|
آیتالله جنتی:
حساب معترضان را باید از اشرار جدا کرد
آشوبها نتیجه طراحی قبلی دشمن بود
دبیر شورای نگهبان با اشاره به ناآرامیهای اخیر گفت: حمایت مقامات آمریکایی، خاندان منحوس پهلوی و منافقین جنایتکار از آشوبها و شدت و گستره خشونت و تخریب انجامشده توسط اشرار، نشان میدهد دشمن از قبل، طراحی چنین اقدامی را کرده بود. به گزارش«وطن امروز» به نقل از پایگاه اطلاعرسانی شورای نگهبان، آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان صبح دیروز (چهارشنبه، ۲۹ آبان ۱۳۹۸) در جلسه این شورا به حوادث اخیر در کشور اشاره کرد و گفت: جلب نظر مردم و اقناع آنها و حمایت نخبگان، مقدمه اجرای طرح افزایش قیمت بنزین بود که مغفول واقع شد. وی افزود: مسؤولان باید برای چنین جراحی مهمی از مدتها پیش اذهان و افکار عمومی را آماده میکردند و از فواید چنین طرحی همچون واریز بسته حمایتی که برای خود مردم مفید بود، سخن میگفتند و در مقابل به مضرات ارزانی بنزین همچون قاچاق گسترده سوخت اشاره میکردند که متأسفانه این اقدام بهخوبی انجام نشد. دبیر شورای نگهبان با اشاره به نگرانی مردم از اجرای این طرح، حساب معترضان را از اشرار جدا دانست و افزود: همه آنهایی که اعتراض کردند و به خیابانها آمدند از اشرار نبودند و دغدغههای مردم باید درک شود؛ اکنون هم گرانی وجود دارد و اگر بخواهد این طرح، فشار جدیدی به اقشار ضعیف وارد کند، صحیح نیست. وی در ادامه به تخریب اموال عمومی اشاره و تأکید کرد: ناامنی و آشوب خواست مردم نیست؛ غارت اموال و آتشزدن خانهها و مغازهها کار مردم نیست؛ حمله با اسلحه و چاقو به مردم و مأموران انتظامی کار مردم نیست؛ مختل کردن رفتوآمد و ایجاد راهبندان کار مردم نیست؛ نیروی انتظامی از امنیت و آرامش مردم در برابر اشرار دفاع کند. آیتالله جنتی تصریح کرد: حمایت مقامات آمریکایی، خاندان منحوس پهلوی و منافقین جنایتکار از آشوبها و شدت و گستره خشونت و تخریب انجامشده توسط اشرار، نشان میدهد دشمن از قبل، طراحی چنین اقدامی را کرده بود اما مترصد بستری بود که روی آن، خباثتهای خود را اجرایی کند و از فرصت پیشآمده- اعتراض به گرانی بنزین- استفاده کرد، البته با هوشیاری مردم صف معترضان از آشوبگران طی چند روز جدا شد و دشمن ناکام ماند. وی به راهپیمایی خودجوش روزهای اخیر در نقاط مختلف کشور همچون تبریز، زنجان و شهرکرد و اعلام برائت مردم از آشوبها اشاره کرد و گفت: این راهپیماییها نشان داد مردم انقلاب و نظام اسلامی و رهبری را دوست دارند و نمیخواهند دشمن از اعتراضات و مطالبات آنها سوءاستفاده کند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از تلاش برخی نمایندگان و مدیران شهری برای افزایش سهمیه بنزین حمل و نقل عمومی گزارش میدهد
احتمال تغییر سهمیه خودروهای عمومی
اسدالله خسروی*:
برخی نمایندگان مجلس تصمیم گرفتند طرح بنزینی دولت را اصلاح کنند و برای گروههایی مانند تاکسیرانان سهمیه اضافی سوخت تعیین کنند. رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطن امروز»، به افزایش نرخ کرایه خودروهای شخصی مسافربر و هجوم مردم به استفاده از تاکسیها و ناوگان حملونقل عمومی، در پی افزایش قیمت بنزین اشاره کرد و گفت: سرویسدهی تاکسیهای شهری جوابگوی خیل عظیم مسافران نیست، بنابراین تصمیمگیری برای جلوگیری از افزایش نرخ کرایه خودروهای شخصی و نیز ایجاد راهکارهای کارشناسانه برای حل مشکلات ناشی از افزایش قیمت بنزین، هفته آینده در کمیسیونهای تخصصی مجلس مطرح میشود و مورد بازبینی و بررسی قرار میگیرد. محمدرضا رضاییکوچی با بیان اینکه بخش عمدهای از جابهجایی مسافران توسط خودروهای شخصی انجام میشود که سهمیهای برای سوخت آنها در نظر گرفته نشده است، گفت: هر چند خودروهای شخصی باید تحت پوشش اتحادیه تاکسیرانی درآیند اما طرح افزایش قیمت بنزین طوری اجرا شده که توجهی به تبعات آن نشده است. این در حالی است که قبل از عملیاتی شدن چنین طرح گستردهای، دولت باید عواقب آن را در نظر میگرفت تا اکنون مشکلات موجود ناشی از چنین طرح ضربالاجلی، مردم و فعالان حوزه حملونقل را درگیر نمیکرد.
وی با تاکید بر اینکه طرح افزایش قیمت بنزین باید قبل از اجرا، در کمیسیونهای تخصصی مجلس و نیز میزگردهای مشورتی با حضور کارشناسان مورد بررسی دقیق و چکشکاری قرار میگرفت، گفت: زوایای اجرای چنین طرحی نشاندهنده آن است که در این طرح هیچ توجهی به بحث ظرفیت ناوگان حملونقل عمومی، اثرات افزایش قیمت کرایهها توسط خودروهای شخصی و در نهایت چگونگی میزان سهمیهبندی بنزین تاکسیها که به رضایت آنها منجر شود، نشده است.
رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی به ارسال نامهای به وزیر کشور و وزیر راه برای حضور در مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و گفت: هدف از دعوت وزرای کشور و راه به مجلس، پیدا کردن راهکار و راهحلهای لازم برای حمایت از فعالان حملونقل شهری و در صورت امکان تغییراتی در جزئیات طرح افزایش قیمت بنزین و نحوه سهمیهبندی، طوری که در اجرا به محدودیت فعالیت تاکسیداران و افزایش نرخ کرایهها، منجر نشود، است، البته دولت به ما تعهد داده است افزایش قیمتی در بخش حملونقل ندارد. اکنون که قیمت بنزین برخلاف وعده دولت افزایش یافته شکی نیست که تبعات چنین تصمیم عجولانهای به افزایش نرخ کرایهها میانجامد، چرا که این طرح بدون توجه به زوایا و عواقب آن شکل اجرایی به خود گرفته است.
وی افزود: دولت بدون مقدمه با اجرای طرح افزایش قیمت بنزین کار ضربتی را انجام داد. غافل از اینکه اجرای چنین طرحی نیازمند کار کارشناسی دقیق است.
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با «وطن امروز» درباره تبعات افزایش قیمت بنزین و بروز مشکلاتی چون کمبود تاکسی و افزایش نرخ کرایه خودروهای مسافربر شخصی، گفت: مجلس آماده است دولت را در رفع مشکلاتی نظیر افزایش قیمت کرایهها و نیز نارضایتی فعالان حوزه حملونقل همراهی کند.
محمد محمودیشاهنشین با بیان اینکه طرح افزایش قیمت بنزین نواقصی دارد که باید حل شود، گفت: این طرح ضعفهای فراوانی دارد که باید در کمیسیونهای تخصصی مجلس با حضور دستگاههای مرتبط مورد بازبینی و بررسی مجدد قرار گیرد، چرا که امرار معاش بخش عمدهای از خانوارها از طریق حملونقل انجام میشود.
وی با اشاره به فعالیت خودروهای شخصی که سهمیه سوخت ندارد اما در امر حملونقل مسافر دخیل هستند، افزود: چنانچه فکری به حال آنها نشود، قیمت کرایهها با توجه به محدودیت ناوگان تاکسیرانی کشور خواهناخواه افزایش مییابد که این روند به زیان شهروندان خواهد شد. حال در چنین شرایطی فعالان حملونقل مسافر و بار درونشهری باید شناسایی شوند تا برای آنها تسهیلاتی در نظر گرفته شود، البته این تسهیلات باید از محل فروش آزاد بنزین حاصل و به آنها داده شود. وی با بیان اینکه دولت برای حل مشکلات اجرای طرح افزایش قیمت بنزین باید به مجلس طرح ارائه دهد، گفت: قرار است دوشنبه هفته آینده مجلس برای رفع مشکلات ناشی از افزایش قیمت سوخت تصمیمگیری کند تا فعالان حوزه حملونقل و مردم در خلال اجرای این طرح با مشکل خاصی مواجه نشوند.
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: چنانچه دولت برای رفع عیوب طرح افزایش قیمت بنزین به مجلس لایحه ارائه نکند، مجلس شورای اسلامی برای اصلاح این طرح مجبور به ارائه طرح خواهد شد.
* آمادهسازی طرح پیشنهادی شهرداری برای تغییر سهمیهبندی بنزین تاکسیها
مدیرعامل سازمان نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران از آمادهسازی طرح پیشنهادی شهرداری برای تغییر سهمیهبندی بنزین تاکسیها خبر داد.«علیرضا قنادان» درباره سهمیه بنزین درنظر گرفته شده برای تاکسیهای شهر تهران گفت: بعد از اعلام سهمیهبندی بنزین به نظر میرسید نواقصی در طرح وجود دارد؛ نقص اول مربوط به کم بودن سهمیه خودروهای دوگانهسوز بود، چرا که تعداد زیادی از خودروها در تهران دوگانهسوز هستند و بلافاصله پس از صحبت با وزارت کشور سهمیه به 250 لیتر افزایش یافت.
او ادامه داد: همچنین سهمیه خودروهای ون نیز به 600 لیتر افزایش یافت و برای سرویسهای مدارسی که در سامانه سپند ثبتنام کرده بودند نیز سهمیهای در نظر گرفته شد که پیش از این منظور نشده بود. قنادان اظهار داشت: در تهران در نظر گرفتن سهمیه ثابت از نظر عدالت و وقوع برخی سوءاستفادههای احتمالی مناسب نیست. در نتیجه در حال آمادهسازی طرح پیشنهادی در شهرداری تهران هستیم که براساس آن پرداخت سهمیه تاکسیها به جای آنکه برمبنای مقدار ثابت محاسبه شود، براساس میزان پیمایش واقعی و تردد خودروها باشد.
مدیرعامل سازمان نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران افزود: در برخی خطوط شهری سهمیه بنزین 250 لیتری کم است، در عین حال کاربریها و تاکسیهایی داریم که حتی ممکن است 250 لیتر برای آنها مازاد باشد. قنادان تاکید کرد: این آمادگی را داریم که در تهران به صورت پایلوت زیرساختها را آماده و پیمایش روزانه تاکسیها را بررسی و براساس این پیمایش به آنها سهمیه بنزین پرداخت کنیم. او همچنین درباره کمبود تاکسی در روزهای بارانی اخیر به ایلنا گفت: در بسیاری از خطوطی که تامین خودرو با چالش روبهرو بود، مشکل خاصی رخ نداد و در برخی خطوط سطح سرویسدهی از روزهای معمولی بالاتر رفت اما ناگهان حجم زیادی برف بارید و بسیاری از خیابانها بسته شد.
***
[لزوم ساماندهی سهمیه بنزین مسافربران شخصی]
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با اشاره به فعالیت مسافربران شخصی که خارج از سیستم تاکسیرانی و تاکسیهای اینترنتی در بسیاری از شهرستانها فعالیت میکنند، بر لزوم ساماندهی این قشر و اختصاص سهمیه به آنها تأکید کرد. محمدمهدی مفتح در گفتوگو با خانه ملت، درباره مسائل و مشکلات ایجاد شده برای مسافربران شخصی پس از سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین، عنوان کرد: با توجه به اینکه بخشی از مسافربران شخصی خارج از سیستم تاکسیرانی و تاکسیهای اینترنتی فعالیت میکنند، سهمیهای دریافت نمیکنند، بنابراین باید تدبیری برای این دسته از رانندگان اندیشیده شود. وی افزود: بسیاری از شهرستانها تحت پوشش تاکسیهای اینترنتی نیستند که از طریق اسنپ و تپسی سهمیه دریافت کنند لذا اغلب بازنشستگان یا جوانان تحصیلکرده جویایکار با تهیه خودرویی اقدام به مسافربری کرده و از این طریق امرار و معاش میکنند. این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: طی روزهای اخیر پس از سهمیهبندی مراجعات بسیاری از سوی مسافربران شخصی که سهمیهای برای آنان در نظر گرفته نشده است، داشتهام که گلایههای بسیاری داشتهاند. عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات در مجلس اضافه کرد: دولت باید برای حل مشکل این قشر هر چه سریعتر تدبیری اساسی کند و این مسافربران شخصی را که حتی در آژانسهای مسافرتی، تاکسیرانی و تاکسیهای اینترنتی نیستند از طریق فرمانداریها و تاکسیرانی شناسایی کند و به آنها سهمیه ویژه اختصاص دهد.
خبرنگار*
ارسال به دوستان
پرونده «وطنامروز» درباره الزامات اجرایی بیانات رهبر انقلاب در دیدار تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی
تدبیر اقتصاد ملی
* تدوین هرچه زودتر «سند توسعه بخش تعاون» کشور برای مشارکت مردم در اقتصاد، پس از 7 سال بیتوجهی به مفاد اصل 44 قانون اساسی
* نظارت بیشتر بر موارد تخصیص برداشتها از صندوق توسعه ملی بویژه نحوه تخصیص اعتبارات مربوط به طرحهای اشتغالزایی
* ضرورت بازنگری در قوانین با رویکرد اولویت تولید بویژه اصلاح لایحه تجارت با مشارکت فعالان اقتصادی و عرصه کسب و کار و نیز حذف مفاد تفسیرپذیر
* تحلیل مواضع اخیر رهبر انقلاب در هدایت اعتماد مردم و صاحبان سرمایه در جهت بهبود وضعیت مدیریت اجرایی کشور
صیانت ولایت از نهاد دولت
گروه اقتصادی: فعالان اقتصادی شامگاه سهشنبه دیداری با رهبر حکیم انقلاب داشتند که در آن بیانات بسیار مهمی از جانب ایشان و حضار مطرح شد. اهم بیانات رهبری مربوط به توجه ویژه به بخش تعاون، نحوه رفتار دولتمردان با صندوق توسعه ملی، قوانین دست و پا گیر حوزه تولید و بازرگانی، عدم نگاه به بیرون و مشکلات بانکی و گمرکی بود. «وطن امروز» سعی کرده با همفکری فعالان مرتبط با حوزههایی که درباره آن بخشها صحبت شده، به بررسی هر کدام از آنها بپردازد.
