پس از گذشت بیش از 2 ماه از وقوع زلزله در غرب استان کرمانشاه شهر سرپل‌ذهاب همچنان با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند. به گزارش تسنیم از کرمانشاه، اکنون که بیش از 2 ماه از وقوع زلزله مهیب در غرب استان کرمانشاه می‌گذرد و مردم تلاش می‌کنند به روال عادی زندگی خود بازگردند اما مشکلات پی‌درپی با زندگی این غیورمردان و شیرزنان عجین و گویی برخی از این مشکلات جزئی از زندگی عادی مردم شده است. کمبود سرویس بهداشتی و حمام، بهداشت محیط و تجمع نخاله‌های ساختمانی و زباله‌ها، سردرگمی در اسکان موقت، بی‌نظمی، سرمای هوا و نبود امکانات و وسایل سرگرمی برای کودکان، تخریب فضاهای آموزشی و از همه مهم‌تر مسائل روحی و روانی از جمله مشکلاتی است که مردم این دیار با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. آنچه بیش از هر موضوعی سبب نارضایتی مردم منطقه شده کمبود سرویس‌های بهداشتی و حمام نسبت به جمعیت، نبود بهداشت محیط و سیستم دفع فاضلاب است که به‌طور محسوسی سبب بروز بیماری‌های پوستی شده و در این میان صف‌های طولانی برای سرویس‌های بهداشتی و حمام صحنه‌های ناخوشایندی را ایجاد کرده است. ساکنان باقیمانده در شهر زلزله‌زده سرپل‌ذهاب که اغلب در چادر سکونت دارند و در مناطقی همچون پارک نشاط، منطقه فولادی، فرهنگیان و... به صورت اجتماعی از چادرها در کنار یکدیگر هستند در گفت‌وگو با تسنیم از وضعیت بهداشت گلایه‌های بسیاری دارند و ناگفته نماند به‌دلیل عدم رضایت اهالی ثبت تصاویر صف حمام و سرویس بهداشتی مقدور نشد. دوستیان از ساکنان زلزله‌زده شهر سرپل‌ذهاب با اشاره به اینکه بعد از گذشت 2 ماه هنوز وضعیت اسکان موقت ما مشخص نیست، عنوان کرد: از نظر بهداشتی اقداماتی انجام شده اما در مجموع ضعیف است و شاید به ازای هر 100 کانکس 2 سرویس بهداشتی وجود داشته باشد. محمدی با اشاره به اینکه از نظر بهداشتی وضعیت شهر مناسب نیست، افزود: چون در نزدیکی ما سرویس بهداشتی وجود ندارد برای استفاده از سرویس بهداشتی فرزندانم را به سرویس بهداشتی بیمارستان می‌برم و برای استفاده از آب آشامیدنی یک لوله آب در همین نزدیکی تعبیه شده است. خانم مرادی نیز گفت: در بسیاری مناطق تنها چند سرویس بهداشتی برای جمعیت بسیاری در نظر گرفته شده که همین موضوع سبب ایجاد صف‌های طولانی برای استفاده از سرویس بهداشتی شده و در برخی مناطق نیز سرویس‌های بهداشتی مشترک نارضایتی‌هایی را ایجاد کرده است. وی با بیان اینکه علاوه بر کمبود سرویس بهداشتی عدم رعایت مسائل بهداشتی در آنها مشکلاتی را ایجاد کرده است، گفت: این مشکل سبب بروز بیماری‌های مختلف بین مردم مناطق زلزله‌زده بویژه زنان و کودکان شده است و در این میان نحوه دفع فاضلاب نیز برای برخی چادرنشین‌ها مشکلاتی را ایجاد می‌کند. نجفی یکی از ساکنان سرپل‌ذهاب نیز بیان کرد: علاوه بر کمبود سرویس‌های بهداشتی مردم این مناطق با کمبود حمام نیز روبه‌رو هستند و بیشتر حمام‌ها سیار است و در سطح شهر چند مورد ثابت وجود دارد که یا فعال نیست یا با صف‌های طولانی مواجه است. خانم اکبری با اشاره به مشکلات فراوان برای شست‌وشو آن هم در فصل سرد سال اظهار کرد: هرچند محل شست‌و‌شوی ظروف و لباس‌ها در مکان نامناسبی تعبیه شده اما به اجبار باید مسافت طولانی را برای دسترسی طی کنیم و در بعضی مواقع از سرویس‌های بهداشتی برای این کار استفاده می‌شود. وی با بیان اینکه با توجه به فصل سرد سال به اجبار باید از آب سرد تانکرهای سیار برای شست‌‌و‌شوی لباس و ظروف استفاده کنیم، عنوان کرد: این در حالی است که در نهایت سیستمی برای دفع این آب‌ها وجود ندارد و سرگردانی آنها در داخل خیابان گاهی مشکلاتی را برای چادرنشین‌ها ایجاد می‌کند.
