|
ارسال به دوستان
چگونه تشدید تنش امنیتی با ایران و جنگ ۱۲ روزه غزه به عنوان آخرین حربه نتانیاهو برای ماندن در قدرت نتیجه نداد
سکانس پایانی
عماد هلالات: حوادث ماه گذشته فلسطین اشغالی، بحران در اسرائیل را برای ساکنان سرزمینهای اشغالی تبدیل به یک رویه بسیار عادی کرد. مهمترین نتیجه این بحران -که از محله شیخ جراح آغاز شد و منجر به نبرد 12 روزه با مقاومت فلسطین شد- کنار زدن بنیامین نتانیاهو از قدرت و پایان دادن به سلطه 12 ساله و بلامنازع نخستوزیر جنجالی این رژیم از سوی رقبای وی بود.
نتانیاهو و مقامات امنیتی این رژیم طی سال گذشته با تصور آسیبپذیری ایران، رو به یک تنش امنیتی مخفیانه با جمهوری اسلامی آوردند. در این راستا ترور شهید محسن فخریزاده، دانشمند هستهای- دفاعی کشورمان و ۲ انفجار در تاسیسات هستهای نطنز، موجب شد نتانیاهو و مقامات امنیتی صهیونیست موفقیت سیاست افزایش تنش با ایران را قطعی و غیرقابل خدشه ارزیابی کنند اما دیری نپایید که پاسخهایی که دریافت کردند حتی باعث صدمه و تزلزل امنیت داخلی در سرزمینهای اشغالی شد که برای دههها، مقامات این رژیم به عنوان مزیت اسرائیل از آن یاد میکردند، تا جایی که در جریان مقاومت 12 روزه فلسطینیها و عملیات «شمشیر قدس»، تمام سرزمینهای اشغالی هدف موشکهای حماس و جهاد اسلامی قرار گرفت.
ناتوانی امنیتی رژیم صهیونیستی در جبهه داخلی در برابر حوادثی همچون برخورد موشک به نزدیکی نیروگاه هستهای دیمونا، انفجار در تأسیسات برق، آتشسوزی در پالایشگاه، انفجارهای شهر صفد در منطقه الجلیل و حادثه کوه مرون که به کشته شدن 45 صهیونیست و زخمی شدن بیش از 300 نفر دیگر انجامید، همه حاکی از روند افزایشی تحولات و شکنندگی امنیتی این رژیم در جبهه داخلی بود. در باب تحولات امنیتی نیز، انفجار در یک کارخانه نظامی مهم به نام «تومر» وابسته به وزارت جنگ رژیم صهیونیستی واقع در شهر «رمله» و در منطقه «گوشدان» از دیگر پاسخهایی بود که این رژیم پس از افزایش تنش با ایران دریافت کرد. تومر به عنوان یک کمپانی تحت مالکیت اسرائیل موشکهای دوربرد پیکان، راکتهای توپخانهای و هوایی شرکت البیت، مراحل اول و دوم موتورهای شاویت و پرتابگرهای ماهوارههای اسرائیل را میسازد.
گفتنی است در همان مقطع فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هشدار به مقامات صهیونیست گفت: اینها در یک سال و نیم گذشته خودشان را باد کرده و تلاش کردند دامنه شرارتها را زیاد کنند؛ از چند هفته پیش تمام آسیبهای رژیم صهیونیستی نشان داده شد. خیلی ساده میشود تجارت دریایی آنها را مختل کرد. انفجار مهیب کارخانه ساخت موتورهای پدافند هوایی و ساخت ماهواره، بادکنک صهیونیستها را خالی کرد. وی در ادامه با یادآوری تمام حوادث امنیتی در اسرائیل و همچنین کشته شدن جاسوسان اسرائیلی در اربیل عراق گفت: نخستین ضربه به اینها میتواند آخرین ضربه باشد. با یک عملیات میشود این رژیم را منهدم کرد. این اتفاقات میتواند تکرارپذیر باشد و این رژیم نمیتواند فقط مولد شرارت باشد.
