|
رهبر انقلاب در دیدار شرکتکنندگان مسابقات بینالمللی قرآن تأکید کردند
حمایت از غزه مهمترین وظیفه قرآنی
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار شرکتکنندگان در چهلمین دوره مسابقات بینالمللی حفظ و قرائت قرآن کریم، عمل به معارف قرآن را برآورنده نیازهای آحاد بشریت و جوامع بشری دانستند و با انتقاد از عمل نکردن به معارف و دستورات قرآن از جانب سران کشورهای اسلامی در موضوع غزه، گفتند: امروز نیروهای مقاومت غزه و فلسطین با ایستادگی خود در مقابل دشمن خبیث صهیونیستی، در حال عمل به دستورات قرآن هستند و به لطف الهی پیروزی نصیب ملت فلسطین خواهد شد و دنیای اسلام حتما نابودی غده سرطانی صهیونیست را به چشم خواهد دید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم که به توصیف و معرفی قرآن میپردازند، افزودند: قرآن، «کتاب هدایت»، «کتاب ذکر و از بین برنده غفلت» و «کتاب حکمت و نور و برهان» است و حضرت علی(ع) که شاگرد برجسته قرآن است، این کتاب آسمانی را کتاب زندهکننده دلها و درمان دردهای بزرگ بشریت میخواند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: کسانی که قرآن را کتاب «کنج معابد» و برای ارتباط شخصی بشر با خداوند میدانند و «اسلام سیاسی» و «اسلام سازنده نظام اجتماعی» را قبول ندارند، در واقع در نقطه مقابل توصیف قرآن از خود و توصیف حضرت امیرالمومنین(ع) از قرآن هستند.
ایشان تلاوت قرآن و فنون و هنرهای تلاوت را یکی از راههای موثر برای تشویق مسلمانان به انس با قرآن و فهم معارف آن برشمردند و گفتند: متاسفانه امروز شکایت رسولالله(ص) به خداوند درباره مهجور بودن قرآن، یکی از واقعیتهای تلخ بخشهای زیادی از دنیای اسلام است که نتیجه آن عمل نشدن به دستورات و معارف قرآنی است.
رهبر انقلاب اسلامی موضوع غزه را مساله بزرگ دنیای اسلام خواندند و افزودند: آیا سران و مسؤولان کشورهای اسلامی به دستور قرآن که میگوید؛ «با دشمنان خدا و مسلمانان ارتباط برقرار نکنید» عمل میکنند؟ و چرا سران کشورهای اسلامی علنا به قطع رابطه خود با رژیم قاتل صهیونیستی و قطع کمک به این رژیم، اقدام نمیکنند؟
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: خداوند متعال آحاد ملتهای مسلمان را به دلیل اینکه به دولتهای خود برای قطع پشتیبانی از رژیم صهیونیستی فشار نیاوردند و همچنین دولتهای اسلامی را به دلیل عمل نکردن به دستورات قرآنی مورد سوال و مؤاخذه قرار خواهد داد.
ایشان تاکید کردند: البته مقاومت غزه و فلسطین با ایستادگی خود در مقابل دشمن صهیونیستی در حال عمل به معارف و دستورات قرآنی و روی دیگر این ماجرا هستند و به لطف خداوند و بر اساس وعدههای قرآنی، نصرت الهی شامل حال آنها خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه امروز دنیای اسلام و آزادگان جهان عزادار مردم غزه هستند، گفتند: مردم غزه مورد ظلم کسانی قرار گرفتهاند که هیچ بویی از انسانیت نبردهاند و بر همین اساس بزرگترین وظیفه، حمایت از مردم مظلوم غزه و ایستادگی شجاعانه نیروهای مقاومت و حمایت از کسانی است که به مردم غزه کمک میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان خاطرنشان کردند: امید ما به لطف و نصرت الهی تمام نخواهد شد و دنیای اسلام حتما نابودی غده سرطانی صهیونیست را مشاهده خواهد کرد.
در این دیدار پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، تعدادی از قاریان و حافظان ممتاز و بینالمللی قرآن از کشورمان و برخی کشورهای دیگر به تلاوت قرآن و اجرای «ابتهال» و «فرازخوانی قرآن» پرداختند.
همچنین حجتالاسلاموالمسلمین خاموشی، رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه گزارشی از برگزاری چهلمین دوره مسابقات بینالمللی حفظ و قرائت قرآن کریم در تهران ارائه کرد.
***
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حجتالاسلام عبدالقائم شوشتری
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی، درگذشت روحانی سالک الیالله حجتالاسلام عبدالقائم شوشتری را تسلیت گفتند. متن پیام رهبر حکیم انقلاب به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
درگذشت روحانی سالک الیالله جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ عبدالقائم شوشتری رحمهاللهعلیه را به بازماندگان محترم و شاگردان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی و علو درجات برای آن مرحوم مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای 1402/12/4
ارسال به دوستان
درباره انتقاد تند خلیلزاده به رواج کیروشیسم و آسیبهای آن در فوتبال ایران؛ خیانت از قاجارتا برنامه 90
شجاعت یا حقیقت؟
محمد رشوند: بغضی فروخورده و فریادی از سر تظلمخواهی اما در نهایت بیسلیقگی و صد البته اتهامزنی به همه جامعه خبرنگاران ورزشی. این چکیده آن چند دقیقهای بود که چهارشنبه شب در میکسدزون ورزشگاه آزادی بین مدافع تراکتور و خبرنگاران عموما حوزه باشگاه پرسپولیس رخ داد.
شجاع خلیلزاده، کاپیتان تراکتور پس از شکست ۲ بر صفر با حالتی بر افروخته پا به راهروی زیرین ورزشگاه آزادی گذاشت.
از حالت چشمها و رگهای گردن هویدا بود که خودش را آماده میکرد درباره شکست توضیحاتی بدهد اما در ادامه بحث به تیم ملی کشیده شد. شجاع خلیلزاده که در چند سال اخیر یکی از ارکان اصلی تیم ملی بوده است، ناگهان دوقطبی کیروش - قلعهنویی را مطرح کرد و سپس در مجادله کلامی عنوان کرد چرا خبرنگاران در زمان کیروش ساکت بودند و انتقادی را علیه تیم ملی و سرمربیاش مطرح نمیکردند؟ او که مشخص بود به خاطر تصمیمات کیروش در گذشته بسیار آسیب دیده، در اشتباهی که ریشه در خشم لحظهای داشت، همه خبرنگاران ورزشی حاضر در جمع را متهم به سودجویی کرد. در ادامه شخصا با یکی از خبرنگاران که میکروفن برنامه فوتبال ۳۶۰ را در دست داشت، وارد بحث شد و گفت فردوسیپور با حمایت از کیروش فوتبال ایران را نابود کرد.
* حرفی که صحیح بیان نشد
کارلوس کیروش به عنوان یک مربی خارجی یک دهه در تیم ملی فوتبال ایران فعالیت کرد که در این سالها نکات منفی و مثبت فراوانی در کارنامهاش دیده میشود. کیروش برای بالا بردن ارزش پیراهن تیم ملی و حکمرانی مطلق انضباط، در همان ابتدای کار، مهدی رحمتی و هادی عقیلی را از تیم ملی خط زد؛ سیاستی که مورد تایید اکثریت جامعه فوتبال قرار گرفت، البته او این سیاهه را گسترش داد و هر بازیکنی که در هر مقطعی دعوت اولیه او را نپذیرفت، برای همیشه از تیم ملی خط زد.
شاید عدم انعطافپذیری کیروش از مواردی بود که جا داشت با دخالت فدراسیون کمی تلطیف شود اما به واسطه عدم مدیریت قوی در راس مدیریت فدراسیون، متاسفانه این اقتدار هرگز دیده و اجرا نشد. خلأ بزرگی که پدیدآورنده اختیارات فراقانونی کیروش شد تا جایی که او با وزیر ورزش هم وارد چالش شد!
در بخش دیگر شاهد تصمیماتی بودیم که ریشه در سلیقه کیروش داشت و متاسفانه کمی بعدتر با دوقطبی شدن فضا بین او و برانکو، چند بازیکن برتر پرسپولیس، از دایره مدعوین به تیم ملی بیرون رانده شدند.
یکی از این بازیکنان شجاع خلیلزاده بود؛ مدافعی که به همراه سیدجلال حسینی یکی از مستحکمترین خطوط دفاعی تاریخ لیگ برتر را ساخت. در روزهایی که پرسپولیس با شجاع در حال ربودن یک به یک عناوین فوتبال ایران بود، متاسفانه کیروش قلم بزرگ قرمز را روی نام او کشید.
بهترین دوران فوتبالی خلیلزاده مصادف شد با خط خوردن او از تیم ملی. او میادین مهمی چون ۲ جامجهانی و جام ملتها را از دست داد و کیروش هرگز دلیل موجهی برای این رفتار خود بیان نکرد.
شاید بسیاری بر این باور بودند سلیقه و انتخاب مربی پرتغالی صحیح بوده اما برهان خلف درست بعد جام ملتهای ۲۰۱۹ رخ داد و به صورت عملی به جامعه فوتبال ثابت شد در گذشته اشتباه رخ داده است.
برای مقدماتی جامجهانی ۲۰۲۲ برای مقطعی، «کلاش بزرگ» بلژیکی و «کلاهبردار» معروف، مارک ویلموتس آمد و با شکست مقابل تیم ملی فوتبال عراق در بصره، ما را تا آستانه حذف پیش برد اما شکوفایی شجاع درست از مقطعی کلید خورد که دراگان اسکوچیچ به جای ویلموتس آمد.
این مربی کروات، بعد از مدتها از زوج شجاع خلیلزاده و حسین کنعانیزادگان استفاده کرد و با اینکه چند سال از دوره شکوفایی ابتدایی خلیلزاده گذشته بود، همگان با آن نمایش ارائه شده، حسرت نبود شجاع در سالهای گذشته را خوردند.
شجاع از بهترین بازیکنان دوره اسکوچیچ بود و با درخشش او و سایر بازیکنان بود که مربی بیادعای کروات با قرارداد ۲۰۰ هزار دلاری، ایران را با اقتدار کامل به جامجهانی ۲۰۲۲ رساند.
شجاع بعد از سالها و اینک بعد از عبور از ۳۲ سالگی به آرزوی دیرینش رسید و حضور در جامجهانی قطر میتوانست کمترین پاداش برای او باشد.
اما متاسفانه در فاصله ۳ ماه تا برگزاری جامجهانی ۲۰۲۲ قطر، شاهد یک کودتا علیه سرمربی تیم ملی بودیم. با تغییر رئیس فدراسیون فوتبال و آمدن مهدی تاج، کیروش ناباورانه بعد از حذف ۲ تیم ملی فوتبال کلمبیا و مصر در راه رساندن به جام جهانی، مجوز حضور روی نیمکت ایران را دریافت کرد!
این بار او نتوانست چشم بر تواناییهای زوج کنعانیزادگان و شجاع خلیلزاده ببندد. هر دو را به جامجهانی برد اما این ۲ در ترکیب اصلی نخستین مصاف ما مقابل انگلیس قرار نداشتند.
اگرچه در نیمه دوم بازی با انگلیس، کنعانیزادگان به زمین آمد اما در ۲ بازی بعد تیم ملی هیچ جایگاه ثابتی برای خلیلزاده در نظر گرفته نشد. یک کابوس تمامعیار برای فردی که از ستونهای صعود ایران به جامجهانی بود.
برای دومینبار باز هم کیروش چشم بر تواناییهای او بست و حتی روزبه چشمی را که هافبک تدافعی است، به وی ترجیح داد.
کیروش بعد شکست مقابل تیم ملی فوتبال آمریکا برای همیشه از تیم ملی ایران رفت و در ادامه، قلعهنویی همانند اسکوچیچ به شجاع اعتماد کرد؛ آن هم در ۳۵ سالگی.
