|
اخبار
باختر: محرومیت تعلیقی خلاف رویه رایج است
کارشناس حقوقی فوتبال کشورمان میگوید محرومیت تعلیقی که فدراسیون فوتبال برای علیرضا بیرانوند در نظر گرفته، خلاف رویه رایج در فدراسیون فوتبال، فیفا و دادگاه بینالمللی ورزش است. رسول باختر درباره صدور حکم علیرضا بیرانوند در کمیته وضعیت بازیکنان و محرومیت چهار ماهه این بازیکن که به مدت یک سال به تعلیق درآمده است، اظهار داشت: فرض کنیم استدلال فسخ غیرموجه صحیح باشد، بنابراین بازیکن ۴ تا ۶ ماه باید از بازی محروم شود، ۴ تا ۶ ماهی که قابلیت تعلیق ندارد. اگر هم استدلال فسخ صحیح بوده است بنابراین دیگر نباید محکومیت، محرومیت و جریمه به دنبال داشته باشد. وی در ادامه افزود: ممکن است در بعضی پروندهها مانند شکایت باشگاه اسپانیایی از سامان قدوس، صرفا بازیکن 4 ماه محروم شده و شامل جریمه نشود. به طور کلی اما باید بگویم اگر بیرانوند تا یک سال مرتکب اشتباهی که در قانون آمده است نشود، این محرومیت 4 ماهه بخشیده خواهد شد.
«فرض کنیم پرسپولیس نتواند اثبات کند فسخ بیرانوند غیرمجاز بوده است، آیا بیرانوند در این صورت میتواند غرامتی دریافت کند؟»، کارشناس حقوقی ورزش کشور در پاسخ این پرسش تأکید کرد: به فرض اگر دعوایی که پرسپولیس درباره فسخ غیرمجاز مطرح کرده است، صحیح نباشد و همزمان یا بعد از طرح شکایت، بیرانوند دعوای متقابلی مطرح کرده باشد، بعد از صدور حکم پرونده فسخ، طبق دعوای متقابل میتواند پنجره باشگاه را ببندد یا غرامت دریافت کند.
«در بخش استینافخواهی حکم عنوان شده 4 درصد مبلغ باید پرداخت شود. آیا این مبلغ شامل کل مبلغ جریمه و دادرسی است یا شامل همان 19 میلیارد تومان میشود؟»، باختر در پاسخ به این سوال تصریح کرد: نسبت به بخشی که مورد اعتراض است باید 4 درصد پرداخت کنند. مثلا اگر درباره 19 میلیارد تومان اعتراض دارند باید 4 درصد آن را پرداخت کنند و اگر به کمتر از این مبلغ اعتراض دارند، به همان نسبت. تنها هزینهای که درباره آن نمیتوانند اعتراض کنند، هزینه دادرسی است.
کارشناس حقوقی ورزش کشور در پاسخ به اینکه آیا این حکم با رویهها و مقررات جاری همخوانی دارد، گفت: طبق آن چیزی که در رویه فیفا، فدراسیون فوتبال و حتی دادگاه بینالمللی ورزش وجود دارد، محرومیت قطعی بیان میشود. این حکم تعلیقی خلاف رویه و مقررات رایج کشور، فیفا و دادگاه بینالمللی ورزش است. وی در پاسخ به این پرسش که آیا حکم تعلیقی بیرانوند ذیل مقررات انضباطی است یا کمیته وضعیت بازیکنان، تصریح کرد: این حکم تعلیقی ذیل مجازات انضباطی است که در آن صورت با ارتکاب کوچکترین اشتباهی در طول مسابقات، این محرومیت اجرا میشود. از طرف دیگر چون حکم در کمیته وضعیت صادر شده است، قاعدتا در مواردی که این کمیته رسیدگی میکند، حکم تعلیقی قابل اجراست.
***
دست بالای طارمی نسبت به مهاجم کرهای در مراسم برترینهای آسیا
مهدی طارمی بالاترین میانگین گلزنی و پاس گل را در بین بازیکنان آسیایی در لیگ قهرمانان اروپا دارد.
کنفدراسیون فوتبال آسیا برترینهای فوتبال آسیا را 8 آبان ۱۴۰۳ در شهر سئول اعلام خواهد کرد. بر این اساس ایران در بخش بهترین لژیونر، بهترین بازیکن فوتسال و بهترین فدراسیون فوتبال آسیا نامزد دارد.
بهترین لژیونر
مهدی طارمی (ایران)
موسی التعمری (اردن)
سون هیونگمین (کرهجنوبی)
در این بخش مهدی طارمی و سون هیونگ مین شانس زیادی برای انتخاب به عنوان بهترین لژیونر سال دارند و باید دید کنفدراسیون فوتبال آسیا در نهایت چه کسی را به عنوان بهترین بازیکن سال فوتبال آسیا در بخش لژیونر انتخاب میکند.