همچنین اخیرا فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با اشاره به انتفاضه اخیر مقاومت فلسطین علیه صهیونیستها اضافه کرد: در ۳ روز اول نبرد فلسطینیان با رژیم صهیونیستی به اندازه تمام جنگ 22روزه، موشک به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کردیم. سردار قاآنی ادامه داد: بیش از ۳ هزار موشکی که از سمت مقاومت به سرزمینهای اشغالی شلیک شد، تولیدشده در همین جغرافیاست.
* جنگ 12 روزه و آرایش جدید سیاسی در اسرائیل
وضعیت متزلزل سیاسی رژیم صهیونیستی در تاریخ این رژیم بیسابقه است؛ این موضوع در گزارش رسانههای صهیونیستی و اندیشکدههای این کشور به چشم میخورد. روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارش پنجشنبه 13 خرداد خود به تحلیل وضعیت سیاسی در اسرائیل پرداخته است. این روزنامه وضعیت نابسامان سیاسی و برگزاری 4 انتخابات ناموفق را به جنگ قدرت تعبیر کرده است و مینویسد دیگر در بین احزاب سیاسی آرمان و علت تشکیل اسرائیل معنا ندارد و صرفا جنگ برای به دست آوردن قدرت و استفاده از قدرت برای به دست آوردن منافع شخصی است و مردم یهود در احزاب سیاسی نقشی ندارند.
بالاخره بعد از برگزاری 4 انتخابات و عدم توانایی در تشکیل کابینه بین احزاب اسرائیلی، یائیر لاپید توانست ۲ حزب (حزب یامینا به رهبری نفتالی بنت و حزب رعم) دیگر را برای پایان دادن به حیات سیاسی نتانیاهو قانع کند و سرانجام بنیامین نتانیاهو بعد از گذشت 12 سال نخستوزیری متوالی باید منتظر محاکمه باشد. نتانیاهو که خود و خانوادهاش پروندههای فساد مالی گسترده در اسرائیل دارند به دنبال یافتن راهی برای فرار از وضعیت موجود است تا بعد از شکست در جنگ 12 روزه غزه، شکست دیگری در کارنامه وی ثبت شود. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران صهیونیستی، نتانیاهو بزرگترین بازنده جنگ 12 روزه بوده است. او در حالی تن به جنگ با حماس و جهاد اسلامی داد که در بدترین شرایط سیاسی در طول 12 سال نخستوزیریاش در اسرائیل قرار گرفته بود. نتانیاهو در شرایطی به جنگ ۱۲ روزه غزه رفت که به زعم او در صورت پیروزی یا ادامه جنگ، بهترین دستاورد را برای خود به ارمغان میآورد. او گمان میکرد بعد از حملات هوایی به زیرساختهای مردم غزه و حماس میتواند عملیات زمینی را آغاز کند که در نهایت هم کار حماس و جهاد اسلامی را تمام کند و هم با همین دستاورد بتواند برای 4 سال دیگر نخستوزیر اسرائیل باقی بماند اما از همان آغاز نبرد، عملیات حسابشده گروههای فلسطینی کار نتانیاهو را سختتر از گذشته کرد و در نهایت با واسطه قرار دادن مصر، به آتشبسی بدتر از شکست تن داد.
بعد از پایان جنگ 1۲ روزه، موجی از اعتراضات علیه نتانیاهو و خانوادهاش در سرتاسر سرزمینهای اشغالی به راه افتاد. بسیاری از ساکنان یهودی سرزمینهای اشغالی، نتانیاهو را عامل اصلی شکست در جنگ 1۲ روزه میدانند که برای رسیدن به اهداف خود حاضر است جان صهیونیستها را به خطر بیندازد. یهودیهای ساکن سرزمینهای اشغالی اعتقاد دارند جنگ 12 روزه در بدترین زمان ممکن روی داده است که در نهایت با آتشبس و تن دادن به شروط حماس پایان یافت. از اینکه در کرانه باختری و قدس شریف، فلسطینیها از این پیروزی خرسند بودند، صهیونیستها نتانیاهو را مقصر میدانند. رؤیای شکست حماس و جهاد اسلامی و همچنین ترور فرماندهان و سیاسیون حماس هم به نتیجهای نرسید تا نتانیاهو خود را در بدترین شرایط سیاسی ببیند.