تأیید کمبودها در حوزه بهداشت
فرماندار سرپل‌ذهاب با بیان اینکه در تامین سرویس بهداشتی و حمام کاستی‌هایی وجود دارد، گفت: با پیگیری انجام شده و قول مساعد مسؤولان قرار شده در چند روز آینده 200 چشمه دستشویی به این شهرستان ارسال شود و به این تعداد نیز حمام تعبیه شود. اکبر سنجابی با بیان اینکه اکنون 470 چشمه سرویس بهداشتی و 330 حمام در شهر وجود دارد اما باز هم محدود است و باید بیشتر باشد، افزود: یکی از دغدغه‌های ما دفع بهداشتی فاضلاب بوده به این دلیل تلاش شده سرویس بهداشتی در مکان‌هایی تعبیه شود که دسترسی به فاضلاب شهری راحت‌تر باشد اما به دلیل کمبود مکان برخی همشهریان به حاشیه شهر رفته‌اند این در حالی است که در آن نقاط فاضلاب وجود ندارد و مجبور شدیم در آنجا از طرق دیگری دفع فاضلاب انجام دهیم. سنجابی با اشاره به اینکه کمتر از 10 درصد سرویس‌های بهداشتی به فاضلاب شهری وصل نیست، عنوان کرد: اکنون در همان مناطق مراقبت‌های بهداشتی در حال انجام است و تاکنون مشکل خاصی ایجاد نشده و پیگیری می‌شود مشکل این 10 درصد نیز رفع شود. نتیجه‌گیری این گزارش به واکنش مسؤولان در برابر این مشکلات بر می‌گردد که در این روزهای سرد و با گذشت بیش از 2 ماه از وقوع زلزله به‌صورت جهادی مشکلات مردم زلزله‌زده غرب استان کرمانشاه را برطرف کنند.
 

از تماس با شماره‌های مشکوک  و ناشناس پرهیز کنید
 اپراتور همراه اول نسبت به مشاهده تماس بی‌پاسخ از سوی شماره‌های بین‌المللی ناآشنا و نامتعارف روی خطوط مشترکان موبایل و برقراری تماس مجدد با این شماره‌ها از سوی مشترکان، هشدار داد.  به گزارش شرکت ارتباطات سیار ایران، در پی تماس‌های مشترکان موبایل با مرکز تماس اپراتور همراه اول و بیان مشکلات مربوط، این اپراتور در اطلاعیه‌ای درباره استفاده از نرم‌افزارهای غیراورجینال، دانلود از سایت‌های غیرمعتبر، عدم نصب و بروزرسانی آنتی‌ویروس و تماس با شماره‌های مشکوک و ناشناس هشدار داد. همراه اول با اطلاع‌رسانی درباره لزوم استفاده از نرم‌افزارهای اورجینال، عدم دانلود از سایت‌های غیرمرتبط، نصب آنتی‌ویروس و به‌روزرسانی آن و عدم تماس با شماره‌های ناشناس و مشکوک، راهکارهایی برای ایمنی تلفن‌های همراه مشترکان ارائه کرد. استفاده از برنامه‌ها و نرم‌‌افزارهای غیراورجینال می‌‌تواند مشکلات فراوانی را برای صاحبان گوشی‌‌های هوشمند همراه به دنبال داشته باشد. همچنین در پی بروز مشکلاتی که اخیراً با نام «Wangiri Fraud» برای اپراتورها به وجود آمده است، مهاجمان از طریق شماره‌های ویژه اقدام به ایجاد تماس بی‌پاسخ کرده و قربانی در صورت تماس با این شماره‌‌ها متحمل پرداخت هزینه‌‌های بالایی می‌شود لذا در صورت مشاهده تماس بی‌‌پاسخ ناآشنا، از برقراری تماس مجدد با آنها جدا خودداری کنید.


اسکان ۱۸۰۰ مسافر در فرودگاه امام
 مدیرکل روابط عمومی فرودگاه امام از اسکان ۱۸۰۰ مسافر و بازگشایی مسیرهای تردد داخلی این فرودگاه خبر داد و گفت: پروازها همچنان به دلیل کاهش دید انجام نمی‌شود. به گزارش مهر، علی کاشانی‌حیدری در جمع خبرنگاران اظهار داشت: در پی بارش شدید برف و کاهش شدید دید افقی به زیر
۲۰۰ متر پروازهای ورودی و خروجی فرودگاه متوقف شد. کاشانی گفت: از شنبه‌شب تاکنون ۱۸۰۰ نفر از مسافران پروازهایی که باطل شده یا تاخیر داشته‌اند در هتل‌ها و نمازخانه‌های شرکت شهر فرودگاهی امام خمینی(ره) اسکان داده و ۷۰۰ تخته پتو نیز بین مسافران توزیع شد.

