|
مسافرتهای خطرناک و دخالت بیجای ساکنان بومی بحرانهای اجتماعی کرونا را بیشتر میکند
سفر مرگ
افزایش بهبودیافتگان کرونا به 2394 نفر
گروه اجتماعی: با وجود هشدارهای بسیار زیاد ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا درباره لزوم عدم خروج از خانه، بخشی از مردم همچنان به مسافرت میروند و در مکانهای شلوغ شهر حضور مییابند.
به گزارش «وطن امروز»، حضور مردم در نوار ساحلی شمال کشور و جدی نگرفتن هشدارهای وزارت بهداشت موجب شد مردم بومی به این مساله اعتراض کنند و در برخی شهرها مانع حضور خودروها با پلاک غیربومی شوند. قطعا ادامه این وضعیت موجب هرج و مرج در برخی نقاط کشور و ایجاد مشکلاتی فراتر از شیوع کرونا میشود. در اینجا باید مجریان قانون با هماهنگی همهجانبه به مساله محدودیتهای ورود و خروج مسافران به استانهای غیربومی ورود کرده و مانع دخالت و درگیری مردم شوند. تصاویری که از برخی شهرها در شبکههای اجتماعی منتشر شده، نشان میدهد در عین حال که مسافران بیملاحظه مقصر اصلی هرج و مرج هستند، دخالت بیمورد مردم بومی نیز بر مشکلات میافزاید.
وزارت بهداشت بارها و بارها بر عدم خروج از خانهها و شهرها تاکید کرده اما زیر بار قرنطینه شهرها نرفته و آن را بهداشتی نمیداند. با این وجود به نظر میرسد نهادهای دولتی درگیر در ستاد ملی مقابله با کرونا باید هماهنگی خود را بیش از پیش افزایش دهند و نباید شاهد اطلاعیههای متناقض استانداریها و قرارگاههای بهداشتی باشیم. قطعا اگر این هماهنگی جدی گرفته نشود، هشدارهای وزارت بهداشت و ستاد ملی نیز جدی گرفته نمیشود.
همه مسؤولان کشور تاکید دارند برای جلوگیری از شیوع گسترده کرونا، مردم نباید سفر کنند، بلکه برای حفظ سلامت خود و همنوعانشان باید در خانه بمانند. معاون بهداشت وزارت بهداشت بر ضرورت در خانه ماندن و عدم سفرهای درونشهری و برونشهری با توجه به شیوع ویروس کرونا تاکید کرد. دکتر علیرضا رئیسی با تاکید بر ضرورت در خانه ماندن و عدم سفرهای درونشهری و برونشهری با توجه به شیوع ویروس کرونا گفت: در خانه ماندن هموطنان و عدم حضور در معابر و خیابانها رمز غلبه بر ویروس کرونا بوده و با تحمل و بردباری در مدتی کوتاه میتوانیم از این مرحله عبور کنیم. وی افزود: بدون شک حضور مردم در خیابانها و سفرهای آنان به استانهای مختلف باعث گسترش و تثبیت ویروس کرونا میشود و فقط در خانه ماندن و پیگیری اصول خودمراقبتی، یگانه راه غلبه بر این ویروس است. رئیسی ضمن اشاره به سفرهای برخی هموطنان به استانهای شمالی کشور در این روزها اظهار داشت: با توجه به شیوع ویروس کرونا در این استانها و اختصاص کامل امکانات بهداشتی و درمانی به اهالی این مناطق، دیگر امکانی برای خدمترسانی حوزه سلامت به مسافران وجود ندارد و در صورت بیماری، مسافران با مشکلات وسیعی مواجه خواهند شد. بنا بر اعلام روابط عمومی معاونت بهداشت وزارت بهداشت، رئیسی گفت: با قدری تحمل و گذر از وضعیت فعلی میتوان در ماههای آتی و در فضایی ایمن و مطمئن سفرها به اقصی نقاط کشور را انجام داد.
* ضرورت کاهش زمان کار ادارات و تعطیلی مغازهها
با وجود تأکیدات فراوان مسؤولان بر ماندن در خانه اما خیلیها همچنان سودای سفر در سر دارند که با این کار سلامت خود و جامعه را به خطر میاندازند. عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی درباره تبعات کمتوجهی برخیها به توصیههای بهداشتی و خودمراقبتی بویژه توجه بر تاکید ماندن در خانه برای حفظ سلامت خود و دیگران گفت: تا زمانی که خود مردم نخواهند اصول بهداشتی و... را رعایت کنند، هیچ دستورالعمل، پروتکل، بخشنامه و توصیهای کارساز نیست.
سیامک مرهصدق در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه آموزش از راه دور مدارس، کاهش ساعات کاری بانکها و ادارات و... با هدف قرنطینه شدن مردم در خانه برای کاهش مراودات و تجمعات است، افزود: با توجه به شیوع گسترده ویروس کشنده کرونا در کشور به نظر میرسد به جز بانکها و ارائهدهندگان خدمات حملونقل عمومی، همچنین برخی فروشگاههای عرضه مواد غذایی آن هم در برخی ساعات، تمام مغازهها، فروشگاهها و امکان ارائهدهنده خدمات در شهر، باید تعطیل شوند، چرا که این ویروس ویروسی ناشناخته و کشنده است و سرعت انتقال فوقالعادهای دارد.
