|
شعار هواداران استقلال علیه وزیر ورزش
هواداران معترض تیم استقلال که مقابل فدراسیون فوتبال تجمع کرده بودند، علیه وزیر ورزش و مسؤولان سازمان لیگ شعار سر دادند. ظهر روز چهارشنبه شماری از هواداران تیم فوتبال استقلال در اعتراض به قانون منع جذب بازیکن یا مربی خارجی مقابل فدراسیون فوتبال تجمع کردند. این تعداد علیه وزیر ورزش و جوانان، صادق درودگر عضو هیأترئیسه سازمان لیگ و دیگر مسؤولان سازمان لیگ و فدراسیون شعار سر دادند و به تشویق استراماچونی پرداختند.
ارسال به دوستان
نمایش متفاوت پرسپولیس و سپاهان مقابل نمایندگان سعودی
راه صعود باز است
امیر کریمی: سهشنبهشب ۲ نماینده کشورمان برابر تیمهای سعودی صفآرایی کردند. پرسپولیس موفق به شکست یک بر صفر التعاون شد اما سپاهان که کادر فنی خودش را تغییر داده است، با ۲ گل از النصر عربستان شکست خورد. نمایندگان کشورمان فردا باز هم مقابل این ۲ تیم سعودی صفآرایی میکنند و میتوان به صعود هر دو تیم امیدوار بود.
پرسپولیس تنها نماینده ایران در آغاز دوباره لیگ قهرمانان آسیا- که به شکل متمرکز در قطر در جریان است- بود که موفق به شکست حریف خود شد. اگر کسی در جریان نقل و انتقالات پرسپولیس قرار نداشت و بازی با التعاون را میدید، کمی سردرگم میشد، چرا که پرسپولیس با انبوهی از تغییرات در ترکیب خود پا به میدان گذاشته بود که صد البته این تغییرات صرفا دلیلش ورود بازیکنان جدید و خروج برخیها نبود و مصدومیتها نیز کم و بیش ترکیب اصلی را تغییر داده بود. در هر صورت قهرمان لیگ برتر ایران ۳ امتیاز شیرین از تیم اول گروه خود در آسیا کسب کرد که در ادامه راه قطعا برای این تیم کارساز خواهد بود و به کمک تیم خواهد آمد. اگر باور کنیم ۲ دانگ قهرمانی پرسپولیس را باید به نام گلمحمدی نوشت، به این نکته خواهیم رسید که پرسپولیس برای پیادهسازی ایدههای گلمحمدی و کادرش نیاز به تغییر و تحولات اساسی داشت؛ موردی که کادر فنی با هوشیاری به آن واقف بودند و اتفاقا کادر فنی تمایل داشتند خیلی نرم و زیرپوستی به سرانجام برسد و بدون تلفات انجام شود. با توجه به بالا رفتن سن بعضی بازیکنان سابقهدار و اشباع روانی برخی دیگر و همچنین نداشتن رقیب در بعضی پستها، انگیزههای تیمی کمی در این پرسپولیس سیر نزولی گرفته بود. پس بهترین زمان برای تغییر و تحولات و دمیدن خون جدید به رگهای پرسپولیس بود. این اتفاق اگرچه در جذب بازیکن به نسبت درست انجام شد اما رفتن ۲ بازیکن اصلی و موثر تیم دردسرها و حاشیههایی را برای سرخها به دنبال داشت. به آمار کلی علیپور و ترابی توجه کنید: جمعا حدود 24 گل و 20 پاس گل. این یعنی یک تغییر اساسی در فضای جلوی تیم در زمین، و همین نکته عامل نگرانی گلمحمدی قبل آغاز بازیهای آسیایی بود که حتی او را وادار به تهدید به استعفا کرد. در هر حال این پوستاندازی دیر یا زود یقه پرسپولیس را میگرفت و چه بهتر که گلمحمدی این کار را انجام داد. حالا در گام اول نیز موفق بوده و باید نشست و دید در ادامه پرسپولیس یحیی چه میکند.
