|
اخبار
تاج: سیاست دوگانه درباره رژیم صهیونیستی محکوم است
رئیس فدراسیون فوتبال کشورمان در دیدار با همتای فلسطینی خود از سیاست دوگانه در قبال رژیم صهیونیستی انتقاد کرد.
به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال، مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال کشورمان در حاشیه برگزاری مراسم بهترینهای آسیا با جبرئیل رجوب، رئیس فدراسیون فوتبال فلسطین دیدار و گفتوگو کرد.
رجوب در این نشست اظهار داشت: جلسه بسیار سازنده و مفیدی را با رئیس فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران داشتیم. مایلم در این فرصت دستاوردهای فوتبال مردان و زنان را به خانواده ورزش ایران تبریک بگویم. من به آقای تاج درباره مشکلات و مشقتهایمان توضیحاتی دادم. برخلاف استراتژی رژیم غاصب، اراده و تصمیم راسخ ما متمرکز بر به دست آوردن استقلال و آزادی است.
وی ادامه داد: مایلم از تعهدات آقای تاج جهت حمایت از فلسطین و آگاهی به سایرین برای اجرای تحریمها علیه رژیم غاصب صهیونیستی قدردانی کنم. امیدوارم جامعه بینالملل این موضوع را درک کند که چقدر ما در رنج و عذاب هستیم. واقعیت این است که الان زمان آن رسیده که فیفا به رژیم غاصب کارت قرمز نشان بدهد و تحریمهایی را جهت تخطی از اساسنامه و اصول خود وضع کند.
رجوب افزود: فکر میکنم الان زمان آن است که هر کسی نتیجهگیری درستی انجام دهد. در اینجا مایلم بار دیگر از رئیس فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران تشکر کنم و سلام ویژه خود را به ورزشدوستان ایرانی و ملت ایران ابلاغ کنم. همچنین از حمایتهای آنان تقدیر و تشکر ویژه دارم.
مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال ایران هم در این نشست اظهار داشت: به هر جهت همانگونه که در حوزه سیاست در کنار فلسطین هستیم باید در حوزه فوتبال نیز در کنار این کشور باشیم. جنایات جنگی که در غزه، فلسطین و لبنان میگذرد، بر هیچ کس پوشیده نیست.
وی افزود: مطابق اخبار رژیم غاصب صهیونیستی حدود 400 بازیکن فوتبال را شهید کرده است. حتی تعدادی از بازیکنان فلسطین هم شهید شدند. تیم ملی این کشور را به ایران دعوت کردم اما آقای جبرئیل گفت نمیدانیم چند بازیکن ممکن است شهید شده باشند.
رئیس فدراسیون فوتبال خاطرنشان کرد: آنچه در حوزه ورزش و مقوله حساس دیپلماسی ورزشی از ما برمیآید این است که سیاست دوگانهای که منجر به حذف یک کشور از فوتبال و مسابقات بینالمللی میشود، اما رژیم صهیونیستی حذف نمیشود و همچنان جنایات عجیب و غریبی انجام میدهد را محکوم کرده و مورد پیگیری قرار دهیم.
تاج عنوان کرد: به هر جهت رئیس فدراسیون فلسطین از من به عنوان نایبرئیس AFC، سوزان به عنوان عضو هیات اجرایی کنفدراسیون و سایر دوستانمان از عربستان، اردن و قطر، انتظار دارد کمک کنیم اجماعی در این باره درست شود. انشاءالله این اتفاق خواهد افتاد و میتوانیم در این مقوله به مردم مظلوم فلسطین کمک کنیم.
***
کامران قاسمپور حریف «دیوید تیلور» نشد
کامران قاسمپور نماینده وزن ۹۲ کیلوگرم ایران مقابل دیوید تیلور شکست خورد و دستش از مدال برنز کوتاه ماند و به عنوانی بهتر از پنجمی در رقابتهای اوزان غیرالمپیکی دست نیافت.
به گزارش مهر، در ادامه مسابقات ردهبندی کشتی آزاد اوزان غیرالمپیکی، کامران قاسمپور نماینده وزن ۹۲ کیلوگرم در دور اول با نتیجه ۶ بر صفر تاکاهاشی ایشیگورو از ژاپن را مغلوب کرد. وی در دور بعد با نتیجه ۱۱ بر صفر فیضالله آکتورک از ترکیه را شکست داد و راهی مرحله یک چهارم نهایی شد.