وی با تاکید بر اینکه همه با هم باید برای ریشهکنی این ویروس مرموز و مرگبار تلاش کنیم، افزود: هیچ معنایی ندارد که مغازهها در این روزهای سخت شیوع ویروس کرونا فعالیت کنند. البته وزارت بهداشت فاقد امور اجرایی سختگیرانه و نیروهای سختافزاری است و فقط پروتکل تعریف میکند، بنابراین همه ارگانها، دستگاهها و نیروهای نظامی و انتظامی باید در اجرای دستوالعملهای وزارت بهداشت، نسبت به رعایت اصول بهداشتی و... به جد تلاش کنند. در چنین شرایطی ضرورت جلوگیری از ترددهای بی مورد شهری و بین شهری یا سفرهای استانی و... همچنین رعایت نکات خودمراقبتی چون ماندن در منزل الزامی است. عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی به رقم اندک اعتبار وزارت بهداشت برای مبارزه با ویروس کرونا در کشور اشاره کرد و افزود: 580 میلیارد تومان برای این بیماری اختصاص داده شده است که چنین رقمی بسیار ناچیز است و نیاز به بازنگری دارد.
وی اضافه کرد: مبارزه با این بیماری باید قاطع باشد. وزارت بهداشت به تنهایی توان ریشهکنی آن را ندارد، چرا که این بیماری شباهت به یک جنگ بیولوژیک دارد، در این صورت تمام قوای نظامی و اقتصادی کشور برای ریشهکنی آن باید پای کار بیایند و از نیروهای خط مقدم رزم که کادر پزشکی هستند بخوبی پشتیبانی کنند. اگر وزارت بهداشت نیازمند استخدام یا بهکارگیری نیروهای کارآزموده به صورت پارهوقت و... است باید آنها در چنین شرایطی به کار گرفته شوند.
مرهصدق اضافه کرد: دیروز با حضور وزیر بهداشت در مجلس شورای اسلامی به وی اعلام کردم که چرا نیروهای متخصص یا کارآزموده را در این شرایط سخت استخدام یا دعوت به کار نمیکنید؟ اما وی در جواب گفت؛ با وجودی که 3 هزار پرستار بیکار در کشور وجود دارد اما نه مجوز استخدام دارم و نه منابع مالی لازم.
***
[سختگیریها در مبادی ورودی و خروجی شهر قم تشدید میشود]
جهت پیشگیری از شیوع ویروس کرونا، سختگیریها در مبادی ورودی و خروجی شهر قم تشدید میشود. به گزارش «وطنامروز»، استاندار قم با اعلام این خبر گفت: از زائران و مسافران تقاضا داریم قم را برای سفر یا توقف انتخاب نکنند و شرایط فعلی این شهر را در نظر بگیرند. جهت جلوگیری از انجام سفرهای نوروزی باید اطلاعرسانی دقیق شود و هتلداران و مسافرخانه داران قم نیز باید همکاری لازم را در عدم پذیرش مسافر داشته باشند. بهرام سرمست خاطرنشان کرد: بستن جاده به روی مسافران اقدامی صحیح نیست اما باید به طور جدی به مردم هشدارهای لازم ارائه شود تا در جهت حفظ سلامت خود و خانوادههایشان قرنطینه خانگی را جدی بگیرند. با آنکه در استان قم اولین مورد کشف ویروس اتفاق افتاد اما این به معنای شیوع ویروس از قم نبود، چرا که ویروس 14 روز دوره نهفتگی دارد. پس از کشف ویروس در این شهر، استانهای دیگر در آمادگی کاملی به سر میبردند که در کاهش شیوع بیماری اثرگذار بود. استاندار قم درباره تامین اقلام بهداشتی نیز تصریح کرد: کمبودها به دولت و دستگاههای اجرایی ارجاع داده شده است، البته بخش خصوصی تولید کننده اقلام بهداشتی و خیرین نقش مهمی در رفع کمبودها دارند، ضمن اینکه باید از ظرفیت مردمی نیز در رفع مشکلات استفاده کرد. همگرایی و همراهی مردم و دستگاههای اجرایی نقش مهمی در مدیریت این بحران دارد و اصحاب رسانه در این میان دارای نقشی مهم و اساسی هستند تا در مجموع بتوان اقدامات پیشگیرانه را توسعه داد. با وجود توصیههای جدی، مردم هنوز قرنطینه خانگی را جدی نگرفتهاند و با این شرایط نمیتوان در قطع زنجیره انتقال ویروس موفقیتی به دست آورد. استاندار قم عنوان کرد: مهار ویروس کرونا تا یک ماه دیگر توفیق بزرگی است که با مشارکت مردم و رعایت نکات بهداشتی و قرنطینه خانگی تحقق پیدا میکند.
ارسال به دوستان
به علت توصیههای بهداشتی مسؤولان و متخصصان امور بهداشتی و درمانی
سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب در حرم رضوی برگزار نمیشود
دفتر مقام معظم رهبری در اطلاعیهای اعلام کرد مراسم سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای که همه ساله در روز اول سال نو در حرم مطهر رضوی برگزار میشد، امسال به علت توصیههای بهداشتی برای جلوگیری از گسترش بیماری ناشی از ویروس کرونا برگزار نخواهد شد و معظمله به مشهد مقدس سفر نخواهند کرد.