مهاجم ۳۲ ساله اینتر با عملکردی درخشان مقابل ستاره سرخ بلگراد که با یک گل و ۲ پاس گل همراه بود، جایزه بهترین بازیکن زمین را کسب کرد. طارمی در ۲۸ بازی در لیگ قهرمانان، ۱۱ گل و ۸ پاس گل را به ثبت رسانده است و سون هیونگ مین با ۱۹ گل برترین گلزن آسیا در این رقابتها است.
با این حال میانگین دقایق بازیکنان آسیایی برای ثبت گل و پاس گل نشان میدهد مهدی طارمی بالاتر از سون هیونگ مین قرار دارد.
مهدی طارمی هر ۱۰۷ دقیقه یک گل یا پاس گل
سون هیونگ مین هر ۱۶۰ دقیقه یک گل یا پاس گل
ماکسیم شاتسکیخ هر ۱۸۶ دقیقه یک گل یا پاس گل
مهاجم ایرانی اینتر پس از درخشش مقابل ستاره سرخ بلگراد بین ۴ نامزد نهایی بهترین بازیکن هفته دوم لیگ قهرمانان اروپا قرار گرفت ولی در نهایت کریم ادیمی از بروسیا دورتموند به این عنوان دست یافت.
ارسال به دوستان
لواندوفسکی تا ۲۰۲۶ در بارسلونا
باشگاه بارسلونا قید جذب یک مهاجم بزرگ را زده و قصد دارد قرارداد لواندوفسکی را یک سال دیگر هم تمدید کند. روزنامه اسپورت اسپانیا اعلام کرد باشگاه بارسلونا قرارداد روبرت لواندوفسکی را یک فصل دیگر تمدید خواهد کرد و به این ترتیب لواندوفسکی تا ۲۰۲۶ ماندنی خواهد شد. لواندوفسکی یک قهرمانی با بارسلونا در لالیگا در کارنامه دارد. او در فصل جاری هم آمادگی بسیار بالایی از خود نشان داده و با ۷ گل در صدر جدول بهترین گلزنان قرار دارد.
ارسال به دوستان
پرسپولیس با گل دقایق پایانی از سد چادرملو گذشت
رستگاری در لحظات پایانی
دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس و چادرملو در شرایطی با پیروزی شاگردان گاریدو به پایان رسید که سرخپوشان نمایش ضعیفی از خود ارائه کردند اما با پیروزی در این دیدار صدرنشین لیگ برتر شدند. پرسپولیس و چادرملوی اردکان در هفته هفتم رقابتهای لیگ برتر در ورزشگاه تختی تهران با قضاوت احمد محمدی با وجود نصفه و نیمه سیستم داور ویدئویی VAR (از دقیقه ۶۳) رو در روی هم قرار گرفتند که این بازی در پایان با نتیجه یک بر صفر به سود پرسپولیس به پایان رسید. گئورگی گولسیانی زننده تنها گل بازی بود.
* هفدهمین گل گئورگی و صدرنشینی!
گئورگی گولسیانی هفدهمین گل خود برای پرسپولیس را به ثمر رساند. مدافع پیشکشیده پرسپولیس دوباره ناجی سرخپوشان شد. او که آخرین گل خود را در بازی قهرمانی به مس رفسنجان زده بود، در میان ناکامی مهاجمان سرخها جلو آمد و البته این بار با یک ضربه پا دروازه حریف را گشود و 3 امتیاز را به حساب تیمش واریز کرد. گولسیانی در دقیقه 5+90 پس از اینکه ضربه سر لوکاس به تیرک خورد و سانتر میلاد محمدی گل نشد و شوت ایوب العملود به ثمر نرسید، روی ریباند از اندک فاصله پیش آمده بین مدافع و دروازهبان چادرملو بهره برد و دروازه این تیم را گشود. این گل 3 امتیازی، پرسپولیس را موقت به صدر جدول فوتبال ایران برد و حالا آنها با ۱۴ امتیاز از 6 بازی وضعیتی آرمانی را نسبت به سایر تیمها خواهند داشت و حتی در صورت برد تراکتور برابر فولاد نیز میتوانند در دیدار معوقه به صدر بازگردند. نکته مهم اینکه پرسپولیس تنها 3 دقیقه دیگر برای گلزنی فرصت داشت که گولسیانی این گل نجات بخش را زد و در جدول گلزنان باشگاه ۱۷ گله شد. این در حالی است که گولسیانی در اواسط نیمه دوم با پاس اشتباه و کم جان به الکسیس گندوز تیمش را در آستانه دریافت گل قرار داد اما با این شوت، توانست اشتباهش را به بهترین شکل جبران کند. گولسیانی با این گل رسما از آلن ویتل فاصله گرفت و رکورد ۴۸ ساله او را شکست و به تنهایی بهترین گلزن خارجی تاریخ باشگاه شد و در صدر جدول ایستاد؛ چه شبی برای گئورگی!
