|
مرگ بر آمریکا
حسین قدیانی: بهواسطه حضور مؤثرتر سپاه و مشخصا «سپاه قدس» در منطقه علیه تروریستها، میتوان ادعا کرد پاسداران انقلاب اسلامی، هرگز تا این حد، جهانی نشده بودند! فیالحال اغلب مردم دنیا حتی آمریکاییهای ذله از دست رئیسجمهور حقیقتا خلوچلشان، سپاه و سرداران و سربازان غرورآفرین آن را «مهمترین کابوس تروریستها» میخوانند! از قضا، ناسزاهای ترامپ علیه سپاه، ناظر بر اذعان جهانیان به عدم تعادل روانی نفر اول کاخ سفید، کارکردی جز محبوبتر کردن سپاه ندارد! در همین کشور خودمان، دیوانهبازیهای ترامپ، کاری کرده که حتی فلان دولتمرد و بهمان عنصر سیاسی هم که تا پیش از این، ابایی از تخریب سپاه و دستاوردهایش نداشتند، سخن در مدح پاسداران انقلاب اسلامی بگویند و درباره سپاه، عوض سخن درشت، درست سخن بگویند! اینها همه خدمات ناخواسته ترامپ است به یکی از مهمترین نهادهای انقلاب اسلامی! آری! دنیایی که «قاسم سلیمانی» را نماد، بلکه اسطوره مبارزه شبانهروز و زیرکانه با تروریستها میداند، هرگز نمیپذیرد سپاه، در ردیف گروهکهای خونریزی چون «داعش» تعریف شود! صدالبته همصدایی با ترامپ در تخریب سپاه و فیالمثل ایراد سخن علیه موشکهای آن، مایه رسوایی دیروز و امروز هر سیاستمدار زنده و مردهای است! من متن سخنرانی ترامپ را مطالعه کردم! تمام دستوپازدنهای رئیسجمهور آمریکا، برای این بود که به مردم ایران بگوید «من، شما را دوست دارم اما به این شرط که شما، سپاه را دوست نداشته باشید»! البته ترامپ بیعقل، نکرد برای این هدف مسخره خود، لااقل اتهام «تروریسم» را فقط به دولت ایران ببندد! او نهتنها انگشت اشاره برخی درشتگوییهای خود را رسما و علنا به طرف «ملت ایران» گرفت، بلکه به جای «خلیج فارس» همان را گفت که نباید! و طرفه حکایت اینجاست که با این دستفرمان، توقع داشت مردم ایران، او را دشمن ندانند! و سخنانش را از سر دشمنی نخوانند! ترامپ، همان نمرود است و همان فرعون اما از نوع بیعقلشان! بهتر بگویم؛ بیعقلترشان! چرا که نمرود هم اگر عاقل بود، اقلا سردشدن آتش بر ابراهیم را دال بر این میگرفت که سیم دومین پیامبر اولوالعزم، عجیب به خدا وصل است! ارسال به دوستان
تحولات مهم منطقه و آزمون بزرگ حسن روحانی
مصطفی نجفی: کمتر کسی گمان میکرد با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید، تحولات منطقه جنوب غرب آسیا با این شتاب عجیب و غریب به پیش رود. بسیاری از کارشناسان این گمان را میبردند که رکود وقایع در این منطقه، از جبهههای جنگ تا میزهای سیاستورزی و دیپلماسی، خاکستری است که زیر آن آتش گداختهای نهفته شده اما قطعا به این نتیجه نرسیده بودند که تغییر و تحولات به این گستردگی و با این شتاب آن هم پس از سفر کوتاه ترامپ به عربستان آغاز شود و به پیش برود. ارسال به دوستان
چه زمانی در ولایتپذیری مردود میشویم؟
فرهاد ملاامینی*: در روایتی آمده است مأمون رقّی نقل میکند: خدمت حضرت صادق علیهالسلام بودم که سهل بن حسن خراسانى وارد شده، سلام کرده، نشست. عرض کرد: یابن رسولالله! چقدر شما رئوف و مهربان هستید. شما امام هستید، چرا دفاع از حق خود نمىکنید با اینکه بیش از 100 هزار شیعه شمشیر زن دارید. فرمود: بنشین خراسانى، خدا جانب تو را رعایت کند. ارسال به دوستان
عاشورا، مذاکره یا مقاومت؟