وی در این مرحله ایوان ایچیلزی از مولداوی را با نتیجه ۱۰ بر صفر از پیش رو برداشت و به مرحله نیمه نهایی راه یافت.
قاسمپور در مرحله نیمه نهایی برابر عبدالرشید سعداللهیف دارنده ۷ طلای جهان و المپیک با نتیجه ۵ بر ۳ شکست خورد و به دیدار شانس مجدد به مصاف دیوید تیلور آمریکایی رفت که این دیدار با نتیجه ۶ بر ۲ به سود دیوید تیلور به پایان رسید و دست کامران قاسمپور از مدال برنز کوتاه ماند و به عنوان پنجم رسید.
***
محمد نخودی به مدال برنز جهان رسید
آزادکار وزن ۷۹ کیلوگرم ایران با شکست قاطع حریف ژاپنی به مدال برنز جهان رسید.
به گزارش ایسنا، در ادامه رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی جهان در اوزان غیرالمپیکی در آلبانی، محمد نخودی نماینده وزن ۷۹ کیلوگرم ایران و دارنده ۲ مدال نقره و یک برنز جهان در دیدار ردهبندی مقابل کوتا تاکاهاشی از ژاپن روی تشک رفت و در پایان در مدت زمان ۳ دقیقه و ۴۹ ثانیه با امتیاز عالی ۱۰ بر صفر به برتری رسید و صاحب مدال برنز جهان شد.
نخودی پیش از این در دور نخست استراحت کرد، سپس ۱۰ بر صفر آلناس امیروس از لتونی را شکست داد. وی در دور بعد با نتیجه ۳ بر صفر موراد کورماگمدوف از مجارستان را از پیش رو برداشت و در سومین مبارزه نیز با نتیجه ۶ بر ۴ از سد جردن باروز قهرمان المپیک و جهان از آمریکا گذشت و به مرحله نیمه نهایی راه یافت اما در این مرحله مقابل آوتاندی کنچادزه دارنده مدال نقره ۲۰۱۸ جهان از گرجستان به روی تشک رفت و در پایان در حالی که تا ثانیههای پایانی از حریف خود ۶ امتیاز پیش بود اسیر زیرگیری حریف شد و سپس چند مرتبه فن فیتیله پیچ خورد و در نهایت ناباورانه با نتیجه ۱۴ بر ۸ شکست خورد و به دیدار ردهبندی رفت.
پیش از این مدال طلای وزن ۷۰ کیلوگرم نیز به کایپانوف قزاقستانی رسید که در فینال مقابل حریف ژاپنی به برتری رسید.
ارسال به دوستان
حال مساعد قهرمان پارالمپیک پس از حادثه رانندگی
در پی سانحه رانندگی برای روحالله رستمی قهرمان پارالمپیک و پدرش، وزیر ورزش و جوانان به عباس واحدی رئیس صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان دستور داد به وضعیت این ورزشکار ارزشمند رسیدگی شود و تمام پشتیبانیهای لازم را از او به عمل آورد. در همین حال سیدمحمد شروین اسبقیان نیز در تماس تلفنی، جویای احوال رستمی شد. در این گفتوگو رستمی از وضعیت مناسب خود خبر داد و اعلام کرد پس از عکسبرداری از محل مصدومیت با تشخیص پزشکان از بیمارستان مرخص خواهد شد.
