|
گدایانی که با مجوز قانونی برای قرق چهارراهها وارد کشور شدهاند!
جولان متکدیان اتباع بیگانه در شهریار
ساماندهی متکدیان از سال ۷۸ در دستور کار نهادهای مختلف قرار گرفت اما همچنان بسیاری از شهرها گرفتار پدیده هجوم متکدیان هستند و در شهریار این موضوع بیشتر از دیگر مناطق خودنمایی میکند. بسیاری از مواقع بزهکاران از تکدیگری به عنوان یک پوشش برای پخش و توزیع مواد مخدر، کسب درآمدهای بیحد و حساب و در مجموع رسیدن به مقاصد باطل استفاده میکنند. از سال ۷۸ شهرداریها، سازمان بهزیستی کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف به ساماندهی مکانهایی برای نگهداری متکدیان شدند و نیروی انتظامی نیز وظیفه جمعآوری این افراد را برعهده داشت اما این تقسیم وظایف نهتنها نتوانست وضعیت آشفته متکدیان در شهرها را بهبود بخشد بلکه هرچه گذشت اوضاع بدتر هم شد. یکی از مشکلاتی که مبارزه با تکدیگری با آن دست و پنجه نرم میکند استفاده از کودکان اتباع بیگانه برای تکدیگری است، چرا که پیش از این متکدیان با سنین بالاتر توسط گشتهای انتظامی یا شهرداریها در شهرهای بزرگ مانند تهران جمعآوری میشدند و به همین دلیل آنها راهی جز استفاده از کودکان برای تکدیگری نیافتند. شهریار به واسطه جمعیت فراوان و عواطف ویژه مردم شهر، اکنون به عنوان بازار هدف برای متکدیان تبدیل شده است. این عوامل سبب شده متکدیان بر پیشانی شهریار خودنمایی کنند و امروز معضلی به نام تکدیگری در این شهر را به صورت جدی رقم بزنند. یکی از شهروندان شهریار به مهر گفت: مدتی است شاهد حضور کودکان کار و متکدیان در سطح شهریار هستیم. حسین سلیمانی افزود: حضور متکدیان در سطح شهر بسیار پررنگ است و دلیل این حضور پررنگ موقعیت جغرافیایی شهریار است. شهردار شهریار در این باره به مهر گفت: متکدیان حاضر در سطح شهر از اتباع بیگانه هستند لذا وظیفه نیروی انتظامی است که با هماهنگی معاونت سیاسی فرمانداری شهرستان این متکدیان را جمعآوری کرده و تحویل اداره اتباع بیگانه دهد. مسعود رهنما با بیان اینکه به لحاظ بیگانه بودن این متکدیان، بهزیستی و گرمخانههای شهرداری از پذیرش آنها معذور هستند، افزود: ما حاضریم کمک کنیم و امکانات، نیرو و اتومبیل در اختیار دوستان برای انتقال این متکدیان از شهر قرار دهیم و کمک دوستان باشیم اما به لحاظ قانونی برای اقدامی فراتر از این دست ما بسته است. رئیس اداره بهزیستی شهرستان شهریار نیز در این باره گفت: وظیفه جمعآوری و ساماندهی متکدیان از سر چهارراهها برعهده شهرداری است. خدامعلی نورانی اظهار داشت: بخش قابل توجهی از این متکدیان از کشورهای همسایه آمدهاند، همه این مسائل زمانی قابل اظهار نظر جدی و دقیق است که ابتدا شهرداری این متکدیان را جمعآوری و ساماندهی کند، سپس این افراد توسط تیم تخصصی آنالیز شوند. وی ادامه داد: افرادی که ایرانی هستند قانون خاص خود را دارند که طی میشود و آن دسته که اتباع بیگانه هستند از طریق نیروی انتظامی تحویل اردوگاهها میشوند تا مراحل قانونی آن طی شود. رئیس اداره بهزیستی شهریار تاکید کرد: ابتدا باید عملیات جمعآوری متکدیان از سر چهارراهها و انتقال به گرمخانهها انجام شود و سپس مراحل بعدی مورد اجرا قرار گیرد. معاون اجتماعی نیروی انتظامی غرب استان تهران نیز در این باره گفت: ناجا هیچ تکلیفی درباره متکدیان، چه در بحث ساماندهی و چه در بحث جمعآوری این افراد ندارد و در حیطه وظایف سازمان ناجا تعریف نشده است، به همین دلیل در این موضوع خیلی ورود نکردیم. سرپناه ضمن تایید وجود اتباع بیگانه در میان متکدیان شهریار اظهار داشت: ما در غرب استان تهران طرحهای متعددی درباره جمعآوری اتباع بیگانه انجام دادیم اما بخشی از این اتباع مجوز اقامت دارند. ارسال به دوستان
تلاش برای ترویج حذف روغن جامد بر باد رفت!