مشکلات خرابی سیستم گرمایشی و شیشه‌های شکسته مدرسه و قطعی برق روستای بلوران کوهدشت برطرف شد. 11 روز از انتشار گزارش «بلوران» کوهدشت، روستایی با میراث متروک می‌گذرد، در این گزارش تسنیم، دانش‌آموزان مدرسه شهید بروجردی روستای بلوران از نیمکت‌های کهنه و فرسوده، دیوارهای نمور، خرابی بخاری و لرزیدن در سرمای سخت روستا گفته بودند و اینکه دل‌شان می‌خواهد در گرمای کلاس درس بخوانند. روستاییان این منطقه نیز در آن گزارش از قطعی برق برخی خانوارهای روستا، نبود دهیار در روستا و محروم بودن درمان در شبکه بهداشت ‌و درمان روستا گفته بودند، به ‌طوری که مجبورند فرسنگ‌ها جاده را طی کنند تا به تنها بیمارستان شهرستان کوهدشت برسند.  یکی از اهالی روستای بلوران می‌گوید پس از انتشار این گزارش و بازتاب آن، مسؤولان آموزش‌وپرورش کوهدشت از مدرسه شهید بروجردی روستا بازدید کردند و بخاری‌های نفتی و شیشه‌های شکسته‌ این مدرسه تعمیر شد و قول‌هایی نیز برای رنگ‌کاری مدرسه به دانش‌آموزان و اهالی داده شده ‌است.  به گفته ‌«قلندری» برق برخی خانوارهای روستای بلوران، به‌ علت بدهی در حدود 2 ماه قطع بود، روستاییان که هیچ منبع درآمدی جز یارانه ندارند، از اداره برق شهرستان کوهدشت خواسته ‌بودند پرداخت بدهی‌ها به ‌صورت قسط‌‎‌‌‌‌‌‌‌بندی تعیین شود اما با موافقت این اداره روبه‌رو نشده ‌بود. او می‌گوید برق خانوارهایی که قطع بود، وصل شد و حتی از سوی اداره برق شهرستان نیز به آنها پیشنهاد شده مبالغ قسط‌‌‎‌بندی را در حد توان و در هر مدت‌ زمانی‌ که می‌توانند پرداخت کنند.

صنعت گوهرتراشی در استانی مانند لرستان که بین 3 تا 5 درصد از سنگ‌‌های قیمتی و نیمه‌قیمتی جهان را در خود جای داده است، می‌تواند تحول ویژه‌ای در حوزه اقتصادی نه‌تنها در این استان بلکه در کشور ایجاد کند. بهزاد خسروی، کارشناس اقتصادی با بیان اینکه صنعت گوهرتراشی و تولید کاغذ از سنگ در ایران مغفول مانده است، افزود: صنعت گوهرتراشی در استان لرستان که دارای قابلیت‌‌های فراوانی در این عرصه است، می‌تواند تحول ویژه‌ای در حوزه اقتصادی به‌وجود آورد و زمینه‌ساز اشتغالزایی فراوانی در کشور شود. وی با تاکید بر جدیت بررسی صنعت گوهرتراشی و توجه به آن، تصریح کرد: در کشور ما 22 هزار بقعه متبرکه وجود دارد که علاوه بر این اماکن وجود حرم‌‌های مطهر در مشهد، شیراز و قم  نیز پتانسیل بالایی را برای گردش مالی ایجاد کرده است. البته این اماکن به محل‌‌‌هایی برای فروش اجناس چینی و تایلندی تبدیل شده‌اند. وی افزود: می‌توان گفت 500 هزار نفر از مردم کشور در اماکن مذهبی و بقاع متبرکه فروشنده کالاهای چینی و تایلندی هستند. خسروی خاطرنشان کرد: تسبیح، دستبند و انگشتر و سایر صنایع دستی چینی و تایلندی که در این اماکن به فروش می‌رسد در واقع از مواد خام و سنگ‌‌های قیمتی و نیمه‌قیمتی ایرانی که توسط چینی‌ها و تایلندی‌ها در کشور خودشان تبدیل به اقلام مصرفی شده‌‌‌‌اند، تولید شده است. وی افزود: تایلندی‌ها با مراجعه به ایران سنگ‌‌های قیمتی و نیمه‌قیمتی خام را خریداری کرده و به کشور خود وارد می‌کنند و سپس با ارزش افزوده و قیمتی چندین برابر به ایران می‌فروشند. این کارشناس ارشد مسائل اقتصادی تصریح کرد: نباید فراموش کرد صنعت گوهرتراشی با داشتن 2 تریلیون دلار گردش مالی در جهان پس از نفت و توریسم سومین میزان بالای گردش مالی در جهان را دارا است و این ظرفیت در کشور ما وجود دارد که به قطب گوهرتراشی تبدیل شویم. کارشناس ارشد مسائل اقتصادی اظهار داشت: همچنین می‌توان در کنار کارگاه‌‌های گوهرتراشی کارخانه‌‌های تولید کاغذ از سنگ را دایر کرد.

محمدابراهیم کریمی: هفته‌نامه «اشپیگل» اخیرا خبر قابل تاملی را به نقل از محافل دیپلماتیک در بروکسل منتشر کرد. هفته‌نامه آلمانی نوشت: «آلمان، فرانسه و انگلیس در پی وضع تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران هستند. محافل دیپلماتیک به اشپیگل اعلام کرده‌اند اروپای واحد با اعمال این تحریم‌ها  قصد دارد با آنچه سیاست بی‌ثبات‌سازی منطقه از سوی ایران می‌خواند، مقابله کند!»
