|
اخبار
رهبر انقلاب در دیدار دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین و هیأت همراه تصریح کردند
غزه، تا این لحظه پیروز اصلی میدان
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر پنجشنبه ۹ فروردین نیز در دیدار آقای «زیاد النخاله» دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین و هیأت همراه، نیروهای مقاومت و مردم غزه را تا این لحظه پیروز میدان خواندند و تاکید کردند: اوج عزت و ایستادگی مردم غزه و فلسطین و ناکامیهای رژیم صهیونیستی در این جنگ 6 ماهه، یک حادثه و پدیدهای الهی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی در کشتار مردم غزه گفتند: اینکه رژیم صهیونیستی با آن همه ساز و برگ نظامی و پشتیبانیهای قدرتهای ظالم دنیا، اقدام به کشتار زنان و کودکان میکند، نشان میدهد این رژیم قادر به مقابله با نیروهای مقاومت و شکست آنها نیست.
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین خاطرنشان کردند: به فضل الهی شما پیروزی نهایی مردم غزه را خواهید دید.
در این دیدار آقای زیاد النخاله، دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین با قدردانی از حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از موضوع فلسطین، یاد و خاطره شهید سردار سلیمانی را گرامی داشت و گفت: آنچه امروز در غزه در جریان است، در واقع تکرار حادثه کربلا است و بهرغم همه سختیها و توطئهها، مردم غزه در کنار نیروهای مقاومت توانستهاند با ایستادگی کمنظیر خود، طراحی آمریکا و رژیم صهیونیستی و حامیان آنها را برای نابودی مقاومت با شکست مواجه کنند.
وی با تاکید بر هماهنگی کامل میان نیروهای مقاومت بویژه حماس و جهاد اسلامی، خاطرنشان کرد: مردم غزه و نیروهای مقاومت بر استمرار ایستادگی تا پیروزی نهایی مصمم هستند و به لطف خداوند پیروزی نهایی در آینده نهچندان دور محقق خواهد شد.
***
رهبر انقلاب در دیدار رئیس دفتر سیاسی حماس و هیأت همراه:
مقاومت بینظیر غزه به اسلام عزت بخشیده است
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر سهشنبه ۷ فروردین در دیدار آقای اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس و هیات همراه، با تجلیل از ایستادگی بینظیر نیروهای مقاومت فلسطین و همچنین مردم غزه، تاکید کردند: صبر تاریخی مردم غزه در مقابل جنایتها و وحشیگریهای رژیم صهیونیستی که با حمایت کامل غرب انجام میشود، یک پدیده عظیم است که حقیقتا به اسلام عزت بخشیده و موضوع فلسطین را بهرغم خواست دشمن، به مساله اول جهان تبدیل کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه کشتار مردم غزه و نسلکشی در این منطقه هر انسان صاحب وجدانی را متاثر میکند، افزودند: جمهوری اسلامی ایران در موضوع حمایت از قضیه فلسطین و مردم مظلوم و مقاوم غزه هیچ تردیدی به خود راه نخواهد داد.
حضرت آیتالله خامنهای موضوع حمایت افکار عمومی بینالمللی و همچنین افکار عمومی جهان اسلام بویژه دنیای عرب از مردم غزه را مهم ارزیابی کردند و گفتند: اقدامات تبلیغاتی و رسانهای مقاومت فلسطین تاکنون بسیار خوب و جلوتر از دشمن صهیونیستی بوده است و باید در این زمینه بیش از پیش
اقدام شود. ایشان همچنین یاد شهید «العاروری» از رهبران حماس را که به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، گرامی داشتند و خاطرنشان کردند: این شهید بزرگوار شخصیت برجستهای بود که عاقبت مبارک شهادت، پاداش خداوند متعال به مجاهدتهای وی بود.
آقای اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس نیز در این دیدار ضمن تشکر و قدردانی از حمایتهای مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران از قضیه فلسطین و بویژه مردم غزه، گزارشی از آخرین تحولات میدانی و سیاسی جنگ غزه ارائه کرد و گفت: صبر و ایستادگی مثالزدنی مردم غزه و نیروهای مقاومت در این 6 ماه، که ناشی از ایمان راسخ آنان است موجب شده دشمن صهیونیستی به هیچ یک از اهداف راهبردی خود در جنگ غزه دست نیابد.
رئیس دفتر سیاسی حماس با تاکید بر اینکه عملیات توفانالاقصی اسطوره شکستناپذیری رژیم صهیونیستی را از بین برد و اکنون دشمن صهیونیستی بعد از گذشت 6 ماه خسارتهای سنگینی را متحمل شده و هزاران نفر از نظامیان این رژیم کشته و زخمی شدهاند، افزود: جنگ غزه یک جنگ جهانی است و هیات حاکمه آمریکا شریک اصلی جنایت صهیونیستهاست، زیرا رأسا هدایت جنگی رژیم صهیونیستی را بر عهده
دارد. وی در پایان خطاب به رهبر انقلاب تاکید کرد: به جنابعالی اطمینان خاطر میدهم که بهرغم همه وحشیگریها و جنایات و نسلکشی که در غزه در جریان است، مردم غزه و نیروهای مقاومت با قدرت ایستادهاند و به دشمن صهیونیستی اجازه نخواهند داد ذرهای به اهداف خود دست یابد.
