|
ارسال به دوستان
منابع صهیونیستی هیاهوی دولت بنت مبنی بر درخواست افزایش بودجه برای اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران را بلوف خواندند
میراثخواران ناکام
گروه سیاسی: میراثی که نتانیاهو در مقابله با ایران باقی گذاشت، دولت تازهکار رژیم صهیونیستی را گرفتار کرده است. دولت ائتلافی نفتالی بنت- یائیر لاپید، برای اینکه از سایه سنگین نخستوزیر سابق خارج شود، این روزها مجبور است با عملیاتهای رسانهای، ایران را تهدید به اقدام نظامی کند، چرا که نتانیاهو- که بتازگی با برقراری تماسهایی با بنی گانتس تلاشهایی برای ساقط کردن دولت جدید انجام داده- دولت ائتلافی را به کوتاه آمدن در برابر ایران متهم کرده اما این در حالی است که این رژیم توانایی چنین اقدامی را ندارد، به شکلی که حتی در سرزمینهای اشغالی بحثهای روزهای گذشته را چیزی جز هیاهو نخواندند.
به گزارش «وطنامروز»، پس از انتشار برخی اخبار درباره آماده شدن اسرائیل برای حمله به تاسیسات هستهای ایران، هفته قبل نیز خبری مبنی بر درخواست افزایش بودجه 5/2 میلیارد دلاری نهادهای نظامی از سوی مقامات ارشد نظامی این رژیم برای اقدام نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران منتشر شد. این در حالی است که روزنامه جروزالمپست در مقالهای این اقدام را در واقع افزایش بودجه ارتش این رژیم که در ۳ سال گذشته با توجه به عدم ثبات سیاسی اسرائیل تغییری نکرده، دانست. این نشریه صهیونیستی افزود: زمانی که بحث بودجه اسرائیل در حال بررسی باشد، فرمانده ارتش، ژنرالها را جمع میکند تا برای ترساندن روزنامهنگاران از تهدیدات فراروی اسرائیل بگویند تا ارتش بتواند بودجه بیشتری بگیرد. در ادامه این مقاله آمده است: آویو کوخاوی در سالهای اخیر چندین اسکادران و واحدهای زرهی و برخی پروژههای ارتش را تعطیل کرده تا پروژههای دیگر را به دلیل کمی بودجه پیش ببرد. جروزالمپست در پایان نوشت: خطر ایران فوری است اما بودجه ارتش مهمتر است و هیچ حملهای هم در کار نیست.
اگرچه نفتالی بنت در سرزمینهای اشغالی از مهمترین نیروهای دست راستی به شمار میرود که طی سالهای گذشته از اتخاذ سیاست تهاجمی علیه ایران حمایت کرده اما اسرائیل اساسا در موقعیتی نیست که بخواهد به تنهایی اقدام مستقیمی در برابر ایران انجام دهد. موقعیت این رژیم بعد از انتفاضه اخیر سیفالقدس به حدی متزلزل است که پرتاب چند راکت از لبنان به سوی سرزمینهای اشغالی، نفتالی بنت را به طور اضطراری به بازدید فوری از مرزهای این رژیم کشاند. بعد از این اتفاق کارشناسان مستقر در فلسطین اشغالی از چالش دولت نفتالی بنت در نوع مواجهه با حزبالله پرده برداشتند. به زعم آنان، از سویی وضعیت نابسامان کنونی اسرائیل و رها شدن از نبرد «سیفالقدس» اجازه ماجراجویی جدید را به صهیونیستها نمیدهد و از سوی دیگر سکوت در برابر تجاوزها، اعتراض جبهه داخلی را به همراه خواهد داشت.
