|
آیتالله امامیکاشانی امام جمعه موقت تهران درگذشت
خطیب مبارز
پیام رهبر انقلاب در پی ارتحال آیتالله امامیکاشانی
گروه سیاسی: آیتالله محمد امامیکاشانی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران دار فانی را وداع گفت. آیتالله امامیکاشانی شنبه شب به علت ایست قلبی درگذشت.
به گزارش تسنیم، ایشان متولد 10 مهر 1310 و از یاران حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی بود و ریاست مدرسه عالی شهید مطهری را نیز بهعهده داشت. محمدآقا امامی معروف به محمد امامیکاشانی در تاریخ 10 مهر 1310 در محله کلهر کاشان به دنیا آمد. پدرش میرزا ابوتراب امام جمعه کاشان بود. به گفته وی اجدادش اقامه نماز جمعه کاشان را به عهده داشتند. امامیکاشانی از سال 1317 تحصیلات ابتدایی را آغاز کرد و سال 1323 وارد حوزه علمیه کاشان شد و ادبیات عرب را نزد آیتالله حسین راستیکاشانی فرا گرفت. سال 1328 بهسفارش آیتالله العظمی میرسید محمد یثربی به مدرسهعالی سپهسالار تهران رفت، ولی بیشتر از 2 ماه در آنجا نماند، سپس با نامهای که پدرش برای آیتالله العظمی بروجردی (سید حسین طباطبایی بروجردی) نوشته بود به قم رفت و در مدرسه فیضیه با آیتالله محمدرضا مهدویکنی همحجره شد.
امامیکاشانی دروس مقدمات و سطح را نزد آیتالله سیدموسی صدر، آیتالله مهدی حائری یزدی، آیتالله محمد صدوقی، آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی، آیتالله میرزا محمد مجاهدی تبریزی و آیتالله علی مشکینی (میرزاعلیاکبر فیض) فراگرفت و در دروس شیخ مرتضی حائری یزدی و آیتالله العظمی میرزا جواد تبریزی نیز شرکت کرد. او در 23سالگی در درس خارجفقه و اصول حضرت امام خمینی، آیتالله محقق داماد (سید محمد محقق داماد) و حضرت آیتالله العظمی بروجردی (سید حسین طباطبایی بروجردی) شرکت میکرد و دروس فلسفه و عرفان را نزد علامه طباطبایی (سیدمحمدحسین طباطبایی) و علامه رفیعی (سید ابوالحسن رفیعی قزوینی) فرا گرفت. آن عالم دینی سال 1340 در مدارس علمیه تهران مشغول تدریس دروس سطح شد و سال 1343 سفر کوتاهی به شهر نجف داشت و در دروس حضرت آیتالله العظمی حکیم (سیدمحسن طباطبایی حکیم) و آیتالله خویی (سیدابوالقاسم موسوی خویی) نیز شرکت کرد.
آیتالله امامیکاشانی از سال 1340 فعالیتهای سیاسی خود را علیه حکومت پهلوی با سخنرانیهایش در جلسات هفتگی و مساجد تهران شروع کرد، همچنین ایشان فعالیتهای علمی خود را نیز ادامه داد و در مدارس عبدالعظیم، مروی، مدرسه جنب مسجد آذربایجانیها در بازار تهران و مسجد حاج ابوالفتحخان در میدان خراسان، دروس شرح لمعه، رسائل، مکاسب، کفایه و منظومه را تدریس میکرد و در سالهای 1349 و 1350 در مساجد تهران از جمله مسجد هدایت علیه حکومت شاه سخنرانی میکرد و به همین خاطر ممنوعالمنبر شد و سال 1355 به شهر گنبدکاووس تبعید شد. سال 1351 که ساواک فعالیتهای سیاسی و سخنرانیهای آیتالله امامیکاشانی را تحت نظر داشت، رادیو تلویزیون ملی ایران به او و 6 نفر از وعاظ تهران از جمله مرتضی مطهری، دکتر جواد مناقبی، ناصر مکارم شیرازی، ابوالقاسم خزعلی و سید عبدالکریم هاشمینژاد پیشنهاد کرد هر کدام بهمدت پنج شب سخنرانی کنند. آیتالله امامی از سال 1356 جزو هسته مرکزی اعضای تشکیلدهنده جامعه روحانیت مبارز بود که با صدور حکم و بیانیه از جانب امام خمینی(ره) آن را منتشر میکرد.
* مسؤولیتهای پس از انقلاب
آیتالله امامیکاشانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس معارف اسلامی و تبلیغ علوم دینی اشتغال داشت و در نهضت اسلامی ایران از یاران حضرت امام خمینی و پس از پیروزی انقلاب همواره در مناصب مختلف اجتماعی و حکومتی، منشأ خدمت بود. آیتالله امامیکاشانی سال 1358 با همکاری جمعی از جوانان، انجمن اسلامی دانشآموزان را تأسیس کرد. ایشان با حکم امام خمینی(ره) در 28 خرداد 1359 به سمت نماینده ولیفقیه در شهربانی منصوب شد. ایشان 19 خرداد 1360 به خاطر مسؤولیتهای زیادی که داشتند از سمت خود در اداره شهربانی استعفا کردند.
آیتالله امامیکاشانی سال 1359 با تشکیل نخستین دوره مجلس شورای اسلامی، به نمایندگی از مردم کاشان وارد مجلس شورای اسلامی شد. وی نخستین رئیس دیوان عدالت اداری ایران بود که سال 1361 فعالیتش را آغاز کرد. امامیکاشانی با حکم امام خمینی(ره) از اعضای هیات بازنگری قانون اساسی ایران در سال 1368 بود.
آیتالله امامیکاشانی از 26 تیر 1362 به حکم امام خمینی(ره) به عضویت شورای نگهبان منصوب شد و 12 مرداد 1378 به همراه آیتالله ابوالقاسم خزعلی از عضویت در شورای نگهبان استعفا کردند. ایشان از سال 1362 تاکنون به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان حضور داشتند.
آیتالله امامیکاشانی 29 بهمن 1357 با حکم امام خمینی(ره) به عنوان ناظر بر امور مدرسه و مسجد سپهسالار و در 12 دی 1361 به تولیت مدرسه عالی و مسجد شهید مطهری (مدرسه سپهسالار) منصوب شد. ایشان همچنین از 8 آبان 1360 تاکنون با حکم امام خمینی(ره) و حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای سمت امامت جمعه موقت تهران را به عهده داشت. گفتنی است آیتالله امامی در دورههای پنجم و ششم مجمع تشخیص مصلحت نظام عضویت داشت.
مراسم تشییع پیکر آن مرحوم امروز ساعت 10 صبح در میدان بهارستان برگزار خواهد شد.
ارسال به دوستان
چگونه شکسته شدن آرای جبهه انقلاب به کاهش وزن منتخبان این جبهه منتهی شد؟
تکثر فهرستها پراکندگی آرا
گروه سیاسی: سرنوشت انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران در دور دوم مشخص خواهد شد تا بعد از 2 انتخابات سالهای 94 و 98 که تکلیف تمام 30 منتخب در دور نخست مشخص شده بود، این بار نتیجه نهایی نه اسفند که در اردیبهشت 1403 روشن شود.
به گزارش «وطن امروز»، دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی 11 اسفند برگزار شد که این انتخابات در تهران شرایط ویژهای را به نسبت 2 دوره گذشته تجربه کرد. با توجه به قانون که نصابی از رای را برای راهیابی به بهارستان الزامی میداند، سرنوشت برخی حوزهها همیشه به دور دوم انتخابات میکشد. در این میان روشن شدن تکلیف انتخابات تهران در همان دور اول شاخصی برای اعلام موفقیت یا عدم موفقیت یک لیست به حساب میآید، به گونهای که هرگاه در دور نخست اکثریت یا تمام اعضای یک لیست انتخاب شوند، یعنی آن لیست در اجماعسازی میان هواداران بالقوه خود و ساختن یک پایگاه رای یکدست موفق بوده است اما کشیده شدن انتخابات به دور دوم حکایت از عدم شکلگیری این اجماع دارد و به احتمال بالا نمایندگان را با میزان رای کمتری راهی بهارستان میکند. در 2 انتخابات گذشته مجلس یعنی سالهای 94 و 98 فضای سیاسی پایتخت از نظر همراهی با لیستها در بالاترین سطح خود قرار گرفت. سال 94 که اصلاحطلبان با لیست امید پیروز شدند، نفر اول تا سیام از این لیست و نفر سی و یک تا شصتم نیز از آن لیست اصولگرایان شد. انتخابات 98 نیز هرچند ترتیب نفر 31 تا 60 به شکل لیستی باقی ماند اما نفر اول تا سیام پایتخت همه از لیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی بودند. با این حال انتخابات سال 1402 برای نیروهای انقلابی با همان یکدستی سابق تجربه نشد تا جایی که تعدد لیستهای انتخاباتی عملا بازار انتخابات را به رنگینکمانی از فهرستهای دارای اشتراک تبدیل کرد. در نتایج اعلام شده از انتخابات نیز تا این لحظه به ندرت میتوان در میان افرادی که بیشترین رای را کسب کردهاند، کسی را پیدا کرد که تنها در یک لیست بوده باشد. این وضعیت را از چند نظر میتوان آسیبشناسی و در عین حال به زمینههای شکلگیری آن نیز انتقاد وارد کرد.
کاهش وزن آرای منتخبان: برخلاف شهرستانها در تهران بیش از اشخاص، جبههبندیها وزن دارد. به این معنا که مردم به افرادی که آنها را در جبهه سیاسی خود تعریف میکنند، اقبال نشان میدهند. این وضعیت باعث میشود پایگاه رای بیش از آنکه با نام افراد گره بخورد با جبهه سیاسی آنها پیوند برقرار کند. در این فضا تعدد غیرضروری لیستها باعث میشود آرای جبهه انقلاب در صندوق افراد مختلف ریخته شود که ماحصل آن کاهش وزن آرای منتخبان است. وقتی آرای منتخبان کاهش یابد قدرت عمومی و وجهه نماینده نیز تضعیف میشود. از همین جهت به رغم اینکه جبهه انقلاب در انتخابات 11 اسفند در تهران پیروز شد اما منتخبان نهایی با تعداد رای کمتری نسبت به دوره قبل انتخابات راهی بهارستان میشوند.
بیمعنا شدن جبهه سیاسی: نکته دیگری که در رویه تکثر لیستها به چشم میآید، بیمعنا شدن جبهه سیاسی به عنوان یک مرز هویتی است. وقتی اجتماع افراد در یک لیست انتخاباتی شکل میگیرد، به این معناست که مرکزیت با یک تفکر بوده و افراد حول آن جمع شدهاند. زمانی که لیستهای متعدد با وجه هویتی یکسان منتشر و توزیع میشود اساسا جایگاه جبهه سیاسی زیر سوال میرود. برای نمونه در انتخابات حداقل 5 لیست شانا، امنا، صبح ایران، شورای وحدت و جبهه متحد در تهران دست به دست میشد که هیچکدام هیچ مبنای هویتی مجزایی با دیگری نداشت. هیچکس نمیتواند معین کند سیاست اعلامی هرکدام از این 5 لیست در زمینه فرهنگ، سیاست خارجی، اقتصاد و... چه تفاوتی با لیست دیگر دارد. حتی عناوین مشترک در میان این لیستها به حدی زیاد بود که گاه یافتن تمایز میان 2 لیست با نزدیک به 20 نام مشترک را دشوار میکرد. تکرار این وضعیت در انتخاباتهای بعدی عملا تعریف جبهه انقلاب به عنوان یک تشکیلات را با مشکل مواجه میکند. اگر قرار بر رقابت نیز در میان نیروهای انقلاب باشد، باید حداقلی از شَمای کلی تفاوت دیدگاه را در میان لیستها به چشم دید. آنچه در این انتخابات محسوس بود، سرریز شدن یک رقابت درون جریانی به فضای عمومی بود. اگر قرار بر چنین چیزی باشد، اساسا تنظیم لیست کار اشتباهی است و میتوان انتخاب 30 نفر را به خود مردم و بسته به علایق آنها سپرد. شاید تضمینی بودن پیروزی در این انتخابات باعث شد همه با خیال راحت برای خود لیست جدیدی را بر مبنای روابط خود تعریف کنند اما همانطور که گفته شد در همین انتخابات نیز کاهش پشتوانه رای منتخبان، قدرت نمایندگان مردم را در مجلس کاهش خواهد داد.