متن اطلاعیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
به اطلاع ملت شریف ایران اسلامی میرساند، به علت شیوع ویروس کرونا و توصیههای اکید مسؤولان و متخصصان امور بهداشتی و درمانی مبنی بر پرهیز از برگزاری تجمعات و خودداری از سفر و خارج شدن از شهرها با هدف جلوگیری از گسترش بیماری، مراسم سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی که همه ساله در روز اول سال نو در حرم مطهر حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام برگزار میشد، امسال برگزار نخواهد شد و معظمله به مشهد مقدس سفر نخواهند کرد.
امید است با رعایت کامل دستورالعملهای بهداشتی و با توسل و التجاء به درگاه پروردگار متعال، هر چه زودتر عافیت قرین مردم عزیزمان شود. همچنین از خداوند متعال شفا و سلامتی برای مبتلایان این بیماری را مسألت مینماییم.
ارسال به دوستان
پرونده «وطنامروز» درباره واکنشهای منفی نسبت به حضور برخی خوانندگان در فستیوال سعودی طنطوره نقش لسآنجلسیها در بازی تاج و تخت بنسلمان
پاتختی
گفتوگو با سیدمحمد میرزمانی و محمد گلریز تحلیلی بر واکنشهای هواداران خوانندگان لسآنجلسی به خوشرقصی آنها برای شاه سعودی
گروه فرهنگ و هنر: بگذارید از گاف بزرگی که سعودیها هنگام نمایش کنسرت شادمهر در طنطوره دادند، شروع کنیم. شاید 20 نفر هم پای کنسرت ننشسته بودند. خواننده داشت برای صندلیهای خالی میخواند. بیآنکه برایش نگاه مخاطبان فارسیزبان مهم باشد. بیآنکه به تناقض آنچه میخواند (دنیایی که بمب و موشک نمیسازه/ موشک روی خواب کودک نمیندازه) با اتمسفری که در آن حضور پیدا کرده، فکر کند. مخاطبی در کار نیست. مخاطب شخص «بنسلمان» است که حالا با به هم ریختن معادلات سیاسی در عربستان، بازی تاج و تخت به راه انداخته است و بازیگرانی برای این نمایش میخواهد اما بازیگران لسآنجلسی نمایش سعودی، به خاطر پول، قمار دوسرباختی داشتند و البته باعث تصحیح افکار عمومی بسیاری از ایرانیان شدند. در سالی که هالیوود با فیلم سینمایی علاءالدین به تحقیر شاهزاده سعودی پرداخت، در شرایطی که ستارگان جهان ورزش و هالیوود از راجر فدرر تا اسکارلت جوهانسون به خاطر ننگ «بنسلمان» حاضر به همکاری با سعودیها نشدند، در شرایطی که ماجرای قتل فجیع یک روزنامهنگار هنوز از دامن سعودی پاک نشده است و در حالی که بمباران مردم یمن از زن و مرد و کودک هنوز ادامه دارد، خوانندگان پارسیزبان در مراسم تولد شاه سعودی برای صندلیهای خالی خواندند تا تناقضهای تازهای از ایراندوستیشان را آشکار کنند. آنچنان که بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی از طیفهای مختلف با واکنشهایی اعلام کردند خوانندگان پارسیزبان با حضور در خاک سعودی مایه ننگ بسیاری از ایرانیان شدهاند. ***
محمدحسن یادگاری*: شهره شدن یک شهر، یک منطقه و جغرافیا در دوران دهکده جهانی میتواند به دلایل مختلف باشد؛ بسیاری از مناطق بهواسطه آثار باستانی، آثار طبیعی، جنگها و وقایع تاریخی به شهرت میرسند که نشان از اصالتشان دارد و برخی از مناطق که هویتی ندارند، به هر طریقی به دنبال هویتسازیاند؛ حتی هویتهای کاذب و نوساخته! طنطوره عربستان دقیقا با همین سیاستگذاری نامش این روزها بر سر زبانها افتاده است. مجموعه فعالیتهای هنری با استفاده از چهرههای به شهرت رسیده رسانهای، کاری کرد نگاهها به منطقهای خشک و تاریخسازیشده بچرخد و گوشها نام شهری را بشنوند که تلفظش برای نخستینبار بر زبانها دشوار است. شبیه این تجربه را نیم قرن قبل تاریخ ایران با برگزاری جشن هنر شیراز به دست آورده بود، البته شیراز هم تاریخ داشت، هم جغرافیا و هم هویت و فقط قرار بود بازنماییای متفاوت و تجملگرایانه از ایران مترقیشده و غربگرا باشد. کمتر از یک دهه بعد از آغاز جشن هنر شیراز، تاریخ دید که این پوسته زیبا چه تضادی با فرهنگ کوچه و بازار و مردمی ایران داشت. هویتی ساختهشده و صوری که ارتباطی با ذاتش نداشت و با هستهای پوچ فقط زیبا بود.