شاید بتوان گفت اصلیترین بخش اظهارات مقام معظم رهبری مربوط به نگاه به بیرون در بخش اقتصاد است. ایشان با بیان اینکه دور زدن تحریمها به عنوان یک تاکتیک خیلی خوب است، گفتند: «راهکار و راهبرد اساسی را باید بر مصونسازی کشور از آسیبهای تحریمها متمرکز کرد». این اظهارات را میتوان ناظر بر سیاست اصلی دولت تدبیر و امید یعنی متصل کردن اقتصاد به سیاست دید؛ دولتی که نزدیک 7 سال است اقتصاد کشور را به بهانه ارتباط با خارجیها متوقف کرده و هیچ برنامهای برای اصلاح امور ندارد. ایشان حتی برای اینکه بیاناتشان را دقیقا متوجه دولت کنند، فرمودند: «در این سالها بیان مسائلی از قبیل اینکه «ببینیم 6 ماه دیگر چه میشود» یا «برجام چه میشود» و حالا نیز «به امید ابتکار رئیسجمهور فرانسه ماندن»، هیچ مشکلی را حل نکرده و نخواهد کرد و این نگاه باید کنار گذاشته شود». دولت یازدهم با وعده چرخیدن چرخ تولید و چرخ سانتریفیوژها روی کار آمد اما اولویت اصلی خود را رفع تحریمها و مهار تورم قرار داد اما هیچ استراتژی و برنامهای برای حل معضلات و چالشهای اقتصاد ایران در دستور کار قرار نداد. مسؤولان اقتصادی و مدیران ارشد دولت مدام از ضرورت اصلاح نظام بانکی و نظام مالیاتی صحبت میکردند اما هیچ اقدام عملی برای این دو بخش انجام نشد. دولت استراتژی خود را بر حل مساله تحریم و استفاده از نتایج آن در اقتصاد قرار داد. حسن روحانی دیماه 93 به صراحت گفت: «در کشور ما سالها و دهههاست که اقتصاد به سیاست خارجی و داخلی یارانه میدهد؛ اقتصاد ما تا کی باید به سیاست یارانه بدهد؟ باید یک دهه امتحان کنیم و از سیاست داخلی و خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم تا ببینیم زندگی، معیشت و اشتغال جوانان مردم چگونه خواهد شد». این استراتژی در واقع همان استراتژی حل مشکلات اقتصادی از مسیر سیاست خارجی و رفع تحریمها بود اما ترجمه این استراتژی در اقتصاد داخلی بیعملی عجیب دولت در اغلب بخشها بود. جالب اینجاست که اصلیترین دستاورد سیاست خارجی دولت در اقتصاد، افزایش فروش نفت پس از برجام بود، در حالی که رهبری در جلسه اخیر خود اعلام کردند: «تمام تلاش خود را برای عدم وابستگی به نفت در بودجهریزی داشته باشید». بماند که در 2 سال اخیر فروش نفت در پی امضای برجام هم منتفی شد و به اصطلاح شرکای بینالمللی دولت از خرید نفت ایران خودداری کردند.
***
تعاون؛ قطعه گمشده پازل اقتصاد ایران
یکی از اصلیترین مواردی که در اظهارات اخیر رهبر معظم انقلاب جلب توجه میکند تاکید ویژه ایشان به موضوع «تعاون» است. آیتالله خامنهای در اینباره اظهار داشتند: «بخش تعاونی در اقتصاد کشور پدیده مطلوبی است. در تعاونیها با سرمایههای اندک میتوان اشتغال فراوانی ایجاد کرد که اگر این اشتغالهای ایجادشده بهصورت شبکهای به یکدیگر متصل شوند، برکات زیادی برای اقتصاد کشور به وجود خواهد آمد و وزیر تعاون باید موضوع تعاونیها را با جدیت دنبال کند». پس از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود تاکید شعارهای انقلاب مبنی بر اقتصاد تعاونمحور و مشارکت عمومی اما به این مهم اقتصادی توجهی نشد. حتی در برنامه پنجم توسعه سهم تعاون در اقتصاد 25 درصد قید شده بود که تاکنون این موضوع محقق نشده است. نکته قابل توجه درباره عدم پاگرفتن قدرت تعاون در اقتصاد کشور تدوین و حتی اجرا نشدن قوانین این موضوع توسط دستگاههای دولتی است. هماکنون میتوان گفت 90 درصد قوانین بخش تعاون اجرایی نشده یا آییننامههای اجرایی آن تدوین نشده است.
* سند توسعه تعاون ایجاد شود
در اینباره عضو هیاترئیسه و دبیرکل اتاق تعاون ایران در گفتوگو با «وطن امروز»، اظهار داشت: پس از ایراد سخنرانی توسط رئیس اتاق تعاون در محضر رهبری، ایشان صحبتهای آقای عبداللهی را تایید و به نقش بزرگ تعاونیها در اقتصاد تاکید کردند. ماشاالله عظیمی اظهار داشت: «آیتالله خامنهای گفتند هم تعاونی را قبول دارم و هم به آن اعتقاد دارم» در بخشی دیگر گفتند: «ما کار جهادی را مترادف کار تعاونی میدانیم» این دید ایشان بسیار امیدوارکننده است و بارقههای امید را در دل ما ایجاد کردند. عظیمی درباره مشکلات موجود در مسیر حرکت کشور به سمت تعاون، گفت: عدم اجرای قوانین و ضعف باور تعاون در بین کارگزاران از اصلیترین این موارد است. وی افزود: در حال حاضر سند توسعه و اصل 44 روی زمین مانده است. باید توجه داشت بخش تعاون احتیاج به موارد نرمافزاری دارد مانند قوانین که هنوز اجرایی نشده است. بخش دیگر آن سختافزاری است و به مردم برمیگردد که محقق شده است. دبیرکل اتاق تعاون کشور با بیان اینکه در حال حاضر سند توسعه بخش تعاون سالهاست توسط دولت در بلاتکلیفی است، اظهار داشت: بر اساس بند «الف» ماده 9 سیاستهای اصل 44 مقرر شده سند توسعه بخش تعاون توسط وزارتخانههای تعاون، اقتصاد و صمت و اتاق تعاون ایران و سازمان برنامه و بانک مرکزی تهیه و به دولت تقدیم شود. این سند جزو لاینفک قانون است. هرچه قرار است تعاونی شود در این قانون دیده شده اما مصوبه هیات وزیران اجرایی نمیشود، 7 سال است که اجرایی نمیشود. وی با بیان اینکه نمیخواهیم فرمایشات آقا را که نقطه کانونی آن همکاری و تعاون است به مرکز اختلاف تبدیل کنیم اما باید این موضوعات مطرح شود تا در نهایت شاهد اصلاحات باشیم، اظهار داشت: در این سند سهم بازار پول و سهم بازار سرمایه بخش تعاون و سهم وامهای قرضالحسنه قید شده است. عظیمی گفت: تقاضای زیادی نداریم، مسأله ما این است چرا وقتی دولت عوض شد دیگر مصوبات اجرا نمیشود؟ عظیمی در پایان اظهار داشت: باید مقررات زائد برطرف شود و اقتصاد با مردم پیوند بخورد تا درونزایی افزایش پیدا کند که این اتفاق رخ نمیدهد مگر با تعاون.
***
انحراف در مصارف صندوق توسعه ملی
رهبر انقلاب در بخشی از صحبتهایشان هدف از تشکیل صندوق توسعه ملی را خارج کردن هرساله بخشی از درآمد نفتی از اختیار دستگاههای دولتی برشمردند و گفتند: «از گذشته تا حال، همه دولتها وقتی دچار مشکل میشوند، با اصرار و التماس از بنده مجوز برداشت از صندوق درخواست میکنند و بر اثر این روند، صندوق توسعه متأسفانه کماثر شده است». ایشان در گذشته هم مخالفت خود را برای برداشت از صندوق توسعه ملی اعلام کرده بودند. نگاهی به گذشته عملکرد صندوق توسعه و رفتار دولت و مجلس با این صندوق مشخص میکند که گلایه رهبر انقلاب به حق است.
*صندوق ثروت ملی
صندوق توسعه ملی، پس از تجربه ناموفق حساب ذخیره ارزی، بر اساس ماده ۸۴ قانون برنامه پنجم توسعه با هدف تبدیل بخشی از عواید ناشی از فروش نفت و گاز و میعانات گازی و فرآوردههای نفتی به ثروتهای ماندگار، مولد و سرمایههای زاینده اقتصادی و نیز حفظ سهم نسلهای آینده از منابع نفت و گاز و فرآوردههای نفتی تأسیس شد. رفتهرفته اما عملکرد دولت و مجلس در ادوار مختلف نشان داد که نگاه به صندوق توسعه ملی شبیه به قلکی پر سکه است که هنگام بیپولی باید آن را شکست.
*قلک دولت
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی عملکرد صندوق توسعه ملی از ابتدای تأسیس تا پایان سال ۱۳۹۷ را بررسی کرده است. بررسیهای این نهاد پژوهشی حکایت از آن دارد که تاکنون بیش از ۴۱ درصد کل تسهیلات ارزی مسدودشده توسط صندوق، خارج از چارچوب اساسنامه صندوق و در قالب مصوبات بودجهای و غیربودجهای هزینه شده است. آلبرت بغزیان، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در اینباره که آیا این موضوع، صندوق توسعه را به یک ابزار ناکارآمد تبدیل کرده، گفت: به نظر میرسد صندوق توسعه به سرنوشت حساب ذخیره ارزی دچار شده باشد.
وی در ادامه توضیح داد: حساب ذخیره ارزی برای هزینههای غیر پیشبینی شده ایجاد شد، به این صورت که مازاد درآمدها در آنجا ذخیره و در زمانهای لازم و کمبود درآمد نفت از آنها استفاده شود. یعنی این منابع در اختیار دولت بود اما با ایجاد این صندوق قرار بود درصدی از درآمد نفت در این صندوق ذخیره و بهصورت تسهیلات به بخش خصوصی پرداخت شود تا صرف ساخت و تکمیل پروژههای زیرساختی کشور شده و در نهایت از آنها باز پس گرفته شود. یعنی طبق اساسنامه قرار نبوده این صندوق بهمثابه یک حساب پسانداز عمل کند و دولت منابع آن را هزینه کند. از همین رو، برای این صندوق هیأت امنا، مصارف مشخص و نظارت مشخص در نظر گرفته شد.
*دستبرد به صندوق برای کسری بودجه
بازگشت مجدد تحریمهای نفتی و کاهش میزان صادرات نفت، دولت را با کسری بودجه مواجه کرد. طبق قانون بودجه سال ۹۸، دولت باید کشور را با حدود ۴۴۸ هزار میلیارد تومان اداره کند. حدود ۱۵۰ هزار میلیارد از این مقدار از طریق فروش نفت خام تامین میشود. با توجه به تشدید تحریمهای نفتی، دولت نمیتواند روی فروش نفت حساب باز کند. دولت برای جبران این کسری بودجه در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا پیشنهادهایی را مطرح کرد که یکی از آنها برداشت ۴۵ هزار میلیارد تومان از حساب مخصوص نزد صندوق توسعه ملی بود. دولت بدون در نظر گرفتن اینکه صندوق توسعه ملی یک صندوق بیننسلی است به آن به چشم منبعی برای حل مشکل کسری بودجه جاری نگاه میکند.
* مشت نمونه خروار
بررسی طرحهایی که منابع صندوق توسعه ملی به آنها اختصاص یافته نشان میدهد برخی از آنها فاقد پشتوانه کارشناسی بوده و با فشار دولت و نمایندگان مجلس مطرح میشدند. یکی از این طرحها «طرح اصلاح قانون حمایت از تولید و اشتغال پایدار در مناطق روستایی و عشایری» است که سال 95 در مجلس مطرح و با توجه به نزدیکی انتخابات ریاستجمهوری با همراهی دولت مواجه شد. هدف از این طرح برداشت یکونیم میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای رونق اشتغال در مناطق روستایی و عشایری بود. بهرغم مخالفت کارشناسان و مراکز پژوهشی، این طرح در مجلس تصویب شد و با پافشاری، اذن برداشت از منابع صندوق توسعه ملی هم از مقام معظم رهبری گرفته شد. به گفته محمدرضا کاتب، نماینده مردم گرمسار با توجه به تجربه شکست خورده برداشت از صندوق توسعه ملی به بهانه طرح ضربتی اشتغال در سال 78، مقام معظم رهبری مخالف برداشت از صندوق توسعه ملی بودند و به همین جهت مدتها این قانون در مجلس به تعویق افتاد تا در نهایت شخص دکتر لاریجانی با رهبری صحبت کردند و رضایت ایشان برای برداشت از صندوق را گرفتند.
حالا 2 سال پس از اجرای این طرح مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که در تاریخ 12 آبان منتشر شد به بررسی و آسیبشناسی این طرح پرداخت. در این گزارش آمده است: «ارزیابی عملکرد اجرای قانون حمایت از تولید و اشتغال پایدار در مناطق روستایی و عشایری نشان میدهد این قانون چه در فرآیند اجرا و چه در اثربخشی دارای انحرافاتی بوده است». وی ادامه میدهد: «سیاستهای اشتغالزایی و افزایش تسهیلات بانکی نتوانستهاند موضوع اشتغال را مدیریت کنند و حتی بعضا نتایجی مانند افزایش نقدینگی در جامعه و رشد تورم، بدهکارتر شدن روستاییان و عشایر به نظام بانکی و... داشتهاند».
بخشی از گزارش مرکز پژوهشها به انحراف منابع اشاره میکند و میگوید: ارزش تسهیلات طرحهای پرداخت شده به تفکیک نوع تقاضا نشان میدهد 81درصد تسهیلات به متقاضیان حقیقی و 19 درصد به متقاضیان حقوقی پرداخت شده است. همچنین 87 درصد اشتغال پیشبینی شده مربوط به متقاضیان حقیقی و 13 درصد مربوط به متقاضیان حقوقی بوده است. این نشان میدهد اشخاص حقوقی از جمله شرکتهای تعاونی، سهامی زراعی، کشت و صنعت و... که میتوانستند اعتبارات اعطایی را در قالب زنجیره ارزش و در بین روستاییان و عشایر تحت پوشش سازماندهی کنند، سهم قابل ذکری از تسهیلات مذکور نداشتهاند.
بررسی اندازه و مقیاس طرحها به لحاظ میزان تسهیلات و میانگین اشتغال آنها نشان میدهد بیش از 97 درصد طرحها در زمره طرحهای زیر 500 میلیون تومان بوده است، البته این موضوع به واسطه ماهیت طرحهای روستایی و سنتی بودن اقتصاد روستا امری عادی است. ضمن اینکه حدود 20 درصد از منابع قانون در اختیار نهادهای حمایتی قرار گرفته که سقف وام آنها 50 میلیون تومان به ازای هر متقاضی است. این موضوع عملا منجر به سوقدهی حداقل یکچهارم از منابع (علاوه بر بخشی از متقاضیان عادی) به طرحهای خرد و خوداشتغالی خواهد شد که معمولا این طرحها با توجه به رویکرد نادرست بسیاری از نهادهای مذکور از پایداری بالایی برخوردار نیستند و عملا با هدایت این منابع به متقاضیان یادشده، هدف قانون در دستیابی به اشتغال پایدار را متزلزل میکند. جدول زیر نشان میدهد طرحهای بیشتر از 500 میلیون تومان با سهمی کمتر از 5/2 درصد از کل طرحها نزدیک به 42 درصد از منابع را به خود اختصاص دادهاند و حدود 18 درصد از اشتغال پیشبینیشده را دربر میگیرند. این موضوع در شرایطی که بافت اقتصاد روستایی و عشایری کشور، عمدتاً از جنس بنگاههای خرد، کوچک و متوسط است، مورد تأمل جدی است و باید دستگاههای نظارتی بررسی ویژهای بر عملکرد طرحهای بالای 500 میلیون تومان در اشتغالزایی پایدار برای روستاییان و عشایر داشته باشند، بویژه اینکه به تنهایی 44 درصد منابع را تاکنون به خود اختصاص دادهاند. همچنین طرحهای کمتر از 250 میلیون تومان که حدود 95 درصد از کل طرحها را شامل میشوند، 47 درصد از منابع را گرفته و 72 درصد از اشتغال را دربردارند.
