|
انتخاب فدراسیون تکواندوی ایران به عنوان برترین جهان
رئیس فدراسیون جهانی تکواندو، فدراسیون تکواندوی ایران را به عنوان برترین فدراسیون جهان معرفی کرد. صبح روز جمعه 14 شهریورماه «چو» رئیس فدراسیون جهانی تکواندو ضمن برقراری تماس ویدئویی با سیدمحمد پولادگر، انتخاب فدراسیون تکواندوی ایران به عنوان برترین فدراسیون در جهان را تبریک گفت.
ارسال به دوستان
سرانجام مدیریت استقلال موفق به شکست دادن این تیم و مجیدی در فینال حذفی شد
فرهادکشی
مهدی طاهرخانی: بازی استقلال - تراکتور دقیقا نمای کلی از پیکره تیم آبی بود در همه سالهای اخیر؛ از تیم پرویز مظلومی تا منصوریان و شفر و مجیدی. در نیمه اول که میشود تمثیلوار آن را با نیمفصل نخست همه این سالها قیاس کرد، آبیها به صورت باور نکردنی وا دادند و با دریافت 3 گل، نهتنها هواداران خودی که رقیب را هم شوکه کردند.
در نیمه دوم که آن هم شباهت زیادی به نیمفصلهای چند سال اخیر داشت، آنها خیلی توفانی کامبک زدند. آمدند که بگویند آب رفته را به جوی بازمیگردانیم؛ پرحمله و خستگیناپذیر. گل اول را زدند. به گل دوم هم رسیدند. حالا تنها یک گل لازم بود تا کار به تساوی بکشد. استقلال باید کامبکش را کامل کند اما در تمام این سالها چه زمانی توانست با درخشش نیمفصل دوم، امتیازات از دست رفته نیمفصل اول را جبران کند؟ هیچوقت!
این بار هم قصه به همان شکل بود. هر چه زدند به در بسته خورد. حتی 9 دقیقه وقت اضافهای که داور گرفت هم نتوانست معجزه را کامل کند. یک بازگشت نیمهکاره. یخ زدن در مرز حماسه. همه تیم، خودش را به آب و آتش زد تا با زدن گل سوم و کشاندن کار به وقتهای اضافه، جام را از آن خود کند. اما خب، نشد که نشد. فینال جام حذفی که با شکست 3 بر 2 استقلال برابر تراکتور به پایان رسید، آینه تمامقدی بود از استقلال همه این سالها. آنها باز هم دستشان از رسیدن به جام کوتاه ماند. اما مقصر چه کسی است؟ شاید بهتر آن باشد که پرسش را اینگونه مطرح کنیم: تراکتورسازی باعث از دست رفتن جام شد یا حواشی خردکنندهای که در طول یک هفته گذشته از سوی کادر مدیریتی جرقه خورد و با افتادن در خرمن مستعد قهرهای مجیدی همه چیز را به آتش کشید؟ استقلال باخت، آنها در بازگشت خود یک گل کم آوردند اما اگر قرار باشد یکبار برای همیشه این معضل بزرگ حل شود چارهای نیست جز درس گرفتن از اتفاقات. عوض کردن جریان حاکم. گماردن مدیرانی که برای زمین خوردن سرمربیشان لحظهشماری نکنند یا آنقدر جربزه و شهامت داشته باشند که یک روز بیآنکه لازم باشد اسم بزرگ این و آن را به وسط بکشند، خیلی راحت عذر سرمربیشان را بخواهند و بگویند به این دلایل به صلاح نیست با یکدیگر کار کنیم. نه آنکه از روبهرو لبخند را نثار هم کنند و از پشت خنجر را تا دسته فرو؛ که اگر غیر از این باشد نامش خودزنی است. حتی یک مرحله از سوراخ کردن کشتی مشترک هم گذشته و به این میماند که مسیر ناوبری کشتی را عامدانه دستکاری کنند تا عوض رسیدن به یک مقصد مشترک، سر از ناکجاآباد دربیاورند.
