرت شیخ عیسی میدانستم و اگر از سیدنا القائد نیز سوال شود قطعاً پاسخ ایشان هم همین خواهد بود». همین اهمیت باعث شد به دعوت رهبر معظم انقلاب به مجمع جهانی اهلبیت علیهمالسلام بیاید و شیخ عیسی قاسم از اعضای مجمع جهانی اهل بیت(ع) و نماینده مقام معظم رهبری شود. بیشک انتخاب وی توسط رهبر معظم انقلاب برای عضویت در مجمع جهانی اهل بیت(ع) به دلیل ارجحیت شیخ بر سایر علمای کشور بحرین است. آیتالله «مصباحیزدی» نیز در خاطرهای از سفر خود به بحرین به شخصیت شیخ عیسی قاسم اشاره کرده و میگوید: «من پیش از سفرم به بحرین، شیخ عیسی را که از اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و نماینده آیتالله خامنهای مدظلهالعالی بودند، میشناختم. سابقه آشنایی من با ایشان به جلسات مجمع و حضور ما در آنجا بازمیگردد و من هیچگاه جز علم و تقوا و پرهیزکاری چیزی از ایشان ندیدم و با هیچ یک از علمای بحرین به اندازه شیخ عیسی آشنا نیستم و نمیتوانم آنها را با شیخ عیسی مقایسه کنم». علامه مصباح با اشاره به انتخاب شیخ عیسی قاسم به عنوان عضو مجمع جهانی اهلبیت علیهمالسلام توسط رهبر انقلاب میگوید: «بیشک انتخاب ایشان توسط رهبر معظم انقلاب برای عضویت در مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام به دلیل ارجحیت شیخ بر سایر علمای کشور بحرین است و در یک کلام، باید بگویم من مرید و دوستدار ایشان هستم و همواره برای آن شیخ جلیلالقدر دعای خیر میکنم». آیتالله مصباح همچنین پیش از سفر به بحرین، تأکید کرده بود تنها زمانی پا به خاک این کشور خواهم گذاشت که شیخ عیسی به من اذن دهد و پس از خوشامدگویی و اعلام آمادگی شیخ عیسی، وی اقدام به سفر به بحرین کرد.
بازگشت به بحرین و استقبالی از جنس 12 بهمن 57
شیخ عیسی قاسم سال 2001 ایران را به مقصد بحرین ترک کرد. خبر بازگشت وی به کشور با خوشحالی مردم بحرین همراه بود بهگونهای که استقبالی باشکوه که پیشتر در بحرین سابقه نداشت برای وی اتفاق افتاد. با ورود به بحرین، رسالت تدریس و آگاهسازی و بیدارسازی شیعیان بحرین نسبت به ظلم و استبداد آلخلیفه را برعهده گرفت. نمازهای جمعه با امامت وی در مسجد امام صادق(ع) روستای الدراز همواره از پرجمعیتترین نماز جمعههای بحرین به شمار میآید. خطبههای وی در نماز جمعه همواره یکی از نگرانیهای جدی آلخلیفه بوده است؛ زیرا یک سخن شیخ، برای مردم به منزله موضع ولی امر و مرجع تلقی میشود و میتواند در زمان کوتاهی، سرنوشت منطقه را تغییر دهد. محورهای اصلی خطبههای پرشور شیخ عیسی قاسم را میتوان اینگونه بیان کرد:
- ایجاد همکاری و اتحاد بین شیعه و سنی
- وحدت اسلامی و ملی و جلوگیری از درگیریهای فرقهای
- احقاق حق و بازپسگیری کرامت و آزادی
- دفاع از زندانیان سیاسی
- خروج نظامیان آلسعود از بحرین و محکوم کردن اقدامات آنها علیه انقلاب بحرین
- اعتراض به هتک حرمت مساجد و اماکن مقدس
- پایبندی مردم به انقلاب و دست نکشیدن از خواستههای خود تا پیروزی نهایی
ویژگیهای شخصی وشخصیتی شیخ قاسم
پرهیزکاری، تسلط بر مسائل و جزئیات روز کشور و جهان، در کنار مهربانی و مردمداری و علم فراوان و تسلط بر مسائل فقهی، موجب شده شیخ، جایگاه بسیار بانفوذی در میان مردم بحرین بیابد و به جرأت بتوان گفت محبوبترین روحانی در میان مردم بحرین باشد. او از میان مردم برخاست و این مردم بودند که به وی این جایگاه رفیع را بخشیدند. شهرت و معروفیت خود را از طریق رسانهها و راضی و خشنود کردن آنها به دست نیاورده و به همین دلیل، شیعیان بحرین، همواره مطیع و فرمانبر اوامر، دستورات و اشارات او هستند. زیرکی در عملیاتهای روانی و تبلیغاتی و مانورهای سیاسی و فرهنگی، از دیگر ویژگیهای شیخ است. عیادت از خانواده شهدا و جانبازانی که در حملات وحشیانه آلخلیفه مجروح شدهاند و در بیمارستانها و منازلشان بستری هستند، یکی از اشتغالات شیخ است که این اقدام وی، به کابوسی برای رژیم آلخلیفه و سعودیها تبدیل شده و آرامش روانی را از آنها گرفته است. مشهورترین و شاید حماسیترین سخنان شیخ عیسی قاسم بیش از 4 کلمه نبود که در یکی از سخنرانیهای نماز جمعه بر زبان راند «لـن نـرکـع الا لله/ جــز در برابر خــدا ســر خـم نمیکـنیـم»، 4 کلمهای که آلخلیفه را به خاک مذلت خواهد نشاند.
