|
در روز پیروزی ارزشمند استقلال در مشهد
پرسپولیس در صدر
شاگردان علیرضا منصوریان در هشتمین هفته از فصل شانزدهم رقابتهای لیگ برتر به دومین پیروزی خود دست پیدا کردند. این پیروزی برابر تیم سیاهجامگان رقم خورد تا آبیها به آرامش برسند. روز دوم از هفته هشتم لیگ برتر عصر دیروز با برگزاری دیدار تیمهای سیاهجامگان و استقلال در ورزشگاه ثامن مشهد پیگیری شد که این دیدار با برتری یک بر صفر شاگردان منصوریان به پایان رسید. در این دیدار استقلال اکثر دقایق نیمه اول را در اختیار داشت و میتوانست علاوه بر گلی که در دقیقه ۲۷ توسط کاوه رضایی و از روی یک ضربه ایستگاهی به ثمر رساند، به گلهای دیگری هم دست پیدا کند اما بازیکنان این تیم کمدقت بودند و از موقعیتها به درستی استفاده نکردند. در اولین دقیقه وقتهای اضافه نیمه اول کاوه رضایی یک بار دیگر دروازه سیاهجامگان را باز کرد اما این بار در موقعیت آفساید بود و گل مردود اعلام شد تا نیمه اول با برتری یک بر صفر آبیهای تهران به پایان برسد. در نیمه دوم این سیاهجامگان بود که تیم برتر میدان از نظر در اختیار داشتن توپ بود اما استقلال هم موقعیتهای خوبی برای گلزنی داشت که کاوه رضایی یک موقعیت تک به تک و عالی را از دست داد. در دقایق پایانی سیاهجامگان فشار زیادی را روی دروازه حریف وارد کرد و میتوانست به گل تساوی دست پیدا کند اما درخشش سیدمهدی رحمتی مانع از فروپاشی دروازه آبیها شد. ارسال به دوستان
اخبار
فتح قله تفتان توسط کوهنوردان ارتش ارسال به دوستان
این خرید میتواند سرنوشت قهرمانی را تعیین کند
جنگ نهان 2 قرمز بر سر سروش
یک خرید در نیمفصل میتواند باعث تعیین سرنوشت قهرمانی در لیگ شانزدهم شود. اگر پرسپولیس موفق شود مهمترین هافبک تراکتور را از ترکیب این تیم برباید آنوقت مهمترین حریف شاگردان برانکو ضعیف خواهد شد. در شرایطی که از جمعه وارد هفته هشتم لیگ برتر شدیم، میتوان گفت در حال حاضر 2 مدعی اول قهرمانی پرسپولیس و تراکتورسازی هستند. این 2 تیم در حال حاضر با 15 امتیاز در صدر جدول جاخوش کردهاند و سرخهای تبریزی به لطف تفاضل گل بهتر فعلا صدرنشینند. نکته جالب اما درباره رقابت پرسپولیس و تراکتور، رابطه بسیار دوستانه سرمربی 2 تیم است، رابطهای که معلوم نیست با حساستر شدن کورس قهرمانی و در مقاطع پایانی فصل هم همچنان اینگونه صمیمی باقی بماند. با این حال، این روزها به نظر میرسد هیچ چیز نمیتواند رابطه دوستانه برانکو و امیر قلعهنویی را خراب کند حتی داستان سروش رفیعی. بالعکس به نظر میرسد ماجرای رفیعی و شایعات مبنی بر جداییاش از تراکتور در نیمفصل برای پیوستن به پرسپولیس و شایعه مذاکره با برانکو و... باعث شده برانکو و قلعهنویی بیشتر در تلاش برای تاکید بر رابطه دوستانهشان برآیند. امیر قلعهنویی اصرار دارد سروش رفیعی با توجه به اتمام قراردادش میتواند در نیمفصل درباره آیندهاش تصمیمگیری کند و حتی به پرسپولیس برود. سرمربی تراکتورسازی حتی اخیرا در مصاحبهای گفت که حتی اگر شایعه مذاکره برانکو با رفیعی هم واقعیت داشته باشد، باز هم مساله خاصی نیست. واکنشی که از سوی