نکته جالب توجه اینکه کشور آلمان در این معادله نقش بسزایی ایفا می‌کند. آلمان با ترغیب شرکای اروپایی خود (انگلیس و فرانسه) نسبت به اعمال تحریم‌های جدید، از یک سو در صدد است برنامه موشکی ایران را هدف قرار دهد و از سوی دیگر، به ترامپ اثبات کند نگرانی‌های برجامی  رئیس‌جمهور آمریکا از سوی تروئیکای اروپایی قابل درک است! نکته مهم‌تر اینکه دیپلمات‌های اروپایی در نهایت اعلام کرده‌اند هدف از اعمال این تحریم‌ها، حفظ برجام به هر قیمت ممکن است!
درباره اخبار منتشرشده در هفته‌نامه اشپیگل و ادعای مقامات اروپایی درباره «کارویژه تحریم‌های جدید علیه ایران» نکات قابل تاملی وجود دارد.
1- «دونالد ترامپ» به کنگره آمریکا و تروئیکای اروپایی فرصت داده است تا  اواسط ماه مه ۲۰۱۸ / خرداد 97 آنچه را وی نواقص توافق هسته‌ای با ایران  می‌خواند برطرف کنند. رفتار مقامات اروپایی نشان می‌دهد آنها برای ضرب‌الاجل ترامپ در این باره، اصالت و موضوعیت قائل شده‌اند و قصد ندارند حتی کلیت این اقدام از سوی رئیس‌جمهور آمریکا را به چالش بکشند.
به عبارت بهتر، تروئیکای اروپایی به جای اصالت قائل شدن برای «برجام»، به «ضرب‌الاجل ترامپ» بها داده و قصد دارد به هر نحو ممکن رئیس‌جمهور ایالات متحده را نسبت به توافق هسته‌ای با ایران و ادامه آن راضی نگاه دارد؛ حتی اگر هزینه این رضایت «تغییر برجام» باشد! اصرار ویژه مقامات فرانسوی و آلمانی بر سر برنامه موشکی ایران و همپیمانی مقامات انگلیسی با آمریکا در قبال اعمال تغییر در برجام، جملگی نشان‌دهنده تصمیمی است که 3 کشور اروپایی در قبال توافق هسته‌ای گرفته‌اند: «کسب رضایت ترامپ به هر قیمت ممکن».
2- «پروژه مهار آمریکا» وظیفه‌ای بود که تروئیکای اروپایی در زمان امضای برجام نسبت به آن متضمن بود اما نه‌تنها در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، بلکه در دوران ریاست ‌جمهوری اوباما نیز این تعهد خود را زیر پا گذاشتند. به عنوان مثال، وزرای هر 3 کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه در جریان تعهدات «جان کری» وزیر سابق خارجه آمریکا در قبال عدم تمدید قانون «آیسا» بودند. همچنین مقامات اروپایی بخوبی می‌دانستند اقدام دولت و کنگره آمریکا مبنی بر گنجاندن قانون محدودیت صدور ویزا برای کسانی که به ایران سفر می‌کنند، نقض بند 29 برجام محسوب می‌شود. با همه این اوصاف، در جلسات کمیته مشترک برجام، تروئیکای اروپایی اقدامی در راستای مقابله با چنین اقداماتی انجام نداد. در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ نیز مواضع تروئیکای اروپایی محدود به «حمایت از توافق هسته‌ای» و «احترام به برجام» است! «حمایت» و «احترام» واژگانی کلی و قابل تفسیر است که می‌تواند به  «تغییر برجام» یا آنچه اروپاییان سعی دارند «تکمیل توافق هسته‌ای» بخوانند نیز معطوف شود. بنابراین ابراز احترام مقامات اروپایی نسبت به برجام، به تنهایی دارای وجاهت قانونی و حقوقی نبوده و تضمینی برای حفظ توافق هسته‌ای فعلی از سوی آنها محسوب نمی‌شود.
3- مقامات اروپایی مدعی‌اند برای «حفظ برجام» قصد «تحریم ایران» را دارند! این فداکاری(!) مقامات اروپایی نشان می‌دهد آنها به جای «مواجهه با ترامپ»، گزینه دومی به نام «اعمال محدودیت‌های بیشتر علیه  ایران» را در نظر گرفته و نام آن را نیز «از جان‌گذشتگی در مسیر حفظ برجام» گذاشته‌اند! این وقاحت مقامات اروپایی تا حد زیادی، ناشی از رویکرد دستگاه دیپلماسی کشورمان در قبال تروئیکای اروپایی و اعتبار ویژه‌ای است که به این کشورها طی سال‌های اخیر داده است. تروئیکای اروپایی به گونه‌ای وانمود می‌کند که گویا لازم است میان «حفظ برجام» و «کسب رضایت مطلق ترامپ»، گزینه سومی به نام «اعمال تحریم‌های غیرهسته‌ای» برای کسب رضایت رئیس‌جمهور آمریکا را انتخاب کند!
باید به این حقیقت توجه داشت که اساسا تروئیکای اروپایی در کسوت «بازیگر ثالث» یا «میانجی» و فراتر از آن «بازیگر بی‌طرف» در این معادله نیست که بخواهد در مواجهه با  گزینه‌های موجود، دست به خلق گزینه سوم بزند! اروپا نیز مانند آمریکا باید میان 2 گزینه «پایبندی مطلق به برجام» و «خروج از توافق هسته‌ای»، دست به انتخاب بزند. اروپا در اینجا «طرف متعهد» است و باید طبق همین حقیقت با آن رفتار شود.
