|
تأکید بر نقش رسانهها در زمینه فرهنگسازی مصرف آب
ارسال به دوستان
۱۶ سال گذشت؛ وعدهها قطار شد
نرسیدن راهآهن ارومیه به ایستگاه افتتاح!
۱۶سال از کلنگزنی راهآهن سراسری ارومیه – مراغه میگذرد اما برخلاف تمام وعدههای مقامات کشوری و استانی، این طرح هنوز به سرانجام نرسیده است. اجرای راهآهن مراغه - ارومیه از سال ۸۰ آغاز شده ولی با گذشت نزدیک به 2 دهه فراز و فرود و موانع متعدد اعتباری و پیمانکاری هنوز به سرمنزل مقصود نرسیده و مردم استان همچنان چشمانتظار شنیدن صدای سوت قطار هستند. بر اساس اعلام مسؤولان، طرح ملی راهآهن ارومیه- مراغه به طول ۱۸۴ کیلومتر در 5 قطعه باید در سال ۸۸ به اتمام میرسید ولی با گذشت ۱۶ سال طرح همچنان درگیر مشکلات متعددی است و تاکنون هیچیک از وعدهها برای افتتاح آن محقق نشده است. اگر وعدههای مسؤولان کشوری و استانی را تنها در سال جاری بررسی کنیم خود قطار عریض و طویلی از وعدههای متعددی است که انتها ندارد. بر اساس آخرین اعلام رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، مقرر بود راهآهن نقده و ارومیه اردیبهشتماه امسال به افتتاح برسد اما نهتنها این وعده دولت یازدهم تحقق نیافت بلکه اعلام افتتاح این طرح در هفته دولت امسال از سوی مقامات کشوری و استانی و محقق نشدن آن نیز پیش از پیش مردم استان را ناامید کرد. از آذربایجان غربی بهدلیل هممرز بودن با 3 کشور ترکیه، عراق و جمهوری آذربایجان بهعنوان شاهراه ارتباطی ایران به اروپا یاد میشود اما ارومیه با وجود ضرورت و اهمیت توسعه زیرساختهای راه و حملونقل محروم از شبکه ریلی است. حملونقل ارزان، ظرفیتهای گسترده انتقال بار و مسافر و راحتی و سهولت در امر ارتباطات و امنیت و راحتی آن برای مسافرتهای طولانی از بزرگترین مزایای خط آهن در این منطقه است ولی مردم این دیار سالهاست از این نعمت محرومند. موقعیت جغرافیایی ویژه آذربایجان غربی دسترسی آسان کشورمان به بازارهای جهانی را فراهم کرده است به طوری که جاده و ریلهای ارتباط با اروپا بویژه مبادی اصلی ورود و خروج کالا و مسافر از کشور به اروپا و بالعکس در آذربایجان غربی قرار دارد اما متاسفانه شاخصهای توسعهای حملونقل بویژه ضریب نفوذ شبکه ریلی در این استان کم است. نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی درباره آخرین وضعیت راهآهن سراسری ارومیه – مراغه به مهر گفت: در حال حاضر عملیات اجرایی این طرح همچنان ادامه دارد ولی اگر حتی 2 الی 3 ماه به صورت شبانهروزی کار شود بازهم این طرح به نتیجه نمیرسد. نادر قاضیپور به خلف وعدههای متعدد مقامات کشوری از جمله نوبخت اشاره کرد و افزود: بر اساس اعلام مسؤولان کشوری قرار بود این طرح تا پایان دولت یازدهم به نتیجه برسد در حالی که با روند فعلی هنوز امیدی به سرانجام این طرح نیست. وی عدم تخصیص بموقع اعتبارات، بیتوجهی مقامات کشوری به توسعه استان آذربایجان غربی و مشکلات بیشمار پیمانکاری را از مهمترین دلایل تأخیر این طرح برشمرد و اظهار داشت: آذربایجان غربی به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه نیازمند داشتن شبکه ریلی مناسب با موقعیت اقتصادیاش است. قاضیپور