|
آمریکا با تمام کشورهای وابسته خود مانند تایتانیک غرق میشود
حسن ایرلو، سفیر ایران در یمن با اشاره به هجوم عدهای از طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره آمریکا در توئیتی نوشت: «این آغاز فروپاشی آمریکا نیست، بلکه فصل آخر آن است که نشاندهنده عبور مردم از احزاب جمهوریخواه و دموکرات یعنی خسته شدن از دموکراسی وکاپیتالیسم است، ترامپ کنار گذاشته میشود ولی مردم ضدنظام سرمایهداری باقی خواهند ماند و آمریکا را مانند تایتانیک با تمام کشورهای وابسته خود غرق خواهند کرد».
ارسال به دوستان
حامیان آمریکایی فتنه 88 در برابر آشوبهای واشنگتن چه رفتاری از خود نشان دادند؟
کودتاگران خوب کودتاگران بد
گروه سیاسی: حوادث ماههای اخیر آمریکا که عملا میدان انتخابات را تبدیل به یک نزاع سیستمی جدی کرد با حمله حامیان ترامپ به ساختمان کنگره در روز چهارشنبه گذشته تبدیل به یک صحنه تاریخی و ضدحیثیتی برای این کشور شد؛ صحنهای که هر قدر برای جهانیان بهتآور و در عین حال تمسخرآمیز بود، باعث وارد شدن شوک به تمام جریانات غربگرا از جمله غربگرایان ایرانی شد. آنها از نخستین ساعات مخابره اخبار و تصاویر این حادثه تلاش کردند با اتخاذ مواضعی در راستای حفظ آبروی آمریکا، حتی این آبروریزی را نیز به عنوان یک سند موفقیت لیبرال- دموکراسی تفسیر کنند! اما این پایان ماجرا نبود و آمریکاییها با بایکوت سراسری ترامپ در شبکههای اجتماعی و اعمال محدودیتهای جدی در زمینه انتشار تصاویر و اخبار مربوط به حادثه روز چهارشنبه، باعث نقض یکی از مهمترین شعارهای آمریکا و حامیانش در دیگر کشورها شدند. آنها که دهههای متمادی است تلاش میکنند با ایجاد بحرانهایی همانند حادثه حمله به کنگره در دیگر کشورها، مقاصد سیاسی خود را دنبال کنند و اعمال هر گونه محدودیت را به مثابه یک سرکوب سیستماتیک محکوم میکردند، در نخستین لحظاتی که متوجه این خطر امنیتی شدند، با تمام قوا اقدام به ایجاد محدودیت حتی برای رئیسجمهور آمریکا کردند.
در چنین شرایطی هر کدام از چهرههای اصلاحطلب تلاش داشتند با طرح مباحث انحرافی مانع مطرح شدن پرسشهای مردم در زمینه مقایسه رفتار آمریکا با معترضان سال 99 با نسخهای که در قالب حمایت از جنبش سبز در سال 88 تجویز میکردند، شوند. برای نمونه صادق زیباکلام به عنوان یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب با انتشار توئیتی سعی کرد با عوض کردن صورتمساله از پاسخ به این پرسش فرار کند. وی در این باره نوشت: «مشابهت تندروهای خودمان با تندروهای آمریکا فقط در شادمانی خودیها از هجوم همفکرانشان به ساختمان کنگره محدود نمیشود. هیچکدامشان نه ارزشی برای دموکراسی قائل هستند، نه حاکمیت قانون و نه خواست اکثریت. برای هر دو، سیاست خلاصه میشود صرفا در قدرت باقی ماندن بدون پاسخگویی». او در حالی تلاش کرد با طرح این ادعا عملا پرسشکنندگان را در جایگاه متهمان قرار دهد که اساسا رفتار طرفداران ترامپ اقدامی مشابه طرفداران کاندیدای شکست خورده سال 88 (با درصد خشونت کمتر و گستره کوچکتر) بود.