از رسمیت افتادن خرد و عقل جمعی: تقلیل انتخابات به برگزیدن یک یا چند فرد اجحاف در حق این پدیده است. انتخابات تجلی خرد و عقل جمعی است که با اجماعآفرینی در میان افراد سر و شکل مییابد. چه بسا همین را که افراد برای یک هدف مشترک یک کلیت مورد اجماع را قبول میکنند، بتوان سازندهترین وجه سیاسی و اجتماعی انتخابات دانست. آنچه در مانور لیستهای رنگارنگ در تهران خود را نشان داد، حکایت از تضعیف این عقل جمعی دارد. تجربه 11 اسفند با تمام وجوه حماسیاش یک بار دیگر زنگ خطر را درباره سرانجام افتراق و چنددستگی در جبهه انقلاب نشان داد. یقینا اگر موثرین وتصمیمگیران جبهه انقلاب با مشاهده احتمال نزدیک به 100 درصدی پیروزی در انتخابات تن به این افتراق نمیدادند، بدنه این جبهه نیز رای یکدست و اقتدارآفرین دیگری را از خود ثبت میکرد. چه بسا اگر تشکیلات اصلی جریان انقلاب با نگاه بازتری اقدام به جذب تمام ظرفیتهای این جبهه میکرد، این چنددستگی خود را نمایان نمیکرد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
کودکان زیر ۷ سال از هفته آینده در بیمارستانهای دولتی رایگان درمان میشوند
درمان امروز سلامت فردا
گروه اجتماعی: توجه دولت و در ذیل آن وزارت بهداشت بر حفظ سلامت مردم، کاهش هزینههای درمان همراه با اقدامات لازم برای پیشگیری از امراض در حالی است که قرار است درمان کودکان زیر 7 سال در بیمارستانهای دولتی از هفته آینده رایگان شود؛ اقدامی که طبق اظهارات وزیر بهداشت و درمان، با توجه به اینکه بسیاری از بیماریها در سنین زیر 7 سال رخ میدهد، در این راستا تشخیص و درمان آنها بسیار مهم است و به همین دلیل طرح درمان رایگان کودکان زیر 7 سال در هیات دولت تصویب شده و از هفته آینده نیز در بیمارستانهای دولتی اجرا میشود. علاوه بر رایگان شدن درمان کودکان زیر 7 سال، هماکنون نیز بیماران سرطانی که جزو بیماران خاص محسوب میشوند، از طریق بیمه سلامت تا 70 درصد هزینه درمانشان پرداخت میشود، همچنین 5 دهک درآمدی پایین جامعه نیز هماکنون به صورت رایگان تحت پوشش بیمه قرار داردند و برای سایر دهکها نیز تخفیفاتی در نظر گرفته شده است.
وزیر بهداشت از تصویب درمان رایگان کودکان زیر 7 سال در مراکز درمانی دولتی و وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی خبر داد. دکتر بهرام عیناللهی در نشست خبری همایش بینالمللی سلامت خانواده که دیروز در وزارت بهداشت برگزار شد، اظهار کرد: برنامه درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال در مراکز درمانی دولتی و مراکز درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی به تصویب هیات وزیران رسیده است و طی هفته جاری اجرا میشود. وی افزود: توجه به سلامت در سنین کودکی بسیار اهمیت دارد؛ به طور مثال اگر مشکل کودک در حوزه چشم برطرف نشود، او برای همیشه دچار تنبلی چشم میشود. اگر کاشت حلزون شنوایی برای کودکان هدف زیر ۴ سال انجام نشود؛ آن کودک برای همیشه شنوایی و تکلم را از دست میدهد. عیناللهی با بیان اینکه به رغم تمام مشکلات اقتصادی و تحریمها برنامه درمان کودکان زیر ۷ سال را در کشور اجرا میکنیم، افزود: جمهوری اسلامی ایران نسبت به درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال اقدام میکند. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در ادامه با بیان اینکه هر ایرانی از طریق کدملی خود یک مراقب سلامت دارد، گفت: طرح سلامت خانواده در ۱۹۵ شهر در حال اجراست و سال آینده این طرح سراسری میشود. وی افزود: دستاوردهای ایران در زمینه اجرای طرح سلامت خانواده در همایش بینالمللی سلامت خانواده که با حضور وزرای بهداشت سایر کشورها روزهای ۱۵و ۱۶ اسفند برگزار میشود، معرفی خواهد شد. یکی از مولفههای اصلی کشور ارتقای سلامت مردم است که بر ۲ اصل درمانمحور و پیشگیریمحور استوار بوده و سعی کردیم برنامههای مختلفی را در این جهت در قالب پویش و غربالگری بیماریها اجرایی کنیم. عیناللهی با بیان اینکه در پویش ملی سلامت ۴۶ میلیون نفر تحت غربالگری قرار گرفتند، تصریح کرد: سبک زندگی سالم مهمترین اصل خودمراقبتی است و کمتحرکی آفت اصلی ابتلا به بیماریها به شمار میرود و باید اطلاعرسانی و آموزش به مردم برای ترویج ارتقای سلامت خانواده و نحوه زندگی سالم انجام شود. وزیر بهداشت رویکرد اجرای طرح سلامت خانواده را ترویج سلامت خانواده دانست و گفت: در این طرح هر فردی با کدملی خود دارای مراقبت سلامت بوده و مشکلات و اختلالات در اعضای بدن مورد بررسی قرار میگیرد. عیناللهی با اعلام اینکه 18.5 هزار میلیارد تومان برای اجرای طرح سلامت خانواده تخصیص یافته است، اظهار کرد: از طریق پرونده الکترونیک تمام اطلاعات افراد ثبت میشود و افرادی که از این طریق به مراکز درمانی معرفی شوند، به صورت رایگان درمان میشوند. همچنین عیناللهی با اشاره به تعاملات پزشکی و سلامتمحور ایران با سایر کشورها اظهار داشت: تبادلات با سایر کشورها در اجلاس پیش رو تاثیر بسزایی در همکاریها در زمینه دارو، تجهیزات پزشکی و نظایر آن دارد. امروز جمهوری اسلامی ایران ارتباطات خوبی در زمینه دیپلماسی سلامت با کشورهای مختلف از جمله عربستان، روسیه و ترکیه دارد. وی با یادآوری اینکه در دیدارها و سفرها، محصولات سلامتمحور شرکتهای دانشبنیان به عنوان هدیه داده میشود، افزود: برگزاری این اجلاس زمینهساز و پیشران گسترش و توسعه دیپلماسی سلامت است. وی تصریح کرد: نمایشگاهی از دستاوردهای ایران در بحث دارو، تجهیزات پزشکی و گردشگری سلامت در حاشیه این همایش بینالمللی برگزار میشود و با وزرای بهداشت یا نمایندگان سایر کشور بحث و تبادل نظر میکنیم. عیناللهی اظهار داشت: ایران جایگاه ویژهای در منطقه درباره کنترل بیماریهای واگیر داشته و اکنون تمام درمانهای تخصصی و فوقتخصصی در داخل انجام میشود که توانایی ما را در عرصه پزشکی نشان میدهد. وی با بیان اینکه این جایگاه میتواند بستری برای تبادل برای همکاری در حوزه دارو، استاد و دانشجو با کشورهای دیگر باشد، تاکید کرد: امروز سلامت متکی به مسائل اقتصادی نیست، برای مثال افرادی که توانایی مالی دارند، فشار خون بالا و دیابت به دلیل تغذیه ناسالم و بیتحرکی دارند، از این رو رسانهها در زمینه اطلاعرسانی به آنها نقش موثری دارند. وی با تاکید بر تعهد خانواده گفت: بسیاری از خودکشیها، مشکلات روانی و... به دلیل وجود عادات غلط در خانواده است و باید خانوادهدوستی و خانوادهمحوری بیشتر مورد توجه قرار گیرد. وزیر بهداشت با اشاره به تولید ۹۹ درصدی دارو در کشور، از ایجاد تمهیدات برای تامین دارو و برطرف کردن مشکلات برای سال آینده خبر داد و گفت: با همکاری شرکتهای دانشبنیان برای سال آینده برای برطرف کردن مشکلات دارویی کشور اقدامات مهمی در دستور کار است. در ادامه این نشست محمدحسین نیکنام، مدیرکل همکاریهای بینالملل وزارت بهداشت با بیان اینکه برگزاری همایش بینالمللی سلامت خانواده در توسعه دیپلماسی سلامت بسیار موثر است، از توافق ایران و روسیه برای همکاریهای مشترک در حوزه سلامت خبر داد و گفت: روسیه از کشورهای علاقهمند برای صادرات دارو است و هفته گذشته یک توافقنامه در این زمینه میان ۲ کشور منعقد شد. وی تاکید کرد: روسیه نسبت به همکاری در زمینه سلامت با ایران، خود را بسیار مشتاق نشان میدهد و امیدواریم این همکاریها به نحو مطلوبی انجام شود و در حاشیه برگزاری این همایش بینالمللی وزیر بهداشت کشورمان دیدارهای مختلفی با همتایان خود در سایر کشورها برای تبادل نظر و گسترش همکاریها در حوزه دارو خواهد داشت.
کارشناس بهداشت گفت: توجه به درمان کودکان زیر 7 سال، سلامت کشور را در آینده تا حد قابلتوجهی تضمین میکند، چرا که اگر درمان در زمان کودکی انجام شود، از میزان امراض در سنین بالاتر کاسته خواهد شد و جامعه پرنشاط و سلامت خواهد بود.
دکتر حسین کرمانپور، رئیس اورژانس بیمارستان سینا در گفتوگو با «وطن امروز»، راجع به اقدام دولت درباره درمان رایگان کودکان زیر 7 سال در بیمارستانهای دولتی گفت: این اقدام رویکرد درست و بجایی است و برای حفظ سلامت جامعه بسیار موثر خواهد بود، چرا که والدین خیلی از کودکان بیمار به دلیل هزینههای درمان، توجه چندانی به سلامت فرزندان خود نمیکنند.
وی با بیان اینکه دولت با اجرای این طرح باید شرایط بیمارستانها را از حیث مالی و تجهیزاتی تامین کند، اظهار داشت: وضعیت بیمارستانها به دلیل بالارفتن هزینه تجهیزات و... خیلی مناسب نیست، بنابراین دولت در اجرای طرح درمان رایگان بیماران زیر 7 سال باید این مهم را در اولویت قرار دهد.
ارسال به دوستان
حجم تجارت ایران و روسیه با رشد ۱۰۰ درصدی به ۵,۳ میلیارد دلار رسید
رکورد در تجارت مسکو - تهران
گروه اقتصادی: تجارت ایران و روسیه در سال جاری بر اساس آمار ارائهشده از سوی مسؤولان هر ۲ کشور به بالاترین حد خود طی سالهای گذشته رسیده است. مقامات ایرانی میزان تجارت ۲ کشور را بیش از 5 میلیارد دلار و مقامات روسی 6 میلیارد دلار اعلام کردهاند که با در نظر گرفتن هر کدام از این آمارها میتوان گفت تجارت ۲ کشور بیش از 100 درصد در سال 1402 نسبت به دهه 90 افزایش یافته است. ارتباط با کشورهای همسو و همسایه از برنامههای دولت سیزدهم بوده و هست. عضویت در اوراسیا و شانگهای نیز بر اساس همین مهم پیگیری شد. مسلما ارتقای ارتباطات تجاری با کشورهایی نظیر روسیه میتواند تا حدودی تحریمهای مالی و اقتصادی ایران را بیاثر کند و از سوی دیگر باعث رشد اقتصادی کشورمان شود.