* قصه مشترک مشهد و آرزو برای شکست
این داستان را برای کسی تعریف کنید شانه بالا میاندازد، میخندد و میگوید مگر فیلم سینمایی است که سناریو به این دقیقی داشته باشد؟ اما بگذارید تعریف کنم شما قضاوت کنید. همین ورزشگاه زیبای امام رضا(ع) بود. البته آن روز ابتدای بهار و حالا انتهای تابستان اما تفاوتش فقط یک سال است. آن چند نفر آن بالا نشسته بودند و در هر حملهای که تیم شفر میکرد و به گل نمیرسید چنان حسرت میخوردند که اگر نمیشناختیشان میگفتی اگر استقلال ببازد آنها قطعا کارشان به بیمارستان میکشد. دست آخر بچههای شفر هر چه زدند به در بسته خورد تا استقلال ببازد.
تقریبا آن شکست شد وداع با جام هجدهم لیگ برتر. آن چند نفر هم با حالتی به ظاهر عصبی ورزشگاه را ترک کردند. کارمند هتل خودش برایمان تعریف میکرد که یکی از آنها یکی، دو ساعت بعد بسیار سرحال بود و به دیگری میگفت «راحت شدیم، کارش تمام شد اما کاش یک ماه قبل میباخت تا زودتر تکلیفش را مشخص میکردیم». استقلال به پدیده باخت و آن آخرین بازی شفر برای آبیها بود. مدیران وقت استقلال خیلی پیشتر از این به دنبال بیرون کردن پیرمرد آلمانی بودند و تنها به دنبال فرصت مناسب میگشتند. اگر بگوییم آن شب در ورزشگاه برای باخت آبیها کلهقند در دلشان آب میشد شاید چندان بیراه نگفته باشیم. خدا خودش ناظر بر همه اعمال و انفاس ماست. بشکنزنان پروژه خود را دنبال کردند و با دور زدن شفر مدعی شدند چنان تیمی بسازیم که دیگر مثل این فصل کارمان به هفتههای آخر برای صید جام نکشد. حقیقتا راست هم گفتند چون لیگ نوزدهم از هفته بیستوچهارم، تقریبا قهرمانش مشخص بود اما کمی محاسبه غلط از آب درآمد و عوض استقلال، این پرسپولیس بود که به سنت چند سال اخیرش جامربایی کرد.
برگردیم به داستان خودمان. کجا بودیم؟ همان ورزشگاه زیبای امام رضا(ع) و این بار چند مدیر دیگر عوض پارسالیها آن بالا نشسته بودند. خبری از حضور پرشور هواداران 2 تیم نبود اما باز هم این بازی حکم مرگ و زندگی برای یک مربی را بازی میکرد. پارسال آنهایی که باید برای پیروزی استقلال و قهرمان شدن تیمشان در دل دعا میکردند، همه هموغمشان شکست بود تا به این بهانه بتوانند پروژه خروج کادر فنی وقت را عملیاتی کنند. این بار هم قصه همان بود. شاید همین امروز با بغض تمام به چشم هوادار زل بزنند و بگویند؛ دروغ است دروغ است! اما بیانیه اخراج محترمانه فرهاد مجیدی خیلی پیشتر از اینها نگاشته شده بود و تنها باید منتظر زمانش مینشستند.
اگر بعدها قرار شد یک کارگروه حرفهای بیاید و ناکامیهای استقلال در دهه نود خورشیدی را آسیبشناسی کند، ما به آنها آدرس سرراست میدهیم؛ نه دشمن بیرونی نه کینهجویی صاحب مشترک. استقلال هر چه خورد از خودش بود. از مدیرانی که حتی در ظاهر بلد نبودند از کادر فنی خود در حساسترین روزها حمایت ولو ظاهری کنند. همانهایی که بعدها یکیشان اعتراف کرد اگر شفر پدیده را میبرد و با پیروزی در همه بازیهای باقیمانده ما را قهرمان میکرد باز هم اخراجش میکردیم! آخر چرا؟ چون او به درد ما نمیخورد!