امیر قلعهنویی تازگی دارد و کمتر دیده بودیم سرمربی سابق استقلال یک مربی دیگر را تا این حد تحویل بگیرد. این در حالی است که قطعا قلعهنویی تمایل زیادی دارد که سروش در تراکتور بماند تا این تیم در کورس قهرمانی با مشکل کمبود بازیکن در خط حمله روبهرو نشود. در طرف دیگر هم گویا برانکو ادامه رابطه دوستانه با قلعهنویی را به جذب بازیکنی مانند سروش رفیعی ترجیح میدهد. البته معلوم نیست میزان تمایل سرمربی کروات پرسپولیس به جذب این بازیکن تکنیکی چقدر است اما بر فرض تمایل بالای برانکو به رفیعی باز هم به نظر میرسد برانکو حاضر نباشد خرید این بازیکن را به قیمت رنجش قلعهنویی انجام دهد. برانکو در مصاحبهای هم که داشت، بر همین اصل تاکید کرد و به طور ضمنی گفت که نمیخواهد رفیعی را به قیمت ناراحت کردن قلعهنویی به تیمش بیاورد. برانکو درباره شایعه مذاکره با بازیکن تراکتورسازی اضافه کرد: «با مطرح کردن این حرفها بویژه در رابطه با بازیکنانی که تحت قرارداد باشگاههای دیگر هستند، کار خوبی انجام نمیشود و این کار از نظر من صحیح نیست. بویژه بازیکنانی که در تیم دوست خوب من امیر قلعهنویی هستند. به هیچ عنوان نمیخواهم بین من و قلعهنویی سوءظن یا سوءتفاهمی در این زمینه به وجود بیاید، زیرا هیچکسی از طرف من یا باشگاه با هیچ یک از بازیکنانی که با هر باشگاهی بویژه تراکتورسازی قرارداد دارند، وارد مذاکره نشده است». حالا باید دید این 2 مربی در باطن هم اینچنین هوای یکدیگر را دارند یا نه. اما آنچه مسلم است در صورت خروج سروش که نبض میانه میدان تراکتورسازی در دستان اوست، اولا تبریزیها ضعیف میشوند ثانیا پرسپولیس قویتر. از این رو نباید به این بازار تحویلگیری چندان توجه کرد. از این رو به نظر میرسد تراکتوریها همه توان خود را بهکار میگیرند تا مانع جدایی این بازیکن ارزشمند شوند. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
نتیجه تعطیلی لیگ را در تیمملی دیدیم
مزد سختی
محمد سررشتهداری: سرمربی پرتغالی تیمملی فوتبال ایران که پرهزینهترین و گرانترین مربی تاریخ تیمملی ایران محسوب میشود و 6 سال است هدایت این تیم را برعهده دارد حالا دلیل گران بودنش را نشان داده است. انگلیسیها ضربالمثلی اجتماعی دارند که میگوید: «هنوز آنقدر پولدار نشدهایم که جنس ارزان بخریم». این ضربالمثل به معنای آن است که جنس خوب باید بخرند و دهها بار بپوشند نه اینکه 10 بار جنس ارزانتر بخرند و برای خرید آن هم متقبل هزینههای رفت و آمد شوند و هر بار آن جنس را دور بیندازند و دوباره همان حرکت را تکرار کنند. قصه فوتبال ایران با کیروش هم دستاوردهای فنی را نشان میدهد که هزینههای وی را معنی و این خرید را جزو دستهبندیهای خرید خوب طبقهبندی میکند. او گران است اما از چندین بار مربی عوض کردن و تاوان دادن و شکست خوردن و حاصلی نداشتن بهتر است. کیروش حالا تیمی ساخته که یا نمیبازد یا سخت میبازد. عادت تیمملی ایران به نباختن در پی مکانیسم صخرهای دفاع تیمی که کیروش برای فوتبال ملی ما طراحی کرده حالا در حال عوض شدن هم هست. در واقع بازی به بازی تیمملی بهتر به میدان