در حالی که شورایعالی سلامت و امنیت غذایی طی دستوری به تولیدکنندگان روغنهای خوراکی، خواستار توقف تولید روغنهای جامد مضر شده بود اما یک تولیدکننده روغن جامد نهتنها خیال توقف تولید این محصول را ندارد بلکه بتازگی محصولات خود را تبلیغ نیز میکند. به گزارش نسیمآنلاین، براساس تصمیم اتخاذ شده در شورایعالی سلامت و امنیت غذایی کشور، تولید روغن خوراکی نیمهجامد باید تا پایان امسال در تمام شرکتهای تولیدکننده روغن خوراکی در کشور متوقف شود و از خیلی قبلتر هم تبلیغات این نوع روغنها در رسانهها ممنوع اعلام شده است، چرا که کارشناسان معتقدند این روغنها به دلیل دارا بودن لینولنیک اسید(امگا3) بیش از 3 درصدی و وجود طعمدهنده، برای سرخ کردن مناسب نیست. اما تبلیغات این روغن در حالی انجام میشود که شرکت تولیدکننده روغنهای ممنوعه در تبلیغات خود بهنوعی به دنبال القای سالم بودن روغنهای خود است. کارشناسان تغذیه میگویند: در تمام روغنهای جامد به دلیل اینکه از مخلوط روغنهای بازیافتی استفاده میشود، تولیدکنندگان آن بناچار مجبور به استفاده از اسانسها هستند تا مصرفکننده متوجه بوی بد این روغنها نشود. حال باید پرسید چرا دستگاههای نظارتی نسبت به این مهم کمتوجه هستند تا زحمات چندینساله نظام سلامت در تغییر رویکرد مردم در استفاده از روغنهای مایع بر باد داده شود. ارسال به دوستان
تخصیص اعتبار برای ساماندهی کمپ گردشگری آینالو
معاون عمرانی استاندار آذربایجان شرقی آماده کردن زمینه سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه گردشگری استان را ضروری دانست و گفت: سرمایهگذاری در حوزه گردشگری بخشی از اقتصاد مقاومتی بوده و سیاست دولت نیز توجه به این حوزه است. مهندس محمدصادق پورمهدی در جلسه مشترک کارگروه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستانهای خداآفرین، کلیبر و هوراند در شهر خمارلو، افزود: تمام ظرفیتها و جاذبههای شاخص گردشگری در این 3 شهرستان وجود دارد و باید از ظرفیتهای بینظیر و تمامنشدنی این مناطق برای درآمدزایی و ایجاد اشتغال مردم استفاده شود. وی هماهنگی و همبستگی شهرستانهای خداآفرین، کلیبر و هوراند را لازمه اصلی توسعه همهجانبه گردشگری در این منطقه دانست و خاطرنشان کرد: در برنامههای بلندمدت حوزه گردشگری استان، به ظرفیتها و جاذبههای طبیعی این منطقه نگاه ویژهای شده است. پورمهدی گفت: در برنامه گردشگری تبریز 2018 این مناطق به عنوان هدف گردشگری، سهم بسزایی خواهد داشت و باید از این فرصت بینظیر برای معرفی ظرفیتهای گردشگری و اماکن تاریخی این مناطق به نحو شایسته استفاده کنیم. فرماندار خداآفرین هم از تخصیص 7 میلیارد ریال اعتبار برای ساماندهی کمپ گردشگری آینالو در برنامه تبریز 2018 خبر داد. ارسال به دوستان
اخبار
تقدیر از بازنشستگان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان ارسال به دوستان
مواظب باشید شغلتان کثیف نشود