فارغ از هویتسازی فرهنگی، لیبرال و هنری در معرفی یک اقلیم که در دوران اصلاحات معاصر حاکمیت عربستان دنبال میشود، استفاده از خوانندگانی که در دسته مخالفان سیاسی حاکمیت ایران قرار میگیرند در این مجموعه اجرا نکته جالبی است؛ دستهای که فرهنگ مردمپسند ایران با اصطلاح «لسآنجلسیها» میشناسدشان و اوج فعالیتشان به اوایل دهه 70 شمسی بازمیگردد؛ درست زمانی که حملونقل و ترابری شکلی امروز به خود گرفته بود تا آثار ویدئویی و موسیقایی راحتتر قابل انتقال باشند و ناتوانی مدیریت عرصه فرهنگی و هنری در داخل کشور امکان پرورش موسیقی پاپ را برای رفع نیاز داخلی نداشت. نمایش طنطوره نشان داد لسآنجلسیها، این دسته از خوانندگان و اهل موسیقی که وطنشان را به خاطر باورهایشان ترک گفتند اما به زعم خود مدتهاست که وطن را جایی دزدیده شده و متعلق به خود میدانستند، حالا پس از گذشت دههها، از آن ور بام افتادهاند. آنها که حاضر نبودند در هر شرایطی در کشورشان کار کنند و در وطن درآمد داشته باشند، اجرایی از خود نشان دادند که خود در وجدانشان میدانند منبع پول به دست آمده از این کنسرت، منبعی نادرست و غیراخلاقیتر از آنی دارد که آنان به خاطر باورشان وطنشان را ترک کردند. دلارهای بادآورده عربستانی آنقدر اغواگرانه و گزاف به این افراد پیشنهاد شده که از اجرایشان معلوم است با کمترین کیفیت، عجولانه و سراسیمه برای روی سن رفتن آماده شدهاند. آنان از باورهایشان در مقابل دلار کوتاه آمدند و به عنصری خرد در سیاستگذاری کلان عربستان در ورود به مدیریت افکار عمومی ایرانیان تبدیل شدند؛ تناقضی بین باورهای گذشته و اقدام حال حاضر که گریبان محبوبیت این خوانندگان را میگیرد.
مجموعه اجراهای «زمستان طنطوره» تقلای عربستان را با دلارهای بادآوردهاش برای مدیریت فرهنگی منطقه، با حالتی اسفبار و متناقض نشان میدهد. وقتی اولین ترانه اجرا شده در این برنامه به نام «رویای آزادی» ترانهای است که تحلیل متنش در شرایط کنونی از جانب طرفداران خواننده این اثر، بیشتر عربستان را خطاب میگیرد تا ایران را، میتوان به این تناقض رسید. یا تناقضی دیگر جایی است که جمله تبلیغاتی «اجرای اسطورههای موسیقی ایران» در تبلیغات این برنامه رایج شد؛ شعاری که همه اهل هنر و موسیقی حتی خود این خوانندگان هم میدانند دروغی تبلیغاتی بیش نیست، چرا که در این بین یک خواننده زیرزمینی عامهپسند و یک خواننده مجلس گرم کن و عروسی خوان، هیچگاه در میان اسطورگان موسیقی ایران قرار نمیگیرند و نخواهند گرفت. این اسطورهسازی یا برای تخریب موسیقی اصیل ایرانی طراحی شده یا مذاکرات و جابهجایی دلارها با سایر خوانندگان که نزدیکتر به لقب اسطورهاند، جوش نخورده است.
فارغ از اینها، شاید برنامه «زمستان طنطوره» را بتوان یک نمایش دانست تا یک کنسرت. این نمایش با محوریت حضور چهرهها برگزار شد و نه صدایشان. خوانندگان کهنسالتر به خاطر کهولت سن نفس کم میآوردند، بد میخواندند و با تولید صداهایی ناهنجار کمتوانیشان را جبران میکردند و در بهترین حالت میتوان گفت در نوستالژیهای قدیمیشان واماندند. بگذریم از اینکه خواندن ترانهای درباره ایران یا بردن نام «تهران» از دستور کار اجرای این خوانندگان خارج شده بود. جوانترها هم نشان دادند توان خوانندگیشان بسیار فاصله دارد از مهارتی که افکتها و بازسازیهای استودیویی برایشان صداسازی میکند. البته اینها فارغاند از تکخواننده زیرزمینی که هنوز برای خودش هم معلوم نیست چرا باید در این نمایش جا بگیرد. اگر اصل و بنا بر اسطورههای موسیقی ایران است، همه اینها خلاف آدابی است که خواننده ایرانی در دوران آموزش موسیقایی اصیلش از طبیعیخوانی و احترام به شنونده میآموزد.
تجربه جهانی نشان داده وقتی یک سرمایهگذار حتی با بالاترین درجه از ثروتمندی در عرصه فرهنگی و هنری بدون دانش و آگاهی وارد شود، سود مالیاش فقط در جیب هنرمند کاسبکار میرود و اثراتی که سرمایهگذار به دنبال آن است در بلندمدت حاصل نمیشود. دلارهای بادآورده سعودی همین عینیتند که تاریخ سالیان بعد، این اقدامات را به شفافترین شکل ممکن قضاوت خواهد کرد. یادمان نرود پشتوانه شبکه دوباره راهاندازیشده MBC فارسی، از این برنامه و سرمایهگذاری دقیق و آیندهنگرانهاش با برگزاری برنامههایی چون Persia,S Got Talent و جمع کردن چهرههای رسانهای خارج از ایران در حال شکلگیری است؛ شبکهای که با شعار «سرگرمی بیانتها» جانی دوباره گرفته و فعلا در حال جلب مشتری از میان دریافتگران دستگاه ماهواره در ایران است.
یادمان نرود لااقل نکته آموزندهای که این نمایشها برای ما دارد این است که مخالفان فرهنگی هویت ایرانی چقدر با انگیزهاند و در جریانسازی به مهارتی در فرصتی کوتاه برای مدیریت افکار عمومی دست یافتهاند. آنها خلأها و نیازمندیهای داخل ایران را بخوبی میشناسند، با پژوهشها و افکارسنجیهای قوی این اطلاعات را به ثبت میرساندند و برایش برنامهریزی میکنند.