***
روزهای درخشان ملوان
ملوان بندر انزلی تحت هدایت مازیار زارع، سرمربی جوان و بومی این تیم، در سالهای اخیر توانسته چندین رکورد و موفقیت مهم را به ثبت برساند. در ادامه، به بررسی کامل این رکوردها و بویژه صدرنشینی موقت این تیم در لیگ برتر میپردازیم. در فصل بیستوچهارم لیگ برتر ایران (فصل04 -۱۴۰۳)، ملوان تحت هدایت زارع بهترین شروع خود را در تاریخ لیگ برتر تجربه کرد. این تیم در ۳ هفته ابتدایی موفق به کسب ۷ امتیاز از ۹ امتیاز ممکن شد و در رده سوم جدول قرار گرفت. این عملکرد بهترین شروع این تیم در تاریخ لیگ برتر بوده و در گذشته هرگز ملوان نتوانسته بود چنین امتیازی را در ۳ هفته ابتدایی به دست آورد.
* صدرنشینی موقت لیگ برتر
یکی از مهمترین دستاوردهای زارع برای ملوان، صدرنشینی موقت این تیم در هفته هفتم لیگ برتر در مهر ۱۴۰۳ بود. ملوان پس از تساوی یک - یک برابر نساجی، به طور موقت صدر جدول لیگ برتر را به خود اختصاص داد. این صدرنشینی هرچند کوتاهمدت بود اما نشاندهنده بازگشت قدرت و ثبات به تیم ملوان تحت هدایت زارع است. زارع با وجود محدودیتهای مالی و مشکلات مدیریتی توانسته تیمی منسجم و رقابتی برای ملوان بسازد. عملکرد این تیم در چند بازی، بویژه بازیهای خانگی، بسیار درخشان بوده و نتایج قابلتوجهی در مقابل تیمهای بزرگ به دست آورده است.
* بازگشت به لیگ برتر پس از ۷ سال
در سال ۱۴۰۱ ملوان با هدایت زارع پس از ۷ سال غیبت موفق به بازگشت به لیگ برتر شد. این بازگشت در حالی انجام شد که ملوان توانست در لیگ آزادگان نتایج فوقالعادهای کسب کند و با اقتدار به لیگ برتر صعود کند. ملوان در آخرین فصل حضور خود در لیگ دسته اول ۷۱ امتیاز کسب کرد. مازیار زارع به عنوان یکی از بازیکنان سابق ملوان و چهرهای محبوب در بین هواداران، تأثیر بزرگی در بازگشت این تیم به روزهای خوبش داشته است. او نهتنها توانسته تیم را از نظر فنی ارتقا دهد، بلکه با ایجاد روحیه تیمی و رهبری قوی، تیم را به نتایج مثبتی رسانده است. مازیار زارع با هدایت ملوان به موفقیتهایی نظیر صدرنشینی موقت، بهترین شروع در تاریخ لیگ برتر و بازگشت به لیگ برتر پس از سالها دست یافته و رکوردهای قابلتوجهی برای این تیم به ثبت رسانده است. او در شرایطی که ملوان با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند، توانسته تیم را به یکی از مدعیان بازگشت به صدر جدول لیگ تبدیل کند. این دستاوردها نشان از نقش مهم زارع در تاریخ معاصر ملوان دارد و او به یکی از موفقترین مربیان تاریخ این باشگاه تبدیل شده است.
ارسال به دوستان
رأی فدراسیون فوتبال درباره پرونده بیرانوند و پرسپولیس صادر شد
نه سیخ سوخت نه کباب!
کمیته وضعیت فدراسیون فوتبال سرانجام پس از مدتها رأی پرونده فسخ قرارداد علیرضا بیرانوند را صادر کرد. در این مدت بارها صحبتهایی به میان آمده بود که رأی این پرونده صادر شده است اما اعلام نمیشود، با این حال فدراسیون فوتبال با کارهایی نظیر «ارجاع پرونده به کارشناسان مالی» زمان خرید و در نهایت دیروز رأی عجیبی از سوی کمیته وضعیت صادر شد و بیرانوند به مدت 4 ماه آن هم به صورت تعلیقی محروم و 20 میلیارد تومان جریمه شد. حتماً کمیته وضعیت به این نتیجه رسیده که بیرانوند دچار تخلف شده که او را 20 میلیارد تومان جریمه کرده است، پس چگونه است که او به صورت تعلیقی محروم شده است؟ اصلا مگر در چنین مواردی محرومیت تعلیقی داریم؟ نکته عجیب این است که در رأی صادره اشارهای نشده که این تعلیق ذیل مسائل انضباطی است یا خیر؛ به این معنی که اگر بیرانوند دچار تخلف انضباطی (نظیر بیاحترامی، فحاشی و...) شود حکم اجرا خواهد شد یا اینکه بابت فسخ دوباره قرارداد اجرا میشود. اینکه چگونه فدراسیون فوتبال «رویش» شده است چنین رأیی صادر کند در نوع خود قابل تأمل است، آن هم در شرایطی که گفته میشود رأی اخیراً تغییر کرده و رأی اولیه 4 ماه محرومیت قطعی بوده است. با چنین احکامی از سوی رکن قضایی فدراسیون فوتبال (کمیتههای مختلف) مشخص میشود که نباید به درست شدن این فوتبال دلخوش و امیدوار بود. فدراسیون فوتبال رسماً با احکامی که صادر میکند نهتنها به کاهش التهابات و تنشها کمک نمیکند، بلکه به آنها دامن نیز میزند. حال سؤال این است: آیا مهدی تاج به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال از چنین احکامی دفاع میکند و آیا انتظار دارد با این آرا، شرایط فوتبال ایران اصلاح شود؟ آیا او میداند که این آرا میتواند چه تبعاتی داشته باشد؟ در واقع پیام روشن فدراسیون فوتبال با این آرا این است: «با خیال راحت تخلف کنید، اینجا کسی یا برخورد نمیکند یا شهامت این کار را ندارد».
