|
ارسال به دوستان
اخبار
میرکیانی: آثار فانتزی با رنگ و لعاب ایرانی مینویسم
محمد میرکیانی، نویسنده نامآشنای ادبیات کودک و نوجوان که آثاری همچون مجموعه «قصه ما مَثَل شد» و «پند و قند» را در کارنامه ادبی خود دارد، در نشستی که به کتاب «جشن خرگوشها» در فرهنگسرای اشراق اختصاص داشت، با بیان اینکه نوجوانان علاقه زیادی به داستانهای مدرن دارند، اظهارکرد: هدف من از نوشتن «ماجرای دشت مرموز» و مشخصا «جشن خرگوشها» این بود که با توجه به اینکه علاقهمندی نوجوانان به داستانهای مدرن بیشتر شده، داستانی مدرن و در فضایی فانتزی روایت کنم. داستانهای حیوانات در جهان جزو پرطرفدارترین و پرفروشترین آثار است و همچنین انیمیشنهایی با کاراکترهای حیوانات در جهان مورد استقبال بالایی است. ادبیات کودک و نوجوان پر شده از آثار فانتزی ترجمهای، به همین دلیل تلاش کردم تا آثاری فانتزی اما با رنگ و لعاب ایرانی بنویسم که با فضای زندگی نوجوانانمان همخوانی داشته باشد.
***
پیام تسلیت اهالی هنر درپی درگذشت جمشید جم
در پی درگذشت جمشید جم، خواننده سرود «یار دبستانی من» و از پیشکسوتان رادیو، جمعی از اهالی فرهنگ و هنر در پیامهایی درگذشت وی را تسلیت گفتند.
جمشید جم، ۱۱ بهمن پس از تحمل یک دوره بیماری در 72 سالگی دار فانی را وداع گفت. وی متولد ۱۳۳۰ و سالها در معاونت صدا و حوزه رادیو مشغول فعالیت بود. پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما در بخشی از پیام خود در پی درگذشت وی آورده است: درگذشت جمشید جم را که با خواندن سرود یار دبستانی من از جمله صداهای ماندگار و از چهرههای محبوب رادیو به شمار میآمد، به خانواده، دوستان و علاقهمندان وی تسلیت میگویم. علی بخشیزاده، معاون صدای رسانه ملی، مدیر موسسه فرهنگی - هنری فرارسانه فرات و جمعی دیگر از مسؤولان نیز درگذشت جمشید جم را تسلیت گفتند.
***
قویدل در فرهنگسرای رسانه
مستند برگزیده «سینما حقیقت» در فرهنگسرای رسانه بررسی شد، اکران «قوی دل» با حضور فعالان مسؤولیت اجتماعی جلسه اکران، نقد و بررسی مستند «قوی دل» با حضور عوامل تولید این فیلم و جمعی از فعالان اجتماعی در فرهنگسرای رسانه برگزار شد. در این جلسه، علی فراهانیصدر کارگردان این اثر درباره روند تولید این اثر سینمایی صحبت کرد. همچنین احمد قویدل، کنشگر اجتماعی و سوژه این فیلم مستند به همراه محمدمهدی فتورهچی کارشناس رسانه و رئیس هیات مدیره انجمن ترویج فرهنگ مسؤولیت اجتماعی میهمان این برنامه بودند. مستند «قوی دل» اثری مطالبهگرایانه درباره پرونده ورود خونهای آلوده به کشور است و این پرونده قضایی را مورد واکاوی قرار داده است. احمد قویدل، یکی از افراد مطالبهگر در این پرونده سوژه اصلی این مستند و راوی آن است. این فیلم برای نخستین بار در هفدهمین جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمد و با کسب 4 جایزه مهم این جشنواره توانست نظر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند. این فیلم 80 دقیقهای، جایزه بهترین کارگردانی، جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، تندیس ویژه شهید آوینی و جایزه ویژه دبیر جشنواره را از آن خود کرد. بر اساس این گزارش، جلسه اکران و بررسی مستند «قویدل» در قالب ویژه برنامه «فیلم گفتوگو» فرهنگسرای رسانه، در سالن یونس شکرخواه فرهنگسرای رسانه برگزار شد. جمعی از اعضای فعال انجمن ترویج فرهنگ مسؤولیت اجتماعی میهمان آن بودند.