امیر استکی: در اکثر کشورهای جهان سیاستمداری شغل شریفی نیست ولی کثیف هم نیست. شریف نیست، چون در یک جامعه متنوع همواره نمیتوان شرایطی را ایجاد کرد که همه راضی باشند و خاصه اینکه در سیستمهای انتخاباتی سیاستمداران همواره بیشتر از توانشان قول میدهند و کثیف هم نیست، چرا که این یک وضعیت ناگریز است. در حالت طبیعی عملکرد سیاستمداران با سوالات و انتقادات جدی ولی قابل دفاع مواجه است ولی در آن حالاتی که این انتقادات و سوالات با پاسخهای قابل دفاع همراه نباشد سیاستمداری از یک شغل غیرکثیف به یک شغل کثیف تبدیل میشود. شیفتی که در این روزها شاهد آن هستیم و دیگر جای آن باقی نمانده است که کلماتی غیرگزنده برای توصیف آن بهکار ببریم. ما اکثریت ملت ایران در وضعیتی قرار گرفتهایم که دیگر هیچ راه جانشینی برای تصوراتمان درباره برخی سیاسیون باقی نمانده است. تنها تصور ممکن برای ما در نگاه به این سیاستمداران تصور وضعیتی ناروشن و غیرواقعی و آمیخته با ناراستیهای بسیار است. تصوری که از یک کلاهبردار خوشپوش داریم به تصوری که امروز از برخی سیاستمداران داریم نزدیک است. گفتیم که جای صحبت در لفافه و با حسننیت باقی نمانده است. ما سخت کار میکنیم و مزد حداقلی میگیریم تا فلان و فلان مدیر 2 برابر حداقل حقوق یک ماه ما کمک هزینه اوقات فراغت فرزندان دریافت کنند. ما سخت کار میکنیم و مالیات میدهیم و در مواقع خطر جان و مالمان را دریغ نمیکنیم تا فلان و فلان مدیر بتوانند هزاران میلیارد ثروت بیندوزند. ما سخت کار میکنیم و همسرانمان را نیز وادار به سخت کار کردن میبینیم، تا بهای آن را با محرمانه شدن داراییهای مسؤولان دریافت کنیم. تا لااقل نفهمیم که معنی زندگی آنچنانی ذخایر نظام چگونه است و کمتر آزار ببینیم. ما سخت کار میکنیم و فرزندانمان را به مدارس دولتی میفرستیم و مبالغ زیادی را نیز پرداخت میکنیم تا فرزندان فلان و فلان و فلان مدیر و مسؤول بتوانند در آمریکا و اروپا به تحصیل بپردازند و چند صباح دیگر مجهز به مدارک بهترین دانشگاههای علمی به کشور بازگردند و رقیب اصلی فرزندان ما بشوند و رقابت را شروع نشده برنده باشند. ما سخت کار میکنیم و برای دریافت نوبت یک پزشک متخصص در بیمارستانهای دولتی ساعتها و ساعتها مرارت و خفت تحمل میکنیم تا فلان و فلان وزیر هزار میلیارد از بازار آزاد درمان به جیب بزنند. بازار آزاد درمانی که برای فرار از همان مرارت و خفت به آن روی میآوریم. خلاصه! ما سخت کار میکنیم و رای میدهیم تا وکلای ملت در جلسه استیضاح وزیر راهوشهرسازی پس از استماع انبوهی از نقدها و سوالاتی که از جانب وزیر با دفاع قابل عرضی مواجه نشد، به بقای وی در سمت وزارت راه رای میدهند. البته به شخصه وقتی که حرفهای کواکبیان در دفاع از آخوندی را در یک ویدئوی کوتاه دیدم، خیالم جمع شده بود که قرار نیست این صاحبمنصب عزیز! از جایش تکان بخورد. ویدئویی که در آن جناب کواکبیان در معیت رئیس دانشگاه علامه طباطبایی و وزیر علوم میگوید: «ما هوای آقای فرهادی را داریم، همه کسانی که [برای استیضاحش] امضا کردهاند را قلع و قمع میکنیم، ما از آخوندی هم حمایت میکنیم ایشان که دیگه آقای فرهادیاند». تلویحا با وجود آنکه میداند آخوندی ارزش و لیاقت حمایت کردن ندارد، از او حمایت میکند یعنی داستان، داستان شایستهسالاری و وکیلالمله بودن نیست! اینکه