به گزارش «وطن امروز»، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه گفت: سال 1402 ارزش تجارت ایران و روسیه به 5.3 میلیارد دلار افزایش یافت و تراز تجاری کشور یک میلیارد دلار مثبت شد. مهدی صفری با اشاره به تقویت همکاری اقتصادی بین ایران و روسیه عنوان کرد: در ابتدای دولت سیزدهم میزان تجارت ۲ کشور 1.2 میلیارد دلار در سال بود ولی در سال جاری به حدود 5.3 میلیارد دلار افزایش یافته است. وی افزود: در سال 1402 تولید و صادرات محصولات کشاورزی ایران به روسیه در وضعیت خوبی قرار داشته و 3.2 میلیارد دلار به روسیه صادرات محصول داشتیم و 2.1 میلیارد دلار نیز کالا از این کشور وارد کردیم. صفری گفت: قراردادهایی برای صادرات خودرو به روسیه امضا کردهایم و در صادرات محصولات دانشبنیان و محصولات پتروشیمی شامل کاتالیستها اتفاقات خوبی افتاده است. معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه ادامه داد: در سال جاری میلادی برنامه داریم 15 هزار دستگاه خودرو به روسیه صادر کنیم. در حوزه کشتیرانی و همکاری در بریکس نیز پروژههای مشترکی تعریف شده است. در حوزه گمرکی نیز پنجره واحد و خاص ایجاد شده است.
* موانع توسعه گردشگری بین ۲ کشور برداشته میشود
هفدهمین نشست کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه هفته گذشته به میزبانی تهران برگزار شد. در این نشست معاون نخستوزیر روسیه گفت: حجم تجارت دوجانبه ایران و روسیه در سال ۲۰۲۲ رکوردی تازه ثبت کرد و به سالانه ۶ میلیارد دلار رسید. وی به توسعه گردشگری و خدمات گردشگری بین ۲ کشور نیز اشاره کرد و افزود: در این زمینه موانع برداشته میشود.
الکساندر نواک ادامه داد: توسعه ظرفیتها در حوزه انرژی و در عین حال همکاری در زمینههای نفت، گاز، پتروشیمی، خودروسازی و خدمات وجود دارد، در کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ۲ کشور بررسی کردیم که حجم این مبادلات میتواند افزایش یابد.
وی در ادامه تصریح کرد: همکاریهای مستقیم بین ۲ کشور بیشتر شده و تلاش بر این است میان شوراهای تجاری سازوکارها و زیرساختهای لازم ایجاد شود. نواک با اشاره به اینکه موانع بانکی بین ۲ کشور نیز در حال حلوفصل است، گفت: سازوکارهای مهمی برای تبادل مالی تبیین شده است. معاون نخستوزیر روسیه با تأکید بر توجه به استفاده از توان دانشبنیانها و فناوریهای پیشرفته، افزود: مسائل پیشین باید ادامه یابد و در کنار آن توجه به فناوریهای دانشبنیان و پیشرفته مورد توجه باشد؛ بویژه فناوریهای هایتک (پیشرفته و سطح بالا) و تولیدات نو ظرفیت زیادی برای همکاری دارد. نواک ادامه داد: موافقتنامه بین شرکتهای نامی روسیه برای تولید قطعات و ماشینآلات امضا شده و همه این نوسازی تجهیزات در میدانهای نفتی نیازمند فناوریهای دانشبنیان است، شرکت مپنا در این حوزه فعال و اکنون محصولات باکیفیتش مورد توجه شرکتهای روسی است. وی تصریح کرد: در فناوری فضایی و داروها نیز اقدامهای خوبی انجام شده است و این مسیر ادامه مییابد تا ۲ کشور در سطح جهانی مطرح شوند. معاون نخستوزیر روسیه خاطرنشان کرد: از سفیران ۲ کشور قدردانی میکنم، ما هفتگی نشستهایی با سفیر ایران در روسیه داریم و پیگیریها به نتیجه رسیده است. همکاریها ادامه خواهد داشت و سفیران ۲ کشور کار را در بالاترین سطح ممکن ادامه میدهند و نتیجه کار امروز را سال آینده خواهیم دید.
* ایران و روسیه شرکای قابل اعتماد
پس از جنگ اوکراین، کشورهای شرقی که نقطه اشتراک آنها داشتن زخمی از تحریم است، بیش از گذشته به دنبال احیای رابطه با یکدیگر برآمدند. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در روزهای ابتدایی این اتفاق گفته بود: «روسیه در ورود به بازارهای ایران و خاورمیانه به دنبال فرصتهای بیشتر است. اکنون اقتصاد در آسیا سریعتر از غرب رشد میکند و این روند ادامهدار خواهد بود». با توجه به مسیرهای تجاری شمال - جنوب و اشتراکات ۲ کشور، ارتباط تجاری بین روسیه و ایران میتواند فرصتی مناسب برای اقتصاد ۲ کشور باشد. اینطور که پیداست روسیه برای گام برداشتن در این مسیر مصمم است.
روسیه سالانه بیش از 200 میلیارد دلار واردات از کشورهای مختلف دارد. این در حالی است که بخش قابل توجهی از واردات روسیه اقلام خوراکی و مشتقات آن (12 درصد واردات سال 2018) است که توان تولید مناسبی در کشور ما در این زمینه وجود دارد. یکی از مهمترین کشورهایی که دولت سیزدهم در یک سال اخیر روابط اقتصادی و سیاسی خود را با آن گسترش داد، روسیه بود. روسیه که یکی از اقتصادهای نوظهور دهه گذشته بوده، با جمعیت 146 میلیون نفری و واردات 231 میلیارد دلاری در سال 2020 به یکی از جذابترین بازارهای رو به رشد مصرفی در دنیا مبدل شد.
* عمده کالاهای مبادله شده بین ایران و روسیه
عمده کالاهای صادراتی ایران در سال ۱۴۰۱ به روسیه شامل «اجزا و قطعات توربوجت»، «انواع میگو» و «کیوی تازه» بوده است. در اصل سال گذشته میزان صادرات این 3 محصول به روسیه به ترتیب 68.5 ، 57.8 و 52.9 میلیون دلار بوده و همچنین به ترتیب 98.6 ، 43.5 و 45.1 درصد از کل صادرات 3 محصول یادشده از ایران به کشور روسیه انجام شده است. از طرف دیگر ۱۰ کالای عمده صادراتی ایران به روسیه در سال۱۴۰۱، سهم بالایی از صادرات کل کشور را داشته است به طوری که ۱۰ کالای عمده صادراتی ایران به روسیه حدود ۴۸ درصد کل ارزش صادرات ایران به این کشور در سال ۱۴۰۱ را تشکیل میدهد.
گزارشها نشان میدهد سال۱۴۰۱ «گندم معمولی»، «اجزا و قطعات رآکتورهای هستهای» و «چوب اره شده» عمده کالاهای وارداتی ایران از روسیه بوده است. میزان وابستگی ایران به واردات 3 کالای یاد شده نیز به روسیه به ترتیب ۳۶ درصد، ۱۰۰ درصد و حدود ۸۵ درصد بوده است. همچنین ۱۰ کالای نخست وارداتی ایران از روسیه در سال ۱۴۰۱حدود ۸۵ درصد از کل واردات ایران از این کشور را تشکیل میدهد.
در مجموع بررسی واردات روسیه طی 3 سال گذشته (۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲) نشان میدهد عمده نیاز وارداتی این کشور در این بازه مربوط به فصول ۸۴ (رآکتورهای هستهای، دیگهای بخار آب گرم، ماشینآلات و وسایل مکانیکی، اجزا و قطعات آنها)، ۸۵ (ماشینآلات و دستگاههای برقی و اجزا و قطعات آنها، دستگاههای ضبط و پخش صوت، دستگاههای ضبط و پخش صوت و تصویر تلویزیونی) و ۸۷ (وسایل نقلیه زمینی غیر از نواقل روی خط راهآهن یا تراموا و ...) بوده که حدود ۳۹ درصد کل نیاز وارداتی این کشور را تشکیل میدهد. اما سهم ایران در برآورده کردن نیازهای وارداتی روسیه در 3 فصل یاد شده بسیار ناچیز بوده و تنها توانسته در میان ۱۰ فصل عمده وارداتی روسیه در فصل ۸ (میوههای خوراکی؛ پوست مرکبات یا پوست خربزه و همانند) حدود 5 درصد از سهم بازار این کشور را از آن خود کند.
* ایران - روسیه؛ تجارت بدون انتقال ارز
ایران و روسیه تجارت تهاتری را پیگیری میکنند؛ قرار است 2 کشور برای کاهش اثرات دلار در اقتصاد خود، تجارت را از طریق خرید و فروش کالاهای صنعتی به سرانجام برسانند. طی 2 سال اخیر مذاکرات متعدد و گفتوگوهای تخصصیای انجام شده است تا تجار بتوانند کالاهای مورد نیاز طرفین را بدون آنکه ارزی جابهجا شود، تأمین کنند. 2 کشور ایران و روسیه در این سالها مورد شدیدترین تحریمها واقع شدهاند، لذا برای کاهش اثرات منفی تحریم و جلوگیری از تسلط کشورهای متخاصم ضرورت دارد اقتصاد ایران و سایر کشورهای تحریمشده، از دلار فاصله بگیرد. تجار و فعالان اقتصادی ایران و روسیه از چندی پیش مذاکرات خود را برای تجارت در قالب تهاتر آغاز کردند و گفته شده لیست بخشی از کالاها نهایی شده است. از بخشهایی که در این حوزه فعالیتهای خوبی را آغاز کردهاند، قطعهسازان خودرو و لوازم خانگی هستند.
ارسال به دوستان
هادی چوپان قهرمان آرنولد کلاسیک ۲۰۲۴ شد
گرگ طلایی پارسی
قهرمانی هادی چوپان در آرنولدکلاسیک، دوران حرفهای او را وارد فصل جدیدی کرد. شاید وقتی هادی چوپان در شیراز حدود 6-5 ساله بود، با دیدن عکسهای آرنولد که تازه به دوران بازنشستگی بعد از کسب 7 عنوان قهرمانی متوالی در مسترالمپیا رسیده بود، حسابی به وجد میآمد. البته نه تنها هادی چوپان، بلکه خیلی از کودکان و نوجوانان ایرانی در آن دوران و حتی تا سالها بعد عکسهای آرنولد را روی در و دیوار اتاق خود میچسباندند و او را نمادی از زیبایی بدن یک انسان میدانستند. شاید حتی قهرمانی در مسترالمپیا و بالا بردن ساندو در سال 2022 هم آنقدر برای هادی چوپان هیجانانگیز نبود، به اندازه اتفاقی که بامداد یکشنبه در اوهایوی آمریکا برایش رخ داد. گرگ پارسی با اقتدار روی سکوی قهرمانی آرنولدکلاسیک آمریکا ایستاد، آن هم در شرایطی که برای اولینبار حضور در این رویداد را تجربه میکرد. در این میان شاید دلچسبتر از بردن جایزه 300 هزار دلاری این مسابقات برای هادی چوپان، برخورد او با آرنولد و تعریف و تمجیدهای اسطوره بدنسازی جهان از فوق ستاره ایرانی بود. هم در مرحله مقدماتی و هم در فینال آرنولد به سبک خاص خود کنار استیج رفت و با هادی چوپان در حین رقابت سلفی گرفت و حتی لقب «هیولای باورنکردنی» را به او داد. بعد از اعلام قهرمانی هادی چوپان در دسته اوپن آرنولدکلاسیک و در حالی که او همچنان نفس نفس میزد و از شدت هیجان به سختی صحبت میکرد، آرنولد از او خواست حسش را از این قهرمانی بیان کند. هادی چوپان هم چشم در چشم آرنولد صحبتهای احساسی را عنوان کرد و گفت: «وقتی بچه بودم، پول خرج میکردم تا عکس و فیلمهای آرنولد را ببینم. بزرگترین آرزویم این بود که روزی با آرنولد عکس بگیرم اما حالا هر دوی ما روی این استیج و هر دوی ما قهرمان مسترالمپیا هستیم. اینکه اسطوره من امروز کاپ و جایزه من را میدهد، باعث افتخار من است».