آخرین تقلای نتانیاهو برای فرار از شکست در جلسه هماهنگی با حزب لیکود بود که بار دیگر به مساله ایران و برجام چنگ انداخت. او در این جلسه که برای مشخص کردن نحوه موضعگیری متحدان سیاسیاش برگزار شد به حاضران گفت باید تأکید کنند که نفتالی بنت توانایی ایستادگی در برابر برنامههای دولت آمریکا در قبال ایران را ندارد. نتانیاهو همچنین در توئیتر گفت: همه قانونگذاران منتخب با انتخاب جریان راستگرا، با این دولت چپ خطرناک مخالفت کنند. نتانیاهو ائتلاف تشکیل شده توسط ۳ حزب را جریان چپ مینامد که توانایی ایستادگی در برابر محور مقاومت را ندارند؛ این در حالی است که نتانیاهو در تمام جنگهای اخیر با محور مقاومت بویژه با مردم غزه شکست خورده است.
بنیامین نتانیاهوی ۷۱ ساله، در مجموع ۱۵ سال نخستوزیری اسرائیل را بر عهده داشته است. یائیر لاپید، رهبر حزب اسرائیلی «یش آتید»، که از سوی رئیسجمهوری این کشور مکلف به تشکیل دولت جدید در پی انتخابات ۲ ماه پیش شده بود، بامداد روز پنجشنبه ۱۳ خرداد، رسما به رئیسجمهوری اسرائیل اطلاع داد که در وظیفه محوله موفق شده است. لاپید طبق قانون تا ساعت یکونیم بامداد 13 خرداد (به وقت ایران) فرصت داشت با تشکیل ائتلافی از احزاب، دولت جدید را تشکیل دهد. وی حدود نیم ساعت پیش از پایان این مهلت، موفقیت در تحقق هدف خود را اعلام کرد. رویدادهای مهیجی در صحنه سیاست این کشور در آخرین ساعات پیش از اعلامیه یائیر لاپید در جریان بود و موفقیت او تا آخرین لحظات قطعی نبود.
با این حال، یائیر لاپید در آخرین دقایق باقیمانده تا پایان ضربالاجل خود در توئیترش نوشت: «موفق شدم». وی سپس در تماس تلفنی با رئوون ریولین، رئیسجمهور اسرائیل، به او گفت توافق تشکیل ائتلاف را نهایی کرده است. اگر در روزهای آینده و تا ادای سوگند دولت جدید رویداد خاصی رخ ندهد، این تحول سیاسی به مفهوم خلع قدرت از بنیامین نتانیاهو است. نتانیاهوی ۷۱ ساله، در مجموع ۱۵ سال نخستوزیری اسرائیل را بر عهده داشته است که ۱۲ سال آن، لاینقطع بوده است. بنیامین نتانیاهو در حالی ممکن است به پایان کار سیاسی خود رسیده باشد که در طول سالها خویش را رهبری بلامنازع مینامید. یائیر لاپید که حزب او دارای مواضع میانه و صلحخواه است، برای تشکیل ائتلافی که به حمایت حداقل ۶۱ نماینده از ۱۲۰ عضو مجلس برسد، ناچار شد با شماری از احزاب کوچک و ناهمگون متحد شود.
ائتلافی که برای تشکیل دولت جدید برپا شده، غیر از حزب «یش آتید»، شامل حزب میانه «کارگر» به رهبری خانم مراو میخائلی، حزب میانه «آبی و سفید» به رهبری ژنرال بنی گانتس، حزب چپگرای «مرتس» به رهبری نیسان هوروویتز، ۳ حزب افراطی راستگرا و نیز یک حزب عربهای اسرائیل است. چنین اتحادی از احزاب که آرمانهای متضاد دارند، در عمر دولتهای اسرائیل، کم سابقه است. یائیر لاپید برای برانداختن بنیامین نتانیاهو که طولانیترین دوران نخستوزیری را داشته است، از نخستوزیری خود نیز صرفنظر کرده و این مسند را برای ۲ سال اول به نفتالی بنت، رهبر حزب کوچک راستگرای افراطی به نام «یامینا» محول کرده است.