***
مجریان صداوسیما، همسفران پنجمین برنامه «راهیان پیشرفت»
در ادامه حرکت کاروان «راهیان پیشرفت» صندوق نوآوری و شکوفایی، منطقه ویژه اقتصادی و فرودگاه پیام به عنوان مقصد و ایستگاه پنجم انتخاب شد و این بار جمعی از مجریان صداوسیما، همسفران این کاروان بودند. در حال حاضر بیش از ۳۰۰ شرکت تولیدی در منطقه ویژه اقتصادی پیام مشغول فعالیت هستند که ۷۰ درصد آنها در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات فعالیت دارند که از میان آنها بیش از ۳۰ شرکت، دانشبنیان هستند. این کاروان در راستای تحقق منویات مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت «جهاد تبیین» و تأکید رئیسجمهور بر امیدآفرینی هر چه بیشتر در جامعه با معرفی دستاوردهای شرکتهای دانشبنیان، با حضور جمعی از مجریان صداوسیما برگزار شد.
***
برگزاری نشست خبری بخش بینالملل جشنواره فیلمفجر
نشست خبری اعلام اسامی راه یافته به بخش بینالملل در روز دوم جشنواره با حضور مسعود نجفی مدیر روابط عمومی و رائد فریدزاده مدیر بخش بینالملل در سالن نشست خبری خانه جشنواره برگزار شد. رائد فریدزاده اظهار کرد: این بخش از ۱۶ بهمنماه آغاز به کار خواهد کرد. بازار بینالمللی از ۱۸ تا ۲۲ بهمن ادامه خواهد داشت. اختتامیه نیز همزمان با بخش ملی خواهد بود. وی ادامه داد: ۵ بخش متفاوت را داریم که ۲ بخش آن رقابتی است. بخش سینمای سعادت و جلوهگاه شرق، جشنواره جشنوارهها و ۲ بخش ویژه فلسطین، روح و دم و بخش کمربند جاده از بخشهای بینالملل است. ۱۱ اثر در بخش بینالملل خواهیم داشت. مدیر بخش بینالملل خاطرنشان کرد: در بخش سینمای سعادت از کشور ونزوئلا و مکزیک سایه کتیر و بیابان، فیلم در بدو ورود از اسپانیا و ربوده شده، درسهای بلاگا، بیابان فوری، در عصر سیلاب، سردترین شهر، دروغهای زیبا، تابستان همان سال و صبح اعدام از ایران به رقابت خواهند پرداخت. فریدزاده با اعلام فیلمهای بخش جلوهگاه شرق گفت: فیلمهای مقتدا، رویای خواب زمستانی، فاطمه، خانهای برای فروش، تابستان بوجاد، پایان جهان، ساکرا و ۲ فیلم ایرانی ظاهر و آسمان غرب در این بخش حضور خواهند داشت.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با خیرالله تقیانیپور درباره اولین فیلم سینماییاش که امروز در جشنواره فجر رونمایی میشود
هیجان در قلب رقه
محمد محمدی: در حالی چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به سومین روز خود رسیده است که کاخ جشنواره امروز 14 بهمن میزبان فیلم سینمایی «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانیپور است؛ کارگردانی که نخستین فیلم سینمایی خود را با موضوع جنگ علیه تروریسم با رگههای عاشقانه ساخته است. تقیانیپور پیش از تولید نخستین فیلم سینمایی خود، سریالهای «نجلا 1 و 2» و «ترور» را کارگردانی کرده بود. از طرفی او سالها به عنوان کارگردان تئاتر در جشنوارههای تئاتر فجر جوایز بسیاری را کسب کرده و همواره خود را از خانواده تئاتر دانسته است. «صورت و سیرت»، «فریاد خاموش خاطره»، «شب عروسی»، «آخرین پست شب یلدا»، «فردا روز دیگریست» «کلنل» و «تعبیر یک رویا» از جمله آثار شاخص این کارگردان در حوزه تئاتر است.