اما اتفاق ویژه دیگر در جریان قهرمانی هادی چوپان در آرنولدکلاسیک، حضور هنی رامبد، مربی ایرانیالاصل او روی استیج بود. در حالی که چند ماه قبل روی استیج المپیا اتفاقاتی افتاد که شایعه اختلاف جدی بین چوپان و رامبد را قوت بخشید اما اینبار در اوهایو، هادی مدال طلای خود را به گردن مربیاش انداخت و هنی رامبد هم در این لحظه اشک شوق ریخت تا ثابت شود این زوج موفق پرورش اندام جهان همچنان به همکاری خود ادامه خواهند داد. در این میان آرنولد هم یک سورپرایز ویژه برای تمام بدنسازان جهان داشت. اسطوره بدنسازی جهان اعلام کرد از سال بعد جایزه قهرمان دسته اوپن آرنولدکلاسیک 500 هزار دلار خواهد بود. این یعنی قهرمان آرنولدکلاسیک 100 هزار دلار بیشتر از قهرمان مسترالمپیا جایزه خواهد گرفت؛ اتفاقی که قطعا باعث حضور تمام ستارههای بدنسازی جهان در این رویداد خواهد شد. حالا شاید هادی چوپان هم بعد از خاطره خوشی که در سال 2024 داشت، از سال بعد پای ثابت رقابتهای آرنولدکلاسیک آمریکا باشد. البته گفته میشود شاید او در هفتههای بعد در آرنولدکلاسیک انگلیس هم روی استیج برود.
***
مدد گرفتن چوپان از امیرالمؤمنین(ع)
هادی چوپان در پیامی تصویری گفت: خوشحالم که اسم ایران همیشه در اوج است. هادی چوپان در مسابقات آرنولدکلاسیک که در اوهایوی آمریکا برگزار شد، موفق شد عنوان قهرمانی را به دست آورد و یک رکورد تاریخی را به عنوان نخستین آسیایی فاتح این مسابقات به نام خود ثبت کرد. وی پس از این قهرمانی یک پیام تصویری منتشر کرد و در آن گفت: این قهرمانی مبارک همه ایرانیها باشد. مردم ایران لایق بیشترین قهرمانیها هستند و خوشحالم که خوشحال هستید. خوشحالم که همیشه اسم ایران در اوج باشد. اگر کسی از من ناراحت است و در این 20 سال چیزی کم گذاشتم، حلالم کنید. همچنین هادی چوپان در این پیام تصویری که در استوری اینستاگرامش قرار داد، نوشت: یا امیرالمؤمنین مددی.
ارسال به دوستان
نگاه
دست و پا زدنهای اسرائیل در آخرین روزهای جنگ
مهدی بختیاری: 5 ماه گذشته را باید عصارهای از تمام جنایات، کشتارها و خونریزیهای اسرائیل در طول 75 سال عمر نامشروع این رژیم نحس بدانیم. صهیونیستها در این 5 ماه جنایتی نبود که در غزه مرتکب نشده باشند؛ از حمله جنایتکارانه به بیمارستانها و منازل و مدارس تا کشتن مادری که کودکی در آغوش و پرچم سفید در دست داشت و این آخری یعنی حمله ددمنشانه به افراد بیدفاع و گرسنهای که برای دریافت کمکهای بشردوستانه دور کامیونهای حمل مواد غذایی جمع شده بودند. حادثه خیابان الرشید که به شهادت 110 نفر و مجروحیت بیش از 750 نفر انجامید، بیش از پیش نشان میدهد صهیونیستها در دستیابی به اهداف اصلیشان در نبرد با حماس ناکام ماندهاند و این آخرین دست و پا زدنهای آنها در کشتار بیحساب و کتاب مردم غزه، نشان میدهد جنگ به روزهای پایانی خود نزدیکتر شده و صهیونیستها آخرین تلاشهای خود را برای به دست آوردن یک پیروزی حداقلی میکنند. بهرغم گذشت 5 ماه از نبرد همهجانبه و گسترده صهیونیستها در غزه و بهرغم اشغال بخشهای زیادی از این منطقه که به آوارگی بیش از یک میلیون نفر انجامیده، نهتنها حماس از بین نرفته، بلکه صهیونیستها حتی موفق به دستگیری یا کشتن سران اصلی این سازمان نیز نشدهاند. البته قدرت طرفین به هیچ وجه قابل مقایسه نیست اما همین برتری تجهیزاتی و نظامی اسرائیل نسبت به یک گروه مبارز، آن هم با کمترین امکانات، مبین آن است که شکست تا چه حد برای صهیونیستها سخت و غیرقابل قبول است. نتانیاهو و دولتش بارها اعلام کردند به دنبال نابودی کامل حماس و آزادی همه اسرایشان بدون مذاکره و تغییر رژیم حاکمیتی در نوار غزه هستند اما با وجود این جنگ طولانی که در تاریخ این رژیم سابقه نداشته است، تاکنون به هیچکدام از اهداف خود نرسیدهاند (آینده را کسی نمیداند).
از طرف دیگر، اگر چه واشنگتن ـ بزرگترین حامی رژیم اشغالگر ـ دست سگهای صهیونیست را برای انجام هر کاری و رقم زدن هر جنایتی باز گذاشته است اما با توجه به نزدیکی انتخابات ریاستجمهوری در این کشور، فشار زیادی نیز به دولت نتانیاهو برای پایان دادن به جنگ وارد میکند. بایدن نمیخواهد در آستانه انتخابات، خود را درگیر جنگی جدید کند و از طرف دیگر به شکل بیسابقهای نیز از سوی افکار عمومی دنیا (به دلیل جنایات بیسابقه و حیرتانگیز اسرائیل در این 5 ماه) تحت فشار شدید قرار دارد.
با این حال، آمریکاییها دست از حمایت از رژیم صهیونیستی برنداشتهاند و بارها اقدام سازمان ملل برای محکومیت اسرائیل را نیز وتو کردهاند و بیشترین پشتیبانی تجهیزاتی را از ارتش رژیم صهیونیستی برای بمباران و حملات گسترده در نوار غزه داشتند. به رغم این تلاشها، حماس همچنان روی پاست و به اذعان رسانههای عبریزبان، این یحیی سنوار و محمد ضیف هستند که قواعد جنگ و شرایط پایان آن را تعیین میکنند.
صهیونیستها با وجود اشغال بخشهای زیادی از نوار غزه، هنوز نتوانستهاند ضربهای کاری به حماس وارد کنند و آنچه تاکنون رقم خورده و ادامه دارد، کشتار گسترده زنان و مردان و کودکان بیدفاع غزه است که تعداد آنها از مرز 30 هزار نفر نیز گذشته است.
تصاویر دردآور شهادت کودکان بیگناه، زنان و مردان فلسطینی، با خاک یکسان شدن زیرساختهای غزه و آوارگی صدها هزار نفری مردم در این باریکه 360 کیلومتری، در طول این سالها سابقه نداشته است.
نتانیاهو میداند پایان این جنگ به شکل فعلی که ارتش را فرسوده کرده، اقتصاد را ضعیف کرده و صدای مخالفان را بلندتر و دولت او را در خطر سقوط قرار داده، به معنای پایان عمر سیاسی او و بسیاری از همپیمانانش خواهد بود اما این را هم میداند که ادامه این جنگ نیز برایش دستاوردی ندارد.
فشار مخالفان به دولت مستقر صهیونیستی روزبهروز بیشتر میشود و به نظر میرسد اسرائیل باید با این واقعیت که امکان نابودی حماس برایش وجود ندارد، کنار بیاید. برای همین سعی میکند در روزهای پایانی جنگ و روزهای منتهی به مذاکرات آتشبس، هرچه میتواند حجم کشتار را بالاتر ببرد.
ارسال به دوستان
به بهانه هفدهمین سالروز درگذشت رسول ملاقلیپور
چهلچراغ سینما
محمد محمدی: رسول ملاقلیپور هنرمند 51 ساله در اوج و به ناگهان پر کشید؛ فیلمسازی که نه در بستر بیماری افتاد و نه با کارنامه رو به افول از دنیا رفت. او با یک شروع فوقالعاده و پایان مثالزدنی نام خود را در سپهر سینمای ایران به یادگار گذاشت؛ هنرمندی که از «سقای تشنه لب» آغاز کرد و با عاشورا پرونده فیلمسازی خود را برای همیشه بست و سینمای ایران را با یادگارهای ماندگارش تنها گذاشت.
ملاقلیپور 17 شهریور سال 1334 در تهران متولد شد. از سنین نوجوانی عکاسی را به صورت آماتور شروع کرد و سال 1354 بازیگری تئاتر را به خاطر فن بیان و از بین بردن لکنت زبان انتخاب کرد اما عکاسی را به شکل حرفهای ادامه داد. سال 59 با شروع جنگ به عنوان عکاس و خبرنگار از آخرین روزهای مقاومت در خرمشهر عکس و خبر تهیه میکرد. با آخرین نفرات مجبور به عقبنشینی به شرق خرمشهر شد، این در حالی بود که با دوربین سوپر 8 توانست برای بار دوم فیلمبرداری را همزمان با عکاسی تجربه کند.
او در خاطراتش درباره خرمشهر و آن روزها میگفت: خرمشهر در حال سقوط بود، فقط مسجد جامع باقی مانده بود. نه رزمندگان فشنگی داشتند و نه ما فیلم برای عکاسی داشتیم؛ دیدم بهروز مرادی روی دیوار مسجد جامع که پر از ترکش بود نقاشی میکند. گفتم بهروز چه کار میکنی؟ مسجد را دارند با تانک میزنند! بهروز گفت: رسول اینبار که آمدی، بیشتر با خودت فیلم بیاور! چون این جنگ تمام میشود و ما پیروز میشویم و همین عکسها، فیلمها و نقاشیها از آن باقی میماند. رسول پس از پایان جنگ بسیار تلاش کرد درباره خرمشهر فیلم بسازد ولی هرگز نتوانست! یکی از دلایلش بازسازیهای انجام شده بود، در حالی که او اصرار داشت در همان فضای جنگزده فیلمش را بسازد که هرگز نشد.
ملاقلیپور نخستینبار سال 1362 با دوربین 16 میلیمتری «نینوا» را ساخت. فیلم قصه رزمندهای نوجوان به نام ابوالفضل است که به عنوان آرپیجیزن در گردان خود مشغول خدمت است. او مأمور بازگرداندن یک مجروح به پشت جبهه میشود و در حالی که آشکارا از این موضوع ناراحت است، کارش را انجام میدهد. در مسیر بازگشت، موتور او خراب شده و ابوالفضل به ناچار پای پیاده به سمت نیروهای خودی حرکت میکند.
او 2 سال بعد از ساخت این فیلم در 1364 «بلمی به سوی ساحل» را ساخت. داستان این فیلم اواخر مهر 1359 هنگامی که خرمشهر در خطر سقوط قرار دارد رخ میدهد. یک گردان از پاسداران به فرماندهی مرتضی برای کمک به رزمندگان این شهر از تهران حرکت میکند و چون جادههای آن حوالی در دست عراقیهاست، آنان باید از بندر ماهشهر به وسیله هلیکوپتر خود را به خرمشهر برسانند.
یک سال پس از تولید فیلم «بلمی به سوی ساحل» و اقبالی که در سینماها کسب کرد، ملاقلیپور «پرواز در شب» را کارگردانی کرد که در پنجمین جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم شد. فرجالله سلحشور، جعفر دهقان، علی یعقوبزاده، تاجبخش فناییان، سیدجواد هاشمی، مصطفی لاجوردی، کامران نوروز، اکبر نیکرو و رضا مقیسه بازیگران فیلم بودند. داستان آن درباره یک گردان از نیروهای ایران است که در محاصره ارتش دشمن قرار گرفتهاند و ارتباطشان با قرارگاه مرکزی قطع میشود.
ملاقلیپور سال 1367 پس از به پایان رسیدن جنگ ایران و عراق و پذیرش قطعنامه، فیلم «افق» را ساخت و در پایان دهه 60 «مجنون» را با همراهی مسعود کرامتی و محمدرضا علیقلی تهیه کرد. «مجنون»، «خسوف» و «پناهنده» سهگانه ملاقلیپور پس از پایان جنگ تحمیلی به حساب میآیند که در آن نگاه فیلمساز به جامعه بیش از هر چیز نگاه رزمندهای است که پس از سالها از جنگ بازگشته و ناباورانه به جامعه خود مینگرد. «نجاتیافتگان»، «سفر به چذابه»، «کمکم کن»، «هیوا»، «نسل سوخته»، «قارچ سمی»، «مزرعه پدری» و «میم مثل مادر» دیگر آثار این فیلمساز در دهههای 70 و 80 بود که همگی مورد استقبال اهالی سینما و منتقدان قرار گرفت.