همچنین با اشاره به وعده رئیسجمهور در شورای اداری استان مبنی بر اتمام این پروژه در اردیبهشتماه سال جاری عنوان کرد: بر اساس برنامهریزیهای انجامشده در شهریورماه فقط مراحل ریلگذاری راهآهن تمام میشود و پروژه همچنان ناقص باقی میماند. نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی با گلایه از بیتوجهی مقامات کشوری به استان آذربایجان غربی افزود: طول ریل قطار ۱۸4 کیلومتر است و از مراغه تا ارومیه هیچگونه کوه و دره و تونلی که بتواند مانع پیشرفت کار شود وجود ندارد. همزمان با کلنگزنی قطار ارومیه کلنگزنی قطار اصفهان-شیراز نیز انجام شد و در حالی که این طرح دارای موانعی چون کوه و دره بود، افتتاح شد ولی پروژه قطار ما هنوز افتتاح نشده است! هر چند تلاشهای خبرنگار مهر برای ارتباط با مدیرکل راه و شهرسازی برای پیگیری آخرین وضعیت راهآهن ارومیه بینتیجه ماند اما وی 6 شهریور امسال در آخرین نشست خبری به مناسبت هفته دولت در این باره عنوان کرده بود ریلگذاری تنها ۲۰ کیلومتر از راهآهن مراغه – ارومیه که به طول ۱۸۴ کیلومتر احداث میشود، باقی مانده که در سریعترین زمان ممکن اجرایی میشود. ابراهیم مبارکقدم با بیان اینکه از ۱۸۴ کیلومتر خط آهن مراغه- ارومیه، ۸۴ کیلومتر به طور کامل از مراغه تا میاندوآب به اجرا درآمده و رفت و آمد در آن برقرار است، اضافه کرده بود در مسیر نقده- ارومیه که آخرین خط مسیر راهآهن مراغه به ارومیه به شمار میرود، زیرسازی خط با سرعت بسیار زیاد در حال انجام است و در حال حاضر ۹۲ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. وی با اشاره به اینکه در صورت نبود مشکل جدید در راه احداث این خط آهن، روزانه یک کیلومتر ریلگذاری میتواند صورت بگیرد که در این صورت میتوان شاهد اتمام ریلگذاری تا یک ماه آینده بود، اعلام کرده بود: در هفتههای گذشته مشکلاتی بر سر احداث این خط آهن از نقده تا ارومیه شامل جابهجایی خط لوله نفت و آزادسازی برخی زمینهای دارای معارض اتفاق افتاد که روند ساخت را بسیار کند کرد.
دلایل تأخیر را از مقامات کشوری پیگیر باشید ارسال به دوستان
شهرستان
نشست مشترک مدیران عامل صنعت آب گلستان با فرماندار کردکوی ارسال به دوستان
لعنت بر سازمان ملل
حسین قدیانی: دارم به این فکر میکنم که «سازمان ملل» دقیقا در چه روزی از چه سالی تأسیس شد! و تأسیس شد که مثلا چه بشود؟! و مشخصا چه کار کند؟! شاید آن روز که ملل دنیا فهمیدند دارای سازمان شدهاند، نفسی براحتی کشیدند که عاقبت «منجی عالم بشریت» پیدا شد! شاید آن روز ملل دنیا خوشحال بودند که زینپس اگر فرعونی پیدا شود، سازمانی هست که جلویش تمامقد بایستد! امان از اوهام خوش ابنای آدم! آنی فکر کنید زمان نمرود، سازمان ملل بود! گمانم پشه را دعوت میکرد به خویشتنداری اما نمرود را محکوم میکرد و در عین حال، نوبل صلح را میداد به جناب پادشاه! و من این جایزه را از چشم سازمان ملل میبینم! یونیسف! یونسکو! جبهه مقاومت در راه مبارزه با تروریستها، صدها سر هم ببازد، باز هم سازمان ملل از حاجقاسم سلیمانی تشکر نمیکند! این سازمان، اشتباهی است! نه برای ملل که اعیاننشین ستمگران است! و حیاط خلوت کارتلها! و