همین حرف نشان میدهد اصلا دغدغه مدیران استقلال جام و قهرمانی و این دست سوسولبازیها نیست! جنس دغدغهشان کلا با هوادار فرق دارد. اینها را فرهاد مجیدی خیلی زودتر از بقیه شناخته بود. همان موقع که در 10 روز 2 بار از سد سپاهان گذشت به آنها هیس را نشان داد. خیلیها تصور کردند منظور سرمربی آبیها خطاب به قلعهنویی است اما نه. همان مدیرانی بودند که از اول مردادماه نقشه اخراج مجیدی با اسم رمز بازگرداندن استراماچونی را کشیده بودند.
به زعم آنها فرهاد باید اخراج میشد و هر چه زودتر بهتر. اما هر چه منتظر ماندند تا با خواباندن تیم در خانههای سوم به پایین سهمیه لیگ قهرمانان سال بعد را از دست بدهد، موفق نشدند. سپس دل بستند به دیدارهای حذفی. گفتند یا سپاهان شکستشان میدهد یا پرسپولیس. اما باز هم اشتباه کردند. از این رو خیلی سفت و سخت تنها شرط ماندن مجیدی را قهرمانی حذفی و صعود از آسیا عنوان کردند. البته وقتی کار به اینجا کشید و نقابها از چهره افتاد. درست یا غلط، مجیدی رودرروی احمد سعادتمند قرار گرفت و گفت پنجشنبه هر چه شود، من دیگر نیستم. چه جام بگیرم چه بازنده باشم.
قربان حکمت خداوند. تاریخ دقیقا قرار بود به همان شکل تکرار شود. بازی در مشهد، باخت استقلال و بلافاصله بیانیه اخراج محترمانه سرمربی. این بلای خانمانسوزی است که در اواسط و اواخر دهه نود به جان استقلال افتاد. چالههای پرنشدنی کادر فنی و مدیریتی هر چه به جلوتر رفتیم به چاههای عمیق و ترسناک مبدل شد. حالا حتی هواداران استقلال هم بدرستی نمیدانند تیمشان از کجا میخورد. اما هر چه هست تکرار اتفاقات بهگونهای سینماییوار شبیه به یکدیگر از آب درمیآید.
ارسال به دوستان
اخبار
توکیو میزبان پرهزینهترین المپیک تاریخ است
تحقیقات یک اقتصاددان از دانشگاه آکسفورد نشان میدهد المپیک توکیو پرهزینهترین بازیهای تابستانی است. به گزارش فارس، یک تحقیق گسترده از دانشگاه آکسفورد انگلیس نشان میدهد بازیهای المپیک توکیو پرهزینهترین بازیهای تابستانی ثبت شده است. بنت فلایوبرگ در مصاحبهای با آسوشیتدپرس توضیح داد که هزینه بیش از حد توکیو در حال حاضر بیش از 200 درصد بیشتر از المپیک ریو است. این هزینه جدای از چندین میلیارد دلار دیگری است که به خاطر تأخیر یکساله بازیها به دلیل ویروس کرونا اضافه خواهد شد.
فلایوبرگ، اقتصاددان دانشکده بازرگانی آکسفورد است. کل مطالعات وی موجود بوده و قرار است 15 سپتامبر منتشر شود. المپیک توکیو بخش کوچکی از مطالعات وی به شمار میرود.
این اقتصاددان دلایل زیادی را برای افزایش هزینههای بیش از حد ذکر میکند و راهحلهایی برای IOC ارائه میدهد.
وی در این باره اظهار داشت: المپیک بالاترین سطح ریسکی را که یک شهر میتواند بپذیرد ارائه میدهد. این روند نمیتواند ادامه یابد. هیچ شهری تمایل به انجام این کار ندارد، چرا که بسیار گران است و آن شهر خود را زیر بار بدهیای میبرد که اکثر شهرها توانایی پرداخت آن را ندارند.