برای رسول ملاقلیپور با گذشت 17 سال از درگذشتش بزرگداشتهای متعدد و مختلفی برگزار شده است اما این هنرمند را نه در اینگونه کارها و برنامهها بلکه باید در «نینوا»، «سفر به چذابه»، «پرواز در شب»، «افق»، «قارچ سمی»، «هیوا» و حتی در فریمهای «عکس خرمشهر» و «حمید و فاطمهاش» یافت. ملاقلیپور را باید در «مهدی» فرمانده گردان کمیل یافت که برای سینمای ایران به میدان جنگ رفت. او را باید در «سلیمان» و «قارچ سمی» دید که مجنونوار بعد از جنگ تحمیلی همچنان بوی خاکریز و سنگرهای جبهه را میداد. او را باید در «نصرت» افق دید که بینام و نشان، تنها و دلکنده از دنیای امروزی به خط میزد، رسول را باید در «حمید» هیوا دید که چشمانش پشت ویزور دوربین همیشه قرمز بود و کسی سفیدی آن را ندید. آری! رسول سینمای ایران همان «وحید» و «مراد چلچراغ» سفر به چذابه است. براستی او «چهلچراغ» سینمای ایران بود.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
برای بغضهای فروخورده
عباد محمدی: خبرنگار، دخترک را گوشه چادر نگه داشته، طراوت دخترانه پرتووار از صورتش میتابد. نامش «مریم محمود ماهر عبدربه» است. نگاه مریم به نگاه برادرش دوخته میشود و از صورت برادرش لبخندی کمانه میکند و برادر بلاتکلیف این پا و اون پا میکند. دخترک ابروهایش را درهم کشیده تا بغض گلویش و دلهره چشمانش بین تمام لحظات تلخ جنگ و نسلکشی گم شود. خبرنگار میپرسد «برام بگو چرا ناراحتی؟» و دخترک نگاهش را از دوربین میدزدد تا مبادا تلخی روزهای بیسرپناهی در صورتش هویدا شود و میگوید: «خونه ما ویران شده، وضعمون سخته و ما هم به مدارس پناه آوردیم و فقط میتوانیم زعتر را خالی بخوریم». خبرنگار میپرسد «بدون نان؟» و دختر فلسطینی تایید میکند.
خبرنگار میپرسد «خب! پدرت چطور غذا میاره براتون؟» و ناگهان دخترک به لنز دوربین خیره میشود. دوربین در دست خبرنگار میلرزد و تو میتوانی در کسری از ثانیه همه صلابت و قوام یک انسان را در چشمانش نظاره کنی؛ پلکهایش را روی هم میفشارد و میگوید: «بابا تو بهشته»... اما مگر دخترهای بابایی چقدر میتوانند بغضشان را پس پرده چشمانشان پنهان کنند. چه کسی به آنها یاد داده که اگر روزی بابا نبود آنها نباید در برابر دوربین بشکنند! دختر 10 یا شاید 11 ساله فلسطینی حالا روزهایش را با برادرش میگذراند و در اوقات گرسنگی «زعتر» میخورد اما هنوز کسی دلیل ناراحتی دختری را که در مدرسه پناه گرفته نمیداند. خبرنگار سماجت میکند و میپرسد: «خب! چرا ناراحتی؟ چی کم دارید بهم بگو؟» و ناگهان اشک در چشمانش میدود، بغضهای فروخورده زبانه میکشد و حتما پدر لحظاتی از مقابل دیدههایش گذشته! یا شاید آن لحظه بوی پدر داشتن را یادش آمده، یا شاید گرمی آغوش مردی را حس کرده که الان در بهشت است و دخترک رازش را فاش میکند و میگوید: «دلمون برای نون تنگ شده! برای همه چی دلمون تنگ شده!» و ناگهان در خود فرومیرود! گویی یادش میآید که به یک نفر قول داده هیچ گاه جلوی دوربین نشکند و حالا بدقولی کرده است. خودش را جمع میکند و بغضش را دوباره میخورد! تاریخ را ورق بزنید، یک نفر به ما بگوید، آخرین نفراتی که دلشان برای نان تنگ شد، چه کسانی بودهاند؟ قحطی بزرگ؟ روزهای وبا؟ ساعتهای موشکباران دزفول؟ من نمیدانم!
بگذارید به شما بگویم، برای آنهایی که نمیدانند که زعتر چیست؟ یک گونه از آویشن است که به عنوان طعمدهنده به نان اضافه میشود! یعنی الان در فلسطین دختران گیاه خشک شده میخورند! حالا فوقش با کمی آب، آن هم اگر باشد.
راستی! کسی «مریم محمود ماهر عبدربه» را بعد از اینکه گفت دلش برای نان تنگ شده، دیده است؟ آیا کسی او را به آرزویش رسانده است؟ هنوز بغض مریم در صفحههای خیالم گم نشده است که آه یک مادر ذهنم را پر میکند. مادر حالا دوقلوها و همسرش را بدرقه بهشت میکند! مادر کودکانش را در آغوش گرفته، در حالی که کفن سفیدی بر تن آنها پوشانده است! مادر یک فرزندش را در دست راست و دیگری را روی آن دستش گرفته! هر از چندی صورتش را روی صورت کودکانش میگذارد و خیلی خیلی آهسته آنها را میبوسد! هنوز نگران است، نگران اینکه مبادا بوسهاش صورت کودکان را بیازارد. هر قدر مادر بیقرار است اما کودکان آرام هستند، چنان آرام که گویی هیچگاه در این دنیا نزیستهاند! چنان آرام که انگار هیچ زمان از صدای بمب و موشک نلرزیدهاند! چنان آرام که گویی هیچگاه شاهد خوردن «زعتر» و بغضهای نشکسته مادرشان نبودهاند. حالا آنها رفتهاند بهشت و مادر بیقرار است، مادر بغض دارد اما نمیدانم چه رازی در این مقاومت نهفته است که دختر نمیشکند، مادر نمیشکند، برادر نمیشکند؛ هیچکس نمیشکند!
آن طرف مادری خاطره شهادت دوقلوهایش در روز تولدشان برایش تداعی میشود، یادش میآید دخترهایش از او کیک خواسته بودند و او قول داده بود «بعد از جنگ هر کاری میخواهند بکنند» اما ماجرای جنگ تمام نشد... آنها میدانند جنگ تمام نمیشود تا روزی که آنها پیروز شوند.
ارسال به دوستان
ادامه کشتار بیرحمانه صهیونیستها در غزه در سایه بیعملی کشورهای اسلامی و حمایت غرب از این جنایات
دیده بگشا
حملات هوایی به شهر پرازدحام رفح در جنوب غزه روزبهروز گسترش مییابد و اشغالگران بیمحابا مناطق مسکونی شهر را بمباران و گلولهباران میکنند. به نوشته خبرگزاری وفا، جنگندههای رژیم اشغالگر از اواخر شامگاه شنبه تا ساعات بامدادی دیروز مناطق مختلف رفح را بمباران کردند که در جریان آن یک آپارتمان ۳ طبقه در محله «السلام» در شرق رفح مورد اصابت قرار گرفت که 14 شهید در پی داشت. به گفته منابع بیمارستانی در رفح، 6 تن از شهدا زن و کودک هستند و تعدادی نیز مفقود شده و دهها نفر نیز زخمی شدهاند. در این میان شهادت ۲ نوزاد دوقلو در این حمله، مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. مادر این نوزادها گفته است پس از 11 سال صاحب بچه شده بودند که شب گذشته به همراه پدرشان به شهادت رسیدند. همزمان با شهر رفح، خانیونس، اردوگاه جبالیا در شمال غزه و النصیرات در مرکز غزه نیز در تمام طول شب تحت حملات هوایی و توپخانهای ارتش اسرائیل قرار داشتند.
دیدهبان حقوق بشر اروپا - مدیترانه اعلام کرد تانکهای صهیونیستی در جریان حمله به غزه دهها فلسطینی را زیر گرفتند.
دیدهبان حقوق بشر اروپا - مدیترانه گزارش داد تانکهای صهیونیستی به طور عامدانه دهها فلسطینی زنده را در نوار غزه زیر گرفتند.
این سازمان اعلام کرد ۲۹ فوریه گذشته شاهد این بودیم که ارتش صهیونیستی یک جوان فلسطینی را در منطقه الزیتون غزه بازداشت کرد و سپس دست و پاهایش را بست و به طور عامدانه با تانک زیر گرفت.
پیش از آن ۲۳ ژانویه یک تانک صهیونیستی از روی چادر آوارگان در منطقه «ابراج طیبه» در خانیونس واقع در جنوب غزه عبور کرد، این چادر متعلق به خانواده «غنام» بود و اعضای خانواده خواب بودند. در این جنایت ۲ تن از اعضای خانواده به شهادت رسیدند.
همچنین ۱۶ دسامبر ۲۰۲۳ تانکها و بولدوزرهای اسرائیلی از روی چادرهای آوارگان در میدان بیمارستان کمال عدوان در بیت لاهیا عبور کردند که در این اقدام جنایتکارانه نیز تعدادی شهید و مجروح شدند.
صهیونیستها حتی به پیکر شهدا نیز رحم نکردند و در آن روز پیکر شهدایی که در نزدیکی آن میدان دفن بودند را زیر گرفتند.
۲۰ فوریه هم یک خانواده فلسطینی در یک چادر در ساحل دریای خانیونس مستقر بودند که نیروهای اشغالگر با تانک از روی آنها عبور کردند.
همچنین بولدوزرها و تجهیزات نظامی ارتش اسرائیل در جریان حمله زمینی به غزه بدون هیچ توجیه یا ضرورت نظامی خودروهای موجود در خیابانهای غزه را زیر گرفتند.
همچنین دیروز منابع خبری گزارش دادند اشغالگران حین تجمع شهروندان در اطراف کامیون حامل کمکهای انسانی در دیرالبلح آن را با ۲ موشک هدف قرار دادند، این در حالی است که کامیون آرم مشخصی داشت و حامل کمکهایی به غزه بود. بر اساس این گزارش، ۹ نفر به شهادت رسیدند و بسیاری مجروح شدهاند.
این جنایتها بخشی از حملات مداوم اشغالگران به کامیونهای کمکرسانی است که بدترین مورد آنها همان «کشتار آرد» است که طی آن ارتش اشغالگر بامداد پنجشنبه گذشته به فلسطینیهایی که برای دریافت کمکهای بشردوستانه در خیابان الرشید تجمع کرده بودند، حمله کرد و ۱۲۰ نفر شهید شدند.
نیروهای اشغالگر روز شنبه نیز پس از تیراندازی به فلسطینیان در همان منطقه در حالی که منتظر دریافت کمک بودند، این حمله را تکرار کردند.
پیش از این وزارت بهداشت فلسطین در غزه آمار جدید قربانیان تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه را با گذشت ۱۴۹ روز از آغاز جنگ اعلام کرده بود.
وزارت بهداشت غزه در بیانیهای اعلام کرد تلفات تجاوزات رژیم صهیونیستی از هفتم اکتبر گذشته به ۳۰ هزار و ۴۱۰ شهید و ۷۱ هزار و ۷۰۰ زخمی رسیده است.
در این مدت فشارها بر نتانیاهو هم در داخل کابینه و هم در خیابانها بشدت افزایش یافته است و به نظر میرسد بعد از آتشبس در غزه شاهد پایانکار نتانیاهو در اسرائیل و برگزاری انتخابات جدید در این رژیم خواهیم بود؛ انتخاباتی که دیگر نتانیاهو در آن حضور ندارد و باید برای همیشه از دنیای سیاست خداحافظی کند.
از سوی دیگر ایهود باراک، نخستوزیر و وزیر جنگ سابق رژیم اشغالگر قدس در مقالهای برای نشریه فارن افرز، به واکاوی اشتباهات راهبردی بنیامین نتانیاهو نخستوزیر کنونی رژیم صهیونیستی در بحبوحه جنگ غزه پرداخته است؛ اشتباهاتی که برگزاری انتخابات زودرس و تعیین یک نخستوزیر جنگ برای صهیونیستها را به یک الزام راهبردی تبدیل کرده است، البته اگر این سناریو رنگ واقعیت به خود نگیرد، میتواند چالشهای به مراتب جدیتری را برای رژیم اسرائیل ایجاد کند و کابوسهای بزرگی را برای آن رقم زند.
