|
اصغر حاجیلو عزادار شد
پیشکسوت استقلال در پی درگذشت برادرش عزادار شد. اصغر حاجیلو، پیشکسوت استقلال که سابقه مدیریت آکادمی و همچنین سرپرستی و مربیگری این تیم را نیز داراست، در غم از دست دادن برادر بزرگتر خود عزادار شد. برخی رسانهها اشتباها اعلام کرده بودند برای خود حاجیلو این اتفاق رخ داده اما چنین موضوعی صحت ندارد و سرهنگ رضا حاجیلو، برادر بزرگتر محسن و اصغر حاجیلو دار فانی را وداع گفته است.
ارسال به دوستان
نقش انتخابهای درست در موفقیت جهانبخش
باهوش مثل علیرضا
امیررضا احمدی: علیرضا جهانبخش با درخشش در ترکیب تیم فاینورد در مسابقات پیشفصل بار دیگر نشان داد بازیکنان ایرانی با تصمیم درست و انتخاب صحیح میتوانند در لیگهای اروپایی خوش بدرخشند. در ادامه لیگ کنفرانس اروپا، علیرضا جهانبخش بار دیگر در ترکیب تیم فاینورد درخشید تا با عملکرد خوبش بار دیگر این سوال به ذهن خیلیها برسد که چرا با وجود استعدادهای درخشان، فوتبالیستهای کشورمان در لیگهای معتبر اروپایی به میدان نمیروند؟ با اینکه پادگان فوتبال ایران پر است از بازیکنانی که میتوانند در سطوح بالای اروپا بازی کنند اما در سالهای اخیر فقط چند بازیکن معدود همچون جهانبخش، طارمی، آزمون، قدوس و... توانستهاند موفقیتهایی به دست آورند. در سطوح پایینتر اروپا هم بازیکنانی داریم که در لیگهای بلژیک، یونان و... عملکرد خوبی داشتهاند اما کاملا مشخص است که بازیکنان ایرانی اگر کمی حرفهای عمل کنند، در انتخابهایشان دقت و وسواس بیشتری به خرج بدهند و غیر از کشورهای حوزه خلیجفارس به کشورهای دیگر هم فکر کنند، قطعا میتوانند دوران طلایی لژیونرهای کشورمان را که با نفراتی چون علی دایی و علی کریمی در اروپا میدرخشیدند تکرار کنند و در تیمهای سطح اول دنیا به میدان بروند؛ راهی که طارمی و جهانبخش در مسیرش افتادهاند و باید آن را ادامه بدهند تا به مقصد نهایی برسند.
* جهانبخش و انتخاب درست هلندی
پسر گیلانی فوتبال ایران که این روزها با پیوستن به فاینورد هلند در لیگ کنفرانس اروپا درخشش خوبی داشته، با بازگشت به این لیگ قصد دارد روزهای درخشانش را تکرار کند. جهانبخش سال 2013 از داماش گیلان به نایمخن هلند رفت و موفق شد در فصل 2014-2013 به عنوان دومین استعداد برتر لیگ دسته اول هلند برگزیده شود. بعد از آن علیرضا سیر صعودیاش را ادامه داد و توانست در آلکمار با کیفیتی بیشتر به میدان برود که در فصل آخر حضورش در این تیم موفق به کسب عنوان آقای گلی لیگ هلند شد؛ عنوانی که باعث شد در سال 2018 تیمهایی همچون لسترسیتی و برایتون در انگلیس به دنبال جذب او باشند و جهانبخش در نهایت راهی باشگاه برایتون شد. در آنجا اما اوضاع برای علیرضا خوب پیش نرفت، جهانبخش در مدت ۳ فصل حضور در لیگ جزیره، بهرغم تلاش بسیار زیاد و کار حرفهای نتوانست درخشش قابل توجهی داشته باشد. هرچند او هر زمان که به میدان رفت توانست عملکرد خوبی از خود به نمایش بگذارد و قابهای ماندگاری همچون گل قیچی برگردان به چلسی را ثبت کند اما به دلایل متعدد نتوانست به حقش برسد و در نهایت با انتخابی معقول به سرزمین لالهها برگشت تا دوباره روزهای خوبش را تکرار کند. علیرضا در همین ابتدای کار توانسته ۳ گل در دیدارهای پیشفصل تیمش به ثمر برساند تا نشان دهد با یک انتخاب درست و بهموقع میتوان به ریل موفقیت برگشت. هرچند جهانبخش میتوانست زودتر از جزیره خارج شود اما برای شروع دوباره موفقیت و تجربه چالشهای جدید هیچ وقت دیر نیست.