ارسال به دوستان
رئیسی: معتقدیم نقد مصلحانه و منصفانه مشکلات را حل میکند
رئیسجمهور با تأکید بر ضرورت پرهیز از اختلافات سیاسی در جامعه اسلامی تصریح کرد: نشاط سیاسی در کشور پذیرفته است اما اختلافات سیاسی هرگز؛ همه چهرههای برجسته، تریبونداران و نخبگان جامعه باید در جهت حفظ و ارتقای انسجام و وحدت در جامعه تلاش کنند و دولت مردمی نیز معتقد است بالا بردن آستانه تحمل برای شنیدن نقد مصلحانه و منصفانه برخلاف تهمت، تخریب و اتهام میتواند مشکلات را حل کند.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی، شعار امسال را تبیین کردند
شکوفایی اقتصاد با بسیج همتها سرمایهها و ابتکارات ملت
گروه سیاسی: رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین روز سال نو، در دیدار نوروزی با قشرهای مختلف مردم، برنامهریزی و تلاش مسؤولان برای «ورود و بسیج همتها، سرمایهها و ابتکارات ملت» در عرصه اقتصاد را لازمه تحقق شعار بسیار مهم سال ۱۴۰۳ یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» خواندند و با اشاره به تأثیر بهبود مسائل اقتصادی در دین و دنیای مردم تأکید کردند: دشمن با انکار زمینهها، ظرفیتها و عوامل پیشرفت در کشور، خاموش شدن نور امید در دل ملت را نشانه رفته اما مردم و جوانان با تلاش بیوقفه و پرهیز از اختلافات، افق روشن آینده را پیگیری میکنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان همچنین با اشاره به فرورفتن رژیم صهیونیستی در باتلاق غزه و نفرت روزافزون ملتها از آمریکا به عنوان شریک اصلی جنایات صهیونیستها گفتند: در حوادث اخیر ظلمت حاکم بر غرب و حقانیت تشکیل جبهه مقاومت اثبات شد و این جبهه مردمی ضد ظلم، از توانایی و قدرت واقعی خود رونمایی کرد و به حول و قوه الهی، مسیر قطع ظلم بزرگ وجود رژیم صهیونیستی ادامه خواهد یافت. حضرت آیتالله خامنهای با تبریک مجدد عید سعید نوروز به آحاد ملت، همزمانی بهار طبیعت و بهار معنویت را زمینهساز طراوت و رویش و شکوفایی جسم و روح و جان انسان برشمردند و افزودند: هنر و قدرت ماه رمضان این است که با نسیم معنوی روزه و عبادات و توسل و مناجات، انسان غیرغافل را در مسیر صلاح و بندگی به شوق و تلاش میکشاند.
ایشان انگیزه انتخاب و اعلام شعار هر سال را تمرکز و همت و تلاش مسؤولان و آگاهی و مطالبه افکار عمومی برای تحقق این شعارهای راهبردی دانستند. رهبر انقلاب با اشاره به تمرکز شعارهای چند سال اخیر بر مساله اقتصاد گفتند: سال گذشته در تحقق شعار «مهار تورم و رشد تولید» کارهای خوبی انجام شد اما با آنچه مطلوب و مورد نظر ما بود فاصله نسبتا زیادی داشت، لذا مسؤولان و فعالان مردمی باید در سال جدید هم تحقق آن شعار مهم را وظیفهای اساسی بدانند. رهبر انقلاب نامگذاری امسال به سال «جهش تولید با مشارکت مردم» را شعاری برجسته خواندند و افزودند: اگر با برنامهریزی و تلاش مسؤولان، نوعی بسیج مردمی برای حضور در امر اقتصاد صورت گیرد، تحقق شعار بسیار مهم «جهش تولید» ممکن خواهد شد. ایشان اقتصاد را از مسائل اساسی کشور برشمردند و با اشاره به نقاط ضعف و مشکلات موجود اقتصادی گفتند: بهبود اوضاع اقتصادی در همه مسائل کشور اثرگذار است. حضرت آیتالله خامنهای با یادآوری تلاش بیوقفه و جدی آمریکا و همراهانش برای فروپاشی اقتصاد ایران و به زانو درآوردن ملت گفتند: به یاری حق این هدف تاکنون ناکام مانده و از این پس هم با تلاش و جدیت و عزم و اراده مسؤولان و مردم محقق نخواهد شد. رهبر انقلاب شکوفا شدن اقتصاد را در گرو به حرکت درآمدن همه چرخدندههای بزرگ و کوچک کشور خواندند و تأکید کردند: استفاده از زیرساختهای موجود، ابتکارات مردمی، قدرت مدیریت فعالان اقتصادی، نیروی جوان تحصیلکرده و شرکتهای دانشبنیان، بدون تردید اقتصاد کشور را به پیشرفت محسوس میرساند که تلاش بیوقفه مسؤولان پرتحرک کشور و هنر آنان در به حرکت درآوردن این مجموعهها و عوامل، زمینهساز این توفیق بزرگ ملی خواهد بود. ایشان مصادفشدن سال نو با نخستین سال اجرای برنامه هفتم توسعه را عامل دیگری برای تلاش روزافزون مسؤولان دانستند و گفتند: باید در پایان برنامه هفتم که با هدف کلی شکوفایی اقتصادی همراه با عدالت تدوین شده، «تورم تکرقمی شود، ساختار بودجه اصلاح و نظام مالیاتی متحول شود، حداقل ۹۰ درصد کالاهای اساسی در کشور تولید و طرحهای عظیم ملی انجام شود» که رسیدن به این اهداف اساسی بدون حضور مردم در عرصه اقتصاد ممکن نیست؛ بنابراین باید از تواناییهای مختلف و متفاوت ملت استفاده خردمندانه و کامل شود.
رهبر انقلاب با تمجید از آمادگی همیشگی ملت برای حضور در میدان افزودند: باید مانند دفاع مقدس، مردم در صحنه اقتصاد حضور واقعی و مثمرثمر داشته باشند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به بازدید بهمنماه خود از نمایشگاه دستاوردهای فعالان تولیدی افزودند: آن دستاوردها بسیار خوب و شگفتآور و نشاندهنده ظرفیت و توان و ابتکارات بالای مردمی بویژه جوانان در عرصه اقتصاد بود و اثبات کرد میتوان از این ظرفیت عظیم در صنایع بزرگ، بهینهسازی مصرف آب، بخش نفت، صنایع دستی، حملونقل و دیگر عرصهها استفاده کرد.