گفتنی است وزیر جنگ رژیم صهیونیستی هم چندی قبل تلویحا اذعان کرده بود این رژیم باید برای ایران هستهای خود را آماده کند. بنی گانتس در سخنانی در مراسم جشن فارغالتحصیلی نظامیان و افسران اسرائیلی با تاکید بر لزوم آمادگی اسرائیل برای مقابله با تهدیدات و توانمندیهای هستهای ایران، با بیان اینکه تلآویو طی سالهای آینده در برابر تهدیدات هستهای ایران با چالش مواجه خواهد شد، اظهار داشت: تلآویو باید برای مقابله با توانمندیها و تهدیدات آینده ایران آماده شود. گانتس در دانشکده نظامی اسرائیل در تلآویو افزود: ما ناچاریم در برابر تهدیدات هستهای ایران، قدرت و سرمایه انسانی خود را تقویت کنیم و تجهیزات و تواناییها و برنامههای عملیاتی خود را در برابر هر گونه سناریو ارتقا دهیم.
در مجموع دولت بنت برای مقابله با ایران در تلهای گرفتار شده که بر اساس آن مجبور است در مسیری قدم بگذارد که نتانیاهو پس از 12 سال، چیزی جز شکست و ناکامی از آن کسب نکرد.
* شکست، میراث نتانیاهو
تحلیلگران روزنامه معاریو اخیرا به نقد عملکرد نتانیاهو در قبال برنامه هستهای ایران پرداخته و آن را شکست خورده توصیف کردند. «یتسحاق بن نیر» تحلیلگر این روزنامه عبریزبان در یادداشتی تحت عنوان «به رغم اقدام نتانیاهو علیه توافق هستهای، چرا ما به چنین شرایطی رسیدیم؟» نوشت: شاید بتوان همچنان همان تکیهکلام پیش پا افتاده را بار دیگر مورد استفاده قرار داد و گفت نگاه ما به مسائل از اینجا با نگاه آنها به آن از سوی دیگر متفاوت است.
او در این زمینه نوشت: بنیامین نتانیاهو کارهای زیادی کرد تا خود و عملکردش را به افکار عمومی نشان دهد؛ از دور زدن بنی گانتس گرفته تا خرید 30 میلیون دوز واکسن کرونا از شرکت فایزر. او همه کار کرد؛ او با رفتارهای خود و تهدید به اقدام نظامی علیه ایران «جو بایدن» را تا مرز جنون کشاند تا از این طریق بر دادستان پروندههایش غلبه کرده و بالفور (مقر اقامت نخستوزیری اسرائیل) را ترک نکند اما اگر او تمام این کارها را کرد، چرا ما به این وضعیت دچار شدهایم؟ به اعتراف این تحلیلگر، با وجود تمام اقدامات نتانیاهو، امروز دولت ایران از لحاظ فناوری هستهای پیشرفتهتر و از لحاظ قدرت قویتر و به تبع آن برای اسرائیل خطرناکتر شده است.
«الون بن دیوید» دیگر تحلیلگر اسرائیلی هم چند روز قبل در همین روزنامه با اشاره به عملکرد ادعایی نتانیاهو در قبال برنامه هستهای ایران نوشته بود: برنامه هستهای ایران در زمان ورود بنیامین نتانیاهو به دفتر نخستوزیری اسرائیل در 12 سال پیش و شرایط و نقطهای که امروز به آن رسیده را بسنجید تا بدانید نتانیاهو در 12 سال چه میکرده است.
او که به یادداشت نتانیاهو علیه نفتالی بنت، نخستوزیر فعلی اسرائیل پاسخ میداد، اعتراف کرد به رغم تمام اقدامات [ادعایی] اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران در بعد هستهای به پیشرفتهای زیادی رسیده است.
او در این رابطه نوشت: در سال 2009 زمانی که ایهود اولمرت نخستوزیری را به بنیامین نتانیاهو تسلیم کرد، ایران به طور بالفعل برنامه هستهای خود را آغاز کرده بود اما این برنامه در شرایط اولیه آن قرار داشت؛ ایران حدود یکهزار سانتریفیوژ از نوع تقریبا کمسرعت در اختیار داشت که اورانیوم را در سطوح بسیار پایینی غنیسازی میکردند.