4- اعمال هرگونه تحریم جدید علیه ایران از سوی اتحادیه اروپایی، حتی اگر به بهانه‌های موشکی و ... صورت گیرد، به معنای ایجاد خلل در مسیر عادی‌سازی تعلیق تحریم‌های هسته‌ای و بویژه موانع بانکی و اعتباری علیه کشورمان بوده و با مفاد و بندهای برجام بویژه مواد 26، 28 و 29 در تعارض است. به عبارت بهتر، تروئیکای اروپایی در صورت اعمال  تحریم‌های جدید علیه ایران (آن هم  تحریم‌هایی که ترامپ را راضی کند!) خود نیز به نقض توافق هسته‌ای متهم خواهد شد. در چنین شرایطی، نقض توافق هسته‌ای با هدف سرپا نگاه داشتن آن، نه‌تنها اقدامی مضحک، بلکه با شناخته‌شده‌ترین قواعد عقلانی و حقوقی در تناقض است. از این رو بهتر است اتحادیه اروپایی به جای مدیریت پارادوکس‌های رفتاری خود در قبال برجام، رویکرد نهایی خود را در «پایبندی مطلق به توافق هسته‌ای» یا «خروج از برجام» مشخص کند. بهتر است وزارت امور خارجه کشورمان نیز فارغ از هر گونه محاسبه ایده‌آل‌گرایانه در قبال تروئیکای اروپایی، از این کشورها بخواهد مواضع قطعی خود را در قبال توافق هسته‌ای اعلام کنند.
 

در پی انتشار گزارشی دریافتی با عنوان «استان مرکزی پرشتاب در آموزش جنسی» در صفحه اجتماعی «وطن‌امروز» و ارائه اطلاعاتی درباره آموزش جنسی بر طبق متد آموزشی سند 2030 در استان مرکزی و شهرستان اراک و همچنین وجود ردپای عناصر بهایی و تنی چند از پیروان فرقه دراویش گنابادی در این فرآیند، اداره اطلاع‌رسانی و روابط عمومی آموزش‌وپرورش استان مرکزی جوابیه‌ای را به روزنامه ارسال کرده است که در ادامه می‌خوانید.
جوابیه آموزش‌وپرورش استان مرکزی با توجه به اسناد موجود، سند 2030 پس از اعلام مواضع رهبر معظم انقلاب، با دستور معاون اول محترم ریاست‌جمهوری از دایره بررسی‌ها خارج گردیده و مدیران استان مرکزی نیز همچون سایر استان‌ها  در قالب مصاحبه و بیانیه‌های رسمی فصل‌الخطاب بودن دیدگاه‌های مقام معظم رهبری را درباره ملغی‌الاثر بودن این سند اعلام کرده و در هیچ جلسه‌ای درباره این سند حتی گفت‌وگو هم به میان نیامده است و به نظر می‌رسد علاقه شخصی برخی افراد برای احیای مباحث است که به این مقوله دامن می‌زنند و اصرار دارند که جنجال‌هایی در این باره برپا نمایند.
بر خلاف ادعای نویسنده، استان مرکزی پایلوت اجرای بخشی از سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش درباره توسعه کارآفرینی است که ظاهراً امکان تشخیص این بحث با موضوع مورد ادعا برای ایشان به هر دلیل میسر نبوده است زیرا با اندکی بررسی و ملاحظه مدارک می‌توانست گزینه درست را انتخاب نماید و راه روشن معلمان خدوم استان عالم‌خیز مرکزی را با بیراهه‌ای که خود گرفتار آن آمده است، اشتباه نگیرد. شایان یادآوری است که برای اجرایی کردن بخش‌های مربوط به کارآفرینی بر مبنای سند تحول، قرار بود  18 مدرسه در استان مجری موضوع کارآفرینی باشند و حتی پیشنهاد شده است که برای اجرای اثربخش‌تر این موضوع برخی نظام‌های آموزشی دنیا نیز مورد بررسی قرار گیرند و چه خوب است که بدانید از این عناوین (پایلوت سند تحول- 18 مدرسه پایلوت – رصد نظام‌های آموزشی) کلیدواژه‌هایی خیالی ساخته شده تا بیراهه‌ای از راه ترسیم شود و ادعا نمایند که استان مرکزی پایلوت اجرای سند 2030 است: (18 مدرسه آموزش جنسی می‌دهند و معلمان برای فراگرفتن چنین آموزش‌هایی به خارج از کشور رفته‌اند.) ادعای ارائه آموزش‌های جنسی به دانش‌آموزان در مدارس همان اندازه واهی و بی‌اساس و بر خلاف روش بین معلمان استان است که سند تحول را با سند 2030 به دلایلی معلوم در ذهن خود و دیگران معاوضه نکرده‌اند. از طرف دیگر، بیان چنین مطالب خلاف واقع و کذبی پیش از آنکه خاطر ما معلمان را مکدر نماید، سکوت و بهت‌مان را برانگیخته و انگشت تعجب بر لب که چگونه ممکن است فرد یا  افرادی اینگونه با عبور از مرزهای تقوا بر پیکر پاک نظام تعلیم و تربیت و صراط شفاف مدیران و کارمندان متعهد و خدوم آن می‌تازند و سوال‌برانگیز است که اینان به دنبال چه چیزی هستند؟  