|
قدرت خرید قشر ضعیف و کمدرآمد جامعه بسیار کم شده است
افزایش قیمت اقلام عمده مصرفی در کرمانشاه
قیمت اقلام عمده مصرفی مردم در ماه مبارک رمضان در استان کرمانشاه نسبت به سال گذشته افزایش یافته و در این میان گوشت هم به دلیل صادرات بیرویه با افزایش قیمت مواجه بوده است. در ماه مبارک رمضان تقاضا برای خرید برخی کالاها افزایش مییابد و شهروندان بیش از سایر ایام سال قیمتها را دنبال کرده و طبق برچسبهای مغازهها برای سفرههای خود تصمیم میگیرند. رئیس اتحادیه صنف قصابان استان کرمانشاه در این باره به مهر گفت: در ماه مبارک رمضان امسال شاهد افزایش قیمت گوشت هستیم و البته این افزایش قیمت مختص استان ما نیست بلکه کرمانشاه از قافله عقب نمانده و با نرخ دیگر استانها همراه شده است. آمویی علت افزایش قیمت گوشت را عدم تعادل عرضه و تقاضا در میادین دام استان کرمانشاه دانست و تصریح کرد: تقاضای دام و قصابیها زیاد است اما کمبود گوشت داریم و علت آن نیز صادرات بیرویهای است که پیش از این صورت گرفته و با وجود اینکه هماکنون صادرات نداریم اما روند صادرات در سالهای اخیر زیاد بوده است. وی بیان کرد: ۱۰ سال است که من فریاد میزنم صادرات باید بر مازاد مصرف باشد اما متأسفانه از مصرف صادر میشود و لقمه دهان مصرفکننده خودمان را به خاطر ارزآوری صادر میکنیم. آمویی درباره قیمت گوشت قرمز گفت: طی ماههای اخیر، قیمت گوشت گوساله با استخوان کیلویی ۳۳ هزار تومان بود و هماکنون گوشت قرمز تا ۴۵ هزار تومان نیز فروخته میشود. موسوی، رئیس اتحادیه صنف خواروبارفروشان استان کرمانشاه نیز در این باره اظهار داشت: با توجه به کاهش قدرت خرید مردم، به فعالان این صنف در استان اعلام کردیم مراعات حال مردم را در ماه رمضان بکنند و از افزایش قیمت بپرهیزند. موسوی گفت: وقتی مردم قدرت خرید ندارند قیمت نیز نباید زیاد شود و به اعضای صنف بویژه لبنیاتفروشیها اعلام کردیم افزایش قیمت در این ماه نداشته باشند. مرادی، رئیس اتحادیه چلوکبابیهای استان کرمانشاه نیز اظهار داشت: رکود و کسادی در بازار همچنان حکمفرماست و برای اینکه غذا فروش برود جلوی افزایش قیمت را گرفتیم. مرادی قیمت هر پرس چلوکباب در استان کرمانشاه را 6 تا 10 هزار تومان اعلام کرد و افزود: هماکنون حلیم درجه یک مرغوب کیلویی ۷۵۰۰ تومان و حلیم درجه 2 با گوشت کمتر کیلویی 5 هزار تومان عرضه میشود. ارسال به دوستان
اخبار
کسری ۱۵ میلیون مترمکعب آب در سفرههای زیرزمینی ایلام ارسال به دوستان
اخبار
برکناری یکی از مدیران آذربایجان غربی به دلیل تخلفات مالی ارسال به دوستان
بررسی ۵۱ پرونده مشکوک مالیاتی در فارس