وضعیت نابسامان اسرائیل بر کسی پوشیده نیست. هر چند در دوران ترامپ در قالب معامله قرن (قرارداد آبراهام) به این رژیم نفس مصنوعی داده شد ولی این رژیم در وضعیتی قرار دارد که آبستن تحولات زیادی خواهد بود. جنگ قدرت بین احزاب اسرائیلی به حدی بالا گرفته است که برای تشکیل کابینه و دولت جدید باید 8 حزب با هم ائتلاف کنند تا بتوانند دولت جدید را شکل دهند. برگزاری 4 انتخابات ناموفق گواه این امر بود که دیگر در اسرائیل آنچه مهم است قدرت است. جبهه داخلی این رژیم در جنگ اخیر غزه و تنش با جمهوری اسلامی امتحان خود را پس داد و چیزی جز یک شکست سنگین و فروپاشی پروپاگاندای صهیونیستها پیرامون امنیت تزلزلناپذیر سرزمینهای اشغالی درپی نداشت.
***
درباره دیوید بارنیا، رئیس جدید سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی
متخصص ترور و مسؤول سابق میز ایران در موساد
بعد از پایان جنگ ۱۲ روزه غزه و تن دادن به آتشبس توسط رژیم صهیونیستی، اتفاقی مهم در حوزه مدیریتی اسرائیل به وقوع پیوست. دیوید بارنیا، جانشین یوسی کوهن در موساد شد. یوسی کوهن دوست و رفیق دیرینه بنیامین نتانیاهو بود که به مدت 5 سال ریاست موساد را برعهده داشت. دوره مدیریتی ریاست موساد 4 سال است ولی سال 2020 بنیامین نتانیاهو یک سال دیگر به مدیریت یوسی کوهن اضافه کرد که علت اصلی آن فرآیند صلح اعراب با اسرائیل بود. یوسی کوهن رابطه بسیار مناسبی با کشورهای عرب منطقه دارد. در این بین معاون یوسی کوهن، دیوید بارنیا و رئیس میز جمهوری اسلامی ایران در موساد، ریاست این سازمان تروریستی را برعهده گرفت.
دیوید بارنیا 56 ساله و ساکن شمال تلآیو است که حدود 30 سال پیش به موساد پیوست. وی متولد اسرائیل و از خانواده کاملا یهودی به شمار میرود. بارنیا در دهه 90 به موساد پیوست و به عنوان «افسر پرونده»، فعالیت خود را در سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی آغاز کرد. بارنیای ۵۶ ساله، از افراد بسیار تأثیرگذار در موساد و مورد اعتماد یوسی کوهن و بنیامین نتانیاهو است و نقش بسیار مهمی در پیگیری پروندههایی که یوسی کوهن در دوران ریاست موساد برعهده وی گذاشته بود، دارد.