مگر نه آنکه مقرش در نیویورک است؟! پایتخت اقتصادی خود خود خود شیطان! با همان فریبندگی! و رنگ و لعاب! حکام آلسعود اگر سایه لات و عزی را بیندازند بر سر «خانه خدا» عمرا شاخکهای غیرت فرهنگی یونیسف، تکانی بخورد! «کعبه» قدیمیتر است یا «برج ایفل»؟! «مسجدالحرام» مقدستر است یا «پانتئون»؟! «خدا» واجبالاطاعه است یا «خدایان»؟! پس یونیسف یعنی حقهبازی! یعنی تقدس بیشتر کاخی متروکه در 3000 سال قبل از میلاد نسبت به مسجدالاقصی! پس یونیسف یعنی واکسی روی پوتین صهیونیستها! که جنایاتشان برق بیشتری داشته باشد! چشم سازمان ملل، بادامیتر از آن است که مصیبت مسلمانان میانمار را ببیند! و بالاخره معلوم شد خانم سوچی دقیقا برای چی جایزه صلح نوبل گرفته! او به این خرمهره، مقداری خون بدهکار بود! که اینک مشغول ادای قرض خویش است! با کشتن بیگناهترین ابنای آدم! جرم؟! همان که پسران زمان فرعون داشتند! جرم؟! همان جرم دختران دوران جاهلیت! هان ای حضرت آدم! این قصه تلخ فرزندان شما نبی مکرم است! بعد از شما، ما توانستیم طیاره اختراع کنیم! جت! تا شرق و غرب عالم را بهم بدوزیم! و خیلی زود، از قطب شمال، برسیم قطب جنوب! تا مبادا دل پنگوئنها برایمان تنگ شود! هان ای مادرم حوا! باور میکنی «سوچی» یک زن باشد؟! عجیب جنگلی شده این دنیا! اهرام ثلاثه بیشتر از گریههای یعقوب، مشتری دارد! خوش به حال اصحاب کهف که 300 سال این دنیا را خواب بودند! دیروز در فضای مجازی دیدم چشم کودک میانماری را از حدقه درآوردهاند! تو گویی بهشت برایش ساخته بودند که حالا او را از دیدن این مدینه فاضله منع کردهاند! باور میکنید هنوز جسد فرعون سالم است؟! باور میکنید موبایل نتوانست اولاد آدم را به خوشبختی برساند؟! باور میکنید سازمان ملل، اتاق پذیرایی کاخ سفید است؟! باور میکنید «منجی عالم بشریت» هنوز نیامده؟! آهای نهنگهایی که نهادهای بینالمللی و سلبریتیهای جهانی، نگران انقراض نسلتان هستند! و به فکرتان هستند! و برایتان مخلصانه کار میکنند! گاهی برای تنهایی ما آدمها گریه کنید! فیالحال، اگر نابرادران، «یوسف» را درون چاه بیندازند، این بار واقعا خورده میشود! البته نه توسط گرگ! مگر آدمی مرده؟! یونیسف هم حتما ماجرا را محکوم میکند! اما نوبل صلح را میدهد به همان که فرزند یعقوب را درید! سعدیا! هنوز هم بنیآدم را اعضای یک پیکر میدانی؟! کلهگندههای سازمان ملل، زیر این بیت، بر خون چند بیگناه ماله کشیده باشند، خوب است؟! و حالا که نمرود فرورفته در جلد یک زن، کاش آسیه هم برگردد! و کاش مریم! نوزادان این زمان، جز گریه زبانی بلد نیستند! دوباره معجزه لازم است! عیسی باید از آسمان برگردد! زمین بیشتر محتاج اوست! «غیبت» باید عنقریب تمام شود! خطر انقراض، نسل آدم را تهدید میکند! خدایا! ما اشتباه کردیم! سازمان ملل «منجی عالم طواغیت» است! کی پس میرسد آن روز که آفتاب با وضوح کامل بر ما بتابد؟! یکی نیست به من بگوید این سازمان ملل، دقیقا در چه روزی از چه سالی تأسیس شده؟! میخواهم بلند فریاد بزنم؛ لعنت بر آن روز نحس! لعنت بر آن سال نکبت! آری! لعنت بر سازمان ملل... ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|