* چرا جنبش سبز مطلوب دموکراتها بود؟
آنچه در روزهای اخیر در آمریکا عیان شد، عملا نشان از یک شکاف میان نسخه تجویزی این کشور برای خود و سایر کشورها داشت. آمریکا نشان داد در شرایطی که کوچکترین خطری را متوجه امنیت خود بداند از اعمال محدودیت برای رئیسجمهور مستقر نیز ابایی ندارد اما متقابلا در کشورهای دیگر برای پیادهسازی پروژه براندازی دولتها اساسا دست روی نقطه امنیت میگذارد. در همین زمینه بازخوانی برخی مواضع مقامات دولتی آمریکا از حزب دموکرات در جریان فتنه 88 بیش از هرچیز این شکاف را عیان میکند. دموکراتهایی که در روزهای اخیر با مشاهده حمله حامیان کاندیدای شکستخورده به ساختمان کنگره آنها را «تروریست داخلی» و «اراذل و اوباش» خطاب میکردند در جریان فتنه 88 عملا با حمایت همهجانبه از چنین اقداماتی سعی داشتند پروژه خود برای ایران را پیگیری کنند. در همین زمینه روزنامه آمریکایی «بوستون گلوب» مرداد 88 با اشاره به اغتشاشات پس از دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران نوشت: «دولت اوباما امیدوار است حوادث پس از انتخابات و افزایش شکاف در ایران منجر به امتیازدهی جمهوری اسلامی به آمریکا شود. مقامات آمریکایی از دولت بوش تا امروز بارها تاکید کردهاند ایران در مذاکرات هستهای و مسائل منطقهای دست برتر را داشته و تا وضعیت بدین نحو است، توقع مذاکره موثر با هدف امتیازگیری از ایران احمقانه و مضحک است. آنها به همین دلیل با تدارک اغتشاش درصدد برآمدند برای میز مذاکره برگ برندهای در دست داشته باشند... همکاری آمریکا و غرب با اصلاحطلبان در آشوبهای خیابانی در حالی به اوج رسید که در چالش هستهای نیز مقامات دولت بوش بارها اعلام کردند به کمک اصلاحطلبان توانسته بودند تمام فعالیتهای هستهای ایران را به تعطیلی بکشانند اما با روی کار آمدن دولت اصولگرا همه چیز به هم ریخت. بوش به همین دلیل از حمایت صریح خود از اصلاحطلبان در ایران خبر داده بود و اوباما نیز همان رویه را به شیوهای پنهانکارانهتر ادامه میدهد».
آمریکاییها که بعدها با بهرهگیری حداکثری از ضربهای که فتنه 88 به کشور وارد کرده بود بیشترین تلاش را برای اعمال تحریمها بر ایران کردند، حمایت از جنبش سبز را به عنوان سیاست نقضناپذیر خود پیگیری کردند تا جایی که بارها رئیسجمهور وقت (اوباما) و وزیر وقت خارجه (کلینتون) نسبت به این امر اقرار کردند.
در این میان ۳ سال پیش بود که جو بایدن در گفتوگویی تلویزیونی نیز به این مساله اقرار و عنوان کرد دولت دموکراتها از جنبش سبز حمایت کرده است. بایدن در پاسخ به پرسش خبرنگاری که به تکرار ادعای جمهوریخواهان مبنی بر عدم حمایت دولت اوباما از فتنهگران پرداخته بود، گفت: «ما از جنبش سبز حمایت کردیم». وی همچنین در پاسخ به اینکه آیا این حمایت اشتباه بوده است یا خیر، گفت: «خیر! ما از معترضان جنبش سبز حمایت کردیم اما شرایط در آن هنگام با اوضاع کنونی تفاوت داشت».
