|
چرا با گذشت 9 سال هنوز هم «الگوی مصرف» را باید مسأله اصلی دانست؟
همه چیز برای خرید!
امین محبوبی: 9 سال پیش بود که عبارت «اصلاح الگوی مصرف» همزمان با آغاز سال 88 از جانب رهبر حکیم انقلاب اسلامی به عنوان نام و شعار سال جدید مطرح شد. هر چند آن شعار نیز همانند غالب شعارهای سال جدید بیش از آنکه به عنوان شاخصی در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کلان کشور مورد استفاده قرار گیرد، به موضوع چند سمینار و بنرهای تبریک سال جدید مبدل شد و غالب مباحثی نیز که مطرح شد بیش از آنکه به «الگوی مصرف» و اصلاح آن نزدیک باشد، محدود به توصیههایی اخلاقی در باب «صرفهجویی» ماند. هر چند عمده سالهای پس از 88 نیز با شعارهایی حول محور اقتصاد نامگذاری شد اما هنوز مساله «الگوی مصرف» را میتوان مساله روز به شمار آورد و حتی حدت و شدت آن را نیز بیش از زمانی که عنوان سال شده بود یادآور شد.
مصرف بدون منطق به ضرر کشور است ارسال به دوستان
مصرف بیشتر! رفاه کمتر؟
صادق فرامرزی: 1- یک کوچه بنبست با تعدادی آپارتمان 3 الی 5 طبقه را فرض کنید. عمر خانهها از 5 تا 30 سال ساخت است و در این میان یک آپارتمان نوساز دستنخورده هم به چشم میآید. متراژ خانهها از یک واحد 65 متری در ساختمان 30 سال ساخت آغاز میشود و تا تک واحد طبقه پنجم خانه نوساز که 140متر است. جز 2 خانوار ساکن در کوچه که فاقد اتومبیل هستند، باقی خودرویی تا سقف 150 میلیون تومان را مالک هستند. با هیچ محاسبهای نمیتوان سطح دارایی ساکنان این بنبست را یکسان دانست و از تفاوت ارزش یک خانه 65 متری 30 سال ساخت با یک واحد طبقه پنجم 140 متری نوساز و فاصله موجود میان یک خانواده فاقد اتومبیل با خانوادهای که خودرویی 150 میلیون تومانی دارد گذشت اما نکته مهم در این کوچه آن است که تفاوت سبک مصرفی ساکنان هرچند سطح رفاهی متفاوتی را ایجاد کرده است اما باعث ضربه خوردن به ارزش دارایی هیچکدام نشده است. ارسال به دوستان
بررسی اصول پنجگانه حرمت خرج اموال
الگوی مصرف در اسلام
نسبت اسلام و حدود مصرف از یکسو و دایره تعیین شده توسط فقه شیعه پیرامون حرمت مصرف به موازات کسب حرام یکی از مهمترین و پربحثترین مباحث حول رفتار اقتصادی اسلامی است. وجود اجماع کمنظیر میان فقهایی که انواع کسب و شاخههای حرام آن را مشخص کردهاند تا حدود زیادی همگان را به ثبات نظر پیرامون شرایط کسب حلال درآمد رسانده است اما بحثها پیرامون حدود مقرر شده اسلام برای خرج حلال درآمد و ثروت جزو مباحث کمتر بررسی شده در فضای فقاهتی حوزه محسوب میشود و از همین رو نسبت «الگوی مصرف» جامعه با استانداردهای دینی همواره محل بحث و اختلاف نظر بوده است.
حرمت کنز و وجوب انفاق فیسبیلالله: بر مبنای لغتشناسی و به شکلی خلاصه کنز را میتوان انباشت سرمایه «راکد» دانست که جایی در چرخه مبادلات اقتصادی نداشته باشد. در میان آیات قرآنی نیز آیه 34 سوره توبه (ای اهل ایمان، بسیاری از علما و راهبان (یهود و نصاری) اموال مردم را به باطل طعمه خود میکنند و (خلق را) از راه خدا منع میکنند و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره میکنند و در راه خدا انفاق نمیکنند، آنها را به عذابی دردناک بشارت ده) به مساله حرمت کنز اشاره کرده است. در میان احادیث موجود نیز امام جعفر صادق(ع) فرمودهاند «خداوند این اموال فراوان را به شما داده تا در مسیری که خدا سوق داده است سوق دهید، نه اینکه آن را انباشت کنید». مجموعا مقوله حرمت کنز را میتوان اصلی مهم در اثبات حرمت انباشت راکد و ماهیت احتکارگونه پیدا کردن اموال دانست.