ایهود باراک در مقاله خود برای نشریه فارن افرز مینویسد: «پس از گذشت 5 ماه از آغاز جنگ غزه، ناتوانی راهبردی اسرائیل و خلا شگفتانگیز رهبری موثر در راس قدرت سیاسی آن، بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. در شرایط کنونی، اعضای ائتلاف حاکم در اسرائیل، در زمینه مدیریت جنگ، عملکرد موفقیتآمیزی نداشتهاند و نتوانستهاند با یکدیگر بخوبی همکاری کنند.
آنها به اعضای رده بالای ارتش اسرائیل حمله میکنند و البته هیچ اهمیتی را برای مدیریت روابط اسرائیل با مهمترین شریک بینالمللیاش یعنی آمریکا قائل نیستند. اسرائیل اکنون درگیر رویکردهای کوتهبینانه و خودشیفتگی نتانیاهو شده است. بحران رهبری در اسرائیل به مرحله حاد و خطرناکی رسیده است. آمریکا در شرایط کنونی، اسرائیل را تحت فشار قرار داده تا به راهکار تشکیل 2 دولت مستقل اسرائیلی و فلسطینی که در طرف فلسطینی، تشکیلات خودگردان بازیگر اصلی است، تن دهد؛ موضوعی که نتانیاهو تاکنون با آن مخالفت کرده است.
اگر نتانیاهو به مخالفتهای خود ادامه دهد، بیش از پیش در باتلاق جنگ غزه گرفتار خواهد شد و باید تقابل و درگیری با حزبالله لبنان، همچنین سرد شدن بیش از پیش روابط با آمریکا را به جان بخرد. البته پیوندهای آن با شماری از کشورهای عربی در قالب توافقات آبراهام نیز به خطر میافتد. اگر با طرحهای آمریکا موافقت کند، متحدان افراطیاش وی را تنها میگذارند که این به معنای سقوط دولت اوست. هر دو گزاره مذکور برای اسرائیل و نتانیاهو فاجعهبار هستند و باید آنها را به مثابه شکست ارزیابی کرد، زیرا اسرائیل شدیدا به کمکهای آمریکا وابسته است. راهکار سنتی نتانیاهو در چنین مواقعی این بوده که در ظاهر با راهکارهای ارائهشده به خود در زمینه تشکیل دولت مستقل فلسطینی موافقت میکند اما به متحدان افراطی خود میگوید: «به من اعتماد کنید. من با اوباما و ترامپ بازی کردم و با بایدن نیز میتوانم چنین کنم. من در قدرت میمانم. به من اعتماد کنید». این رویکرد نتانیاهو برای اسرائیل بد و برای بایدن فاجعهبار است. برای مقابله با فریبکاریهای نتانیاهو تنها یک راهحل وجود دارد: «برگزاری انتخابات سراسری». در این رابطه، افرادی نظیر یائیر لاپید (رهبر جریان اپوزیسیون در اسرائیل)، بنیگانتس و گادی آیزنکوت (ژنرالهای بازنشسته اسرائیلی و از اعضای کابینه جنگ اسرائیل) باید خواستار برگزاری انتخابات زودرس سراسری در ماه ژوئن سال 2024 شوند. اسرائیل باید با تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی موافقت کند و این پیشنهاد تنها راهحلی است که میتواند اسرائیل را تا حدی وارد شرایط باثبات کند.
* بدتر از جنایت: یک اشتباه
نتانیاهو از ابتدای جنگ غزه تاکنون نسبت به ترسیم هرگونه چشمانداز راهبردی با محوریت جنگ مذکور خودداری کرده است. در این رابطه، گادی آیزنکوت در نامهای به کابینه جنگ اسرائیل مینویسد: «هیچ تصمیم تعیینکنندهای در ماههای اخیر در بحبوحه جنگ غزه گرفته نشده است. جنگ غزه همسو با اهداف تاکتیکی پیش میرود و هیچ توجهی به کسب اهداف راهبردی در قالب آن نمیشود. این رویکرد سبب شده تا اسرائیل هم در زمینه آزادسازی اسرایش نزد حماس و مذاکرات با محوریت آنها و هم به دست گرفتن کنترل مناطق مرزی غزه و مصر، با ناکامیهای جدی روبهرو باشد.
برای تحقق هردو هدف باید راه و مسیری مشخص تعریف میشد که تاکنون چنین نشده است. نتانیاهو با اعضای کابینه جنگ خود، بهرغم درخواستهای متعدد آنها جهت ترسیم یک چشمانداز مشخص درباره جنگ غزه رایزنی و مشورت نمیکند. دلیل این مساله هم روشن است، زیرا او نمیخواهد ائتلافش با تندروهای اسرائیلی به هم بخورد؛ افرادی که میخواهند مردم غزه را از نوار غزه بیرون کنند و هیچ توجهی به جان اسرای اسرائیلی ندارند و حتی سعی دارند در نوار غزه شهرکسازی اسرائیلیها را توسعه بخشند.
بر اساس ارزیابیهای مختلف، اکنون تنها چیزی حدود نیمی از 136 اسیر اسرائیلی که آزاد نشدهاند، زنده هستند. آزادسازی آنها یک هدف فوری برای اسرائیل است. با این حال شکست اسرائیل در تحقق این دستورکار یک آبروریزی بزرگ برای رهبری اسرائیل است و لکه ننگی است که تا سالها با اسرائیلیها باقی خواهد ماند. نتانیاهو در شرایط کنونی اسرائیلیها را از وقوع بدترین سناریوها میترساند و از این طریق، سعی در تحکیم موقعیت خود در کرسی قدرت دارد. هیچکدام از طرحهای نتانیاهو درباره آینده غزه واقعبینانه نیست. مثلا وی عاریسازی نوار غزه از نیروهای مقاومت فلسطینی را مورد اشاره قرار داده است؛ دستورکاری که سالها به طول خواهد انجامید. در عین حال وی تاکید دارد سازمان «آنروا» باید نوار غزه را ترک کند. دستورکاری که در قالب آن نیز هیچ جایگزین معتبری برای آنروا معرفی نمیشود. مشکل طرحهایی که نتانیاهو برای نوار غزه میچیند این است که او توضیح نمیدهد چه افراد یا گروههایی میتوانند از نگاه وی بر نوار غزه حکومت کنند. ما اسرائیلیها چه بخواهیم چه نخواهیم باید 3 واقعیت را درباره نوار غزه بپذیریم: اسرائیل نباید اجازه دهد حکومت نوار غزه در دست حماس باشد، اسرائیل برای مدت زمان طولانی نباید در نوار غزه باقی بماند، مردم نوار غزه را نمیتوان از این منطقه بیرون کرد.
نتانیاهو بارها و بارها اعلام کرده با تشکیل یک دولت فلسطینی یا حکمرانی فلسطینیها مخالف است. آنچه او نمیخواهد مشخص است اما ما نمیدانیم وی دقیقا چه میخواهد. واقعه هفتم اکتبر بدترین رویداد برای اسرائیل از ابتدای شکلگیری آن بوده است. جنگ غزه موجب شده اعتماد طیفهای قابل توجهی از اسرائیلیها به نتانیاهو خدشهدار شود. طبق جدیدترین نظرسنجیها در اسرائیل، از هر 5 اسرائیلی، 4 نفر نتانیاهو را مسؤول وقوع حادثه هفتم اکتبر میدانند و از هر 4 نفر نیز سه نفر از نتانیاهو میخواهند سریعا استعفا کند. در شرایط کنونی، ابراز انزجارهای عمومی در اسرائیل علیه نتانیاهو از جانب جریانهایی که در نتیجه عملیات هفتم اکتبر آسیبهای جدی دیدهاند، به نحو قابل توجهی افزایش یافته است. در عین حال، میزان سرخوردگی میان بسیاری از نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل در حال افزایش است. نتانیاهو صرفا به حیات سیاسی خود فکر میکند و بعید است به صورت داوطلبانه از قدرت کنارهگیری کند. در این شرایط، اسرائیلیها باید یک تغییر جدی ایجاد کنند. جریان اپوزیسیون اسرائیل به رهبری یائیر لاپید، گادی آیزنکوت و بنی گانتس باید وارد میدان شده و خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شوند. اسرائیل با لحظه حساسی روبهرو است. قبل از اینکه دیر شود، اسرائیل به فردی جدید و اقدامات تازه نیاز دارد».
* گانتس بدون توجه به نتانیاهو به آمریکا میرود
منابع رسانهای عبری از خشم شدید نخستوزیر رژیم صهیونیستی نسبت به تصمیم عضو کابینه جنگ برای سفر به واشنگتن بدون هماهنگی با وی پرده برداشتند. رسانههای رژیم صهیونیستی در این باره فاش کردند: تصمیم بنی گانتس عضو کابینه جنگ برای سفر به واشنگتن یک توفان سیاسی را در اسرائیل ایجاد کرده است. شبکه عبری زبان آی ۲۴ نیوز در این باره گزارش داد: اختلافاتی که در ماههای اخیر میان نتانیاهو و گانتس شکل علنی پیدا کرد، به نقطه جوش رسیده و نتانیاهو سفر گانتس را نقض پروتکل میداند. منابع نزدیک به نخستوزیر رژیم صهیونیستی در این باره فاش کردند: نتانیاهو از برنامههای گانتس شوکه شده بود و در یک مکالمه تلفنی پرتنش او را بشدت سرزنش و به صراحت تاکید کرد «اسرائیل فقط یک نخستوزیر دارد». طبق این گزارش، دفتر نتانیاهو به سفارت رژیم اشغالگر در واشنگتن دستور داده است به درخواست این سفر رسیدگی نکرده و از «مایکل هرتزوگ» سفیر رژیم صهیونیستی خواسته است از گانتس استقبال نکند یا او را در جلساتش همراهی نکند. علیرغم این خشم نتانیاهو اما دفتر گانتس برنامه سفر وی را اعلام کرده است. قرار است گانتس در این سفر جنگ در غزه و مرز لبنان را با مقامات آمریکایی مورد بررسی قرار دهد.