* مهدی طارمی؛ دنباله رو جهانبخش
اگرچه تا همین چند سال قبل خیلیها طارمی را به عنوان یکی از استعدادهای ناب فوتبال ایران میشناختند که ممکن است در هیزم حاشیههای بیمورد خود بسوزد اما او هم در نهایت با در پیش گرفتن یک راه درست و معقول، ابتدا به قطر رفت، سپس به ریو آوه پرتغال پیوست و حالا در پورتویی توپ میزند که یکی از قدرتهای این کشور است و روزگاری هم قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شده است. مهمترین عنصر در موفقیت طارمی بیشک خطر ریسک حضور در اروپا و تجربه چالش سختی بود که با حضور در تیمهای قاره سبز برایش درست میشد. طارمی اما از حباب راحتی خودش بیرون آمد و در ریو آوه ابتدا الفبای حضور در باشگاههای حرفهای را آموخت و آقای گل شد تا با انتقال به پورتو بتواند به یکی از ستارههای این تیم تبدیل شود. درخشش او با پورتو و فاصله کمش با تکرار آقای گلی و نمایش درخشان مقابل تیمهای بزرگی همچون چلسی و یوونتوس باعث شد طارمی یکی از ستارههایی باشد که میشود به دیدن او در تیمهای بزرگتر و لیگهای باکیفیتتر امیدوار بود. کما اینکه با گل قیچی برگردانش به چلسی که خیلیها معتقدند نامزد جایزه پوشکاش است، کیفیت بالای خودش را به رخ فوتبال دنیا کشید.
* سردار آزمون و لیگ روسیه؛ همان همیشگی
یکی دیگر از استعدادهای بکر فوتبال ایران سردار آزمون است. پسر گنبدی فوتبال ایران که خیلی زودتر از سایر همتایان خود به روسیه رفت تا طعم بازی در اروپا را بچشد، در سالهای اخیر باید به تیمهای بزرگتر میرفت اما در این سالها هیچ تمایلی به این کار نداشته و حالا خیلیها معتقدند او از قافله دیگر لژیونرها جا مانده است. کارشناسان زیادی معتقدند برای بازیکنی همچون آزمون، تُنگ روسیه کوچک است و او باید به تیمهای بزرگ اروپایی میرفت و چهبسا تا الان دیر هم شده باشد اما هر ساله در فصل نقل و انتقالات سیاههای از تیمهای بزرگ خواهان آزمون ردیف میشوند و او در نهایت در همان لیگ روسیه میماند و از جایش تکان نمیخورد؛ لیگی که با توجه به استعداد و توانایی سردار در این سالها برایش تکراری شده و او باید رویاهایش را در تیمهای بزرگتر دنبال کند.
* فوتبال ایران در انتظار مسافران اروپایی جدید
فوتبال ایران استعدادهای بینظیری دارد که با کمی توجه، مدیریت و مشاوره درست میتوانند راهی را بروند که بزرگان فوتبال ایران رفتهاند و در لیگهای اروپایی بدرخشند. در سالهای اخیر اما پیشنهادهای سنگین تیمهای حوزه خلیجفارس، شرایط سخت اقتصادی کشور و تلاش بازیکنان برای دستیابی به پشتوانه مالی مناسب، باعث شده خیلی از بازیکنان کشورمان عزم سفر به کشورهای حوزه خلیجفارس را داشته باشند. نکتهای که اما در این میان مغفول مانده اینکه ممکن است حضور در تیمهای اروپایی در ابتدا آورده مالی کمتری برای آنها داشته باشد اما بازیکنان ایرانی همچون مهدی قائدی، مهدی ترابی و... قابلیت آن را دارند که با درخشش خود به تیمهای بزرگتر هم منتقل شوند و پول خوبی هم به حسابشان واریز شود؛ امری که لازمه آن یک انتخاب درست و زندگی حرفهای در باشگاههایی است که با نظم خاصی پیش میروند و بازیکنان ایرانی در صورت حضور در چنین تیمهایی میتوانند ابتدا راه و روش حضور در فوتبال اروپا را بیاموزند و سپس راهی تیمهای بزرگتر شوند. چالشی سخت که میتواند ریل را بدرستی تغییر بدهد یا مسیر را به سمتی ببرد که انتهایش بشود بازگشت دوباره به فوتبال ایران و پس از آن خداحافظی از این دنیای پرهیاهو؛ اتفاقی که برای خیلی از فوتبالیها افتاده است و ستاره و غیرستاره هم ندارد.