فیلم «قلب رقه» همانطور که از نامش پیداست، بر اتفاقات چند سال اخیر سوریه متمرکز شده و درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصربهفردی است که در این عرصه اتفاق میافتد. رقه از شهرهای کشور سوریه و مرکز استان رقه است که در شمال شرق سوریه در ساحل فرات قرار دارد. رقه 3 سال (از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷) پایتخت داعش بود.
برخلاف آنکه پیشتر در برخی رسانهها منتشر شده است، «قلب رقه» حاصل سرمایهگذاری و اهتمام بخش خصوصی است که تهیهکنندگی آن را سعید پروینی به عهده دارد. شادی مختاری به عنوان پدیده این فیلم با سریال «جزیره» سیروس مقدم به شهرت رسید و پس از بازی در فیلم «پرونده باز است» کیومرث پوراحمد در جدیدترین فعالیت خود در فیلم «قلب رقه» حضور دارد و باید منتظر ماند و دید آیا سیمرغ بازیگری زن بر شانههایش مینشیند یا خیر.
اما خیرالله تقیانیپور که از چهرههای شناخته شده تئاتر و بویژه تئاتر دفاعمقدس است، از سال ۱۳۹۹ با ساخت سریال «نجلا» به چهرهای شناختهشده میان مخاطبان تلویزیون نیز تبدیل شد؛ سریالی که ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۰ روی آنتن رفت و فصل دوم آن نیز نوروز و ماه رمضان سال ۱۴۰۱ پخش شد. البته او پیش از این سریال، ۲ تلهفیلم «تونل» و «اینجا خانه من است» را نیز ساخته بود که هر ۲ در دایره فیلمهای دفاعمقدس میگنجد.
این کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون تیر امسال در جریان هشتمین جشنواره «فیلم شهر» موفق شد جایزه بهترین کارگردانی را برای مجموعه تلویزیونی «نجلا» از آن خود کند. حال در سومین روز از چهلودومین جشنواره فیلم فجر نخستین فیلم سینمایی این کارگردان در کاخ جشنواره برای علاقهمندان و اصحاب رسانه پخش میشود و با توجه به بازخوردهایی که «قلب رقه» در ۲ روز ابتدایی در سینماهای مردمی داشته، به احتمال بسیار زیاد در آیین اختتامیه فیلم فجر شاهد نشستن سیمرغهای بسیاری روی شانه فیلم این کارگردان کار اولی باشیم. در ادامه گفتوگوی «وطن امروز» با این کارگردان میخوانیم.
***
* شما از تئاتر به سینما رفتید، چه شد تئاتر را رها کرده و به مدیوم سینما و سریالسازی رو آوردید؟
همواره خودم را جزئی از خانواده تئاتر میدانم و هرگز تئاتر را رها نکردهام. همزمان در سالهای ۹۱ و ۹۲ در کنار فعالیتهای تئاتری تلهفیلم «تونل» را تولید کردم که در جشنوارههای یاس و دفاعمقدس حضور داشت و جوایزی کسب کردم. سال ۹۶ هم «اینجا خانه من است» را ساختم که در جشنواره دفاعمقدس جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد. سال ۹۹ در بحبوحه کرونا تصمیم گرفتم سریال نجلای ۱ و ۲ را کار کنم و پیش تولید مجموعه «ترور» را شروع کنم. در دوره مدیریت سعید اسدی به عنوان رئیس تئاترشهر متنی را برای اجرا در مجموعه تئاترشهر ارائه دادم اما به دلیل شیوع کرونا امکان اجرا وجود نداشت و پس از عادی شدن شرایط متاسفانه مدیریت تئاترشهر تمایلی به اجرای بنده نداشت اما همچنان علاقهمندم فرصتی فراهم شود تا نمایش «ملکه» را روی صحنه ببرم
* شما بیشتر آثارتان بهرغم موج شبهروشنفکرانهای که در حوزه تئاتر به وجود آمد، معطوف به نمایشهای اصطلاحا ایرانی بوده و هیچ وقت آثارتان شبیه نمایشهای شبهروشنفکرانه نشده است. در این باره توضیح میدهید؟
چندوقت پیش یکی از بزرگان منتقد کشور به بنده گفت تو در نسل خودت جزو معدود کسانی بودی که متقلب نبودی! به او گفتم منظورتان از متقلب چیست؟ گفت تئاتر را از جایی کپی و دزدی نکرده بودی اما الان این قضیه زیاد شده و برخی فکر میکنند تماشاچی متوجه این قضیه نمیشود. الان مردم آگاه شدهاند و با وجود فضای مجازی و یک سرچ ساده متوجه خیلی چیزها میشوند.