این تحلیلگر در ادامه ضمن پرداختن به اقدامات ادعایی اسرائیل در دوره اولمرت و بعد از آن یعنی در دوره نتانیاهو، اعتراف کرد در دوره ترامپ با وجود تمام اقداماتش[دولت آمریکا] حاضر نشد به ایرانیها حمله کند تا آنکه ایران سال 2018 به رغم تمام تحریمهای اعمال شده، به برنامه هستهای خود سرعت بخشید و سانتریفیوژهای پیشرفتهتر خود را وارد مدار کرد تا 3 تن مواد غنی شده تا سطح 60 درصد را تولید و ذخیرهسازی کند. وی که تحلیلگر نظامی شبکه 13 تلویزیون اسرائیل هم هست با اعتراف ضمنی به اقدامات تخریبی و نقش اسرائیل در ترور شهید دکتر فخریزاده تاکید میکند هرگز گزینه نظامی علیه ایران یک گزینه خوب برای اسرائیل نبوده است، زیرا اگرچه خواهد توانست زیانهایی را به تاسیسات هستهای ایران وارد آورد (و البته منجر به وقوع جنگ سخت شود) اما این تهاجم هرگز نخواهد توانست برنامه هستهای ایرانیها را متوقف کند.
علاوه بر این موارد باید تلاشهای نافرجام نتانیاهو برای کشاندن پای ترامپ به درگیری نظامی با ایران را آخرین شکست نخستوزیر ناکام اسرائیل قلمداد کرد.
در این زمینه نیویورکر آمریکا طی گزارشی به افشای تلاشهای نتانیاهو برای متقاعد کردن ترامپ به ضربه به ایران در روزهای آخر ریاستجمهوریاش پرداخت. این نشریه آمریکایی نوشت: آخرین باری که مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با دونالد ترامپ صحبت کرد، سوم ژانویه ٢٠٢١ بود که موضوع صحبت نیز برنامه هستهای ایران بوده است. در حقیقت میلی در ماههای آخر دوران فعالیت ترامپ بشدت در تلاش بود اطمینان یابد رئیسجمهور کشورش برای باقی ماندن در قدرت و تغییر نتیجه انتخابات، به ایران حمله نخواهد کرد.
مارک میلی بسیار نگران این بود که ترامپ با پافشاری روی اقدام نظامی علیه ایران، موجب به وجود آمدن یک جنگ تمامعیار در خاورمیانه شود. در حقیقت بنیامین نتانیاهو برای انجام این حمله در واپسین روزهای ریاستجمهوری ترامپ به سختی تلاش کرده و او را تحت فشار قرار داده بود اما مارک میلی به ترامپ هشدار داده بود اگر دست به چنین کاری بزنی، یک جنگ لعنتی رخ خواهد داد. میلی پیش از آن نیز نسبت به پیامدهای گسترده درگیری میان اسرائیل و فلسطینیها هشدار داده و در عین حال بر این باور بود که ترامپ خواهان جنگ نیست اما تحت تاثیر نتانیاهو و عوامل تحریکآمیز مختلف در تلاش برای یک حمله موشکی بوده است.
در ادامه گزارش نیویورکر آمده است: افراد جنگطلب ضدایرانی اطراف ترامپ را احاطه کرده بودند و او به بنیامین نتانیاهو نیز بسیار نزدیک بود؛ کسی که به رغم آشکار شدن شکست ترامپ در انتخابات ٢٠٢٠ سعی داشت او را برای حمله به ایران متقاعد کند. علاوه بر نتانیاهو، مایک پمپئو و مایک پنس خواهان اقدام علیه ایران بودند اما ترامپ، با وجود نزدیکی عقایدش با نخستوزیر اسرائیل در قبال ایران، در نهایت تصمیم گرفت از این ایده بگذرد و دست به اقدامی علیه ایران نزند!
* جنگ دریایی ایران و اسرائیل از سایه بیرون میآید؟
نشریه فارینپالیسی در مطلبی با اشاره به اوضاع این روزهای لبنان ادعا کرد وضعیت این کشور درگیری ایران و اسرائیل در دریای مدیترانه را که تاکنون عمدتا در سایه بود، تشدید میکند.