ارسال به دوستان
واکنش گاریدو به نخستین شکست در لیگ برتر تکلیف قهرمان را روشن میکند
به آنها چقدر برمیخورد؟
مهدی طاهرخانی: بزرگترین تفاوت پرسپولیس امروز با مجموعهای که سالها زیر نظر برانکو، یحیی و اوسمار کار میکرد در چیست؟ فوتبال پرسپولیس تقریبا همان روندی را سپری میکند که در تمام این سالها ارائه میداد اما با یک تفاوت محسوس. نکات مثبت فراوانی در نوع بازی شاگردان گاریدو دیده میشود. او اعتقاد به پرس از بالا و بازپسگیری توپ در کسری از ثانیه دارد. برای اجرای این متد، آمادگی جسمانی و هوازی حرف اول را میزند. فوتبالیست، فارغ از سنش، باید زندگی فوقالعاده حرفهای و پاک (از حیث تغذیه) بیرون از مستطیل سبز داشته باشد. به عنوان مثال، امیری، رفیعی و احمدزاده، بازیکنان پا به سن گذاشتهای هستند که از موج مصدومیتهای سریالی جان سالم به در بردند. نقطه عطف این نوع فوتبال را هواداران در 2 مسابقه حساس لمس کردند. در یکی از آنها، پرسپولیس باخت و در دیگری، مهمترین برد فصل را صید کرد. بازی با الاهلی در جده و داربی رفت لیگ بیستوچهارم. آنچه پرسپولیس در این دو زمین ارائه داد، بازی پرفشار و خستگیناپذیر بود که بدون آمادگی جسمانی بالا محال بود اجرا شود اما در اهواز، هرگز اینچنین نبود. قرمزها با وجود برتری آماری نتوانستند کیفیت لازم را در زمین مسابقه ارائه دهند. ۱۸ شوت به سمت دروازه که تنها 2 تای آنها درون چارچوب بود. هوادار فوتبال را میفهمد، درک میکند و نگاه درستی به نتایج دارد. صرفا با یک نتیجه نمیتوانید او را فریب دهید.
* چرا همه از باخت اهواز ناراحتند؟
بیایید به بازی پرسپولیس و استقلال خوزستان برگردیم؛ یک تغییر محسوس در تیم گاریدو دیده شد و باید تا حدودی نگران این رخداد بود. در تمرینات پرسپولیس، گاریدو به هر دلیلی مدتهاست قید فوتبال 11 به 11 را زده و میخواهد آمادگی بازیکنانش را در زمین کوچکتر با یاران کمتر محک بزند. به عنوان مثال، 5 یا 6 بازیکن را برابر این همین تعداد نفرات میگذارد تا با پرس شدید در زمین کوچکتر، آنها یکدیگر را پیدا کنند؛ یک متد تمرینی که به مرور زمان باعث هماهنگی بازیکنان خواهد شد اما این روش به شرطی خوب است که بازیکنان در تمرین، شرایط مسابقه را به صورت واقعی تمرین کنند؛ بازی 11 به 11؛ شبیه همه آنچه در زمین قرار است تکرار شود. در این مورد با چند مربی ایرانی صحبت کردیم و هر یک اعتقاد داشتند آنچه گاریدو ارائه میدهد، مدرن و مبتنی بر آخرین آموزههاست اما آنچه موجب هماهنگی و شبیهسازی مسابقه در زمین تمرین است، همان بازی 11 به 11 است. البته در این مورد، قطعا گاریدو هم سواد لازم را دارد و هم سود و زیان ایدهاش را سنجیده و وزن کرده است.
گمان میرود یکی از دلایل اصلیاش، لو نرفتن ترکیب اصلی تیم باشد اما حقیقتا ارزشش را دارد؟ اگر به فوتبال سطح اول جهان توجه کنیم، به عنوان مثال همه کم و بیش از ترکیب بارسا آگاهند و بسته به آمادگی بازیکنان و مصدومیت ممکن است تغییراتی حاصل شود.
چه بر سر مثلث و مربع در کانالهای کناری آمده است؟
بیایید به بزرگترین تفاوت پرسپولیس در لیگ این فصل نسبت به گذشته برگردیم؛ این مقدمهای است تا برسیم به اصل موضوع. چه پرسپولیس، پیش باشد و چه رقابت در حالت تساوی دنبال شود، تاکتیک رقبا برابر سرخپوشان مشخص است. بستن حفرههای کناری و حضور مدافعان در باکس 18 قدم خودی. از برانکو تا یحیی و اوسمار، هر کدام یک روش را عملیاتی میکردند و اوج این تاکتیک در زمان گلمحمدی رخ داد، آن هم در یکی دو فصل ابتدایی یحیی. البته نباید فراموش کرد کیفیت بازیکنان در کانالهای کناری نقش بسزایی در ارائه این تاکتیک دارد. یحیی با یک پاره خط، کارش را شروع کرد، به این معنا که 2 بازیکن در جناحین زمین با هم پاسکاری میکردند و با حضور بازیکن سوم، مثلث اصلی ساخته میشد.