در این میان اما میتوان به توماری از مواضع وقت مسؤولان آمریکایی در حمایت از جنبش سبز استناد کرد. برای نمونه باراک اوباما سال 89 در نخستین سالگرد انتخابات ریاستجمهوری سال88 با اعلام حمایت کامل از جریان فتنه گفت: «این مسؤولیت همه مردم و کشورهای آزاد است تا روشن کنند ما طرف کسانی هستیم که در پی آزادی، عدالت و عزت هستند. شجاعت مردم ایران الگویی برای همه ما است و ما را به چالش میکشد تا تاریخ را به سمت عدالت هدایت کنیم». توصیفهای اینچنینی از جریانی که آشوب خیابانی را به عنوان اهرم فشاری برای مهار ایران در سطح جهانی و تضعیف ارکان رسمی قدرت انتخاب کرده بود، بخوبی نشان از آن دارد که دموکراتها با شناخت حداکثری از نتایج ضدملی جریان فتنه به حمایت همهجانبه از آنها پرداختند.
* در خدمت و خیانت توئیتر!
یکی از بیسابقهترین اقداماتی که در روزهای اخیر در واکنش به حوادث آمریکا عیان شد، محدودسازی حسابهای کاربری رئیسجمهور آمریکا در شبکههای اجتماعی و در نهایت تعلیق آنها بود. ساختار سیاسی آمریکا در حالی براحتی آزادی رسانه و ارتباطات را تحت مصلحتی با عنوان امنیت ملی و حفظ نظم سیاسی سرکوب و محدود کرد که تجربه دولت این کشور در حمایت از فتنهگران ۸۸ گواهی عکس این رفتار را میدهد. هیلاری کلینتون، وزیر وقت خارجه آمریکا در کتاب خاطرات خود به مساله نقش محوری توئیتر در ساماندهی به آشوبهای خیابانی تهران پرداخته و نوشته بود: «ژوئن همان سال (2009)، جوانان ایرانی از وبسایتها و شبکههای اجتماعی به منظور ارسال پیامهای خود در جریان اعتراضات پس از انتخابات استفاده کردند. درست 5 روز پیش از این حادثه (کشته شدن ندا آقاسلطان)، مقامات وزارت خارجه که پیگیر تلاشهای مخالفان دولت ایران در فضای مجازی بودند، متوجه بروز یک مشکل شدند. توئیتر قصد داشت به منظور انجام تعمیرات دورهای برای مدت زمان کوتاهی خدمات جهانی خود را محدود کند که دقیقا نیمه روز در تهران بود. برای حل این مساله یکی از اعضای واحد برنامهریزی سیاسی وزارت خارجه به نام «کوهن» که جوانی 27 ساله بود، انتخاب شد. آوریل همان سال او طی سفری به بغداد با «جک دورسی» یکی از بنیانگذاران و مدیران توئیتر ملاقاتی داشت. به همین دلیل او بلافاصله تلاش کرد ضمن ارتباط با دورسی به او هشدار دهد محدود کردن خدمات توئیتر در آن بازه زمانی چه ضربهای به فعالان اجتماعی در ایران وارد میکند. در نتیجه همین گفتوگوها، توئیتر برنامه تعمیرات خود را تا نیمهشب بعد به تعویق انداخت. این شرکت در توضیح علت این کار در یادداشتی که در وبلاگ خود منتشر کرد، نوشت: به نظر میرسد در حال حاضر توئیتر نقش ارتباطی مهمی در ایران ایفا میکند».
رفتارشناسی دموکراتها در چارچوب ایجاد محدودیتهای گسترده در شبکههای اجتماعی در راستای منافع ملی آمریکا و متقابلا تجویز بیحد و حصر آن برای بحرانهای دیگر کشورها (از جمله فتنه88) نشان از یک دوگانگی استراتژیک برای ثباتبخشی به فضای داخلی واشنگتن و ایجاد بحران امنیتی برای کشورهای دیگر از جمله ایران دارد.
در پایان نمیتوان چشم بر این حقیقت بست که مجموعه حمایتهای دموکراتها از جریان غربگرای داخلی در سایه درکی است که آنها از توانبخشی این جریان برای ایجاد بحران در پوشش مناسبات داخلی دارند، بهگونهای که آنها پروژه براندازی و مهار نظام سیاسی ایران را در قالب خردهبحرانهای امنیتی-اجتماعی جریانات غربگرایی میدانند که توانایی انسجامبخشی آنها نسبت بالایی با شبکههای اجتماعی دارد.