این رسانه مینویسد: اوایل ماه جولای یک توئیت ایرانی و یک توئیت اسرائیلی موجب متلاطمتر شدن دریای مدیترانه شد. ۲۶ ژوئن سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان تصویر یک کشتی نفتکش ایرانی را توئیت کرد و نوشت ایران برای فرستادن سوخت به لبنان به تایید آمریکا نیازی ندارد. وزیر انرژی لبنان از ترس تحریمهای آمریکا بلافاصله هر گونه درخواست واردات سوخت از ایران را رد کرد اما دیگر برای گمانهزنیها مبنی بر اینکه نفتکش ایرانی در راه بیروت است، دیر شده بود. سپس ششم ژوئیه بلاگ «اینتلینیوز» درباره مسائل دفاعی و امنیتی اسرائیل، در توئیتی گفت ایران کشتی «آرمان۱۱۴» حاوی نفت خام را به لبنان اعزام کرده است.
به نوشته فارینپالیسی، مجموع این توئیتها نشان از گسترش جنگ میان ایران و اسرائیل دارد که تا قبل از این عمدتا در سایه بود و در دریای مدیترانه و فراتر از آن یکبهیک کشتیهای یکدیگر را نشانه میرفتند. درگیری عمدتا بر نفتکشهای ایرانی عازم سوریه متمرکز بود اما اکنون به نظر میرسد دامنه نزاع در حال گسترش به لبنان در آستانه ورشکستگی اقتصادی است.
«اران لرمان» مشاور پیشین امنیت ملی نخستوزیری اسرائیل به فارینپالیسی گفت سیاست بنت فقط از نظر کنار آمدن با بایدن متفاوت است و او بر خلاف نتانیاهو ترجیح میدهد اختلافاتش با رئیسجمهور آمریکا را پشت درهای بسته نگه دارد و همزمان موضع محکم علیه ایران را حفظ کند. لرمان افزود هدف او تضعیف دولت بایدن نیست، بلکه حفظ حق عملکرد آزادانه اسرائیل است.
دیگر کارشناسان میگویند اسرائیل باید از کشیده شدن به یک جنگ خطرناک دریایی پرهیز کند و هشدار میدهند درگیری دریایی بویژه در خلیجفارس و دریای عرب که خارج از محدوده نیروی دریایی اسرائیل و توانایی آن برای حفاظت از کشتیهایش است، برای تلآویو بسیار پرهزینه خواهد بود.
ارسال به دوستان
با شکست در وین، واشنگتن برای توقف خرید نفت از ایران راه پکن را در پیش گرفته است
پشت دیوار چین!
گروه سیاسی: دولت بایدن در حال برپایی یک تور آسیایی برای رایزنی درباره ایران است. با وقفه در دور هفتم
نشست کمیسیون برجام برای احیای توافق هستهای و زیر بار نرفتن تهران برای انعقاد توافقی به مراتب ضعیفتر از برجام، مقامات دولت بایدن، تحرکات دیپلماتیک خود را برای تحت فشار گذاشتن ایران افزایش دادهاند
تا تهران تن به توافق مورد نظر واشنگتن دهد.
به گزارش «وطنامروز»، ایران قرار است محور سفر آسیایی تونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا به هند و کویت باشد، همچنین وندی شرمن، قائممقام وزارت خارجه ایالاتمتحده راهی چند کشور است که مهمترین آنها چین است.
این تحولات در حالی است که یک مقام آمریکایی شامگاه جمعه گفت آمریکا در حال انجام بررسیهای لازم برای جلوگیری از فروش نفت ایران به چین است. خبرگزاری رویترز در این رابطه به نقل از این مقام آمریکایی ادعا کرد واشنگتن در حال آماده شدن برای شرایطی است که ایران نخواهد به مذاکرات بر سر برجام بازگردد. این خبرگزاری انگلیسی نوشته این موضع آمریکا اکنون با توجه به ابهامها درباره زمان از سرگیری هفتمین دور مذاکرات وین دستخوش تغییراتی شده است.
آمریکا ضمن مخالفت با ارائه هرگونه تضمینی به تهران نسبت به عدم خروج مجدد از توافق در صورت بازگشت دولت بایدن به برجام، در وین تلاش کرده زیرساخت تحریمها را حفظ کند تا به این وسیله با حفظ اهرم فشار حداکثری بتواند ایران را وادار به امتیاز دادن در حوزههای غیرهستهای کند اما ایران طی ماههای گذشته با تولید اهرمهای بازدارندگی هستهای ذیل توسعه غنیسازی، سانتریفیوژها، تحقیق و توسعه و حرکت به سمت تولید اورانیوم فلزی، این پیام را به واشنگتن داده که شرایط دیگر مثل گذشته نیست.