* پرسپولیس دندان نداشت
قدم اول بازی آسیایی در شرایط پساکرونا را پرسپولیس با موفقیت برداشت ولی خالی از لطف نیست که بگوییم اگرچه پرسپولیس برد، ۳ امتیاز حساس کسب کرد، محاسبات گروه را به هم زد، امیدوار به آینده شد و دل میلیونها هوادار خود را شاد کرد اما این تیم آن شادابی گذشته را نداشت. این تکرار مکررات است که تغییرات عمده در ترکیب و نبود هماهنگی از دلایل این عدم شادابی است اما گل محمدی و کادرش باید به یک جمعبندی برسند که 2-4-4 لوزی مدنظرشان باید با ۲ مهاجم صرف شکل بگیرد یا با یک مهاجم کاذب به نام امیری. سبک بازی امیری به شکلی است که از عقب با اضافه شدن میتواند گرهگشای تیم باشد و بستن و حصر او در قالب مهاجم، او را به بیکارهای حصر در زمین تبدیل خواهد کرد. از طرفی تداخل شرح وظایف او با رسن و حتی پهلوان در دقایقی از بازی کاملا مشهود و آشکار بود که برای بر طرف کردن آن شاید گلمحمدی زمان کوتاهی را در اختیار داشته باشد. نکته بارز در بازیهای پرسپولیس اینکه این تیم نیمه دومهای بسیار بهتری را در کل نسبت به نیمههای اول دارد. در بازی با التعاون هم پس از شروع نیمه دوم هر چه به پایان بازی نزدیکتر شدیم، سبک بازی پرسپولیس بهتر شد؛ موردی که در بازیهای داخلی هم از این تیم سراغ داریم. مالکیت توپ و تعداد پاس بالا و با طمأنینه بازی کردن در زمین حریف از نکات بارز این پرسپولیس است اما این مالکیت توپ باید به ایجاد موقعیتهای خطرناک تبدیل شود؛ مسالهای که در بازی با التعاون کمتر دیده شد. با توجه به بالا بازی کردن پرسپولیس در زمان حمله و تعداد بالای پاس، نکتهای که یحیی و تیمش باید حواسشان به آن باشد، مراقبت از دور خوردنهای دفاع چپ و راستشان در این شرایط و ضدحملههای حریف است؛ اتفاقی که چند بار از پشت آقایی و نعمتی در طول همین بازی رخ داد و یکی دو بار دروازه پرسپولیس را تا مرز فروپاشی برد.
پرسپولیس در بازی با التعاون یک اشکال بسیار بزرگ در پیاده کردن فوتبال خود بویژه در فاز حمله داشت، آن هم عدم انتقال مناسب و سالم توپ از فاز دفاع به حمله بود که در پارهای از دقایق با بیدقتی محض و از دست دادن توپ بسادگی هرچه تمامتر همراه بود. شاید بتوان این مساله را به نبود علیپور و بویژه ترابی نسبت داد. ترابی جزو آن دسته از بازیکنانی بود که با طول گام بالا و تکنیک فوقالعاده، در حال حرکت قدرت برداشتن یک در برابر یک را داشت و توپ را در جریان بازی براحتی به فاز حمله انتقال میداد. بودن چنین بازیکنانی در هر تیمی غنیمت است و تا وقتی هستند نعمت است اما زمانی که تیم آنها را از دست بدهد، پر کردن جایشان مشکلساز است. مشکل اصلی عادت کردن تیم به وجود امثال ترابی است که در طول زمان یک تیم را به نوعی دچار تنبلی تاکتیکی خواهند کرد؛ موضوعی که در پرسپولیس کاملا محسوس است، اگرچه با حضور بشار رسن و وحید امیری و حتی امید عالیشاه به شرطی که در پازل تاکتیکی و پستهایشان درست به کار گرفته شوند، میتوان این مورد را حل کرد اما قطعا فعلا پرسپولیس در این مساله نیاز به گذر زمان دارد و هماهنگی بیشتر بین بازیکنان خود.
***
[تغییرات فراوان برای نمایندگان ایران]
هفته سوم لیگ قهرمانان فوتبال آسیا برای تیمهای ایرانی چندان خوشایند نبود و ۲ باخت و یک پیروزی به نام ۳ نماینده کشورمان سند خورد. در این هفته پرسپولیس التعاون را در لحظات پایانی شکست داد اما شهرخودرو و سپاهان برابر نمایندگان امارات و عربستان ناکام بودند. نکته حائز اهمیت در این هفته تغییرات بسیار تیمهای ایرانی نسبت به ماههای گذشته و همینطور بازی قبل این ۳ تیم در لیگ قهرمانان آسیا بود. این تیمها در شرایطی این هفته به میدان رفتند که ناهماهنگی در بازیشان مشهود بود که علت این اتفاق میتواند در تغییر کادرفنی و بازیکنان آنها در ماههای گذشته بویژه در ۲ هفته اخیر به علت آغاز نقل و انتقالات باشد. شرایط به گونهای بود که پرسپولیس از ۶ بازیکن جدیدش در طول بازی بهره برد و به طور کلی نسبت بازی با شارجه امارات که حدود 7 ماه قبل برگزار شده بود، تغییرات بسیاری را تجربه کرد. گلمحمدی نسبت به بازی با شارجه که با تساوی ۲ - ۲ تمام شده بود، 8 تغییر در ترکیب تیمش ایجاد کرد. جز پرسپولیس، سپاهان هم با رفتن امیر قلعهنویی پوست انداخته و بازیکنانی که تاکنون به نیمکت ذخیرهها میخ شده بودند، در نخستین حضور نویدکیا به ترکیب اصلی رسیدند تا بازی متفاوتی را ارائه کنند. در این هفته سپاهان نسبت به ۷ ماه قبل و بازی با السد قطر ۶ تغییر در زمین داشت و کادرفنی هم تغییرات بسیاری کرده بود. شهرخودرو هم چنین وضعیتی دارد؛ علاوه بر اینکه دروازهبان شهرخودرو به سرمربی این تیم تبدیل شده است، قرمزپوشان مشهد در برابر الاهلی نسبت به بازی 7 ماه قبل مقابل پاختاکور ۶ تغییر در زمین داشتند. این تغییرات در ترکیب اصلی تیمها به معنی تغییر ۷۲ درصدی در پرسپولیس و ۵۴ درصدی در سپاهان و شهرخودرو است که حاصل تغییر تفکرات کادرفنی این 3 تیم است که طی یک سال گذشته حداقل یک بار تغییر کرده است. تحولات ماههای اخیر فقط به سود پرسپولیس تمام شد که توانست با ترکیب فعلی خود برابر صدرنشین گروه به پیروزی برسد اما درباره شهرخودرو و سپاهان صادق نبود و به ۲ شکست در قطر انجامید.