* مانند برخی کارگردانان تئاتر که آثار بینالمللی را تحت عنوان کارهای خلاقانه خود روی صحنه میبرند و حتی برای آن جایزه هم دریافت میکنند!
بله! متاسفانه از این دست اتفاقات زیاد شده است. متاسفانه باب کردهاند که نمایش ایرانی سخیف است، در حالی که نمایشهای ایرانی روشنفکرترین و پردردسرترین کارها برای کارگردان و نویسنده است. شما میتوانید بروید از یک انتشاراتی معتبر نمایشنامهای بخرید و آن را ترجمه کنید و به مرکز هنرهای نمایشی ارائه دهید و مجوز بگیرید و در نهایت آن را روی صحنه ببرید. شما ببینید هزینه این نمایش چقدر میشود، در حالی که اگر بخواهید نمایشنامه ایرانی کار کنید، ابتدا باید تحقیق و پژوهش انجام شود، زیرا مخاطب ایرانی کاملا به این حوزه آگاه و آشناست. وقتی حرف از نمایش ایرانی میزنید منابع زیادی در این حوزه وجود دارد. از طرفی دانشجویان هنرجویان و علاقه مندان به حوزه تئاتر کاملا آگاه و آشنا هستند و بسادگی میتوانند دست شما را بخوانند شما دقت بفرمایید برای نوشتن یک نمایشنامه ایرانی باید تحقیق و پژوهش فراوانی انجام دهید و چیزی حدود حداقل ۹ ماه وقتتان صرفا برای همین حوزه تحقیق و پژوهش صرف خواهد شد در صورتی که شما با چیزی حدود ۱۰۰ هزار تومان میتوانید یک نمایشنامه خریداری کرده و آن را کار کنید. یادم میآید برای نمایش «بوقلمون» زمان زیادی را برای تحقیق و پژوهش گذاشتم و منابع بسیاری را صرف کردم. نمایشنامه را برای مرحوم الوند که آن زمان رئیس اداره نظارت و ارزشیابی بود، فرستادم و توضیح دادم و در نهایت بعد از یک سال که پخش شد، ایشان گفت فکر نمیکردم چنین ایده خوب و نمایش موفقی از کار دربیاید. در حالی که آن زمانها بسیاری از افرادی که علاقه به آثار خارجی و شبهروشنفکری داشتند میگفتند نمایشنامه ایرانی سخیف است، در حالی که اگر اینطور بود بهرام بیضایی و محمد رحمانیان سمت نمایشنامههای ایرانی نمیرفتند.
* سریال و فیلمسازی شما چقدر از تئاترهایی که روی صحنه بردید، وام گرفته است؟
بسیار زیاد بویژه در حوزه شناخت و هدایت بازیگران به عنوان مثال در سریال «نجلا» من بازیگران بسیار زیادی را میتوانستم استفاده کنم اما ترجیحم این بود که از بازیگران تئاتری استفاده کنم به عنوان نمونه هنرمندانی چون مصطفی ساسانی و مجتبی شاکرم که همواره در
آثار خودم حضور داشتند و در حوزه بازیگری بسیار قبولشان دارم این در حالی بود که بسیاری از کارشناسان سینما و تلویزیون از من پرس وجو میکردند که این گروه از بازیگران را از کجا آوردم و چگونه از آنها بازی گرفتم و من هم همواره به دوستان میگفتم اینها در تئاتر مملکت خودمان کار کردند اما شما آنها را نمیبینید اگر کارگردانان و مدیران تلویزیون تماشای تئاتر را در برنامههای خود قرار دهند، بدون شک بازیگران جوان و با استعداد زیادی را روی صحنه خواهند دید و پیشنهاد میدهم به دوستان و همکاران کارگردانم که اگر دنبال بازیگر هستند، حتما به سالنهای تئاثر مراجعه کنند، زیرا آنجا استعدادهای بزرگی نهفته است.