نویسنده مقاله ظاهراً عجولانه و بدون تأمل مطالب پراکنده و بی‌ارتباطی را بدون مناسبت و در راستای یک هدف مشخص به یکدیگر ربط داده که شایسته بود درباره این مباحث تحقیقاتی به عمل می‌آورد تا جایگاه ارزشمند و رفیع قلم را اینگونه به مخاطره و مغالطه‌گویی نیندازد، چرا که بی‌محابا ادعا کرده که به دانش‌آموزان آموزش جنسی می‌دهند و دلیل آن را مصاحبه کارشناسی قرار داده که ایشان از طرح «تربیت جنسی» سخن گفته است که این دو عنوان (آموزش جنسی - طرح تربیت جنسی) تفاوت‌های بسیار معناداری با یکدیگر دارند و به نوعی نقطه مقابل یکدیگرند و با حداقل درایت قابل تشخیص. علاقه به ایجاد پیوند میان آموزش‌وپرورش با سازمان‌های مردم‌نهاد در راستای توجیه خواسته‌های مدنظر، تلاش دیگری از نگارنده مقاله است که ظاهراً با تمسک به آن پازل خیالی خود را تکمیل نموده است؛ حال آنکه لازم است یادآوری شود که تنها مجموعه‌های مجاز به فعالیت در مدارس، محدود به اتحادیه انجمن اسلامی دانش‌آموزی، بسیج، هلال‌احمر و سازمان دانش‌آموزی است و در کنار آنها طرح گفتمان‌های دینی و طرح امین (حضور مؤثر قریب به  700  روحانی در مدارس استان) نیز با وجود توافقات فی‌مابین وارد به دایره کار در مدارس شده‌اند و غیر از این موارد احدی در مدارس مجاز به ورود و فعالیت نبوده و نخواهد بود چرا که سیاست‌های تربیتی در این مجموعه قابل تفویض و واگذاری به افراد خارج از دایره آموزش‌وپرورش نمی‌باشد لذا ادعای صدور مجوز برای انجام آموزش‌های غیرمتعارف به وسیله مجموعه‌های غیررسمی در مدارس خلاف حقیقت و واقعیت‌های  موجود است».
توضیح «وطن امروز»
«وطن‌امروز» ضمن احترام به مدیریت آموزش‌وپرورش استان مرکزی و انتشار کامل جوابیه مذکور، در همین راستا نکاتی را به سمع و نظر مخاطبان می‌رساند که به شفافیت هرچه بیشتر فضا و روشن شدن ابعاد این ماجرا کمک خواهد کرد.
1- اولین مساله‌ای که با مشاهده این «جوابیه» به ذهن متبادر می‌شود، این است که بندهای این جوابیه بیش از آنکه بر مبنای اظهارات مستند و مستدل در رد ادعاهای نویسنده گزارش تنظیم شده باشد، با طرح مباحثی کلی در پی «سیاسی» جلوه دادنِ انتقاداتی است که بر عملکرد شبکه آموزش استان مرکزی وارد شده است.
2- متن جوابیه در حالی انتخاب اراک به عنوان پایلوت آموزشی را صرفا مرتبط با «توسعه کارآفرینی» دانسته است که اولا در همان مصاحبه‌ خانم ساجدی، کارشناس آموزش‌وپرورش استان مرکزی (که در گزارش اصلی نیز آورده شده است) «پایلوت تربیت جنسی» بودنِ اراک توسط ایشان به وضوح اشاره شده است، در حالی که جوابیه روابط عمومی آموزش‌وپرورش استان مرکزی از اساس این مساله را انکار می‌کند که این تناقضی آشکار در اظهارات مسؤولان آموزش‌وپرورش این استان به حساب می‌آید.
3- در این جوابیه با تمسک چندباره به جایگاه رفیع معلمین، مکررا تلاش به عمل آمده تا منتقدان اجرایی شدن سند 2030 در این استان را مقابل معلمان خدوم استان مرکزی قرار دهند، در حالی که بدون شک معلمان استان مرکزی تاکنون دریافته‌اند که انتقادات نسبت به اجرای 2030، متوجه حلقه‌ای محدود در اراک است، نه فرهنگیان زحمتکش حاضر در شبکه آموزش‌وپرورش استان مرکزی.
4- در بخشی از جوابیه به تمایز «تربیت جنسی» و «آموزش جنسی» اشاره شده است که تحقیقات و بررسی‌های میدانی بیانگر این حقیقت است که اگرچه بین این دو مفهوم تمایز وجود دارد و نام کارگاه‌های برگزارشده تربیت جنسی بوده است اما آنچه در محتوا قرار داشته «آموزش جنسی» بوده که مرجع آن نیز کتاب‌هایی همچون «لک‌لکی در کار نیست» بوده است که ترویج مفاهیم جنسی منطبق بر سند 2030 را در پی دارند. مفاهیمی که در دوره «تربیت جنسی» و نه آموزش جنسی، توسط سکس تراپیست مدعو به مربیان تدریس شده بود، غالبا بر مبنای مفاهیم آموزش جنسی سند 2030 بود که برای اثبات این مدعا فایل محتواهای ارائه شده در این دوره نیز موجود و آماده انتشار است.