ایشان ادامه تحرک اقتصادی خارجی و بینالمللی را هم لازم و مهم خواندند و خطاب به مسؤولان گفتند: باید تفاهمنامهها با کشورها را به قراردادهای ملی و اجرایی تبدیل کرد تا نتایج آنها در عمل مشخص و محسوس شود. رهبر انقلاب همچنین با تأکید بر لزوم افزایش بهرهوری در عرصههای مختلف و استفاده از تجربیات دیگران در این زمینه گفتند: «جهش تولید با مشارکت مردم» شعار یکساله نیست، بلکه مسؤولان باید با برنامهریزی و کمک گرفتن از مردم، گام اول را در سال جاری بردارند تا انشاءالله این شعار در طول زمان، کامل محقق شود. حضرت آیتالله خامنهای در نکتهای مهم به نگرانی برخی افراد دلسوز درباره احتمال بروز فساد و سوءاستفاده در مسیر حضور مردمی در عرصه اقتصاد اشاره کردند و افزودند: این نگرانی با توجه به سوءاستفادههای سالهای گذشته از امکانات و وامهای دولتی، بجاست، بنابراین مسؤولان باید با چشمان باز، کاملا مراقب باشند فساد و تبعیض و استفاده نامشروع در این مسیر رخ ندهد. رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان، منافع ملی و افق روشن آینده کشور را وابسته به «ایمان» و «امید» دانستند و گفتند: اگر فروغ امید در دلها خاموش شود، هیچ حرکتی اتفاق نمیافتد. ایشان «جوانان مستعد، ملت آماده به کار، منابع کمنظیر طبیعی و موقعیت ممتاز جغرافیایی» را از جمله ظرفیتهای انبوه برای استمرار پیشرفتهای کشور برشمردند و گفتند: لازمه ادامه پیشرفت این است که همه به آینده امیدوار باشیم. حضرت آیتالله خامنهای پیشرفتهای علمی در عرصههای صنعت، سلامت، فضایی، سیاسی و سیاست خارجی و امنیت کمنظیر کشور را که در برگزاری امن راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات اخیر تجلی یافت، از جمله عوامل امیدزا و موجب تقویت حس عزت و افتخار در مردم دانستند و افزودند: هزاران گروه جوان، پرتوان، پرانگیزه و با شوق در سراسر کشور در بخشهای مختلف علمی و حوزوی و فرهنگی و هنری مشغول کار و تلاش و رونقبخشی به فضای جامعه هستند.
ایشان شکلگیری راهپیماییهای عظیم اربعین و اعیاد غدیر و نیمه شعبان را جلوههایی امیدزا و نشاطآفرین خواندند و با ابراز تأسف از نارسایی تبلیغاتی در کشور در نشان دادن واقعیات برجسته افزودند: با وجود این جلوههای امیدآفرین، برخی افراد غافل، با منفیبافی به دنبال انکار وجود امید در جوانان و تلاش برای زائل کردن آن هستند. رهبر انقلاب اسلامی اینگونه اقدامات را کمین گرفتن برای میراندن امید در دلهای جوانان خواندند و افزودند: قلم به دست گرفتن و مقاله نوشتن درباره اینکه به آینده نباید امیدوار بود به نفع کیست و اصلا چرا نباید با وجود این همه ظرفیت و عوامل نویدبخش، به آینده امیدوار بود؟
ایشان به کارگیری انواع ترفندهای تبلیغاتی و رسانهای برای بزرگنمایی ضعفها و انکار پیشرفتها را از جمله اقدامات همیشگی بدخواهان دانستند و افزودند: دشمن سالها است اینگونه کارها را میکند اما در داخل نباید این خطا و غفلت را مرتکب شویم.
حضرت آیتالله خامنهای جوانان را به جلوتر از بودن از نقشه دشمن توصیه مؤکد کردند و گفتند: آنها میخواهند شما را مأیوس کنند و نگذارند بعضی صداها از پیشرفتها به شما برسد ولی شما بیش از تلاش نومیدکننده دشمنان، برای ایجاد امید و شکوفایی کار و تلاش کنید. «وحدت ملی و اتحاد دلها و عزمها و ارادههای مردم» عامل دیگری بود که رهبر انقلاب از زاویه منافع ملی مورد تأکید قرار دادند و با ابراز تأسف از وجود مشکلات و عقبافتادگی در این زمینه گفتند: در این زمینه دچار غفلت شدهایم و به دست خودمان وحدت ملی و همدلی اجتماعی را مخدوش کردهایم. همه هم در این غفلت شریکیم و همه نیز وظیفه داریم وحدت ملی و اتحاد مردم و مسؤولان را حفظ و روزبهروز تقویت کنیم.
رهبر انقلاب تقویت وحدت ملی را سیاست قطعی نظام اسلامی از روز اول خواندند و با اشاره به تأکیدهای امام خمینی(ره) بر این مساله خاطرنشان کردند: امام در مقابل افرادی که بر سر مسائل سیاسی و جناحی با یکدیگر دچار اختلاف میشدند، نهیب میزدند که هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید.
حضرت آیتالله خامنهای اختلاف فکری و سلیقهای و سیاسی در کشور را طبیعی دانستند اما گفتند: رقابتهای داخلی و اختلافهای سیاسی نباید موجب نفرتپراکنی و ایجاد دشمنی و اهانت و آزار و احیانا دروغ و افترا علیه یکدیگر شود.
ایشان خطاب به جوانان تأکید کردند: سعی کنید در جامعه نفرتپراکنی نشود و با وجود اختلاف سلایق، در مسائل جامعه و در مواجهه با دشمنان کشور و ملت همه با هم برادرانه و یکسان حرکت کنند. رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان، از چند زاویه مساله فلسطین و غزه را به عنوان مهمترین مساله بینالمللی مورد توجه قرار دادند. ایشان قضایای غزه و قتلعام بیش از ۳۰ هزار نفر زن و کودک و پیر و جوان در مقابل چشمان دنیای به اصطلاح متمدن و مدعی حقوق بشر را نشاندهنده ظلم و ظلمت حاکم بر دنیای غرب خواندند و افزودند: آمریکاییها و اروپاییها نه فقط از جنایتهای رژیم اشغالگر جلوگیری نکردند، بلکه از همان روزهای اول با سفر به سرزمینهای اشغالی حمایت خود را اعلام و انواع سلاح و کمک نیز برای استمرار جنایتها ارسال کردند.