او از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ در سمت فرد شماره ۲ موساد قرار گرفت؛ بارنیا در بخش «تیزومت» موساد به عنوان فرمانده از سال ۲۰۱۳ مشغول به کار شد. این بخش مسؤول جذب و آموزش ماموران جاسوسی در موساد است و بارنیا ریاست آن را به مدت چند سال برعهده داشته است. پایگاه «هاآرتص» میگوید بارنیا به عنوان فرمانده تیزومت، مسؤول جذب و آموزش نیرو برای اولویتهای موساد شامل حزبالله و ایران، بوده است. رویترز نیز در گزارشی نوشت تا زمان اعلام انتصاب بارنیا از سوی دفتر نخستوزیر اسرائیل، نام و موقعیت او در موساد تحت قوانین سانسور نظامی در اسرائیل قابلیت انتشار نداشت. یوسی کوهن رابطه بسیار مناسبی با بارنیا دارد و روز معارفه بارنیا به عنوان ریاست موساد بلافاصله «اطمینان» داد که دیوید بارنیا در مقام ریاست موساد کارهای بزرگی خواهد کرد. در حالی که رسانههای اسرائیل از مدتی پیش، بدون نام بردن از دیوید بارنیا، خبر داده بودند که معاون ریاست موساد بزودی جانشین یوسی کوهن خواهد شد اما این نخستینبار است که بنیامین نتانیاهو رسما خبر تغییر رئیس این تشکیلات را با ذکر نام فرد انتخاب شده، اعلام میکند. نخستوزیر اسرائیل سال گذشته گفته بود «دال» را که «یکی از مهرههای مجرب» موساد است، برای ریاست جدید موساد برگزیده است. بنیامین نتانیاهو تصمیمگیرنده اصلی درباره انتخاب ریاست موساد است و در همین زمینه روز سهشنبه 3 خرداد اعلام کرد «دال» را به عنوان رئیس جدید موساد، سازمان جاسوسی و ماموریتهای ویژه اسرائیل انتخاب کرده است. بنیامین نتانیاهو با تجلیل از «دال» گفته است او یکی از مجربترین مهرههای موساد است که برای نشستن بر کرسی ریاست این سازمان لیاقت تمام از خود نشان داده و این پست «حق» اوست. رسانههای اسرائیل اعلام کردهاند بعد از تصویب نهایی گزینش «دال» از سوی کمیسیون ویژه نظارت بر انتصابات مقامات ارشد و حساس، موسوم به کمیسیون «گلدبرگ»، ممکن است چهره وی رسانهای شود. بر اساس این گزارشها، یوسی کوهن «دال» را برای ریاست موساد به بنیامین نتانیاهو پیشنهاد کرده است. از فحوای گزارشهای متعدد رسانههای اسرائیلی چنین برمیآید که آنها با «دال» آشنایی دیرینه دارند. این رسانهها گفتهاند «دال» بویژه در کارنامه طولانی خود در این سازمان، در فعال کردن جاسوسان موساد در جهان تخصص داشته است. او فعالیت در امور امنیتی را از واحد کماندویی موسوم به «سهیرت متکال» در ارتش آغاز کرده است. رم بنباراک، مقام پیشین موساد که در حال حاضر سیاستمدار حزب «یش آتید» است، به رسانهها گفته است که «دال» مردی فوقالعاده با تجارب عملیاتی غنی است و بنیامین نتانیاهو بهترین فرد را منصوب کرده است.
انتشار خبر انتصاب «دال» به ریاست موساد بلافاصله به درگیری جدیدی میان بنیامین نتانیاهو با بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل، منجر شد. گانتس اعلام کرد از این انتصاب «بیخبر» مانده و آن را از رسانهها شنیده است. این در حالی است که در ائتلاف دولت کنونی اسرائیل، گانتس پست «نخستوزیر جایگزین» را نیز در دست دارد. به گزارش رسانههای اسرائیل، وزیر دفاع سریعا در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو به این رفتار او بشدت اعتراض کرد. دفتر نخستوزیری اسرائیل درباره این مکالمه گفته است که انتصاب ریاست موساد بر اساس مقررات، تنها در حیطه اختیارات نخستوزیر است. دوره ریاست موساد 4 سال است اما بنیامین نتانیاهو که نزدیکی زیادی با یوسی کوهن دارد، بهار امسال ریاست او را تا ژوئن ۲۰۲۱ تمدید کرده بود. پیشبینی میشود در دوران ریاست «دال» بر موساد، تمرکز بر ایران همچنان در صدر ماموریتهای این سازمان باشد.
انفجار سایت هستهای نطنز و ترور محسن فخریزاده، دانشمند ارشد هستهای و صنایع دفاعی ایران ۲ مورد از مهمترین اقداماتی بود که انجام آن به موساد در دوران ریاست یوسی کوهن نسبت داده شده است.