******
رسانههای آمریکایی و بینالمللی، اقدام واشنگتن در ریختن کمک هوایی روی غزه را ریاکارانه دانستند
تئاتر هوایی بایدن، پوششی بر جنایات اسرائیل روی زمین
شروین طاهری: در نخستین روز این هفته رژیم ایالات متحده یک «تئاتر هوایی» بر فراز آسمان غزه به نمایش گذاشت؛ تئاتری که از یک سو با هدف فرافکنی در مقابل انتقادهای جهانی از همدستی دولت بایدن با رژیم کودککش اسرائیل برای ادامه جنگ ضد بشری در غزه انجام میگیرد و از سوی دیگر به زعم گروههای امدادی به منزله سرپوش گذاشتن از راه هوا بر جنایتی است که صهیونیستها آن پایین روی زمین مرتکب میشوند. روز شنبه دوم مارس طبق اعلان سنتکام (فرماندهی مرکزی ارتش تروریست آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا) یک فروند هواپیمای نظامی لجستیکی سی -130 پنتاگون با همکاری نیروی هوایی اردن، کانتینرهایی شامل 38 هزار وعده غذایی را به داخل منطقه تحت محاصره نوار غزه انداخت. گفته شده این کانتینرها با چتر نجات بر فراز خط ساحلی مدیترانه محاصرهشده رها شدند تا امکان دسترسی غیرنظامیان به کمکهای حیاتی فراهم شود. این نخستین بار است که رژیم واشنگتن با وجود روابط تنگاتنگ خود با رژیم صهیونیستی به کارزار امداد هوایی به غزه میپیوندد و باید دانست این کار در هر حال هیچ کمک واقعی به جلوگیری از قحطی تحمیلی اسرائیل بر 2.3 میلیون فلسطینی ساکن غزه نمیکند. طی هفته گذشته اردن، مصر، امارات عربی متحده و فرانسه نیز به همین شکل چندین تن غذای آماده، پوشاک و سایر لوازم ضروری را از طریق آسمان روی غزه انداختهاند. با این حال اینکه دولت بایدن نیز به امداد هوایی اینچنینی متوسل شود از نگاه بسیاری از آمریکاییها هم تحقیرآمیز است و هم ریاکارانه. رابرت فورد، سفیر سابق ایالات متحده در سوریه و الجزایر در این باره مینویسد: «من شاهد تحقیر دولتهای قبلی آمریکا توسط اسرائیل بودهام اما غیر از حمله هوایی مرگبار ۱۹۶۷ اسرائیل علیه کشتی لیبرتی نیروی دریایی آمریکا، اکنون مجبور کردن ایالات متحده به ریختن کمک از راه هوایی به روی غزه به نحوی که انگار آمریکا هیچ برتریای نسبت به مصر و اردن ندارد، بدترین نوع تحقیر آمریکا توسط اسرائیل است که تاکنون مشاهده کردهام. آمریکا قرار بود روابطش با اسرائیل نسبت به روابطی که اسرائیل با اردن یا مصر دارد خیلی نزدیکتر و بهتر باشد اما با این وجود واشنگتن بر اقدامات اسرائیل علیه فضای انسانی در غزه نفوذی بیشتر از قاهره یا امان ندارد». از طرف دیگر رسانههای آمریکایی شیوه ارسال هوایی کمکها به غزه را ناکافی و غیرموثر خوانده و استدلال میکنند صحبتهای بایدن نشان میدهد دولت دموکراتها هیچ قصدی برای زیر فشار گذاشتن کابینه نتانیاهو به منظور تسهیل توزیع کمکهای موثرتر در عرصه میدانی به آوارگان غزه ندارد. روزنامه واشنگتنپست دیروز در گزارشی شرح داد انداختن کمکها از هواپیما راهی پرهزینه و ناکارآمد برای رفع نیازهای بیش از 2 میلیون نفر از اهالی غزه است که دستکم صدها هزار نفرشان در آستانه قحطیزدگی قرار دارند. به نوشته این روزنامه نزدیک به دموکراتها، دولت بایدن به جای این «تئاتر عوامفریبانه» باید از اهرم خود برای وادار کردن رژیم صهیونیستی به گشایش گذرگاه زمینی رفح به روی کاروانهای امدادی استفاده کند. فیلیپ لازارینی، رئیس آنروا (آژانس سازمان ملل متحد در امور فلسطین) گفت: پرتاب هوایی کمکها، آخرین راهحل و روشی فوقالعاده گران برای ارائه کمک به مردم غزه است. او هم با ذکر اینکه «فکر نمیکنم پرتاب مواد غذایی در نوار غزه امروز جوابگو باشد» تاکید دارد: «گذرگاهها را باز و کاروانها و کمکهای پزشکی را وارد نوار غزه کنید». جانتی سوریپتو، رئیس صندوق خیریه انگلیسی«سیو د چیلدرن» معتقد است این کمکهای هوایی در غزه به هرج و مرج در زمین دامن میزند. او میگوید: «شما واقعا نمیتوانید تضمین کنید چه کسی این بستهها را دریافت میکند و چه کسی نمیگیرد. شما واقعا نمیتوانید تضمین کنید کمکها به کجا ختم میشود. حتی ممکن است مردم را در معرض خطر قرار دهید از جمله کودکانی که برای بازیابی بستههای سنگین به دریا میروند». نکته بغرنج دیگر این است که همزمان با فرو ریزش بمبهای آمریکایی توسط اسرائیل روی سر مردم غزه، بایدن هم با انداختن این محمولهها قصد دارد افکار عمومی را بمباران کند. در حقیقت این خود دولت آمریکاست که دست در دست تندروهای کابینه نظامی رژیم کودککش صهیونیستی، به تحقیر مهمترین و اصلیترین متحد و حامی اسرائیل دامن زده است. محمولههای آمریکایی شنبه درست پسفردای قتل عام بیش از 100 فلسطینی مستاصل با تیراندازی مستقیم جنایتکاران اسرائیلی، بر سر مردم غزه انداخته شدهاند. تنها گناه این شهدا این بود که به دنبال دریافت کیسههای آرد از یکی از معدود کاروانهای کمکرسانی بودند. تارنمای الکترونیکی انتفاضه در این مورد گزارش میدهد: «آنچه به عنوان کمک خیرخواهانه عرضه میشود در واقع به منزله تئاتر کمکهای بشردوستانه است و ارائهدهندگان آن برای پایان دادن به کارزار سیستماتیک و عمدی تحمیل گرسنگی به فلسطینیان توسط اسرائیل و متحدان آمریکایی و اروپاییاش با همدستی رژیمهای منطقه کاری انجام نمیدهند». این خبرگزاری نه فقط کمک هوایی آمریکا بلکه نمونههای مشابه از سوی کشورهای عربی را هم زیر سوال میبرد و مینویسد: «کشورهای عربی با مشارکت در این طرحها، پوشش روابط عمومی را برای کشورهایی که مستقیما در نسلکشی فلسطینیان توسط اسرائیل در غزه دخیل هستند، فراهم میکنند». تارنمای فایننشال ورلد آفریقای جنوبی نیز با ریاکارانه دانستن پیشنهادات به ظاهر دلسوزانه رئیسجمهور آمریکا برای غزه تحلیل کرد پیام پیشنهاد اخیر بایدن این است که «اسرائیل میتواند به هر آنچه تاکنون انجام داده ادامه دهد و ما فقط کمکها را از هوا روی سر شما فرومیریزیم. مردد بودن درباره این تصمیم منطقی است و این تردید زمانی تشدید میشود که برخی میگویند تصمیم بایدن بیشتر یک ژست سمبلیک است تا تلاشی واقعی برای رفع دلایل ریشهای بحران. منتقدان میگویند اکراه جو بایدن در استفاده از نفوذ آمریکا برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل به منظور همکاری بیشتر در تلاشهای مربوط به کمکهای بشردوستانه واضح است. هر چند بایدن در پارهای مواقع گفته برای اعمال نفوذ بر اسرائیل تلاشهای ناموفقی داشته اما اینکه اکثریت جامعه بینالمللی چنین ادعاهایی را باور نکنند عادی است». چند سازمان امدادرسان از جمله کمیته نجات بینالملل بر لزوم تلاشهای دیپلماتیک با هدف پایان دادن به محاصره غزه به عنوان ابزار اصلی حل و فصل بحران انسانی در این باریکه تاکید کردهاند. این سازمان در بیانیهای اعلام کرد: «کمکرسانی از راه هوایی پاسخی در راستای تخفیف دادن درد و رنجها نیست و باعث سلب شدن زمان و انرژی از راهحلهای ثابتشده برای امداد در ابعاد گسترده میشود. آمریکا باید گامهای ملموسی برای اجرای یک راهحل دائمی برای این بحران به صورت فوری و مبرم بردارد. همه تمرکز دیپلماتیک باید بر پایان دادن به محاصره غزه توسط اسرائیل باشد». جالب اینکه جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده، خود به ناکافی بودن این ریزشهای هوایی اذعان دارد و آنها را صرفا تکمیلی دانسته و میگوید: «شما نمیتوانید اندازه، مقیاس و گستره یک کاروان 20 یا 30 کامیونی را به این شکل تکرار کنید». با وجود این، کاخ سفید هیچ تلاشی برای مجبور ساختن رژیم صهیونیستی به منظور دادن مجوز ورود به کاروانهای امدادی بیشتر به غزه نمیکند و در عوض به تامین سلاح برای اسرائیل ادامه میدهد. مصطفی فتوری، فعال مدنی فلسطینی با انتشار طرحی کاریکاتوری در این مورد در شبکه ایکس مینویسد: «این همان کاری است که آمریکا دارد انجام میدهد: انداختن چند قطره کمک روی غزه و رها کردن اسرائیل برای انداختن بمبهای ساخت آمریکای هر چه بیشتر برای کشتن هر چه بیشتر فلسطینیها علاوه بر 30 هزار و 400 شهید غزه از جمله 22 هزار زن و کودک. رئیسجمهور ایالات متحده! تو ما را فریب ندادی؛ تو کماکان جنایتکار جنگی هستی!» رژیم اشغالگر قدس نیز عمدا تضمین میکند که کمکها به غزه نرسد. ماه گذشته میلادی، بنی گانتس و گادی آیزنکوت، وزرای کابینه جنگ نتانیاهو صریحا راهکار کاهش کمکها به آوارگان غزه را به عنوان بخشی از فشار برای ایجاد مکانیسمی جدید در این باریکه جنگزده همچنین به عنوان بخشی از ابتکارات برای بازگرداندن اسرای اسرائیلی مطرح کردند.
ارسال به دوستان
رسانههای آمریکایی و بینالمللی، اقدام واشنگتن در ریختن کمک هوایی روی غزه را ریاکارانه دانستند
تئاتر هوایی بایدن، پوششی بر جنایات اسرائیل روی زمین
شروین طاهری: در نخستین روز این هفته رژیم ایالات متحده یک «تئاتر هوایی» بر فراز آسمان غزه به نمایش گذاشت؛ تئاتری که از یک سو با هدف فرافکنی در مقابل انتقادهای جهانی از همدستی دولت بایدن با رژیم کودککش اسرائیل برای ادامه جنگ ضد بشری در غزه انجام میگیرد و از سوی دیگر به زعم گروههای امدادی به منزله سرپوش گذاشتن از راه هوا بر جنایتی است که صهیونیستها آن پایین روی زمین مرتکب میشوند. روز شنبه دوم مارس طبق اعلان سنتکام (فرماندهی مرکزی ارتش تروریست آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا) یک فروند هواپیمای نظامی لجستیکی سی -130 پنتاگون با همکاری نیروی هوایی اردن، کانتینرهایی شامل 38 هزار وعده غذایی را به داخل منطقه تحت محاصره نوار غزه انداخت. گفته شده این کانتینرها با چتر نجات بر فراز خط ساحلی مدیترانه محاصرهشده رها شدند تا امکان دسترسی غیرنظامیان به کمکهای حیاتی فراهم شود. این نخستین بار است که رژیم واشنگتن با وجود روابط تنگاتنگ خود با رژیم صهیونیستی به کارزار امداد هوایی به غزه میپیوندد و باید دانست این کار در هر حال هیچ کمک واقعی به جلوگیری از قحطی تحمیلی اسرائیل بر 2.3 میلیون فلسطینی ساکن غزه نمیکند. طی هفته گذشته اردن، مصر، امارات عربی متحده و فرانسه نیز به همین شکل چندین تن غذای آماده، پوشاک و سایر لوازم ضروری را از طریق آسمان روی غزه انداختهاند. با این حال اینکه دولت بایدن نیز به امداد هوایی اینچنینی متوسل شود از نگاه بسیاری از آمریکاییها هم تحقیرآمیز است و هم ریاکارانه. رابرت فورد، سفیر سابق ایالات متحده در سوریه و الجزایر در این باره مینویسد: «من شاهد تحقیر دولتهای قبلی آمریکا توسط اسرائیل بودهام اما غیر از حمله هوایی مرگبار ۱۹۶۷ اسرائیل علیه کشتی لیبرتی نیروی دریایی آمریکا، اکنون مجبور کردن ایالات متحده به ریختن کمک از راه هوایی به روی غزه به نحوی که انگار آمریکا هیچ برتریای نسبت به مصر و اردن ندارد، بدترین نوع تحقیر آمریکا توسط اسرائیل است که