* بیرانوند محروم شد، البته تعلیقی!
کمیته وضعیت بازیکنان رأی خود را درباره شکایت باشگاه پرسپولیس از علیرضا بیرانوند و باشگاه تراکتور اعلام کرد. به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال، کمیته تعیین وضعیت، حکم نهایی پرونده شکایت باشگاه پرسپولیس از علیرضا بیرانوند و باشگاه تراکتور را اعلام کرد. بر این اساس دروازهبان شماره یک تیم ملی با 4 ماه محرومیت از حضور در میادین (البته به صورت تعلیقی) و پرداخت غرامت 20 میلیارد تومانی محکوم شده است. رأی پرونده شکایت پرسپولیس از بیرانوند به شرح زیر است:
1- علیرضا صفربیرانوند و باشگاه فرهنگی - ورزشی تراکتور به نحو تضامنی به پرداخت مبلغ 198 میلیارد و 750 میلیون ریال غرامت و پرداخت مبلغ 7 میلیارد و 651 میلیون و 875 هزار ریال بابت هزینه دادرسی در حق خواهان محکوم میگردند.
2- آقای علیرضا صفربیرانوند به 4 ماه محرومیت از شرکت در بازیهای رسمی اعم از باشگاهی و ملی (با رعایت بند 8 ماده 18 مقررات نقلوانتقالات و تعیین وضعیت بازیکنان) محکوم و این محرومیت به مدت یک سال تعلیق میشود.
3- راجع به سایر خواستههای باشگاه خواهان قرار رد دعوا صادر و اعلام میشود.
ارسال به دوستان
به بهانه مصاحبه زشت و شرمآور سرمربی سابق استقلال
بیفکری
سرمربی سابق استقلال که سالها کاپیتان این تیم بوده، در تازهترین اظهارات خود مرزهای گستاخی و خارج از ادب بودن را درنوردیده و شدیدترین انتقادات را متوجه خود کرده است. مصاحبه محمود فکری، سرمربی مس شهر بابک کافی بود تا بار دیگر حلقه گمشده «فرهنگ فوتبالی» رخ زشت خود را به جامعه نشان دهد و دغدغههای فوتبال کشور را در روزهای نداشتن زمین چمن مناسب برای برگزاری بازیهای ملی و باشگاهی با ابتداییترین موازین اخلاقی و شرعی درگیر کند. فکری که در دوران فوتبالی خود همواره یکی از اخلاقمدارترین بازیکنان با پیراهن استقلال بود، پس از تغییر جایگاه خود از بازیکن به مربی از ویژگیهای منفی خود چنان رونمایی کرد که کمتر کسی میتواند جملههای زشت او را در زمان حضورش به عنوان سرمربی استقلال در جریان دیدار با فولاد خوزستان خطاب به بازیکن میزبان از یاد ببرد. او پس از نیمفصل ناموفق در جایگاه سرمربی استقلال از پست خود کنار رفت تا مصاحبههای ریز و درشتی علیه مدیریت باشگاه و گزینههای احتمالی جانشینیاش داشته باشد. حالا فکری در سهگانه غیرفرهنگی خود تاختوتاز عجیبی به انتخاب سرمربی استقلال در نشست خبری پس از بازی لیگ دسته اول داشت. سرمربی مس شهر بابک بیآنکه بداند صحبت درباره تیم دیگری که خودش جایگاهی در آن ندارد حرفهای نیست، زشتترین الفاظ را با ادعاهای جنسی غیرمتعارف مطرح کرد تا نشان دهد برای فرهنگ فوتبالی، هیچ حد و مرزی وجود ندارد و میتواند سخیفترین واژهها را بر زبان بیاورد. او نهتنها عرف و قواعد فوتبال را رعایت نکرده است، بلکه هنجارهای اجتماعی را به راحتی هرچه تمامتر در پس جملههای خود بر زبان آورد و بیاعتنا به قانون صریح فیفا درباره عدم ورود به مسائل اینچنینی، رفتار کرد. حالا کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال با ابلاغ شبانه خود از محرومیت فکری تا اطلاع ثانوی خبر داده و منتظر توضیحات او درباره این موضوع است. این در حالی است که مشخص نیست پروندههای اینچنینی که هر از گاهی در کمیتههای انضباطی و اخلاق فدراسیون باز میشود چه سرانجامی پیدا میکنند؛ راهکاری که نشان میدهد هیچ علاجی بر درد بیفرهنگی عدهای خاص در فوتبال کشور وجود ندارد و آنها هر وقت نیاز به دیده شدن داشتهاند بدگویی را به نگفتن ترجیح دادهاند و اسم خود را بر سر زبانها انداختهاند. در روزهایی که مستطیل سبز در فوتبال کشور رنگ و روی خود را از لحاظ سختافزاری و تاکتیکی باخته است، دیگر نیازی به مکیدن خون این فوتبال با رفتارهای غیراخلاقی نیست. رفتار جوانمردانه سرلوحه فوتبال جوانمردانه در سراسر مرز و بوم کشوری است که به فرهنگ و تمدن خود میبالد و همچنان در فوتبال آسیا حرفهایی برای گفتن دارد. حال باید دید برخورد بازدارنده فوتبالی و قضایی با چنین نشستهای خبری غیرحرفهای چگونه خواهد بود تا سرلوحه همتایان فکری در جایگاه سرمربی باشد و سایر ارکان فوتبال از جمله بازیکن و مدیر و مسؤول هم از آن درس بگیرند.