شاید بتوان اوج این همکاری را تشکیل مثلث ترابی، امیری و سرلک در جناح چپ دانست یا رفیعی، صادقی و اسماعیلیفر که گاهی با اضافه شدن یک هافبک دفاعی دیگر مانند ریگی، ناگهان مثلث، تبدیل به مربع میشد. افراد متعددی در این مثلث و مربعسازی شرکت میکردند، شاید آخرین فصل احمد نوراللهی را بشود کاملترین متد این روش عنوان کرد. صد البته ایده ناب، مستلزم داشتن ستارههای باکیفیتی بسان احمد نوراللهی و ترابی است.
تصور کنید در جناح چپ میلاد محمدی، ارونوف و وحید امیری را به همراه سروش رفیعی در خدمت داشته باشید. فشردهترین مدافعان در بدترین زمینها و در خشنترین حالت ممکن، توانایی مهار این مربع را ندارند اما امروز احمدزاده در راست تنهاست. ایوب، فرجی و حالا صحرایی؛ او باید با چه کسی هماهنگ میشد؟ در جبهه چپ ارونوف مرتب غایب بود و نهایت همکاری چندپاس قابل حدس بین میلاد و امیری بود. نه خبری از کاتبک است، نه نفوذ به قلب دفاع.
البته مصدومیت ارونوف و تنبیهات انضباطی پرتعداد صادقی عملا چپ قرمزها را بیوینگر رونده کرد.
به بازی اهواز توجه کنید. در جناحین چندبار مثلث ساخته شد؟ یا مربع؟
تعویضهای پرتعداد هارمونی تیم را بر هم زد. هیچ نفوذی از کانالها طراحی نشد و در چنین وضعیتی مهمترین تاکتیک شد اوت دستی بلند یا سانترهای به غایت بیکیفیت با زاویه و سرعت کم و قابل حدس، طوری که مدافعان اهوازیها به راحتی همه آنها را دور کردند. پرسپولیس از فوتبالی که بلد است فاصله گرفت و دل به راگبی خوش کرد؛ شبیه همان فوتبال قبل برانکو؛ همان کابوسی که هوادار از آن تنفر دارد.
غیبت ایوب و ارونوف به عنوان 2 بازیکن مطرح در راست و چپ قطعا در راگبی شدن این فوتبال اثرگذار بود.
* تکروی گاریدو و پاس ندادن به دستیاران
در مورد گاریدو باید صبر کرد و فارغ از هر نتیجه و جایگاهی، آنچه در پایان هفته پانزدهم (نیمفصل) در کاغذ درج میشود بیانکننده واقعیت است اما از بعد خروج مهرداد خانبان، عملا او آنالیزور شده و حتی همه مراحل تمرین را طراحی و اجرا میکند.
دلیلش هرچه هست، قطعا در ادامه موجب خسته شدن او میشود.
دلیل حضور این دستیاران چیست؟ جز مربی گلرها، سایرین کدام بخش تمرین را هدایت میکنند؟ آیا دوربین آنالیز تمرینات پرسپولیس، کماکان در بالای ورزشگاه کاظمی روشن است؟
جیپیاسها کار میکند؟ کسی به دادهها توجه دارد؟ گاریدو در لیگ (خلاف آسیا) یک شروع عالی داشت و اگر جام میخواهد باید همان مسیر را بدون حرکت سینوسی ادامه دهد.
او بسیار متعهد است و خودش ساعتها وقت میگذارد تا بازی رقبا را در محل اقامتش آنالیز کند اما آنالیزور پرسپولیس کیست؟
همیشه چند مغز بهتر از یک مغز کار میکند. تکروی و کارهای انفرادی زیباست اما تیکیتاکا شما را قهرمان میکند.
گاریدو قطعا مربی بزرگی است اما باید عینک تردید و بدبینی را از روی چشمانش بردارد. مربی درمانگر است. مربی همان معلم خوب است و ناظم مجموعهای که باید نظم را به هر طریقی در آن برقرار کند.