***
تصویری از دیدار آلمان و اسپانیا که سر و صدای زیادی به پا کرد
از دیدار تیمهای ملی فوتبال آلمان و اسپانیا در لیگ ملتها تصویری در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شد که سر و صدای زیادی به پا کرد. به گزارش موندو دپورتیوو، تیمهای ملی فوتبال اسپانیا و آلمان در هفته نخست لیگ ملتهای اروپا به تساوی یک - یک دست یافتند. گل لحظه آخر گایا مانع شکست شاگردان لوییس انریکه شد. با این حال تصویری جنجالی از این بازی منتشر شد که سر و صدای زیادی به پا کرد.
هواداران زیادی در شبکههای اجتماعی عکسی از بازیکنان ۲ تیم پیش از سرود ملی به اشتراک گذاشتند که نشان میداد ملیپوشان آلمانی با یک و نیم متر فاصله در کنار هم قرار گرفته بودند تا مانع ابتلا به «کووید-۱۹» شوند اما بازیکنان اسپانیا بدون حفظ فاصله اجتماعی و بازو به بازو در کنار هم ایستاده بودند.
این موضوع به یک جنجال تبدیل و از رفتار شاگردان انریکه بشدت انتقاد شد. در میان پیامها این جمله بیش از همه قابل توجه بود: به همین دلیل آمار مبتلایان به کرونا در اسپانیا نسبت به آلمان بیشتر است.
***
مقصد بعدی هافبک پرسپولیس الدحیل، العربی یا الخور
هافبک تیم فوتبال پرسپولیس عازم قطر شد تا با تیم جدید خود قرارداد امضا کند. مهدی ترابی هفته گذشته قرارداد خود با باشگاه پرسپولیس را به دلیل دریافت نکردن 90 درصد مطالباتش قبل آخرین بازی فصل این تیم فسخ کرد اما مهدی رسولپناه پس از اقدام به فسخ یکطرفه قرارداد توسط این بازیکن، مدعی شد مهدی ترابی مشکلی دارد که با رفع آن احتمال دارد به پرسپولیس بازگردد. مشکل ترابی که رسولپناه اشارهای به آن نکرد امضای پیشقرارداد وی با یک باشگاه قطری بود اما اگر بلیت و ویزا از سوی این باشگاه برای ترابی صادر نمیشد، این امر به معنی انصراف قطریها از جذب هافبک ملیپوش پرسپولیس بود. با این وجود باشگاه قطری خواهان ترابی بلیت سفر به دوحه و ویزای این کشور را برای وی صادر کرد تا این بازیکن برای عقد قرارداد نهایی به قطر برود. شنیده میشود باشگاه العربی مقصد نهایی ترابی است و وی بزودی با این باشگاه قرارداد امضا میکند تا به تیمی که بتازگی مهرداد محمدی را جذب کرده بپیوندد اما با توجه به پر بودن فهرست بازیکنان خارجی العربی، باید دید مسؤولان این باشگاه برای جذب ترابی چه راهکاری را در نظر میگیرند. از طرفی پیجهای هواداری الدحیل با انتشار خبری مدعی شدند مهدی ترابی در راه الدحیل است و با توجه به آسیبدیدگی ادمیلسون بلژیکی، وی در لیست آسیایی این تیم قرار میگیرد، زیرا این هافبک اروپایی به دلیل مصدومیت ۲ ماه از میادین دور است و از فهرست آسیایی الدحیل خط خورده است. در صورت تحقق این امر، ترابی حدود ۳ هفته دیگر باید همراه با رامین رضاییان مقابل تیم سابق خود (پرسپولیس) قرار بگیرد. البته وی پیشنهادی هم از تیم الخور قطر دریافت کرده و باید دید در نهایت از بین این ۳ تیم با کدام یک قرارداد میبندد.