دستهبندی طرحهای پرداختشده به تفکیک طرح، اشتغال و منبع
***
لایحه تجارت بلای جان تولیدکنندگان
اصلیترین ایرادات رهبری در بخش تولید مربوط به قوانین و دستورالعملهاست. رهبری در اینباره گفتند: «قوانین و دستورالعملهای مزاحم- که این مربوط به مجلس است- باید نسخ شود و با مقررات تسهیلکننده جایگزین شود. در برخی از قوانین، این اتفاق افتاده؛ یعنی قوانین را تغییر دادهاند به نفع تولید، لکن اجرایی نشده. قوانین خوبی گذاشته شده، بعضیهایش قانونگذاری شده، [لکن] اجرایی نشده، باید اجرایی شود».
برای درک هرچه بیشتر مصائب پیشروی کارآفرینان و تولیدکنندگان که بسیار مورد تاکید مقام معظم رهبری بود، سراغ «علیرضا نبی» کارآفرین نمونه کشور رفتیم که از زبان او مشکلات این حوزه را بشنویم.
این کارآفرین نمونه و دبیرکل انجمن دارندگان نشان استاندارد در گفتوگو با «وطن امروز»، با بیان اینکه یکی از اصلیترین مشکلات پیش روی تولیدکنندگان که میتوان با هوشیاری از آن جلوگیری کرد، قانون تجارت است، گفت: توقع من این نبود که در عرض 2 ساعت 109 ماده تخصصی را نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصویب کنند، آن هم در شرایطی که لایحه تجارت سالها معطل مانده بود. وی با اشاره به نیت مجلس از تصویب این لایحه گفت: من با کمال تأسف عرض میکنم کاری که شد اصلاح قانون تجارت نبود، بلکه پر کردن رزومه در آخرین ماههای تصدی نمایندگان محترم قوه مقننه بود. این لایحه برای فعالان حوزه اقتصاد و تجارت تصویب نشد، بلکه برای رزومهسازی این عزیزان تغییر پیدا کرد.
وی افزود: توقع من بهعنوان کارآفرین و فعال اقتصادی این است که دقت نظر بیشتری شده و با دپارتمان بخش خصوصی یعنی اتاق بازرگانی و تشکلهای مختلف مشورت شود. نبی گفت: متأسفانه ما میبینیم که مشورتی با اتاق بازرگانی در این زمینه انجام نشده است. خیلی جالب است که دوستان اتاق بازرگانی میگویند فقط یک فرصت 3 روزه برای اظهار نظر راجع به 1261 ماده به اتاق دادهاند.
نبی پس از بیان انتقادات خود نسبت به نحوه تصویب و مشورت نگرفتن تدوینکنندگان از فعالان اقتصادی، درباره کلیات لایحه جدید تجارت هم گفت: کلیات این تغییرات به نفع اقتصاد ایران نیست. من هم جزو لاینفک اقتصاد همین کشور هستم. اگر جایی 2 امتیاز به تجارت و اقتصاد داده شده، در جای دیگر 20 تا امتیاز از آن گرفته شده است. به صورت کلی عرض من این است؛ درست در موقعیتی که جهان به سمت رشد، تعالی، پیشرفت و توسعه حرکت میکند، این لایحه یک پسرفت است و من به عنوان یک فعال اقتصادی از تصویب لایحه تجارت متاسفم. وی با خبر دادن از ارسال نامهای رسمی به مجلس درباره لایحه تجارت گفت: ما موارد مختلفی بویژه تفسیرپذیری این قانون و عجولانه مصوب شدن آن را در نامهای به مجلس و کمیسیون اقتصادی اعلام کردیم و متذکر شدیم لایحه تجارت نمیتواند مشکل فعالان عرصه اقتصاد و کسب و کار را حل کند. دبیرکل انجمن دارندگان نشان استاندارد با اشاره به رایزنی اولیه با یکی از اعضای شورای نگهبان درباره لایحه تجارت، گفت: من قطعاً فکر میکنم شورای نگهبان از این لایحه اشکالات زیادی خواهد گرفت. من با آقای دهقان که عضو حقوقدان شورای نگهبان هست پیامی رد و بدل کردم و پس از عرض نظراتمان، ایشان اذعان داشتند احتمالاً شورای نگهبان هم اشکالات زیادی به این قانون خواهد گرفت و مجدد به صحن علنی بازمیگردد.
******
صیانت ولایت از نهاد دولت
یونس مولایی: نارضایتی اجتماعی نسبت به افزایش یکباره نرخ سوخت آن هم در روزهایی که بخش قابل توجهی از مردم روزگار سخت معیشتی را پشت سر میگذارند باعث شد تا واکنشهای تندی نسبت به این تصمیم صورت گیرد. در این میان ورود رهبر انقلاب و حمایت از تصمیم اتخاذ شده بهرغم آنکه کمک زیادی به تثبیت فضای عمومی و آرامش نسبی جامعه کرد اما این سوال را ایجاد کرد که دلیل چنین حمایتی آن هم در زمانی که همه نیروهای فعال قدرت حتی دولت بهعنوان متولی این طرح به دنبال مسؤولیتزدایی از خود مقابل این تصمیم بودند، چیست؟
جواب این سوال را شاید بتوان با نگاهی کوتاه به وضعیت این روزهای دولت و بیبرنامگی آن در مواجهه با هزینهها داد اما قطعا دست یافتن به جواب کامل بدون نگاهی جامع به مشی رفتاری رهبر انقلاب در مواجهه با همه دولتهایی که در زمان رهبری ایشان به قدرت دست یافتند، امکانپذیر نیست؛ مواجههای که گویای یک اصل تخطیناپذیر بهعنوان تقبل هزینههای کوتاهمدت برای رشد بلندمدت «نهاد دولت» بهعنوان سمبل نهایی قدرت اجرایی و منتخب مردم است؛ تلاشی که شاید بتوان آن را همراهی با روزهای سخت دولتها برای حفظ حیثیت سیاسی این نهاد دانست.
***
نهادسازی سیاسی یک بحران تاریخی
شاید از جهات متعدد عدم بلوغ «نهادسازی سیاسی» را بتوان از مهمترین مشکلات سپهر سیاسی ایران در دوره معاصر دانست، به عبارت سادهتر از زمانی که اجماعی نسبی مبنی بر ناکارآمدی سیستم توزیع قدرت در فضای سیاسی ایران شکل گرفت و به تبع آن جرقههایی همچون «انقلاب مشروطه» زده شد همواره این نقص سیاسی وجود داشته که عمده نهادسازیهای صورت گرفته بدون طی کردن پروسه تاریخی و به شکلی خلقالساعه بوده است. «پارلمان»، «دولت ملی»، «احزاب سیاسی» و... در مدت زمانی کوتاه و با ارادهای آنی شکل گرفتند اما هیچگاه به شکل مطلوب خود بالغ نشدند. تاریخ ایران سرشار از تحزب مقطعی، پارلمانهای ضعیف و دولتهای از هم گسیخته بوده است. بهعنوان مثال، پایهگذاران دولت مدرن در ایران خود بیش از هر دوره دیگری سعی بر «شخصیسازی» قدرت و تضعیف «نهادی» آن داشتند.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 و تاسیس نظام جمهوری اسلامی در سال 58 نیز مباحث مربوط به «نهاد» قدرت همواره از مهمترین مسائل جاری ماند که ابهامی نسبی پیرامون کارویژههای نهادی مولد بخش عمدهای از مشکلات ساختاری شد. به گونهای که عمده نهادهای فعال در ساختار قدرت و در راس آنها قوهمجریه که بیشترین قدرت اجرایی را در دست داشته است همواره با استناد به برخی ابهامات موجود در ساختار و نهاد خود سعی بر فرار از پاسخگویی داشته است. مفهوم «حاکمیت دوگانه» که همواره و در زمان قدرتگیری اصلاحطلبان تبدیل به مفهومی جذاب برای فرار از پاسخگویی میشود ایدهای تبلیغاتی مبتنی بر همین چارچوب بوده است و در زمان حاضر دولت مستقر نشان داده هرگاه مطالبات در سایه ناکارآمدی بالا گرفته است آنچه بهعنوان راهکار سیاسی تجویز شده تضعیف نهادی در فضای عمومی برای نیل به اهداف شخصی بوده است.
با این مقدمه، آنچه در آغاز دهه پنجم حکمرانی جمهوری اسلامی باید بهعنوان قاعدهای مهم مورد توجه قرار گیرد پروسه طی شده در راستای تقویت جنبه نهادی ساختار سیاسی است. نوع مواجهه احزاب و فعالان سیاسی با قدرتی که در تلاش برای تسخیر آن هستند گویای این مهم است که مقوله «کارآمدی» سیاسی هنوز بیش از هر زمان دیگر نه در ذیل نهادهای سیاسی که در قالب فاتحان نهادها مورد توجه قرار میگیرد و از همین جهت هرگاه فاتح نهاد قدرت مورد تایید نبوده براحتی تلاش شده است تا خود نهاد مورد هجمه قرار گیرد. تشنجهای ویرانگری همچون اتفاقی که در روزهای پس از انتخابات سال 88 از سوی گروه شکستخورده رخ داد را میتوان در عدم بلوغ فعالان سیاسی نسبت به جایگاه «نهاد» سیاسی فهم و بررسی کرد.
***
رویه رهبری حمایت از جایگاه دولت
شاید یکی از ممیزههای سیاسی مهم در مرام و مشی سیاسی امام(ره) و رهبر معظم انقلاب را بتوان در نوع مواجهه آنان با نهاد قدرت سیاسی جستوجو کرد، به گونهای که بهرغم جایگاه قانونی اولی نسبت به قوهمجریه و تقاضای عمومی از این جایگاه برای ورود به مصادیق خاص اجرایی، قانونگذاری و قضایی، کمتر موردی مشاهده شده است که نهاد ولایت فقیه خود را مقابل نهادی همچون قوهمجریه تعریف یا در کار اجرایی دخالت کند.تلاش برای تقویت سیاسی همه نهادهای سیاسی شکل گرفته در سالهای اخیر را میتوان اصلی ثابت در مرام حکمرانی رهبران انقلاب اسلامی ایران دانست؛ تلاشی که هرچند هنوز نهادهای سیاسی را به نهایتی مطلوب نرسانده اما در برهههای مختلف از اصالت این نهادها بهعنوان حیثیت ساختار قانونی ایران دفاع کرده است. تجربه نوع مواجهه امام(ره) با دولت بنیصدر (که بعدها ایشان عدم موافقتشان از ابتدا با آن دولت را مطرح کردند) نماد و نمودی کامل از اصل دفاع نهادی ایشان از یک دولت منتخب است، به گونهای که به جای تلاش برای گرفتن یک منتخب سیاسی از مردم، با صبری استراتژیک تلاش برای گرفتن مردم از آن منتخب داشتند. در سالهای بعد نیز آیتالله خامنهای در عمده شرایط مشابه حتی بهرغم مخالفت شخصی خود با خیلی از تصمیمات سیاسی در تلاش بودهاند تا حتی در مواقعی نیز از اعتبار شخصی برای تقویت دولتی که در مسیری مخالف مواضع ایشان حرکت میکرده استفاده کنند. دفاع از موجودیت دولت اصلاحات بعد از رای مردم در جریان خرداد 76 و مخالفت با افرادی که خواهان خلع قدرت از منتخب وقت مردم بودهاند را شاید بتوان اولین مصداق روشن در اینباره دانست، مصداقی که 12 سال بعد؛ زمانی که جریان حامی همان دولت در تلاش برای به زیر کشیدن منتخب بعدی ملت بود باز هم با مقاومت رهبری مواجه شد و همانطور که در خطبه مشهور نماز جمعه 29 خرداد 88 نیز مورد تاکید قرار گرفت ایشان کوتاه آمدن مقابل پیشنهاد زمینزدن دولت وقت را بهعنوان یک «بدعت سیاسی» که موجب بیاعتبار شدن پروسه جابهجایی قدرت در همه ادوار میشود محکوم کردند. گذر ایام و روی کارآمدن دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی نیز رهبری را از قاعده تلاششان برای حفظ حیثیت و جایگاه سیاسی نهاد انتخابی دولت دور نکرد تا در مهمترین سیاست دولت که رهبر انقلاب از ابتدا «عدم خوشبینی» خود نسبت به آن و نتایجش را اعلام کرده بودند، باز هم با باز گذاشتن دست دولت فرصت یک تجربه سیاسی جدید را به آنان بدهد. در عمده این مصادیق نهاد ولایت فقیه حتی با قبول کردن هزینههای سیاسی نهادهای رسمی در مقابل فشار عمومی بخشی یا تمام جامعه سعی بر آن داشتند که پروسه نهادسازی بهعنوان قاعدهای تخطیناپذیر برای بلوغ یک نظام سیاسی مورد تعرض قرار نگیرد.
***
بحران اعتبار و کارآمدی دولت روحانی
دولت روحانی با بحران «اعتبار» و «کارآمدی» روبهرو است. بحران اعتبار و کارآمدی دولت اما ریشه در ایده اولیه روحانی در اداره امور کشور دارد. روحانی نخستینبار در یک گفتوگوی تلویزیونی در خردادماه 92 این ایده را مطرح کرد؛ ایده باز کردن گره اقتصادی کشور به وسیله مذاکره و تعامل با غرب. البته تبارشناسی گرایش به غرب برای گرهگشایی مشکلات کشور، اگر مدنظر تاریخ پس از انقلاب باشد به دولتمداری نهضت آزادی در اواخر دهه 50 و نخستین سالهای پیروزی انقلاب بازمیگردد و اگر نگاه تاریخی را به قبل از انقلاب تعمیم دهیم به ایرانیان حیرتزده از سفر فرنگ برگشته زمان مشروطه. اما در این نوشته دنبال بحث تاریخی «غربزدگی» نیستیم، هدف این نوشته بررسی چرایی بحران اعتبار و ناکارآمدی دولت فعلی است. روحانی «بستن با کدخدا» را همزمان محور برنامههایش در سیاست خارجی و سیاست داخلی قرار داد؛ ایدهای که حداقل 6 سال وقت دولت را گرفت اما هیچ عایدی برای دولت او و مردم کشور نداشت. دولتی که برنامهای برای حل مشکلات اقتصادی و افزایش سطح رفاه به غیر از برداشته شدن تحریمها نداشته، حتی به قیمت «سمبلیک کردن» صنعت هستهای کشور، نهتنها نتوانست ترکی بر ساختمان تحریمها ایجاد کند، بلکه تحریمها در آن بهمراتب گستردهتر و سنگینتر از گذشته شد. حاصل به نتیجه نرسیدن تصورات روحانی در سیاست خارجی چیزی جز تلنبار شدن مشکلات اقتصادی در داخل کشور نبود. دولت سیاستورزی اقتصادی را به بهانه حل مشکلات اقتصادی در نتیجه مذاکرات تعطیل کرده بود. سرریز مشکلات اقتصادی مردم، خود را به شکل اعتراضات عمومی و پراکنده در سال 96 و اعتراضات اخیر نشان داد. البته با تغییر جهت اعتراضات به سوی آشوب و اغتشاشات، مردم صف خود را از اغتشاشگران جدا کردند اما پایان ناآرامیهای اخیر به معنای نبود دلخوری و ناراحتی از دولت روحانی و سیاستهای اقتصادی و سیاسی او نبوده و نیست. به بیان دیگر، پابرجا ماندن ناراحتیهای مردم ریشه در وضعیت اقتصادیشان دارد و وضعیت اقتصادی آنان نیز ریشه در نگاه غلط دولت در امیدواری به غرب. در چنین شرایطی عموم مردم کانون «اعتراضات بالقوه»ای هستند که باید برای رضایتمندی آنان و کمرنگ کردن ناراحتیشان تدبیر جدی اندیشه شود. نگاه بدبینانه مردم و بیاعتمادی آنان به دولت در نظرسنجیهای اخیر مشهود است. درصد بسیار پایین میزان محبوبیت دولت و درصد پایین اعتماد به نتیجه سیاستهای اقتصادی دولت نزد مردم نتیجه منطقی شکست ایده روحانی در اداره دولت است. جامعه ایرانی با وضعیت جدیدی در رابطه با دولت مواجه شده است؛ دولت ناکارآمدی که محبوب نیز نیست. دولت ناکارآمد نامحبوب یک خطر بزرگ برای کلیت نظام به حساب میآید.