* مستندساز و دکترای علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران
***
محمد گلریز گفت: خوانندههای لسآنجلسی سخنان دلنشینی درباره حسن وطندوستی بر زبان میآوردند اما پای عمل که میرسد، هیچ بویی از مرام ایرانی نبردهاند و همچون ستون پنجم دشمن به مردم کشورشان خیانت میکنند. خواننده پیشکسوت موسیقی کشورمان درباره حضور خوانندههای لسآنجلسی در جشن موسیقی سعودیها که این روزها در عربستان برپا شده است، به «وطن امروز» گفت: ماهیت ضدایرانی سردمداران عربستان سعودی سالهاست برای ایرانیها روشن شده و مسؤولان دیکتاتور کشور عربستان با نمایشهای قلابی چون برپایی جشنوارههای هنری میخواهند پز آزادیهای حداقلی را در کشورشان بدهند، فارغ از اینکه همین الان هم اغلب مردم عربستان از حداقل حقوق شهروندی هم برخوردار نیستند و قاعدتا کشوری که برای انتخاب مسؤولانش رای و نظر مردم اهمیتی ندارد، هیچ رنگ و بویی از دموکراسی نبرده است و تمام این جشنوارهها صرفا یک نمایش تصنعی برای فریب افکار عمومی دنیا محسوب میشود که برای این نمایش به تعدادی شبههنرمند نیاز دارند. وی ادامه داد: در وصف اقدامات ضدبشری عربستان سعودی همین بس که در شرایطی که حج عمره را به علت جلوگیری از شیوع ویروس کرونا تعطیل کردهاند و بنا به درخواست سازمان بهداشت جهانی هر گونه تجمع در این کشور به تعطیلی کشیده شده است، برپایی کنسرتهایی به بهانه جشن موسیقی بینالمللی، خیانت به مردم عربستان محسوب میشود که متاسفانه نشاندهنده این موضوع است که دیکتاتورهای سعودی حتی به فکر سلامتی مردمشان هم نیستند.
گلریز در بخش دیگری از صحبتهایش به حضور خوانندههای لسآنجلسی در این جشن موسیقایی اشاره کرد و افزود: خدا را شکر همانطور که از عنوان این دسته از خوانندهها پیداست، این خوانندهها متعلق به ایران و ایرانی نیستند و در واقع نمایندههای کشور آمریکا در این جشن موسیقی محسوب میشوند. وی گفت: اما درباره این عده معلومالحال باید بگویم این خوانندهها هیچ بویی از وطنپرستی نبردهاند، البته سخنان دلنشینی درباره ایران و ایرانی بر زبان میآوردند اما پای عمل که میرسد، هیچ بویی از مرام ایرانی نبردهاند و همچون ستون پنجم دشمن به مردم کشورشان خیانت میکنند که این خیانت از دوران دفاعمقدس شروع شده و اکنون با حضور در مراسمی که متولیانش ضدایران و ایرانی هستند، ظاهر متفاوتی به خود گرفته است. این هنرمند ادامه داد: این روزها که هنرمندان واقعی سرزمینمان همراه و همدم مردم به جنگ ویروس کرونا رفتهاند، برخی از این خوانندهها خوب بلد هستند چگونه با افکار عمومی بازی کنند؛ از سویی ترانههای وطنی با مضامینی چون خلیجفارس و... سر میدهند، از سوی دیگر خودشان را به عنوان هنرمند ایرانی قالب جشنوارهای به ظاهر موسیقایی میکنند. به نظر بنده این خوانندهها با حضور در مراسم ضیافت دیکتاتور عربستان، آبروی اندک خود میان افکار عمومی را هم بردند و دیگر حنایشان رنگی ندارد.
***
موزیسین پیشکسوت گفت: خواننده لسآنجلسی که همیشه به آهنگ معروف خلیجفارس خود میبالد و مدام شعارهای وطنپرستی سر میدهد، بهخاطر یک مشت دلار به دامن کسانی پناه برد که در اقدامی مذبوح منکر نام خلیجفارس میشوند.