ارسال به دوستان
دیدگاه
پیامهای نماز جمعه نصر
دکتر محمدمهدی ایمانیپور*: برگزاری نماز جمعه ١٣ مهرماه به امامت حضرت امام خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی دامظلهالعالی دارای پیامهای متعدد و گویایی برای دوستان و دشمنان گفتمان مقاومت در منطقه و جهان بود. جمعه نصر، تبلور قاطعیت و درایت جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با جبهه باطل و مصادیق آن محسوب میشود. این رویداد تاریخی و تاثیرگذار و فرمایشاتی که رهبر شجاع انقلاب اسلامی در خطبههایشان ایراد فرمودند، حاوی نکاتی است که توجه به آنها، ارزش راهبردی، فرهنگی و گفتمانی جمعه نصر را عیان میکند.
۱- پیام مهمی که برگزاری نماز جمعه نصر به ذهن مخاطبان عام و خاص متبادر کرد، معطوف به پیوند ناگسستنی ملت و رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران است. حضور انبوه و پرشمار نمازگزاران در نماز جمعه ١٣ مهر و برگزاری باشکوه آن (به رغم تهدیدات مکرر رژیم اشغالگر قدس)، نمایانگر پیوند مستحکمی است که از سالها پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی و در کوران حوادث پس از انقلاب، میان ولی فقیه و ملت ایران شکل گرفته و هیچ حادثهای قدرت به چالش کشیدن آن را نداشته است. این پیوند که به تعبیر رهبر بزرگوار انقلاب از مصادیق اعلای «ولایت» است، واجد ابعادی است که قابل فهم از سوی دشمنان نبوده و در آینده نیز نخواهد بود. به عبارت دقیقتر، پیوند امام و امت، منطبق بر ریشهها و باورهایی است که اساسا ماهیتی محاسباتی و قابل اندازهگیری از سوی اتاقهای فکر آمریکا و رژیم اشغالگر قدس ندارد و ضامن استمرار و بقای مقاومت خواهد بود.
۲- پیام دیگر منبعث از متن فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در نماز جمعه شکوهمند نصر است. حضرت معظمله در قسمتی از خطبهها تاکید فرمودند: «هر ضربه به رژیم صهیونی خدمت به کل انسانیت است».
پیام این جمله، عزم جمهوری اسلامی ایران در حمایت از جبهه مقاومت و مشروعیت آن است. این حمایت، خود را در میدان رزم و عرصه گفتمانی - فرهنگی بروز داده و دشمنان را در هرگونه مواجههای با این منظومه پویا و مقدس ناتوان و سردرگم ساخته است. بر همین اساس، حمایت از مقاومت نه برآمده از یک راهبرد یا نقشه راه سیاسی - امنیتی، بلکه برخاسته از باور و گفتمانی است که ثوابت آن از جمله «ظلمستیزی»، «دفاع از مظلوم» و «ایجاد امت واحد اسلامی»، هویتساز و ارزشآفرین است.
۳- پیام اصلی جمعه نصر که در فرمایشات رهبر مدبر انقلاب اسلامی نمود پررنگ داشت، نمایش توأمان «درایت» و «قاطعیت» در مواجهه با دشمن صهیونیست و کلیت جبهه باطل است. ایشان ضمن تحسین عملیات غرورآفرین «وعده صادق 2» تاکید فرمودند: «در مجازات اسرائیل نه تعلل میکنیم و نه شتابزده عمل خواهیم کرد».