***
پاسداری از دولت جمهوری اسلامی
بیاعتباری و بیاعتمادی مردم با ناکارآمدی دولت همپوشانی پیدا کرده است. در چنین شرایطی دولت اما دست به اجرای طرحی میزند که اعتبار کارشناسی و زمان اجرای آن زیر سؤال است. اعتراضات گسترده مردم به این طرح انعکاس عدم محبوبیت دولت و زنده کردن خاطرات ناکارآمدی دولت در پیشبرد سیاستهای دستوپاشکسته پیشین اقتصادی است. چنین خلأیی، ظرفیت ضربه جدی به نظام را دارد. رهبری در چنین شرایطی است که محبوبیت خود را که بخشی از آن به علت کارآمدی خود ایشان در جهت تامین منافع مردم در طول دوران رهبریشان بوده در خدمت دولت قرار میدهند. اظهارنظر صریح رهبر معظم انقلاب درباره طرح سهمیهبندی بنزین دولت نامحبوب و ناکارآمد روحانی را از وارد شدن به گرداب استیضاح و همچنین اعتراضات گسترده سراسری نجات داد. دولت با کمک رهبری است که هماکنون سر پا مانده است وگرنه فضای مجلس و جامعه نشان میداد اگر همان یکشنبه رهبری ورود نمیکردند پروسهای کلید میخورد که نتیجه آن روحانی را تبدیل به دومین رئیسجمهوری میکرد که با رای مردمی انتخاب اما توسط مردم و مجلس کنار زده میشد. رهبری البته به دور از احساسات بلکه بنا بر قانون و حکمت چنین موضعی اتخاذ کردهاند. حمایت رهبری از اجرای طرح افزایش قیمت بنزین اول بیانگر اهمیت ساختارهای تصمیمسازی در نظام جمهوری اسلامی است و دوم مشروعیت دادن رهبری به نظرات کارشناسی و اصلاح طرح، آنجا که رهبری در جلسه یکشنبه اخیر درس خارج فقه فرمودند: «امیدواریم انشاءالله به کمک مردم، با همفکری و همافزایی مسؤولان و دلسوزی و پیگیری آنها و لطف الهی انشاءالله این کار به بهترین وجهی پیش برود».علاوه بر این در نگاه رهبری، رئیس دولت تنها جایگاه مشروعی است که باید وظایف اجرایی کشور، آنچه بر اساس قانون اساسی جزو وظایف رئیسجمهوری است را انجام دهد. در این بین موازیکاریها و تخفیف جایگاه رئیسجمهور در انجام وظایف و تکالیفش یا خلعید رئیسجمهور در انجام برخی امور با واکنش منفی رهبر معظم انقلاب مواجه شده است. مقام معظم رهبری حتی مقیدند خود در کارهای اجرایی دولت دخالت نکنند. رهبر انقلاب 15 شهریور 97 در دیدار اعضای مجلس خبرگان هنگامی که برخی اعضا اظهاراتی درباره انجام برخی اقدامات دولت توسط برخی نهادها و سازمانها کردند، با بیان اینکه ایجاد تشکیلات موازی با دولت راه اصلاح نیست، گفتند: «کار موازی در کنار دستگاه دولتی کار موفقی نیست؛ این تجربه قطعی این حقیر است در طول این سالها. بله، بایست کار را جهادی انجام داد، منتها جهادی را چهکسی انجام بدهد؟ مسؤولان مربوط باید این را انجام بدهند».درباره طرح افزایش بنزین، مقام معظم رهبری بدون آنکه در کار دولت دخالت کنند، مدافع نهاد دولت جمهوری اسلامی که ثمره قانون اساسی است، شدند.
ارسال به دوستان
روز گذشته مراسم تشییع پیکر 2 شهید مدافع امنیت و راهپیمایی پرشور مردم ولایتمدار در محکومیت اغتشاشات اخیر برگزار شد
فریاد امنیت و اقتدار
دیروز مردم شهرهای خرمآباد، ایلام، همدان، اراک، رشت ، اردبیل و گرگان در حمایت از مواضع رهبر انقلاب و محکوم کردن آشوبهای اشرار به خیابان آمدند
گروه سیاسی: در ادامه برگزاری تجمعات خودجوش مردمی در استانهای مختلف که با هدف اعتراض به آشوبطلبان و اغتشاشات اخیر برگزار میشود، دیروز مردم استانهای اردبیل، مرکزی و همدان به پا خاسته و در تجمعاتی پرشور بار دیگر بر حمایت از مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کردند.
به گزارش «وطن امروز»، شروع این راهپیماییها روز دوشنبه و استان زنجان بود که مردم ولایتمدار آن دیار در هوایی بارانی به پا خاسته و تحرکات ضدامنیتی اغتشاشگران را محکوم کردند. روز سهشنبه نیز مردم شهرهایی چون تبریز، شهرکرد و اراک به میدان آمدند که در این میان حضور چندصد هزار نفری مردم تبریز در راهپیمایی اقتدار و امنیت همه چشمها را به خود خیره کرد.
دیروز نیز این تظاهرات پرشور ادامه داشت. صبح دیروز مردم متدین و انقلابی استان اردبیل در راهپیمایی حمایت از امنیت و اقتدار کشور حضوری پرشور و باشکوه داشتند و حماسهای دیگر آفریدند. راهپیمایی خودجوش مردم اردبیل از ساعت 10 صبح دیروز از میدان شریعتی به سمت مصلای امام خمینی(ره) با حضور باشکوه اقشار مختلف مردم جهت تجدید پیمان با مقام معظم رهبری و اعلام انزجار از آشوبگران و اغتشاشگران که به اموال عمومی مردم صدمات بسیاری وارد کردند برگزار شد.
*مطالبهگری آری، فتنهگری نه!
روز گذشته همچنین راهپیمایی پرشور مردم دارالمومنین و دارالمجاهدین همدان در اعتراض به اغتشاشات اخیر در کشور برگزار شد. به گزارش فارس، با وجودی که هوا سرد بود و بارش برف تردد را سخت کرده بود، مردم دیار دارالمجاهدین آمدند و با شعار «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر فتنهگر» و «مرگ بر آمریکا» بار دیگر بیعت خود را با آرمانهای امام(ره) و مقام معظم رهبری فریاد زدند.
مردم شهیدپرور و ولایتمدار استان گلستان نیز در حرکتی خودجوش علیه فتنهگران و اغتشاشگران به پا خاستند و در یک اجتماع باشکوه صحنههایی تماشایی از حماسه بصیرت رقم زدند. دیروز همچنین مردم ولایتمدار استانهای گیلان، مرکزی و لرستان در راستای حمایت از مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین محکوم کردن آشوبهای اخیر و اغتشاشات پیشآمده راهپیمایی کردند.
*مراسم تشییع پیکر 2 شهید مدافع امنیت
مراسم تشییع پیکر شهید «مرتضی ابراهیمی» از شهدای حوادث اخیر با حضور دبیر شورای عالی امنیت ملی در شهرستان شهریار برگزار شد.
به گزارش دفاعپرس، مراسم تشییع پیکر شهید «مرتضی ابراهیمی» از شهدای حوادث اخیر در شهرستان شهریار برگزار شد. در این مراسم که با حضور و سخنرانی علی شمخانی و جمعی از مردم شهرستان شهریار و شخصیتهای لشکری و کشوری همراه بود، پیکر شهید ابراهیمی، تشییع و در امامزاده اسماعیل واقع در شهریار به خاک سپرده شد.
دیروز همچنین مراسم تشییع پیکر مطهر شهید مصطفی رضایی از شهدای مدافع امنیت با حضور پرشور مردم و مسؤولان شهرستان ملارد برگزار شد. این شهید بزرگوار روز یکشنبه ۲۶ آبان در درگیری با منافقین و آشوبگران در شهر ملارد توسط اشرار و مخلان امنیت کشور به شهادت رسید.
ارسال به دوستان
5 یادداشت کوتاه درباره فیلمهای در حال اکران هفته آخر آبان
منطقه پرواز آزاد!
گروه فرهنگ و هنر: سینماها در این آخر هفته پس از عبور از چند روز ناآرامی در شهرهای مختلف کشور، یک بار دیگر شاهد حضور مخاطبان هستند؛ مخاطبانی که حالا قرار است در آخرین روزهای آبانماه به تماشای مجموعهای از فیلمهای کمدی همچون «چشم و گوش بسته» و «مطرب»، درامهای اجتماعی مثل «هزارتو» و «سال دوم دانشکده من»، فیلمهایی در ژانر کودک و نوجوان مثل «منطقه پرواز ممنوع»، «تورنادو» و «بنیامین» و تریلرهای سیاسی همچون «ماجرای نیمروز: ردخون» بروند. در کنار این آثار فیلمهای فانتزی همچون «سمفونی نهم» نیز در حال اکران هستند.
بازگشت دوباره آرامش به جامعه و حضور مجدد مخاطبان در مقابل گیشه سینماها بهانهای شد برای این آخر هفته تا در پروندهای جامع به بررسی 5 فیلم از آثار روی پرده سینماها بپردازیم تا مخاطبان «وطن امروز» با آشنایی بیشتر و نگاهی دقیقتر دست به انتخاب بزنند و به تماشای فیلمهای مورد علاقه خود در سالنهای سینما بروند.
******
رفیقبازی چشم و گوش بسته
محمدرضا کردلو: «چشم و گوش بسته» یک فیلم سرراست و مبتنی بر الگوهای کلاسیک اما متوسط است. این اتفاق در میانه این همه فیلم بد و درهم و برهم، همان است که میشود از کارگردان سینمابلدی مثل موتمن انتظار داشت. یک کمدی در ژانر رفاقتی که اتفاقا برخلاف دیگر مدعیان کمدی که این روزها روی پرده هستند، طنز موقعیت را بخوبی شکل میدهد، از قاعده تصادف بخوبی استفاده میکند و قصه را دور سر نمیپیچاند. «چشم و گوش بسته» مخاطب فیلم کمدی را به خاطر بیان کنایه یا شعارهای سیاسی- اجتماعی روز که معلول کارهای طنز این روزهاست، گروگان نمیگیرد و قصه سادهاش را تعریف میکند. به خاطر همین، مخاطب تکلیفش روشن است و از ابتدای فیلم میداند که قرار نیست جز «بعدش چه میشود؟»های مرسوم و اتفاقا منطقی و لازم، کشف متفاوتی انجام دهد یا پرسش خاصی داشته باشد. قرار است در سالن بماند و به موقعیتهای خندهداری که نقشهای اصلی (امین حیایی- بهرام افشاری) میآفرینند، بخندد. در کنار همه اینها، ارجاعات سینمایی موتمن، از حضورش در مقابل دوربین تا رنگ لباس بازیگران و نام فیلم هم مثل همیشه مولفه تاثیرگذاری برای پیشبرد داستان و قصه نیست (شاید هم قرار نیست باشد). اگرچه به عنوان یک امضا و یادگاری از سوی او قابل احترام است. در این مسیر، البته موتمن دست به دامان شوخیهای جنسی نیز شده است که در قیاس با کمدیهای سوپرمارکتی و مرسوم گیشه، کمتر به خط قرمز نزدیک شده و تلاش کرده کمدی سالمتری در قیاس با فیلمهایی با ویژگیهایی که ذکر شد بسازد. البته به نظر میرسد استفاده نکردن از بعضی شوخیهای اینچنینی نیز ضربهای به قصه و مایه طنز کار نمیزند. زوج «حیایی- افشاری» هم ترکیب متفاوتی برای سینمای کمدی ساخته و بعید نیست که این ترکیب در کارهای دیگر نیز تکرار شود. از میانه داستان، لیندا کیانی هم به این دو و به قصه اضافه میشود که البته کمکی به تکامل تم رفیقبازی در داستان نمیکند.درباره بازی بهرام افشاری البته باید کمی تامل کرد. این روزها در سینما، صرفا حضور افشاری میتواند مخاطب را درباره «خندهدار» بودن فیلم مطمئن کند. استفاده از واژه «خندهدار»، عامدانه است. «خنده» تمی است که هر دهه با حضور بازیگر یا بازیگرانی مشخص معنا پیدا کرده است. این روزها بهرام افشاری از بازیگرانی است که در هر ترکیب کمدی، برای همان «تم» خنده، اثرگذار واقع شود. در این چارچوب، «جواد عزتی» و البته هنوز «رضا عطاران» با فاصله از دیگر چهرههای سینمای کمدی جلوترند.
***
سفر بیانتها
عباس اسماعیلگل: رسول صدرعاملی که با خلق آثاری چون «من ترانه 15 سال دارم» و «دختری با کفشهای کتانی» در حافظه مخاطبان سینمای ایران به فیلمساز سینمای نوجوانان مشهور شده است، اینبار با فیلم «سال دوم دانشکده من» به فضایی جوانانه با حال و هوای اردوی دانشجویی پرداخته است؛ نخستین و مهمترین معضل اثر به فیلمنامه برمیگردد؛ فیلمنامهای که بهرغم آنکه نامی شناختهشده همچون پرویز شهبازی پای آن ثبت شده بود اما به هیچ وجه نتوانست انتظارات مخاطبان را برآورده کند. شاید بزرگترین اشتباه شهبازی در «سال دوم دانشکده من» این است که با خلق شخصیتهای متعدد و بلاتکلیف، سرانجام و عاقبت آنها را مشخص نمیکند و در داستان با کاراکترهایی روبهرو هستیم که نبودشان در قصه هیچ خللی در روند فیلم وارد نمیکند و این معضل، بزرگترین لطمه را به پیکره داستان تحمیل کرده است. البته نویسنده داستان نهایت سعی خود را کرده که فواید یک رفاقت صمیمی میان 2 دختر دانشجو را در فضایی اردویی به تصویر بکشد و به دنبال آن بوده که با خلق شخصیتهای متعدد در کنار این دو کاراکتر اصلی، گرههای جذابی به داستان اضافه کند اما عدم شخصیتپردازی مناسب باعث شده نهتنها شخصیتها بدرستی برای مخاطبان معرفی نشوند، بلکه گرههای داستان به مرور تبدیل به حفرههایی توخالی و ملالآور برای مخاطب شوند. از سوی دیگر، فیلمنامهنویس و کارگردان در محتوای این فیلم بین دوراهی میان فیلم مدرن غربی و آثار سنتی شرقی بلاتکلیف مانده است. نویسنده از سویی با آوردن المانهایی چون سردی روابط شخصیتهای فیلم (به استثنای 2 کاراکتر اصلی فیلم) و پایان باز داستان (که بیشتر به رها کردن داستان درباره این فیلم شباهت دارد)، سعی کرده سر و شکلی مدرن به جدیدترین ساخته رسول صدرعاملی بدهد و از سوی دیگر «پافشاری بر اصول رفاقت» که به عنوان مهمترین ویژگی فیلمهای جوانانه شرقی به شمار میرود را دستمایه اصلی داستان قرار داده است که این تناقض، فضایی معلق برای مخاطبان فراهم کرده که مخاطب در بخش اصلی فیلم یک رفاقت صمیمی را شاهد است و در بخش دوم این رفاقت صمیمی شکل دیگری به خود میگیرد. صدرعاملی در اغلب آثارش از حضور بازیگران جوان کمتر شناخته شده و حتی گمنام در شخصیتهای اصلی فیلم بهره برده است که در برخی از این تجربیاتش موفق هم بوده اما در «سال دوم دانشکاه من»، سها نیاستی و فرشته ارسطویی، 2 بازیگر کمتر شناخته شده که بهعنوان 2 کاراکتر اصلی فیلم ایفای نقش کردهاند، نتوانستهاند آنطور که باید انتظارات را برآورده کنند.