با اینکه خلیلزاده در جام ملتها از بهترینهای ایران بود اما او نمیتواند چشمش را بر همه آن سالهایی که کیروش حقش را خورد ببندد. حالا که عنوان میشود قرار است قلعهنویی نسل را جوان کند و دستکم بازیکنان بالای ۳۲ سال را دعوت نکند، شاید پایان کار برای شجاع فرارسیده، از این رو ترجیح داد سفره دلش را باز کند اما در بیربطترین و اشتباهترین مکان ممکن با اتهامزنی به خبرنگاران!
* حامیان کیروش در مظان اتهام
همانطور که در ابتدای گزارش عنوان شد، خلیلزاده در اعتراضات تندش متاسفانه همه خبرنگاران حاضر در ورزشگاه را بدون هیچ تفکیکی، سودجو خطاب و نوک انتقادش را متوجه برنامه به تاریخپیوسته 90 کرد.
آیا میشود گفت یکی از ارکان حضور تقریبا یک دههای کیروش برنامه 90 و فردوسیپور بودند؟
بیآنکه قصد دفاع از آنچه خلیلزاده علیه جامعه خبری مطرح کرد را داشته باشیم، باید بپذیریم دوره «کیروشیسم»
به وجود نمیآمد اگر برنامه 90 در طول دهه 90 آن همه حمایت بیمرز از کیروش نمیکرد.
عادل فردوسیپور به صورت واضح و نمایان و بیهیچ پوششی، حامی کیروش بود و عقیده داشت فوتبال ما باید در هر حالتی او را حفظ کند.
همین مصونیت رسانهای عجیب که برنامه 90 و تهیهکنندهاش پیرامون کیروش ساختند، موجب شد او عملا از حیطه «کنترل» ۲ رئیس فدراسیون فوتبال ما خارج شود. نه علی کفاشیان توانایی مهار کیروش را به عنوان «کارفرما» داشت و نه متاسفانه مهدی تاج در ۲ مقطعی که بود.
امثال خلیلزاده برخلاف رحمتی و عقیلی و آن افرادی که از تیم ملی قهر کردند، متاسفانه تنها قربانی سلیقه کیروش شدند و چون فضای رسانهای ما در آن مقطع تا حدود زیادی تحت نفوذ برنامه ۹۰ قرار داشت، عملا هیچ حامی بزرگ رسانهای برای «مغضوبان» وجود نداشت.
بعد ایجاد دوقطبی بزرگ بین کیروش و برانکو متاسفانه این اعمال سلایق بیتوجیه بیشتر شد و چون فدراسیون وقت و سرمربی تیم ملی تحت چتر حمایتی 90 بودند، عملا میشود پذیرفت تا حدودی این بخش از گلایههای شجاع درست است اما اهانت او به خبرنگاران چیزی نبود که زمین بازی را به نفعش کند.
او میتوانست در فضایی آرام و بیآنکه بخواهد همه خبرنگاران را «آدم رسانهای» کیروش و «سودجو» عنوان کند، حرف دلش را بزند و بگوید چرا به اندازهای که لیاقتش را داشت، برابر کیروش از او دفاع نکردند؟
اما خلیلزاده با عصبانیت و بد مطرح کردن صورت مساله، کار را به بدترین شکل ممکن پیش برد تا جایی که باشگاه تراکتور از خبرنگاران عذرخواهی کرد و عنوان شد کمیته انضباطی به این موضوع رسیدگی خواهد کرد. او فریاد «دادرسی» سر داد اما خشک و تر را با هم سوزاند.
تاریخ معاصر را نمیشود به این زودیها تحریف کرد؛ بخشهایی از گلایههای یکی از بهترین مدافعان چند دهه اخیر فوتبال ایران، درست بود و باید با بررسی دقیقتر آن روزها، آسیبشناسی کرد چگونه یک رسانه با حمایتهای چشمبستهاش میتواند از یک «فرد خارجی» در این فوتبال یک «خودکامه» تمامعیار بسازد.
کارنامه کیروش نه تماما سپید سپید بود، نه صرفا سیاه و تار. عملکردش و ۳ حضور در جامجهانی مشخص است. با اعتماد روی جوانانی مثل طارمی و آزمون و عزتاللهی نسل جدیدی را معرفی کرد اما در آن سو افرادی همانند شجاع خلیلزاده و سیدجلال حسینی بودند که بیهیچ منطقی در لیست سیاه او قرار گرفتند.
همانگونه که برنامههای ورزشی تلویزیونی و حتی فضای رسانهای ورزشی کشور مقابل قلعهنویی کاملا پرسشگر و فعال است، شاید بهتر بود در دههای که گذشت، برنامه ۹۰ به عنوان مهمترین برنامه ورزشی «وقت» تلویزیون، عوض بسط چتر رسانهای برای کیروش، از او به اندازه «کافی» انتقاد میکرد.
تنها فایده واکاوی اتفاقات گذشته این است که چراغ تابندهای را پیش روی امروز فوتبال ما و رسانهها قرار میدهد.
نه «انتقادات مغرضانه» و نه «حمایتهای چشم و گوش بسته»؛ این چاقوی دولبهای است که منافع ملی ما را در فوتبال تهدید میکند.
موضع ما نسبت به خلیلزاده و اتهامی که به اکثریت جامعه خبرنگاران ورزشی زد کاملا روشن و شفاف است اما بعد از تقبیح این رفتار، بهتر است کمی هم گذشته را زیر و رو کنیم تا مبادا یک دهه بعد مجددا بازیکنان شایستهای پدید بیایند که بغضشان را در یک روز بیربط بترکانند و از ته دل فریاد بکشند که چرا در وقتش، حامی امثال من نبودید.
پرسشگری رسانه و دوری از منافع شخصی یا باندی موجب میشود همه این فوتبال و بازیکنانش زیر چتر حمایت قرار بگیرند نه صرفا افراد و اشخاص خاص.
شجاع خلیلزاده نمونهای از بازیکنانی است که دهه 90، قربانی جریان نودیسم در فوتبال ایران شدند؛ قربانیان حکمرانی پدیده عجیب و منحصربهفردی به نام مکتب «کیروشیسم»! یک خارجی که حامیان داخلی قدرتمندی را پیدا کرده بود و اثبات کرد اگر ما تعریف درستی از حکمرانیمان در حوزه ورزش و فوتبال نداشته باشیم، چگونه همان خوی استعمارگرانه نهفته در ژن این افراد بیدار میشود و بیداد میکند.
* قلعهنویی و پیام یکدست کیوسک روزنامهها در چهارشنبه
امیر قلعهنویی دوشنبه شب هفته گذشته با کمک و راهنمایی تیم ۳ نفره مشاوران جوانش (در پشت صحنه) به مدت ۲ ساعت در برنامه «فوتبال برتر» حضور یافت و با وجود چند بار عذرخواهی، بحث را به سمت و سویی برد که در انتها اکثریت جامعه ورزش ما قانع نشدند.
پیرو همین داستان، پرتیراژترین روزنامه تخصصی ورزش ایران یک نظرسنجی به مدت ۲۴ ساعت روی خروجی سایتش قرار داد که در آن حدود ۷۰ درصد مردم به گزینه «قانع نشدم» رای دادند.
از سوی دیگر تنها لازم است تیترهای روزنامههای ورزشی و غیرورزشی را در صبح روز چهارشنبه مشاهده کنید تا ببینید اگر چتر مخفی رسانهای بالای سر سرمربی تیم ملی نباشد، چگونه او را پس از باخت حتی در پای فینال نقد میکنند.
تیم ملی در سال ۲۰۱۵ در مرحله یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا مقابل تیم ملی فوتبال عراق در کشور، استرالیا حذف شد و بنا به جوی که آن سالها «برنامه 90» و شخص «مجریاش» پیرامون کیروش ساخته بودند، چگونه مردم همانند قهرمان در فرودگاه تهران از او استقبال کردند. شاید بعد گذشت 9 سال خیلیها بپرسند چگونه آن فضا رقم خورد؟ مگر میشود بعد حذف در آن مرحله، چند هزار نفر برای استقبال به فرودگاه بیایند؟ بله! آمدند و به عنوان یک شاهد زنده شهادت میدهم چگونه اکثریت مردم راضی بودند. اینک سوال به وجود آمده که چه ترفندی به کار بسته شد؟ چگونه مهندسی افکار عمومی در بالاترین شکل ممکن رخ داد؟
به عنوان نگارنده این سطور در آن روز سرد زمستانی در فرودگاه تهران حاضر بودم و با چشمانم میدیدم و با گوشهایم میشنیدم که چند هزار نفر شعار «کیروش آریایی» را سر میدادند و همگی اعتقاد داشتند اگر داور استرالیایی به غلط، مهرداد پولادی را اخراج نمیکرد، تیم ملی در ضربات پنالتی به عراق نمیباخت و در ادامه کیروش به راحتی تیمش را قهرمان میکرد.
مهندسی ذهن مردم فوتبالدوست آن روز دقیقا به این شکل انجام شد و اگر کسی در جامعه رسانه، نظری غیر این داشت، محال بود کسی متوجه کلام و صدایش شود.
بهمن سال ۹۳ جریانهای اصلی و تصمیمساز فضای رسانهای ورزش، هوشیارانه همه تقصیرها را متوجه داور استرالیایی کردند و به جامعه فوتبالی و احساسی ما این دروغ بزرگ را تحمیل کرد اگر داور آن کارت قرمز را نمیداد، کیروش تیممان را قهرمان میکرد. یک ادعای جعلی و بیپشتوانه که همه دوست داشتند به زور باورش کنند.
عملا کیروش با حمایت روشن و مشخص «برنامه 90»، نه تنها پاسخگوی حذف ایران نشد که در سلسله مذاکرات برای تمدید قرارداد آتی، دست بالا را گرفت و متاسفانه علی کفاشیان را مغلوب خودش کرد.
کیروش همه چکهایی را که طرفداران رسانهایاش برای او کشیده بودند یک به یک در باجه افکار عمومی و در زمان مقتضی و مورد نیازش نقد کرد و با قراردادی گرانتر تا پایان جامجهانی ۲۰۱۸ و جام ملتهای ۲۰۱۹ امارات، میخش را محکم با قرارداد جدید کوبید.
اما در ۴ سال آتی بعد از شکست سنگین در مسابقه پای فینال مقابل ژاپن، میدانست دیگر «90» نمیتواند مقصری برای این ناکامی پیدا کند، از این رو بر خلاف ۴ سال قبلش، این بار ترجیح داد با تیم به تهران بازنگردد. او رفت و ۳ سال بعد ناباورانه همانطور که شرحش رفت، برای ۳ بازی تیم ملی ایران مقابل انگلیس، ولز و آمریکا به تیم ملی بازگشت.
در بازگشت آخرش، دیگر ارکان مهندسی افکار عمومی در دست برنامه 90 و تهیهکنندهاش نبود اما «همطیف»های آن جریان به توده القا میکردند کیروش آمده تا ما را از شکست ۶ بر صفر مقابل انگلیس نجات دهد.
او آمده تا همانند ۲۰۱۴و ۲۰۱۸ مقابل آرژانتین، پرتغال و اسپانیا، لقمه گلوگیری باشیم، چتر رسانهای برای آخرین مرتبه بر سر کیروش گسترانده شد اما شکست ۶ بر ۲ مقابل انگلیس و باخت تلخ یک بر صفر مقابل آمریکا، حلاوت تنها پیروزی ما مقابل ولز را از بین برد تا اینچنین داستان پیرمرد پرتغالی و یک دهه جولان در فوتبال ما به پایان برسد.
مربی پرتغالی بدون «برنامه 90» هرگز قادر نبود حتی ۳۰ درصد حاکمیت جریان کیروشیسم را در فوتبال ایران گسترش و تعمیم دهد.
اصولا در تاریخ ایران، هیچ فرد خارجیای موفق به سلطه بر ما نشد مگر با اهرمی از داخلیها.
تکلیف ما که با خارجیها مشخص است، در قراردادی میخواهیم از تواناییهای یک مربی خارجی مثلا در یک تیم فوتبال بهره ببریم و سطح خودمان را ارتقا بدهیم اما اگر یک جریان «کژ اندیش» یا «واداده» داخلی با هر قصد و نیتی، قصد حمایت چشم بسته از آن جریان خارجی را داشته باشد، آن وقت با پدیدههای عجیبی همانند کیروش در فوتبال ایران مواجه میشویم. یک پرتغالی که وزیر ورزش این مملکت را به هیچ میانگاشت، رئیس فدراسیون فوتبال را بازی میداد یا صریحا با او میجنگید، چرا که عدهای داخلی، همه رموز پیروزی در چنین جنگهایی را به او یاد داده بودند.