ارسال به دوستان
چه کسی استعفای بنا را رسانهای کرد؟
دلخوری سرمربی از دوست نامحرم!
محمد بنا پس از جلسه چند روز پیش با علیرضا دبیر و حمید سوریان اعلام کرد تا المپیک به کار ادامه میدهد اما در این میان بنا از فردی که صحبتهای او را در گروه مربیان تیم ملی به بیرون برده و رسانهای کرده شدیدا ناراحت است تا جایی که از این گروه خارج شده است. ماجرا از پیامها و درددلهای محمد بنا در گروه مربیان تیم ملی کشتی فرنگی در واتسآپ شروع شد، جایی که بنا به دلیل برخی نگرانیها از وضعیت کشتی که ممکن است باعث خستگی و عصبانیت هر مربی شود، عنوان کرد دیگر از ادامه کار خسته شده است. اما محمد بنا هرگز این فکر را نمیکرد که این صحبت محرمانه، بلافاصله از طریق یکی از اعضای گروه به بیرون درز پیدا کند و رسانهای شود. رسانهای شدن این موضوع حواشی زیادی را برای محمد بنا و فدراسیون کشتی به دنبال داشت و باعث شد ورزش اول ایران روزهای پرچالشی را پشت سر بگذارد. اما بنا پس از چند روز سکوت سرانجام در فدراسیون کشتی حاضر شد تا نشان دهد استعفایی در کار نبوده و کماکان تا المپیک توکیو با قدرت به کار خود ادامه خواهد داد. البته بنا از اینکه یک نفر از اعضای گروه صحبت خودمانی او را به بیرون برده و رسانهای کرده بشدت دلخور است و در اعتراض به این موضوع و سلب اعتمادش، گروه مربیان تیم ملی در واتس آپ را ترک کرده است. شنیده میشود علاوه بر بنا، مسؤولان فدراسیون کشتی نیز از رسانهای شدن این موضوع و به حاشیه رفتن تیم ملی طی روزهای گذشته شدیدا دلخورند و معتقد هستند نباید حرفهای محرمانه میان اعضای گروه کادر فنی تیم ملی به بیرون درز میکرد. ارسال به دوستان
اخبار
ونگر: در حال تدارک دورههای مربیگری در ایران هستم
رئیس توسعه جهانی فیفا گفت: من همیشه میگویم مربی ابتدا باید ظرفیت گوش دادن را در خود بالا ببرد و شنونده خوبی باشد. به گزارش سایت فدراسیون فوتبال، آرسن ونگر، رئیس توسعه جهانی فوتبال در وبینار دانشافزایی فدراسیون فوتبال عنوان کرد: ایران کشوری بزرگ با استعدادهای زیاد است و همانطور که آقای دبیرکل اشاره کردند، مربیان زیاد و خوبی در ایران دارید که نیاز است در مسیر آموزش و پیشرفت دائمی قرار داشته باشند. در فیفا ما مسؤول این هستیم که پتانسیلها در کشورها را بالا ببریم و هدف ما در یاری رساندن در این باره به فدراسیونهاست. وی ادامه داد: ما در حال تدارک دورههای مربیگری برای برخی کشورها از جمله ایران هستیم. طبعا نیازهای شما را تحلیل و آنالیز میکنیم و با برنامهریزی به شما ارائه خواهیم داد.
***
تکلیف حضور تماشاگران در المپیک تا پایان سال ۲۰۲۰ مشخص میشود
مدیر اجرایی المپیک توکیو اعلام کرد تا پایان سال درباره حضور تماشاگران در المپیک توکیو تصمیمگیری میشود. به گزارش ایسنا به نقل از Inside the games، «توشیرو موتو» مدیر اجرایی کمیته برگزاری بازیهای المپیک توکیو اعلام کرد هفته آینده ۵۰ تا ۶۰ مورد، در قالب اقدامات لازم برای برگزاری المپیک و پاراالمپیک توکیو تصویب میشود. موتو پس از جلسه هیأت اجرایی توکیو ۲۰۲۰ گفت: این اقدامات که با هدف کاهش هزینهها و افزایش ایمنی ورزشکاران و تماشاگران است، درباره تعداد نفرات درگیر در بازیها، زیرساختها و تشریفات خواهد بود. همچنین درباره اینکه آیا تماشاگران با وجود شیوع ویروس کرونا میتوانند در المپیک سال آینده حضور داشته باشند تا پایان سال تصمیمگیری میشود. او ادامه داد: در مورد اینکه گنجایش نفرات تا چه اندازه مجاز است الان نمیتوانم حرفی بزنم، ما ماه دسامبر در این مورد تصمیمگیری خواهیم کرد. باید از نزدیک به روند وضعیت انتشار ویروس کرونا توجه داشته باشیم. همچنین اینکه تصمیم بگیریم چه اقداماتی باید انجام دهیم، بستگی به این دارد که ویروس کرونا در چه مرحلهای باشد. درباره وسعت مراسم افتتاحیه، اختتامیه، میزان مشارکت جمعیت و الزام وجود قرنطینه هنگام ورود به ژاپن و موارد دیگر تا رسیدن به پایان سال تصمیمگیری میکنیم.