همیشه کار اصلی و بزرگ سرمربی قهرمان پس از نخستین شکست شروع میشود. همان سالی که برانکو در اهواز به افشین قطبی و فولاد باخت اما پس از آن تیمش را به گونهای آبدیده کرد که جام از آنشان شد. یا همین 2 سال قبل، پرسپولیس اواخر اسفند ۱۴۰۱ ناباورانه به سپاهان در آزادی بازی را واگذار کرد اما واکنش گلمحمدی به آن باخت چه بود؟ از نوروز 1402 آنقدر برد و برد کرد که نه یک جام، بلکه 2 کاپ اصلی فوتبال ایران را در بهار صید کرد و آخرین مثال هم اوسمار. کارش را با باخت مقابل آلومینیوم در اراک شروع کرد. همه قید جام را زدند و خیلیها فاتحه پرسپولیس را خواندند، اما بهار 1403 پشت سر اوسمار سرود قهرمانی خواندند. این فرمول سرمربیان فاتح است. پرسپولیس نخستین باختش در لیگ برتر را دشت کرد و حالا این خوان کارلوس گاریدو است که به شما میگوید: کت تن کیست؟
ارسال به دوستان
شکست ۲ بر صفر استقلال مقابل تراکتور در تهران
سیاهترین آبی
بهراد رشوند: استقلال در بازی هفته دهم لیگ برتر با شکست 2 بر صفر مقابل تراکتور در ورزشگاه شهر قدس، به رکورد منفی ۹ بازی و ۵ باخت دست یافت و ناامیدی هوادارانش را بیشتر کرد. این دیدار که دومین حضور موسیمانه به عنوان سرمربی استقلال بود، با توجه به روند شکستهای پیدرپی، فشار روانی زیادی برای این مربی آفریقایی و بازیکنان استقلال به همراه داشت.
این باخت، پنجمین شکست استقلال در این فصل است که بدترین رکورد چند سال اخیر این تیم را رقم زد.
دروازهبان آنها، سیدحسین حسینی با دریافت گلی که از روی یک شوت نهچندان محکم به ثمر رسید، بار دیگر مورد انتقاد شدید قرار گرفت. هواداران و کارشناسان معتقدند ضعف دروازهبانی و ناتوانی در کنترل بازی از عوامل اصلی ناکامیهای این تیم است.
از طرفی، موسیمانه تاکنون نتوانسته ترکیب کارآمدی بسازد که نتایج بهتری به دست آورد و همین امر سبب شده استقلال که در ابتدا مدعی قهرمانی بود، اکنون در وضعیت خطرناکی قرار بگیرد.
تراکتور با این پیروزی توانست پس از مدتها استقلال را در تهران شکست دهد و موقتا به صدر جدول برود.
این موفقیت، نشاندهنده انسجام و هماهنگی کامل در ترکیب تراکتور بویژه با وجود ستارههای جدید این تیم به همراهی شجاع خلیلزاده بود. شجاع نیز در این بازی نقش کلیدی داشت و حتی مقابل اعتراضات و درگیریها پس از مسابقه موضع سرسختانهای گرفت.
این وضعیت نشاندهنده بحرانهای عمیق مدیریتی و فنی در استقلال است. بازیکنان و کادر فنی استقلال به جای هماهنگی و اتحاد برای پیروزی، بیشتر درگیر حواشی و مشکلات تیمی هستند و همین مساله امید هواداران به بهبود وضعیت تیم را روزبهروز کاهش داده است.
این روزها بدون شک سیاهترین حالت ممکن برای آبیهاست. هیچ چیز خوب نیست.
* تراکتور خارج از خانه بیرحم است
نکته دیگری که در این فصل جلب توجه میکند، عملکرد فوقالعاده تراکتور در بازیهای خارج از خانه است. این تیم موفق شده هم سپاهان و هم استقلال را در زمین خودشان شکست دهد، که این موضوع نشاندهنده قدرت و کیفیت بالای تیم است. این نتایج نشان میدهد تراکتور با ترکیب جدید و روحیهای بالا، میتواند به عنوان یک مدعی قهرمانی واقعی در لیگ برتر ایران شناخته شود و برای نخستین بار تاریخ خود را با موفقیتهای بزرگ رقم بزند؛ قهرمانی در لیگ برتر؛ عنوانی که زنوزی برای کسبش تا امروز چند همت هزینه کرده است.
نتایج آنها نشاندهنده نزدیکیشان به تحقق این آرزوی قدیمی است.
ارسال به دوستان
نگاه
یحیی سریع نیاز داریم!