* پیش از شروع بحث درباره فیلم «قلب رقه» لطفا کمی درباره بازیگر زن فیلم که بدون شک یکی از بهترین بازیگران این فیلم سینمایی است، توضیح دهید که از کجا و چگونه به عنوان بازیگر زن فیلم انتخاب شد.
ابتدا دنبال یک بازیگر زن از سوریه میگشتم اما از آنجا که بعد از بحران سوریه بسیاری از هنرمندان سوری با آفرهای بسیار جذاب تحت اقامت یکی از کشورهای حاشیه خلیجفارس در آمده بودند، به همین منظور گزینه اصلی ما برای بازی در این فیلم متاسفانه امکان حضور نیافت به همین دلیل به دنبال یافتن بازیگر جایگزین میان هنرمندان داخلی گشتیم آن هم در برههای که به واسطه شرایط ویژه کشور بسیاری از هنرمندان خانم حاضر به همکاری در این فیلم نبودند که در نهایت قسمت شادی مختاری شد که نقش اول زن این فیلم را ایفا کند.
* یکی از ویژگیهای شاخص و برجسته بازی بازیگر زن این فیلم در بیشتر سکانسها حضور با روبنده است، در حالی که تنها فضای باز چشم و ابروی ایشان است.
این یکی از ویژگیهای شاخص شادی مختاری بود که با روبنده در بیشتر سکانسهای فیلم حضور داشت و توانست تمام احساسات آن شخصیت را با چشم و ابرو به مخاطب القا کند. شما میدانید که این یکی از سختترین بازیهای شادی مختاری بود اما ایشان از لحظهای که به لوکیشن میآمد تمام تلاش و تمرکز خود را برای اجرای درست به کار میگرفت و بازی درخشانش در این فیلم به نوعی گرفتن مزد تمام زحماتش است.
* اینکه بازیگر یک فیلم با وجود شرایط ویژه چون داشتن روبنده اینچنین بازی درخشانی انجام میدهد، آیا برگرفته از تجربیات تئاتری کارگردان فیلم است یا بازیگردان؟
بله! همانطور که پرسیدید همه اینها را مدیون تجربیات تئاتری خودم میدانم و گروه خوب و همراهی که در کنار بنده برای تولید این فیلم بودند. شما دقت بفرمایید بازیگران این فیلم همیشه قبل از شروع ضبط، زمان خیلی طولانیای با یکدیگر آن سکانس را تمرین میکردند و انرژی بسیار زیادی برای ضبط میگذاشتند و به همین علت همواره مدیون گروهم هستم.
* چه شد که تصمیم گرفتید فیلم «قلب رقه» را بسازید؟ درباره ایده آن و کمی درباره فرآیند تولیدش توضیح بدهید.
در اواخر تولید سریال «نجلای۲» ۲ فیلم سینمایی به من پیشنهاد شد که در نهایت با توجه به سفرهایی که به عراق داشتم تصمیم به ساخت قلب «رقه» گرفتم. پس از آن مجددا چندین بار به عراق سفر کردم و در این سفرها قصه قلب «رقه» در ذهن من شکل گرفت؛ قصهای عاشقانه در قلب یک عملیات تروریستی.
* آیا میشود در دل یک ماجرای تروریستی قصه عاشقانه داشت؟
من درباره داعش و جریانات افراطی تحقیقات بسیاری انجام دادم و منابع زیادی را مطالعه کردم اما آن چیزی که برایم مهم بود این بود که شخصیت اصلی فیلم من در داعش نفوذ کند و این تنها خطی بود که از ابتدا در ذهن من بود اما در کنار این خط کمکم قصه عاشقانه هم در ذهنم شکل گرفت.