همیشه خیانت شبیه کار ابراهیمخان کلانتر نیست که کلید قلعه را از پشت برای ارتش آغا محمدخان بفرستد تا در چشم برهمزدنی کوه انباشته شده از چشمان از حدقه بیرون آمده ۲۰ هزار کرمانی، تپهای شود از چشمهایی که یک جفت «چشم خائن» آن را روی هم انداخت و کوه ساخت.
پس چشممان کور، اگر ندانیم ابراهیمخان کلانتر زمانهمان کیست و قرار است کی و کجا با خیانتش چشمها را کور کند تا واقعیت قلب شود.
ارسال به دوستان
با اجرای طرح فجرانه کالابرگ، مجموع یارانه دهکهای یک تا سه، 620 هزار تومان و دهکهای چهار تا هفت، 520 هزار تومان میشود
هم یارانه، هم کالابرگ
گروه اقتصادی: دهکهای یک تا 7 درآمدی مشمول دریافت یارانه، با خرید از ۲۱۰ هزار فروشگاه متصل به شبکه «شما»، میتوانند علاوه بر مبلغ یارانه خود، ۲۲۰ هزار تومان اعتبار دریافت کنند.
به گزارش «وطن امروز»، در طرح فجرانه کالابرگ الکترونیک افرادی که در دهک یک تا 7 درآمدی قرار دارند، با خرید از سبد کالایی که دارای ۱۱ قلم استاندارد است، میتوانند ۲۲۰ هزار تومان یارانه مضاعف در قالب اعتبار در حساب خود دریافت کنند.
برای این کار کافی است در گام نخست، شهروندان برنامه «شما» را نصب کنند. به این ترتیب فرد براحتی میتواند از روی نقشهای که در دسترسش قرار میگیرد، نزدیکترین سوپرمارکت و فروشگاه نزدیک به خود را از میان بیش از ۲۱۰ هزار فروشگاه بزرگ و کوچک پیدا کرده و پس از مراجعه به آن، خرید خود را انجام دهد.
همچنین در روشی دیگر، نیاز به مراجعه حضوری نیست و شهروندان میتوانند با استفاده از بستر اپلیکیشنهای اسنپمارکت و دیجیکالا به بخش سوپرمارکت مراجعه کرده و خرید خود را انجام دهند.
در هر مورد فرد میتواند ۱۱ قلمی را که در سبد وجود دارد، خریداری کرده و یارانه تشویقی آن را به عنوان اعتبار در حساب خود دریافت کند. البته دست فرد در این خرید بسته نیست. مثلا اگر گوشت منجمد گوساله در سبد یارانه وجود دارد اما فرد قصد دارد گوشت ماهیچه بخرد، مابهالتفاوت قیمت گوشت منجمد با گوشت گرم ماهیچه باید توسط فرد پرداخت شود.
در مثال دیگر فرد قصد خرید روغن را دارد. در سبد تعریف شده برای طرح کالابرگ یک بطری روغنمایع ۸۱۰ گرمی وجود دارد. اگر فرد قصد داشته باشد روغن کنجد خریداری کند، باید مابهالتفاوت روغن معمولی با روغن کنجد را خودش پرداخت کند.
محاسبه این مابهالتفاوت کاملا سیستمی است و به صورت دستی انجام نمیشود. زمانی که فروشنده بارکد اقلام را در سیستم وارد میکند، مشخص میشود چه مبلغی از کالابرگ استفاده میشود و چه مبلغی از یارانه نقدی. در این مرحله خرید فرد کامل و اعتبار تعلق گرفته به او در حسابش شارژ میشود.
سبد ۱۱ قلمی برای تأمین حداقل کالری، پروتئین، ریزمغذی و ویتامینهای لازم برای هر فرد شامل گوشت مرغ، گوشت قرمز، برنج، روغن، ماکارونی، شیر، پنیر، ماست، قند و شکر، تخممرغ و حبوبات با قیمتهای مبنای سال ۱۴۰۱ انتخاب شده و مابهالتفاوت آن قیمتها با قیمت روز (۱۴۰۲) از محل یارانه جدید دولت تأمین خواهد شد.
به عبارتی قیمت روز سبد مشتمل بر ١١ قلم که حجم، وزن و کالای مشخصی دارد، ۷۴۳ هزار و ۷۵۰ تومان بوده که خانوارهای دهکهای اول تا هفتم درآمدی در صورت خرید بسته باید قیمت سال ۱۴۰۱ آن را به مبلغ ۵۲۳ هزار و ۳۰۰ تومان پرداخت کنند و مابهالتفاوت آن تا قیمت روز (به مبلغ ۲۲۰ هزار و ۴۵۰ تومان) از محل اعتبار جدید دولت تأمین خواهد شد.
از همین رو میتوان گفت با اجرای طرح فجرانه، فردی با دهک درآمدی یک تا ۳ به جای دریافت ۴۰۰ هزار تومان یارانه، ۶۲۰ هزار تومان و فردی با دهک درآمدی 4 تا 7 به جای دریافت ۳۰۰ هزار تومان، ۵۲۰ هزار تومان یارانه دریافت خواهد کرد.
* خرید سبد ۵۲۳ هزار تومانی، شرط برخورداری از فجرانه ۲۲۰ هزار تومانی
مشاور معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تشریح مسیر تحول کالابرگ الکترونیک گفت: کسی که سبد کالایی ۵۲۳ هزار تومانی را بخرد مابهالتفاوت قیمت آن در سال ۱۴۰۲ که حدود ۲۲۰ هزار تومان است از سوی دولت در قالب اعتبار شارژ شده به حساب فرد تخصیص مییابد.
سیدرضا یحیوی درباره اجرایی شدن طرح کالابرگ الکترونیک اظهار داشت: سال 1401 با حذف ارز ترجیحی، قیمت اقلام اساسی افزایش یافت که به واسطه آن دولت تصمیم گرفت یارانه 300 و 400 هزار تومانی را به سفره مردم هدایت کند. آن زمان بستری مانند شبکه ملی اعتبار (شما) آماده نبود و رفتار اقتصادی و اجتماعی مردم نسبت به یارانه نقدی خود شکل گرفته بود و از یارانه دریافتی خود برای سایر استفاده میکردند.
وی افزود: مدتی گذشت و مسؤولان پرداخت یارانه برای اینکه یارانه به سفره مردم بیاید، چند طرح به صورت پایلوت اجرا کردند و به مدل خوبی رسیدند تا اینکه از اسفند 1401 این طرح به صورت ملی در تمام کشور اجرا شد. مشاور معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه این طرح ابتدا ضعفهایی داشت، تصریح کرد: آن زمان تعداد 25 هزار فروشگاه متصل به این طرح در تمام کشور داشتیم اما رفتهرفته این طرح به بلوغ رسید.
یحیوی بیان کرد: برای پیشبرد بهتر این هدف، یک تیم تشکیل و با آمدن نیروهای فنی نخبه جلسات متفاوت برای توسعه شبکه آغاز شد. خرداد 1402 دولت مشوقی را تعریف کرد تا مردم برای استفاده از کالابرگ الکترونیکی جذب شوند.
وی تأکید کرد: مشوق دولت در مرحله نخست مبلغ 80 هزار تومان اعتبار تشویقی برای یارانهبگیران تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد در نظر گرفته شد. در فاز بعدی دهک یک تا 3 درآمدی به این طرح اضافه شدند. قدم بعدی که برای این کار برداشته شد، افزایش مبلغ اعتبار تشویقی به 120هزار تومان بود که به واسطه آن استقبال بیشتر شد. پس از آن دهکهای 4 و 5 نیز به این طرح اضافه شدند.
مشاور معاون وزیر رفاه درباره گام بعدی که در این طرح برداشته شد، گفت: اضافه شدن دهکهای 6 و 7 به طرح کالابرگ الکترونیک استقبال را از قبل بیشتر کرد. بعد از آن دولت تصمیم گرفت این کار قویتر پیش برود و سفره مردم تقویت شود. برای تحقق این هدف کارشناسان وزارت بهداشت، وزارت صمت و دیگر نهادها جلسات متعددی را در بالاترین سطح و در دفتر معاون اول رئیسجمهور برگزار کردند و تصمیم گرفتند.
یحیوی تأکید کرد: شخص رئیسجمهور نظر مثبتی نسبت به این موضوع داشت و آن را دنبال کرد که بهترین مدل برای اجرایی شدن این طرح استخراج شود. در نهایت قرار شد به مناسبت دهه فجر نام مدل جدید را که مربوط به تخصیص 220 هزار تومان اعتبار تشویقی بود طرح فجرانه بگذارند و آن را اعلام کنند.
وی ادامه داد: این طرح با مدل قبلی چند تفاوت دارد. نخست اینکه اعتبار یارانه آن از 120 هزار تومان به 220 هزار تومان رسید. در گذشته پیششرطی وجود داشت تحت این عنوان که فرد باید 200 هزار تومان از مبلغ یارانه خود را خرید کند تا یارانه تشویقی شامل حال او شود. در طرح فجرانه این پیششرط به طور کامل حذف شد.
یحیوی خاطرنشان کرد: بهواسطه این طرح، قدرت خرید مردم و آزادی عمل آنها افزایش یافت. مرحله سوم یک تفاوت دیگر نیز داشت. در مرحله قبل این امکان وجود داشت که اعتبار 120 هزار تومان بین 11 قلم سبد غذایی چرخش داشته باشد. به این شکل که فرد کل اعتبار خود را برای خرید روغن، برنج، گوشت یا لبنیات هزینه کند. در مرحله جدید برای اینکه مردم عزیز ما تمام ویتامینها، کالری و پروتئین موردنیاز خود را تامین کنند، اعتبار مشخصی را به هر کالا اختصاص دادیم. مثلا اگر کسی گوشت بخرد، صرفا اعتبار همان قلم را دریافت میکند، اگر خرید فرد دیگر روغن باشد اعتبار همان را دریافت میکند.
مشاور معاون وزیر تعاون تصریح کرد: سبدی که برای این طرح در نظر گرفته شده است، وزن و قیمت مشخص دارد. قیمت مبنایی آن 523 هزار تومان در سال 1401 است. افزایش قیمت از سال 1401 تا 1402 یک افزایش دیگر نیز داشت که دولت اعلام کرد کسی که قصد خرید این سبد را دارد باید 523 هزار تومان از مبلغ یارانه پرداخت کند و مابهالتفاوت قیمت آن کالاها در سال 1402 که حدود 220 هزار تومان است از سوی دولت در قالب اعتبار شارژ شده به حساب تخصیص مییابد و مشمولان یارانهبگیر در دهکهای یک تا 7 درآمدی میتوانند از آن استفاده کند.
یحیوی خاطرنشان کرد: از سال 1400 تا سال 1402 که ارز ترجیحی حذف شد و قیمتها افزایش یافت، دولت با این طرح فاصلهای را که ایجاد شد یکبار با یارانه 300 و 400 هزار تومانی و بار دیگر با 2 طرح تشویقی 120 و 220 هزارتومانی پوشش داده است.
وی گفت: به دلیل محدودیتی که در منابع وجود داشت، «طرح فجرانه» برای مدت 3 ماه اجرایی شد و تا 17 اردیبهشت ادامهدار خواهد بود. اگر منابع تأمین شود این طرح نیز ادامه پیدا مییابد اما اکنون این طرح برای 3 ماه از بهمن 1402 تا اردیبهشت 1403 اجرایی خواهد شد و صرفاً مختص دهه فجر نبوده است.