***
هشتمی حسن تفتیان در مسابقات بینالمللی فرانسه
دونده المپیکی ایران در مسابقات بینالمللی فرانسه در جایگاه هشتم قرار گرفت. به گزارش ایسنا، حسن تفتیان، رکورددار دوی ۱۰۰ متر ایران در مسابقات تور قارهای سطح برنزی که در شهر مارسی فرانسه برگزار شد با ثبت زمان 62/10 ثانیه به عنوان هشتم دست یافت. تفتیان در دور مقدماتی این مسابقات با ثبت حد نصاب 70/10 ثانیه در گروه خود چهارم و راهی مرحله فینال شد. این دونده که سهمیه المپیک توکیو را کسب کرده است پس از ماهها دوری از رقابتهای ورزشی به دلیل شیوع کرونا، در فرانسه به مصاف حریفانی از کشورهای مختلف رفت.
ارسال به دوستان
راه سخت قرمزهای تبریز برای رسیدن به قله
«یاشاسین» برازنده تراکتور شد
مهدی مرتضویان: تیم فوتبال تراکتور تبریز با وجود فراز و نشیبهای فراوان به قهرمانی در جام حذفی فوتبال کشور رسید. تیم فوتبال تراکتور در حالی فینال جام حذفی را با پیروزی ۳ بر ۲ مقابل استقلال تهران پشت سر گذاشت و به قهرمانی رسید که در فصل گذشته باز هم انواع حاشیهها را تحمل کرد. سرخپوشان تبریزی که با حضور محمدرضا زنوزی، مالک خود به ریخت و پاشهایشان در نقل و انتقالات ادامه داده بودند، علاوه بر جذب بازیکنانی نظیر رشید مظاهری، محمدرضا خانزاده، میثم تیموری، رضا اسدی و خرج کردن دلار برای امثال میمبلا و مازولا، با مصطفی دنیزلی برای هدایت این تیم در فصل نوزدهم لیگ برتر به توافق رسیدند. مصطفی پاشا با کارنامهای درخشان وارد تبریز شد و توانست نتایج خوبی را در بازیهای ابتدایی فصل بگیرد اما هیچ کس نفهمید چه اتفاقی برای پرافتخارترین مربی تاریخ باشگاهی فوتبال ترکیه افتاد که خیلی زود در مسیر شکست قرار گرفت و هرگز نتوانست با تراکتور به روزهای اوج بازگردد. زنوزی که در گذشته نشان داده بود علاقه فراوان به ترکاندن بمب دارد این بار با مشاورههایی که از کاپیتانهای تیمش نظیر مسعود شجاعی، اشکان دژاگه و احسان حاجصفی گرفت با آرامش برای جانشینی دنیزلی اقدام کرد. او ابتدا احد شیخلاری را برای یک هفته سرمربی کرد و سپس ساکت الهامی را از ماشینسازی به تراکتور آورد تا سرخپوشان تبریزی را هدایت کند. الهامی که در طول دوران مربیگری خود در راس کادر فنی هیچ یک از تیمهای لیگ برتری حضور نداشت ناگهان به جایگاهی رسید که آرزوی بسیاری از مربیان فوتبال ایران بود. ساکت (که البته هرگز در کنار زمین سکوت ندارد!) نتایج خوبی را با این تیم گرفت تا سرخپوشان تبریزی حریف جدی پرسپولیس در مسیر قهرمانی لیگ برتر شوند اما با تعطیلی لیگ برتر به دلیل بیماری کرونا تراکتوریها هم به خواب چندماهه رفتند تا پس از شروع دوباره این بازیها نتوانند بردهایشان را تکرار کنند؛ تیمی که با وجود مصدومیتهای بدموقع چند بازیکن خود رقابتهای جام حذفی را جدی گرفت. این تیم که ابتدا پاس همدان را با دنیزلی شکست داده بود توانست در سایر بازیهایش مقابل نود ارومیه، مس کرمان و نفت مسجدسلیمان به پیروزی برسد تا فینال را مقابل استقلال تهران که داربی نود و سوم را برده بودند برگزار کند؛ تیمی که مزد صبوری مالک باشگاه و حمایتهای بیدریغ هوادارانش با شعارهایی نظیر «عیبی یوخ» را با قهرمانی در جام حذفی چشید تا تراکتور برای دومین بار به قهرمانی حذفی برسد. تراکتوری که حالا شایسته گفتن «یاشاسین» از سوی کارشناسان فوتبال است و میتواند همچون دهههای 60 و 70 بازیکنان زیادی را تحویل فوتبال ایران دهد. ارسال به دوستان