با این حال مقام آمریکایی که به شرط عدم افشای نام با رویترز مصاحبه میکرد مدعی شد ایران درباره نیات و مقاصدش «بسیار مبهم» عمل کرده است. او گفت: «اگر ما به برجام برگردیم، دلیلی برای تحریم شرکتهایی که نفت ایران را وارد میکنند وجود ندارد اما اگر ببینیم شرایط به گونهای است که چشماندازها برای بازگشت فوری به برجام رو به کمرنگ شدن هستند باید موضعمان را با آن سازگار کنیم».
به نظر میرسد سفر وندی شرمن به چین ـ که از معماران برجام و اعضای ارشد تیم مذاکراتی آمریکا در توافق هستهای سال2015 به شمار میرود ـ برای نزدیک کردن دیدگاههای پکن به واشنگتن در دور کردن چین از ایران صورت میگیرد.
روزنامه والاستریتژورنال هفته قبل گزارش داد واشنگتن به دنبال اجرای سختگیرانه تحریمها بویژه در حوزه مبادلات نفتی میان ایران و چین است. رویترز در گزارش روز جمعه خود نوشت چین بین ماه نوامبر ۲۰۲۰ تا مارس سال جاری به طور میانگین روزانه ۵۵۷ هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.
یک مقام آمریکایی ۲۸ تیرماه به روزنامه والاستریتژورنال گفت: «در اقتصاد ایران چیز زیادی برای تحریم کردن باقی نمانده، [تحریم] فروش نفت ایران به چین غنیمت است».
مقامهای مورد استناد والاستریتژورنال در عین حال تأکید کرده بودند «هنوز تصمیمی درباره ادامه کار (اجرای تحریمها) گرفته نشده و این خطر وجود دارد که این تلاشها نتیجه معکوس دهد و باعث شود ایران برنامه هستهای خود را سرعت ببخشد». این مقامها مدعی شده بودند گزینههای دیگری هم در حال بررسی هستند.
با وجود این، برخی تحلیلگران گفتهاند تهدید به جلوگیری از مبادلات نفتی ایران- چین ممکن است تهدیدی پنهان باشد برای القای اینکه واشنگتن میتواند در صورت امتناع ایران از بازگشت به مذاکرات به این کشور هزینههایی تحمیل کند. «رابرت آینهون»، مقام اسبق آمریکایی که در حال حاضر جزو تحلیلگران اندیشکده بروکینگز است، گفت: «اینکه چین چه واکنشی به اقدام احتمالی آمریکا نشان خواهد داد به این بستگی دارد که این کشور ایالاتمتحده را مقصر[نافرجام بودن] مذاکرات بداند یا ایران را».
این ابهامها موجب شده ایالاتمتحده آمریکا به فکر آزمودن گزینههای تازه بیفتد، اگرچه مقامهای آمریکایی و اروپایی تأکید دارند هیچ جایگزینی، آسانتر و بهتر از احیای برجام اولیه وجود ندارد. مقام آمریکایی گفت: «اگر ما به این نتیجه برسیم که مذاکرات دارد خیلی طول میکشد و معلوم نیست به نتیجه مثبتی ختم میشود، آن موقع اجرای تحریمهایمان را بررسی خواهیم کرد و از جمله شرکتهای چینی که از ایران نفت خریداری میکنند را تحریم خواهیم کرد».