***
افتادن از آن طرف بام!
احسان سالمی: سینمای تکنیکزده چند سال اخیر ما آنقدر اسیر استفاده کردن از قابلیتهایی همچون جلوههای ویژه بصری و میدانی شده که اساسا مسأله قصه در خیلی از این آثار در ظاهر باشکوه و چشمگیر به فراموشی سپرده شده است. این ماجرا یک سر دیگر هم دارد؛ آنجایی که فیلمسازانی از جنس سینمای قصهگو تصمیم میگیرند این بار از آن طرف بام بیفتند و قصهای را روایت کنند که از شدت پیچیدهنمایی در نهایت خود کارگردان را هم سردرگم کند. اینبار هم پای یک کپی از فیلمهای فرهادی در میان است، البته اینبار فیلمساز فیلم اولی سینمای ایران به جای کپیبرداری از «جدایی نادر از سیمین» سراغ کپیبرداری از آخرین اثر فرهادی یعنی «همه میدانند» رفته است تا او هم از قافله کپیبرداران سینمای ایران از آثار فرهادی عقب نماند. اولین ساخته سینمایی امیرحسین ترابی یک درام خانوادگی و البته معمایی است که روایتگر قصه زوجی جوان است که در آستانه مهاجرت از ایران درگیر ماجرای ناپدید شدن کودکشان میشوند. «هزار تو» در نگاه اول فیلم سرپا و خوشساختی است، ریتم قصه تقریبا در بخش عمدهای از فیلم حفظ میشود و فیلمساز سعی کرده با خلق تعلیقهای گوناگون، کنجکاوی تماشاگر را برانگیزد و او را تا انتهای قصه با خود همراه کند اما بزرگترین مشکل فیلم دقیقا در همان نقطه پایان است؛ آنجا که سازنده «هزارتو» در باز گذاشتن پایان قصه فیلمش به همه آثار سینمایی اصغر فرهادی رودست زده است و پایان قصه به قدری بازمانده که مخاطب از اساس برای دنبال کردن قصه فیلم دچار یأس میشود! گویا ترابی هنوز بدرستی با مفهوم پایان باز و منطق حاکم بر این سینما آشنا نبوده و نمیدانسته پایان باز هم باید در یک قاعده و منطقی مورد استفاده قرار بگیرد و نمیتوان مخاطب را نزدیک به یک ساعت و نیم برای حل یک مشکل به دنبال خود کشید و در نهایت نیز بدون حل کردن بحران اصلی قصه او از سینما به بیرون فرستاد. «هزار تو» البته مشکلات دیگری هم دارد که اصلیترین آن را باید عدم ارائه جزئیات کافی در ارتباط با پیشینیه شخصیتها دانست. در واقع فیلمساز سعی کرده به جای آنکه از عقبه و بیوگرافی شخصیتها برای ما بگوید، با ایجاد نزاع میان آنها ذهن مخاطبان را به سمت این نکته ببرد که هر کدام از این کاراکترها میتوانستند به دلایلی انگیزه دزدیدن بچه این خانواده را داشته باشند و البته در ادامه با باز کردن گرههای داستان به مخاطبانش نشان دهد در یک خطای محاسباتی تصوری اشتباه از این شخصیت در ذهن آنها شکل گرفته است. آدمهایی که شاید شیاد و کلاهبردار باشند ولی بچهدزد نیستند!البته ترابی هر چه در زمینه بسط قصه شخصیتها و معرفی درست آنها به مخاطبانش ضعیف عمل کرده، در زمینه بازی گرفتن از بازیگرانش تقریباً نمره قابل قبولی میگیرد.
***
آشفتهبازار تکنیک!
محسن شهمیرزادی: 2 سال پیش در جشنواره تئاتر فجر، گروهی ژاپنی نمایشی به نام «سفید» را در تئاتر شهر اجرا کردند؛ نمایشی با بهرهگیری جذاب از تکنولوژی و استفاده جالب از خطای دید که لحظات هیجانانگیزی را برای مخاطب خلق میکرد. ایدههای خلاقانهای که احتمالا دعوت از آنها هم برای تنوع بخشیدن به ژانرهای جشنواره بود اما نمایش سفید به دنیای دیگری تعلق داشت که تلاش شده بود به زور وارد سالن تئاتر شود. همان موقع «لوریس چکناواریان» درباره این نمایش گفت: «این نمایش «شو»یی درآمیخته با تکنولوژی بود و من آن را فوقالعاده و همراه با نوآوری میدانم اما این نمایش تئاتر نیست و معتقدم «شو» بهترین کلمه در توصیف آن است». اگر آن روزها نمایش سفید بیشتر شو بود تا تئاتر، این روزها هم «مسخرهباز» چیزی بیشتر از تئاتر در کنار تکنیکهای بصری سینما نیست؛ فیلمی در لوکیشن محدود یک آرایشگاه مردانه با 3 شخصیت متفاوت. تمام حالتهای بدن، ادبیات کلامی و نوع قصهگویی متعلق به دنیای تئاتر است و تدوین تند و سریع و تکرار مکرر نماهای تکراری چیزی جز فخرفروشی تئاتری در سینمای مسخرهبازی نیست. همایون غنیزاده تلاشی شکستخورده از ورود تئاتر «میسیسیپی» خود به سینما داشته و در عین حال کارنامه تحسینبرانگیزی در استفاده از تکنیک- و نه فرمهای سینمایی- را در پرورش قصهاش تجربه کرده است. «مسخرهباز» بیشتر از آنکه بخواهد حرف و عبرتی را به مخاطب حواله دهد، همان تکجملههای سیاسی خود را بین آشفتهبازار تکنیک رها کرده است و قطعا عمده تماشاگرانش بین این همه بازی فرمی و نوستالژیک همان یک جمله را هم گم میکنند. برای این فیلم همان چند گزاره کافی است: «همه منتظر زلزلهاند اما غافل از اینکه بعد از زلزله، سونامی است و دریا مد میشود، میکشد عقب و در غافلگیری همهمان را با خودش غرق میکند؛ همه را!» آن وسط هم قاب عکس رضاشاه میآید تا اگر کسی هم قضیه را نفهمیده، بفهمد؛ هر چند زور بزند تا قصه را در لازمان و لامکان پیش ببرد. هم «کازابلانکا» را پیش بکشد، هم «هزاردستان»، هم «لئون» و هم «بیل را بکش» که هر کدام برای دهههای متفاوتی نوستالژی هستند. هر چند زور بزند برای فهم این لامکانی، شخصیتهای بهظاهر اروپایی- و اقتباسشده از کاراکترهای سینمای جهان- به زبان فارسی حرف بزنند. هر چند دست یکی موزر باشد و دیگری ماشین ریشتراش دستی عهد دقیانوس! اما اینها هیچکدام نمیتواند به مخاطب بقبولاند که این لازمانی و لامکانی مربوط به جایی غیر از امروز و اینجاست. هیچکدام نمیتواند مخاطب را بابت همین یک کنایه سیاسی در میان آشفتهبازار تکنیک به سینما بکشاند.
ارسال به دوستان
یادداشتی درباره نقش معاون سابق باشگاه استقلال در عملکرد این تیم در فصل جاری
خدمات خطیر
مهدی طاهرخانی*: شروع ناامیدکننده فصل از یکسو و باخت غافلگیرکننده داربی از سوی دیگر، موجب شد منتقدان استقلال، مقصر اصلی را در گام نخست علی خطیر بدانند، سپس نوک پیکان نقد را به سوی فتحی نشانه بروند. عدهای پا را فراتر نیز گذاشتند و اعتقاد خاص و محکمی داشتند که معاون سابق باشگاه، ماموریت ویژهای برای متلاشی کردن تیم داشته است. آنها بیرون کردن بازیکنان قدیمی و حتی شفر را در این راستا تحلیل کردند و آن را نشانهای برای اثبات ادعای خود دانستند. اما همان روزها آنچه تیم استراماچونی درون زمین ارائه میکرد تناسب عادلانهای با امتیازات جمع شده نداشت. از همان نبرد نخست مقابل ماشینسازی، استقلال بازی بسیار برتری در تبریز ارائه کرد اما در آخرین دقیقه با یک ضربه ایستگاهی غافلگیر محض شد؛ داستانی که در نبرد با فولاد به نوع دیگری در آزادی تکرار شد؛ آنها که تنها یک دقیقه با نخستین برد فصل فاصله داشتند ناگهان گل تساوی را دریافت کردند. نمایش تیم استرا در مسجد سلیمان باز هم برتر از حریف بود اما خبری از برد نشد. شاید اوج بدشانسیهای او به همین بازی بازگردد؛ روزی که شیخ دیاباته را به خاطر مصدومیت سنگین از ناحیه قفسه سینه برای مدت نسبتا زیادی از دست داد. استقلال در داربی بدون دیاباته مجبور شد به مرتضی تبریزی و دیگر مهاجمان خود اعتماد کند اما آنها حتی از روی نقطه پنالتی هم قادر به باز کردن دروازه حریف نشدند. تیم استراماچونی بازی شجاعانه و خوبی را در روز داربی ارائه کرد اما طی یک غافلگیری و اشتباه عجیب دانشگر در پرکردن آفساید، باز هم بازی را واگذار کرد. از اینجا به بعد بود که حتی زمزمه اخراج هم شنیده میشد. هنوز با یک جستوجوی ساده میشود مطالبی پیدا کرد که در آنها تنها راه برونرفت، تغییر و تحول کادر فنی تجویز شده بود. بهزعم منتقدان تندرو باید بازیکنان باتجربهای مثل رحمتی و منتظری به هر قیمتی حفظ میشدند و حتی شفر توانایی قهرمان کردن استقلال را داشت و اخراجش موجب خلق چنین روزهایی شد!
* آوردن استراماچونی با وجود مخالفان زیاد
استقلال در خانههای پایین جدول بود اما نمایشش این امید را میداد که اگر روی ریل گلزنی قرار گیرد، توانایی بازگشت را دارد. طول کشید، زمان برد اما سرانجام آن چیزی که خطیر و فتحی وعدهاش را داده بودند از راه رسید. علی خطیر به واسطه حجم وسیع انتقادات و بعضا کارشکنیهایی که ریشه در درون خود باشگاه داشت، قبل از شروع لیگ ترجیح داد استعفا کند؛ استعفایی که ابتدا آن را شوآف قلمداد کردند اما وقتی فتحی آن را پذیرفت مشخص شد نمایشی در کار نیست. در این نوشته نه قصد تطهیر معاون سابق باشگاه آبیها را داریم و نه میخواهیم او را مرد بدون اشتباه معرفی کنیم. بدون شک و تردید علی خطیر اشتباهاتی را در طول یک سال مدیریتش مرتکب شد. رابطه سینوسی و در بیشتر مواقع بد با شفر شاید بزرگترین اشتباهش بود. به گونهای که سرمربی سابق استقلال تصور میکرد خطیر به خاطر مشکل شخصی، دنبال یارکشی و اخراج او است. درز اتفاقات سری باشگاه به رسانهها موجب شد خیلیها تصور کنند این اخبار از سوی تیم خطیر به بیرون درز پیدا میکند. در داستان جذب استراماچونی بخوبی قابل لمس بود که عوامل اجرایی باشگاه علاقهای به این انتقال نداشتند. مهمترین مدرک برای اثبات این ادعا همان بیانیهای بود که قبل از ورود استرا روی خروجی سایت رسمی باشگاه، شبانه بالا آمد. لازم نبود خبرنگار حرفهای حوزه باشگاه استقلال باشید تا متوجه جریانهای موازی و بعضا مخالف شوید. اما علی خطیر یکتنه پای کار ایستاد و موفق شد با وجود مخالفتهای فراوان و تردیدی که به دل هیأتمدیره و مدیرعامل رخنه کرده بود، با سرمربی ایتالیایی قرارداد نسبتا خوبی را امضا کند.
* خرید دیاباته، مهمترین گام
استرا تیمی را در دست گرفت که همانند سالهای قبل، باز هم تغییرات زیادی را قبل از شروع فصل تجربه کرده بود. بیرون کردن بازیکنان قدیمی اما مهم مثل رحمتی و منتظری از یکسو و خروج شوکآور پاتوسی که مهمترین مهره استقلال در
نیمفصل دوم بود از سوی دیگر سبب شد درصد موفقیت سرمربی ایتالیایی کاهش پیدا کند. چشمی و علی کریمی تا آخرین روزها قصد مهاجرت داشتند و تنها دلیل ماندنشان نرسیدن پیشنهاد خوب از آن سوی آب بود. بعد از خروج منشا و ایسما و سپس روحالله باقری، خرید یک مهاجم خارجی، تصمیم سرنوشتساز خطیر و استرا به حساب میآمد. قرعه به نام شیخ دیاباته افتاد اما شروع او هم ناامیدکننده بود و هم با مصدومیت سنگین مواجه شد. اما سرانجام خورشید خوشبختی شیخ و استرا از غرب ایران طلوع کرد. بازی با تراکتور در تبریز و پیروزی تاریخی 4 گله نتیجهای نبود که بشود بسادگی از کنارش عبور کرد. شاید هنوز عدهای تصور میکردند آن برد یک اتفاق بود. اما برد حیرتآور 5 گله برابر تیم خوب و شگفتیآفرین صنعت نفت موجب شد نگاه همه به تحول استقلال کاملا جدی شود. طبیعتا بردهای متوالی، پرگل و مهمتر از همه حفظ یک روند کاملا هجومی به هیچ وجه اتفاقی نیست. استقلال و استراماچونی زمان میخواستند و حالا نشان دادند لایق آن اعتماد بودند.