***
تصمیم نگرانکننده برای تیم ملی فوتبال ایران در انتظار تایید فیفا
کنفدراسیون فوتبال آسیا برای برگزاری مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ در قاره آسیا به شکل متمرکز و شبیه به نحوه برگزاری لیگ قهرمانان، در انتظار دریافت تایید از سوی فیفاست. روزنامه «الاتحاد» امارات گزارش داد کنفدراسیون فوتبال آسیا به فکر برگزاری مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ و انتخابی جام ملتهای ۲۰۲۳ آسیا به شکل متمرکز و شبیه به نحوه برگزاری مسابقات لیگ قهرمانان آسیاست. این روزنامه نوشت: «کنفدراسیون آسیا این طرح را در جریان جلسه مشترک با مسؤولان فیفا در ماه جولای به عنوان راهحل جایگزین در صورت بسته بودن مرز برخی کشورها پیشنهاد داده بود. در آن جلسه، فیفا بر به تعویق افتادن مسابقات تا ماه مارس سال آینده تاکید کرد. پیشبینی میشود گزارشهای فیفا در این ارتباط به صورت مستمر ارائه شود و در صورت عادی شدن امور از اواخر ماه ژانویه، جلسه دیگری برای تایید تاریخ رسمی و نهایی مسابقات انتخابی جام جهانی در ماه مارس برگزار شود. در صورت تداوم همان شرایط و شیوع ویروس کرونا و عدم یافتن واکسیناسیون مناسب، برگزاری مسابقات به صورت متمرکز در یک کشور مثل برگزاری لیگ قهرمانان آسیا که در حال حاضر در حال انجام است، اعلام خواهد شد».
به گزارش مهر، روزنامه الاتحاد اظهار امیدواری کرده است تیم ملی امارات بتواند میزبانی مسابقات گروه هفت را به خاطر شرایط آبوهوایی این کشور در ماه مارس بگیرد! این در حالی است که تیم ملی فوتبال ایران برای صعود به مرحله نهایی انتخابی جام جهانی و کسب سهمیه حضور در جام ملتهای ۲۰۲۳ آسیا، نیاز به پیروزی در 4 مسابقه باقیمانده خود دارد، بویژه 2 دیدار حساس برابر بحرین و عراق. اگر این بازیها به صورت متمرکز در کشوری به جز ایران برگزار شود، بدون تردید تیم ملی کار سختتری برای صعود خواهد داشت.
ارسال به دوستان
تهدید دموکراتیک با چاشنی لبخند!
نوید مؤمن: جو بایدن، نامزد حزب دموکرات آمریکا در یادداشت اخیر خود در شبکه «سیانان» رسما مواضع خود را درباره ایران و برجام مشخص کرد. معاون رئیسجمهور سابق آمریکا تاکید کرده است: «استراتژی فشار حداکثری ترامپ» در قبال ایران کارآمد نبوده و منجر به افزایش 10 برابری ذخایر اورانیوم غنیشده در کشورمان شده است. بر اساس تحلیل اخیر بایدن، ترامپ با تکرویهای خود در قبال ایران و خروج یکجانبه از برجام، انزوای واشنگتن در نظام بینالملل را رقم زده است. اما جان کلام بایدن آنجاست که تصریح میکند: «استراتژی فشار حداکثری ترامپ علیه ایران» باید با «استراتژی فشار هوشمند دموکراتها» جایگزین شود.
شاید بزککنندگان دارای شناسنامه ایرانی نامزد حزب دموکرات آمریکا و کسانی که «آمریکای ترامپ» را «آمریکای بد» و «آمریکای اوباما و بایدن» را «آمریکای خوب» میدانستند، هرگز تصور نمیکردند بایدن تا این اندازه فوری و صریح، چارچوب استراتژیک خود برای تقابل با ایران را اعلام کند. ترسیم مختصات و قواعد بازی بایدن در قبال ایران و توافق هستهای، میتواند جهت درک این استراتژی کلان (استراتژی فشار هوشمند) موثر باشد.
نخست اینکه بایدن (اگر در انتخابات پیروز شود) جهت استفاده از ظرفیتهای نهفته و آشکار برجام علیه ایران، حضور در کمیته مشترک برجام و ایجاد اجماع میان واشنگتن و دیگر اعضای باقیمانده در توافق هستهای (اعضای 1+4)، به صورت ظاهری به توافق هستهای بازمیگردد.