حضرت آیتالله خامنهای اثبات حقانیت تشکیل جبهه مقاومت در منطقه غرب آسیا را نتیجه دیگر حوادث چند ماه اخیر غزه دانستند و افزودند: این حوادث نشان داد حضور جبهه مقاومت در این منطقه جزو حیاتیترین مسائل است و روز به روز هم این جبهه که برخاسته از وجدانهای بیدار و برای مقابله با ۷۰ سال ظلم و اشغالگری جنایتکاران صهیونیست است، باید تقویت شود.
ایشان رونمایی مقاومت از تواناییهای خود را ثمره دیگر جنگ کنونی غزه خواندند و گفتند: نه غربیها و نه دولتهای منطقه از قدرت و تواناییهای مقاومت اطلاع نداشتند اما امروز مجبورند صبر مردم مظلوم غزه و اراده و انگیزه مقاومت فلسطین از حماس تا بقیه گروههای مقاومت و قدرت و اراده مقاومت در لبنان، یمن و عراق را مشاهده کنند. رهبر انقلاب عیان شدن قدرت مقاومت را موجب بههم ریختن همه محاسبات آمریکاییها و برنامههای آنها برای تسلط بر کشورهای منطقه دانستند و افزودند: قدرت مقاومت، محاسبه آنها را به هم زد و نشان داد آمریکاییها نه تنها نمیتوانند بر منطقه مسلط شوند، بلکه حتی نمیتوانند در منطقه بمانند و ناچارند منطقه را تخلیه کنند.
ایشان روشن شدن وضعیت آشفته و بحرانی رژیم صهیونیستی برای همگان را واقعیت دیگر حوادث غزه دانستند و گفتند: این حوادث نشان داد رژیم صهیونیستی نه فقط در حفاظت از خود دچار بحران است، بلکه در بیرون آمدن از بحران هم دچار بحران است، زیرا با ورود در جنگ غزه به باتلاقی وارد شده که چه از غزه بیرون بیاید چه نیاید، شکست خورده است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: تناقضها و اختلافات عمیق در میان مسؤولان رژیم غاصب این رژیم را به سقوط نزدیکتر میکند. ایشان با تأکید بر اینکه آمریکا در قضیه غزه بدترین موضع را انتخاب کرد، گفتند: تظاهرات مردم به نفع فلسطین در خیابانهای لندن و پاریس و خود آمریکا در واقع اعلام نفرت از آمریکاست.
رهبر انقلاب موضعگیری و محاسبه غلط آمریکا در ماجرای غزه را باعث منفور شدن آمریکا در دنیا و افزایش 10 برابری نفرت از آن در منطقه دانستند و در بیان نمونه دیگری از فهم و محاسبات غلط آمریکاییها در مسائل منطقه گفتند: در هر جای منطقه از یمن و عراق تا سوریه و لبنان که نیروهای مبارز و شجاع مقاومت اقدامی علیه آمریکاییها میکنند، آنها این اقدام را به ایران نسبت میدهند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: این نشان میدهد آمریکاییها مردم منطقه و جوانان شجاع و با عزم و اراده آن را نشناختهاند و همین محاسبه غلط هم قطعا آمریکاییها را به زانو در خواهد آورد.
ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران از مقاومت حمایت و تمجید و تا قدر ممکن پشتیبانی میکند، گفتند: اما این در واقع خود گروههای مقاومت هستند که تصمیم میگیرند و اقدام میکنند و حق نیز با آنهاست.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه ظلم بزرگ موجود در منطقه یعنی وجود رژیم صهیونیستی که باید قطع شود، گفتند: ما طرفدار و حامی و کمککننده هر کسی هستیم که در این جهاد اسلامی، انسانی و وجدانی وارد شود و به توفیق الهی به این مقصود نائل خواهیم آمد.
***
پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت حلول سال جدید
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳ ضمن تبریک عید نوروز به ملت ایران بویژه خانوادههای ایثارگران و همه ملتهایی که نوروز را گرامی میدارند، سال جدید را سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری کردند. رهبر انقلاب اسلامی با گرامیداشت یاد و نام شهیدان و امام شهیدان و آرزوی بهرهمندی ملت ایران از 2 بهار طبیعت و معنویت، نگاهی گذرا به شیرینیها و تلخیهای سال ۱۴۰۲ داشتند و گفتند: از جمله شیرینیها و خبرهای خوش سال گذشته، پیشرفتهای چشمگیر علمی و فناوری، تولیدات زیربنایی، حضور حماسی مردم در اجتماعات مختلف بویژه روز قدس و روز ۲۲ بهمن، برگزاری امن و سالم انتخابات اسفندماه و تحرک بینالمللی دولت در عرصههای گوناگون اقتصادی و سیاسی بود. حضرت آیتالله خامنهای مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را از جمله خبرهای تلخ سال ۱۴۰۲ خواندند و افزودند: حادثه تلخ کرمان در سالگرد شهید سلیمانی، سیل بلوچستان و حوادثی که برای ماموران حافظ امنیت در ماههای اخیر اتفاق افتاد، از دیگر حوادث تلخ سال گذشته بود اما حادثه غزه را باید تلخترین حادثه به شمار آورد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شعار سال گذشته، کارهای انجام شده در زمینه مهار تورم و رشد تولید را خوب اما نه به قدر مطلوب ارزیابی کردند و با تاکید بر اینکه نباید توقع داشت چنین موضوع مهمی در مدت زمان یک سال تحقق کامل یابد، گفتند: در سال جدید نیز مساله عمده کشور همچنان «اقتصاد» است، زیرا نقطه ضعف اساسی کشور در این حوزه است و باید در این زمینه فعال عمل شود. حضرت آیتالله خامنهای تاکید کردند: جمعبندی نظرات کارشناسان اقتصادی ما را به این نتیجه میرساند که کلید حل مشکلات اقتصادی کشور از جمله «تورم»، «اشتغال» و «ارزش پول ملی» مساله «تولید» است و به همین دلیل در چند سال گذشته بر موضوع تولید تکیه شده است. ایشان افزودند: بر همین اساس در سال جدید نیز تکیه بر مساله تولید است و انتظار داریم در موضوع تولید یک جهش روی دهد. رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه جهش در تولید بدون حضور مردم در اقتصاد و عرصه تولید امکانپذیر نیست، خاطرنشان کردند: باید موانع حضور مردم در بخش تولید برطرف شود و ظرفیتهای بزرگ مردمی فعال شوند. حضرت آیتالله خامنهای گفتند: با توجه به این موضوع، شعار سال ۱۴۰۳ «جهش تولید با مشارکت مردم» قرار داده شده است و امیدواریم با برنامهریزی مناسب برنامهریزان کشور و همکاری صاحبنظران و مشارکت عملی فعالان اقتصادی، زمینه تحقق این شعار به بهترین وجه فراهم شود. ایشان همچنین ضمن عرض سلام خاضعانه به پیشگاه حضرت بقیهالله(عج)، از خداوند متعال توفیق ملت بزرگ و عزیز ایران را مسألت کردند.