سیدمحمد میرزمانی، مدیرکل سابق دفتر موسیقی ارشاد و رهبر ارکستر مطرح ایرانی در گفتوگو با «وطن امروز» ضمن گلایه از منفعل بودن دیپلماسی فرهنگی مسؤولان کشور، حضور خوانندههای لسآنجلسی در جشن موسیقایی عربستان را اقدامی خائنانه نامید و گفت: متاسفانه مسؤولان فرهنگی کشورمان در بزنگاههای مهم و بینالمللی کاملا منفعل عمل میکنند و مواقعی که باید وارد عمل شویم هیچ اقدامی نمیکنیم. وی در ادامه گفت: قبل از اینکه بخواهیم به حضور خائنانه خوانندههای لسآنجلسی در جشن موسیقایی عربستان سعودی بپردازیم باید گفت در این مراسم موسیقایی جای خالی خودنمایی دیپلماسی فرهنگی بشدت احساس میشود که دوستان مسؤول حتی زحمت انتشار یک بیانیه هم درباره اینکه خوانندههای لسآنجلسی حاضر در این جشنواره به هیچوجه نمایندههای رسمی هنر ایران زمین نیستند، به خود ندادهاند، چه برسد به اقدامات دیپلماسی فرهنگی. میرزمانی در ادامه به نفس حضور نمایندههای هنر ایرانی در جشنوارهها و مراسم بینالمللی اشاره کرد و افزود: هر زمان که اسمی از مراسم بینالمللی موسیقایی به میان میآید باید خاطرمان باشد که اگر قرار بر حضور رسمی در چنین رویدادی داشته باشیم باید شرایطی فراهم شود که هنرمندانی در آنجا حضور به هم رسانند که اجرا و شأن فرهنگیشان، نمایانگر تاریخ و تمدن 3 هزار ساله کشورمان باشند، نه آنکه با هنر مبتذلشان با آبروی ایران و ایرانی بازی کنند. وی افزود: اما اگر بنا به دلایل مختلف و موجه، مسؤولان فرهنگی کشور صلاح نمیدانند که حضور رسمی در برخی جشنها و مراسم موسیقایی بینالمللی همچون جشن موسیقی عربستان داشته باشند، باید از طریق دیپلماسی فرهنگی، عدم حضور کشورمان را در این مراسم رسما اعلام کنند تا افراد سودجو و خیانتکاری چون خوانندههای لسآنجلسی با موسیقی مبتذلشان خود را به عنوان نماینده هنر سرزمین اصیل ایرانی جا نزنند. میرزمانی گفت: به هر حال خیلی هم جای نگرانی نیست، زیرا علاقهمندان به موسیقی در سراسر دنیا طی سالهای اخیر با موسیقی اصیل ایرانی بخوبی آشنا شدهاند و امیدوارم شرایطی رقم بخورد که هنرمندان واقعی این سرزمین همچنان به درخشش در جوامع بینالمللی ادامه دهند. این آهنگساز پیشکسوت در ادامه به رفتار متناقض خوانندههای لسآنجلسی اشاره کرد و افزود: بسیاری از این خوانندههای لسآنجلسی طی 40 سال اخیر مدام دم از وطنپرستی و همراهی با مردم میزنند اما به عمل که میرسد هویت واقعی و خیانتکارانه خود را هویدا میکنند. به عنوان مثال، یکی از همین خوانندهها که همیشه به آهنگ معروف خلیجفارس خود میبالد و مدام شعارهای وطنپرستی سر میدهد، خیلی راحت و بهخاطر یک مشت دلار به دامن کسانی پناه میبرد که در اقدامی مذبوح منکر نام خلیجفارس میشوند و هزار و یک اعتقاد و باور ضدایرانی را در سراسر دنیا گسترش میدهند. وی در خاتمه گفت: مسلما مردم و هنردوستان واقعی فراموش نخواهند کرد زمانی که ملت در دوران 8 سال جنگ تحمیلی با چنگ و دندان از خاک وطن خود دفاع میکردند، امثال خوانندههای لسآنجلسی در ناز و نعمت در کشورهایی که سلاحهای کشتار جمعی در اختیار صدام قرار میدادند، خوشگذرانی میکردند و شعارهای ضدایرانی این کشورها را در ترانههایشان فریاد میزدند، مسلما این اتفاق جدید هم نقطه تاریک دیگری از رفتار این دسته از خوانندههای لسآنجلسی را در ذهن مردم ایران رقم خواهد زد.
ارسال به دوستان
چرا رشد نقدینگی در ایران موجب تورم میشود
میثم مهرپور: افزایش نقدینگی در سالهای اخیر آنقدر لجامگسیخته بوده که کمتر کارشناسی را میتوان یافت که در مذمت آن سخنی نگفته یا نوشتهای مکتوب نکرده باشد. شاید عبارت «نقدینگی» را بتوان پرتکرارترین واژه اقتصادی دانست که در سالهای اخیر به گوشمان خورده است. با افزایش سطح عمومی قیمتها یا جهش شاخص بورس و گرانی غیرطبیعی در کالاهایی چون مسکن، خودرو و... همواره یکی از دلایل آن، افزایش نقدینگی یا به عبارتی وجود نقدینگی سرگردان معرفی میشود. سوال اینجاست: این افزایش نقدینگی صرفا برای اقتصاد ایران رخ میدهد؟ میزان 20 تا 25 درصدی افزایش نقدینگی در هیچ اقتصادی در دنیا رخ نمیدهد؟ آیا این افزایش عجیب و خارج از قاعده به حساب میآید؟ اصولا هر افزایش نقدینگی بد است؟ یا نقدینگی بد و خوب داریم؟ چرا در گذشته افزایش 20 تا 25 درصدی نقدینگی مانند امروز به عنوان دردسر بزرگ اقتصاد کشور معرفی نمیشد؟ و... اینها و شاید دهها سوال دیگر سوالاتی است که شاید خیلیها درباره نقدینگی به آن فکر کرده باشند.
رشد نقدینگی در یک سال منتهی به آذرماه امسال بیش از ۲۸ درصد بوده و حجم نقدینگی نیز به بیش از ۲۲۶۳ هزار میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که عدد ۲۸ درصد از میانگین رشد نقدینگی ۵۰ ساله کشور (۲۵ درصد) 3 درصد بیشتر است.
حسن روحانی در نشست خبری اخیر خود درباره رشد نقدینگی مدعی شد نباید هر رشد نقدینگی را بد دانست و رشد نقدینگی اخیر چون بر اثر افزایش ذخایر خارجی بانک مرکزی بوده، خوب است. در زیر به بررسی تفاوت رشد نقدینگی بد و خوب و ماهیت این موضوع پرداختهام.