* در این فیلم یک جایی شهرام حقیقتدوست برای نجات رفیقش حاضر به به هم خوردن نقشه میشود. این رفتار از شخصیت حقیقتدوست خیلی غیرمنتظره بود. چطور این سکانس را در فیلم گنجاندید؟
سکانسی که شهرام حقیقتدوست برای نجات رفیقش حاضر است نقشه را برهم بزند برگرفته از شخصیت و رفتار شخصی خودم است تا جایی که حتی برای راهنمایی حقیقتدوست به ایشان تاکید داشتم که این خود من هستم و دقیقا عین رفتـار مـن را بازی کن.
* درباره موسیقی فیلم توضیح بفرمایید و اینکه با توجه به اینکه سطح فیلم بسیار خوب و مطلوب درآمده، آیا میتوانیم انتظار داشته باشیم یک موسیقی ماندگار از این فیلم در سینمای ایران باقی بماند؟
موسیقی فیلم برعهده کارن همایونفر از آهنگسازان سرشناس و مطرح سینمای ایران است. فیلم «قلب «رقه» یک فیلم حماسی است، بنابراین موسیقی فیلم نیز باید با تم حماسی ساخته شود. به همین دلیل طی جلسات و گفت و گوهایی که با کارن همایونفر داشتم، نظر او را درباره فیلم جویا شدم. او معتقد بود این یک فیلم هالیوودی است، در حالی که من معتقد بودم تمام فیلم من حماسه است و به طبع موسیقی باید حماسی باشد. خیلی برایم مهم بود که موسیقی تم جغرافیایی فیلم را نداشته باشد و اینجا بود که همایونفر تاکید کرد من در کل فیلم یک روح اقتداری را دیدم، پس به همین دلیل موسیقی «قلب رقه» یک موسیقی با تم حماسه تولید شد که امیدوارم در سینمای ایران ماندگار شود.
* اولین بازیگری که موقع نوشتن فیلمنامه به ذهنتان خطور کرد برای حضور در «قلب رقه» چه کسی بود؟
من از همان ابتدا به شهرام حقیقتدوست فکر میکردم در همان زمانی که فیلمنامه را مینوشتم مدام شخصیت اصلی فیلم شهرام حقیقتدوست بود که پس از اتمام کار در همان مذاکرات اولیهای که با او داشتم، قبول کردند که در این نقش بازی کنند. به نظر من شهرام حقیقتدوست یکی از بازیگران قدرتمند سینما و تئاتر ایران است چند فیلم سینمایی آماده اکران دارد که در آن قدرت واقعی شهرام حقیقتدوست دیده میشود که امیدوارم بزودی اکران شوند.
* درباره سایر بازیگران چگونه به تصمیم نهایی رسیدید که این گروه را برای همکاری دعوت کنید؟
درباره عبدالرضا نصاری من افتخار این را داشتم که نجلای ۱ و ۲ با ایشان همکاری داشته باشم بسیار بازیگر همراهی است و این یکی از مهمترین پارامترهایی است که من در عواملم لحاظ میکنم برایم مهم نیست که بازیگرانی که دعوت به همکاری میکنم، دارای چه سوابقی هستند؛ برای من همراهی و همگامی اولویت و اهمیت دارد. این برای من به عنوان یک کارگردان بسیار سخت است، چرا که باید از داشتههای خودم به بازیگر اضافه کنم، در حالی که میتوانستم یک بازیگر چهره و توانمند اضافه کنم و براحتی دکوپاژ و میزانسنها را بچینم اما همانطور که گفتم اولویت برای من نه توانمندی، بلکه همراهی است، ولو به قیمت زیاد شدن کارهایم در مقام کارگردانی و این را مدیون سوابق تئاتری خودم هستم که در آنجا با بازیگران همراه و همگن بودیم.
* با توجه به اینکه «قلب «رقه» نخستین کار سینمایی شماست چگونه سرمایهگذار و تهیهکننده حاضر شد برای این پروژه سنگین با شما همکاری کند؟
ابتدا بگذارید از ویژگیهای سعید پروینی به عنوان تهیهکننده عرض کنم که با تمام تلاش و ظرفیت خودش پای این فیلم آمد. ما یک جلسه با ایشان گذاشتیم و در آن جلسه به توافق رسیدیم و ایشان با تمام وجود پای کار این فیلم آمد.