***
عرضه میوه شب عید و خرما با قیمتهای مناسب بهزودی آغاز میشود
قائممقام وزیر جهاد کشاورزی گفت: خرمای ماه مبارک رمضان و میوه شب عید تامین است و هیچ کمبودی در این زمینهها نداریم و بهزودی با قیمتهای مناسب در میادین میوه و تربار و فروشگاههای زنجیرهای عرضه خواهند شد. علیرضا پیمانپاک، درباره وضعیت میوه شب عید و خرمای ماه رمضان اظهار داشت: با برنامهریزیهای انجام شده توسط سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران، معاونت باغبانی وزارت جهاد کشاورزی و میادین میوه و تربار، ذخیرهسازی کافی برای میوه شب عید (سیب درختی و پرتقال) صورت گرفته است و هیچ مشکلی در این باره نداریم. قائم مقام وزیر جهاد کشاورزی افزود: امسال در عین حال که فرآیند اقدامات تنظیم بازاری صورت میگیرد، ممنوعیتی برای حوزه میوه و صیفیجات اعمال نشده است. وی درباره تعیین عوارض ۵۰ درصدی برای صادرات خرما و نگرانی تولیدکنندگان و صادرکنندگان گفت: خرمای مورد نیاز ماه مبارک رمضان تامین است و نگرانیای در این باره نداریم، اما بهتازگی برای تنظیم بازار خرمای ماه مبارک رمضان یکسری عوارض وضع شده است. پیمانپاک تصریح کرد: با این وجود جلسات متعددی با تولیدکنندگان و صادرکنندگان خرمای کشور برگزار شده که طی توافقی مقرر شد در صورتی که خرمای تنظیم بازاری مورد نیاز ماه مبارک رمضان داخل کشور از طریق تشکلها تامین و توزیع شود اجازه صادرات با عوارض کمتر را صادر میکنیم تا تولیدکنندگان و صادرکنندگان خرما نیز متضرر نشوند. قائم مقام وزیر جهاد کشاورزی بیان کرد: این اقدام وزارتخانه نهتنها حمایت از تولیدکنندگان و صادرکنندگان داخلی است، بلکه حفظ استمرار صادرات و اعتبار در بازارهای صادراتی را منجر میشود. وی دربار نحوه قیمتگذاری خرما و میوه شب عید ادامه داد: اکنون قیمتها نهایی شده و بهزودی توسط سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران اعلام میشود اما تلاش داریم کالاها با قیمتهای مناسب به دست مصرفکنندگان برسد. پیمان پاک گفت: طبق برنامهریزی صورت گرفته، کالاهای تنظیم بازاری در میادین میوه و تربار، غرفه (نمایشگاههای بهاره) و فروشگاههای زنجیرهای عرضه خواهد شد و با کمک وزارت صمت در این شرایط استمرار عملیات بازرسی و نظارت را خواهیم داشت.
ارسال به دوستان
سقوط برلیناله به «جشنواره سیاسی کمارزش»
ابتذال سیاست در سینما
محمدرضا پارسا: جشنواره بینالمللی فیلم برلین، یکی از قدیمیترین جشنوارههای سینمایی جهان و اروپاست که هر سال در ماه فوریه در شهر برلین آلمان برگزار میشود. در عین حال، این جشنواره در مقایسه با 2 فستیوال سینمایی کن و ونیز، بسیار سیاسی است. سال 2018 وقتی ریاست 18 ساله کاسلیک خاتمه یافت، خیلی از تهیهکنندگان و سینماگران آلمانی که 18 سال قبل از آن مدح و ثنای او را میگفتند، برخلاف رویه 18 سال گذشته، هیچ حمایتی از کاسلیک نکردند.
* دشمنی با نقاب صلح
کاسلیک مردی 66 ساله با چند چهره متفاوت بود که در آن زمان از نقاب خندان و گشادهرویش در مصاحبههای خبری استفاده میکرد و این ویژگی در کنار بذلهگویی و صراحت لهجه موجب شده بود اهالی سینما و حتی جمع زیادی از علاقهمندان سینما فریب چهره کاسلیک را بخورند و گمان کنند جشنواره برلین در ادامه مسیر قبل به یکی از معتبرترین جشنوارههای جهان تبدیل خواهد شد و گوی سبقت را از سایر جشنوارهها مثل کن و حتی اسکار خواهد ربود.
کاسلیک معمولا روی فرش قرمز برلیناله کلاهی بر سر و شال جشنواره را بر گردن داشت. او در گفتوگو با رسانههای خارجیزبان، انگلیسی را به طرز خاصی صحبت میکرد که حاکی از عدم تسلط کامل وی به این زبان بود؛ عدم تسلطی که تلاش میکرد آن را به یکی از عوامل جذابیت خود بدل و با شوخی و مزاح خود را به اهالی رسانه نزدیک کند.
اما رفتهرفته رویه کاسلیک و ریلگذاری جدید او برای برلیناله مشخص شد. او در مقابل بعضی کشورها از جمله ایران رویهای کاملا منتقدانه داشت و تلاش میکرد دوز سیاست را در این جشنواره بسیار بیشتر از سایر جشنوارهها بالا ببرد.
* روزی روزگاری برلیناله
برای مثال پیش از او فیلمهایی از سینمای ایران در برلینانه مورد توجه قرار میگرفت که ارزشهای سینمایی و زیباییشناختی خاصی در آنها وجود داشت. سال 53 وقتی سهراب شهیدثالث فیلم «طبیعت بیجان» را به برلین برد، نگاه داوران به شیوه ساخت و نوع روایت جذاب و قاببندیهای او جلب شد تا سیاهنمایی و رویکردهای سیاسی که اساسا در طبیعت بیجان چیزی از آن به چشم نمیخورد.
«گاو»، «پستچی»، «دایره مینا» و «بانو» 4 فیلم مهرجویی هم اگرچه رد نگاههای سیاسی در آنها وجود داشت اما این رویکرد چنان در پوشش فلسفه و نوع روایت پیچیده شده بود که میشد دوز سیاسی آنها را طبیعی دانست؛ دوزی که لابد در اغلب فیلمها تا حدودی باید وجود داشته باشد و نبودنش را میشود حتی نقطهضعف فیلم دانست.
«نرگس» ساخته رخشان بنیاعتماد و «بادکنک سفید» ساخته جعفر پناهی ۲ فیلم آخری بودند که با نگاه غیرسیاسی از سینمای ایران برگزیده شدند.
اما بعد از آمدن کاسلیک، یکباره خطمشی و ارزشها عوض شد. او از یک سو تلاش کرد با اتخاذ سیاستهایی خاص نظر سینمای آلمان را جلب و از سوی دیگر با کسب رضایت آنها تغییرات مورد نظرش را در سیاسی کردن جشنواره اعمال کند.
شمار فیلمهای آلمانی یا فیلمهایی که با همکاری آلمان ساخته شدهاند در بخش اصلی رقابتها فزونی گرفت و بخش ویژهای نیز با عنوان «پرسپکتیو سینمای آلمان» ایجاد شد.
* انتخاب فیلمهای سیاهنما
اما از دیگر سو یکباره انتخاب فیلمها از فیلمهای اجتماعی و سینمای هنری یا تجربی به سمت فیلمهایی مانند آفساید، ۳ زن، فوتبال سربسته (آیت نجفی)، بودا از شرم فرو ریخت (حنا مخملباف) و... تغییر یافت و این رویه تا جایی پیش رفت که سال 2011 بعد از محکومیت قضایی جعفر پناهی، برای او صندلی گذاشتند و بزرگداشت برپا کردند و.... سال 2013 شیرین نشاط، نقاش و فیلمساز ضدنظام به عضویت هیات داوران جشنواره برلین درآمد و بعد هم فیلم «پرده» از جعفر پناهی راهی برلین شد. بعد هم انتخاب فیلم «عصبانی نیستم» و فیلمهایی از این دست ادامه مسیری بود که کاسلیک اتخاذ کرده بود.
* زمان رفتن
سال 2018 بعد از یکی دو سال اعتراض جدی نسبت به سیاسی شدن شدید خطمشی جشنواره برلین، بالاخره زمان رفتن کاسلیک رسید. دلیلش هم این بود که آش دستپخت او به حدی شور شده بود که دیگر جایی برای دفاع باقی نگذاشته بود. او جشنوارهای را که ارزشگذاری آن بر مبنای اصول و قواعد علمی فیلمها و نگاههای غیرمغرضانه و اجتماعی - سیاسی بود، تبدیل به جشنوارهای کاملا سیاسی، مغرضانه و با گرایشات خاص کرده بود.
وقتی خبر برکناری دیتر کاسلیک، رئیس جشنواره مطرح شد، بسیاری از کارگردانان آلمانی در نامهای سرگشاده، خواستار نوآوری محتوایی در برلیناله شدند. آنها که زمان آمدن کاسلیک برایش سوت و کف میزدند و از اخلاق خوب و بذلهگویی او میگفتند، حالا حاضر نبودند کمترین حمایتی از او داشته باشند و کاسلیک را بیسروصدا راهی خانهاش کردند.
به این ترتیب جشن هفتادمین دوره برگزاری جشنواره جهانی فیلم برلین (برلیناله) سال 2018 با رویداد مهمی همراه بود: تغییر کادر مدیریت و پایان دادن به ۱۸ سال ریاست مطلقه دیتر کاسلیک. از آن سال کارلو چاتریان و ماریته ریسنبیک، مدیریت هنری و اجرایی برلیناله را به عهده گرفتند. چاتریان تجربه ۷ سال ریاست جشنواره لوکارنو و ریسنبیک سابقه همکاری طولانی در بخش بازاریابی «جرمن فیلم» را در کارنامه دارند.
اگرچه مدیر جشنواره بالاخره تغییر کرد و دیتر کاسلیک پس از 18 سال، جای خود را به کارلو چاتریان و ماریته ریسنبیک داد اما این تغییرات هم نتوانست در محتوای برلیناله تغییری محسوس ایجاد کند. چاتریان در کنفرانس مطبوعاتی ابتدای جشنواره برلین در همان سال نخست اعلام کرد در این دوره هم، در بر همان پاشنه گذشته میچرخد. او گفت ساختار و مدیریت جشنواره تغییر کرده اما انقلابی در این جشنواره ایجاد نشده است. روزنامهنگاران آلمانی بعدها حرفهای او را تفسیر کردند و گفتند منظور چاتریان این است که جشنواره همچنان فیلمهایی را دوست دارد و انتخاب خواهد کرد که نگاهی مغرضانه و کاملا سیاسی داشته باشند. دویچهوله حتی پس از پایان جشنواره نیز در گزارشی که از فیلمهای حاضر در جشنواره منتشر کرد، به صورت مفصل به رویکرد سیاسی جشنواره پرداخت. در گزارش این رسانه آلمانی آمده است: «اگرچه فیلمهای آن سال، نسبت به سالهای گذشته بیشتر جنبه هنری داشتند و به جای شعارهای مستقیم سیاسی، با نشان دادن تصاویر و نشانهها، پیام سیاسی خود را منتقل کردند اما هفتادوچهارمین دوره جشنواره فیلم برلین نیز همچنان با محتوایی سیاسی در حال برگزاری است و با این رویکرد بود که این بار حتی در بخش دگرباشان جنسی جایزه تدی به فیلم ایرانی «هجوم» ساخته شهرام مکری داده شد».
در ادامه مسیر سینمایی جشنواره، چاتریان به فیلمهایی مانند «شیطان وجود ندارد» به کارگردانی محمد رسولاف روی خوش نشان داد و مسیر غیر سینمایی او با راه ندادن تیمهای ایرانی به بهانه حمایت آنها از اوکراین شفاف شد. جشنواره فیلم برلین در هفتادوسومین دوره خود که از ۱۶ تا ۲۶ فوریه 2023 (۲۷ بهمن تا ۷ اسفند ۱۴۰۱) در حال برگزاری است، کمپانیها، رسانهها و خبرنگاران ایرانی را به برلین راه نداد.