روزنامه نیویورکتایمز در هر 2 رویداد، به نقل از منابع موثق آمریکایی و دیگران، نوشت موساد عامل این ۲ رویداد در ایران بوده است. شبکه ۱۳ تلویزیون اسرائیل نیز در تحلیل وضعیت موساد اذعان میکند که یکی از مهمترین و تازهترین کارهای «دال» در دوران ۲ ساله معاونت موساد، ایفای نقش در ترور محسن فخریزاده بوده است. این رسانه گفت که «ایران، ایران و باز ایران» محور اصلی فعالیت موساد و «دال» خواهد بود اما یوسی کوهن همچنین نماینده ویژه بنیامین نتانیاهو در پیشبرد مناسبات با کشورهای عربی و اسلامی نیز بود. اقدامات رئیس سازمان جاسوسی اسرائیل به موازات ۴ سال دولت دونالد ترامپ در آمریکا، به عادیسازی رابطه اسرائیل با امارات عربی متحده، بحرین، سودان و مراکش و همچنین سفر رسمی نخستوزیر اسرائیل به سلطاننشین عمان منجر شد. در دوره ریاست یوسی کوهن بر موساد، همچنین گزارشهای بسیاری درباره افزایش تماسها و تحکیم روابط پشت پرده میان اسرائیل با برخی کشورهای دیگر مانند عربستان منتشر شد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر موقت اسرائیل به نکاتی اشاره میکند که این نکات مهمترین مأموریت ریاست جدید موساد است. نتانیاهو در جمع افسران موساد به بالاترین هدف اسرائیل اشاره میکند و میگوید: ممکن است شرایطی پیش بیاید که بالاترین هدف ما، یعنی تضمین اینکه آیتاللهها موجودیت ۲ هزار ساله قوم یهود را به خطر نیندازد، ما را ملزم به تصمیمگیریهای شجاعانه و مستقل کند. بخش اصلی این مأموریت در سالهای گذشته برعهده یوسی کوهن بوده است. در گزارش خبرگزاری فرانسه آمده است که کوهن با ترور محسن فخریزاده، کارشناس ارشد هستهای جمهوری اسلامی در سال گذشته میلادی در ارتباط بوده است. اسرائیل تاکنون در رابطه با این حادثه موضعگیری نکرده است. یکی از دلایل اصلی انتخاب دیوید بارنیا، تخصص وی در زمینه ترور است و گروههایی که وی در دوران معاونت و قائم مقامی در موساد آموزش داده است، حالا به عنوان مهمترین ابزار وی برای پیشبرد هدف نهایی که بنیامین نتانیاهو در روز معارفه وی عنوان کرد.
* بارنیا و جمهوری اسلامی
تحولات و حوادث اخیر و افزایش تنشها بین جمهوری اسلامی و اسرائیل در تمام حوزهها، نگرانیهای این رژیم را درباره آینده خود چند برابر کرده است. با توجه به بیانات مسؤولان ارشد جمهوری اسلامی درباره آینده سرزمینهای اشغالی، صهیونیستها بیش از پیش نگران آینده دولت یهود هستند. این موضوع را میتوان در کلام نخستوزیر این رژیم در روز معارفه رئیس جدید موساد مشاهد کرد. موساد به عنوان بازوی اصلی بقای دولت یهود، ضامن اصلی حیات این رژیم است و کسانی که مدیریت و ریاست این سازمان تروریستی را بر عهده میگیرند، در واقع بالاترین هدف این رژیم را عملیاتی میکنند. دیوید بارنیا، رئیس جدید موساد را- که سابقه ریاست میز ایران در موساد را بر عهده داشت- میتوان تاکتیک تازه اسرائیل برای آغاز دور جدید تنشها با جمهوری اسلامی دانست؛ بسیاری از ترورهای در ایران بویژه در زمینه هستهای (ترور دانشمندان هستهای) در دورههای مختلف موساد طی سالهای گذشته، تحت رهبری و مدیریت وی انجام شده است. آخرین ترور انجام شده در ایران هم که جزو پیچیدهترین ترورها در جمهوری اسلامی است با اشراف و مدیریت وی عملیاتی شده بود؛ ترور شهید فخریزاده با آن تکنولوژی منحصربهفرد خود گواه اشراف وی نسبت مساله ترور و حذف دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی است.