مدیرکل امور مالیاتی فارس گفت: ۵۱ پرونده مشکوک اقتصادی در فارس مشخص شده که طی بررسی از ۱۰ پرونده رقم ۸ میلیارد تومان مالیات جذب شده است. به گزارش مهر، محسن کاویانی در نشستی خبری درباره آخرین وضعیت مالیاتی فارس یادآور شد: سال گذشته ۹۸ درصد مالیات استان فارس که رقمی بالغ بر ۲ هزار میلیارد تومان بوده جذب شده است. وی ادامه داد: در این راستا ۱۲۰۰ میلیارد تومان مالیات مستقیم ملی و ۸۰۰ میلیارد تومان مالیات غیر مستقیم ملی بوده است. مدیرکل امور مالیاتی فارس تصریح کرد: در بحث مالیات استانی از ۲ هزار میلیارد تومان، یکهزار میلیارد تومان مالیات مستقیم و ۹۴۰ میلیارد تومان مالیات غیرمستقیم استانی بوده است. کاویانی با اشاره به وضعیت ۲ ماه اول سال جاری نیز گفت: از میزان ۳۰۰ میلیارد تومان رقم ۲۸۰ میلیارد تومان مالیات محقق شده است. وی درباره پرداخت به شهرداریهای استان نیز گفت: سال گذشته ۴۳۵ میلیارد تومان به شهرداریهای استان پرداخت شده که از این رقم ۲۰۰ میلیارد تومان به شهرداری شیراز پرداخت شده است. کاویانی تصریح کرد: طی ۲ ماه گذشته نیز ۶۵ میلیارد تومان به شهرداریها پرداخت شده که ۳۳ میلیارد تومان مربوط به شهرداری شیراز بوده است. مدیرکل امور مالیاتی استان فارس در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اجرای طرح جامع مالیاتی در فارس گفت: طرح جامع مالیاتی بزرگترین طرح الکترونیکی کشور است که در وصول مالیات بسیار تاثیرگذار است. وی یادآور شد: قوانین دریافت مالیات نیز در حال تغییر است که در این راستا افراد و گروههای مختلف باید موارد مختلفی را ارائه دهند. کاویانی تصریح کرد: با الکترونیکی شدن پروندههای مالیاتی مختلف به ۵۱ پرونده مشکوک اقتصادی برخورد کردیم که طی بررسی ۱۰ پرونده رقم ۸ میلیارد تومان وصول شد. مدیرکل امور مالیاتی فارس ادامه داد: از ابتدای سال ۹۵ جرائم مالیاتی نیز به جرمهای موجود در قانون اضافه شده است. وی افزود: پروندههای دیگر نیز در حال بررسی است که این روند ادامه خواهد داشت. کاویانی تاکید کرد: استفاده از کارت بازرگانی دیگران نیز جرم است و پیگرد قانونی دارد. ارسال به دوستان
خط امام یعنی خط قانون
حسین قدیانی: قریب 30 سال بعد از ارتحال امام، خوب است ببینیم صرفنظر از مرسومات، عنوان «خط امام» به کدام جریان تعلق میگیرد؟! آیا من، چون در جماران، همسایه دیوار به دیوار امام بودم؟! یا من، چون با حضرت روحالله، چندین آلبوم عکس دارم؟! یا من، چون پدرم، پسر پسر امام بود؟! یا من، چون 12 بهمن، در پلکان سوم و چهارم و هفتم طیاره، همراه امام بودم؟! یا من، چون فلان روز، بهمان حکم را از بنیانگذار جمهوری اسلامی دریافت کردم؟! یا من، چون بعضیها به جریان همسو «خط امام» میگویند؟! یا من... آری! همین من، چون فرزند شهیدی هستم که پدرم بیآنکه سپاهی یا ارتشی باشد، به عشق امام، از جان خود گذشت؟! بسمالله الرحمن الرحیم! فرزند شهید دهه 60 بودن، دلیل بر آن نیست که تو در «خط امام» باشی! تمام دنیا حتی آمریکا و اسرائیل هم جریان تو را «خط امامی» بخوانند، باز دلیل نمیشود! از امام، حکم داری، داشته باش! در هواپیما با امام بودی، بودی که بودی! چند نسل آنطرفتر به خمینی میرسی، من را چه میگویی که رسما «پیامبرزاده»ام و چند نسل آنطرفتر به «حضرت آدم» میرسم؟! با امام، در مرز ایران و ترکیه، عکس داری، خیلی هم عالی، فقط بگو دوربین، نیکون بود یا کانن؟! آجر خانهات، مماس روی دیوار حسینیه است، احسنت