* تغییر بیثمر
امسال هم چاتریان و گروهش کارشان با اعتراضهای زیاد جامعه سینمایی آلمان در حال اتمام است و تاتل جانشین چاتریان و ریسنبیک میشود که از سال ۲۰۲۰ مدیریت هنری و اجرایی برلیناله را به عهده داشتند. وی توسط کمیتهای 6 نفره شامل ادوار برگر، کارگردان اسکاری فیلم «در جبهه غرب خبری نیست»، رومن پائول تهیهکننده فیلم «اینک بهشت»، «ان لپین» مدیر اجرایی آکادمی فیلم آلمان ، «سارا فضیلت» تهیهکننده و بازیگر «کلودیا روث» کمیسر فرهنگی آلمان و «فلورین گراف» رئیس سنای برلین انتخاب شد.
تاتل به مدت 5 سال معاون جشنواره BFI لندن بود و پس از آن در دوره پنجساله دیگری مدیر این رویداد شد و در نهایت سال ۲۰۲۲ از این سمت کنارهگیری کرد. در دوران مدیریت تاتل، مخاطبان این جشنواره 2 برابر شدند. او به گسترش این جشنواره به خارج از لندن و سرتاسر بریتانیا کمک شایان ذکری کرد. سال ۲۰۲١ حدود 30 درصد برنامههای این جشنواره خارج از لندن برگزار شد.
«همیشه عاشق این موضوع بودم که [جشنواره] برلین مسحورکننده، سیاسی و برانگیزاننده است؛ مکانی بسیار مهم برای صنعت فیلم جهان»؛ این جمله را چندی پیش تاتل در کنفرانسی مطبوعاتی در شهر برلین گفته بود.
حضور سینماگران ایرانی در برلیناله ۲۰۲۴ نشان میدهد همچنان همان روحیه کاملا سیاسی در مشی برلیناله پررنگ است. بنفشه هورمزدی، بازیگر ایرانی- آلمانی در هیات داوران بخش «نسل» جشنواره برلین حضور دارد. بهتاش صناعیها و مریم مقدم با فیلم «کیک محبوب من»، چهارمین فیلم بلندشان در مقام نویسنده و کارگردان، در بخش مسابقه اصلی برای کسب جایزه اول این رویداد سینمایی رقابت میکند (این فیلم محصول مشترک است با کشورهای فرانسه، سوئد و آلمان).
علییار راستی در بخش «برخوردها» با فیلم «خمیازه بزرگ تاریخ» حضور دارد و فرحناز شریفی با فیلم «سیاره دزدیدهشده من» (محصول مشترک با آلمان) به بخش «پانوراما» راه یافته است. در بخش نسلها هم 2 فیلمساز جوان ایرانی حضور دارند: هادی باباییفر با فیلم «گوسفند» و سروناز علمبیگی با فیلم «مائدهگل» (که محصول مشترک است با کشورهای فرانسه و آلمان). سارا رجایی هم تنها فیلمساز ایرانی بخش فیلمهای کوتاه است که البته با فیلم «شهر شاعران» City of Poets محصول هلند در این بخش رقابت میکند.
* سقوط بزرگ
فیلم «کیک محبوب من» توسط بهتاش صناعیها و مریم مقدم کارگردانی شده و در آن لیلی فرهادپور و اسماعیل محرابی نقشهای اصلی را بازی میکنند. آنطور که شنیده میشود، خلاصه داستان فیلم درباره یک زن سالخورده و تنهای ۷۰ ساله (مهین با بازی لیلی فرهادپور) است که پس از مرگ همسرش سالهای سال تنهاست و با هیچ مردی ارتباط ندارد. او تصمیم میگیرد دوباره زندگی تازهای را تجربه کند. پس پا پیش میگذارد و دنبال راننده تاکسی سالخوردهای (فرامرز با بازی اسماعیل محرابی) که در رستوران دیده میرود.
شاید دانستن این چند نکته خط مشی و روش رئیس جدید جشنواره را نشان دهد؛ روشی که هرچه بیشتر این جشنواره را از پرچمداری جشنوارههای معتبر دنیا به سوی یک جشنواره کاملا سیاسی و کمارزش (از نظر سینمایی) خواهد برد.
کارگردانان فیلم «ممنوعالخروج» هستند، بازیگران زن «کیک محبوب من» بدون حجاب در فیلم حاضر شدهاند و عکس 2 نفره کارگردانان فیلم مورد تشویق روسای جشنواره قرار گرفته است. با این مشی احتمالا فیلم بهتاش صناعیها به جمع فیلمهایی خواهد پیوست که در جشنواره برلین به دلایلی مانند سیاهنمایی، همسویی با سیاستهای غرب، ضدیت با دین، حمایت از دگرباشان جنسی و... مورد تقدیر قرار گرفتهاند.
ارسال به دوستان
لیست انتخاباتی مورد حمایت اصلاحطلبان در تهران با عنوان «صدای ملت»
اصلاحطلبان به اضافه مطهری
* مطهری: 4 حزب اصلاحطلب و صدای ملت برای شهرستانها فهرست میدهند
گروه سیاسی: با آغاز رسمی بازه فعالیتهای تبلیغاتی برای انتخابات 11اسفند از لیست مورد حمایت اصلاحطلبها به سرلیستی علی مطهری رونمایی شد؛ لیستی که هرچند مطهری آن را فراجناحی و اعتدالی میخواند (2 کلیدواژه آشنای حسن روحانی) اما هم مورد حمایت 4 حزب اصلاحطلب است و هم در رسانههای این جریان مورد توجه و حمایت قرار گرفته است.
به گزارش «وطن امروز»، روز پنجشنبه نشست خبری فهرست صدای ملت با حضور علی مطهری و اعضای این فهرست و برخی اصلاحطلبان و چهرههای حزبی برگزار و به طور رسمی از فهرست صدای ملت رونمایی شد. علاوه بر علی مطهری که سرلیستی این فهرست را بر عهده دارد چهرههایی همچون محمد بطحایی، محمد خوشچهره، منصور حقیقتپور، اسماعیل دوستی، زهرا ساعی و مجتبی شریعتینیاسر نیز در این فهرست حضور دارند. با این حال به گفته علی مطهری همکاری وی با احزاب اصلاحطلب محدود به تهران نمیشود و او همراه با 4 حزب اصلاحطلب به دنبال انتشار فهرستی در شهرستانها نیز هست. مطهری در مراسم رونمایی از لیست انتخاباتی «صدای ملت» اظهار کرد: برای اینکه علت پیدایش فهرست صدای ملت برای شما روشن شود باید بگویم که در انتخابات جاری احساس شد گروههایی هستند که مایل به مشارکت و لیست دادن در انتخابات نیستند و ما احساس کردیم تقویت این نگرش به نفع کشور نیست، چراکه ما در هر شرایطی نیاز داریم زمینه اصلاح امور را فراهم کنیم و اصلاح امور نیز جز از طریق انتخابات و آشتی مردم با صندوق رای امکانپذیر نیست. وی افزود: اگر نقطه مقابل صندوق رای را نگاه کنیم در نهایت منجر به براندازی خواهد شد. اگر بگوییم در انتخابات شرکت نمیکنیم تا مشارکت پایین بیاید و نظام تضعیف شود این روند به مرور موجب براندازی نظام حاکم میشود. مطهری تاکید کرد: به رغم همه انتقادها و گلههایی که نسبت به 2 انتخابات گذشته که نمیتوانیم ادعا کنیم انتخابات آزاد بود، داریم و به رغم انتقاد به برخی رویهها از قبیل محدود کردن آزادی بیان ولی همچنان معتقدیم برای اصلاح امور باید وارد نهادهای حکومت شد تا از این طریق زمینه اصلاحات را فراهم کرد. مطهری ادامه داد: در این دوره گروههای نقطه مقابل اصولگرایان گفتند هیچ فهرستی نخواهند داد چون افراد مدنظر آنها به اندازه کافی حضور ندارند و ما برای اینکه این فضا را بشکنیم وارد عرصه شدیم که در نهایت شاید به نفع همین گروهها هم باشد. وی گفت: البته یک بیانیه ۱۱۰ نفری منتشر شد که بیانیه خوبی بود و اصرار داشت ما باید از هر فرصتی استفاده کنیم و از هر روزنهای برای پیادهسازی هدفهای اصلاحی استفاده کنیم. بنابراین ما تصمیم گرفتیم فهرستی را ارائه کنیم که به دنبال این قضیه برخی گروهها و شخصیتهای سیاسی اعلام حمایت کردند؛ چه گروههای اصلاحطلب و چه مستقل و چه اصولگرا حمایت کردند. سرلیست فهرست انتخاباتی صدای ملت تاکید کرد: ملاک فهرست ما اعتدال و عقلگرایی و دوری از شعارزدگی و ایجاد تغییر در حد امکان است، البته ما نمیتوانیم ادعا کنیم با یک انتخابات مجلس همه تغییرات را محقق میکنیم ولی به هر حال امکان فراهم کردن زمینه اصلاحات را میتوانیم به وجود بیاوریم. مطهری خاطرنشان کرد: فهرست ما نه اصولگرا و نه اصلاحطلب است و در واقع صدای مردم است و برای هیچ کدام از این گروهها اصالتی قائل نیست. ما اعتقاد داریم دیوار کشیده شده بین اصلاحطلبان و اصولگرایان ناشی از روابط افراد و شخصیتها است و در واقع اختلاف اساسی میان این 2 جریان وجود ندارد و اینطور نیست که اینها نتوانند با وجود اختلاف فعلی با هم کار کنند. ما باید این دستهبندیها را کنار بگذاریم. وی در پاسخ به سوالی درباره فهرست صدای ملت برای استانها و شهرستانها گفت: صدای ملت و ائتلاف چهارگانه احزاب اصلاحطلب فهرست مشترکی برای شهرستانهای کشور ارائه خواهند داد.
با این حال حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران با بیان اینکه از انتشار لیست از سوی علی مطهری تمجید میکند اما وجود ائتلاف میان حزب کارگزاران سازندگی با فهرست «صدای ملت» را تکذیب کرد. این رفتار دوگانه در حالی است که پیش از این چهرههای شناختهشده اصلاحطلب همچون سعید حجاریان نیز از استراتژی اصلاحات برای بازی کردن نقش قهر انتخاباتی در تهران و فعالیت در شهرستانها رونمایی کرده بودند. در همین زمینه مرعشی گفت: درباره شهرستانها ما در هر حوزه انتخابیهای که کاندیداهایی مورد تاییدمان باشد با رعایت آییننامه جبهه اصلاحات ایران اعلام حمایت میکنیم و احتمالا این فهرست روز یکشنبه منتشر خواهد شد. مرعشی در پایان گفت: ممکن است خیلی از کاندیداهای حزب کارگزاران، مورد حمایت برخی احزاب مثل اعتماد ملی و ندای ایرانیان باشند و اشتراکات کمتری هم درباره برخی کاندیداها با حزب اعتدال و توسعه در کل کشور خواهیم داشت.
* رأی نداشتیم، ژست اپوزیسیون گرفتیم!
در کشاکش گمانهزنیها درباره سرانجام لیستهای انتخاباتی اما انتقادات درونحزبی به مشی جبهه اصلاحات هنوز داغ است. منتقدان اعتقاد دارند این جبهه نه تنها با تکرار مشی ضدمشارکتی باعث نابودی پایگاه اجتماعی اصلاحات شده است، بلکه سرخوردگی شدیدی را نیز در میان چهرههای اصلاحطلب به وجود آورده است. محمدجواد روح سردبیر روزنامه هممیهن و از امضاکنندگان بیانیه ۱۱۰ فعال سیاسی اصلاحطلب که تحت عنوان «روزنهگشایی» و جهت مشارکت مردم در انتخابات ۱۱ اسفندماه منتشر شده بود در میزگردی گفت: داخل جبهه اصلاحات ساختاری تهیه کردند که نشود به اقلیت امید داشت. جبههای در اصلاحات شکل گرفته که در هر انتخابات از ۶ ماه قبل میگویند نامزد نشوید، در انتخابات هم شرکت نکنید. وی افزود: انجمن مدرسین یک بیانیه تند علیه انتخابات صادر کرد و گفت در انتخابات شرکت نکنید. از آقای صادقی پرسیدم چند نفر از شما نامزد شدید گفت یک نفر که آن هم رد صلاحیت شد. بله! این بیانیه برای یک نفر صادر شده زیرا صددرصد نیروهایی که این افراد معرفی کردند، رد صلاحیت شدند. روح با بیان اینکه اصلاحطلبان و اعتدالیون نامزد نشدند و ردصلاحیت اصلی توسط خود اصلاحطلبان انجام شده است، اظهار کرد: این افراد اصلاحطلبانی را هم که میخواستند نامزد شوند دلسرد کردند. الان آقای مرعشی میگوید در کرمان ما ۱۰ کاندیدای شناختهشده داریم، آقای مطهری هم میگوید اگر مشارکت وجود داشته باشد حداقل ۲۰ نفر ما تایید میشوند. در قزوین و رشت هم نامزدهای زیادی وجود دارند. سردبیر روزنامه هممیهن تاکید کرد: اما دوستان چشم خودشان را روی همه اینها میبندند و میگویند شرکت نمیکنند. دوستان دیدند که مشارکت کم است و رأیی وجود ندارد و فقط ترس از شکست مانع ارائه لیست از طرف جبهه اصلاحات شده است. روح در پایان با انتقاد از جبهه اصلاحات گفت: وقتی رأی نیست میروید خانههایتان ژست اپوزیسیون میگیرید. مهم این است که وظیفه سیاسی من چیست.