ارسال به دوستان
تلاش استقلال برای شکستن قیمتها در بازار
خبری از قراردادهای نجومی نیست
سیده الهه موسوی: مدیران استقلال سعی دارند قیمتهای نجومی را در بازار نقل و انتقالات بشکنند و با همین رویه اقدام به جذب بازیکن میکنند. وقتی فرهاد مجیدی، سرمربی استقلال نسبت به بالا بودن ارقام پیشنهادی بازیکنان به باشگاه گلایه کرد، مشخص شد مدیران استقلال در این باره بیراه هم نمیگویند. بالا رفتن نرخ بازیکنان در بازار نقل و انتقالات سبب شده بسیاری از تیمهای لیگ برتری فعلا نتوانند هیچ اقدامی در نقل و انتقالات داشته باشند. از این رو برخی باشگاهها به دنبال مبارزه با این ارقام هستند. از جمله باشگاههایی که نمیخواهند قیمتهای نجومی به بازیکنان پرداخت کنند، استقلال است. مدیران باشگاه استقلال در جلساتی که داشتند و همچنین فرهاد مجیدی را نیز در جریان گذاشتهاند، یک شکل ثابت و معقول را برای عقد قرارداد با ستارهها در نظر گرفتهاند. استقلالیها برای بازیکنان شاخص خود در فصل جدید یک مبلغ پایه در نظر گرفتهاند که این مبلغ با انجام هر بازی بالاتر میرود. قرارداد بازیکنان شاخص استقلال در فصل جدید اینگونه خواهد بود که مبلغ 5 میلیارد تومان به عنوان پایه در نظر گرفته شده و این مبلغ به آنها تحت هر شرایطی پرداخت میشود. از سوی دیگر به ازای هر حضور در ترکیب استقلال در مسابقات لیگ برتر و جام حذفی و لیگ قهرمانان مبلغ 50 میلیون تومان به رقم اضافه میشود. به عبارت بهتر اگر فرض کنیم یک بازیکن در طول فصل 30 بازی برای استقلال انجام بدهد، 5/6 میلیارد تومان از استقلال دریافت میکند. البته این رقم برای همه بازیکنان استقلال نیست و فقط نفرات شاخص و ستارههای تیم و بزرگان چنین پولی را دریافت خواهند کرد. در قراردادهای استقلالیها هیچ بندی برای فسخ یکطرفه نیست و بازیکنان برای آنکه لژیونر شوند باید رقمی بالغ بر 200 هزار دلار به باشگاه استقلال پرداخت کنند. به همین خاطر هم هست که هنوز برخی بازیکنان با استقلال به توافق کامل نرسیدهاند.
ارسال به دوستان
اخبار
پاداش 6/1 میلیاردی فدراسیون کشتی به مدالآوران المپیک
فدراسیون کشتی، مبلغ یک میلیارد و 600 میلیون تومان پاداش به مدالآوران کشتی در المپیک توکیو اهدا کرد. به گزارش ایسنا، از این مبلغ یک میلیارد تومان به محمدرضا گرایی، دارنده مدال طلای وزن ۶۷ کیلوگرم کشتی فرنگی المپیک توکیو اهدا شد و مبلغ 600 میلیون تومان نیز به حسن یزدانی، دارنده مدال نقره وزن ۸۶ کیلوگرم کشتی آزاد، محمدهادی ساروی، دارنده مدال برنز وزن ۹۷ کیلوگرم کشتی فرنگی و امیرحسین زارع، دارنده مدال برنز وزن ۱۲۵ کیلوگرم کشتی آزاد به عنوان پاداش اهدا شد. لازم به ذکر است پیش از اعزام ملیپوشان به المپیک فدراسیون کشتی مبلغ ۸۰۰ میلیون تومان پاداش به تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی اهدا کرد. همچنین پس از کسب مدال توسط نمایندگان کشورمان در المپیک به محمدرضا گرایی مبلغ ۵ هزار یورو، حسن یزدانی ۴ هزار یورو و محمدهادی ساروی و امیرحسین زارع هر کدام ۲ هزار یورو در توکیو اهدا شد.