دوم اینکه دولت احتمالی بایدن تعلیق حداقلی و محدود تحریمهای ایران را منوط به «کسب امتیاز» از کشورمان خواهد کرد. او از ایران خواهد خواست بر سر بند غروب آفتاب (Sun set) در برجام با واشنگتن مذاکره کرده و دائمی شدن محدودیتهای هستهای خود را بپذیرد! به عبارت بهتر، بایدن و مشاورانش مانند «جیک سولیوان» و «ریچارد نفیو» طی ماههای اخیر بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم، «دائمی شدن محدودیتهای هستهای ایران» را شرطی مهم و اساسی در «اعلام جدیتر تعلیق بخشی از تحریمها» تلقی کردهاند.
در گام سوم، خزانهداری و وزارت خارجه آمریکا مامور میشوند به بانکها، شرکتها و بازرگانانی که قصد دارند حتی به صورت حداقلی، رابطهای با ایران برقرار کنند، بابت آثار و عواقب این تصمیم خود هشدار دهند. این وضعیت، بین سالهای 2015 تا 2016 میلادی و در دوران ریاستجمهوری اوباما نیز رخ داد. آن زمان، «جان کری» وزیر اسبق خارجه آمریکا که امروز سینه خود را اینچنین در دفاع از برجام سپر کرده است، به همراه «جک لو» وزیر سابق خزانهداری این کشور به شرکتها و بانکهای اروپایی و دیگر نقاط جهان هشدار دادند در عین «تعلیق تحریمهای ایران»، هنوز ایران مکانی قابل اطمینان برای مراودات بانکی، اعتباری و تجاری محسوب نمیشود! «تاثیر عملیاتی» این رویکرد، همان تاثیری است که تحریمهای یکجانبه آمریکا بر شرکتها و موسسات اعتباری دارد. به عبارت بهتر، در «استراتژی فشار هوشمند»، «هشدار به شرکتها» جای «تنبیه شرکتها» را میگیرد اما اثر وضعی و عملیاتی این دو با یکدیگر تفاوتی ندارد. همگان به یاد دارند در دوران ریاستجمهوری اوباما و پس از امضای برجام، هزاران شرکت و موسسهای که تصور میشد پس از امضای برجام، وارد معامله تجاری با کشورمان شوند، مقهور «هشدارهای آمریکا» شدند و اساسا تصمیم گرفتند در این باره ریسک نکنند. مقامات آمریکایی در دوران ریاستجمهوری احتمالی بایدن نیز در صدد افزایش میزان و ضریب «ریسکپذیری تجارت با ایران» هستند. در اینجا، ایران روی کاغذ تحریم نخواهد بود اما در عمل تحریم است!
در گام چهارم و پس از طی شدن مرحله قبل (ممانعت از تعلیق واقعی تحریمها)، مقامات کاخ سفید خواستار چیده شدن میز مذاکره بر اساس «مطالبات ثابت آمریکا» خواهند شد.
آنها قصد دارند «مطالبات چهارگانه ترامپ از ایران» را در این مرحله، با چاشنی لبخند و ژستهای دیپلماتیک روی میز مذاکره قرار دهند! این مطالبات چهارگانه عبارتند از: دائمی شدن محدودیتهای هستهای ایران در برجام (که به آن اشاره شد)، اعمال محدودیتهای موشکی علیه ایران درباره تعداد موشکها، برد موشکها و ممنوعیت آزمایشهای پیشرفته موشکی و بویژه موشکهای بالستیک، اعمال محدودیتهای منطقهای علیه ایران از طریق کنترل و رصد مناسبات مالی ایران با گروههای مقاومت در منطقه (خصوصا 4 گروه حماس، حزبالله، انصارالله و حشدالشعبی) و در نهایت، ایجاد دسترسی دائمی بازرسان [جاسوسان] آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات نظامی ایران به بهانه راستیآزمایی تعهدات تهران در برجام!
دموکراتها قصد دارند این 4 مرحله را در پیوستگی با یکدیگر و با ایجاد «اجماع مطلق و آشکار» میان واشنگتن و متحدان آن طی کنند. بدیهی است اگر از اکنون رصد هوشمندانهای درباره بازی دولت بعدی آمریکا [اگر بایدن پیروز شود] صورت نگیرد و دستگاه دیپلماسی ما بار دیگر «فریب لبخند دموکراتها» را بخورد، جبران این مساله هرگز آسان نخواهد بود.