به سیمان تو! معذلک «خط امام» یعنی «خط امام»، نه «خاطره با امام»! وانگهی! هیچ خاری را دیدهای که بیخاطره با گل باشد؟! تو به من بگو چقدر نوکری برای این مردم را افتخار میدانی، تا من به تو بگویم چقدر در «خط امام» هستی! دولتی که جز «حرف» کارنامه دیگری نداشته باشد، در «خط باد هوا» است، نه «خط امام»! جریانی که با سران استکبار و حکام مرتجع منطقه، مرزبندی آشکار ندارد، در «خط یاسر عرفات» است، نه «خط امام»! جماعتی که نسبت به مبارزه با فساد و تبعیض، حساسیت ندارد، در «خط حقوقهای نجومی» است، نه «خط امام»! «امام بزرگوار ما» فقط یک پیرمرد محترم نورانی نبود؛ هم خط داشت و هم خط میداد! و هنوز هم خط دارد! و هنوز خط میدهد! «خط مبارزه»! «خط انقلاب»! «خط سازشناپذیری!» «خط برائت»! و البته «خط قانون»! و صدالبته «خط انتخابات»! تقریبا همه که پای کار شخصیت کاریزمای امام بودند، پس چرا توجه امام به «قانون اساسی»؟! تحقیقا همه که او را بانی انقلاب میدانستند و غافل از نظراتش نبودند، پس چرا تذکر امام به «انتخابات»؟! بنابراین دورترین آدمها و عناصر و جریانها به «امام و خط امام» فقط جماعتی نیست که به مبارزه و عدالت و موازین اسلام ناب و همراهی با آه پابرهنهها التزام عملی ندارد، بلکه تو اگر «ضد قانون» یا «ضد انتخابات» عمل کنی، یعنی «ضد امام» رفتار کردهای و «ضد خط امام» ولو آنکه درخت گلابی حیاط خانهات، شاخههایی هم در حیاط خانه امام داشته باشد! ولو آنکه عکس داشته باشی با امام، به عدد نفوس خلائق! ولو آنکه پدرت، نسبتی با پسر امام در افق داشته باشد! ولو آنکه یار طیاره بوده باشی! ولو آنکه احکام جداگانه از خمینی داشته باشی! ولو آنکه عنوان «خط امام» را دزدیده باشی! و ولو آنکه چون من، پدر را در جنگ تحمیلی از دست داده باشی! دقت کنید! من نمیخواهم بگویم «خط امام» به این چیزها هست و نیست، بلکه میخواهم بگویم اصلا و ابدا به این چیزها نیست! اگر خمینی بتشکن، با وجود آنکه خود بنیانگذار نهضت انقلاب اسلامی بود، هرگز عدول از «قانون» نکرد، حتما در «خط امام» نیست جریانی که اعتراض خود را، نه از «راه قانون»، بلکه از «بیراهه فتنه» دنبال میکند! و اگر «امام بزرگوار ما» با وجود آنکه خود بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بود، هرگز عدول از «کلیت انتخابات» و «رأی اکثریت» نکرد، قطعا در «خط امام» نیست جریانی که در کارنامهاش لکه ننگین فتنه 88 و لگد زدن به 40 میلیون رأی ملت و نپذیرفتن آرای اکثریت وجود دارد! شاهد بودیم که از نظر قطعی شورای نگهبان درباره انتخابات 29 اردیبهشت، فقط یک ساعت گذشته بود که جناب رئیسی بیانیه دادند مبنی بر تمکین از قانون! و ادامه همان مسیر قانونی که در 10 روز اخیر انجام دادند! این یک خط است، یک مکتب است، یک فرهنگ است، یک کلاس است. یک بیکلاسی و بیفرهنگی و بیمکتبی و بیخطی هم بعد از ظهر جمعه 22 خرداد 88 رخ داد که هنوز چند ساعت به پایان رأیگیری مانده، نامزدی بیاید جلوی دوربینها و میکروفنها، اعلام پیروزی کند! اینکه به نامزد مد