با روی کار آمدن دیوید بارنیا در سازمان تروریستی (موساد) پیشبینی میشود شاهد تحولات جدید در زمینه ترور و ناامنی در کشورهای محور مقاومت به طور اعم و در جمهوری اسلامی به طور اخص باشیم. پروندهای که بنیامین نتانیاهو در روز معارفه بارنیا به وی سپرده، برنامه هستهای ایران است. هر چند تمام اتفاقات گذشته درباره برنامه هستهای ایران از ترور گرفته تا انفجار و خرابکاری در سایتهای هستهای تحت اشراف وی بوده است اما اکنون دیگر بارنیا به صورت ویژه پرونده هستهای ایران را دنبال میکند تا جایی که اکثر رسانههای این رژیم انتخاب او به عنوان رئیس موساد را راهبرد جدید اسرائیل در افزایش تنش با جمهوری اسلامی ایران میدانند. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ۲ اتفاق بسیار مهم یعنی انتخابات ریاستجمهوری 1400 و مذاکرات هستهای وین را در پیش رو دارد، باید گفت انتخاب بارنیا در بهترین زمان ممکن از نظر صهیونیستها انجام شده است. اتخاذ راهبرد افزایش تنش با جمهوری اسلامی در شرایطی انجام میشود که منطقه غرب آسیا شاهد تحولات بسیار سریعی است و موج بیداری برای خروج اشغالگران آمریکایی از منطقه شروع شده است و صهیونیستها میدانند که نبود نیروهای آمریکایی در منطقه هزینه بسیار بالایی را برای این رژیم به ارمغان میآورد. احتمال روی کار آمدن یک دولت انقلابی در ایران نیز زنگ خطر بسیار بزرگی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود که نوع واکنش جمهوری اسلامی به ناامنیها و ترورها در داخل را با پاسخی متفاوت از 8 سال گذشته همراه خواهد کرد. با انتخاب بارنیا ضمن اینکه ممکن است شاهد ادامه رویکرد امنیتی مبتنی بر عملیات ترور در داخل جمهوری اسلامی باشیم، از جهت دیگر با توجه به تخصص ویژه و شناخت وی درباره ایران میتواند آگاهی مناسبی را برای هر گونه اقدام علیه منافع جمهوری اسلامی در داخل و خارج از مرزها را به صهیونیستها بدهد.
حال با توجه به اینکه حالت مطلوب برای صهیونیستها در برنامه هستهای ایران عدم توافق غرب بویژه آمریکاییها با ایران است، عدم توافق دست صهیونیستها را برای انجام عملیات ترور و ناامنی در سایتهای هستهای باز میگذارد و با توجه به اطلاعاتی که توسط بازرسان آژانس در اختیار سرویسهای جاسوسی قرار میگیرد، باید اذعان کرد صهیونیستها تمام راهبردهای خود را برای جلوگیری از هر گونه توافق در زمینه هستهای به کار خواهند برد. در واقع انتخاب دیوید بارنیا را هم باید در این زمینه تحلیل کرد، بویژه که مأموریت اصلی وی پرونده هستهای ایران است. با وجود اختلاف نظر غربیها درباره نوع برخورد با برنامه هستهای ایران اما هیچگاه مانع اتخاذ راهبرد تهاجمی اسرائیل علیه برنامه هستهای ایران نمیشوند و شاید بتوان گفت غربیها موساد را به عنوان یک بازوی اجرایی بسیار مهم در جلوگیری از برنامه هستهای ایران میدانند و با وجود اختلاف نظر، هیچگاه اسرائیل را محکوم نمیکنند. در پایان باید گفت انتخاب دیوید بارنیا به ریاست جدید موساد، راهبرد جدید و مهم اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران است و باید شاهد موجی از تحولات علیه منافع جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور باشیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|