ماهیت نقدینگی: برای پاسخ به این سوال که اصولا کدام افزایش نقدینگی مضر و کدام افزایش نقدینگی مفید است باید به بررسی فلسفه وجودی پول پرداخت. پیدایش پول به زمانی بازمیگردد که به دلیل تعدد کالاها و خدمات عملا تداوم مبادله کالا به کالا برای بشر امکانپذیر نبود لذا بشر با ایجاد یک کاغذ که به واسطه تایید و مهر روسای قبایل و حاکمان (بانک مرکزی امروز) اعتبار بخشیده میشد، مبادلات خود را انجام میداد. دانستن این تاریخچه از این باب مهم است که نشان میدهد پول امروزی (پول و شبهپول) باید زمانی ایجاد شود که مابهازای آن کالا وجود داشته و هر پولی که مابهازای آن کالایی وجود نداشته باشد غیرواقعی است. بعدها و با گذشت زمان و تاسیس پدیدهای تحت عنوان «بانک»، ماهیت این ماجرا به طور کلی تغییر کرد. ابتدا اعتبار(پول) ایجاد و قرار شد ما به ازای این اعتبار کالا یا اصطلاحا پشتوانه ایجاد شود.
کدام نقدینگی خطرناک است: با توجه به توضیحات فوق حال باید دید کدام نقدینگی خوب و کدام نقدینگی بد است. بر اساس علم اقتصاد، اگر رشد نقدینگی بالاتر از رشد تولید باشد موجب ایجاد تورم میشود. به بیان بهتر ممکن است در 2 اقتصاد طی یکسال هر دو اقتصاد با رشد 20 درصدی نقدینگی مواجه شوند اما میزان تورم این دو کشور هیچ شباهت و قرابتی به هم نداشته باشد. یکی از دلایل این موضوع نحوه هدایت نقدینگی در این دو اقتصاد است. به طور کلی میتوان این موضوع را یکی از تفاوتهای عمده جوامع توسعهیافته با توسعهنیافته دانست. اگر آمار کشورهای توسعهیافته و پیشرفته را بررسی کنید، خواهید دید درصد پایینی از ارقام رشد نقدینگی در تورم نشسته و عمده این افزایش به سمت تولید سوق یافته است.
لذا در گام اول، برای تعیین موضوع نقدینگی خوب یا بد، نحوه هدایت نقدینگی مهم است. اگر جامعهای رشد 25 درصدی نقدینگی داشته باشد اما 20 درصد از این افزایش نقدینگی به سمت تولید برود به این معناست که صرفا 5 درصد از این رشد نقدینگی به سمت تولید نرفته و طبیعتا خودش را در تورم نشان خواهد داد. از این رو میبینیم اقتصادهایی در دنیا وجود دارند که اگر چه دارای رشد نقدینگی نسبتا بالایی هستند اما این رشد نقدینگی در این کشورها موجب افزایش تورم نمیشود.
اما در اقتصادی مانند ایران امروز که رشد اقتصادی کشور در ۹ ماهه اول سال جاری منفی بوده است، به این معناست که حجم اقتصاد ایران (تولید) نسبت به سال گذشته نهتنها افزایشی نداشته بلکه دچار کاهش نیز شده است. طبیعی است در چنین اقتصادی نهتنها رشد 25 درصدی نقدینگی بلکه رشد 10 درصدی نقدینگی نیز خطرناک و تورمزاست چرا که افزایش حجم پول در اقتصاد، موجب رشد تقاضا و متعاقباً ایجاد و افزایش تورم میشود.
نقش نظام بانکی در افزایش نقدینگی: نگاهی به سهم پول و شبهپول (حسابهای بلندمدت بانکی) در اقتصادهای دنیا و قیاس آن با اقتصاد ایران نشان میدهد در حالی که سهم پول از نقدینگی در اقتصاد ایران چیزی حدود 13 درصد است، این نسبت در کشورهای اروپایی- بر مبنای تعریف مرسوم نقدینگی در ایران- ۵۵ درصد یا در آمریکا ۳۳ درصد است. در واقع نظام بانکی در ایران سهم عجیب و مهمی در افزایش حجم نقدینگی داشته است؛ موضوعی که در دولتهای یازدهم و دوازدهم تشدید شده است، به طوری که از ۲۲۶۳ هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی موجود در کشور ۷۹ درصد آن (بیش از 1700 هزار میلیارد تومان) در دولتهای یازدهم و دوازدهم و ۲۱ درصد آن (یعنی 480 هزار میلیارد تومان) در سایر دولتها ایجاد شده است. به عبارت بهتر، تا پایان آذرماه سال جاری نقدینگی طی 6 سال گذشته بیش از 7 برابر شده است.
حال سوال این است: کجای این نقدینگی میتواند خوب باشد و اگر این نقدینگی خوب است چرا به جای اینکه خودش را در رشد اقتصادی نشان دهد در افزایش قیمتها و گرانیهای سرسامآور در بازارهایی چون مسکن و خودرو نشان میدهد؟
ارسال به دوستان
تقلب سیستماتیک در انتخابات آمریکا
نوید مؤمن: انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 آمریکا نیز مانند دیگر انتخاباتهای قبلی برگزار شده در این کشور، به کلکسیونی از تقلبهای سیستماتیک تبدیل شده است! زمانی که دموکراتها نخستین انتخابات درونحزبی خود را در ایالت «آیووا» برگزار کردند، «برنی سندرز» بیشترین رای را نسبت به دیگر نامزدهای رقیب خود کسب کرد. او توانست 45 هزار رای را به خود اختصاص دهد. پس از سندرز، «پت بوتیجیج»، دیگر نامزد دموکرات 42 هزار رای را به خود اختصاص داد. با این حال، در نهایت کمپین انتخاباتی دموکراتها در آیووا، رسما اعلام کرد «بوتیجیج» برنده رقابت درونحزبی در این ایالت است! به عبارت بهتر، سران حزب دموکرات رسما اعلام کردند عدد 45، از 42 کمتر است!