نظر، میگوییم «متوهم»، بیخود نیست! او و همپالکیها، اگرچه برای «ادعای تقلب» سندی جز نظریه فاخر «داماد فلان جا» ارائه ندادند اما از حق نگذریم که هم برای «توهم» خود، کوهی از سند به ما نشان دادند و هم البته برای «توحش» خود! آنجا که تا ماهها بعد از 22 خرداد 88 هیچ وقعی به هیچ پند و اندرزی ننهادند و هرگز حاضر نشدند اعتراض خود را از مجرای قانون، پیگیری کنند! بله! حق با آقای ابطحی است: «تقلب، اسم رمز آشوب بود»! و الا اگر قرار بود مستند به 4 تا سند و 4 تا مدرک باشد، لااقل این حد از عقل و شرع و شرف را به کار میبستند که وسط ساعات اخذ رأی، اعلام پیروزی نکنند! تا خوب خوب خوب بفهمیم چه کسی و چه جریانی در «خط امام» است، لاجرم باید بفهمیم چه کسی و چه جریانی در «خط قانون و انتخابات» است و چه کسی و چه جریانی در خط «ضد قانون و انتخابات»! پس قیاس میکنیم 2 رفتار را و 2 جریان را که یکی 88 انتخابات و اخلاق و عقل و شرع و شرف را با هم باخت و دیگری 92 و 96 فقط و فقط انتخابات را! در همین انتخابات اخیر، جریان بازنده انتخابات، در حالی اعتراض خود را تنها و تنها از مجرای قانون پیگیری کرد که 6 مؤلفه بسیار مهم، بهانه را برای عدول او از قانون، از قضا بسیار فراهمتر از بازنده 88 میکرد، لیکن آنکه واقعا در «خط امام» است و آن جریان که حقیقتا در «خط امام» است، دریایی از بهانه هم داشته باشد، باز تمرد از قانون و خروج از سازوکار انتخابات نمیکند! اولا سال 88 هنوز روز رأیگیری بود و هنوز مهلت رأیدادن ملت باقی بود که فلانی اعلام برد کرد! در سالهای 92 و 96 اما هنوز شورای نگهبان، بر صحت انتخابات صحه نگذاشته بود که نامزدهای بازنده، هم از در تبریک به منتخب اکثریت وارد شدند و هم از در ابراز موفقیت برای او! ثانیا بر خلاف فرد باغی و جریان یاغی 88 که بنا به اعتراف خودشان، تقلب تنها یک اسم رمز برای آشوب بود، نامزد دوم انتخابات امسال، با اسناد متعدد تخلف و مدارک فراوان کارشکنی، سراغ مراجع ذیصلاح رفت! ثالثا بر خلاف نفر دوم 88، دارای رکورد بیشترین رأی نامزد بعد از نامزد اول بود! رابعا نفر پیروز انتخابات اخیر، بر خلاف نامزد پیروز 88 رکورد کمترین نصاب رأی نامزد اول را از آن خود کرد! خامسا از داخل و خارج و در فضای مجازی و غیر آن، دهها نقشه کشیده شد تا بلکه نامزد دوم انتخابات 96 ایضا جریان حامی، تحریک به همان کاری شوند که سال 88 باغیها و یاغیها در کف خیابان انجام دادند! و شگفتا! اینجا اگر نقشهکشیها برای وسوسه آشوب بود، سال 88 اما مکرر آشوبطلبان دعوت شدند به قانون! و نصیحت شدند به رعایت سازوکار انتخابات! سادسا 16 میلیون 96، از 13 میلیون 88، عدد بیشتری در حد 3 میلیون رأی داشت! به این 6 مؤلفه اما 60 مؤلفه دیگر هم اضافه شود، باز گفتار متین و رفتار متمدنانه آن نامزد و آن جریان که برابر قانون و سازوکار انتخابات، مطیع است، ذرهای تغییر نمیکند! آنی اما فرض کنید نامزد مغلوب 88 با علم و آگاهی نسبت به این 6 مؤلفه، قرار بود جای آقای رئیسی باشد! گمانم این بار، یک هفته قبل از