ارسال به دوستان
اخبار
نباید فریب لبخند اروپاییها را خورد
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی، دقت در مواجهه با کشورهای اروپایی را به علت بدعهدی آنان ضروری دانست و تاکید کرد: نباید فریب خوشرویی، لبخند و روابط ظاهری با آنان را خورد. سیدکمال خرازی درباره نحوه مواجهه با زیادهخواهی ۳ کشور اروپایی در موضوع برجام، گفت: با مرور خاطرات دوره مسؤولیتم در وزارت امور خارجه میبینم در آن مقطع هم روابط و رفتوآمدهای ما با اروپاییها بسیار نزدیک شده بود اما دست از شیطنت علیه کشورمان برنداشتند. وی در گفتوگو با خبرگزاری صداوسیما افزود: یک بار برای حضور در جلسهای به بروکسل رفتیم و آنجا تصمیم گرفتیم با رئیس اتحادیه اروپایی در ایرلند هم دیدار کنیم. پس از آن دیدار، گفتیم چرا با اعضای برجسته اروپایی هم دیدار نکنیم و به فرانسه، انگلیس و آلمان رفتیم بدون آنکه از قبل برنامهریزی شده باشد و صرفا با تماس تلفنی توانستیم با عالیترین سطح مقامات این کشورها اعم از شیراک، بلر و شرودر و نیز رئیسجمهور ایرلند به عنوان رئیس دورهای اتحادیه اروپایی دیدار کنیم. خرازی گفت: با آنکه در آن دیدارها از مواضعمان کوتاه نمیآمدیم اما این موضوع نشان میداد چقدر روابط ما به اروپاییها نزدیک شده بود در عین حال، آنان دست از شیطنت برنداشتند؛ قول دادند اما عمل نکردند به طوری که در آن مقطع هم برای سرمایهگذاری، مشارکت اقتصادی و کارهای جدی به ایران نیامدند. وزیر اسبق امور خارجه افزود: کارهای زیادی انجام شد اما نه در حدی که تحول بزرگی روی دهد و حضورشان در کشورمان دائمیتر شود؛ این نشان داد میان ما و آنان اختلافات ریشهای وجود دارد که ناشی از روحیه استقلالطلبی ما است و میخواهیم خودمان باشیم و با حفظ افکار و عقایدمان به بیگانگان وابسته نباشیم و راه خود را طی کنیم. وی در ادامه گفت: اروپاییها، اتکای مردمی ما را برنمیتابند و به انواع شیوهها متوسل میشوند تا به هدفشان برسند. ما هم باید در عین گفتوگوهای دیپلماتیک، هیچگاه فراموش نکنیم که در چه صحنهای هستیم؛ با چه کسانی مواجهیم و راه اصلی را گم نکنیم.
***
بایدن هم از ابزار تحریم علیه ایران استفاده میکند
سفیر ایران در سازمان ملل در تحلیل رویکرد راهبردی دولت بعدی آمریکا در قبال ایران گفت: دولتهای مختلف در آمریکا، چه دموکرات و چه جمهوریخواه، سیاستهای بینالمللیشان تفاوت چندانی با هم ندارد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شورای راهبردی روابط خارجی، مجید تختروانچی با بیان اینکه البته دولت ترامپ سیاستهای نامتعارفی داشت، گفت: حرکات این دولت چه در قبال ایران و چه در قبال دیگر کشورها برای بسیاری از ناظران در داخل یا خارج از آمریکا، غیرقابل پیشبینی بود. سفیر ایران در سازمان ملل با تأکید بر اینکه به طور کلی نباید انتظار داشت در سیاست آمریکا در قبال ایران تفاوتهای بنیادینی روی دهد، تصریح کرد: به طور مثال استفاده از ابزار تحریم علیه ایران در دولتهای مختلف آمریکا، هم دموکرات و هم جمهوریخواه تداوم داشته است. آمریکا در طول سالهای اخیر از ابزار تحریم استفاده کرده است و این را ابزاری میداند که فکر میکند میتواند از آن برای امتیازگیری استفاده کند و به این روند نیز ادامه خواهد داد. تختروانچی با بیان اینکه به نظر میرسد دولت بایدن هم همین رویکرد را ادامه خواهد داد، اگر چه در احقاق حقوق ملت ایران نباید هیچگاه فرصتهای احتمالی را از دست داد، گفت: بنابراین اینکه بگوییم دولت جدید از ابزار تحریم دست میکشد، شاید قرین واقعیت نباشد.