پدری برای احزاب و جناحهای سیاسی بحرین
شیخ عیسی همچنین به عنوان پدر معنوی جمعیت ملی و اسلامی الوفاق شناخته میشود. این جمعیت از مهمترین تشکلهای سیاسی بحرین است که 7 نوامبر 2001 / 16 آبانماه 80 اعلام موجودیت کرد. این ساختار سیاسی، بزرگترین جمعیت سیاسی بحرین محسوب میشود که تعداد اعضای آن به 35 هزار نفر میرسد و محوریترین جریان سیاسی شیعه در این کشور شناخته میشود. بنیانگذاران این حزب، یکصد تن از علمای شیعه بحرین، همچون دکتر «سعید الشهابی»، شیخ «علی سلمان»، شیخ «عبدالامیر المجمری»، استاد «عبدالوهاب حسین» و استاد «حسن المشیمع» بودند. ساختار تشکیلاتی الوفاق شبیه به شورایعالی شیعیان لبنان موسوم به مجلس اعلای اسلامی لبنان است. همچنین سال 2004 مجلس علمای شیعی با تلاش آیتالله شیخ عیسی قاسم و آیتالله «سیدعبدالله الغریفی» برای شکلگیری مجلس علما، تشکیل شد؛ مجلسی که وظیفه داشت در مواقع حساس وارد عمل شود و اعتراضات و توصیههای خود را مطرح کند. این مجلس که همواره نسبت به فساد، ظلم و تبعیض موضعگیری کرده، بر این نکته نیز تاکید کرده که «ما به دنبال به دست آوردن مقام و حکومت نیستیم بلکه به دنبال عدالت برای تمام شهروندان بحرینی اعم از شیعه و سنی هستیم».
رهبری انقلاب بحرین
انقلاب بحرین علاوه بر اینکه «تنهاترین انقلاب بیداری اسلامی» است، تنها انقلاب بیداری اسلامی است که دارای رهبری واحد است که همه گروههای معارض از «الوفاق» گرفته تا «ائتلاف جوانان انقلاب» آن را باور دارند و از همین رو پس از شروع انقلاب و با وجود دخالت نظامی عربستان و امارات، نهتنها آتش انقلاب سرد و خاموش نشده که روز به روز شعلهورتر میشود. با آغاز قیام مردمی بحرین در چهاردهم فوریه 2011، شیخ عیسی قاسم به عنوان رهبر معنوی جنبش الوفاق بحرین به ریاست شیخ علی سلمان [از جمله جنبشهای معارض بحرینی است] هدایت مردم این کشور را جهت تبیین اعتراضات مسالمتآمیزشان نسبت به ظلم و ستم آلخلیفه و مطالبه حقوق برحقشان از این خاندان جائر بر عهده گرفت و هر گاه آلخلیفه با ترفند و توطئهای خواسته با فریب مردم و به بهانه انجام مذاکرات و گفتوگو با معارضان آتش قیام آنها را فروبنشاند، شیخ عیسی قاسم در کنار دیگر علمای این کشور با روشنگریهای خویش، این ترفند آلخلیفه را نقش بر آب ساخته است.