انتخابات، پیروزی خود را اعلام میکرد! کجایند شکلکهای فضای مجازی که من با مدد از آنها، اندکی راحتتر با آقای آشنا سخن بگویم؟! جناب مشاور حسن روحانی! «رئیسی، موسوی نیست» و تمام؟! پس تحریمهایی که در بستر فتنه، مجال تصویبش فراهم شد، چه میشود؟! پس چه میشود آن همه لطمه به آبرو و حیثیت نظامی که این همه خون مطهر به پایش ریخته شده؟! اصلا آیا قابل شمارش است ناسزاهایی که به بهانه ادعای دروغ آقایان، به نهضت خمینی داده شد؟! «مرگ بر اصل ولایت فقیه» چرا؟! بردن آبروی نظام مظلوم ما چرا؟! گرا دادن به دشمن در جهت تحریم اقتصادی این ملت چرا؟! فتنه علیه قانون چرا؟! فتنهآفرینی علیه انتخابات چرا؟! لگد به 40 میلیون رأی و دعوت به ابطال انتخابات چرا؟! عدم تمکین در وادی نظر و عمل، در برابر قضاوت نهاد قانونی شورای نگهبان چرا؟! آیتالله جنتی که همان آیتالله جنتی است! و اغلب اعضای شورای نگهبان هم که همان هشتاد و هشتیها! و شورای نگهبان هم که همان! پس اینجا، بحث 2 شخص نیست که این، او نیست و او هم این! نخیر! بحث 2 خط است؛ «خط امام» و «خط ضد امام»! «خط قانون» و خط «ضد قانون»! «خط انتخابات» و خط «ضد انتخابات»! و به جرأت میخواهم بگویم «خط قانونگرایی» و «خط نوفرقانیسم»! و مگر نه آنکه همه گروهکهای ضاله و تروریستی، در شمار حامیان جریان فتنه و تمرد از قانون، جا خوش کردهاند؟! معالاسف، آنچه روزهای اخیر و ماههای اخیر، از فتنهگران 8 سال پیش تا امروز دیدیم، مؤید این نظر بود که اصلا و اساسا به این جماعت پررو و وقیح، رأفت نیامده! فرصتی اگر به ایشان بدهی، عوض آنکه آن را به مجرایی برای عذرخواهی و بازگشت تبدیل کنند، وقیحتر میشوند و پرروتر! روزی به ساحت مقدس امام رضا علیهالسلام اهانت میکنند و دگر روز، روز مراسم تشییع شهدا را مخل شادی مردم، تفسیر میکنند! و من حالا میفهمم که چرا خمینی بتشکن، فرصتی اگر منباب انابه به جریانات مغایر با مصالح ملت میداد، لیکن حد و حدود این مهلت را هم معین میکرد! و از جایی به بعد، دیگر با ایشان فقط بر اساس لیاقتشان برخورد میکرد! آنی فرض کنید خلف صالح امام، سال 88 پای قانون و پای انتخابات و پای 40 میلیون رأی و پای رأی اکثریت و پای همه موازین و همه سازوکارهای مربوط به انتخابات و منجمله همین نهاد قانونی شورای نگهبان نمیایستادند! کدام شورای نگهبان میخواست سلامت کدام انتخابات را تایید کند؟! و اساسا کدام انتخابات برگزار میشد که حسن روحانی بتواند برنده آن باشد؟! پس فتنهگران را اگر اندکی از شرف و اقلی از انصاف بود، حتم کنید به جای زیادهروی در وقاحت، تبریک به آن نظم و نظامی میگفتند که 88 پای داوری شورای نگهبان ایستاد تا این «نهاد قانونی» همچنان محترم و همچنان مرجع باقی بماند! تا 92 و 96 هم همچنان سرپا باشد که درباره انتخابات، قضاوت نهایی را انجام دهد! ما اما از موضع توهم، قلم دست نگرفتهایم! و انتخابات را شاید ببازیم لیکن اخلاق و قانون و مدنیت را هرگز! و اگرچه رأی نهایی نهاد قانونی انتخابات را به منزله رسمی شدن باخت خود و برد حریف میدانیم