* چه کسی شهامت تغییر شفر را داشت؟
چرا شفر عوض شد؟ جواب این سوال بسیار سرراست بود اما تعویض آن مربی شهامت ویژهای را میطلبید. علی خطیر بعد از آخرین شکست 6 امتیازی سرمربی آلمانی در لیگ هجدهم تن به این ریسک بزرگ داد. او به عنوان معاون فتحی به مدیرعامل گفت جام امسال از دستمان رفت اما اگر بخواهیم با این کادر فنی و همین بازیکنان لیگ نوزدهم را شروع کنیم بازنده پیش از شروع هستیم. بزرگترین ضعف شفر باخت در نبردهای 6 امتیازی بود. درست برخلاف برانکو که استاد چنین پیکارهایی بود. نگاهی به کارنامه هر 2 مربی در یک سال اخیر نشان میدهد که چرا برانکو با پرسپولیس با وجود افت عجیب قرمزها در نیمفصل دوم، موفق به کسب سومین جام متوالی شد اما شفر با اینکه در نیمفصل قبل، بهترین نتایج را بین 16 تیم لیگ برتری گرفت، تیمش حتی نایبقهرمان هم نشد. جواب خیلی سرراست است. برانکو هیچ یک از بازیهای 6 امتیازی برابر استقلال، سپاهان، پدیده و تراکتور را نباخت اما شفر در نیمفصل دوم لیگ هجدهم تنها یکبار موفق به انجام این کار در اصفهان شد. استقلال با شفر ناگهان جام را از دست داد، چون در فروردین 98 داربی را باخت. این داربی تنها یک بازی حیثیتی بین 2 تیم پرهوادار ایران نبود، جنگ قهرمانی بود که طبیعتا رقبا خواهان تساویاش بودند اما برانکو با آن پیروزی گام بلندی را برداشت. شفر که با شکست دادن سپاهان در اصفهان بسان قهرمانان در خاتمه بازی، مورد حمایت بازیکنان و هواداران قرار گرفت بعد از شکست در داربی، تیر نهایی را در مشهد دریافت کرد. آن 3 امتیاز میتوانست باز هم استقلال و شفر را قهرمان کند اما آنها باز هم باختند. بعد از این شکست، فرهاد مجیدی جانشین شفر شد که همه بازیها را برد جز نفت آبادان و آن گلی که به صورت مشکوک مردود اعلام شد. اما اگر او برنده آن بازی هم میشد باز فاصلهاش با قهرمان پر شدنی نبود. بنابراین شفر زمانی اخراج شد که عملا شانس قهرمانی استقلال را به صفر رسانده بود. شاید هر مدیر و معاون دیگری در استقلال بود تن به چنین ریسکی نمیداد و منتظر میماند تا فصل به انتها برسد اما خطیر و فتحی بزرگترین ریسک ممکن را کردند. هدف آنها قطعا لیگ نوزدهم بود. ریزشها و جذب بازیکنان جدید همه برای ساختن استقلال نوین انجام شد و حالا آنچه استراماچونی و بازیکنانش ارائه میکنند، از آنها یک مدعی تمامعیار ساخته است.
* تغییر تاکتیکی که همه را غافلگیر کرد
تا 2 ماه قبل منتقدان، خروج شفر و بازیکنان جدا شده را عامل سقوط استقلال میدانستند، آنها حتی خواستار محاکمه جدی خطیر پس از برکناری سریع او توسط فتحی بودند. نشان به آن نشان که بعد از هر گل استقلال مقابل پارسجنوبی و حتی بازی مقابل صنعت نفت در تهران خواستار خروج فتحی شدند! اما بدون شک با جان گرفتن استقلال و احیای مجدد این تیم، این شعارها کمتر و کمتر میشود. خطیر معمار این تیم است و همانگونه که در هفتههای ابتدایی منتقدان، وی را عامل سقوط میدانستند حالا باید شهامت داشته باشند و اعتراف کنند اگر استقلال نسبت به دوره شفر تغییر کرده، به واسطه تغییراتی است که در مهمترین نقطهها انجام شد؛ از کادر فنی تا پستهای حساس درون زمین. دیگر خبری از فلان باند نیست. شاید بدشانسی بزرگ استرا و فتحی تعطیلات بیموقعی بود که درست در روزهای خوب آنها در لیگ برتر ایجاد شد. اما آنچه امروز از استقلال و تمرینات استراماچونی میبینیم این نوید را میدهد که تیم او حرکت جرقهواری را نداشته است. نوع بازی آبیها کاملا نسبت به گذشته متحول شده و دیگر آنگونه نیست که پس از پیش افتادن، ناگهان بازی تدافعی را در دستور کار قرار دهند. بزرگترین قربانیان این تغییر نگرش که کاملا غافلگیر شدند دنیزلی و اسکوچیچ بودند؛ 2 مربی سطح بالای خارجی لیگ برتر که تصور میکردند استقلال بعد از پیش افتادن دفاع صرف میکند اما خبر نداشتند استراماچونی بهترین دفاع را همان حمله و گل بعدی میداند. البته این به آن معنا نیست که استقلال از حالا قهرمان بلامنازع لیگ نوزدهم است، قطعا آنها رقبای سرسختی مانند سپاهان و امیر قلعه نویی و حتی شهرخودرو و یحیی را پیش رو دارند؛ مربیانی که اینک جنس بازی جدید استقلال را میدانند و آگاهند با چه تاکتیکی رو به رو خواهند شد. از این رو باید 5 بازی باقیمانده نیمفصل اول را کاملا جدی و حیاتی برای آبیها دانست. جدی از آن جهت که سطح بلوغشان را نشان میدهد و ثابت میکند برابر آنتیتز رقبا چه تاکتیک جدیدی را رو میکنند و دهها کلک فوتبالی دیگر که در جیب هر مربی کاربلدی یافت میشود. اگر قطار آبی با همین سرعت و قدرت برابر سایر رقبا ظاهر شود آن وقت تنها یک معذرتخواهی میماند از مدیرانی که چوب کمطاقتی منتقدان عجول را خوردند. این همان تیمی است که خطیر برای نابود کردنش نقشه کشید؛ شفر را بیرون کرد، باند « سفتا» را متلاشی و مربیای با کیفیت استرا و مهاجمی در اندازههای شیخ دیاباته آورد. مهاجمی که 5 هزار دلار ارزانتر از جونیور پرسپولیس برای استقلال آب خورد. اگر خطیر خیانت کرد پس آن کاری که ایرج عرب با پرسپولیس کرد نامش چه بود؟
دبیر گروه ورزشی*
ارسال به دوستان
ویژهنامه طنز راهراه را در شماره امروز بخوانید
ارزان سازی گرانجات امین شفیعی: چگونه میتوان چیزی را که دولت به صورت ناگهانی درست ساعت 12 شب گران کرده، ارزان کرد؟ هر جوانی باید بتواند لااقل یک بار به این سوال مهم جواب بدهد. اگر نمیتوانید خواندن این مطلب نیز به شما کمک میکند.
آیا در انتخابات درست رای داده اید؟ آیا شهرتان در مجلس نماینده دارد اصلا؟ اسم دوتایشان را میتوانید بگویید؟ آیا بلدید مطالبه کنید؟ به عنوان اولین راهنمایی باید بیاموزید که به این سوالها ذرهای فکر نکنید! چرا که سیپییوی مغزتان درگیر شده از سایر اقدامات مهم باز میمانید.
حالا که به مسائل بالا اصلا فکر نکردید بروید از مردم چین یاد بگیرید.مردم چین هر وقت چیزی در کشورشان گران میشود ماشینهایشان را در خیابان ول میکنند و پیاده به خانه میروند. فردا صبح آن چیز ارزان میشود بر میگردند و با ماشین ایشان میروند. اصلا برای همین انقدر لاغر اندامند! هی هر روز یک چیز گران میشود، هی خودروهایشان را وسط خیابان ول میکنند پیاده میروند منزل و هی آن چیز ارزان میشود.
بنابراین برای ارزان نمودن باید بروید در خیابان ماشینها را رها کنید. همه با هم بروید ها! یک دست صدا ندارد. اگر هم کسی نیامد ناراحت نشده بد به دل راه ندهید. ده نفر بشوید نفری یک فرغون سنگ در محل تردد خودروها بریزید خودشان با زبان خوش پارک نموده پیاده به خانهها میروند.
تنها اشکالش این است که ممکن است یک باره کسی مریض شود و آمبولانس پشت ترافیک گیر کند که برای اعتراضهای هوشمندانه در این سطح تا 1000 نفر تلفات هم طبیعی است.
اما شاید از خودتان بپرسید که بعدش چه میشود؟ ارزان میشود؟ خیر! حتی در چین هم معمولا گران شده مذکور ارزان نمیشود. خیلی وقتها هم ماشینهای رها شده در خیابان در ترافیک طبیعی بودند که مالکین خودرو فکر کردهاند ترافیک مربوط به اعتراض است و خودرو را ترک کردهاند. بنابراین اصلا از ارزان نشدن مذکور ناراحت نشده با عمل به راهنماییهای بعدی تهدید را به فرصت تبدیل کنید.
میتوانید با گرفتن پول از خودروهایی که در ترافیک گیر کردند و کار واجب دارند و باید بروند برای خود کسب در آمد کنید. میتوانید بگویید این پولها سهم کارهای خیریه و عامالمنفعه میشود. یکی دیگر از راههای کسب سود فروش گونی سنگ و سیمان به معترضان دیگری است که ندارند. اما از همه اینها مهم تر ورود به حلقه ماست است. حلقه ماست یا ادوار از ماست که بر ماست در اقتصاد میگوید اگر شما ماست میفروشید و چیزی گران شد، گران کنید بعد ربطش بدهید. مثلا اگر گوشت گران شده بود بگویید: گاوی که گوشتش آنقدر گران شده را نمیصرفد دوشید و گاودارن گاوها را همینجور با شیر میکشند و میفروشند و شیر کم شده. اگر بنزین گران شده بگویید خودروهای گازوئیل سوز همه خراب شدهاند و ماست را با پراید برایمان میآورند. خلاصه آن را به آن ربط دهید.
اما اگر خریدار ماست هستید زیاد بخرید. انبار کنید. یک دفعه دیدید بیشتر گران شد و ضرر نکردید. حتی اگر دلیل گران شدن بعدی همین خریدنهای شما باشد. آنقدر بخرید و انبار کنید که بتوانید در آن بماسید و خیالتان تا یک سال راحت باشد. تازه زبانتان همچنان دراز است و میتوانید به زمین و زمان فحش بدهید که همه چیز را گران کردهاند. البته خودتان جا خالی بدهید فحشها بهتان نخورد.
******
دخترک قاچاقفروش سمیرا قرهداغی:
قبل از بلوغ:
رد نمودن مقداری خواستگار پس از مشاهده بیمسؤولیتی و بیعاری ریوزوی سریال «سالهای دور از خانه».
تأکیدِ همواره بر استفاده از اپُل مانتو برای کم نیاوردن جنبش در برابر پهنای پسرها.
دعوای دخترا شیرن/ پسرا موشن با بچهمحلها.
دوران بلوغ:
ورود باشکوه به استادیوم پس از سالها مبارزه و گرفتن عکس با صندلی پلاستیکی شکسته، بوقچی و پرچم تیم.
گیر دادن به خش صدای گزارشگران مرد و جایگزینی نامبردگان با یک بانوی باکمالات که «شین»اش هم بهصورت خاصی میزند.
محل سگ ندادن به تمام بازیهای تمام تیمهای بانوان در تمام میادین ورزشی.
تخلیه ناموفق جوش سرسیاه در جلوی آینه.
پس از بلوغ:
بازگشت اعصاب رفته و اصلاح اخلاق سگی ناشی از تغییرات هورمونی.
اعطای آزادی سقط جنین به مردان با شعار«چاردیواری اختیاری تو، هیکل تو بدبخت!» در راستای اهداف دلجویانه.
گزارشهای حماسی بخشهای خبری تلویزیون با موزیک ونجلیز، از حضور اجتماعی زنان شامل ننهای که راننده هیجدهچرخ است، زنی که چند سوسمار را به فرزندی قبول کرده است، مادر پهلوانی که با معرکهگیری امرار معاش میکند و ماشین از روی خودش رد میکند. دختران تعویضروغنی و دخترکِ داروی قاچاقفروش در ناصرخسرو.
آمادگی برای ازدواج، از طریق تسلط بر مبحث حقوق زنان و تکالیف مردان و نحوه بیرون کشیدن حقوق و تکالیف و مهریه از حلقوم یکدیگر در راهروهای دادگاه خانواده.
شستن ظرفهای شام در شنبه اول هر ماه موسوم به«شنبههای کوزتی»، برای اینکه به جنبش مردان ایران ثابت شود ما مثل آنها عقدهای نیستیم و حاضریم برای حفظ زندگی خود همه کاری بکنیم.
پس از پس از بلوغ:
[...] خاک عالم!
****** بگیر و ببند
پرید و صید خودش را شبیه شیر گرفت
هزار راهزن و دزد را اسیر گرفت
گدای معتبر و، مایهدار بیمایه
خمیرمایهای از حیف نون فطیر گرفت
ز اختلاسگرانش شروع کرد و سپس
پرَش به بال کلفت دو صد مدیر گرفت
همین که نوبت دانه درشتهاش رسید
منافقین همه را شعله در ضمیر گرفت
ز سال شصت عدالت، سوار بر غلطک
منافقان زمان را دوباره زیر گرفت
در امتحان لیاقت که نمرهاش شد بیست
بهانه را ز دهان بهانه گیر گرفت
برای اینکه بگوید: فلان! خطرناک است
قیام کرده و پستی چنین خطیر گرفت
چنان به باد عدالت گرفت ایران را
که شعلههاش کمی دامن وزیر گرفت
کلاغهای وطن را مهاجرت داد و
ز حلق روبهکان قالب پنیر گرفت
فرشتهوار به سوی مزار دزدان رفت
و خِرّ دزد، چنان منکَر و نکیر گرفت
چنان به شیوه گازانبرانه وارد شد
که لوله کرد و به آچار لولهگیر گرفت (خودزنی)
برای ضربه آخر به مفسد اصلی
از او سپر، زره و خود و ضربهگیر گرفت
یکی که بردن نامش نیاز نیست... بگفت:
دهان منتقدان نیز بوی شیر گرفت
و بردهام به خدایم پناه از دست ...
هر آنکه خرده به اشعار این حقیر گرفت
******
دو بیتُند
گاهی همه را هویج میپندارد
گاهی نفس و عجیج میپندارد
دولت ز سر ملاطفت مارا گاه
کور و کر و لال و گیج میپندارد
از تافته همه جداییای شیخ
ماندم نکند خود خداییای شیخ
تاوان گناه ما زیاد اما تو
تاوان کدام کار ماییای شیخ
ازکوه به ما به قدر شِن هم نرسید
فریاد همه به مِن و مِن هم نرسید
با قیمت بنزین همه را سوزاندید
این کار شما به عقل جن هم نرسید
از وضعیت خواستنی میگویند
با لحن ملیح وطنی میگویند
اینها همه مصالح کشور را
در مجلس غیر علنی میگویند
******
سوت بلبلی
مهدی سلیماننژاد:
سرفصل سیاستهای ابلاغ شده به رسانهها، در موضوع گرانی بنزین و اعتراض مردم.
۱) رسانهها نرخ هر لیتر بنزین در ایران را با نرخ هرکیلو کلم در ترکیه، یک مثقال شیره در افغانستان(دقت داشته باشند شیره خالص باشد) و یک لیتر آب معدنی در بیابان برهوت عربستان مقایسه نمایند و ارزان بودن بنزین در ایران را ضرری برای مستضعفان و قشر آسیبپذیر جامعه و کودکان کار برشمرند.