ارسال به دوستان
گفتوگو
انقلاب وحدتآفرین، رهبران وحدتآفرین
هر ساله روز اول فروردین رهبر معظم انقلاب طی دیداری عمومی به بیان راهبردهای کلان کشور، ترسیم افقهای پیشرو و عوامل تهدیدزای رشد و اعتلای کشور میپردازند. سال ۱۴۰۳ نیز بر همین منوال دنبال شد و ایشان در سخنرانی روز اول فروردینشان، مساله «اتحاد دلهای مردم» و وحدت ملی را از منظر منافع ملی طرح کردند. در همین راستا با دکتر سیدحسین شرفالدین، جامعهشناس و عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به گفتوگو پرداختیم تا پیرامون عوامل و تهدیدات اتحاد ملت ایران بحث و تبادل نظر کنیم.
* طرح وحدت بدون لحاظ ملاک و محور چندان قابل تصور نیست. به نحو تاریخی جوامع و ملتها بر چه اساسی به خود انسجام میبخشیدند؟ امروز این وضعیت دچار چه تطوراتی شده است؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا مقدماتی را طی کنم تا پرسش را به صورت مبنایی پاسخ دهم. اساسا شکلگیری یک جمع انسانی در هر مقیاس ممکن، بدون فرض وجود دستکم یک عنصر مشترک و مورد وفاق برای ایجاد وحدت، همدلی و انسجامبخشی به ایدهها، امیال، اهداف، ارادهها و کنشهای آنها غیرممکن است. به بیان دیگر، وجود یک عنصر کانونی مورد وفاق، شرط لازم برای شکلگیری و تداوم یک تشکل انسانی با اهداف و کارکردهای مورد انتظار شمرده میشود. این عنصر مشترک که بیشتر کارکرد وحدتبخش، یکپارچهساز و انسجامآفرین آن مورد نظر بود، هرچیزی (حقیقی، اعتباری، ادعایی، برساختی) میتواند باشد. مطالعات تاریخی و مردمشناختی نیز نشان میدهد جوامع انسانی همواره برای تامین این مهم و نیاز اجتماعی اجتنابناپذیر، به سیاستها، ابزارها و شگردهای مختلفی حسب ظرفیتها و امکانات محیطی خود توسل جستهاند. به بیان تمثیلی، نقش وجود عنصر وحدتآفرین در جامعه، مشابه نقش نخ تسبیح برای ایجاد هویت اتصالی و پیوستاری میان مهرههای مختلف آن است.
نیازی به ذکر نیست که وجود انسانیت مشترک (هویت انسانی) و انتساب همه نفوس انسانی به حضرت آدم و حوا(ع) به دلیل اینکه همواره تحتالشعاع عوامل ثانوی بوده و همچنین به دلیل میدانداری و نقشآفرینی عوامل روبنایی در ایجاد وحدت و تفرقه میان تجمعات انسانی، قادر به ایفای نقش وحدتآفرین مورد انتظار نبوده است. امروزه حتی سازمانهای حقوق بشری نیز نمیتوانند نسبت به هالهها و حبابهای روبنایی مثل قومیت، ملیت، نژاد، جنسیت، فرهنگ، دین، زبان و تاثیرات تمایزبخش آن بیتوجه باشند. از این رو برای ایجاد وحدت و انسجام میان ابنای بشر و اعضای خانواده حضرت آدم، نمیتوان به عنصر انسانیت مشترک توسل جست و ایفای کارکردهای لازم را از آن انتظار داشت. اما درباره پرسش شما باید گفت عناصر موثر در ایجاد وحدت و همدلی میان گروهها و جوامع انسانی که غالبا به صورت موردی و بعضا ترکیبی بدانها استناد میشود، از این قرار است: ۱- داشتن نیا و دودمان مشترک حقیقی یعنی وجود پیوند خونی و نسبی میان یک جمع؛ عنصری که در اجتماعات کوچک سنتی، برخی اقوام، خویشان و خانوادههای گسترده را به هم متصل میساخت و اتحادی عمیق و گسستناپذیر میان آنها برقرار میکرد؛ 2- داشتن نیای ساختگی، اسطورهای و تخیلی. ادعای برخی اقوام و قبایل بزرگ از جمله برخی اقوام ایرانی مبنی بر داشتن اجداد و نیای مشترک که عملا اثبات آن به لحاظ تاریخی و نسبشناسی غیرممکن است. مردمشناسان این نوع دعاوی را صرفا ترفندی برای ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان افراد و خانوادههای مختلف ساکن در یک قلمروی مسکون میدانند. به بیان دیگر، آنچه مجوز طرح این پندار و انگاره شده، تامین ملزومات زیرساختی برای تحقق یک ضرورت سیاسی - اجتماعی یعنی وحدت و پیوستگی میان یک جمع مستعد تفرق و تقابل بوده است و اصل و نسب تاریخی نمیتوان برای آن قائل شد؛ ۳ - داشتن توتم مشترک یا اعتقاد یک گروه به خاستگاه مشترک روحانی و تلقی خود به مثابه اعضای یک خانواده که حتی ازدواج درونگروهی با یکدیگر را نیز غیرمجاز میشمردند مولفه سوم است. طبق