چگونه استقلال جام را از دست داد
عاقبت خودزنی
زهره فلاحزاده: پنجشنبهشب فینال جام حذفی فوتبال ایران در حالی برگزار شد که بسیاری شانس قهرمانی استقلال را بیشتر از تراکتور میدانستند اما در پایان این تراکتوریها بودند که جام را بالای سر بردند. این بازی با کمی تأخیر آغاز شد و در حالی که قرمزهای تبریزی با تعداد نفرات بالا در منطقه دفاعی خود متمرکز بودند، طی یک حمله نصف و نیمه دروازه استقلال را خیلی زود و در دقیقه ۱۷ باز کردند. ضربه چیپ محمدرضا خانزاده منجر به گل اول بازی شد. استقلال که یک هفته پر از حاشیه را پشت سر گذاشته بود، در دقیقه ۳۴ باز هم دروازه خود را باز شده دید؛ این بار با فرار و ضربه اشکان دژاگه. اما این پایان کار در نیمه اول نبود و در دقیقه ۴۲ تبریزیها گل سوم را به ثمر رساندند؛ این بار اکبر ایمانی با ضربه سر دروازه حسینی را باز کرد. به این ترتیب تیم ساکت الهامی با یک نتیجه غیرقابل تصور به رختکن رفت.
نیمه دوم استقلال به بازی برگشت و با ۲ گل قائدی و ارسلان مطهری امید به اردوی آبیها آمد و شاید اگر کمی مهاجمان استقلال دقت بیشتری در ضربات آخرشان داشتند، بازی به تساوی هم کشیده میشد اما در نهایت تراکتور توانست با نتیجه 3 بر 2 به برتری برسد و استقلال را در کسب هشتمین قهرمانی حذفی ناکام بگذارد.
استقلال بدون شک به دست خودیها در چاه عمیق افتاد. سقوط از آنجا شروع شد که مدیران این باشگاه در مذاکره با آندرهآ استراماچونی، نه برای تخفیف، بلکه برای بازگرداندن او پای میز مذاکره نشستند و فرهاد مجیدی پیش از داربی متوجه این موضوع شد. مجیدی با استقلال یک فصل دیگر قرارداد داشت و اگر قرار به قطع همکاری در فصل بعد بود، مدیران آبیها باید پیش از سفر به ایتالیا به او گوشزد میکردند که در هر صورت ما تو را نمیخواهیم.
مجیدی درست یک روز بعد از برد در داربی، در صفحه اینستاگرامش استعفا کرد و دلیل آن را مذاکره عجولانه مدیران باشگاه برای بازگرداندن استراماچونی عنوان کرد. مدیرعامل استقلال در یک برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرد تنها برای گرفتن تخفیف از مربی ایتالیایی به این کشور سفر کرده و قرار بر بازگشت او نیست. البته احمد سعادتمند در ادامه گفت استراماچونی یکی از گزینههای استقلال در فصل جدید است. همین تناقض در گفتههای سعادتمند مشخص کرد اولاً مجیدی مربی فصل بعد استقلال نیست و ثانیا ماجرای سفر به ایتالیا تنها برای تخفیف گرفتن نبوده است. سعادتمند باز هم در برنامه زنده دیگری همین صحبتها را تکرار کرد. مجیدی هم درست ۳ روز مانده به بازی فینال جام حذفی، بار دیگر مصاحبه کرد و گفت: از همین حالا مدیران به فکر مربی دیگری باشند و من بعد از فینال دیگر در تیم نمیمانم.