***
ایران اقدام تروریستی داعش در پاکستان را محکوم کرد
سخنگوی وزارت امور خارجه قتلعام 11 نفر از کارگران معدن در ایالت بلوچستان پاکستان توسط گروه تروریستی داعش را محکوم کرد. سعید خطیبزاده گفت: این اقدام جنایتکارانه یکبار دیگر ضرورت همکاری تمام کشورهای منطقه برای مبارزه با گروههای تکفیری و تروریستی را مورد تاکید قرار میدهد. وی در ادامه اظهار داشت: ضروری است کشورهای جهان اسلام با همکاری یکدیگر تمام مساعی خود را برای از بین بردن بسترهای فکری و تامین مالی این گروههای افراطی و تکفیری متمرکز کرده و از تداوم حمایت این گروهها توسط کشورهای خاص، با هدف امحای خشونت علیه انسانهای بیگناه از مذاهب و ادیان مختلف، ممانعت به عمل آورند.
***
روسیه:
تحریمها علیه ایران شکست خورده است
میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین در صفحه توئیترش در واکنش به دیدگاه یک کاربر مبنی بر اینکه «اگر تحریمهایی که دولت اوباما اعمال کرد منجر به انجام توافق هستهای شد، دولت بایدن چگونه میتواند بدون چنین اهرم فشاری، محدودیتهای بیشتری علیه ایران اعمال کند»، گفت: پاسخ ساده است؛ کاهش تنش در منطقه فقط از طریق دیپلماسی عاقلانه و استادانهای حاصل میشود که باید جایگزین «اهرم فشار اقتصادی» کاملا شکستخورده شود. به گزارش ایسنا، اظهارات اولیانوف در پی این مطرح میشود که دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا سال 2018 با ناقص تلقی کردن توافق هستهای از آن خارج شد. به موجب این توافق، ایران در ازای رفع تحریمهای اعمال شده بر آن، فعالیت هستهایاش را محدود کرد.
ارسال به دوستان
فائزه هاشمی ضمن گزافهگویی درباره شهید سلیمانی از شکست ترامپ ابراز ناراحتی کرد
سوگوار ترامپ در سالگرد پدر
فائزه هاشمی: من دوست داشتم به دلیل فشارهایی که ترامپ به ایران وارد میکند او در انتخابات پیروز شود؛ اگر فشارهای وی ادامه پیدا میکرد، ایران مجبور میشد سیاستهای خود را تغییر دهد
گروه سیاسی: جریانات و فعالان سیاسیای بودهاند که با گذر زمان نسبت به اصول و ارزشهای خود تجدیدنظر کردهاند؛ چه آنها که تجدیدنظرشان باعث شده خاطرات بد گذشتهشان را جبران کنند و چه آنها که با تجدیدنظر در اصول خود مانع از بر جا گذاشتن نام نیکی از خود شدند، هر دو در اصل تجدیدنظرطلبی با همدیگر شباهت داشتهاند اما فارغ از مواضعی که نشاندهنده تجدیدنظر افراد بوده، برخی مواضع حکایت از برداشته شدن پرده از چهره افراد و جریانات دارد؛ چهرهای که آنها در برهههایی و بنا بر مصالح زمانی برای خود تعریف کرده بودند تا در همراه ساختن مردم با خود موفق شوند و اهداف خود را که مغایر با خواست عمومی جامعه بوده، دنبال کنند.