شکلگیری انقلاب 14 فوریه
نخستین اعتراضات مردمی بحرین 14 فوریه 2011 /25 بهمن 89، شکل گرفت و حدود 2 ماه به درازا کشید که رژیم آلخلیفه درصدد توافق با رهبران انقلاب آمد. رهبران در گفتوگوها بر لزوم اصلاحات بنیادی در قانون اساسی بهگونهای که متضمن تغییر رژیم فعلی از «پادشاهی مطلقه» به «حکومت پارلمانی» باشد و مجلس سررشته امور مختلف کشور را در دست داشته باشد، تأکید کردند و برکناری عوامل حکومتی از پستهایی مانند نخستوزیری و سپردن اداره امور به دست دولت منتخب مجلس را خواستار شدند. در این مرحله پادشاه بحرین توافق کرد گفتوگوها درباره نحوه و مراحل اجرایی شدن خواستههای مخالفان ادامه پیدا کند. رهبران احزاب و گروههای انقلابی ضمن موافقت با گفتوگو به حضور در میدان مرکزی منامه «لؤلؤ» ادامه دادند تا ضامن به نتیجه رسیدن گفتوگوها باشد. اما بعد از حدود 2 ماه، گفتوگوها قطع شد و رژیم آلخلیفه بشدت عمل روی آورد و از شورای همکاری خلیجفارس درخواست کمک نظامی کرد که به دنبال آن حدود 2 هزار نیروی نظامی- امنیتی از عربستان و امارات راهی منامه شده و خیابانهای اصلی و میدان مرکزی را به اشغال درآوردند. حملات نظام در سال اول انقلاب، حسینیهها، اماکن مقدس و مساجد را در برگرفت، همچنین رهبران معارض و در رأس آنها «آیتالله شیخ عیسی قاسم»، مورد حملاتی قرار گرفتند و با ادعای تحریک به کشتار، شکایتهای قضایی صوری علیه وی انجام شد.
مرحله دوم انقلاب
مرحله دوم انقلاب 2 سال به طول انجامید و در این مرحله رژیم آلخلیفه با بستن در بیمارستانها و جلوگیری از ورود مجروحان جهت مداوا، اقدامات بیرحمانه خود را در کشتار پرستاران و بازداشت پزشکان به اوج رساند؛ و در پی آن تابعیت بحرینی بسیاری از عناصر کلیدی شرکتکننده در تظاهرات لغو شد و بسیاری دیگر از جمله رهبر انقلاب بحرین آیتالله شیخ عیسی قاسم تهدید به لغو تابعیت و اخراج از بحرین شدند که این در هیچ جای دنیا مرسوم نیست. این در حالی بود که نمازهای جمعه با شرکت انبوه تظاهرکنندگان برگزار میشد و در هر جمعه بر استمرار انقلاب تا تحقق خواستههای مردم تأکید میشد. رژیم آلخلیفه به «گفتوگو» گرایش نشان داد و شیخ «حمد»، پادشاه بحرین اعلام کرد حاضر است با مخالفان به توافق برسد. به گمان رژیم، عدهای از رهبران شامل بزرگترین حزب مخالف الوفاق که نیمی از اعضای پارلمان منحله را در اختیار دارد از گفتوگو حمایت میکنند و گروههای دیگر که از گذشته هم اسقاط رژیم را مطالبه میکردهاند، با گفتوگو مخالفت کرده و رو در روی هم قرار میگیرند. آیتالله شیخ عیسی قاسم، رهبر انقلاب بحرین در خطبههای نماز جمعه ضمن پرهیز دادن نیروهای انقلاب از پذیرش گفتوگو، پیشبینی کرد رژیم بحرین بزودی دچار شکاف میشود. او خطاب به آلخلیفه گفت: «شما قطعاً شکست خواهید خورد و صفوفتان از هم پاشیده خواهد شد، شما هنگامی که با هم به درگیری میپردازید، رسوا خواهید شد». نیروهای امنیتی و نظامی بحرین بسیاری از تظاهرکنندگان در روستاهای این کشور را به دلیل رد اصلاحات پیشنهادی توسط پادشاه بحرین سرکوب کردند. همچنین حملات خود را علیه اهالی منطقه الدراز افزایش دادند که محل اقامت آیتالله شیخ عیسی قاسم به شمار میآمد.
فتوای تاریخی شیخ؛ بلای جان فساد آلخلیفه
شیخ عیسی قاسم که ریاست شورای علمای بحرین را نیز بر عهده دارد، اوایل سال 2012 میلادی (اواخر سال 90 هجری خورشیدی) در پی تعرض و تجاوز گروهی از نظامیان وابسته به رژیم، به زنان مسلمان بحرین، فتوایی تاریخی صادر کرد. وی با تأکید بر اینکه مردم نباید به ذلت و خواری تن دهند، از مردان این کشور خواست در صورت مشاهده تعرض نیروهای آلخلیفه به زنان و دختران، این نیروها را با خودروهای خود زیر بگیرند. آیتالله شیخ عیسی قاسم که در منطقه الدراز بحرین سخن میگفت، اعلام کرد: «هرکسی را که مشاهده کردید در حال تعرض به یک دختر مؤمن است، او را زیر بگیرید... بله او را زیر بگیرید». پس از این سخنان بود که دیگر خبری از تجاوز و تعرض به زنان و دختران بحرینی مخابره نشد.