اساسا تاویل گفتمان مقاومت بدون «قاطعیت» و «درایت» امکانپذیر نیست. به عبارت بهتر، در رصد و تحلیل رویکرد دشمن (در تمام ابعاد) و نحوه کنشگری یا واکنش در برابر آن، لازم است این ۲ مؤلفه مبنایی و اصولی با یکدیگر ترکیب شده و نمود خود را در میدان نبرد ترکیبی (نرم و سخت) با دشمن نشان دهد. این همان چارچوب قاعدهمند و نهادینهشدهای است که استناد و اتکا به آن، مولد نصرت و پیروزیهای متعدد در برابر توطئههای بیپایان دشمنان شده است. دشمنان قسمخورده بشریت و در رأس آنها آمریکا و رژیم صهیونیستی، از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکلگیری جبهه مقاومت در منطقه، تلاش زیادی در راستای نقض یا مهار هر یک از این ۲ مؤلفه و متعاقبا ترکیب موثر این ۲ با یکدیگر صورت دادهاند اما تحت تاثیر قدرت گفتمانی و رهبری جبهه مقاومت، در این مسیر با شکست و ناکامی مواجه شدهاند.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی *
ارسال به دوستان
یادداشت روز
دوربرگردان
حمید ملکزاده*: در هر نبردی دقایقی هستند که ممکن است در آنها پیروزیهایی به دست بیاورید؛ پیروزیهایی تاکتیکی که امید شما و ناظرانی را که دل در گرو پیروزی شما بستهاند گرم میکند. همچنین ممکن است در جریان یک نبرد خونین، در مسیری قرار بگیرید که شما را درباره دست یافتن به پیروزی امیدوارتر کرده و عزم شما را برای استفاده کردن از استراتژیها یا تاکتیکهایی که این موفقیتهای نزدیک را برایتان به ارمغان آوردهاند استوارتر کند. با این وجود نباید از نظر دور بداریم که جنگها را نمیشود صرفا به عنوان چیزهایی در خود در نظر گرفت. یعنی جنگها، مخصوصا وقتی به عنوان رخدادهایی سیاسی در نظر گرفته شوند، باید هدفی بیرون از خودشان داشته باشند. در این معنا جنگ را باید به عنوان ابزاری سخت برای محقق کردن اهداف سیاسی مشخصی فهمید. در جهان جدید معمولا تلاش برای دفع تهدید امنیتی واقعی و عاجل برای دولت، تثبیت دولت در میانه نزاعهای وجودشناختی، ممانعت از قدرتگیری نظامی رقبای سیاسی در محیط پیرامونی یا اهداف دیگری را که عمدتا با تهدیدات وجودشناختی دولتها مربوط میشوند عموما اهداف نظامی منازعات نظامی و جنگهای سخت بهحساب آوردهاند. از این جهت دست یافتن به پیروزی در هر جنگی به شکل بنیادینی با تحقق اهداف غیرنظامی قابلتصور برای آن ارتباطی مستقیم دارد. وبسایت روزنامه گاردین در مطلبی اهداف غیرسیاسی تهاجم غیرانسانی رژیم صهیونیستی علیه نیروهای مقاومت فلسطینی و لبنانی بعد از عملیات توفان الاقصی را از این منظر بررسی کرده و نشان داده است که چطور اسرائیل در محقق کردن این اهداف ناکام مانده است. یادداشتنویس گاردین بحث خود را تا جایی پیش برده که به طور ضمنی اذعان کند توفان الاقصی و مقاومت فلسطینی - لبنانی با همیاری جمهوری اسلامی ایران، بحرانهای وجودشناختی قابلتوجهی را در مقابل رژیم صهیونیستی قرار داده است، تا جایی که میتوانیم ادعا کنیم برخلاف آنچه تا پیش از عملیات مبتکرانه مقاومت فلسطینی در هفتم اکتبر سال میلادی گذشته مشاهده میکردیم، امروز بعد از حدود یک سال از این اقدام غافلگیرکننده، رژیم اشغالگر قدس از نظر شاخصهای اساسی وابسته به موجودیت خود، وضعیتی به مراتب وخیمتر از روزهای تأسیسش در 76 سال قبل دارد. در این یادداشت عناصر اصلی مطلب گاردین را مورد بررسی قرار میدهم.
* خشونت ناشی از استیصال
یادداشتنویس گاردین مطلب خود را با ذکر عبارتی از دیوید بنگورین، اولین نخستوزیر اسرائیل آغاز کرده است که یهودیان را دعوت میکند بدون توجه به آنچه ممکن است غیریهودیها درباره آنها بگویند بر اقداماتی تمرکز کنند که هستی آنها را در مقام «یک ملت» تضمین میکند. او بعد از این توضیح میدهد که چطور این عبارت از بنگورین در یک سال گذشته به عنوان مبنای عمل و بنیان تصمیمگیریهای اخیر کابینه امنیتی اسرائیل در تهاجم بیرحمانه به مردم فلسطین و لبنان عمل کرده است. این همان بنیانی است که بر اساس آن میشود عدم توجه کابینه امنیتی اسرائیل به «دیپلماسی عمومی» و ارزشهای پذیرفتهشده اخلاقی یا بینالمللی درباره جنگ منصفانه را که بر اساس آن مراکز مدنی، شامل مدارس، بیمارستانها و عرصههای مربوط به زندگی شهروندان غیرنظامی در کنار خود افراد غیرنظامی، از شمول اقدامات نظامی خارج میشوند توضیح داد. مراجعه دوباره ارتش و اعضای کابینه رژیم صهیونیستی به این عبارت نشان میدهد از 7 اکتبر به اینطرف اسرائیل به شکل بنیادینی با نزاعی وجودشناختی دستبهگریبان است. یعنی اقدام مبتکرانه مقاومت در توفان الاقصی به طور قابلتوجهی حیات این رژیم اشغالگر را به مخاطره انداخته است، بنابراین خشونت غیر قابل توجیه و وحشیانهای را که در اقدامات ارتش این رژیم در سرزمینهای اشغالی یا علیه مقاومت لبنان مشاهده میکنیم میشود ناشی از یکجور استیصال وجودشناختی در نظر گرفت. استیصالی که به خشمی ویرانگر و نامقدس علیه همه ارزشهای دینی، اخلاقی و قانونی در محیط بینالملل نیرو بخشیده و ارتش اسرائیل را به دیوانهای تبدیل کرده است که شمشیر در دست گرفته و بیمحابا به افراد بیگناه حمله میکند. این خشونت و استیصال ناشی از آن هیچ هدف سیاسی مشخصی را دنبال نمیکند. یعنی نه میشود آن را به عنوان ابزاری برای بیشتر کردن امکانات دیپلماتیکی در نظر گرفت که به کار افزایش توان چانهزنی دیپلماتهای صهیونیست در مذاکرات صلح و مبادله اسرا میآید؛ نه میتوان آن را به عنوان تاکتیکی برای به دست آوردن پیروزیهایی در میدان نبرد فهمید. این خشونتی عریان برای خشونت ورزیدن بیشتر است. خشونتی از سر استیصال که به گزارش یادداشتنویس گاردین در نهایت مسیر اضمحلال رژیم اشغالگر قدس را هموارتر میکند.
