|
سیاست و استراتژی راهبردی قاطع و اجرایی برای حل مشکل بافتهای کهنه و قدیمی وجود ندارد
بافت فرسوده کرمانشاه فاجعهای خاموش
پرونده بهسازی بافت فرسوده شهر کرمانشاه که در سالهای اخیر مسکوت مانده، ماجرای سازههای ناایمنی است که میتواند یک فاجعه خاموش در چند ریشتر زلزله باشد. بافت فرسوده یا به تعبیر بهتر کانونهای بحران که ۲۰ درصد جمعیت یک میلیونی شهر کرمانشاه را در دل خود جا داده، زندگی ۲۰۰ هزار نفر از شهروندان را با خطر جدی رو به رو کرده است. سالهاست زمزمه بهسازی و نوسازی این بافتهای تنگ و تاریک که ۱۲ درصد مساحت شهر کرمانشاه را تشکیل داده به گوش میرسد اما هنوز هم تغییرات درخور توجهی را در قلب شهر که بیشترین حجم بافت فرسوده را دارد شاهد نیستیم. زلزله بزرگ 3/7 ریشتری هشداری جدی برای مردم و مسؤولان استان و یک زنگ خطر جدی برای توجه ویژه به این مناطق بود. معلوم نبود اگر کرمانشاه کانون این اتفاق میشد چه فاجعه بزرگی به بار میآمد. شاید یکی از بزرگترین چالشهای شهر کرمانشاه همین بافتهای فرسوده باشد که هنوز یک سیاست قاطع و روشن برای احیای این بافتها که در قلب شهر جا گرفتهاند وجود ندارد و خطر آنها برای شهروندان همچون یک بمب ساعتی است و یک زلزله چند ریشتری میتواند پرونده آنها را ببندد. سیاستهای تشویقی ساخت و ساز در بافتهای فرسوده همچون حذف عوارض و تراکم اضافی هم بازدهی چندانی نداشته و نتوانسته شهروندان ساکن در این مناطق را که اغلب وضعیت مالی مناسبی ندارند برای بهسازی واحدهایشان ترغیب کند. یک شهروند ساکن این مناطق در گفتوگو با مهر، اظهار داشت: توان مالی مردم ساکن این بافتها برای بازسازی در حدی نیست که بتوانند این کار را انجام دهند و مجبورند وام بگیرند اما وام هم یک فرآیند طولانی دارد. ارسال به دوستان
راهی که از سر گرفتیم!
صادق فرامرزی: دولتها را در سادهترین حالت ممکن میتوان با 2 تعریف شناخت؛ تعریف اول آن چیزی است که دولتها سعی در رسیدن به آن و «شدن» آن دارند و تعریف دوم آن چیزی است که دولتها سعی در دوری جستن از آن و «نفی» آن دارند. دولتها سعی میکنند یک تعریف آرمانی و مطلوب از آنچه میخواهند با آن شناخته شوند داشته باشند و در سوی دیگر برای جبران نرسیدنشان به آن نقطه مطلوب و آرمانی همیشه یک مابهازای منفی از آنچه میخواستند نشوند هم ارائه میدهند تا با قیاس وضع مطلوب با نقطه منفی مورد نظر، از عملکرد خود دفاع کنند. دولت تدبیر و امید نیز از قاعده فوق هیچگاه مستثنا نبوده است، چرا که در تعریف اول همواره این دولت سعی بر آن داشته خود را جلوهای از یک دولت با شاخص «گفتوگو» و نماد «دیپلماسی» برای حل همه مشکلات و شکوفا کردن همه استعدادها تعریف کند و از سوی دیگر در تعریفی سلبی، خود را دقیقا همان چیزی تعریف کند که شامل «دولت قبل» نباشد. با این نگاه اگر به مجموع سخنان دولتمردان در نزدیک به 5/4 سال اخیر نگاهی بیندازیم همیشه با تعاریف گلدرشت و مثبت و بعضا با اغراقهای غیرقابل قبول در زمینه دیپلماسی و گفتوگو مواجه میشویم و از سوی دیگر همه آنچه قرار بر نفی آن بوده، در ظرف سلبی «دولت قبل» تعریف میشود. شاید بدیهی به نظر آید که بخش عمده خطاهای محاسباتی دولت در امور مختلف را بر مبنای این دو تعریفی که از خود ارائه میدهد جستوجو کنیم و ناظر بر آن باشیم که چرا دولت حتی در زمینههایی که خطا بودن میوه دیپلماسیاش کام دولتمردانش را تلخ کرده، شهامت پذیرش راه غلط خود را نداشته و از سوی دیگر در زمینههایی که نشانهها دال بر صحیح بودن سیاستی بوده، تنها بدان علت که پیگیریاش گزاره «نفی دولت قبل» را نقض میکرده، نهتنها به آن رجوعی نشده که حتی با همه سعی و توان برای کوبیدن آن تلاش شده است. ارسال به دوستان
بانک
دیدار مدیرعامل بانک ملت و وزیر بهداشت ارسال به دوستان
اخبار
اعطای 5000 میلیارد ریال تسهیلات به بنگاههای اقتصادی توسط بانک آینده ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|