مطالعه تاریخ تحولات سیاسی ایران در دهه90 بدون توجه داشتن به کلیدواژههای «تحریم»، «مذاکره» و «دولت آمریکا» امری محال به نظر میآید، چه از آن رو که آغاز این دهه با شدت گرفتن «تحریمها» علیه کشورمان همزمان شد و پس از آن نیز جریانی که از سال92 موفق به کسب دولتهای یازدهم و دوازدهم شد، همه تمرکز خود را بر برجسته کردن این کلیدواژه معطوف کرد تا از قبل آن با شعار «مذاکره» با «دولت آمریکا» رای مردم را تصاحب کند. آنها تمام تلاش خود را کردند تا هر شخص، ایده و نقدی در نسبت با این کلیدواژهها تحریم شود و پس از آن با تفسیر به رای تمام آنها به مانعی در برابر رفع تحریمها، به انزوای منتقدان خود کمک کنند. در این میان جدیترین خط حمله به منتقدان برای بیاعتبار کردن انتقاداتشان بر این مدار پیگیری میشد که آنان مخالف برداشته شدن تحریمها و متعاقب آن گشایش اقتصادی در زندگی مردم هستند، تا جایی که حتی رئیسجمهور نیز بارها در نطقهای عمومی خود با استفاده از عباراتی همانند «کاسبان تحریم» سعی در نهادینه کردن این گزاره داشت.
* کارگزاران داخلی تحریم
گذر زمان و پر شدن پیمانه عمر دولت روحانی آن هم در شرایطی که به گفته مقامات دولتی وضعیت تحریمها در سال آخر دولت به مراتب سختتر از زمان آغاز به کار روحانی است، باعث شده تا اظهارات متفاوت و متناقضی از طرف اصلاحطلبان برای فرار از مسؤولیت حمایتشان از روحانی مطرح شود، تا جایی که آنها بارها سعی کردند با ترامپیست خواندن منتقدان دولت، آخرین شانسهای خود برای احیای خط تبلیغاتی سالهای نخستین دولت را زنده کنند.
در این میان اما با پایان یافتن عمر دولت ترامپ، برخی مواضع مهمترین چهرههای حامی روحانی نشان از آن دارد که آنها نهتنها تمایلی به کاهش فشار تحریمهای خارجی ندارند که حتی حیات سیاسیشان نیز وابسته به این تحریمهاست، به گونهای که میتوان برچسب «کاسب تحریم» را کاملترین توصیف از حیات سیاسیشان دانست.
فائزه هاشمی که چه در جایگاه خانوادگی و چه در جایگاه سیاسی به عنوان یک عضو حزب کارگزاران سازندگی از مهمترین حامیان روحانی به شمار میرود و بارها نیز در دفاع از او به سخنرانی پرداخته است، در جدیدترین گفتوگوی خود با یکی از رسانههای اصلاحطلب پرده از هدف بلندمدت خود و کمک ابزار تحریمها به آن برداشت. فرزند حجتالاسلام هاشمیرفسنجانی در بخشی از گفتوگوی خود با سایت خبری «انصاف نیوز» با اشاره به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و شکست دونالد ترامپ گفت: «من یک جایی قبلا هم گفته بودم که برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رای نمیدادم». فائزه هاشمی در پاسخ به خبرنگار که از وی درباره چرایی تحلیلش مبنی بر بهتر بودن انتخاب ترامپ برای ایران سوال پرسیده بود نیز گفت: «به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. مردم هر چه تلاش میکنند اصلاحات انجام بگیرد «مرغ یک پا دارد» و هیچ خبری نمیشود و برعکس مردم سرکوب میشوند، شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. این تغییر سیاستها حتما به نفع مردم میتوانست اتفاق بیفتد. دموکراتها کمی شل و ول هستند. یعنی با آمدن دموکراتها این موضع خطای ما بیشتر تقویت میشود، امیدوارم نشود ولی چنین چشماندازی دارد!»