دود آتش اختلافات سرانجام چون همیشه به چشم آبیها رفت و هم مجموعه استقلال و هم هواداران این تیم شامگاه پنجشنبه چشمان اشکباری داشتند که دلیل اصلیاش همین دود خودساخته بود. آنها مرتب صحبت از همدلی میکردند اما همه میدیدند در فاصله 24 ساعت مانده به روز مسابقه فینال حذفی، مدیریت و کادر فنی حاضر نشدند حتی برای ظاهرسازی مقابل بازیکنان با یکدیگر روبهرو شوند. در این میان با اتمام بازی، باشگاه استقلال یک بیانیه منتشر کرد که در آن به روشنی تکلیف فرهاد مجیدی مشخص نشده بود. بیانیه باشگاه استقلال خبر از مذاکره با استراماچونی میداد و خبر استعفا یا اخراج کتبی مجیدی در آن دیده نمیشد. بیانیه عجولانه و احساسی باشگاه استقلال با واکنش رئیس کمیته تعیین وضعیت بازیکنان سازمان لیگ و یکی از اعضای هیأترئیسه سازمان لیگ روبهرو شد. این ۲ فرد مسؤول به صراحت اعلام کردند: باشگاه استقلال با هوادارانش بازی نکند، استراماچونی قراردادی با استقلال ندارد و شامل قانون ممنوعیت جذب خارجیها در فصل آتی میشود. اینکه استقلالیها از چه طریقی به فکر آوردن استراماچونی هستند، بسیار عجیب است. آن هم در حالی که بارها وزارت ورزش و مسؤولان فدراسیون فوتبال اعلام کردهاند استراماچونی نمیتواند بازگردد. آن چیزی که مشخص است، استقلال قربانی اختلاف بین کادر مدیریتی و فنیاش شد. تا جایی که گویی هر دو طرف به فکر پیروز شدن و گرفتن جام برای خود بودند، نه هواداران میلیونی این تیم؛ هوادارانی که با برد داربی بشدت امیدوار بودند فصل فرسایشی نوزدهم دست کم با تصاحب جام حذفی تمام شود؛ جامی که کمترین حق آبیها در طول یک فصل گذشته بود اما وقتی بازنده فینال چنین جامی شدند، آنگاه همه سختیهای یک فصل به تن هواداران و مجموعه تیم باقی ماند. در واقع اختلافات درونی هم طرفین دعوا را سوزاند و هم هواداران را.
* مشکلات پر کردن لیست آسیایی
استقلال تنها تا دوشنبه پیش رو زمان دارد لیست آسیایی خود را ارسال کند. آنها بتازگی پول بویان نایدنوف را پرداخت کردهاند تا پنجره بسته نقل و انتقالاتشان باز شود. در خوشبینانهترین حالت روز دوشنبه پنجره باز خواهد شد و استقلال به سرعت با توجه به اختلاف ساعت ایران و کوالالامپور باید بازیکن جدید بخرد و به این لیست اضافه کند. به این مشکلات، مشخص نبودن سرمربی برای بازیهای لیگ قهرمانان آسیا را که از ۹ روز دیگر آغاز میشود هم اضافه کنید. تصمیمات عجولانه برای ماندن، نماندن، اخراج یا استعفا، رفتارهای بچگانه سرمربی و عدم صداقت مدیرعامل باشگاه باعث شده استقلال در چنین باتلاقی گیر کند. در حالی که تیمهای همیشه مدعی لیگ یعنی سپاهان و پرسپولیس بازیکنان جدید گرفتهاند و از حالا تیم فصل بعد خود را بستهاند، استقلال هنوز تکلیف بازیکنان فعلیاش را هم مشخص نکرده، چه رسد به جذب بازیکن جدید و ارسال نامه آنها به AFC برای لیگ قهرمانان آسیا!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|