5- در بند پایانی «جوابیه»، ادعاهای مرتبط با حضور برخی NGOها از جمله سیکا در مدارس استان مرکزی، در چارچوب «تکمیل پازل خیالیِ ذهن نویسنده» عنوان شده است و حضور هرگونه NGO در مدارس استان بشدت تکذیب شده است و در همین راستا روابط عمومی آموزش‌وپرورش استان مرکزی در بند پایانی جوابیه، اجازه حضور در مدارس را صرفا متعلق به مجموعه‌هایی چون «اتحادیه انجمن اسلامی دانش‌آموزی، بسیج، هلال‌احمر و سازمان دانش‌آموزی و در کنار آنها طرح گفتمان‌های دینی و طرح امین (حضور مؤثر قریب به  700  روحانی در مدارس استان)» دانسته و مدعی شده است: «سیاست‌های تربیتی در این مجموعه قابل تفویض و واگذاری به افراد خارج از دایره آموزش‌وپرورش نیست، لذا ادعای صدور مجوز برای انجام آموزش‌های غیرمتعارف به وسیله مجموعه‌های غیررسمی در مدارس خلاف حقیقت و واقعیت‌های موجود است.» تکذیب حضور سیکا در مدارس اراک در حالی از سوی آموزش‌وپرورش این استان صورت می‌پذیرد که مشاهدات میدانی حکایتی جز این را روایت می‌کند و جهت تقریب به ذهن تنها به یک مورد حضور مربیان سیکا در روز جهانی داوطلب به همراه پلاکارد این سمن در «دبستان ابتدایی دخترانه امید فردا» اشاره می‌کنیم که تصاویر این حضور در کلاس‌های این دبستان نیز موجود است که مستندات آن در صورت نیاز منتشر خواهد شد.
با توجه به شواهد و قرائن موجود، به نظر می‌رسد ریشه دوانیدن مربیانی با هویت بهایی و دراویش گنابادی در شبکه فعالان اجتماعی استان مرکزی و شهرستان اراک و اصرار آنها به نهادینه کردن آموزش جنسی بر مبنای متد سند 2030 در سایه غفلت مسؤولان این استان، خطری است که کودکان و نوجوانان اراکی را تهدید می‌کند.
 

حسین قدیانی: دلم تنگ شده بود برای برف! برای این مرواریدهای سفید که عجیب عطر خدا را دارند! برف که می‌بارد، انگار خدا نقل می‌پاشد بر سر ما آدم‌ها! سفیدبخت می‌شویم! پیام هر دانه برف، این است که خدا هست! فدای دل توحیدی آن کشاورز روستایی که هنگام برف، حمد خدا را می‌کند! فدای مردمانی که همین چند روز پیش، برای باز شدن دل آسمان، نماز خواندند! فدای آن سردار که در برف کردستان، به نیروهایش دستور خیز می‌داد! حتی برف هم آمد اما باز خبری از سردار انتهای افق نشد! مادرت، برف که می‌آید، گمان می‌کند تو با برف می‌آیی! و باران که می‌بارد، با باران! و بهار که از راه می‌رسد، با بهار! کجایی حاج‌احمد؟! کجایی تا بخروشی علیه فیش حقوقی آدم‌حرفی‌ها؟! حرف، الی‌ماشاءالله؛ کار، تقریبا هیچ! وعده و ادعا و منم‌منم، فراوان؛ خدمت و تلاش و تدبیر؛ در کمترین میزان! باز «آدم‌برفی» کمی ما آدم‌ها را شاد می‌کند اما «آدم‌حرفی» همه‌اش حرف می‌زند و حتی رأی‌دهندگانش را هم پشیمان می‌کند! آدم‌حرفی‌های مکتب بخور و بخواب، استاد غافلگیر شدنند! و عوض «مدیریت بحران» مدیریت‌شان بحران دارد! اما آدم مکتب ولایت‌فقیه، حتی دست دشمن هم که بیفتد، با برق نگاه نافذش، دشمن را غافلگیر می‌کند! نه! ملتی که شهادت دارد و بلباسی و حججی دارد و حاج‌قاسم را دارد، هرگز اسارت ندارد! ببار‌ ای برف! ببار و با ما حرف بزن! و بگو که از کدام آسمان می‌آیی! و همسایه‌ کدام شهیدان بوده‌ای! آه! شهرداری از جنس مهدی باکری می‌خواهم! و قایقی که نامش «عاشورا» بود! می‌خواهم سوار این قایق شوم و بروم اروند تا از نزدیک، به بچه‌های والفجر ۸ سلام کنم! شیربچه‌هایی که جزر و مد آن رود وحشی هم نتوانست غافلگیرشان کند! دلم روایت فتح می‌خواهد! بادگیر آبی بسیجی‌های نخلستان! ببار ‌ای برف! ببار و با من، قصه دستواره را بگو! معاون لشکری که ناشناس، می‌رفت شمال‌شهر و داد می‌زد: «برف پارو