میرود تا امروز بیشتر و بهتر از قبل به یاد آوریم چرا این سرمربی پرتغالی دوست داشت اردوی اتریش را هم داشته باشد و تکامل تیمش را نه در روند مسابقات که از همان بازی اول داشته باشد. با این همه امروز باید تاکید کرد همه آن تعطیل کردنها و اردوها که معادلش در همه آسیا دیده میشود و در داخل اما بلوایی بر پا کرده بود، نتیجه داده و تیمملی به شکلی بازی میکند که تاکنون کمسابقه بوده است. تیم ایران در مسیر مقدماتی جامجهانی روسیه در بازی ازبکستان و کرهجنوبی، حتی یک موقعیت گل هم به حریفان خود نداده و بارها و بارها تا فروپاشی بیشتر دروازه حریف جلو رفته است. هرچند در 2 دیدار ابتدایی برابر قطر و البته چین عملکرد ضعیف و غیرقابل دفاعی داشت. هر چند تنها امتیاز چین در 4 مسابقه مرحله مقدماتی برابر ایران کسب شده است اما این اتفاق هرگز در فوتبال ملی ایران دیده نشده بود که کرهجنوبی نتواند حتی یک موقعیت گل خلق کند. لازم است تاکید شود حریف ایران کرهجنوبی بود نه تیمهای درجه 2 و 3 آسیا که آنها هم پیش از این گاهی یقه فوتبال ما را میگرفتند. حتی با همین کیروش در دور قبلی مقدماتی جامجهانی در تهران 3 بار تیر دروازه ایران لرزید تا این نشان از تحت فشار بودن تیمملی داشته باشد اما حالا و پس از 4 سال تفکرات کیروش چنان در ساق پای تیم جوان شده ما رسوخ کرده که کرهجنوبی حتی یک بار هم نمیتواند تیم ایران را تهدید کند. به این تیم در صورت ادامه همین روند میتوان برای صعود به مرحله دوم جامجهانی هم امیدوار بود. ارسال به دوستان
مورینیو علیه کلوپ
تقابل سنت و مدرنیته
جاناتان ویلسون: ژوزه مورینیو تنها 4 سال بزرگتر از یورگن کلوپ است اما از منظر فوتبالی انگار یک عمر با هم اختلاف سن دارند؛ یکی از دلایل، رویکرد تاکتیکی 2 مربی است: فوتبال پرفشار و با پرس بالایی که کلوپ پیرو آن است، حالا مد روز فوتبال به حساب میآید. وقتی لیورپول و منچسترسیتی این فصل به دیدار تاتنهام رفتند شاهد نمایشی از تقابل ایدههای نو، از فوتبال امروز بودیم. سبک مربیگری مورینیو اما در این قیاس سنتیتر است، سبکی که در آستانه دیدار لیورپول و منچستریونایتد بیانگر حسی کلیتر نسبت به او است، حسی از شناختهشدگی که میتواند به آن ضربه بزند. کارلوس بیانکی، مربی بزرگ آرژانتینی که 4 بار با بوکاجونیوز و ولز سارزفیلد، کوپالیبرداتورس را فتح کرد، یک بار در مصاحبهای با مجله «منیجمنت دپروتیو» از 10 قانون نانوشته برای مربیگری موفق حرف زد و هیچکدام از این قوانین به اتفاقات درون زمین مرتبط نبودند. برای بیانکی مهمترین عامل ساختن «اللیدرازگو» بود. معنی کلی این واژه رهبری است اما برای بیانکی لیدرازگو فرای این تعریف بود و بیانگر ساختن یک پرسونا در جایگاه مربی بود، ایدهای که تا حد زیادی مورینیو و کلوپ هم از آن پیروی میکنند. کلوپ آدمی گرم و کاریزماتیک است. تماشای خوشحالی او بعد از پیروزی 2 بر یک تیمش مقابل چلسی در استمفوردبریج نشان از مربیای داشت که هم بازیکنان و هم بخش اعظمی از هواداران دوستش دارند. حرکات او کنار زمین و شرکت فعالش در جریان بازی این پیام را به بازیکنانش