ارسال به دوستان
AFC حق تحریم صداوسیما را ندارد
علینژاد: وزیر به اینفانتینو اعتراض کرد
معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش میگوید کنفدراسیون فوتبال آسیا حق تحریم صداوسیمای ایران را نداشته و فدراسیون فوتبال دنبال حل این مشکل است. مهدی علینژاد، دیروز در حاشیه مجمع عمومی فدراسیون تیراندازی با کمان، عنوان کرد: امروز مجمع عادی تیروکمان را داشتیم. گزارش جامعی در این باره ارائه و وضعیت مالی هم بررسی شد. نظرات اعضای مجمع را هم شنیدیم. فدراسیون انضباط مالی خوبی دارد و بدهیها را هم پرداخت کرده است. این فدراسیون فرصت دارد در حوزه تیمی سهمیه بگیرد و انتظار مدالآوری داریم. معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش در ادامه درباره دادگاه جودو، تصریح کرد: پیشبینی محاکم قضایی دشوار است. آنچه وظیفه وزارت، کمیته و فدراسیون بوده دفاع از حقوق جودو است. تعلیق جودو ظالمانه است و با مبانی بینالمللی مغایرت دارد. بعد از اینکه در فدراسیون جهانی به اعتراض تعلیق ایران توجه نشد، ایران به دادگاه عالی ورزش شکایت کرد. وی ادامه داد: هزینههای دادرسی را که گزاف بود به جودو پرداخت کردیم. جلسات متعددی برگزار شده است و شهود ما آقایان سجادی، داورزنی و زارعیان هستند که در دادگاه حاضر شدهاند. امیدوارم نتیجه به نفع ایران باشد. علینژاد درباره اینکه اگر ایران شکست بخورد چه تاثیری در ورزش ایران خواهد داشت، گفت: اگر شکست بخوریم مشکلی برای ورزش ایران نخواهد بود چون این موضوع مربوط به جودو است و تعلیق ادامه مییابد. معاون وزیر ورزش همچنین در پاسخ به سوال خبرگزاری فارس درباره حق پخش تلویزیونی لیگ قهرمانان آسیا و مشکلاتی که برای ایران به وجود آمد، خاطرنشان کرد: ایافسی اعلام کرد به خاطر تحریمها امکان پخش رویدادها وجود ندارد اما ما دچار تحریم بینالمللی نیستیم و تحریمها یکجانبه از سوی آمریکاست. آنها اجازه ندارند این تحریمها را به صداوسیما ارتباط دهند. این تضییع حقوق میلیونها هوادار است. وی افزود: از سوی وزیر به اینفانتینو و از سوی فدراسیون فوتبال به شیخ سلمان اعتراض ما مطرح شد. این اتفاق، دخالت سیاست در ورزش است و با قوانین منشور المپیک و ورزش مغایرت دارد. فدراسیون فوتبال به دنبال حل مشکل است. وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر حمایت وزارت ورزش از مربیان داخلی مانند محمد بنا و الهام هاشمی، یادآور شد: تاکید وزارت استفاده از مربی ایرانی بوده است. در حوزه ملی اگر نیاز به مربی خارجی داشتیم با وضعیت خاص میتوان بررسی کرد یعنی اینطور نیست بگوییم هیچ مربی خارجی در ایران نباشد. بنا و هاشمی از سرمایههای ما هستند. کشتی و تیراندازی قدر آنها را میدانند. علیرضا دبیر با توجه به تسلطی که دارد موضوع را اداره میکند. قرار شد بنا بماند. درباره الهام هاشمی موضوع را بررسی میکنیم، اگر مشکلی باشد حل میکنیم. وی درباره اعتراض ورزشکاران بولینگ و بیلیارد و تجمعشان مقابل وزارت ورزش درباره بازگشت اسکندری، رئیس فدراسیون این رشته هم گفت: ما نمیتوانیم فراتر از قانون باشیم. رئیس فدراسیون برای ۴ سال انتخاب میشود. هر اعتراضی باید در چارچوب قوانین باشد. اسکندری به خاطر قرار دادسرا ۶ ماه نمیتوانست در فدراسیون باشد. این ۶ ماه به پایان رسیده و وی به فدراسیون بازگشته است اما پرونده هنوز در دادسراست. تا وقتی محکومیت قضایی ندارد، میتواند در فدراسیون فعالیت کند.
ارسال به دوستان
پایان یک نمایش
مهدی طاهرخانی: شاید برای مدتی قادر به فریب خیلیها باشید اما برای همیشه نمیتوانید همه را فریب دهید. این داستان مدیریت امروز استقلال است که چندین ماه متوالی در خفا، پروژهای را دنبال کرد و برای همراه ساختن اکثریت هواداران، از یک نام قدیمی اما موثر استفاده کرد؛ بازگرداندن «استراماچونی».
احمد سعادتمند هیچگاه رابطه خوبی با فرهاد مجیدی نداشت. خبرنگاران نزدیک به استقلال که اخبار روزانه این باشگاه را رصد میکنند، گواهی میدهند بعد از انتصاب سعادتمند به عنوان مدیرعامل تا مدتها هیچ دیدار رسمیای بین او و کادرفنی انجام نشد. اگرچه بعدها برای نمایش عمومی، آنها مقابل دوربین لبخند میزدند اما دامنه اختلافات وسیع بود و نزدیکان باشگاه میدانستند تنها در صورت قهرمانی در لیگ نوزدهم، فرهاد قادر به حفظ صندلیاش است. هر چند مجیدی پس از شکست پرسپولیس تیمش را به فینال جام حذفی برد اما دامنه اختلافات آنقدر بالا گرفت که حتی آن جام هم تضمینی بر ادامه حضور مجیدی در استقلال نبود. مطابق آنچه مدیریت استقلال برنامهریزی کرده بود، مجیدی بعد از ناکامی در فینال حذفی رفت و متاسفانه جریان تاثیرگذار باشگاه استقلال که همان هواداران میلیونی این تیم هستند، در بزنگاه حساس از سرمربی جوان خود حمایت نکرد. نه آنکه آنها مشکلی با فرهاد داشته باشند، بلکه احمد سعادتمند دست روی نقطه حساسی گذاشته بود: «من استراماچونی را بازمیگردانم».