* ضددستاوردهای خشونت عریان صهیونیستی
یادداشتنویس گاردین بدون اینکه صراحتا به این موضوع اشاره کرده باشد، در شیوه سازمانی که برای نگاشتن مطلب خود انتخاب کرده عملا رجوع دوباره رژیم صهیونیستی به دعوت بنگورین برای نادیدهگرفتن آنچه را ممکن است غیریهودیها درباره رفتارهای صهیونیستها بگویند به عنوان بنیان تصمیمات ارتش و کابینه رژیم اشغالگر قدس در اقداماتی که بعد از هفتم اکتبر سال 2023 علیه مقاومت فلسطینی اتخاذ کرده، معرفی میکند. مساله مهمی که در این باره باید به آن توجه کرد این است که عبارات مورد اشاره در مطلب گاردین، عملا موضوع اشغال فلسطین را به بحثی دینی تبدیل میکند. اگرچه در طول سالهای بعد از اشغال فلسطین یهودیان مومن زیادی اذعان کردهاند که صهیونیسم با ایمان یهودی متفاوت است. به هر تقدیر دعوت بنگورین، آنطور که در یادداشت گاردین آمده چه در سطح دیپلماسی عمومی و چه در سطح نخبگان سیاسی در کشورهای حامی رژیم صهیونیستی تبعات منفی زیادی به دنبال داشته است. در این زمینه یک مقام رسمی وزارت خارجه بریتانیا اذعان داشته است که «ارتش اسرائیل [نیروهای دفاعی اسرائیل] اهمیتی نمیدهد که مردم درباره آنها چه فکر میکنند. این یک دولت امنیتی است. نمیخواهد دوست داشته شود. میخواهد از او بترسند و به او احترام بگذارند». به گفته این مقام رسمی در نتیجه اقدامات ارتش رژیم صهیونیستی تلاش وزارت خارجه رژیم در زمینه دیپلماسی عمومی با شکست قابلتوجهی مواجه شده است تا جایی که رژیم عملا تلاشهای پیشین برای پاکسازی و سفیدشویی جنایات ارتش اشغالگر را کنار گذاشته یا در انجام دادن این وظیفه ناموفق مانده است.
این ناتوانی در دیپلماسی عمومی رژیم اشغالگر قدس را هم در اذهان عمومی در میان ملتهای جهان و هم در میان بخش زیادی از دولتهای مستقل ناکام گذاشته و حامیان غربی آن را تحتفشار روزافزونی برای عدم حمایت از کشتار بیرحمانه رژیم قرار داده است. انزوای ناشی از خشونتی که استیصال وجودشناختی برای اسرائیل ایجاد کرده تا حدی پیش رفته است که امروز «تعداد زیادی از دولتهای جهان، اسرائیل را به عنوان دولتی منفور در نظر میگیرند». در عین حال در مجمع عمومی سازمان ملل بین 120 تا 150 دولت در مقابل 14 کشور که عموما از کشورهای کوچکی هستند که همواره از ایالات متحده آمریکا پیروی میکنند، جنایات رژیم اشغالگر قدس و تداوم اشغالگری آن را محکوم کردهاند. اگر چه قطعنامههای مجمععمومی الزامآور نیستند، تأثیری اساسی در کاهش وجهه عمومی رژیم اشغالگر صهیونیستی داشته و نقشی اساسی را در افزایش فشار بر دولتهای حامی آن ایفا میکنند. یادداشتنویس گاردین تأکید کرده است که همین موضوع «اسرائیل را از بابت تداوم حمایت همهجانبه ایالات متحده آمریکا نگران ساخته است. این نگرانی مخصوصا وقتی از اهمیت بیشتری برخوردار میشود که طبق ادعای نویسنده گاردین «71 درصد از دموکراتها یا رهبران مستقل دموکرات، نتانیاهو را به عنوان شریکی قابلاعتماد در نظر نمیگیرند». گزارش گاردین این اعداد را از پژوهشی استخراج کرده است که نشان میدهد «آمریکاییهای زیر ۳۰ سال برخلاف دیگر آمریکاییها دیگر با اسرائیل همدلی ندارند»؛ در عین حال بر اساس نتایج این پژوهش «از هر 10 دموکرات 7 نفر دیگر نتانیاهو را به عنوان شریکی مطمئن بهحساب نمیآورند». بیتوجهی رژیم صهیونیستی به روایتهای «حقوق بشری» از اقدامات خصمانهای که علیه مقاومت فلسطین انجام میدهد در نهایت باعث شده این رژیم در «نبرد روایتها» بازنده باشد.