***
مدافع فولاد استقلالی شد
مدافع فصل گذشته تیم فوتبال فولاد خوزستان استقلالی شد. عارف آقاسی، مدافع فصل گذشته تیم فوتبال فولاد با عقد قراردادی ۲ ساله به استقلال پیوست. این مدافع ۲۴ ساله علاوه بر فولاد، سابقه بازی در تراکتور را هم دارد. همچنین علیرضا رضایی، دروازهبان فصل گذشته پیکان با عقد قراردادی ۲ ساله به استقلال پیوست. این دروازهبان ۲۱ ساله سابقه دعوت به تیم ملی جوانان را هم در کارنامه خود دارد.
***
قرارداد عالیشاه با پرسپولیس تمدید شد
کاپیتان دوم پرسپولیس قرارداد خود را با این باشگاه تمدید کرد. امید عالیشاه پس از حضور در باشگاه پرسپولیس قرارداد خود را به مدت ۲ فصل دیگر با این باشگاه تمدید کرد. بازیکن سرخپوشان که سابقه بازی در تیمهای نفت تهران، راهآهن، نساجی و تراکتور را هم دارد، پیش از این ۷ سال برای پرسپولیس بازی کرده است.
***
دانشگر در استقلال ماندنی شد
مدافع تیم فوتبال استقلال از توافقش با سرمربی این تیم برای ماندن خبر داد. به گزارش مهر، محمد دانشگر که به باشگاه رفته بود، پس از مشکلی که برایش به وجود آمد، محل این باشگاه را ترک کرد که برخی عنوان کردند او با حضور در سازمان لیگ قراردادش را فسخ کرده است اما مشخص بود این اتفاق بیشتر برای بازارگرمی رخ داده است. دانشگر در بازگشت به باشگاه استقلال نشست کوتاهی با فرهاد مجیدی برگزار کرد و به توافق رسید تا در استقلال بماند!
***
توجیه عجیب فدراسیون بسکتبال برای عدم دعوت از خبرنگاران به جلسه لیگ
فدراسیون بسکتبال در اقدامی عجیب علت عدم دعوت خبرنگاران به جلسه لیگ را رعایت فاصلهگذاری اجتماعی به خاطر شیوع کرونا عنوان کرد! به گزارش فارس، جلسه شورای برنامهریزی فدراسیون بسکتبال قرار است امروز دوشنبه اول شهریورماه در سالن فارسی آکادمی ملی المپیک برگزار شود و طبق اعلام فدراسیون برای این جلسه رؤسای هیاتهای استانی، مدیران باشگاهها و نمایندگان مربیان و ورزشکاران دعوت شدهاند. در خوشبینانهترین حالت حاضران در این جلسه حدود 70 نفر میشوند اما نکته تعجبآور اینکه فدراسیون اعلام کرده با توجه به شیوع کرونا و به منظور رعایت فاصلهگذاری اجتماعی در این جلسه، از پذیرفتن خبرنگاران معذور است. به نظر میرسد برای فدراسیون بسکتبال تنها خبرنگاران عامل شیوع کرونا هستند و ظاهرا برای در امان ماندن سایرین از آنها دعوت نشده است. شاید هم این عدم حضور خبرنگاران برای بیرون درز نکردن حواشی بوده و مسؤولان فدراسیون میخواهند همه چیز در خفا باشد. این در حالی است که در جلسات گذشته فدراسیون نیز تنها 3-2 خبرنگار تخصصی حضور پیدا میکردند و مشکلی وجود نداشت.