او در حالی سراغ این پروژه تقریبا غیرممکن رفت که طبق قانون مصوب هیأترئیسه فدراسیون فوتبال و همچنین سازمان لیگ، هیچ تیم ایرانی حق استفاده از مربی و بازیکن خارجی جدید را برای لیگ بیستم نداشت. اما سکوت آندرهآ استراماچونی از یک سو و بازی ادامهدار سعادتمند با برگ این مربی از سوی دیگر، موجب شد هواداران در یک فضای دوگانه قرار بگیرند. آنها که با شنیدن نام استرا، قید مجیدی را زده بودند حالا در یک خلأ واقعی سرگردان بودند؛ از یک طرف قانون صریحا بازگشت این گزینه ایتالیایی را ممنوع میکرد، از سوی دیگر اصلا هیچ توافقی بین طرفین انجام نشده بود که منجر به حضور استراماچونی شود.
این بازی خستهکننده سرانجام شامگاه سهشنبه به پایان رسید. استراماچونی در متنی به صورت شفاف و روشن گفت هیچ پیشنهادی به او نشده است که وی بخواهد با آن موافقت یا مخالفت کند. این حرف تنها یک معنی داشت؛ احمد سعادتمند میدانست به واسطه قانون وضعشده قادر به ارائه پیشنهاد رسمی به استراماچونی نیست اما عامدانه سکوت کرد تا پروژه خروج مجیدی را تسریع بخشد. البته مجیدی در نامهای که هنگام خداحافظیاش با هواداران استقلال رسانهای کرد به صورت روشن گفت اگر نتوانید استراماچونی را بازگردانید شما بازنده این بازی هستید و خیانت کردهاید. حالا ابرها یک به یک کنار میرود. هوادار استقلال متوجه میشود چگونه وارد بازی فردی شده که انتخاب وزیر ورزش برای مدیریت آبیها بوده است. از این رو روز گذشته شاهد حضور عدهای از هواداران استقلال، مقابل فدراسیون فوتبال و سپس ساختمان باشگاه استقلال بودیم تا صدای اعتراض خود را به گوش مسؤولان برسانند. اما سوال اصلی این است: چرا وزارت ورزش و شخص وزیر که به صورت قانونی رئیس مجمع و همهکاره این باشگاه به حساب میآید، به موضوع به این مهمی ورود نکرد؟ اخبار تایید نشدهای از وزارت ورزش به گوش میرسد که گویا عمر مدیریت احمد سعادتمند به پایان رسیده است و او باید جای خود را به شخص دیگری بدهد. در آینده نهچندان دور واقعیت این موضوع (ماندن یا رفتن سعادتمند) برملا خواهد شد و لازم به صدور تاییدیه یا تکذیبیه افراد نزدیک به طرفین نیست اما باید پذیرفت وزارت ورزش نتوانست درباره مسائل استقلال بهموقع عمل کند.
آنها که محدودیتهای قانونی را میدانستند و از سوی دیگر حدسش سخت نبود در صورت نیامدن استراماچونی چه فضای منفیای بین هواداران میلیونی استقلال حادث میشود، چرا همان یک ماه قبل وارد کارزار نشدند؟ حالا که خبرنگار پارلمانی یک خبرگزاری در خبری اختصاصی افشا کرده سعادتمند برای جارو کردن زیر پای وزیر ورزش با چند نماینده صحبت کرده، باید وزارتخانه به فکر تغییر این مدیر بیفتد؟ 8 فصل دوری از جام تنها به مسائل فنی و مستطیل سبز مربوط نمیشود. همیشه این تصمیمات مدیریتی است که مقدمات قهرمانی یک تیم را پایهریزی میکند. پس چگونه میشود ناکامی همه این سالهای استقلال را دید و به مدیران منتخب این تیم که توسط وزارت ورزش گمارده شدند، نمره قبولی داد؟!
ارسال به دوستان
ایرادات سرمایهگذاری بانکها در بازار سرمایه
میثم مهرپور: بر اساس تصمیم شورای عالی بورس در هفته گذشته، قرار شده است علاوه بر تخصیص یک درصد از ورودی سالانه صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه (صندوق تثبیت بازار)، ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بورس نیز لغو شود. در واقع از این ۲ اقدام میتوان به عنوان آخرین تصمیمات و مصوبات دولتیها در راستای حمایت از بازار سرمایه نام برد. در این نوشته سعی دارم صرفا به دلایل غیرقانونی بودن اقدام دولت مبنی بر لغو ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بورس بپردازم. به نظر میرسد این اقدام نهتنها دارای تبعاتی برای اقتصاد ایران خواهد بود، بلکه اصولا و ماهیتا اقدامی خلاف قانون بوده و دلیل ممنوعیت آن در گذشته نیز همین موضوع- یعنی غیرقانونی بودن سرمایهگذاری بانکها در بازار سرمایه- بوده است.