محمد رستمپور: کافی است یک بار در نوار جستوجوی پیامرسان یا رسانه اجتماعی که در آن عضویت دارید، کلمه «تکذیب» را جستوجو کنید. نتایج پرشماری پیدا خواهد شد که برخی در همین یکی دو هفته اخیر رخ داده است. از تکذیب اظهارات یک ارتشی بازنشسته در جمع مردم درباره تعداد موشکهای شلیکشده به اهداف پدافندی و راداری جمهوری اسلامی ایران تا سخنان پاسدار باز هم بازنشستهای که در رسانهها با یک عنوان ساختگی مطرح شد. بعد از حمله صبح شنبه هفته پیش نیز تحلیل و تفسیرهای فراوانی درباره چگونگی حمله، نقاط هدف و میزان خسارات در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بر ذهن ایرانیان وارد آمد. هفته پیش نیز سخنان سردار جعفری، فرمانده سابق سپاه درباره چگونگی حمله اسرائیل پس از «وعده صادق ۱» حاشیهساز شد. صرفنظر از نبود قواعد و قوانین و تدابیری که درباره سیاستهای رسانهای در دوره جنگ ضروری به نظر میآید، مهمترین زمینه و بستر وقوع شایعات و اخبار جعلی، ابهام سنگین و سکوت سرد مدیران، تصمیمگیران و مقامات مسؤول است که اتفاقا همگی بر ضرورت گفتوگو با مردم معترفند. در سوی مقابل اما از ابتدای جنگ تنها نخستوزیر یا وزیر جنگ رژیم صهیونسیتی درباره اهداف و ابعاد عملیاتهای اسرائیل در عرصههای مختلف سخن گفتهاند. امروز در صحنه نبرد، بویژه بهرغم آنکه کشور در شرایط جنگ خاکستری قرار دارد و میدان نزاع، صحنه «محاسبه» یا «تصویر» قدرت است و جایگاههای حقوقی اطلاعرسانی قاعدهمندی همچون سخنگویی ستاد کل نیروهای مسلح یا مسؤولیت روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وجود دارد، همچنان نامسؤولها لب به سخن باز میکنند. این در حالی است که در چند سال اخیر، تجربیات موفق و قابل اعتنایی همچون عملکرد ستاد ملی کرونا در دوران طولانی همهگیری ویروس کرونا یا گفتوگوهای صریح سخنگوی پلیس در بحرانهای انتظامی در تعامل با افکار عمومی وجود دارد که نشان میدهد باید رسانه را نه به شکل پیوست و فرع و ابزار، بلکه به عنوان مهمترین رکن حکمرانی دید. علاوه بر این، تجربه همپیمانان نظامی جمهوری اسلامی ایران مانند حماس و حزبالله نیز نشان میدهد نباید در مصاف کنونی، زمین را در اختیار حریف گذاشت. سخنرانی فاخر، صادقانه و روشنگرانه شهید سیدحسن نصرالله پس از ماجرای آزاردهنده انفجار پیجرها یا بیانیههای حماس پس از شهادت اسماعیل هنیه یا یحیی سنوار از جمله نمونههایی است که باید آن را سرلوحه فعالیت رسانهای جبهه مقاومت قرار داد.
سرلشکر یحیی سریع، سخنگوی ارتش مردمی یمن، فراتر از یک چهره رسانهای به یک نماد و نشانه مقاومت یمن تبدیل شده است. یحیی سریع کم سخن میگوید، بجا سخن میگوید، محکم و شجاعانه و حماسی سخن میگوید و البته ضمن تصریح به واقعیتهای میدان، کنشهای غیرکلامی مانند حضور در راهپیماییهای باشکوه و شگفتانگیز مردم یمن در مناسبتهای مختلف به نمایش میگذارد. باید تصریح کرد با همه بهرهمندی از دانش و تألیفات خلاقانه آکادمیک و برخورداری از فرهنگ و ادبیات کلامی غنی تاریخی که بدان مفتخریم، یحیی سریع نداریم. یحیی سریع یعنی یکپارچگی، حماسه و غرور ملی در اطلاعرسانی.