میدهد که او هم یکی از آنهاست. رفتار او در مصاحبههای مطبوعاتی هم پرشور و انرژی است اما حتی این بالا و پایین پریدنها هم در قالب ساختاری قرار میگیرد. اگر مصاحبههای کلوپ را به دقت تماشا کنید میبینید که حتی استفادهاش از «ها!» هم تا حد زیادی از پیش برنامهریزی شده است. این به معنای دو رو بودن یا صادق نبودن پرسونای کلوپ نیست، بلکه نشان از هدفمند بودن رفتارش برای ایجاد تاثیر مورد نظرش دارد. وقتی با بازیکنان پورتوی مورینیو حرف میزنید انگار همه عضو یک فرقه اجتماعی بودهاند، با مخلوطی از حس علاقه و تعجب. ویتور بایا، دروازهبان تیم طوری از برنامهریزی دقیق مورینیو حرف میزند که انگار او قادر به پیشبینی آینده بود. در جلد هشتم مجله «بلیزارد»، «روی هندرسون» از نزدیکی مورینیو با ایده تئوریسین سیاسی آلمانی «مکس وبر» درباره «اوتوریته کاریزماتیک» مینویسد. خود نامیدن «آقای خاص» از سوی مورینیو نمونهای بارز است: او میدانست که مطبوعات سریع این اصطلاح را باب میکنند، اتفاقی که به شکل گرفتن تصویر متکی به نفس و مقتدرش کمک میکرد. اما برای مربیانی که اتکای زیادی روی «اللیدرازگو» دارند، مشکل وقتی پدید میآید که سوراخی در این هاله قدرت ایجاد شود. همانطور که بلا گاتمن، مربی سابق بنفیکا پیش از این درک کرده بود مربی فوتبال مثل یک رامکننده شیر است: «به محض اینکه قدرت مسحورکننده خودش را از دست دهد، به محض اینکه اولین نشانه ترس در چشمانش نقش ببندد، کارش تمام است». در مقاطعی از این فصل به نظر میرسید مورینیو، کجخلق و غرغرو، دیگر اقتدار سابق را ندارد. حتی کنار گذاشتن باستین شوآیناشتایگر توسط او شبیه یک حقه قدیمی بود که همه از آن خبر داشتند. مصاحبههای مطبوعاتی او هم دیگر تاثیر سابق را ندارند و به جای اینکه طرحهایش باعث ایجاد خشم و هیاهوی از پیش تعیین شده بشود، تمرکز مطبوعات را به سوی تحلیل خود این طرحها و استراتژیها جلب میکند. نیاز به تکامل مدام، امری فرساینده است. مربیان کمی در تاریخ بودهاند که بیش از یک دهه در سطح اول فوتبال فعالیت کردهاند. مربیانی که بیشتر از این زمان هم دوام آوردهاند معمولا با دورانی از افت روبهرو شدند، برای مثال سرالکس فرگوسن از 2003 تا 2006. مورینیو مربیای است با استعدادهای فراوان و قادر به پیدا کردن راهی برای بازگشت به اوج، همانطور که سال 2012 با شکست دادن بارسلونا در راه قهرمانی لالیگا، از راهی البته خودویرانگر بازگشت اما در حال حاضر جریان کلی مخالف او است و این برای مربیای که وابسته به درک محیط است نگرانیای بزرگی به شمار میآید. فصل گذشته با اینکه منچستریونایتد هر دو بازی رفت و برگشت لیگ را برد اما در جدالهای دو تیمی نشانههایی از تقابل سنت و مدرنیته دیده میشد، جایی که یک تیم عرضی بازی میکرد و یک تیم طولی. این تفاوت در پیروزی مقتدرانه لیورپول در بازی رفت یوروپا لیگ بیشتر به چشم آمد اما فوتبال به پیش میرود و کلوپ حالا تصویر بزرگی از مدرنیته است در حالی که مورینیو با شناخته شدنش در خطر ماندن در گذشته قرار گرفته است. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|