* پیشبینیتان از حضور این فیلم در جشنواره و کسب جوایز چیست؛ آیا میتواند سیمرغهای اصلی را دریافت کند؟
برای من مهم این است که فیلم دیده شود و خیلی توجهی به جشنواره ندارم؛ یعنی در این چندوقت هم تمام فکر و ذکرم ساخت فیلمی برای مردم بود که مخاطبان ببینند و لذت ببرند و خیلی دغدغهام جوایز جشنواره فیلم فجر نیست و برایم توفیق در اکران عمومی بسیار حائز اهمیتتر است و امیدوارم این فیلم با اقبال و استقبال مخاطبان در اکران مواجه شود و این هدف نهایی من در این فیلم است.
* نقش و سهم سینمای ایران در به تصویر کشیدن رشادتها و قهرمانیهای محور مقاومت چیست و به نظر شما آیا تاکنون خروجی مطلوب و مناسبی در این حوزه داشتهایم؟
دقیقا نمیدانم مدیران تصمیمگیر و سیاستگذار در این حوزه چه برنامهای دارند اما باید این پرسش را مطرح کرد که چالش و مساله اصلی ما چیست؟ آیا داعش به اتمام رسیده است؟ در حالی که مردم فکر میکنند اینها تمام شدهاند اما عملیات تروریستی یک ماه پیش در کرمان را شاهد بودیم. متاسفانه سینمای ایران دستش در به تصویر کشیدن خباثتها و جنایات داعش بسیار خالی است. شما ببینید در همین جشنواره امسال چند فیلم با موضوع داعش حضور دارد. اصلا شما ببینید از بین ۱۰۰ فیلمی که متقاضی حضور در چهلودومین چشنواره فیلم فجر بودند چند فیلم با موضوع داعش تولید شده است؟ جز «قلب رقه» هیچ فیلم دیگری وجود ندارد ما اصلا درباره رژیم صهیونیستی چند فیلم ساختیم؟ کما اینکه در «قلب رقه» ما به صراحت به رژیم صهیونیستی پرداختهایم، آن هم موضوعی که در جامعه ما به این میزان تاثیرگذار است. بسادگی میآیند زن و کودک و نوجوان را ترور میکنند و از طرفی رزمندگان ما نیز مردان میدان هستند و اساسا ایرانی خون و جان میدهد اما همچنان پای کار ایستادهاند ولی متاسفانه سینمای ایران هیچ تصویری از این قهرمانان ارائه نکرده است اما تمام تلاشم را میکنم تا همین یک فیلمی که پیرامون این موضوع مهم ساخته شده، دیده شود و تمام دغدغهام این است که ما با «قلب رقه» راه و مسیری را باز کنیم که بسیاری از جوانان فیلمساز ما به آنجا رفته و به تولید آثار هنری بویژه در حوزه سینما بپردازند. شما توجه بفرمایید بعد از فیلم «به وقت شام» که به نظر من خط شکن این نوع تولیدات بود چند سال طول کشید تا یک فیلم دیگر پیرامون جنایات داعش تولید شود و این بسیار تاسفبار است و امیدوارم بعد از «قلب رقه» زمان زیادی برای ساخت فیلم بعدی صرف نشود و ما بزودی شاهد فیلمهایی با مضامین مختلف پیرامون داعش باشیم؛ حالا من با قصه عاشقانه، شاید دوست دیگری با یک قصه دیگر و بسیار امیدوارم در چهلوسومین جشنواره فیلم فجر شاهد تولیدات بیشتری پیرامون موضوع داعش و رژیم صهیونیستی باشیم.
* نقشه و برنامهتان برای اکران عمومی چیست؟ آیا به نظر شما در عید نوروز شاهد اکران «قلب «رقه» هستیم؟
مانند همه فیلمسازان بسیار تمایل دارم فیلم در بهترین زمان ممکن اکران عمومی شود و امیدوارم با توجه به تم و موضوع عاشقانه در بهترین زمان ممکن چه در عید نوروز باشد چه در عید فطر فیلم اکران شود و مطمئنم مردم از آن استقبال خواهند کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|