این فعال اصلاحطلب در حالی صراحتا از فشار بیشتر به کشورش با نیت ایجاد تغییرات سیاسی سخن به زبان میآورد که آنها در تمام دهه90 با تعریف خود به عنوان عاملان رفع تحریم موفق به کسب آرای عمومی شدند. اما نکته سیاه این اظهارات آن است که فرزند اکبر هاشمیرفسنجانی میگوید علاقهمند بوده است در آمریکا دونالد ترامپ پیروز انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ شود و تصریح میکند دلیل این تمایل این بوده است که فشارهای ترامپ بر ایران تداوم داشته باشد و تشدید شود تا این فشارها منجر به عقبنشینی ایران و تغییر در سیاستهایش شود. اظهارات فائزه هاشمیرفسنجانی به وضوح ماهیت وی و همینطور جریان سیاسی حامی دولت در ایران را نسبت به فشارهای اقتصادی و تحریمهای چند سال اخیر آمریکا علیه ایران نشان میدهد؛ جریانی که بقای خود را در گرو فشار آمریکا به ایران و در مضیقه قرار گرفتن مردم و کاهش سرمایههای مردم میداند و به عبارتی چشم امید به فشار امثال ترامپ بر ایران دارد و از همه مهمتر رفتار سیاسی خود را با فشارهای امثال ترامپ بر مردم ایران تنظیم میکند. نظیر اقدامی که برخی حواریون اکبر هاشمیرفسنجانی و حامیان دولت در سال گذشته انجام دادند و طی نامهای خواستار عقبنشینی ایران در مقابل زیادهخواهیهای ترامپ شدند. بر همین اساس این اظهارات یا به عبارتی اعتراف صریح فائزه رفسنجانی به وضوح ماهیت غیرملی و وطنستیزانه جریان غربگرا در ایران را نشان میدهد؛ جریانی که متأسفانه طی ۸ سال گذشته به برخی مناصب مهم تصمیمگیری کشور نفوذ کرد و منشأ برخی تصمیمات و راهبردهای هزینهسازی شد که تبعات این راهبردها و تصمیمات در زندگی مردم ایران و بحران معیشتی فعلی قابل لمس است.
* گزافهگویی درباره قهرمان ملی ایران
فائزه هاشمی در بخشی دیگر از این گفتوگو در موضعی سادهانگارانه پیرامون سردار شهید حاجقاسم سلیمانی نیز گفت: «نتیجه عملکرد آقای سلیمانی و ما به عنوان مقاومت چه شد؟ چه گرهی از مشکلات کشور ما را باز کرد؟ چه مسیری را برای توسعه باز کرده است؟» اتخاذ مواضعی اینچنینی در شرایطی است که پرونده روشن مقاومت در منطقه و دستاوردهای آن برای ایران در راستای افزایش حوزه نفوذ و تقویت قدرت منطقهای توسط دشمنان نیز مورد اعتراف قرار گرفته است. از سوی دیگر کارکرد مقاومت، تأمین امنیت و تقویت بنیه امنیتی ایران و تقویت جایگاه کشور در حوزه دیپلماسی بوده است. در این باره فارغ از عملکرد ضعیف دولت روحانی در بهرهبرداریهای جانبی از پیروزیهای محور مقاومت، اظهارات این چهره اصلاحطلب را میتوان یک انتقام هدفمند در نسبت با خشم حاصل شده در چارچوب مشاهده محبوبیت سرداران مقاومت در میان مردم دانست، آنچنان که مواضع پیشین وی نیز نشان از عدم مطلوبیت پیروزی مقاومت برای کارگزاران داخلی تحریمهای آمریکا دارد. ضمن اینکه شاید به نوعی هواداران ترامپ در دفاع از قاتل شهید سلیمانی، تلاش میکنند میراث گرانقدر این شهید را به زعم خود زیر سوال ببرند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|