اما باز هم تمکین برابر قانون و سازوکار انتخابات در نظام مقدس جمهوری اسلامی را وظیفه خود تلقی میکنیم! ما باز هم از کلیت انتخابات دفاع میکنیم و به رأی مردم احترام میگذاریم و به فرد منتخب اکثریت تبریک میگوییم و او را رئیس همه جمهور میخوانیم، ولو آنکه ما را، با وجود چنین نگاهی و اینچنین دیدگاهی «خشونتطلب» بخوانند! این همان ناسزای آشنایی است که از ما بیشتر، «امام بزرگوار ما» دشت کرد! دشمن و دشمندوستان، از همه بیشتر، شخص امام را میزدند! و هنوز هم از همه بیشتر، امام را میزنند! «باید «مرگ» را از شعارهای خود حذف کنیم» یعنی زدن همان امامی که آرزو داشت حتی از کلیساها هم ناقوس «مرگ بر آمریکا» به صدا درآید! هان ای خمینی بتشکن! ما بهانهایم! و هنوز هم دعوا بر سر آرمانهای بلند انقلابی است که تو با نام و یاد «خدا» بهراه انداختی! ایستادگی ما پای صحیفه تو نبود، جماعت را چه کارشان با ما بود؟! اماما! نه در جماران، همسایه تو بودیم و نه با تو در تبعید اما مگر آن روز نیمه خرداد که یک تنه علم قیام برداشتی، کسی را جز خدا داشتی؟! و مگر سوم خرداد، با وجود آن همه اصحاب خاکیپوش، کسی را جز خدا داشتی؟! و مگر هیچ وقت، کسی را جز خدا داشتی؟! با وجود چنین خدایی که کافی است برای عبد، من تازه میفهمم که چرا این همه «آدم» تنها بود! و چرا این همه «نوح» تنها بود! و چرا این همه «ابراهیم» تنها بود! و چرا این همه «موسی» تنها بود! و چرا این همه «عیسی» تنها بود! و چرا این همه «محمد» تنها بود! و چرا این همه «علی» تنها بود! اما نه! «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند»! یکی هست آن بالا، که دیگر نمیخواهد «علی» را تنها ببیند! او همان خدایی است که موسای تنها را در حالی که طفلی بیش نبود، دست فرعون داد تا بزرگش کند! اطفال درون گهواره 42 را اما خدا خود بزرگ کرد! و سوم خرداد، خرمشهر را خدا خود آزاد کرد! خدایا! ما بندگان ضعیف هستیم! ما بندگانی هستیم که هیچ نداریم! ما هیچایم! و هر چه هست تویی! ما اگر چنانچه خلاف میکنیم، نادانیم! تو بر ما ببخش! ارسال به دوستان
اعتراض بدون آشوب هم میشد
مسعود فروغی: 8 سال پیش، غروب 23 خرداد ماه، نخستین روزی که نتایج انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری معلوم شد، من از چهارراه ولیعصر به سمت چهارراه کالج میآمدم، از عصر همان روز حوالی خیابان فاطمی و وزارت کشور و چند جای دیگر تهران شلوغ شده بود اما همزمان با غروب آفتاب چهارراه کالج میدان جنگ و نفرت شده بود، میدانی یک طرفه، حدودا 300 نفر آدمی که معلوم بود از قبل سازماندهی شده بودند، بانک ملت ضلع شمال شرقی چهارراه را به آتش کشیدند و حتی به ساختمانهایی که افرادی با تیپ مخالف آن «جنگجوها» در آن حضور داشتند هم حمله میکردند، تا ساعت یک و 2 بامداد آن شب ما چند نفر مثل نیروی راهنمایی و رانندگی ماشینهای انبوه آن شب را به ترتیب زمانی برای حفظ نظم خیابان انقلاب نگه میداشتیم و سپس راه میانداختیم. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|