در فضای مهآلود رسانهای، هم تحریف لفظی رخ میدهد و هم تحریف معنوی. وجه دوم نقصان ما در فعالیت رسانهای، غیر از خبر، موضعگیری و اطلاعرسانی، در وهله اول تحلیل و تبیین و در وهله دوم روایت ماجراست. در حالی که ما نمیدانیم چه رخ داده و در کانالهای تلگرامی و حسابهای توئیتری یا شبکههای ماهوارهای آن سوی مرزها، به دنبال تصاویر اصابت موشک در پایگاههای مختلف ادعایی میگردیم، عدهای میآیند روایت ضعف مفرط دفاع ایران را القا میکنند. یحیی سریع لازم است اما کافی نیست. غیر از خبر، به تحلیل و روایتی که تصویر کلان نبرد را فراتر از زد و خوردهای زمین و هوا ترسیم کند، نیازمندیم. پرتکرارترین سوال در یک سال اخیر در شبکههای اجتماعی، چرایی عملیات ۷ اکتبر بوده و از آنجا که تبیینهای کاملا صحیح به روایتهای حداکثری به زبانهای گوناگون که در مخاطبان مختلف نفوذ کند، در حلقههای رسمی توزیع باقی مانده، همچنان سوال و شبهه جاری است.
با این نگاه برای مقابله با آشفتگی ویرانگری که ذهن و جهان مردم ایران را هدف گرفته، بیش و پیش از آنکه سیاست رسانهای یا قوانین ضروری حکمرانی مجازی نیاز داشته باشیم و توئیتها یا استوریهای چهرههای اجتماعی یا بازیگران و هنرپیشهها را رصد کنیم، به مقام مسؤول واحدی نیاز داریم که فقط او سخن بگوید و تنها او خبر دهد و البته در هماهنگی و همکاری کامل با ارکان رسانهای پرتعداد کشور باشد. جنگ معطل تعللهای ما نمیماند. جنگ خشن است و رسانه رقیب به دنبال این است که بیآنکه خشونت جنگ عیان شود، اهداف جنگ را پیش ببرد. در مقابل، «یحیی سریع»ها هستند که اهداف رقیب را ناکارآمد میکنند، بیآنکه ذهن مردم خود را آشفته کنند.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
اعتیاد به غلطنویسی!
محمد سلحشور: چالش پاسخ غلط دادن به تمام سوالات چندگزینهای در آزمونهای تستی مثالی از یک نبوغ فراوان است. به این معنا که محال است یک شرکتکننده امکان این را پیدا کند که در پاسخ دادن به تمام سوالات، گزینه غلط را انتخاب کند اما اگر یک داوطلب چنین امر محالی را به نام خود ثبت کند باید او را یک نابغه به حساب آورد! ماجرا از این قرار است که اگر در پاسخهای 4 گزینهای یک داوطلب به سوالات شانسی هم جواب دهد، تقریبا یک چهارم پاسخهایش درست از آب در میآید (به همین علت در این آزمونها هر 3 پاسخ غلط، نمره یک پاسخ مثبت را از بین میبرد تا ضریب تاثیرگذاری شانس و اقبال به صفر نزدیک شود). پس محال است یک نفر به شکل رندوم گزینهها را پر کند و تمام گزینههایش غلط شود اما اگر شد باید به او شک کرد، او قطعا پاسخ درست تمام سوالات را میدانسته و عامدانه گزینه غلط را انتخاب کرده است. حالا در این میان میشود یک احتمال بسیار ضعیف دیگر را هم مطرح کرد و آن این است که شخص فرضی حاضر در این چالش، به طور همزمان در تمام سوالات به شکل وارونه امری را که سوال از او داشته برداشت کرده است. باز هم فرقی نمیکند و او به طور طبیعی پاسخ همه سوالات را میدانسته اما نه به عمد که براساس یک جهل منحصر به فرد گزینه صحیح را در تمام جوابهایش حذف کرده و سراغ دیگر گزینهها رفته است.
قیاس گرفتن از چنین چالش سختی در آزمونهای چندگزینهای اما در سیاست چندان دشوار نیست. جریانها و چهرههای سیاسی بسیاری وجود دارند که به انتخاب گزینه غلط در مواجهه با همه مسائل سیاسی شهره هستند. درباره این چهرهها باید این پرسش را مطرح کرد: آیا آنها عامدانه همیشه پاسخ غلط را انتخاب میکنند یا قدرت ادراکیشان در مواجهه با حوادث پیرامونی به قدری مختل است که خود به خود گزینه صحیح را از دایره گزینههای خود خط میزنند و انتخاب سیاسیشان را محدود به گزینش یکی از پاسخهای غلط میکنند.