وکلای انتخاباتی، کنوانسیونهای درونحزبی، سوپردلیگیتها (نمایندگان ویژه) و... جملگی کلیدواژههایی است که سران احزاب دموکرات و جمهوریخواه، میتوانند با استناد به آنها از پیروزی مطلق یک نامزد جلوگیری کرده و آن را به شکست تبدیل کنند. این قاعده، در انتخابات درونحزبی دموکراتها به صورت خاص مشاهده میشود. سران حزب دموکرات برای جلوگیری از پیروزی برنی سندرز در رقابتهای درونحزبی، براحتی آرای وی را نادیده انگاشته و فراتر از آن، تمام توان خود را برای تحقق پیروزی نهایی «جو بایدن» به کار میگیرند.
فاجعه به این نقطه ختم نمیشود! در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 میلادی، هیلاری کلینتون رسما با کسب 3 میلیون رای بیشتر نسبت به دونالد ترامپ، با استناد به ساختار «کالج الکترال»، از راهیابی به کاخ سفید بازماند. در ایالات متحده آمریکا، ساختار انتخابات بر اساس «هر شهروند یک رأی» نیست! هر ایالت، بر اساس جمعیت، وسعت و... دارای رای الکترال مشخصی است. به عنوان مثال، ایالت کالیفرنیا دارای 55 امتیاز الکترال است. این در حالی است که ایالتی مانند نیومکزیکو دارای 5 امتیاز الکترال است. به عبارت بهتر، رای یک شهروند آمریکایی در ایالت کالیفرنیا، به صورت ذاتی نسبت به رای یک شهروند آمریکایی در نیومکزیکو، 11 برابر ارزش دارد. نکته دیگر اینکه اگر در یک ایالت خاص، یکی از نامزدها در دور نهایی رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری 49 درصد آرا را کسب کند و نفر مقابل، 51 درصد آرا را به خود اختصاص دهد، کل امتیاز الکترال آن ایالت به سبد نامزد پیروز ریخته میشود! به عبارت بهتر، در این ساختار، آرای مخالف نهتنها جایگاهی ندارند، بلکه همگی به نفع نامزد پیروز از بین خواهند رفت. بیدلیل نیست که اکثر رایدهندگان آمریکایی طی 2 دهه اخیر، ساختار کالج الکترال را ناعادلانه دانسته و بر لزوم اصلاح آن تاکید دارند. با این حال این اعتراضها، هرگز راه به جایی نبرده است!
مصادیق تقلب سیستماتیک در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، به این موارد هم ختم نمیشود! به عنوان مثال، در انتخابات درونحزبی دموکراتها در سال 2016، سران این حزب مانع ثبتنام اولیه 3 میلیون نفر از افراد فقیر در ایالت نیویورک در پروسه رایگیری داخلی در این ایالت شدند. اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران معتقد بودند اگر از رایدهی این 3 میلیون نفر جلوگیری نمیشد، قطعا برنی سندرز میتوانست هیلاری کلینتون را در ایالت حساس و سرنوشتساز نیویورک شکست دهد و راهی مرحله نهایی رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 شود.
با این حال از آنجا که سران حزب دموکرات از ابتدا هدفی جز حذف سندرز و راهیابی کلینتون به دور نهایی را در سر نمیپروراندند، در مقابل دیده همگان دست به مهندسی آرا زدند! در حال حاضر نیز سران حزب دموکرات صراحتا اعلام کردهاند زیر بار پیروزی برنی سندرز و راهیابی وی به مرحله نهایی رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 نمیروند. بیدلیل نبود که درست در فاصله چند ساعت تا برگزاری انتخابات موسوم به «سهشنبه بزرگ»، پت بوتیجیج و کلوبچار 2 نامزد مطرح حزب دموکرات بنا بر اصرار و توصیه سران حزب، از حضور در انتخابات کنارهگیری کرده و از طرفداران خود خواستند به جو بایدن رای دهند! آنچه امروز در انتخابات درونحزبی دموکراتها میگذرد، مصداق عینی خدعه و مکر نظاممندی است که سران این حزب برای تحقق شکست برنی سندرز در انتخابات طراحی کردهاند. چندی پیش باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا اعلام کرده بود اگر سندرز در رقابتهای انتخابات درونحزبی دموکراتها در مسیر پیروزی قرار بگیرد، به هر نحو ممکن مانع پیروزی نهایی وی در این رقابتها خواهد شد. آنچه در انتخابات درونحزبی دموکراتها و متعاقبا در انتخابات ریاستجمهوری 2020 شاهد آن خواهیم بود، نماد دموکراسی نابودشده و طغیانگری است که در آن، «رای مردم» براحتی در مسیر تحقق خواسته صاحبان اصلی قدرت در ایالات متحده ذبح میشود. در این معادله، اساسا اهمیتی ندارد شهروندان آمریکایی چه میخواهند و از چه چیزی به ستوه آمدهاند!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|