ارسال به دوستان
گزارش
رسوایی انزوای آمریکا در نشست جی 20
انزوای سکاندار دیپلماسی آمریکا، مهمترین تصویری است که از نشست وزرای خارجه گروه 20 امسال در ریودوژانیرو در تاریخ به یادگار میماند. اگرچه بیشتر لحظاتی که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده در گوشه رینگ این نشست ۲ روزه به میزبانی برزیلیها گیر افتاده بود، پشت درهای بسته سپری شد اما از دید رسانهها دور نماند، کما اینکه یکی از مهمترین روزنامههای حامی دولت بایدن نیز بر این موضوع صحه گذاشت. به گزارش واشنگتنپست، بیدفاع بودن بلینکن در مقابل حملات تندی که به سیاست خارجی آمریکا شد آن هم در نشستی با حضور 29 مسؤول دیپلماتیک ارشد از مهمترین کشورها و اتحادیههای جهان بویژه همتای روسش، سرگئی لاوروف، نشانهای دیگر از انزوای موضع آمریکا در رابطه با جنگ غزه در عرصه بینالمللی بود. این در حالی بود که آمریکا و متحدانش تمام تلاش خود را برای منزوی کردن روسیه و عدم دعوت از رهبران کرملین برای ۲ دوره اخیر جی 20 به کار گرفته بودند اما حالا این خود آمریکاست که در این اجلاس طرد میشود.
نشست روزهای چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته با حضور وزرای خارجه 27 کشور عضو دائم یا دعوتشده گروه 20 کشور صنعتی به علاوه مسؤولان روابط خارجی اتحادیه اروپایی و اتحادیه آفریقا در ریودوژانیرو مقدمهای بود بر نشست 2024 رهبران جی 20 که قرار است آبان سال آینده برگزار شود.
روزنامه آمریکایی نزدیک به دموکراتها فاش کرد وزیر خارجه دولت بایدن، از همان آغاز نشست در روز چهارشنبه هفته گذشته (22 فوریه) در معرض توفانی از انتقادها قرار گرفت. او به طور مستقیم مخاطب سخنرانیهای عتابآمیز همتایانش از کشور میزبان برزیل، آفریقای جنوبی و حتی استرالیا، متحد امنیتی ایالات متحده در منطقه اقیانوسیه بود که آشکارا مخالفت خود را با حمایت بیقید و شرط واشنگتن از نسلکشی فلسطینیان در غزه توسط رژیم صهیونیستی نشان دادند. بر اساس این گزارش، انزوای بلینکن زمانی فاش شد که صدای این سخنرانیها به اشتباه برای گروه کوچکی از روزنامهنگاران حاضر در اجلاس ریو پخش شد.
برخلاف پروتکلهای این نشست، قرار بود سخنرانی وزرای خارجه برای هدستهای نمایندگان رسانهها پخش نشود اما برخی خبرنگاران حاضر از جمله فرستاده روزنامه واشنگتنپست به دلایلی نامعلوم - احتمالا با تغییر دادن کانال گیرنده هدست خود - موفق شدند به اظهارات مطرحشده در جلسه گوش دهند.
مائورو ویرا، وزیر خارجه برزیل پس از محکوم ساختن آمریکا به فلج کردن شورای امنیت سازمان ملل به دنبال مخالفت سه باره واشنگتن با ارائه قطعنامه آتشبس غزه گفت: «این حالت بیعملی منجر به از دست دادن جان افراد بیگناه میشود».
نالدی پاندور، وزیر امور خارجه آفریقای جنوبی - کشوری که به دیوان دادگستری لاهه از نسلکشی اسرائیل شکایت کرده - نیز در این گردهمایی به کنایه از بیعملی شورای امنیت به واسطه مانعتراشیهای آمریکا گفت: «ما مردم فلسطین را شکست دادهایم. به عنوان مثال، اگر ما پشت اصول مندرج در منشور ملل متحد ایستاده بودیم، این فاجعه در فلسطین بیش از ۳ ماه طول نمیکشید».
اعتراض به مواضع واشنگتن حتی از سوی متحدان نزدیکش نیز جالب توجه بود. کتی گلگر، نماینده استرالیا در جی 20 علیه تهاجم برنامهریزیشده رژیم صهیونیستی به رفح در جنوب غزه - جایی که بیش از یک میلیون آوره به آن پناه بردهاند - سخنرانی کرد و گفت: «ما بار دیگر به اسرائیل میگوییم: این راه را نروید... این خطایی غیرقابل توجیه خواهد بود».
لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز به بلینکن به خاطر همدستی دولتش در قتل عام فلسطینیان سرکوفت زد. تنها نماینده دولت راستگرای جدید آرژانتین بود که به خاطر موضع حمایتیاش از اسرائیل، همتای آمریکایی خود را زیر سوال نبرد. جالب اینکه در یک رسوایی رسانهای، بلینکن که ۲ هفته پس از آخرین سفر خود به فلسطین اشغالی و ناکامی در متقاعد کردن کابینه رژیم صهیونیستی برای متوقف کردن نسلکشی در غزه به اجلاس ریو آمده بود، پس از این نشست داغ، در مواجهه با خبرنگاران مدعی شد: «به رغم اختلافنظرهای شدید، او گروه 20 را درباره اهداف درگیری تا حد زیادی متحد میداند». غافل از اینکه همه آن صداهای مخالف علیه سیاست خارجی آمریکا به رسانهها درز کرده بود.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با حجتالاسلام ناصر رفیعی درباره نقش تاریخی اعتقاد به مهدویت در سرزندگی و امیدواری جامعه اسلامی
عصر امید
سالروز ولادت منجی عالم بشریت چنان امید به آینده روشن را در همگان تقویت میکند که همه نقشههای دشمنان دین و حکومت دینی مبنی بر گسترش یأس و ناامیدی در جامعه را نقش بر آب میکند. این امید سرزنده و پویا در میان شیعیان امام عصر رابطه تنگاتنگی با وظایف و تکالیف آنها نسبت به امام زمان و همچنین ارتباط روحی و قلبی امت با امام دارد به طوری که هر چقدر شیعیان و پیروان امام زمان با اصلاح سبک زندگی خود به امام زمان نزدیک شوند، این امید و نشاط افزایش مییابد. به همین منظور و برای بررسی بیشتر موضوع مهدویت و رابطه امام با امت بویژه در عصر غیبت با حجتالاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی گفتوگو کردیم.
* آقای دکتر رفیعی! مساله مهدویت چه جایگاهی در معارف دینی ما و به طور کلی تعالیم ادیان الهی دارد؟ آیا اهمیت و برجستگی این موضوع محدود به تشیع میشود؟
پژوهشها و مطالعات زیادی در موضوع مهدویت انجام شده و شاید کمتر موضوعی در اسلام و در ادیان اینقدر مورد بررسی و تحقیق واقع شده است. مهدویت موضوعی است که چند کتاب قبل از تولد امام زمان دربارهاش نوشته شده؛ فضل بن شاذان و علی بن مهزیار قبل از تولد امام زمان دربارهاش کتاب نوشتند. شعرا قبل از تولد امام زمان درباره مهدویت شعر گفتند. سید حمیری زمان امام صادق است، دعبل خضایی زمام امام رضاست، کمیت اسدی زمان امام باقر است. اینها همهشان درباره حضرت مهدی ارواحنافداه اشعار دارند. کدام جریان را شما در تاریخ پیدا میکنید که قبل از تولد کتاب، شعر، ندبه و دعا برای آن تولید شده باشد. بسیاری از این دعاها قبل از تولد امام زمان انشا و خوانده شده است. همه ائمه درباره آن حرف دارند، همه ادیان دربارهاش مطلب دارند. مهدویت موضوع فراگیری است و پژوهشهای مختلفی هم پیرامون آن شده است.
* یکی از پرسشهایی که بعضا مطرح میشود این است که انتظار ظهور اساسا چه فایدهای برای امروز ما دارد؟ اگر امام زمان در زمان حیات ما ظهور نکنند و ما از دنیا برویم، دعاها و انتظارهای ما برای فرج بیهوده بوده است؟ پاسخ این پرسشها و شبهات چیست؟
این شبههای است که خیلیها مطرح میکنند، مینویسند، حتی در این رابطه کتاب نوشتند. ببینید! ما باید ابتدا سیره امام زمان در دوران غیبت را بفهمیم تا ببینیم این امامی که الان غایب است چه ارتباطی با ما دارد. فرض هم کنیم ما هم نتوانستیم ظهورش را درک کنیم، ما مثل پدرانمان از دنیا رفتیم و امام زمان را درک نکردیم. دهها نسل هم درک نکردند. اصلا فرض کنیم ظهور 1000 سال دیگر است، آن وقت تکلیف چیست.
همین جا یک نکته بسیار مهم را گوشزد کنم. ما نمیدانیم ظهور چه زمانی اتفاق میافتد، کسی حق ندارد وقت تعیین کند، کسی حق ندارد زمان بدهد، علائم ظهور بحث بسیار پیچیدهای است و به همین راحتی نمیتوان درباره آن اظهار نظر کرد.
من در پاسخ به سوال حضرتعالی میخواهم یک مطلب عرض کنم. باید ببینیم امروز که امام غایب است چطور با ما ارتباط دارد. چه کار میکند و چگونه در واقع امام نقشش را ایفا میکند.
من خدمت شما 4 عنوان میگویم. اینها را از احادیث میگویم. یک: آگاهی از احوال شیعه. درست است امام زمان غایب است اما کاملا از احوال شیعه مطلع است، حدیث داریم، خود امام زمان نوشت به شیخ مفید «وَلا یَعْزُبُ عَنّا شَىءٍ مِنَ أخبارِکُمْ»؛ هیچ یک از احوالات شما بر ما مخفی نیست ما از همه احوالات شما خبر داریم. پس عزیزان ما منتظر یک امام رویایی نیستیم. ما منتظر یک امام حی حاضر هستیم که از اعمال ما خبر دارد. دقت کنید الان با زمان امام صادق تفاوت چندانی ندارد. امام صادق در مدینه زندگی میکرد. چند درصد مردم امام صادق را دیدند. زمان امام صادق در جامعه هزاران نفر زندگی میکردند؛ در یمن، در ایران، در روم و جاهای مختلفی شیعه داشتیم. من با غیرشیعه هم کاری ندارم. چند درصد از شیعیان موفق شدند خدمت امام صادق برسند و شخصا ایشان را ببینند. خیلی کم. چند درصد شیعهها توانستند شخصا خدمت امام عسکری برسند. امام عسکری در تبعید بود اصلا کسی جرأت نمیکرد برود. چند درصد شیعیان مستقیما امام رضا را در ایران دیدند. امام رضا ۳ سال ایران بود. چقدر از مردم ایران توانستند شخصا بروند بنشینند با ایشان صحبت کنند. خیلی کم. زمان ائمه هم اینطور نبوده که همه امام را ببینند. طرف مثلا در قم زندگی میکرد زمان امام صادق، میدانست امام صادق امامش است، در شهر مدینه است، نه دیدش، نه سخنش را شنید، نه ارتباطی با او داشت. چون امام در مدینه بود فقط میدانست امام از اعمالش خبر دارد، فقط میدانست مثلا فرض کنید اگر به امام متوسل بشود جواب میدهد، اگر وجوهات داشت برای او میفرستاد. امروز هم همینطور است. فرقش این است ما نمیدانیم کجاست، آنها میدانستند امام صادق در مدینه است ما میدانیم در کره زمین است. حالا کجاست ما نمیدانیم، جای آن معلوم نیست، و الا همان است. چطور امام صادق از احوال شیعهها باخبر بود، امام باقر باخبر بود، امام کاظم باخبر بود، امام زمان هم باخبر است. کاملا مطلع است. چطور امام صادق دعا میکرد برای شیعهها، اگر اتفاقی میافتاد برایشان متوسل میشدند و واسطه میشد پیش خدا حاجتشان برآورده شود. امروز هم همان است. امام زمان 4 نماینده داشت که به اینها میگویند نواب خاص. نایب خاص دیگری بعد از سال 329 نیامد. 4 نفر بیشتر نبودند.