ادعای برخی جامعهشناسان (از جمله دورکیم، جامعهشناس فرانسوی)، این مرجعیت روحانی و قدسی، همواره با میانجی یک حیوان (یا گیاه یا پدیده طبیعی) که روح مشترک نیاکانی آنها را نمایندگی میکند، تبلور خارجی مییافت. توتم عامل پیوند میان برخی اقوام ابتدایی بوده است. دکتر علی شریعتی، وجود برخی اقوام ایرانی دارای نامهای خانوادگی یا پیشوند حیوانی مثل سگوند، شغالوند و... را از بقایای تفکر توتمی ارزیابی میکنند؛ ۴ - فرهنگ مشترک که عبارت است از توافق نسبی یک جمع در مجموعهای از بینشها، ارزشها، نگرشها، آرمانها، اهداف، هنجارها، روابط مناسک، آیینها، سبکها، نمادها، اسطورهها، هنر و ادبیات؛ ۵ - دین یا نظام اعتقادی مشترک نیز گاه به صورت مستقل و گاه به عنوان یکی از زیرمجموعههای فرهنگ حاکم به عنوان یکی از بنیادیترین عناصر وحدتآفرین میان جمع معتقدان و موالیان یک دین ذکر شده است. گفتنی است اخوت دینی علاوه بر ضرورتهای سیاسی - اجتماعی، منشأ و خاستگاه اعتقادی و ایمانی، صبغه و سیاق قدسی و الهی نیز دارد. برخی جامعهشناسان مهمترین و برجستهترین کارکرد اجتماعی دین را ایجاد همبستگی ذکر کردهاند؛ 6- نهادها و ساختارهای مشترک که در واقع محصول و نتیجه عناصر فوق و برآمده از زیست تاریخی طولانیمدت یک جمع با تجربهها و تعاملات فرهنگی اجتماعی مشترک و متنوع است.
از عوامل دیگری نیز هرچند با اهمیت و نقش کارکردی محدودتر، به عنوان عناصر وحدتآفرین و انسجامبخش در مقیاس کلان نام برده شده است: سرزمین و قلمرو جغرافیایی مشترک مسکون، تاریخ و پیشینه تاریخی مشترک، نژاد مشترک، زبان مشترک، مشاهیر و چهرههای برجسته و دارای وجهه و اعتبار قومی یا ملی و... از آن جملهاند. در شرایطی نیز وجود دشمن مشترک و تهدیدکننده کیان و منافع جمعی، بالقوه میتواند در کنار سایر عوامل، عامل انسجام درونی موقت یک جمع باشد. گفتنی است که حصول انسجام اجتماعی، همواره امری غالب و برساختی است؛ چه بهندرت میتوان در میان آحاد مختلف یک جامعه اشتراک کامل در همه امور فوق را انتظار داشت.
گفتنی است متعاقب شکلگیری پدیده نوظهور و بیسابقه موسوم به «دولت - ملت» (Nation-state) ابتدا در برخی جوامع اروپایی (از نیمه دوم قرن هفدهم به این طرف) و سپس در سایر کشورهای جهان از جمله کشور ما (عمدتا در قرن بیستم)، ضرورت توجه به عناصر اشتراکی وحدتآفرین و بالاتر از آن، ملتآفرین، به غایت فزونی یافت. ظهور پدیده دولت - ملت یعنی شکلگیری مجموعهای از واحدها و تشکلات سیاسی - اجتماعی بود تفکیکشده و متمایز (در مقیاس ملی) که شاخصه بارز و خصیصه غالب آنها برخورداری از یک حاکمیت سیاسی مستقل و مقتدر با همه اجزا و ارکان ساختاری، نهادی و سازمانی آن در مقیاس کلان و تشکیل یک جامعه مستقل با محوریت و مرجعیت یک حاکمیت سیاسی دارای پیوند ارگانیک یا کلیت نظام اجتماعی بود که علیالفرض همه تنوعات و تکثرات درونی را نمایندگی میکرد. از این رو وجود یک عنصر کانونی یا مجموعهای از عناصر معنایی مورد وفاق برای ایجاد وحدت و یکپارچگی میان همه گروههای متعدد و متکثری که بهرغم تمایزات قومی، نژادی، زبانی، مذهبی، فرقهای، ایدئولوژیکی و صنفی مختلف در چارچوب یک واحد سیاسی - اجتماعی نوپدید تحت عنوان کشور، ملت، جامعه و... تجمع یافته بودند، ضرورتی اجتنابناپذیر یافت.
طرح ایده نهچندان روشن ملت و ملیت (نیشن) با پژواکهای ایدئولوژیکی خاص آن تحت عنوان ملتگرایی، میهنگرایی، وطنخواهی، وطندوستی، وطنپرستی و... عمدتا با همین هدف یعنی تامین یک عنصر هویتی انسجامبخش در فراسوی عناصر وحدتبخش پیشین، موضوعیت بلامنازع یافت.
به بیان دیگر، هدف اصلی از ساخت و برساخت اسطوره ملت و میهن، ایجاد مرجعیتی پنداری و تخیلی برای ادغام همه خودهای متنوع و متکثر در یک خود بزرگ و ملی بود. بیشک ضرورت طرح این ایدئولوژی در جوامعی که دین در آنها به حاشیه رانده شده و کارکردهای اجتماعی آن از جمله هویتبخشی و وحدتآفرینی تحت تاثیر غلبه سکولاریسم بشدت تضعیف شده بود، ضرورت افزونتری یافت.