****
تیم رسانهای ایران وارد محل بازیهای پاراالمپیک شد
گروهی از نمایندگان رسانههای داخلی برای پوشش خبری و تصویری بازیهای پاراالمپیک وارد توکیو شدند. شانزدهمین دوره بازیهای پاراالمپیک از دوم تا چهاردهم شهریور به میزبانی توکیو برگزار میشود. گروه دوم رسانهای ایران برای پوشش این بازیها شنبهشب تهران را به مقصد دوحه و سپس توکیو ترک کرد. این گروه ۸ نفره عصر دیروز از طریق فرودگاه ناریتا وارد توکیو شد.
ارسال به دوستان
چالش همیشگی محمدبنا با کشتیگیران فرنگی
انتخابیهای جنجالی
وحید رجبی: در فاصله ۴۰ روز تا برگزاری رقابتهای جهانی نروژ، هنوز برنامه سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی برای نحوه انتخاب ملیپوشان اعزامی به این رقابتها مشخص نیست. این بار نیز محمد بنا همچون گذشته برنامه مدون و از پیش تعیین شدهای که همه در جریان آن باشند، برای انتخاب ملیپوشان اعزامی کشتی فرنگی ایران به رقابتهای جهانی نروژ ندارد؛ موضوعی که باز هم صدای کشتیگیران را درآورده تا در همین ابتدای اردوی اول، حاشیه وارد تیم شود و ۳ فرنگیکار از اردو خارج شوند.
هر چند انتقاد زیادی به چرایی اعزام مدالآوران المپیکی کشتی آزاد بدون برگزاری انتخابی به جهانی نروژ وارد شد اما کادر فنی کشتی آزاد حداقل برنامه خود را به صورت مفصل در همه اوزان از مدتها پیش اعلام کرده بود؛ برنامهای که توجه به جوانان و عملکردشان در رقابتهای جهانی روسیه از نکات بارز و مثبت آن بود و همین امر نیز نقش تعیینکنندهای در افزایش انگیزه ملیپوشان جوان ایران برای قهرمانی مقتدرانه در خاک روسیه داشت.
اما در مقابل، کادر فنی کشتی فرنگی این بار نیز همچون همیشه برنامه خود را برای انتخاب ملیپوشان اعزامی به رقابتهای جهانی اعلام نکرده است؛ موضوعی که باعث سردرگمی بسیاری از کشتیگیران و دوستداران کشتی شده است و مشخص نیست چرا فدراسیون کشتی بر خلاف تیم ملی کشتی آزاد، تا این حد به محمد بنا اختیار تام داده است؟
در شایستگی کشتیگیری مثل هادی ساروی برای حضور در مسابقات جهانی شکی نیست اما چرا دم از اجرای فرآیند و قانون میزنیم اما برای مهدی فلاح که در جام تختی- به عنوان یکی از مراحل فرآیند انتخابی- قهرمان شده، پشیزی ارزش قائل نمیشویم؟ چرا کادر فنی برنامه خود را برای انتخاب ملیپوشان اعزامی به صورت دقیق اعلام نمیکند تا همه تکلیف خود را بدانند و کشتی فرنگی نیز اینچنین وارد حاشیه نشود؟ چرا روسیه و آمریکا که همیشه با احترام محض به انتخابی، ملیپوشان خود را انتخاب میکنند و همیشه هم موفقتر از ما هستند، الگوی رفتاری کادر فنی ما نمیشوند؟
چرا باید سردرگمی و بیبرنامگی درباره انتخاب ملیپوشان تا حدی باشد که چند ساعت پس از رسانهای شدن این حواشی، به یکباره در فضای مجازی و اینستاگرام اعلام شود انتخابی وزن ۶۰ کیلوگرم میان ۴ فرنگیکار برگزار میشود؟ چرا در فاصله ۴۰ روز تا رقابتهای جهانی کادر فنی نباید برنامه مدون و حسابشدهای را که در ۱۰ وزن بر مبنای عدالت باشد، اعلام عمومی کند؟
این بیبرنامگی و رفتارهای خارج از دایره عدالت، فارغ از هر نتیجهای که کشتیگیران بگیرند، مورد قبول مردم نیست و برای کشتی فرنگی ایران به عنوان یکی از قدرتهای کشتی جهان، ایرادی بزرگ به شمار میرود که پس از سالها کماکان پابرجاست.