می‌کنیم!» و پولی هم نمی‌گرفت! می‌گفت: «امام و رزمنده‌ها را دعا کنید!» و عجبا! چکمه و پوتین هم به پا نمی‌کرد! می‌گفت: «من دوست دارم در راه خدمت به این مردم، ولو شمال‌شهری‌اش، کمی بیشتر درد سرما را حس کنم»! و باز هم عجبا! خود «محمدرضا دستواره» بچه‌ جنوب شهر بود! می‌گفت: «بالای شهر، برفش بیشتر است! و اقلا الان، کمک بیشتری می‌خواهد آنجا!» و این است انسان انقلاب اسلامی! و اینانند خمینی‌زاده‌ها! و همین گونه است که سردار سلیمانی می‌گوید: «ما برای امنیت همه شهرها و همه جای شهرها می‌جنگیم!» لابد دیده‌اید تصاویر خانه ساده پدری حاج‌قاسم را! این نگاه، کوبنده‌ترین جواب به کسانی است که توهم زده‌اند بسیجی و سرباز و سردار ما دنبال دامن ‌زدن به جنگ میان مردم و اینجای شهر و آنجای شهرند! لیکن هیهات! شهید مدافع حرم، مدافع حریم امنیت همه است؛ همه حتی آن مدیری که طعنه می‌زند به رزمندگان ما! پس ببار ‌ای برف! ببار و بگو قصه «مسیح کردستان» را که حتی در بیش از یک متر برف پاوه هم نیروهایش جا نزدند! سلام بر شهدای قله‌های غرب کشور که خودشان متحمل سرما شدند اما اجازه ندادند گرمای امنیت از بین برود! سلام بر خمینی به‌خاطر خمینی‌زاده‌ای چون بروجردی! و سلام بر خامنه‌ای به ‌خاطر خمینی‌زادگان دیگری چون همه مدافعان حرم! و اما بهمن است و دل را مجدد باید سپرد به دریادلان والفجر ۸ که حتی خروش اروند هم هیچ نتوانست آرامش دل‌شان را برهم بزند! ایمان اگر به خدای موسی باشد، همیشه راه نجات هست، ولو آنکه همه فراعنه با تو دشمنی کنند! اگر دیروز عبور از عرض اروند، مساله سپاه ما بود، امروز را بنگر که از جوان عراقی گرفته تا رزمنده یمنی و از مبارز فلسطینی گرفته تا نوجوان سوری، افتخار می‌کنند به اینکه قاسم سلیمانی، سردار همه منطقه است! و ما این نفوذ را از اروپایی‌ها نگرفته‌ایم که برای ادامه آن، منتظر نظر اروپا باشیم! اروپا در جنگ، حامی صدام بود و به آن جلاد، همه رقم کمکی کرد اما امروز در عراق، صدام نیست و قاسم سلیمانی هست! چرا؟! چون خداوند نمرده است! خدا گاهی خود را در بلورهای برف نشان می‌دهد، گاهی در قطرات اشک حاج‌قاسم؛ آنجا که در فراق احمد کاظمی، اشک می‌ریزد! و‌ ما بندگان ضعیف خدا هستیم لیکن مادام که ایمان‌مان به خدا باشد، خدا ما را قوی می‌کند در چشم دشمن! روزگاری در همین ماه بهمن، محل درگیری ما اروند بود اما اینک دشمن، شاکی است که چرا ما در همه منطقه، قدرتِ برتر را داریم! کجایی آقای میتران؟! دیدی خدای ما از موشک‌های ساخت فرانسه، قوی‌تر است! اشتباه بزرگ غرب در این است که فکر می‌کند در ایران، همه اراده‌ها مثل اراده آدم‌حرفی‌ها، سست است و همه عمرها مثل عمر آدم‌برفی‌ها، کوتاه! لیکن این پیام خدا به همه دشمنان و دشمن‌دوستان است؛ بخواهید «حسین فهمیده» را حذف کنید، یک قهرمان دیگر، رو می‌کنم: «محسن حججی»!
پس ببار ‌ای برف! بلور پشت بلور! مروارید پشت مروارید! که نسل سفیدبخت ما را هرگز خدا قطع نخواهد کرد! ما تازه داریم آماده می‌شویم برای روز موعود! ما چشم به راه سپیده‌ایم! این حق مسلم مردمان مقاوم انقلاب اسلامی است که ظهور امامی را ببینند که خلاصه همه انبیا باشد! و این را خدا به ما وعده داده! روزگاری در همین بهمن، امید وافر داشتیم به عبور از عرض اروند! و امروز، امید وافر داریم که در گذر از این پیچ تاریخی، عصاره همه خوبی‌ها را در جمال «مهدی فاطمه» ببینیم! شرط است که باز هم استقامت کنیم؛ درست مثل شیران بهمن‌شیر و مردان اروند! خدایا! ما در رکاب دین تو، همچنان می‌مانیم! در این راه رهایی‌بخش، باز هم مددرسان ما باش! و کفی بالله حسیبا...