ناسیونالیسم عمدتا با توسل به مولفههایی که مدعی اشتراک آنها در میان آحاد و گروههای مختلف یک ملت بود، نقش وحدتبخش خود را به انجام رساند. عناصری همچون سرزمین و جغرافیای مشترک با مرزهای سیاسی معین و قلمرو حاکمیتی محدد و مشخص، میراث تاریخی مشترک، میراث فرهنگی مشترک (با مولفههای فوقالذکر)، میراث تمدنی مشترک مثل ابنیه تاریخی، صنایع و تکنولوژیها و... ، همچنین مشاهیر تمدنساز و مورد احترام یک جامعه از این جملهاند. گفتنی است که جوامع انسانی در ادامه مسیر ملیتگرایانه و استقلالطلبانه خود و تحت تاثیر برخی ضرورتها و اقتضائات جامعه جهانی، رفته رفته به عناصر دیگری نیز به عنوان عناصر ملی یا نمادهای معرف ملیت رو آورند. ملیت هر جامعه، هم اینک به فهرست بلندی از عناصر ملیتآفرین در ادامه عناصر رکنی فوق هرچند به صورت مکمل استناد داده میشود؛ برای نمونه مرزهای ملی (ترسیمکننده گستره جغرافیایی و قلمرو نفوذ حاکمیت سیاسی یک ملت)، حاکمیت سیاسی ملی (با قوای مختلف)، قانون اساسی (و مجموعه قوانین مکمل و مشتق)، پرچم ملی، سرود ملی، واحد پول ملی، زبان یا زبانهای رسمی، دین یا ادیان رسمی (پذیرفتهشده در قانون اساسی)، اسناد هویتی معرف ملیت اشخاص (شناسنامه، کارت ملی و گذرنامه)، لباس ملی (که تنها در برخی کشورها مورد توجه قرار گرفته است)، رسانه ملی، بانک ملی، تیم ملی، خودرو ملی، احزاب ملی، عضویت در سازمان ملل و جامعه جهانی به عنوان یک ملت شناسنامهدار و...
* حالا اگر بخواهیم به کشور خود بپردازیم؛ ایران امروز بر چه اساس و مولفههایی توان انسجامبخشی به خود را دارد؟
خوشبختانه در کشور ما همه عناصر بنیادین (جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، مذهبی، تمدنی، ساختاری، زبانی) برای ایجاد وحدت، همدلی، اتحاد و یکپارچگی در مقیاس ملی وجود دارد و در مقایسه با برخی جوامع عناصر مکمل و زمینههایی نیز برای تقویت مستمر این بنیانها تعبیه شده که همواره میتواند در تشدید و تقویت وحدت ملی موثر واقع شود. انطباق و همسویی نسبتا کامل میان 2 هویت ملی و مذهبی، انسجام و یکپارچگی را در کشور، در بالاترین سطح ممکن مستقر ساخته است. این همسویی خود را در وحدت، همدلی و قیام یکپارچه ملت برای تحقق انقلاب اسلامی در سال ۵۷ متبلور ساخت. فرهنگ ملی نیز که برخی از جریانات ملیگرا و باستانگرا در یک قرن گذشته همواره از تقابل آن با فرهنگ دینی سخن میگفتند، به مرور زمان و بویژه تحت تاثیر انقلاب اسلامی، به نفع فرهنگ مذهبی تعدیل شد و در مسیر همسویی هرچه بیشتر با آن قرار گرفته است. تقابلات موضعی بین فرهنگ دینی منبعث از مذهب شیعه و خردهفرهنگ منبعث از مذهب سنی نیز به رغم تلاش برخی جریانات تجزیهطلب بهانه مناسبی برای اختلافافکنی و ایجاد اختلال در همبستگی و یکپارچگی ملی تلقی نشد.
در کنار بنیادهای هویتی مشترک فوقالذکر میتوان از عوامل دیگری نیز که در ایجاد و تقویت یکپارچگی ملی همواره موثر بودهاند، نام برد: تقارب اعتقادی شیعه و سنی در طول تاریخ به دلیل مجاورت و همنشینی و مشارکت جمعی در عرصههای مختلف ملی، مرجعیت الگویی بلامنازع شخصیتهایی مثل حضرت علی (ع) که مورد احترام قاطع فریقین قرار دارند،
وجود مشاهیر بزرگ ایرانی و افتخارات ملی (مثل مولوی، غزالی، سعدی که به رغم تفاوت در مذهب، مورد احترام قاطبه شیعیان بوده و هستند و متقابلا شخصیتهایی مثل فارابی، بوعلی سینا، خواجه نصیر نیز که به رغم تفاوت در مذهب، مورد احترام اهل سنت بوده و هستند و فریقین به عنوان بخشی از هویت تاریخی - تمدنی خود به وجود آنها افتخار میکردهاند، وجود علمایی که همواره بر وحدت میان شیعه و سنی تاکید داشته و اصرار ورزیدهاند، وقوع انقلاب اسلامی و به تبع آن تشکیل حکومت دینی به عنوان مروج وحدت میان امت اسلام، تهدیدها و توطئههای رنگارنگ دشمنان علیه کیان ملی و در راس آنها وقوع جنگ تحمیلی (که زمینه بیشتری برای وحدت و انسجام میان آنها فراهم ساخت)، وجود شخصیتهای وحدتآفرین مثل امامین انقلاب که همواره بر وحدت میان مسلمین در مقیاس ملی و گستره جهانی اسلام تاکید داشتهاند و... از سویی وجود برخی مناسبتها و کنشهای اقتضایی آن نیز همواره در تقویت مبانی وحدت و یکپارچگی ملی موثر بوده و هست: مناسکی همچون نمازهای جماعت و جمعه، عزاداریهای محرم و صفر، اعیاد ملی و مذهبی(مثل نوروز، غدیر، فطر، موالید پیامبر و ائمه اطهار(ع)، ۱۵ شعبان و...)، دهه فجر، هفته وحدت، راهپیمایی اربعین و...
گفتنی است که از دید فرهنگشناسان، در هر جامعه معمولا یک فرهنگ ملی وجود دارد که همچون چتری در فراز، همه خردهفرهنگها و قومیتهای موجود در یک جامعه را تحت پوشش خود قرار میدهد. فرهنگ ملی در واقع مخرج مشترک همه فرهنگهای متنوع و متکثر درون یک واحد سیاسی - اجتماعی یا دولت - ملت است. در کشور ما به دلیل سیطره و غلظت فرهنگ دینی و مرجعیت کانونی آن، همواره فرهنگ ملی با پسوند مذهب (فرهنگ ملی مذهبی) معرفی میشود.