ما مستضعفانی که صاحبان آپارتمانهای مسکنمهریم تازه متوجه شدهایم که مسکنمهر طرح مزخرفی بوده و ما اکنون صاحب این خانههای مزخرفیم به هیچوجه برای بسیاری از وکلای ما در مجلس مسالهای نیست. مساله این وکلا با 2 فوریت سرکوب ما است تا دیگر اگر یک جایی هم به پست این بزرگواران خوردیم نتوانیم بر خلاف خواست این بزرگواران حرفی بزنیم که اگر بزنیم باید پیه حبس از 6 ماه تا 2 سال را به تن خودمان بمالیم؛ آن هم بدون طی تشریفات قضایی و با ضرب دگنگ. بله! خلاصه اینکه این بندوبستهایی که سیاسیون مملکت در مجلس میکنند برای ما که نه نان میشود و نه آب. برای خودشان که صدالبته بیش از نان و آب در پی خواهد داشت. چیزی که همان محرمانگی اموال مسؤولان گواه اصلی بر آن است. اصلا چه معنی دارد ما بدانیم که بقیه چه دارند. ما همین که بدانیم چهها نداریم برای ما کافی خواهد بود تا قضاوت کنیم و سیاستمداری در این روزهای کشور را نه تنها شغلی غیر شریف بلکه شغلی کثیف بدانیم. در روزگاری که تیغ بیکاری گردن بسیاری از ما را بریده است و بر گردن بسیاری دیگر از ما احساس میشود و در شرایطی که 4 قطره باران نیمی از مملکت را فلج کرده است، صدالبته اولویت با طرح دوفوریتی برقراری نظم و ترتیب در جلسات افاضه فیض عالیجنابان دمنده امید است. آخر انتخابات نزدیک است و برای یک سیاستمدار چه چیزی مهمتر از ماندن سر جای خودش است؟ خاصه اینکه صفت شرافت را از پشت نام شغل سیاستمداری برداشته باشیم. ارسال به دوستان
اخبار
واگذاری بیش از 140 میلیارد ریال زمین مسکونی به مردم استان ارسال به دوستان
شطحیات سیستر مری
سعید حسینی: آقای اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور چندی پیش در اظهارنظری درباره بیکاری تحصیلکردهها در کشور اینچنین گفته است: «در شرایطی که سالانه حدود یک میلیون و 200 هزار فارغالتحصیل وارد بازار کار میشوند، اگر موفق شویم هر سال یک میلیون و 200 هزار شغل ایجاد کنیم، به معنای این است که برای 3 میلیون نفر که در حال حاضر بیکار هستند، نتوانستهایم ایجاد اشتغال کنیم. فارغالتحصیلان دانشگاهها خود کارآفرین باشند و نهتنها برای خودشان بلکه برای دیگران نیز فرصتهای شغلی فراهم کنند.» این یعنی ریختن آب پاکی روی دست لشکر بیکاران تحصیلکرده بهعلاوه انداختن بار یک مسؤولیت بزرگ به گردنشان و آن هم حل مشکل بیکاری خودشان و دیگران خواهد بود. البته این خیل بیشمار دارندگان مدارک دانشگاهی بیکار از جمله خود نگارنده چند وقتی هست که امیدمان را از توزیعکنندگان تدبیر و امید بریدهایم و احتمالا دستهجمعی مجبوریم یا مغازهای برای خودمان دست و پا کنیم یا اینکه به رانندگی در آژانس بپردازیم یا حتی در عالم خیالات، دستهجمعی یک دولت تاسیس کنیم و جایگزین خیل بیشمار مدیران و صاحبمنصبان شویم، قول هم خواهیم داد هر کسی به کار تخصصی خودش بپردازد و حقوق نجومی هم از خزانه برندارد و کس و کار و ایل و تبارش را هم بهدنبال خودش برنکشد. چون هم تاسیس یک دکان و هم خرید یک تاکسی و هم تاسیس یک دولت نوعی کارآفرینی خواهد بود. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|