رئیس فدراسیون کشتی مسؤولیت کامل تیم ملی کشتی فرنگی را به حمید سوریان واگذار کرده و سوریان نیز در جواب کشتیگیران منتقد از بیعدالتی اعلام کرده مسؤولیت فنی با محمد بناست و در کار او دخالت نمیکند!
جدا از هر نتیجهای که در نروژ به دست آید، سرخوردگی و دلزدگی از کشتی نتیجه اصلی بیعدالتی در کشتی فرنگی ایران خواهد بود و احتمالا مثل چند سال قبل چند تکستاره خواهیم داشت اما ناگهان پشتوانههای خود را به دلیل بیانگیزگی از دست خواهیم داد؛ مانند ستارههایی که در المپیک لندن داشتیم اما در المپیک ریو شکست سختی خوردیم.
ارسال به دوستان
نقدی بر یادداشت محسن کدیور
ابوذر غفاریراد: آغاز قرن جدید با یک رویداد سیاسی بزرگ در عصر جمهوری اسلامی در ایران مصادف شده است. اهمیت این رخداد سیاسی به اندازهای است که نمیتوان از حواشی قبل و بعد از آن براحتی عبور کرد. انتخابات همیشه برای ملت و دولت جنبه حیثیتی داشته؛ هم از جهت داخلی هم از منظر بینالمللی. انتخاباتی را برگزار میکنیم و تا 4 سال در مقابل بازیگران عرصه سیاست در جهان پز میدهیم و از آن به عنوان ابزار قدرتمند ملت خود یاد میکنیم. انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ از جهات مختلف واکنشهایی را نسبت به عوامل اجرایی و نظارتی و کاندیداهای آن به وجود آورده است که مورد نقد و بررسی جریانات مختلف سیاسی قرار گرفته است.
برخی روشنفکران نیز نقدهای رادیکالی بر این انتخابات ارائه کردند. یکی از این شخصیتها محسن کدیور است که بعد از تنفیذ ریاستجمهوری در دوازدهم مرداد ۱۴۰۰ یادداشتی را تحت عنوان «فصل سرد حاکمیت در ایران» منتشر کرد و نتیجه یکدست شدن حکومت را سقوط جمهوری اسلامی میداند که در مدت زمان کوتاهی محقق خواهد شد.
در این نوشته، تحقق مدل حاکمیت مردمسالاری دینی، بیانیه گام دوم انقلاب، مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی که جزو برنامهها و وعدههای رئیسجمهور است، در قالب عباراتی غیرممکن معرفی شده و به صورت تلویحی مورد استهزا قرار گرفته است.
اینکه وعدههای رئیسجمهور منتخب در قالب این اصول و مبانی انقلاب عملی میشود یا خیر مورد بحث ما نیست، بلکه ما در صدد هستیم به صورت کوتاه با یادآوری مبانی اندیشهای کدیور یادداشت او را مورد نقد قرار دهیم.
۱- یادداشت آقای کدیور صرفا یک ماهیت ژورنالیستی دارد و فاقد ماهیت علمی است. جنس این نوشته بیشباهت به تحلیلهای دهه 70 نیست؛ زمانی که سخن از بنبست حکومت با ولایت فقیه میزدند.
۲- عنوانی که آقای کدیور به کار میبرد (فصل سرد حاکمیت یکدست) از ۲ منظر قابل تامل است.
الف) این عنوان غیریتساز است، به عبارت دیگر سعی میکند بخشی از جمعیت سیاسی کشور (اصلاحات) را در مقابل نظام قرار دهد و به صورت تلویحی این جریان سیاسی را خارج از دایره نظام و انقلاب و مجموعه حاکمیت تعریف کند.