* «بیشتر در برابر بیشتر» یا «کمتر در برابر کمتر»
رویترز نوشت: یکی از گزینههای جایگزین برجام که مقامهای سابق آمریکایی و اروپایی عنوان «بیشتر در برابر بیشتر» را برای آن به کار میبرند، بر این گزاره مبتنی است که ایران در ازای برخورداری از تخفیفهای بیشتر تحریمی، محدودیتهای بیشتر علیه برنامه هستهای خود را بپذیرد. این رسانه انگلیسی توضیح داد مذاکره بر سر چنین توافق گستردهتری دشوارتر از احیای برجام است، زیرا دستکم مفاد آن توافق، مشخص شده است. گزینه جایگزین دیگر، طرح «کمتر در برابر کمتر» نام دارد و اساس آن بر کاستن از محدودیتهای ایران در برابر تخفیفهای تحریمی کمتر برای این کشور استوار است. رویترز نوشت این گزینه میتواند بدترین حالت را برای جو بایدن ایجاد کند و او در داخل آمریکا بابت دادن امتیازهای اقتصادی به ایران در برابر گرفتن امتیازهای کمتر از این کشور مورد انتقاد قرار خواهد گرفت.
گفتنی است طرح موضوع «بیشتر در برابر بیشتر» یا «کمتر در برابر کمتر» نخستینبار توسط «ایلان گلدنبرگ» و همکارانش در مرکز امنیت آمریکای نوین در جولای 2020 طی جزوهای طراحی و پرداخته شد. برخی گمانهزنیها حاکی از این بود این جزوه که تابستان سال گذشته به ستاد انتخاباتی بایدن تحویل داده شد، مبنای عمل سیاست خارجی بایدن برای برجام و توافق با ایران خواهد بود.
* تابآوری ایران زیر فشار، دستور کار جامعه اطلاعاتی آمریکا
۲ نماینده کنگره آمریکا از ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات، از جامعه اطلاعاتی آمریکا خواستهاند درباره روشهایی که باعث بقای حکومت ایران به رغم فشار تحریمها شده است، اطلاعرسانی کند.
وبگاه «واشنگتنفریبیکن»، نزدیک به نومحافظهکاران آمریکایی نوشته این ۲ نماینده کنگره خواستار آن هستند جامعه اطلاعاتی آمریکا «پردهها را از امپراتوری مالی ایران» کنار زده و دریچهای برای درک شبکههای تأمین مالی ایران بگشاید. این پایگاه نوشته «فرنچ هیل» نماینده جمهوریخواه ایالت «آرکانزاس» و «آل لاوسون» نماینده دموکرات ایالت «کالیفرنیا» به دنبال آن هستند که دولت جو بایدن یافتههای اطلاعاتی خود را درباره کانالهای مالی ایران که به این کشور کمک کرده به رغم مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها حکومتش را سرپا نگاه دارد، افشا کند.
این دو نماینده روز چهارشنبه طرحی را ارائه کردهاند که از وزارت خزانهداری آمریکا میخواهد به نمایندگان کنگره درباره منابع مالی حکومت ایران در شرایط تحریمها گزارش ارائه دهد.
۲ قانونگذار آمریکایی هنگام رونمایی از این طرح که «واشنگتنفریبیکن» پیشبینی کرده با اقبال نمایندههای هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات روبهرو خواهد شد، ادعا کردند: «این طرح میتواند با در هم آمیختن اطلاعات علنی موجود با بخشی از اطلاعات آمریکا که میتوان آن را علنی کرد، پنجره ارزشمندی به روی روشهای مفسدانه ایران باز کرده و هلدینگهای مالی آنان را که صرف حمایت از تروریسم و تأمین مالی آن میشود، محدود کند».
پایگاه واشنگتنفریبیکن نوشته کنگره میتواند از این اطلاعات برای اعمال تحریمهای جدید علیه شبکههای مالی ایران، بانکهای دخیل در تسهیل تراکنشهای مالی مربوط به این شبکهها و مقامهای ایرانی دخیل در دور زدن تحریمها، استفاده کند. این پایگاه خبری مدعی شده ارائه چنین گزارشی میتواند به تشدید مخالفتها با مذاکرات دولت بایدن جهت بازگشت به توافق هستهای ایران منجر شود. طرح قانونگذاران آمریکایی دولت بایدن را به اطلاعرسانی به کنگره درباره «مجموع منابع مالی برآورد شده» ایران ملزم میکند. نمایندههای کنگره علاوه بر این خواستهاند دولت بایدن نام تمام موسسات مالی را که هنوز با حکومت ایران مراودات مالی دارند، افشا کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|