سمیرا کریمشاهی: 2 سال ابتدایی دولت یازدهم بحث مذاکره و تعامل با دنیا به محوریت آمریکا داغ بود. تیم مذاکرهکننده هستهای ایران روزهای پرکاری برای رسیدن به توافق داشت. در روزهایی که گوشزد میشد کلید حل مشکلات کشور در وین و نیویورک نیست اما جستوجو برای یافتن راهحل رفع تمام مشکلاتمان، به مذاکره برای رفع تحریمها ختم شد. در این بین دیدارهای مکرر با مقامات آمریکایی و بعضا مذاکره در حال پیادهروی وزرایخارجه 2 کشور واکنشهای متفاوتی را در داخل کشور به دنبال داشت؛ عدهای سرمست از این نمایش، اکثریتی نگران و گروهی در سکوت! ارسال به دوستان
سیاستمداری زیر سایه خدا
امروز مصادف با سالگرد ارتحال آیتالله مهدویکنی است و واقعا ناسپاسی است اگر یادشان گرامی داشته نشود، چرا که قبل، حین و بعد از انقلاب، شما هیچ مقطعی را پیدا نمیکنی، الا آنکه ایشان حقیقتا به تکلیف، عمل کرده باشد! و «تکلیف» همان امری است که «خدا» بر دوش آدمی میگذارد! اینکه بعضا مشاهده میشود بعضیها خود و خاندان خود را از قانون و نتیجه انتخابات، اسلام و ایران و انقلاب، بزرگتر میدیده و میبینند و بر اساس همین شیفتگی نفس هم عمل میکنند، انجام «تکالیف نفسانی» است، نه «تکالیف الهی»! مرحوم مهدوی اما با آنکه به معنای درست کلمه «رجل» بودند و از وادی مبارزه گرفته تا میدان علم، انصافا برای خود، کسی بودند، لکن همیشه خود را و رجلیت خود را ذیل خداوند تعریف میکردند به این معنی که باید دید خدا از ما چه میخواهد! و حرکت دائم بر این مدار، البته «مرد» میخواهد که آیتالله عزیز ما مصداق مسلم آن بود! سیاستمداری که نه مقطعی، بلکه دائم در خدمت خدا بود و اهداف انقلاب اسلامی! مرحوم مهدوی ثابت کرد سیاست میتواند پدر و مادر هم داشته باشد! و سیاستمدار هم میتواند مهذب باشد! همه دیدیم در مقاطعی با اینکه ایشان مقام شیخوخیت و بزرگی داشت اما جایی اگر امور برخلاف خواست ایشان پیش رفت، هرگز قهر نکرد و هرگز خود را بزرگتر از اهداف عالیه، مجسم نکرد! ایشان سیاستمداری بود که خوب میدانست در سیاست، قرار نیست همیشه، همه چیز مطلوب آدمی باشد! حرکت عاقلانه در همه مراحل و نوعی آهستگی و پیوستگی البته انقلابی و غیرمحافظهکارانه، از جمله مشخصههای سیاستورزی آیتالله مهدوی بود! و اینکه تکلیف و نتیجه را و آرمان و واقعیت را با هم بخواهند! مرحوم مهدوی هرگز داعیهدار «خط امام» نشد اما هرگز از «خط امام» جدا نشد! عمری سیاستورزی کرد لکن حتی یکبار، این اذن را به دشمن نداد که ضمن سوءاستفاده از فلان گفتار یا بهمان رفتارش، انقلاب را تخریب کند! چرا؟! چون «عمار فقید انقلاب» رفتار و گفتار خداترس داشت! ترس از خدا اگر باشد، دیگر به این راحتیها نمیتوانی دروغ علیه ۴۰ میلیون رأی بگویی! اینکه آیتالله مهدوی تا لحظه آخر، پای امام و انقلاب و رهبر انقلاب و خون شهدای این مردم ماند و به بهانه سیاستورزی، وارد وادی براندازی و شاخ و شانه کشیدنهای سرگشاده نشد، از برای همین خداترسی ایشان بود و الا، آن بزرگمرد بزرگوار، از همه آن فتنهگرها و این جوجهفتنهگرها، هم بزرگتر بود، هم صاحبنظرتر و هم صاحبمحضرتر! آری! آیتالله مهدوی نشان داد دوستی و همراهی با ولایت فقیه و سربازی برای ولی فقیه، به ادعا نیست؛ حتی به سابقه هم نیست! و البته فراموش نکنیم که ایشان خود از «السابقون» بود! اما از آن السابقونی که «حال فعلی» را هم مراقب بودند! از اینها گذشته، کم نبود مراحل و مقاطعی که دوستان انقلابی، خیلی متوجه راز و رمز هشدارهای ایشان نشدند اما برای آن سیاستمدار خداترس، مواردی از این دست، اصلا و ابدا بهانه گوشهگیری نشد! ارسال به دوستان
اخبار
اعتبار 1500 میلیارد تومانی برای گازرسانی در مازندران ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|