رویکرد تخاصمی کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی نسبت به سازمانهای بینالمللی و بیتوجهی آن به الزامات صادر شده از طرف دادگاههای بینالمللی که به درخواست صدور دستور بازداشت نتانیاهو منتهی شد، از دیگر ضددستاوردهای خشونت ناشی از استیصال وجودشناختی در طرف رژیم اسرائیل است. یادداشتنویس گاردین اینطور ادامه میدهد که این موضوع از این جهت اهمیت دارد که همه پایههای امنیتی رژیم اشغالگر قدس را سست کرده و امکان تداوم انتشار تصویری از آن به عنوان «یک دولت لیبرال مسؤول در محیط بینالملل»، چیزی را که دستگاه تبلیغاتی رژیم و حامیان غربی او مدام بر آن اصرار میکردند، از بین میبرد. همه اینها وقتی از اهمیت بیشتری برخوردار میشود که میبینیم در میان مردمی که دولتهایشان بیشترین حمایت را از رژیم اسرائیل کردهاند، گرایشهای ضدصهیونیستی و تمایلات ضد اشغالگران هر روز بیش از پیش رشد کرده است. برای نمونه گزارشگر گاردین نشان داده است که «جنبشهای عدم سرمایهگذاری که قرار بود توسط دولت محافظهکار قبلی بریتانیا غیرقانونی شود، در دانشگاهها فراگیر است» و همینطور بر این مساله تأکید کرده است که «اعتراضات در سراسر اروپا نسل جدید را سیاسی کرده است». اهمیت این موضوع در اینجاست که نسل جدیدی از شهروندان دولتهای حامی رژیم اسرائیل، هویت سیاسی خود را به اعتبار و به نام مخالفت با این رژیم تعیین خواهند کرد. این نسل در انتخابهای سیاسی خود در داخل کشورهایشان از این به بعد بیشتر به سیاستهای ضد اشغالگران رأی میدهند. همینطور برای نمونه درباره بریتانیا «62 درصد از مشارکتکنندگان در یک نظرسنجی اعلام کردهاند رفتار اسرائیل را غیرمسئولانه میدانند». اگر این مساله را در کنار نتایج مربوط به یک نظرسنجی در میان مردم 43 کشور دنیا قرار بدهیم که براساس آن محبوبیت اسرائیل تا حد قابل توجهی کاهش یافته است، منظور ما از شکست رژیم اشغالگر قدس در جنگ روایتها روشنتر خواهد شد. براساس دادههای موجود در یادداشت گاردین پیشبینیهای انجامشده درباره رشد اقتصادی رژیم صهیونیستی بیش از 2.5 درصد کاهش داشته است. این تنها یکی از تبعات ویرانگر اقتصادی تداوم اقدامات تروریستی ارتش این رژیم علیه مقاومت فلسطینی است. در نهایت اینطور به نظر میرسد که انزوای رژیم صهیونیستی که در نتیجه دستزدن به خشونت عریان ناشی از استیصال وجودشناختی در میان اعضای کابینه امنیتی و ارتش آن به وجود آمده، این رژیم را از نظر خطرات وجودشناختی در نقطه صفر 70 سال پیش قرار داده باشد؛ در نقطهای که در آن موجودیت رژیم به شکل بنیادین و سازمانیافتهای با خطر مواجه شده است. تصویری که یادداشت گاردین از وضعیت رژیم صهیونیستی برای ما ترسیم میکند به ما اجازه میدهد اینطور ادعا کنیم که وضعیت رژیم حتی از آن زمان نیز شکنندهتر است، چرا که اگر در ابتدای تأسیس رژیم اشغالگر قدس سازوکارهای حمایت بینالمللی در میان دولتها و ملتهای غربی تحتتأثیر تبلیغاتی همدلانه با صهیونیسم در حال شکلگرفتن بود، امروز و بعد از آشکار شدن ماهیت جنایتکارانه صهیونیسم، این نظام سازمانیافته از حمایت و همدلی بینالمللی، همزمان با فروپاشیدن تصویری که از آن ساخته بودند در حال ویران شدن است.
پژوهشگر اندیشههای سیاسی *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|