علی بن محمد آخریشان است. میگوید یک روز یک نامه به دستم رسید از امام زمان. دیدم آقا نوشتند «فانک میت ما بینک و بین سته ایام»؛ علی بن محمد! 6 روز دیگر از دنیا میروی. وقتی که این اتفاق افتاد غیبت کبری شروع میشود دیگر بعد از من هم به کسی وصیت نکن من دیگر نایب خاص ندارم. آقا صریحا فرمود که بعد نفر چهارم هیچ نایب خاصی وجود ندارد. باز میبینید یک طرف کشور یکی میگوید من همسر امام زمانم. الان در زندان میدانید ما چقدر امام زمان قلابی و ادعایی داریم. سر 6 روز هم علی بن محمد از دنیا رفت. این نخستین نکته که در زمان غیبت، امام زمان از احوال ما خبر دارد. چطور امام صادق، امام باقر، امام کاظم خبر داشت امام زمان هم همانطور است. امام کاظم به علی بن یقتین فرمود مثل اهل سنت وضو بگیر چون دید جانش در خطر است. امام رضا آمد ایران در تشییع جنازهای شرکت کرد گفتند آقا مگر شما ایشان را میشناسید فرمودند بله! گفتند آقا شما که ایران نبودید، فرمود ما شیعیانمان را در سراسر دنیا میشناسیم. پس یک نقش امام زمان امروز آگاهی از وضعیت ما است. این خیلی نکته دقیقی است. آن آقایی که کتاب مینویسد، شبهه میکند که انتظار به چه دردی میخورد، باید گفت ما انتظار یک مساله رویایی را نمیکشیم، انتظار یک مساله جامد و فریزری را نمیکشیم. امام حی است، امام حاضر است. اصلا ما منتظر حضور نیستیم ما منتظر ظهوریم. امام حاضر است.
نقش دوم فرزند رسول خدا حضرت محمد(ص) توجه و رسیدگی به امور شیعیان است. خیلی از اوقات کار ما گره میخورد با یک دعای ولیعصر، با یک زیارت آلیاسین با ۲ رکعت نماز امام زمان که صدتا «ایاک نعبد و ایاک النستعین» دارد و خواندن آن در همه جا توصیه شده، میبینید که مشکل حل میشود. آقا در همان توقیع نوشت «انّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ،» ما شما را یادمان نمیرود « وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ» ما شما را فراموش نمیکنیم. فرمود اگر ما به درد شیعههایمان نمیرسیدیم دشمنان شیعهها را درو میکردند.
اگر عنایت امام زمان به شیعیان نبود آیا امروز شیعه اینقدر قدرت داشت؟ امروز اینقدر عظمت داشت؟ شما فکر میکنید حزبالله در لبنان وقتی تلاش میکند برای مبارزه با دشمن صهیونیستی، امام زمان او را رها میکند. در انقلاب اسلامی ما چقدر دستهای عنایت از امام زمان در آن مشاهده میشود.
فرمود دومین نقش من این است که من به امور شما رسیدگی میکنم. امیرالمومنین فرمود امام زمان در بازار شما میآید، در جمعیتهای شما میآید، به جمعیتهای شما سلام میکند، از نزدیک پنجشنبه، دوشنبه و نیمه شعبان و اول هر ماه پروندههای شما را مطالعه میکند و میبیند.
* در مورد شخصیتها و بزرگان دینی ما هم زیاد نقل شده است هنگامی که در امور مهم دچار مشکل و گره میشدند به محض توسل به حضرت مهدی مشکلات برطرف میشد.
بله! همینطور است. مرحوم آقای بافقی کسی بود که در حرم حضرت معصومه وقتی رضاشاه زن و دخترش بیحجاب آمدند در این حرم رفت جلویشان ایستاد و از حرم بیرونشان کرد. یک پیرمرد محاسن سفید تکی ایستاد جلوی همسر رضاشاه و فریاد زد و او را از این حرم بیرون انداخت. البته این کار او گران تمام شد و رضاشاه آمد با چکمه وارد حرم شد، این پیرمرد را زد دهانش را غرق خون کرد و او را تبعید کرد به شهرری. این شخصیت بزرگوار فرموده بود هروقت کار حوزه و طلاب و امور شیعه سخت میشد، من میرفتم جمکران نماز میخواندم برمیگشتم مشکل حل شده بود. حتی بعضی از دوستانشان میگویند یک شب برف آمده بود برف سنگین. گفتیم امشب دیگر نروید، گفت نه من نمیگذارم برنامهام ترک شود. مواردی که بعضیها برای خود من نقل کردند از علما از بزرگان اینها با توسل به امام زمان مشکل را حل کردند، مشکل را رفع کردند.
چه کسی گفته ما در زمان غیبت انتظارمان رویایی است. تمام این جشنها موردنظر امام زمان است، تمام این مسائل مورد دید و مورد کنترل امام زمان ارواحنافداه است.
مساله سوم رسیدگی به پروندهها و نامههای اعمالی است که به خدمت ایشان میرود. انتظار امام زمان یک انتظار سبز است، یک انتظار شفاف است، یک انتظار با ساحل است، یک انتظار تاریک و جامد و یک انتظار بازدارنده نیست. انتظار امام زمان پویا است. فعال است، بازدارنده نیست. کسی که منتظر است عقیدهاش، عملش، روشش را با امام زمان منطبق میکند.
گاهی میگویند مثلا حضرت عیسی وعده داد بعد از خودش یک پیامبری میآید. خب! بنیاسرائیل منتظر بودند اما مثل ما برنامه دعا و ندبهای نداشتند. 600 سال بعد از وعده حضرت عیسی پیامبر خدا متولد شد، مردم دور او را گرفتند انقلاب کرد و حکومت تشکیل داد. ما هم مثل آنها صبر کنیم تا امام ظهور کند، چرا ما قبل از ظهور اینقدر باید مراسم بگیریم. پاسخ این است که آن زمان پیامبر متولد نشده بود، انتظار تولدش را میکشیدند اما ما انتظار تولد نمیکشیم. انتظار حضور نمیکشیم. امام حضورش در جامعه است. امام ناظر است، امام حی است، امام پرونده خدمتش میرود. امام برای شما دعا میکند، به توسلات شما جواب میدهد.
* از آنجا که مساله ارتباط با امام زمان و توجه به ایشان بسیار با اهمیت است، عدهای از شیعیان برای اینکه بهتر بتوانند با حضرت ارتباط بگیرند و ایشان را بشناسند سراغ بعضی از روایات میروند که معلوم نیست چقدر اعتبار داشته باشد. آیا شناخت امام زمان به صورت جزئی در زمان غیبت امکان دارد؟
این نکته را توجه کنید که در مساله مهدویت هرگز سراغ مسائل فرعی و حاشیهای نرویم. از جاده به شانه جاده نرویم. اینکه همسر امام زمان چه کسی هست، فرزندش چه کسی هست، کجا زندگی میکند، علائم ظهور چند مورد هست؟ چه سالی میآید. گفتند دنبال اینها نگردید، آدم در بازار متاسفانه گاهی کتابها و مقالاتی میبیند خیلی سخیف... خیلی ضعیف... بعضیها زمان دادند، سال دادند هر حادثهای را به زور میخواهند وصل کنند به علائم ظهور.
از ما نخواستند دنبال این بحث برویم. اصلاً بحث علائم ظهور واقعاً بحث پیچیدهای است، روایاتش بعضاً روایات ضعیفی است. بعضاً قوی است، بعضا حقیقتش مخفی است. میدانیم سفیانی قبل از امام زمان است اما کیست، کجاست، چگونه است نمیدانیم. من شنیدم از یک آدم موثقی میگفت یک سال ماه رمضان جمع شدیم در یک خانهای تا سحر گفتند امشب صیحه آسمانی میآید، تا سحر هم شد صیحه نیامد. اینطور باعث میشود ایمان مردم ضعیف بشود. در کتابی خواندم مرگ فلان مرجع نشانه ظهور است. آن مرجع از دنیا رفت الان سالها هم دارد میگذرد ظهور تحقق پیدا نکرد. در روایات داریم «وقاتون» را تکذیب کنید هرکس وقت تعیین کرد. «هلاک المستعجلون»، هرکس عجله کرد هلاک میشود. اصلاً آقا ما یک وظیفهای در دوران غیبت داریم باید انجام بدهیم. اگر بودیم و ظهور را درک کردیم الحمدلله «و ان حال بینی و بینها الموت» اگر بین ما و امام زمان مرگ فاصله انداخت و نبودیم، مثل پدربزرگان ما، مثل شیخ مفید، شیخ انصاری، چقدر از علما درباره امام زمان کتاب نوشتند و خودشان هم از دنیا رفتند. خب اگر ما هم اینطور شدیم وظیفهمان را انجام دادیم. در حدیث داریم کسی که انتظار را درک کند این خودش فرج است.
* اگر موافق باشید کمی هم به سیره امام زمان پس از ظهور و تشکیل حکومت بپردازیم. حضرت مهدی پس از ظهور چه اقداماتی انجام میدهند و مولفههای حاکم بر حکومت ایشان چیست؟
ما حدیث داریم وقتی امام زمان بیاید 4 کار در اولویت اصلاح او هست. یک: قرآن. یدعوا الی کتابالله. امام زمان قرآن را از مرگ نجات میدهد. چقدر خانوادههای ما اخلاقشان طبق قرآن است؟ الان اقتصاد ما قرآنی است؟ اقتصاد قرآنی ربا نباید در آن باشد. الان خانوادههای ما قرآنی اداره میشود؟ خانواده قرآنی «لتسکونوا الیها» باید زن و شوهر باعث آرامش هم باشند. خانواده قرآنی باید جوان به پدرش احترام کند. «لا تقل لهما اف» احترام ما از والدین قرآنی است؟ برخوردمان با زن و بچههایمان قرآنی است؟ «عاشروهن بالمعروف».
در سوره حجرات نگاه کنید میگوید جامعه قرآنی غیبت در آن نیست، تهمت نیست، سوءظن نیست؟ تجسس نیست، واقعا الان جامعه ما قرآنی است؟ الان غیبت نیست؟ تجسس نیست؟ سوءظن نیست؟ غذای قرآنی خوردن باید غذای حلال و پاکیزه باشد، واقعا غذا و لقمههای ما همش حلال است؟ خیلی قرآن غریب است در بین ما، خیلی. حدیث داریم دوره آخر الزمان چند چیز در غربت است یکی از آنها قرآن است. نخستین اولویت امام زمان قرآن است. ظهور را در راستای عاشورا میدانیم. امام حسین هم در نامهای که به مردم کوفه نوشت فرمود اول اولویت من قرآن است «فَلَعَمْری، ما الإمامُ إلّا الحاکمُ بالکِتابِ» فرمود من اول از قرآن شروع میکنم. روز عاشورا هم قرآن را در دست گرفت و گفت این کتاب بین من و شما قضاوت میکند.