تاکنون مشاهده کردهام. آمریکا قرار بود روابطش با اسرائیل نسبت به روابطی که اسرائیل با اردن یا مصر دارد خیلی نزدیکتر و بهتر باشد اما با این وجود واشنگتن بر اقدامات اسرائیل علیه فضای انسانی در غزه نفوذی بیشتر از قاهره یا امان ندارد». از طرف دیگر رسانههای آمریکایی شیوه ارسال هوایی کمکها به غزه را ناکافی و غیرموثر خوانده و استدلال میکنند صحبتهای بایدن نشان میدهد دولت دموکراتها هیچ قصدی برای زیر فشار گذاشتن کابینه نتانیاهو به منظور تسهیل توزیع کمکهای موثرتر در عرصه میدانی به آوارگان غزه ندارد. روزنامه واشنگتنپست دیروز در گزارشی شرح داد انداختن کمکها از هواپیما راهی پرهزینه و ناکارآمد برای رفع نیازهای بیش از 2 میلیون نفر از اهالی غزه است که دستکم صدها هزار نفرشان در آستانه قحطیزدگی قرار دارند. به نوشته این روزنامه نزدیک به دموکراتها، دولت بایدن به جای این «تئاتر عوامفریبانه» باید از اهرم خود برای وادار کردن رژیم صهیونیستی به گشایش گذرگاه زمینی رفح به روی کاروانهای امدادی استفاده کند. فیلیپ لازارینی، رئیس آنروا (آژانس سازمان ملل متحد در امور فلسطین) گفت: پرتاب هوایی کمکها، آخرین راهحل و روشی فوقالعاده گران برای ارائه کمک به مردم غزه است. او هم با ذکر اینکه «فکر نمیکنم پرتاب مواد غذایی در نوار غزه امروز جوابگو باشد» تاکید دارد: «گذرگاهها را باز و کاروانها و کمکهای پزشکی را وارد نوار غزه کنید». جانتی سوریپتو، رئیس صندوق خیریه انگلیسی«سیو د چیلدرن» معتقد است این کمکهای هوایی در غزه به هرج و مرج در زمین دامن میزند. او میگوید: «شما واقعا نمیتوانید تضمین کنید چه کسی این بستهها را دریافت میکند و چه کسی نمیگیرد. شما واقعا نمیتوانید تضمین کنید کمکها به کجا ختم میشود. حتی ممکن است مردم را در معرض خطر قرار دهید از جمله کودکانی که برای بازیابی بستههای سنگین به دریا میروند». نکته بغرنج دیگر این است که همزمان با فرو ریزش بمبهای آمریکایی توسط اسرائیل روی سر مردم غزه، بایدن هم با انداختن این محمولهها قصد دارد افکار عمومی را بمباران کند. در حقیقت این خود دولت آمریکاست که دست در دست تندروهای کابینه نظامی رژیم کودککش صهیونیستی، به تحقیر مهمترین و اصلیترین متحد و حامی اسرائیل دامن زده است. محمولههای آمریکایی شنبه درست پسفردای قتل عام بیش از 100 فلسطینی مستاصل با تیراندازی مستقیم جنایتکاران اسرائیلی، بر سر مردم غزه انداخته شدهاند. تنها گناه این شهدا این بود که به دنبال دریافت کیسههای آرد از یکی از معدود کاروانهای کمکرسانی بودند. تارنمای الکترونیکی انتفاضه در این مورد گزارش میدهد: «آنچه به عنوان کمک خیرخواهانه عرضه میشود در واقع به منزله تئاتر کمکهای بشردوستانه است و ارائهدهندگان آن برای پایان دادن به کارزار سیستماتیک و عمدی تحمیل گرسنگی به فلسطینیان توسط اسرائیل و متحدان آمریکایی و اروپاییاش با همدستی رژیمهای منطقه کاری انجام نمیدهند». این خبرگزاری نه فقط کمک هوایی آمریکا بلکه نمونههای مشابه از سوی کشورهای عربی را هم زیر سوال میبرد و مینویسد: «کشورهای عربی با مشارکت در این طرحها، پوشش روابط عمومی را برای کشورهایی که مستقیما در نسلکشی فلسطینیان توسط اسرائیل در غزه دخیل هستند، فراهم میکنند». تارنمای فایننشال ورلد آفریقای جنوبی نیز با ریاکارانه دانستن پیشنهادات به ظاهر دلسوزانه رئیسجمهور آمریکا برای غزه تحلیل کرد پیام پیشنهاد اخیر بایدن این است که «اسرائیل میتواند به هر آنچه تاکنون انجام داده ادامه دهد و ما فقط کمکها را از هوا روی سر شما فرومیریزیم. مردد بودن درباره این تصمیم منطقی است و این تردید زمانی تشدید میشود که برخی میگویند تصمیم بایدن بیشتر یک ژست سمبلیک است تا تلاشی واقعی برای رفع دلایل ریشهای بحران. منتقدان میگویند اکراه جو بایدن در استفاده از نفوذ آمریکا برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل به منظور همکاری بیشتر در تلاشهای مربوط به کمکهای بشردوستانه واضح است. هر چند بایدن در پارهای مواقع گفته برای اعمال نفوذ بر اسرائیل تلاشهای ناموفقی داشته اما اینکه اکثریت جامعه بینالمللی چنین ادعاهایی را باور نکنند عادی است». چند سازمان امدادرسان از جمله کمیته نجات بینالملل بر لزوم تلاشهای دیپلماتیک با هدف پایان دادن به محاصره غزه به عنوان ابزار اصلی حل و فصل بحران انسانی در این باریکه تاکید کردهاند. این سازمان در بیانیهای اعلام کرد: «کمکرسانی از راه هوایی پاسخی در راستای تخفیف دادن درد و رنجها نیست و باعث سلب شدن زمان و انرژی از راهحلهای ثابتشده برای امداد در ابعاد گسترده میشود. آمریکا باید گامهای ملموسی برای اجرای یک راهحل دائمی برای این بحران به صورت فوری و مبرم بردارد. همه تمرکز دیپلماتیک باید بر پایان دادن به محاصره غزه توسط اسرائیل باشد». جالب اینکه جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده، خود به ناکافی بودن این ریزشهای هوایی اذعان دارد و آنها را صرفا تکمیلی دانسته و میگوید: «شما نمیتوانید اندازه، مقیاس و گستره یک کاروان 20 یا 30 کامیونی را به این شکل تکرار کنید». با وجود این، کاخ سفید هیچ تلاشی برای مجبور ساختن رژیم صهیونیستی به منظور دادن مجوز ورود به کاروانهای امدادی بیشتر به غزه نمیکند و در عوض به تامین سلاح برای اسرائیل ادامه میدهد. مصطفی فتوری، فعال مدنی فلسطینی با انتشار طرحی کاریکاتوری در این مورد در شبکه ایکس مینویسد: «این همان کاری است که آمریکا دارد انجام میدهد: انداختن چند قطره کمک روی غزه و رها کردن اسرائیل برای انداختن بمبهای ساخت آمریکای هر چه بیشتر برای کشتن هر چه بیشتر فلسطینیها علاوه بر 30 هزار و 400 شهید غزه از جمله 22 هزار زن و کودک. رئیسجمهور ایالات متحده! تو ما را فریب ندادی؛ تو کماکان جنایتکار جنگی هستی!» رژیم اشغالگر قدس نیز عمدا تضمین میکند که کمکها به غزه نرسد. ماه گذشته میلادی، بنی گانتس و گادی آیزنکوت، وزرای کابینه جنگ نتانیاهو صریحا راهکار کاهش کمکها به آوارگان غزه را به عنوان بخشی از فشار برای ایجاد مکانیسمی جدید در این باریکه جنگزده همچنین به عنوان بخشی از ابتکارات برای بازگرداندن اسرای اسرائیلی مطرح کردند.
ارسال به دوستان
یادداشت
اروپا دردام امنیتی خودساخته
حنیف غفاری: هزینههای بازی اتحادیه اروپایی در زمین آمریکا روز به روز بیشتر میشود. در این میان، نگرانیها نسبت به بازگشت ترامپ به کاخ سفید بار دیگر این دغدغه را در میان اروپاییان ایجاد کرده که تاریخ مصرف تعلق راهبردی - امنیتی قاره سبز به آن سوی آتلانتیک چه زمانی به پایان میرسد؟! کاملا هریس، معاون رئیسجمهوری ایالات متحده و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه این کشور در کنفرانس سالانه امنیتی مونیخ با کار دشواری روبهرو بودند که از عهده آن به درستی بر نیامدند! آنها باید به متحدان خود در سازمان ناتو اطمینان میدادند واشنگتن همچنان به دفاع از امنیت این کشورها متعهد است اما سایه حضور ترامپ در کاخ سفید (بر اساس نظرسنجیهای عمومی و ایالتی انجام شده) به اندازهای سنگین است که جایی برای ریسکپذیری اروپاییان در قبال آینده باقی نمیگذارد. ضمن آنکه در دوران ریاستجمهوری بایدن نیز کمکهای مالی و تسلیحاتی آمریکا به اوکراین طی ماههای اخیر با وقفهای معنادار از سوی کنگره مواجه شده است. در این میان، سران اروپا بار دیگر از لزوم تغییر ریلگذاری خود در نظام بینالملل (بر اساس عدم وابستگی به آمریکا) سخن میگویند اما بر همگان مسجل است چنین ارادهای حداقل در میان نسل کنونی سیاستمداران اروپایی وجود ندارد! افرادی مانند امانوئل مکرون، اولاف شولتس و جوزپ بورل بیش از آنکه نماد گذار از وضعیت فعلی اروپا محسوب شوند، به نمادهای شکست و سکون در این مجموعه تبدیل شدهاند. یک ماه قبل دونالد ترامپ در قامت گزینه پیشتاز حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد در صورت پیروزی، از متحدان ناتو که نتوانستند از عهده پرداخت سهم هزینههای دفاعی خود برآیند، دفاع نخواهد کرد. حتی رئیسجمهور سابق آمریکا کشورهای اروپایی را تهدید به تحریک روسیه برای حمله به آنها کرد! تهدیدی که در قاموس سیاست خارجی آمریکا و مناسبات درونآتلانتیکی (میان اعضای ناتو) بیسابقه تلقی میشود.در این میان، سخنان کریستین لیندنر، وزیر دارایی و رهبر حزب دموکرات آزاد در آلمان مورد توجه محافل امنیتی و سیاسی اروپا قرار گرفته است. او از سیاستمداران خواست مدل جایگزینی را که میتواند شامل تسلیحات هستهای آلمان، انگلیس و فرانسه باشد، در نظر بگیرند. با این حال، به نظر میرسد اظهاراتی از این دست صرفا نوعی ژست سیاسی - تبلیغاتی با هدف اعلام وجود اروپاییان در عالم سیاست تلقی شود! متاسفانه اروپاییان بازی در زمین آمریکا را به مثابه یک راهبرد کلان در حوزه امنیتی - سیاسی پذیرفتهاند. در این میان، مفهوم «امنیت جمعی در اروپا» بیش از پیش تحت تاثیر بلاتکلیفی، بیارادگی و وابستگی سیاستمداران اروپایی به واشنگتن قرار گرفته است.
نظرسنجیها و تحقیقات میدانی در اروپا نشان میدهد شهروندان کشورهای گوناگون عضو و غیرعضو اتحادیه اروپایی خواستار استقلال راهبردی از آمریکا هستند. با این حال مقامات احزاب سنتی اروپا از جمله سوسیال – دموکراتها و محافظهکاران هر دو در طول دهههای گذشته و اخیر تبدیل به مهره بازی کاخ سفید در جهان شدهاند. بدون شک اروپاییان در آینده نه چندان دور ناچار به اصلاح این رویکرد و راهبرد هستند اما هزینههای هنگفتی بابت این تغییر اجباری پرداخت خواهند کرد!
یکی از این هزینهها میتواند فروپاشی ساختار امنیتی اروپا و حذف احزاب و گروههای سنتی از قدرت باشد. بخش مهمی از رویگردانی شهروندان اروپایی نسبت به احزاب سنتی، ریشه در همین وابستگی و عدم استقلال آنها دارد. به رغم برخی مواضع شاذ در این باره، رویکردی عملیاتی در احزاب اروپایی مبنی بر گذار ساختاری و بازتعریف آن بر اساس استقلال از واشنگتن مشاهده نمیکنیم. اروپاییان در بزنگاهها صرفا بلوف میزنند و دیگر هیچ!
اروپای امروز به لحاظ امنیتی و سیاسی چارهای جز ساختارشکنی ندارد و اگر خود تن به این تغییر بنیادین ندهد، خواهناخواه در معرض آن قرار خواهد گرفت. با این حال همانگونه که اشاره شد، این تغییر ساختاری با سیاستمدارانی مانند مکرون و شولتس تحق نخواهد یافت! مشاهده کارنامه سیاه اروپاییان در جریان جنگ غزه و حمایت آنها از نسلکشی فلسطینیان در غزه، رفح و خان یونس به وضوح نشان میدهد اروپا را نمیتوان یک «متغیر مستقل» در عالم سیاست پنداشت، هرچند مجهز به پارلمان و دفاتر متعدد در بروکسل و استراسبورگ باشد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|