اگر در بین سیاهه طویل افرادی که به انتخاب گزینه غلط در مواجهه با همه حوادث شهرهاند بخواهیم رتبهبندی دقیقی انجام دهیم، قطعا آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات یکی از رتبههای برتر را کسب خواهد کرد. در آخرین نمونه از انتخاب گزینههای غلط او روز گذشته همزمان با اینکه همه کارشناسان بر تبلیغاتی و غیراجرایی بودن طرح آتشبس در لبنان اذعان میکردند و آن را یک انشای تمام اسرائیلی دانستند که حتی قطعنامه 1701 شورای امنیت را نیز بلاموضوع میکند، او به استقبال این طرح آتشبس رفت! اگر شخصیت حقیقی آذر منصوری را تنها مدنظر قرار دهیم او با این موضع نشان داد حتی به عنوان یک دنبالکننده مبتدی اخبار سیاسی هم در جریان تحولات منطقه و شرایط جنگ در غزه و لبنان نیست اما زمانی که او ریاست جبهه اصلاحات را به عهده دارد میتوان موضع فجیع وی را نشانی از نزول خسارتبار ادراک این جریان از تحولات منطقه دانست. طرح آتشبسی که تمام خواستههای اسرائیل برای نابودی و مهار حزبالله را درون خود گنجانده است و باز هم با تایید رژیم صهیونیستی مواجه نشده است، چگونه میتواند مورد استقبال یک کنشگر سیاسی در ایران قرار بگیرد؟ خانم منصوری در توئیت خود اذعان کرده «این اتفاق مهم بر منطقه خاورمیانه و بویژه ایران تاثیرگذار خواهد بود» اما حتی از بیان یک تاثیر مثبت کوچک پذیرش چنین طرحی ناتوان بوده است. آیا صرف توافقی که «تاثیرگذار» است آن را مثبت جلوه میدهد؟ نسبت این تاثیرگذاری بر نظم آینده منطقه چگونه خواهد بود؟ خلع سلاح حزبالله و وارد کردن این بازوی قدرتمند مقاومت به یک انزوای امنیتی، چشمانداز تجاوزهای رژیم صهیونیستی را محدود میکند؟
موضع اخیر آذر منصوری تنها مشتی نمونه از خروار پاسخهای غلط وی و جبهه اصلاحات در مواجهه با واقعیتهای منطقه و جهان است. آیا میتوان پذیرفت این همه پاسخ غلط ناشی از عدم درک صحیح پرسشها بوده است یا اینکه اساسا این جریان خود انتخاب کرده است پاسخهای غلط را انتخاب کند؟ سابقه تاریخی اصلاحطلبان گویای این واقعیت است که همواره ضدیتی بنیادین با محور مقاومت داشتهاند و حتی به تضعیف آن به عنوان پیششرطی برای نزدیکی به غرب چشم دوختهاند. گذشته از این بیگانگی و عناد با محور مقاومت، اصلاحات اعتیاد ذهنی به هرگونه توافقی پیدا کرده است که در سوی دیگرش ردی از آمریکا باشد. به بیان دیگر صرف سازش و پذیرش بسته پیشنهادی آمریکا برای اصلاحطلبان به یک مولفه هویتی تبدیل شده که آنها خود را با مصادیق این مؤلفه تعریف میکنند.
به همین علت اگر بخواهیم با نگاهی خوشبینانه به مواضع اینچنینی اصلاحطلبان نظر بیندازیم بیش از سیاست و امنیت باید با متغیر روانشناختی دنبال پاسخی برای چرایی رفتار این جریان بگردیم.
غرب آسیا یکی از ملتهبترین و در عین حال تعیینکنندهترین ایام تاریخ خود را از سر میگذراند. جنگ موجودیتی میان رژیم اشغالگر قدس با گروههای مقاومت به مرحله نظمآفرینی برای آینده منطقه رسیده است. سطح این نزاع تا حدی است که جمهوری اسلامی ایران هم شرایط جنگی را تجربه میکند. در چنین موقعیتی هرچه قدرت نیروهای مقاومت را تقویت کند جایگاه ایران را نیز در آینده منطقه مستحکمتر خواهد کرد و تنها یک پاسخ مطلقا غلط برای آینده ایران و منطقه است که از انشای اسرائیل ضدمقاومت به عنوان یک دستاورد امیدبخش! یاد میکند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|