چرا جوان دانشجوی ما قرآن خواندن بلد نیست. این درد نیست؟ چرا آدمهای دارای لیسانس، فوق لیسانس، دیپلم، قرآن خواندن بلد نیستند. این نخستین مصیبت است. بلد نیستند بخوانند. مرحله دوم عدم فهم معنای قرآن است. یک جوان متدین شیعه یک عمری مسلمان باشد آیات قرآن را نفهمد. با این همه ترجمههای سلیس، تفسیرهای خوب، مرحله سوم عمل به قرآن است. پس یک بلد باشیم بخوانیم، 2- معنای آن را بفهمیم، 3- عمل کنیم.
قرآن روز قیامت یا شاکی است یا شافع. بیکار نمینشیند. همین کتاب یا شافع است، شفاعت میکند یا شکایت میکند، وای به آن که قرآن از او شکایت کند بگوید خدایا 80 سال از تو عمر گرفت بلد نبود من را بخواند یا خدایا مرا خواند ولی زیرپا گذاشت، خواند«لَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا » ولی غیبت کرد، خواند «و لا تمش فی الارض مرحا» و عمل نکرد. این قرآن شکایت میکند از بعضیها میگوید چرا یاد نگرفتی و چرا عمل نکردی. من گاهی عربستان میروم کشورهای دیگر اهل سنت، در خیلی از این ماشینها نوار قرآن روشن است مرتب میخواند و آن راننده حفظ میشود، متاسفانه کنار حرم حضرت معصومه یا حرم امام رضا در جشن نیمه شعبان صدای موسیقیهای مبتذل از ماشینی که پشت آن نوشته یا مهدی ادرکنی در میآید. این موسیقی که لهو است، لعب است، حرام است. چرا بین ماها قرآن غریب است. این درد است، این مصیبت است. چرا در محرم و صفر قرآن در مسجدهای ما تعطیل میشود.
۳-۲ ساعت مداحی و سینهزنی میکنند ولی چند دقیقه قرآن نمیخوانند. عزاداری امام حسین جای خودش، من نمیگویم نباشد اما امام حسین شب عاشورا مگر وقت نگرفت قرآن بخواند. توصیه میکنم به هیاتها، به جلسات، به مداحان، به منبریها، به همه کسانی که دست اندرکار امور تبلیغ هستند، قرآن را در محرم و صفر در مسجدها احیا کنید، بگذارید هرشب خوانده شود. تفسیر شود، منبرها برود به سمت تفسیر قرآن. یک ماه رمضان یک سوره را برای مردم تفسیر کنید، هر منبری، هر سخنرانی، هر رئیس هیأتی. یک معلم در مدرسه در طول ماه رمضان جلساتی که دارد هر روز یک سوره کوچک را اول کلاسش بخواند. خدا میداند فاصله مان با قرآن زیاد شده، در دانشگاههای ما باید تفسیر قرآن بیاید جای درس معارف را بگیرد، سالهاست دارد معارف گفته میشود ولی باید قرآن بیاید گفته بشود. معارف از قرآن، اخلاق از قرآن، درسهای سیاسی از قرآن، «وَ لا رَطبٍ وَ لا یابِسٍ إِلّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ». مهدی زهرا اگر بیاید قرآن را از مرگ نجات میدهد. قرآن را از تنهایی نجات میدهد. امام زمان وقتی بیاید 4 چیز را در جامعه برجسته میکند. یکی دعوت به قرآن. دوم سنت پیامبر. سنت پیامبر چه هست؟ سنت پیامبر امروز خیلی ترک شده، خیلی زیرپا گذاشته شده، سنت پیامبر احترام اهل بیتش بود، سنت پیامبر توکل و توسل به اهل بیت بود، سنت پیامبر سادهزیستی بود، سنت پیامبر رسیدگی به امور مردم بود، سنت پیامبر عدالت در جامعه بود. سنت پیامبر عبارت بود از اینکه مردم در جامعه به درد هم برسند، به همسایه برسند، مزاحمت برای هم ایجاد نکنند. شما به اسم همین جشن نیمه شعبان ببینید چقدر مزاحمت برای همسایگان ایجاد میشود. چقدر ابتذال، چقدر موسیقی، چقدر ترانههای ناپسند، چقدر بیتوجهی به حقوق مردم. اگر امام زمان بیاید سنت پیامبر را احیا میکند، سنت پیامبر این بود که وقتی کسی به او بدی کرد پیامبر میبخشید. میخواهید سنت پیامبر را راحت بگویم چه بود؟ خدا به پیامبر 3 دستور داد، پیامبر هم عمل کرد وقتی عمل کرد خدا به او فرمود « وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ» تو اخلاق بزرگی داری. آن 3 دستور چه هست؟ امام صادق فرمود خدا به پیامبرش فرمان داد 3 کار بکن، پیامبر این کارها را انجام داد، بعد خدا فرمود تو اخلاق بزرگی داری. آن 3 کار چه بود؟ «خذ العفو» پیغمبر ببخش... «و امر بالعرف» امر به معروف کن، به مردم آگاهی بده و «اعرض عن الجاهلین» از آدمهای جاهل اعراض کن و سر به سر آنها نگذار... این 3 مورد. سنت پیامبر خذ العفو بود یعنی میبخشید ولی ما با خیلیها قهریم و اختلاف داریم. چرا تا یک تندی به ما میشود تندی میکنیم، فحش میشنویم فحش جواب میدهیم. رسول خدا سنتش این نبود. گذشت در زندگیاش بود. سومین چیزی که امام زمان به آن دعوت میکند ولایت امیرالمومنین (ع) است. ولایت را امام زمان جهانی میکند. در حدیث داریم یک مبغض اهل بیت دیگر در عالم پیدا نمیشود. چهارمین چیز هم برائت از دشمنان و مخالفان اهل بیت است.
ارسال به دوستان
تبلیغات کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان از روز پنجشنبه به صورت رسمی آغاز شد
مردم در میدان رقابت
گروه سیاسی: تصاویری که در 2 روز گذشته از تبلیغات انتخاباتی کاندیداها در کشور منتشر شده نشان میدهد جو انتخابات در بسیاری از حوزههای انتخاباتی شکل گرفته است. تبلیغات انتخاباتی کاندیداهای دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی از صبح روز پنجشنبه 3 اسفند به صورت رسمی آغاز شد.
به گزارش «وطن امروز»، در شهرهای بزرگ بویژه تهران، جریانهای مختلف سیاسی یا فهرستهای انتخاباتی خود را منتشر کردهاند یا آن را به امروز موکول کردهاند. فضای کلانشهرها از روز پنجشنبه تا حدودی انتخاباتی شده است و در خیابانها و برخی معابر پوسترها، بنرها و تبلیغات کاندیداها مشاهده میشود. همزمان تجمعات و نشستهای انتخاباتی کاندیداها در اماکن مختلف در حال برگزاری است. ائتلافهای سیاسی نیز همچنان در حال رایزنی هستند. در تهران فهرست ائتلافی اصلاحطلبان و طیف اعتدال با محوریت و سرلیستی علی مطهری منتشر شد. در جناح اصولگرا نیز آخرین هماهنگیها برای ائتلاف و انتشار فهرست نهایی در حال انجام است. این ائتلافها البته اعلام کردهاند در روزهای آینده فهرست پیشنهادی خود برای سراسر کشور را نیز منتشر خواهند کرد.
در شهرستانها اما شرایط کاملا فرق میکند. در تعداد قابل توجهی از استانها، تبلیغات انتخاباتی از صبح روز پنجشنبه به صورت پرشور آغاز شد. فیلمهای اجتماعات پرشور طرفداران کاندیداها در استانهای اصفهان، خوزستان، گیلان، ایلام، خراسان جنوبی، کهگیلویهوبویراحمد، خراسان شمالی و... نشان میدهد شور انتخاباتی در این استانها بسیار قابل توجه است. انتشار تصاویر و فیلمهای طرفداران کاندیداها در استان کرمان نیز نشان میدهد رقابت انتخاباتی در این استان بسیار نزدیک و با مشارکت قابل توجه مردم همراه است. در جیرفت، تجمعات شبانه طرفداران کاندیداها و شعارهای آنان در حمایت از کاندیدای موردنظر نشان میدهد این شهر در انتخابات 11 اسفند شاهد یک رقابت بسیار نزدیک است.
در تالش نیز تجمع هواداران یکی از کاندیداها در محل ستاد انتخاباتی این کاندیدا، در فضای رسانهای مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. در استان ایلام نیز ایده هواداران یکی از کاندیداها که با قرار قبلی و همراه با این کاندیدا اقدام به بازگشایی ستاد انتخاباتی کاندیدای مورد نظر خود کردند، مورد توجه قرار گرفت. این ایده باعث شد چند ساعتی فضای شهر در اختیار طرفداران این کاندیدا قرار بگیرد.
در خوزستان نیز مانند ادوار گذشته تجمعات هواداران کاندیداها در قالب آیین و رسوم مردم برگزار شد.
در حوزه انتخابیه شوشتر هواداران یکی از کاندیداها در مقابل ستاد انتخاباتی کاندیدای خود رقص یزله برپا کردند. جالب اینکه هواداران یکی دیگر از کاندیداها که از قوم بختیاری بودند نیز با پوشیدن لباس محلی خود در مقابل ستاد کاندیدای مورد نظر تجمع کردند. تصاویر منتشرشده از نطنز استان اصفهان نیز جلب توجه کرده است. تجمعات خیابانی هواداران کاندیداهای مختلف در این شهر نیز بسیار پرشور بوده است. در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز فضای انتخابات بسیار پرشور است. نظرسنجیهای انجامشده نشان میدهد این استان در صدر میزان مشارکت استانها قرار دارد. در سایر استانها مانند بوشهر، هرمزگان، سیستانوبلوچستان، کرمانشاه و... نیز فضای انتخاباتی کاملا ایجاد شده است.
تصاویر و اخبار منتشرشده از روزهای اول و دوم تبلیغات رسمی کاندیداهای دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی باعث شده پیشبینیها درباره این انتخابات به واقعیت نزدیکتر شود. کارشناسان معتقدند یکی از مهمترین عوامل در ایجاد این جو رقابتی و پرشور در بسیاری از استانها، افزایش بیسابقه کاندیداهای تاییدصلاحیتشده توسط شورای نگهبان است. در این دوره از انتخابات 15هزار و 220 کاندیدا که معادل 75 درصد کل داوطلبان ورود به مجلس دوازدهم هستند، تایید صلاحیت شدهاند.
* تبلیغات خبرگان، بدون سروصدا
فضای تبلیغاتی برای انتخابات مجلس خبرگان اما همانند گذشته رویهای متفاوت با انتخابات مجلس دارد. کاندیداهای مجلس خبرگان از روز پنجشنبه برنامههای تبلیغاتی خود را در شبکههای تلویزیونی استانی در زمانبندی مشخصشده آغاز کردهاند. تبلیغات خبرگان در سطح شهرها هم دیده میشود اما حجم این تبلیغات نسبت به کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی بسیار کمتر است. البته در فضای مجازی میتوان حجم بیشتری از تبلیغات کاندیداهای مجلس خبرگان را مشاهده کرد. یکی از ابتکارات خوب این دوره کاندیداهای مجلس خبرگان در فضای مجازی، حضور در گروههای مختلف و تبادل نظر با اعضای گروه است.
* اشتیاق رأیاولیها
بر اساس آمار اعلام شده امسال 3.5 میلیون نفر به عنوان رایاولی در انتخابات 11 اسفند حق مشارکت دارند. طی روزهای اخیر نیز همایشهایی در سراسر کشور تحت عنوان همایش رای اولیها برگزار شد که نشان میدهد رای اولیها نیز برای مشارکت در انتخابات و حضور در پای صندوقهای رای اشتیاق دارند. تعداد رای اولیها امسال بیش از 5 درصد کل واجدان شرایط رای دادن است. در این دوره از انتخابات، 61 میلیون و 172 هزار و 298 نفر واجد شرایط برای حضور پای صندوق و رای دادن هستند؛ از این تعداد 30 میلیون و 945 هزار و 133 نفر مرد و 30 میلیون و 227 هزار و 165 نفر زن هستند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|