* پرسشی که اکنون طرح میشود آن است که این مجموعه هماهنگ از مذاهب، اقوام و ملیت را که شما ترسیم کردید چه چیزی میتواند مورد تهدید قرار دهد؟ به عبارت دیگر عوامل تضعیفکننده این وحدت که باید از آنها برحذر بود، چیست؟
در عصر کنونی از عوامل متعددی به صورت بالقوه یا بالفعل، به عنوان عوامل تهدیدکننده وحدت، همبستگی، اتحاد و یکپارچگی ملی یاد میشود، البته جوامع از این حیث وضعیتهای متفاوتی دارند و نمیتوان همه را یکسان ملاحظه کرد، چه اینکه وحدت و یکپارچگی نیز امری تشکیکی است و در هر جامعه تنها درجاتی از آن امکان حصول و تحقق دارد. از سوی دیگر، توقع وجود انسجام و یکپارچگی حتی در عالیترین سطح ممکن، منافاتی با وجود برخی اختلافها، تفاوتها، تمایزها و تعارضهای درونی در ابعاد مختلف ندارد. گفتنی است که عوامل موثر در ایجاد اختلال و یکپارچلی ملی را به یک اعتبار میتوان به دو دسته عوامل عام و جهانشمول (عواملی که همه جوامع از آن تلقی تهدیدی دارند) و عوامل خاص (عواملی که تنها برخی جوامع مثل ایران، از آن تلقی تهدیدی دارند)، تقسیم کرد. در ادامه این بخش به برخی از این عوامل اشاره میکنم:
الف - عوامل عام: فردگرایی افراطی یا خودخواهی فردگرایانه (به عنوان امری مخل روح جمعی)، تقسیم کار پیچیده و تضعیف وجدان جمعی در جوامع ارگانیکی پیچیده، تکثرگرایی و تنوعگرایی فرهنگی (بویژه در سبکهای زندگی)، شبکهای شدن جهان و عضویت افراد در گروهها و جماعات رسانهای و شبکههای اجتماعی فراسرزمینی، کاهش تعلقات ملی به دلیل مهاجرتهای گسترده و هویتیابیهای چهلتکه، تضعیف ملیت تحت تاثیر ارتباطات گسترده میان فرهنگی و درهمآمیختگی فرهنگی جوامع، غلبه گفتمانی ایدئولوژیهای پسامدرن و بیاعتبار شدن کلانروایتها و الگوهای زیستی یکپارچه، فرآیند جهانی شدن و احساس تعلق افراد و ملتها به جامعه جهانی و اقتضائات فراملی آن و...
ب - عوامل خاص (با محوریت جامعه ایران): موقعیت استراتژیک کشور به دلیل استقرار در منطقه بحرانخیز خاورمیانه، تراکم مشکلات ناشی از حاکمیت طولانیمدت طواغیت، جنگ تحمیلی، رویارویی با استکبار جهانی، تحریمهای فرساینده، توسعه نامتوازن، شهرنشینی فزاینده، مهاجرت گسترده اتباع بیگانه و...؛ تعدد و تنوع اقوام ایرانی با خودآگاهی قومی، دامن زدن برخی گروههای ملی – مذهبی به تقابل میان ایرانیت و اسلامیت، آشفتگی در اتخاذ مواضع استراتژیک در مقیاس ملی و بینالمللی به دلیل نامشخص بودن مرز میان ایده امت - امامت با ایده ملت - دولت، وجود اقلیتهای مذهبی مخالف سلطه اکثریت شیعی، دامن زدن برخی جریانات مذهبی به اختلافات ریشهدار تاریخی (کلامی، فقهی و عملکردی) میان شیعه و سنی، مناقشه برخی جریانات در آرمان محوری وحدت میان شیعه و سنی، وجود برخی گروههای قومی دارای تمایلات تجزیهطلبانه، تمایل روزافزون برخی گروهها به پدیده باستانگرایی، بیتوجهی برخی جریانات مذهبی به فرهنگ و نمادهای ملی، آمار بالای جمعیت جوان کشور با آرمانهای فزاینده و تمایلات گریز از مرکز، وجود برخی مناقشات در نحوه مشارکت اقوام مختلف در سرنوشت خود، ابهام در تعیین اولویتها و سیاستهای ترجیحی نظام، رویارویی توانفرسا و بیپایان با استکبار جهانی (که از دید برخی عامل اصلی همه مشکلات کشور شمرده میشود)، ادعای وجود تبعیض و بیعدالتی و ناتوانی نظام اسلامی در اجرای عدالت و توزیع بهینه امکانات کشور، ناتوانی نظام مدیریت کشور در تامین خواستهها و وعدههای ناشی از انقلاب اسلامی، عدم بهرهگیری از ظرفیتهای نخبگانی کشور در فرآیند توسعه، ضعف عملکرد نهادهای حاکمیتی بویژه نهادهای تعلیمی و تربیتی در انتقال فرهنگ دینی و انقلابی، ضعف عملکرد نهادهای رسانهای بویژه صداوسیما در تقویت بنیادهای فرهنگی ناشی از انقلاب اسلامی، فساد ساختاری و سیستمی، اختلافات جناحی سردمداران، اشرافیت غیرمنتظره برخی مسؤولان، پدیده رانت، پدیده آقازادگی، وجود نفوذهای مافیایی، تورم لجامگسیخته، بیکاری، فقرفزاینده، بیارزش شدن پول ملی، مهاجرت گسترده نیروهای کارآمد به خارج، بالا رفتن سن ازدواج، افزایش بیرویه آمار طلاق، افزایش غیرمنتظره انواع آسیبهای اجتماعی، کاهش رمق و نشاط برای مشارکت در عرصههای مختلف، ضعف فرهنگ گفتوگو در جامعه و از جمله میان مردم و حاکمیت، توطئههای پایانناپذیر دشمنان در اختلافافکنی و تضعیف وحدت ملی و...
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|