حرمت تبذیر: تبذیر در لغت از ریشه «بَذَر» و به معنای بذرپارشی است و در اصطلاح، ولخرجی و صرف مال در راههای نامشروع را میگویند. در قرآن کریم و در آیات 26-27 سوره مبارکه اسرا آمده است «و (ای رسول ما) تو خود حقوق خویشاوندان و ارحام خود را ادا کن و نیز فقیران و رهگذران بیچاره را به حق خودشان برسان و هرگز (در کارها) اسراف روا مدار که مبذران و مسرفان برادران شیطانهایند و شیطان است که سخت کفران (نعمت) پروردگار خود کرد». حرمت تبذیر از اختصاص درآمد به امور غیرمشروع و بیفایده جلوگیری میکند، لذا باید آن را یکی از تدابیر اسلام برای افزایش بازدهی درآمدها و حفظ مصالح عمومی دانست. بنابر روایات اهل بیت هرگونه خرج مال در اموری همچون قمار، غنا، زنا، شرب خمر و... تبذیر به حساب آمده و حرام شده است.
حرمت اسراف: بیشتر لغتدانان اسراف را به معنای «تجاوز از حد» دانستهاند. در قرآن کریم نیز بر مبنای آیات 141 انعام (هرگز اسراف نکنید که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد)، 151 شعرا (هرگز از دستورات کسانی که زیادهروی میکنند اطاعت نکنید) و 28 غافر (خداوند اسراف کاران و دروغگویان را هدایت نمیکند) میتوان حالت معقول و عقلانی درآمد را محدودهای دانست که حد پایین آن را اقتار(تنگ نظری) و حد بالای آن را اسراف تشکیل میدهد. اسراف یک مفهوم «نسبی» است که مصادیق آن 2 عامل عمده «درآمد» و «نیاز» شناخته میشود. سماعه از امام جعفر صادق(ع) در این باره نقل میکند: «چه بسا که فقیری اسراف کارتر از غنی باشد. گفتم چگونه ممکن است؟ فرمود چون غنی از آنچه دارد و فقیر از آنچه ندارد خرج میکند».
حرمت اتلاف: اتلاف به معنی تلف کردن و از بین بردن مال است. در بینش اسلامی از آنجا که مال امانت است، حفظ و نگهداری آن از فاسد شدن واجب است و هیچکس حق ندارد چیزی را که مورد نیاز مردم است و خداوند آن را برای صلاح حال عموم مردم قرار داده است تلف کند. به همین جهت قرآن کریم از قرار دادن اموال در اختیار افراد سفیه و نابالغ نهی کرده است و در آیه 5 سوره نسا میفرماید: «مال و ثروتی را که خداوند موجب پایداری زندگی شما قرار داده است در اختیار افراد سفیه قرار ندهید». حرمت اتلاف هرچند به جای آنکه بر میزان و حد و حدود مشروع خرج اموال تاکیدی کند بر جلوگیری از فاسد شدن اموال تاکید میکند اما خود جزو یکی از دلایل پیرامون در امانت بودن اموال است و بر نفی مختار بودن مطلق آدمی در نحوه خرج آن تاکید میکند.
حرمت اتراف: واژه اتراف از ماده «تَرَف» است و در معنای مترف آمده است که به کسی گفته میشود که در فراخی نعمت به سر میبرد و از لذتهای دنیوی و امکانات مصرفی زیاده بهرهمند است. قرآن کریم در آیات متعددی زندگی گروه تنعمپرست و خوشگذران را به همراه آثار ناپسند آن به سختی مورد نکوهش قرار داده است. از جمله در آیه 16سوره اسرا آمده است.: «و ما چون اهل دیاری را بخواهیم به کیفر گناه هلاک سازیم، پیشوایان و متنعمان آن شهر را امر کنیم (به طاعت، لیکن) آنها راه فسق در آن دیار پیش گیرند (و مردم هم به راه آنها روند) پس آنجا تنبیه و عقاب لزوم خواهد یافت، آنگاه همه را هلاک میسازیم». اگر اسراف اشاره به زیادهروی در یک مورد معین از مخارج زندگی است، اتراف اشاره به زیادهروی در تنظیم سطح زندگی و گذشت از حد مورد قبول زندگی اجتماعی است. ارسال به دوستان
قمار بیپایان مصرف!
یونس مولایی: آیا مصرفگرایی را میتوان پدیدهای مذموم دانست؟ پاسخ این سوال تا حد زیادی تاثیر پذیرفته از نگاه ارزشی حاکم بر پاسخگوی آن است. فرهنگ مصرفی سرمایهداری به شکلی نسبی مصرفگرایی را تایید میکند و حتی آن را به عنوان عاملی محرک در رشد یک اقتصاد لحاظ کرده و برایش نقشی مکمل با تولید قائل است اما آنها که مصرفگرایی را محکوم میکنند روی محکومیتشان به چه سمتی است؟ به عبارت سادهتر آیا محکومیت مصرفگرایی به عنوان یک توصیه اخلاقی و در چارچوب تایید زهد فردی برای کمالات معنوی انسان شکل گرفته است؟ ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|