۲) رسانهها از انعکاس هرگونه امر غیر مهم مانند تجمع مردم در اعتراض به گرانی بنزین خودداری کرده و به پوشش مسائل مهم جامعه مانند پرداخت شدن دستمزد سه ماه (مارک ویلموتس) سرمربی تیمملی بپردازند.
۳) رسانهها موظفند زیباییهای فصل پاییز را به مردم نشان دهند. پاییز هزاررنگ و سلطان فصلها است (خبر سلطان فولاد روح را آزرده میکند حتی اگر قوی و فریدون باشی).
۴) رسانهها تبیین کنند که دولت به وعدهاش عمل کرد و پول نفت را به سر سفره مردم آورد اما این بنزین نامرد آن را زد.
۵) شرق تیتر بزند که بنزین عامل هشتاد درصد تصادفات است چون باعث ساییدگی آج لاستیک میشود.
۶) رسانه ملی گزارش میدانی بگیرد و خریداران بنزین ارزان را، نفوذی و عامل دشمن جهانخوار معرفی کند.
۷) رسانههای مکتوب تا رادیو و تلویزیون، همه بالاتفاق بگویند دولت برای همدردی با مردمی که از گرانی خانهنشین شدهاند، جلسات هیات دولت را مجازی برگزار میکند (بگویند حتی وزیر نفت پول بنزین خودرویش را ندارد وحتما اشک مخاطب را درآورند).
۸) رسانه ملی به صورت سرزده وارد خانهی یکی از مسؤولان بشود و نشان دهد که آن مسؤول در گوشه ویلایش بخاری هیزمی دارد و دارد نفت روی هیزم میریزد و غیر مستقیم نشان دهند اگر بنزین نباشد و یا باشد ولی گران باشد، مسؤولین از نفت استفاده میکنند.
۹) رسانهها با پخش موسیقی و آیتمهای شاد لبخند و امید را به مردم پمپاژ کنند تا مبادا دیگران چهره اخم کرده تعداد اندکی از مردم بابت گرانی را نشان دهند (البته رسانهها اگر این کار شادکردن را نکردن به درک چون خود رئیسجمهور هر روز صبح در خیابان به مردم لبخند میزند).
******
نیازمندیم
دوره سواد رسانهای سطح یک
ویژه اعضای قوه مجریه، با تخفیف مناسب
اصلا شما فقط بیا
شامل سر فصلهای: دانش
اطلاعرسانی ، بالغیت اجرای طرح فهم ارتباطات ، عقل و تدبیر در ارائه پیام، قوانین اقناع و خاک تو سر من آراسته
***
قرض الحسنه ای که به آن وام بدهکارید را به ما معرفی کنید
اغتشاشگران غرب تهران
***
به چند چهره خندان جهت نظرسنجی نیازمندیم، روابط عمومی سازمان نظرسنجی و برنامهریزی
***
یک نفر آتش نشان ؛ مناسب جهت انواع رویدادها
عکس خور ملس با دسته گل در ایام پلاسکو، کتکخور مناسب در انواع اغتشاش
شماره تماس ۱۲۵
***
بسته اینترنت adsl بدون قطعی، خرید از پیج آذری جهرمی
***
دکترای فوری در فصل زمستان، حضور در کلاس حداکثر دو جلسه، ظرفیت محدود، نام و نام خانوادگی خود را فقط بنویسید، عضویت در گروه همکلاسی ها بریم یا نه؟ ضروری است
***
چوبشو بدم؟ سنگشو بدم؟ نارنجکو بدم؟ قمه رو بدم؟ تفنگ رو بدم؟ کدوم رو بدم؟
جمعیت نه به خشونت عاریاییهای مقیم لس آنجلس
***
بادهوای مرغوب شما را خریداریم
مدیریت آلودگی شهرداری تهران
***
اسپینر تمرکز حواس ، دست دو مثل نو، مال یک مدیر ستاد بحران بوده که هی فصل زمستون غافلگیر میشده
******
درد دلهای یک برانداز ناکام!
کوکتلی خواهم ساخت
خواهم انداخت به بانک
دور خواهم شد از آن وضعیت
که در آن هیچ کسی نیست که همراه شود
یا راهی باز شود
پشت دریا شهری است
که در آن نازل بنزین پر امضای کری است
کوچهها جای کسانی است که با دود علامت دادند
چون که اینترنت نیست!
خودرو از سوخت تهی
و دل از آرزوی یارانه
همچنان خواهم راند
دور خواهم شد دور
تیر خواهم زد تیر
چند تا هم کشتم
چون که بیمایه فطیر است فطیر
پشت دریا شهری است
که شد ویرانه
مثل این خانه که انگار صاحبش آمد!
اوخ از مشت و لگد!
د نزن لامصب!
باز آژیر پلیس
شعر ناکام براندازی ما
تف و پس گردنی خلقالله
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
که غلط کردم من!
******
مطبوعاتوز
فروغ زال:
چه خبرتونه؟
سازمان حمایت مصرفکنندگان: هر گونه افزایش قیمت به بهانهافزایش نرخ بنزین ممنوع است
فروشنده فاقد شرافت: بهانههای دیگری جور میکنیم
مدیرکل انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزشوپرورش:
مابه تفاوت افزایش قیمت بنزین به حساب رانندگان سرویس مدارس واریز میشود
موتوریهای تک چرخ زن جلوی دبیرستان دخترانه: پس از ما هم شماره کارت بگیرین
احتمال یک تا سه سال حبس برای نجفی قوت گرفت
یک بدهکار مهریه: اگه اینقدر راحته که ما هم بکشیم
ارسال به دوستان
قدردانی رئیس سازمان برنامه و بودجه از رهبر انقلاب
رئیس سازمان برنامه و بودجه در نامهای به رهبر معظم انقلاب با اشاره به دیدار سهشنبه ایشان با فعالان اقتصادی تاکید کرد: از رهنمودهای آن رهبر فرزانه اظهار امتنان کرده و اطمینان میدهم با اهتمام مضاعف نسبت به تحقق این آرمانها اقدام خواهیم کرد.
به گزارش ایرنا، محمدباقر نوبخت عصر دیروز در این نامه نوشت: پیرو فرمایشات داهیانه حضرتعالی در دیدار تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی در ۲۸ آبان ۱۳۹۸ لازم میدانم به عنوان مسؤول سازمان برنامه و بودجه کشور که وظیفه برنامهریزی و بودجهریزی در راستای رشد و پیشرفت ایران اسلامی را برعهده دارد، از رهنمودهای آن رهبر فرزانه اظهار امتنان کرده و اطمینان دهم با اهتمام مضاعف نسبت به تحقق این آرمانها اقدام خواهیم کرد.
نوبخت تصریح کرد: به استحضار میرساند این سازمان با اتکال به الطاف الهی و در پیروی از فرمان حضرتعالی در آذرماه ۱۳۹۷ مبنی بر «تدوین نقشه راه و برنامه کلی اصلاح ساختار بودجه عمومی»، با یک سال تلاش شبانهروزی و با بهرهگیری از ظرفیتهای کارشناسی این سازمان و گروههای متعددی از متخصصان، اندیشمندان و قابلیتهای موجود در دانشگاهها، پژوهشکدههای فعال در این حوزه و نیز دستگاههای اجرایی، طرح اصلاح ساختاری بودجه و نقشه راه آن را آماده کرده و حسب تأکید حضرتعالی در موعد مقرر به شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران 3 قوه تقدیم کرده است. پس از آن، جزئیات این طرح به صورت مستمر بر اساس برنامه زمانبندیشده به آن شورای محترم ارائه شد که به ترتیب اولویت در حال بررسی است.
وی خاطرنشان کرد: با تشکر فراوان از دغدغه و حمایتهای حضرتعالی درباره اصلاحات ساختاری بودجه، به پیوست گزارش این طرح که بر 4 محور «درآمدزایی پایدار، هزینهکرد کارا، ارتقای ثبات، توسعه و عدالت و اصلاحات نهادی بودجه» استوار است و مشتمل بر ۹ بسته، ۲۳ برنامه و ۶۵ پروژه است، شامل خلاصه طرح، گزارش آسیبشناسی بودجه، برنامههای پیشنهادی، نقشه راه و گزارشهای پشتیبان تقدیم حضورتان میشود.
نوبخت در این نامه اضافه کرد: همچنین مراتب آمادگی خود و همکارانم را جهت ارائه این طرح محضر شریف حضرتعالی اعلام میدارم.
رئیس سازمان برنامه بودجه کشور تاکید کرد: امید است با تأسی به منویات و بهرهمندی از حمایتهای آن رهبر فرزانه، زمینه قطع وابستگی بودجه به نفت و تبدیل تهدیدهای ناشی از تحریمهای ظالمانه به فرصت و زمینه اصلاحات اساسی در بودجه فراهم شود.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار 2500 نفر از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی:
راهبرد اساسی باید مصونسازی کشور از آسیب تحریمها باشد
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی شامگاه سهشنبه در دیدار 2500 نفر از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی، با اشاره به اهمیت ثروت ملی و گسترش رفاه عمومی در نظام اسلامی و ضرورت امید نبستن به خارج از کشور تأکید کردند: کار و راهبرد اساسی «مصونسازی اقتصاد از آسیب تحریمها از طریق تقویت و رونق تولید داخلی» است و بنده پشت این قضیه ایستادهام و از مسیر پیشرفت حقیقی کشور کاملاً دفاع میکنم.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای هدف اصلی از جلسه با تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی را تکریم این عناصر اساسی در افکار عمومی خواندند و سخنان تولیدکنندگان در این دیدار را بسیار مهم، سنجیده و قابل توجه دانستند. رهبر انقلاب با بیان این نکته که ایکاش تعداد بیشتری از مسؤولان بخشهای دولتی و نمایندگان مجلس در این جلسه مهم حضور داشتند، گفتند: کسانی که در مورد رونق تولید جور دیگری فکر میکنند و برای حل مشکلات چشم به جای دیگری دارند، باید حرفهای امشب این تولیدکنندگان را میشنیدند و درک میکردند که تنها دریچه «انتقال حیات، روشنایی و نیرو به داخل کشور» همین دریچهای است که فعالان بخش تولید به روی کشور میگشایند.
حضرت آیتالله خامنهای نقش اقتصاد را در نظام اسلامی بسیار مهم برشمردند و افزودند: ثروتمند کردن جامعه، افزایش ثروت ملی، گسترش رفاه عمومی و توزیع عادلانه منابع عمومی در اسلام، یک ارزش است که با تحقق این نگاه در عین وجود تفاوت در جامعه، شکاف طبقاتی بهوجود نخواهد آمد. رهبر انقلاب تولیدکنندگان را فرماندهان، پیشروان، خطشکنان و صفوف مقدم عرصه حیاتی «تولید داخلی، رونق اقتصادی و گسترش رفاه عمومی» خواندند و خاطرنشان کردند: این میدان خطیر، میدان یک جنگ واقعی است. ایشان با اشاره به جنگ همیشگی اقتصادی میان کشورها و قدرتها افزودند: البته در دوره ریاستجمهوری فعلی آمریکا، این جنگ با چین، کره، اروپا و دیگر مناطق، بروز و گسترش یافته و در قبال ایران از طریق اعمال تحریمها، شکل وحشیانه، کینهورزانه و جنایتآلود گرفته است. رهبر انقلاب تصور پایان تحریمها در یکی دو سال آینده را خیال باطل خواندند و افزودند: با شناختی که از مسائل جبهه استکبار داریم، تحریمها حالا حالاها وجود دارد، بنابراین برای نجات اقتصاد کشور نباید منتظر پایان تحریمها و بودن یا نبودن فلان شخص یا اقدام فلان کشور بود. ایشان افزودند: البته دور زدن تحریمها به عنوان یک تاکتیک خیلی خوب است اما کار و راهبرد اساسی را باید بر مصونسازی کشور از آسیب تحریمها متمرکز کرد. ایشان وابستگی به درآمدهای نفتی حتی در بودجه جاری را موجب آسیبپذیری کشور خواندند و افزودند: این اتکا با توجه به تحریمها اندکی کاهش یافته اما از دهه ۷۰ در زمان دولت برادر و رفیق عزیزمان مرحوم هاشمیرفسنجانی(ره) تأکید کردهام باید وابستگی به نفت را بتدریج کم کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای هدف از تشکیل صندوق توسعه ملی را خارج کردن هر ساله بخشی از درآمد نفتی از اختیار دستگاههای دولتی برشمردند و گفتند: از گذشته تا حال همه دولتها وقتی دچار مشکل میشوند، با اصرار و التماس از بنده مجوز برداشت از صندوق را درخواست میکنند و بر اثر این روند، صندوق توسعه متأسفانه کماثر شده است. ایشان مسلح کردن انقلاب به سلاح و اراده تولید داخلی را علاج مشکلات برشمردند و افزودند: تنها راهحل مسائل موجود، این است که مسیر تقویت و رونق تولید داخلی را با جدیت ادامه دهیم و با تصمیمات صحیح و اقدامات لازم، موانع را برطرف کنیم که آثار مثبت حرکت در این مسیر نسبت به قبل مشهود است. رهبر انقلاب توجه به تولید داخل را موجب دور شدن کشور از حالت شرطی شدن دانستند و گفتند: گره زدن روند حل مشکلات به تصمیمات دیگران موجب بروز بدترین مشکلات برای کشور میشود.
حضرت آیتالله خامنهای با ابراز تأسف از بروز این حالت در چند سال اخیر افزودند: در این سالها بیان مسائلی از قبیل اینکه «ببینیم 6 ماه دیگر چه میشود» یا «برجام چه میشود» و حالا نیز «به امید ابتکار رئیسجمهور فرانسه ماندن»، هیچ مشکلی را حل نکرده و نخواهد کرد و این نگاه باید کنار گذاشته شود. ایشان تأکید کردند: البته ایراد ندارد کاری که عبور از خط قرمز نیست، انجام دهند اما نباید حل مسائل اقتصادی را به این کارها گره زد و افکار عمومی را شرطی کرد. رهبر انقلاب ظرفیتهای داخلی را بیپایان خواندند و یادآوری کردند: وقتی یک فعال اقتصادی، مانند امشب، گله میکند و دغدغهمند است، در واقع این حقیقت را اعلام میکند که ظرفیت پیشرفت در کشور وجود دارد و باید موانع آن را رفع کرد. حضرت آیتالله خامنهای در همین زمینه افزودند: انشاءالله با استفاده از ظرفیتهای بینظیری که تنها بخشی از آنها مورد استفاده قرار گرفته و به برکت فعالیت فعالان اقتصادی، تحریمها را از تهدید به فرصت تبدیل خواهیم کرد. رهبر انقلاب اسلامی در ادامه این نکته را یادآور شدند که اگر ملت ایران و فعالان اقتصادی و اندیشمندان کشور بتوانند با تکیه بر توان داخلی تحریمها را بیاثر کنند، عامل تحریمکننده نیز از ادامه تحریمها دست برخواهد داشت، زیرا متضرر خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه اگر طرف مقابل از سیاست تحریم دست برداشت ما نباید سیاست تکیه بر توان داخلی را تغییر دهیم، افزودند: برخی منتظرند اگر راه آن طرف باز شود، جهتگیری اقتصادی کشور را به سمت نگاه به خارج ببرند، در حالی که چنین نگاهی، غلط است. ایشان خاطرنشان کردند: سیاستهای تکیه بر توان داخلی باید آنچنان محکم و استوار باشد که اگر تحریمها هم برداشته شد، به این سیاستها آسیبی وارد نشود.