تهدید به ترور شیخ قاسم
4 بهمن 90 گروهی از مزدوران رژیم آلخلیفه که آشکارا سرسپردگی خود را به «خلیفه بنسلمان آلخلیفه»، نخستوزیر بحرین، اعلام کرده بودند، بر ترور و کشتن معارضان این کشور تأکید کردند. این مزدوران نخستوزیر بحرین که بر لباسهای خود عکس خلیفه بنسلمان آلخلیفه را دارند و خود را «ابناء الفاتح»، (فرزندان فاتح) مینامند، تهدید کردند در رأس معارضان بحرینی «آیتالله شیخ عیسی قاسم» را ترور خواهند کرد و به قتل خواهند رساند. در پی تهدید به ترور «آیتالله شیخ عیسی قاسم» از سوی آلخلیفه، «سیدمقتدا صدر»، رهبر جریان صدر در عراق، در بیانیه شدیداللحنی در تاریخ 6 بهمن 90، به آلخلیفه هشدار داد در برابر این توطئه سکوت نکرده و همراه با ملت بحرین خواهد بود.
هجوم وحشیانه به مسجد امام صادق
نیروهای امنیتی بحرین بامداد جمعه 23 اردیبهشتماه 90، به مسجد امام صادق(ع) محل برگزاری نماز جمعه به امامت آیتالله شیخ احمد عیسی قاسم در الدراز واقع در نزدیکی منامه پایتخت بحرین حمله کردند. نیروهای امنیتی، مسجد و منازل اطراف را محاصره کردند و متولی مسجد را که فردی پاکستانی بود، مورد ضرب و شتم قرار دادند و قرآنها را نیز پاره کرده و دستگاههای کامپیوتر را شکستند اما این هجوم وحشیانه مانع حضور شیخ قاسم در همان روز برای اقامت نمازجمعه نشد.
حمله نظامیان آلسعود به منزل شیخ عیسی قاسم
نیروهای اشغالگر سعودی از آغاز خیزش مسالمتآمیز مردم بحرین به هدف کمک به رژیم آلخلیفه در سرکوب اعتراضها به این کشور اعزام شده و همچنان در این کشور به سر میبرند. نیروهای نظامی رژیم آلخلیفه در اقدامی گستاخانه، روز جمعه 27 اردیبهشتماه 92 در ساعت 2 بامداد به منزل آیتالله شیخ عیسی قاسم یورش برده و در حالی که هنگام حمله نقاب به چهره داشتند علاوه بر ارعاب زنان و کودکان، خسارتهایی را به منزل وی وارد کردند. نظامیان مسلح پس از حمله به منزل رئیس شورای اسلامی علمای بحرین، زنان و کودکان را در یک اتاق حبس کرده و به تخریب لوازم منزل پرداختند. آیتالله شیخ عیسی قاسم هنگام یورش این نظامیان مسلح در منزل حضور نداشت. در پی این اقدام تجاوزکارانه، این کشور صحنه راهپیمایی دهها هزار نفری مردم در حمایت از وی بود. این تظاهرات بعدازظهر 27 اردیبهشت 92 پس از نماز جمعه در غرب منامه پایتخت بحرین برگزار شد. در پی این اقدام نیروهای آلخلیفه، احزاب، گروهها و شخصیتهای سیاسی و مذهبی این اقدام نیروهای آلخلیفه را محکوم کردند. حزبالله لبنان در بیانیهای یورش عوامل رژیم آلخلیفه به منزل شیخ عیسی قاسم رئیس شورای اسلامی علمای بحرین در منامه را محکوم کرد. در این بیانیه آمده است: «این یورش یک تجاوز آشکار و از بین بردن ارزشها و حرمتهای دینی و توهین به شخصیتهای مذهبی به شمار میرود». عراقچی، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه، درباره حمله افراد به منزل شیخ عیسی اظهار داشت: «عنصر خشونت و ارعاب و ورود سازماندهیشده به محل مسکونی افراد با هیچ منطقی سازگار نبوده و مغایر همه معیارهای اخلاقی، دینی و انسانی است. دولت بحرین ضمن عمل به مسؤولیت خود در دفاع از حقوق شهروندان، توجه داشته باشد که هتک حرمت علمای بزرگ، حمله و یورش به منازل مسکونی افراد و اعمال خشونت جز پیچیدهتر کردن اوضاع ن
تیجهای ندارد».