ب) آقای کدیور در صدد است از این عنوان تصویری خشونتآمیز ارائه دهد، گویا قرار است در سالهای پیش رو حقوق اساسی افراد و آزادیهای مشروع آنها سلب شود و حکومت یکدست بهجای اینکه جامعه مطلوب به وجود بیاورد، میخواهد به صورت توتالیتر جامعه را اداره کند و هیچ ارزشی برای افراد جامعه قائل نشود.
۳- در بخشی از یادداشت، آقای کدیور رئیسجمهور را «معاون اجرایی» رهبری میداند؛ این سخنی است که از دهه 70 تاکنون در قالبهای مختلف بیان کردهاند و همیشه معتقد بودند کانون اصلی اقتدار در جمهوری اسلامی ولایت فقیه است و نهادهایی چون مجلس و ریاستجمهوری، عناصر صوری دموکراسی هستند، در واقع کدیور معتقد است آنچه در جمهوری اسلامی در حال وقوع است یک دموکراسی صوری و به عبارت دیگر شبهدموکراسی است و آنچه از سخنان کدیور و همفکرانش در دهه ۷۰ استفاده میشود منظور از دموکراسی صوری همان حکومت الیگارشیک است که نهادهای دموکراتیک در آن به صورت ظاهری وجود دارند.
۴- مقایسه اشتباه و نتیجهگیری غلط: کدیور ساختار سیاسی جمهوری اسلامی را همانند ساختار سیاسی پهلوی میداند و بعد از مقایسه این ۲ نظام هر دو را غیردموکراتیک میداند و اصل را بر این میگذارد که جمهوری اسلامی مردمسالار نیست و فقط از نمادهای دموکراتیک بهره میبرد و جمهوری اسلامی را همانند حکومت پهلوی یک حکومت مطلقه میداند، لذا با این مقایسه معتقد است یکدست شدن حکومت به همان دلیل منجر به سقوط جمهوری اسلامی میشود که حزب رستاخیز سال ۵۳ با هدف یکدست کردن حکومت پهلوی زمینه فروپاشی آن را در سال ۵۷ به وجود آورد.
۵- آنچه از این یادداشت برداشت میشود این است که کدیور همانند همفکران خود (سروش و بشیریه) تاکید ویژهای بر تجددگرایی دارد به همین خاطر است که مفاهیمی مانند بیانیه گام دوم انقلاب یا مردمسالاری دینی را فاقد اهمیت میداند.
ایدئولوژی آقای کدیور اساسا دربردارنده تجددگرایی و پساتجددگرایی است و اندیشههای سنتی و انقلابی در محدوده ذهنی آنها جایگاهی ندارد، اگر چه زمانی مفهوم اسلام تجددگرایانه را مطرح کردند و هدفشان این بود که اسلام را متناسب با نظام و باورها و ارزشهای مدرنیسم غربی تفسیر کنند.
۶- از ۲ دهه پیش تاکنون آقای کدیور طرفدار ایده جهانی شدن است، حتی اگر جهانی شدن منجر به اقتدار نظام سلطه باشد، چرا که معتقد است با جهانی شدن مشروعیت سیاسی نظام از بین خواهد رفت به همین خاطر آرمان و الگویی به نام حکمرانی دینی را فاقد ارزش میداند و جزو نکات محوری وی محسوب میشود.
۷- به طور کلی در اندیشه کدیور دموکراسی زمانی محقق میشود که منافع آنها تحقق یابد. ایشان که یکدست شدن قدرت را مقدمه سقوط جمهوری اسلامی میداند نباید فراموش کند که روزگاری در ایران افتخار میکردند که تمام ارکان قدرت در اختیار خودشان است و با تئوری فتح سنگر به سنگر در صدد حذف ولیفقیه از جمهوری اسلامی بودند.
۸- آنچه عیان است، آقای کدیور همانند برخی دیگر از همفکران خویش درگیر شبهمسالهها شده است و همانگونه که مخالفانشان را در تمام امور متهم به توهم توطئه میکنند، ظاهرا خودشان نیز در این یادداشت درگیر توهم اندیشهای شدهاند و حقیقت مسائل را نمیخواهند بپذیرند اگر نه آقای کدیور بهتر از هر کسی نسبت به اصول قانون اساسی و شأن و جایگاهی که قانون اساسی برای رئیسجمهور قائل است، آگاهی دارد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|