1) منابع بانکها ناشی از سپردههای افراد (حقیقی و حقوقی) در بانک است که یا به صورت قرضالحسنه و یا حساب جاری (بلندمدت و کوتاهمدت) در بانک سپردهگذاری شده است. در حالت اول (قرضالحسنه) مالکیت منابع سپردهگذاران به بانکها واگذار شده و بانک مجاز است سپردههای قرضالحسنه را طبق عقد قرض به افراد متقاضی پرداخت کند. در حالت دوم نیز بانک به عنوان وکیل سپردهگذاران به موضوع ورود کرده و این سپردهها را تحت یکی از عقود شرعی از جمله مشارکت، مرابحه، خرید اقساطی و... با در نظر گرفتن منافع سپردهگذاران به افراد متقاضی دریافت این منابع پرداخت میکند. در این شرایط این سوال وجود دارد: آنچه تحت عنوان سرمایهگذاری بانکها در بازار سرمایه مطرح شده، قرار است با کدام منابع بانکی و طی چه عقدی صورت گیرد؟
2) طبیعتا بانک در قبال بازپرداخت منابع سپردهگذاریشده مردم مکلف و موظف است. در نظام بانکی ما نیز تقریبا ارقام مشخصی (فارغ از درست و غلط آن) تحت عنوان سود علیالحساب به این سپردهها پرداخت میشود. حال سوال این است: اگر بانک قرار است منابع سپردهگذاران بانکی را در بورس سرمایهگذاری کند، در صورت از دست رفتن این منابع به دلیل ذات نوسانی بازار سرمایه، چه کسی ریسک حضور منابع بانکی در بازار سرمایه را تضمین خواهد کرد؟ ضمن اینکه بانکها صراحتا از سوی بانک مرکزی از بنگاهداری منع شدهاند اما عملا حضور بانکها در بازار سرمایه و سهامداری آنها به معنای افزایش بنگاهداری بانکهاست، چرا که با خرید سهام شرکتها عملا منابع بانکها به صورت مستقیم درگیر این موضوع خواهد شد که هیچ تناسبی با اهداف نظام بانکی ندارد.
3) یکی از انتقادات درباره رشد شاخص بورس در ماههای گذشته، عدم هدایت نقدینگی واردشده به بورس به سمت تولید و ایجاد اشتغال در کشور بوده است، به طوری که گفته میشد رشد شاخص بورس تا تیرماه سال جاری هیچ تناسبی با وضعیت اقتصادی کشور نداشته و بالا رفتن قیمت سهام صرفا میان خریدار و فروشنده آن سهم اتفاق میافتد. در واقع بازار سرمایه فعلی هیچ ارتباط معناداری با تولید و بخش واقعی اقتصاد ایران ندارد که اگر غیر از این بود، با رشد 4 برابری شاخص بورس طی فروردین تا تیرماه سال جاری باید شاهد یک تحول اقتصادی یا حداقل مشاهده نشانههایی از وقوع یک تحول در بخش واقعی اقتصاد بودیم. این در حالی است که با رفع ممنوعیت بانکها برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه، منابع بانکی که موظف به حمایت از تولید ملی و تخصیص تسهیلات به فعالیتهای مولد اقتصادی است، ممکن است با بازگشت رونق به بازار سرمایه، با طمع کسب سود بیشتر به سمت بازار سرمایه سوق یابد. ضمن اینکه هیچ محدودیتی نیز برای این موضوع و میزان سرمایهگذاری بانکها در بازار سرمایه مشخص نشده است که این موضوع در زمان رونق بازار سرمایه و رشد شاخص میتواند موجب گرفتاریهای جدیدی برای نظام اقتصادی کشور شود. چنانکه ممکن است منابع موجود در بانکها به یکی از بازیگران اصلی بازار سرمایه تبدیل شود.
4) اگر چه استدلال شورای عالی بورس برای اخذ چنین تصمیمی شرایط فعلی بازار سرمایه بوده و رفع این ممنوعیت با استدلال جلوگیری از کاهش شاخص بورس صورت گرفته است اما سوال اینجاست: در شرایطی که هزاران پروژه عمرانی و توسعهای کشور نیازمند تامین مالی از سوی نظام بانکی است و بانکها در ارائه تسهیلات به بنگاههای اقتصادی با وسواس عمل میکنند، چرا باید بخشی از منابع عمومی کشور در بانکها صرف این امر شود؟ بدون شک این اقدام [یعنی حرکت منابع بانکی از تسهیلاتدهی به امر تولید به سرمایهگذاری در بورس] منجر به تشدید رکود اقتصادی خواهد شد. در واقع فارغ از ایرادات قانونی سرمایهگذاری بانکها در بازار سرمایه، تشدید رکود و به تبع آن افزایش تورم را میتوان یکی از تبعات اجرایی شدن این اقدام دانست.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|