رهبر انقلاب اسلامی نیروی جوان یا به تعبیر کارشناسان «پنجره جمعیتی» را یکی از مزیتهای مهم کشور برشمردند و گفتند: ما امروز در دل این فرصت قرار داریم، البته فقط تا ۲۰ سال آینده امکان استفاده از این مزیت مهم وجود دارد و اگر در این ۲۰ سال غفلت شود، کشور وارد عرصه سالمندی خواهد شد و دیگر نمیتوان کاری را پیش برد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر لزوم افزایش موالید و همچنین ایجاد ثروت پایدار، افزودند: اینکه بارها بر موضوع فرزندآوری تأکید میشود به همین دلیل است، زیرا در صورت غفلت از این موضوع که متأسفانه در برههای طولانی هم به آن بیتوجهی شد، کشور بعد از ۲۰ سال وارد مسیری خواهد شد که امکان تغییر آن نیست. ایشان در ادامه سخنان خود توصیههای مهمی خطاب به فعالان اقتصادی، عموم مردم، نخبگان دانشگاهی، نهادهای عمومی غیردولتی، رسانهها و دستگاههای دولتی بیان کردند.
رهبر انقلاب اسلامی ابتدا به فعالان اقتصادی گفتند: مخاطب سیاستهای اصل ۴۴ که چارچوب آن نیز تبیین شده است، شما هستید و این سیاستها برای شما هم حق ایجاد میکند و هم تکلیف. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تأیید سیاستهای اصل ۴۴ از جانب صاحبنظران اقتصادی در زمان ابلاغ آن، افزودند: البته در اجرای این سیاستها درست عمل نشد، زیرا واگذاری برخی کارخانهها به افراد سوءاستفادهچی، نهتنها موجب تقویت بخش خصوصی نشد، بلکه عملکرد نادرست این افراد اندک، فضا را برای فعالان پرشمار و سالم بخش خصوصی نامساعد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: فعالان بخش خصوصی باید با استفاده از ظرفیتهای سیاستهای اصل ۴۴، با یک برنامه عملیاتی و نقشه راه، زنجیرهای تخصصی از «تولید علم و طراحی و مهندسی» تا «تولید محصول و بازاریابی» را تشکیل دهند. رهبر انقلاب با اشاره به اینکه معنای سیاستهای اصل ۴۴ جایگزین شدن بخش خصوصی به جای بخش دولتی نیست، افزودند: این دو بخش باید به هم کمک کنند و مزاحم هم نباشند، مثلاً اگر بخش خصوصی میتواند کاری را انجام دهد، بخش دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی خود را رقیب بخش خصوصی ندانند و به آن کار ورود نکنند و اگر هم فعالیت دارند کنار بکشند. ایشان در عین حال افزودند: البته بخش دولتی نباید به کلی از فعالیتهای اقتصادی دست بردارد، زیرا کارهایی وجود دارد که جز بخش دولتی یا بخشهای عمومی غیردولتی کس دیگری نمیتواند آنها را انجام بدهد.
ایشان در همین چارچوب، بخش تعاونی در اقتصاد کشور را پدیده مطلوبی دانستند و افزودند: در تعاونیها، با سرمایههای اندک میتوان اشتغال فراوانی ایجاد کرد که اگر این اشتغالهای ایجاد شده به صورت شبکهای به یکدیگر متصل شوند، برکات زیادی برای اقتصاد کشور به وجود خواهد آمد و وزیر محترم تعاون باید موضوع تعاونیها را با جدیت دنبال کند. «استفاده از کالاهای داخلی»، «شرکت در سرمایهگذاریهای مولد همچون تعاونیها و بورس» و «ترویج فرهنگ کار جهادی و تعاون» توصیههای رهبر انقلاب اسلامی به عموم مردم بود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به روحیه تعاون و همکاری در میان مردم بویژه در حوادث طبیعی همچون سیل و زلزله، بر لزوم استفاده از این روحیه در همه کارها تأکید کردند و افزودند: مردم باید تولیدات داخلی را تکریم کنند و اگر رفتار غلطی هم در این زمینه وجود دارد آن را زشت بدارند ولی به همه تولیدات داخلی تعمیم ندهند. ایشان به عنوان نمونه یکی از رفتارهای نادرست در عرصه تولید داخلی را استفاده از نشان خارجی برشمردند و گفتند: این شیوه باید اصلاح شود. رهبر انقلاب اسلامی وظیفه و مسؤولیت نخبگان علمی و دانشگاهی را کمک به حل مسائل اقتصادی و همکاری با بخشهای تولیدی در جهت تبادل دانش و تجربه دانستند و افزودند: از وظایف مهم نخبگان، تربیت نیروی انسانی خلاق، مبتکر و متناسب با نیازهای روز و همچنین کار علمی برای حل مشکلات موجود در مسائل بانکی و نظام بودجهریزی کشور است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه دستگاههای دولتی باید از ظرفیت علمی دانشگاهها استفاده کنند، گفتند: در ابتدای سال 4 ماه فرصت داده شد تا نظام بودجهریزی کشور اصلاح شود اما متأسفانه این کار انجام نشد و دلیل آن هم گرههای علمی است که این گرهها با کمک دانشگاهیان و نخبگان علمی برطرف خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه توصیههایی هم خطاب به دستگاههای دولتی بیان کردند و گفتند: دستگاههای حکومتی باید با جدیت، به دنبال بهبود محیط کسبوکار و برطرف کردن قوانین مزاحم و اصلاح عملکردهای غلط باشند تا محیط مساعد تولید در کشور به وجود آید. ایشان تأکید کردند: باید قوانین مربوط به مسائل مالی، پولی، بانکی، گمرکی، بودجه و تأمین اجتماعی به نفع تولید تغییر پیدا کنند و عرصه برای واردات و سفتهبازی بسیار تنگ شود. رهبر انقلاب تغییر قوانین و دستورالعملها را وظیفه مجلس شورای اسلامی دانستند و گفتند: البته برخی از این قوانین تغییر کرده و در مجلس تصویب شده اما هنوز اجرایی نشدهاند.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه عمده مشکلات بخش تولید مربوط به مسائل بانکی و گمرکی است، مجلس و دولت را به اقدامات جدی برای برطرف کردن این مشکلات توصیه کردند.
ایشان به احتمال بروز برخی خطاها از جانب تولیدکنندگان اشاره کردند و گفتند: همه خطاها در یک سطح نیستند و نباید برای هر خطایی دستگاههای نظارتی بر سر تولیدکننده بریزند، البته حساب خیانت از اینگونه خطاها جداست. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به گزارش رئیس قوهقضائیه مبنی بر جلوگیری از تعطیلی تعداد زیادی از واحدهای تولیدی که در آستانه تعطیلی بودند، آن را اقدامی بسیار خوب خواندند.
توصیه دیگر حضرت آیتالله خامنهای به دستگاههای دولتی، لزوم ثبات سیاستهای مالی و پولی بود.
ایشان همچنین با اشاره به تجربه مبادلات تجاری و اقتصادی با کشورهای خارجی گفتند: این تجربه به ما نشان میدهد کشورهای خارجی هیچگاه حاضر به انتقال فناوریهای اساسی بویژه در بخش نفت، پتروشیمی و خودرو به ایران نیستند، بنابراین دستگاههای دولتی باید به دنبال استفاده از تواناییهای داخلی برای رسیدن به این فناوریها باشند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: همان فکر و اندیشه دقیقی که میتواند بدون هیچ کمکی به فناوری پیچیده و نادر سلولهای بنیادی یا فناوری غنیسازی اورانیوم از 5/3 درصد به ۲۰ درصد دست پیدا کند، آیا نمیتواند به فناوری استحصال بهتر و بیشتر از چاههای نفت دست یابد؟ قطعاً میتواند! بنابراین باید از این ظرفیت بیبدیل داخلی استفاده کرد.
ایشان به خروج سریع شرکتهای خارجی نفت و خودرو از ایران بعد از اعلام تحریمها اشاره کردند و گفتند: در آن زمان برخی از این موضوع غصه خوردند اما باید غصه نخورد و خوشحال بود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شرکتهای داخلی که در زمینه قطعهسازی برای خودرو، صنایع نفت، لوازم خانگی و ماشینآلات فعالیت میکنند، افزودند: باید از این توانایی استفاده کرد و با تشکیل یک نمایشگاه دائمی میان این شرکتها همافزایی به وجود آورد.
ایشان انتقال تواناییهای بسیار بالای مهندسی و فناوری دستگاههای نظامی به دستگاههای غیرنظامی را ضروری خواندند و خاطرنشان کردند: سالها قبل یک ژنرال اسرائیلی گفته بود از ایرانیها بدم میآید اما در مقابل پیشرفت نظامی آنها تعظیم میکنم، البته ما از آن موقع تاکنون دستاوردهای فراوان مهمتر و جالبتری داریم که موشک بالستیک با برد 2هزار کیلومتر و خطای حداکثر چند متر، تنها یکی از آنهاست.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: توان مهندسی و فناوری دستگاههای نظامی که به چنین افتخاراتی منجر میشود، باید در عرصه خودرو، نفت، مسائل فضایی و دیگر بخشها به کار گرفته شود.
حضرت آیتالله خامنهای حمایت از صادرات و حضور فعالان اقتصادی در کشورهای دیگر را هم مهم دانستند و افزودند: میتوانیم با استفاده از ظرفیت دیپلماسی، با همسایهها و دیگر کشورها، ارتباطات اقتصادی خوبی برقرار کنیم.
ایشان مسؤولان را به استفاده از تولیدات داخلی در مجامع بینالمللی توصیه کردند و افزودند: مسؤولان باید نشانها، حرفها و مفاهیم ایرانی را ترویج کنند اما برخی بر عکس عمل میکنند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: یکی از گلههای ما از برخی مسؤولان سالهای گذشته این بود که چرا وقتی در جمع اروپاییها صحبت میکنند حرف 100 سال پیش یک متفکر اروپایی را بیان میکنند، این حرف که برای اروپاییها جدید نیست و ارزشی ندارد اما حرفهای ما نو و نشنیده است و باید آنها را بیان کرد.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه سخنانشان حضور همهجانبه بخش خصوصی و تعاونی را در بخش نفت و گاز ضروری دانستند و افزودند: برخی قوانین مجلس نظیر قانونی که اخیراً در زمینه صنایع پاییندستی نفت و گاز مصوب شد، معطل آییننامهها میماند، در حالی که این کارها باید سریعاً انجام شود تا فعالیتهای تولیدی سرعت گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان رسانهها را به انعکاس وسیع و مناسب موفقیتهای تولیدگران فراخواندند و افزودند: رسانه البته از سر دلسوزی برخی اشکالات را منعکس میکند که عیبی هم ندارد تا مسؤولان اگر تلویزیون میبینند، بفهمند مشکلات کجاست اما در کنار آن باید موفقیتهای عرصههای مختلف تولیدی را برای مردم بویژه جوانان بازگو کرد و با معرفی ظرفیتها به مشتاقان فعالیت تولیدی، مطالبات منطقی فعالان اقتصادی را نیز پیگیری کرد تا مسؤولان به آنها توجه کنند.
ایشان همچنین تفاوت تعرفه تبلیغات کالاهای داخلی با خارجی را ضروری خواندند و افزودند: باید در این زمینه به گونهای عمل کرد که فعالان اقتصادی بتوانند نشان خود را تبلیغ و ترویج کنند.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان سخنانشان خطاب به ملت ایران و دوستان و دشمنان انقلاب تأکید کردند: ملت ایران در عرصه جنگ نظامی و سیاسی و امنیتی (مانند کارهایی که در این چند روز بود و کارهای مردمی نبود) دشمن را عقب زده است و به فضل الهی در جنگ اقتصادی هم دشمن را بهطور قاطع عقب خواهد زد و با ادامه حرکت کنونی در مسیر رونق تولید و پیشرفت اقتصادی، افق روشن آینده خود را محقق خواهد کرد.
در ابتدای این دیدار که در سال رونق تولید برگزار شد، جمعی از کارآفرینان و فعالان عرصه اقتصاد و تولید ملی به بیان دیدگاهها و دغدغههای خود پرداختند.
آقایان بهمن عبداللهی رئیس اتاق تعاون ایران، سیروس تالاری تولیدکننده تجهیزات صنعت نفت، سعید زکایی تولیدکننده انواع ترکیبات پلیمری، بابک ثقفی تولیدکننده صنعت ماشینهای اداری ایران، محمد عرب تولیدکننده کفش و انواع چرم مصنوعی، حسین یوسفی پرورشدهنده ماهی در قفس، امیر فرشچی تولیدکننده داروهای زیستی، علیرضا حسیناحدی فعال صنعت طلا و جواهر و سیدمحمدحسین دانا، عضو هیأتمدیره اکتشاف و تولید تأسیسات دریایی و خانم شهین شهرکی تولیدکننده و صادرکننده صنعت سوزندوزی بلوچ بر این محورها تأکید کردند:
- ضرورت باور فرهنگ تعاون به عنوان رکنی برای اجرای سیاستهای اقتصادی
- ساماندهی شبکههای تعاونی توزیعی برای تأمین مایحتاج عمومی
- ضرورت تلاش برای دستیابی به ظرفیت ۲۵ درصدی تعاون در اقتصاد ملی
- پیشرفت خیرهکننده سازندگان تجهیزات صنعت نفت از وابستگی مطلق در دوران قبل از انقلاب به توانایی ساخت و طراحی بیش از ۸۵ درصد تجهیزات
- ضرورت مشارکت دادن بخش خصوصی در تصمیمسازیهای کلان اقتصادی
- لزوم اصلاح قوانین و بخشنامههای متعدد که تولید و صادرات را کند میکند
- ضرورت بازخواست از افرادی که با بیعملی، فعالیتهای صادراتی را کمسرعت و متوقف میکنند
- تأکید بر برنامهریزی و تدوین استراتژی صنعتی کشور و توسعه نشانهای ملی در کشورهای هدف صادرات
- ضرورت سرمایهگذاری ویژه در صنعت الکترونیک به عنوان صنعت پایه با هدف جلوگیری از خروج نخبگان
- دور کردن بیشتر کشور از آسیبهای تحریم و زمینهسازی برای گسترش صنایع دیگر
- پیشنهاد تأمین ارز رقابتی برای تولیدکنندگان لوازم خانگی برای مدت ۳ سال
- لزوم حمایت سازمان بورس از ورود صنایع لوازم خانگی و تسهیل استفاده از ابزارهای مالی
- ظرفیت صنعت کفش برای تبدیل کردن کشور به سکوی صادرات کفش در غرب آسیا
- نگاه فرصتمحور به 5 هزار کیلومتر سواحل کشور برای توسعه و رونق صنعت آبزیان
- لزوم استفاده بیشتر از جایگاه ممتاز ایران در بیوتکنولوژی دارویی
- هدفگذاری صنعت طلا و جواهر برای دستیابی به رتبه دوم صادرات مصنوعات در منطقه
- درخواست حمایت ارکان کشور از پروژه بزرگ شرکتهای ایرانی اکتشاف و تولید نفت
- ایجاد اشتغال پایدار از طریق گسترش صنایع دستی در تمام نقاط کشور با بهکارگیری نیروهای بومی
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|