|
تأکید فرماندهان سپاه و ارتش:
قطعا به رژیم صهیونیستی پاسخ کوبنده خواهیم داد
گروه سیاسی: پس از حمله هوایی رژیم صهیونیستی به اهدافی در ۳ استان کشورمان که بامداد پنجم آبانماه رخ داد، مسؤولان سیاسی و مقامات نظامی کشورمان متفقالقول هستند که باید به این تجاوز آشکار به حریم جمهوری اسلامی ایران، بشدت پاسخ داده شود. در همین باره فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: زمان و نحوه پاسخ به رژیم صهیونیستی را ما تعیین میکنیم و زمانی را که لازم باشد در آن هیچ تعللی نخواهیم کرد و قطعا پاسخ ما کوبنده خواهد بود. امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی پس از دیدار با خانواده شهید سرگرد «سجاد منصوری» از شهدای مدافع آسمان نیروی پدافند هوایی ارتش اظهار کرد: در هر خانواده ممکن است شهیدی در جمع بستگان باشد ولی این 4 شهید مدافع آسمان برجستهاند، چرا که در مقابل بدترین افراد روی زمین؛ اشخاصی همانند شمر و یزید (نتانیاهو و بایدن) به شهادت رسیدند که افتخار بزرگی است و جای تبریک دارد. امیدوارم با جوانان شهید کربلا محشور شوند؛ خوش به حال شهدا که به لقاءالله پیوستند. از خداوند متعال میخواهیم به برکت خون آنها، آرامش به همسر و فرزند و پدر و مادر شهدا عنایت فرماید. پرچم این کشور و انقلاب به برکت شهدا همچنان بالاست. وی در ادامه با اشاره به چگونگی پاسخ به رژیم صهیونیستی تاکید کرد: زمان و نحوه پاسخ به رژیم صهیونیستی را ما تعیین میکنیم و زمانی را که لازم باشد در آن هیچ تعللی نخواهیم کرد و قطعا پاسخ ما کوبنده خواهد بود. فرمانده کل ارتش در پایان این دیدار خاطرنشان کرد: در کشور ما علاوه بر نظامیان، همه مردم نیز بسیجی و آماده دفاع از انقلاب، ناموس و کشور در مقابل دشمنان قسمخورده انقلاب هستند. تا جوانانی مثل فرزندان شما در این کشور حضور دارند، دشمنان بویژه رژیم صهیونیستی به اهداف خود نخواهند رسید.
* سرلشکر سلامی: با ضرباتی سخت انتقام میگیریم
سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در رزمایش بزرگ رزمی امنیتی «نصرالله» خطاب به دشمنان اسلام گفت: شما نمیدانید جریان باعظمت جهاد خاموش شدنی و پایان یافتنی نیست. چشم در چشم شما دوختهایم و تا آخر با شما میجنگیم و اجازه نمیدهیم بر سرنوشت مسلمانان مسلط شوید. شما ضربات دردناکی را دریافت خواهید کرد؛ همچنان منتظر انتقام بمانید. سردار سرلشکر سلامی همچنین گفت: امروز میبینید تمام قدرتهای باطل در تقابل تاریخی مقابل اسلام و مسلمانان صف کشیدهاند و ارتشهای مدرن عالم به کمک رژیم صهیونیستی آمدهاند تا مسلمانان را تسلیم اراده خود کنند، بر سرنوشت آنان حاکم شوند، سرزمینهایشان را اشغال کنند و هویت دینی آنان را به غارت ببرند. داستان تقابل امروز بین فلسطین و لبنان و ایران و یمن و عراق و سایر محیطهای جهان اسلام در مقابل این جهان شرکآلود و پدیده منحوس صهیونیستی و متحدان غربی آنها تقابلی واقعی است. تاریخ در حال ساختن مقاومت انسانهای مسلمان در برابر آنهاست. فرمانده کل سپاه اظهار کرد: هیچ جایی برای تسلیم مسلمانان در مقابل کفار و منافقان در تاریخ وجود ندارد و سرنوشت شما مثل جنگ خیبر خواهد شد. شما نمیتوانید در مقابل مسلمانان مقاومت کنید، هر چند مسلمانان مظلوم را زیر آوارها دفن میکنید اما بدانید اگر ۵۰ هزار فلسطین را شهید کردید، ۱۰۰ هزار کودک فلسطینی متولد شدهاند. آنان مشق جهاد را از لحظه تولد خواهند آموخت و به محض توانایی، پرچم جهاد را در دست خواهند گرفت.
ارسال به دوستان
ایرانگردی ۳ روزه گروسی
اسلامی: صدور هر قطعنامهای را قاطع و سریع پاسخ میدهیم
گروه سیاسی: مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفری ۳ روزه به ایران پس از دیدار با مقامات کشورمان، از تاسیسات هستهای فردو و نطنز بازدید کرد. رافائل گروسی شامگاه چهارشنبه به ایران آمد و روز پنجشنبه گفتوگوهایی با رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران داشت. پس از این دیدارها اسلامی در گفتوگو با خبرنگاران به صراحت گفت اگر شورای حکام قطعنامهای علیه کشورمان تصویب کند، ایران به سرعت و قاطعانه به آن پاسخ خواهد داد. گروسی روز جمعه نیز به همراه کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بینالملل وزارت امورخارجه و بهروز کمالوندی، معاون سازمان انرژی اتمی از تاسیسات هستهای فردو و نطنز بازدید کرد.
* پزشکیان: هر کنش امنیتی را قاطعانه پاسخ میدهیم
رئیسجمهور کشورمان در دیدار گروسی به صراحت اعلام کرد طبق فتوای رهبر معظم انقلاب، ایران به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست ولی قطعا در مقابل هر کنشی علیه امنیت خود واکنشی قاطع و محکم نشان خواهد داد. مسعود پزشکیان در این دیدار که عصر پنجشنبه 24 آبان انجام شد، با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران در فناوری هستهای به دنبال چارچوبها و مجوزهای قانونی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حقوق قائل شده این سازمان برای دیگر کشورها است، تصریح کرد: بر این اساس ما همانگونه که از پیشتر و به طور مکرر حسننیت خود را ثابت کردهایم، آمادگی خود را برای همکاری و همگرایی با این نهاد بینالمللی به منظور رفع ابهامات و شبهات ادعایی درباره فعالیت صلحآمیز هستهای کشورمان اعلام میکنیم، اگرچه امروز دنیا نیز به این باور رسیده ایران اسلامی به دنبال صلح و امنیت در جهان است. پزشکیان در ادامه به توافق برجام و عهدشکنی آمریکا و کشورهایی اروپایی در این توافق اشاره کرد و افزود: بنا به تأیید چندین گزارش آژانس انرژی اتمی ما به تمام تعهدات خود در این توافق عمل کردیم اما این آمریکا بود که به صورت یکطرفه از توافق خارج شد و راه را برای ادامه این مسیر غیرممکن کرد.
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود در این دیدار به شرایط بحرانی منطقه و وقایع تلخ و تاسفبار در غزه و لبنان ناشی از تجاوزگری و جنایتگری رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت: بنده با شعار ایجاد وفاق و همدلی در داخل و تأکید بر صلح و دوستی و توسعه روابط با دنیا وارد انتخابات شده و از سوی مردم به عنوان رئیسجمهور برگزیده شدم اما متاسفانه در نخستین روز آغاز به کارم رژیم صهیونیستی در اقدامی جنایتکارانه دست به ترور شهید «اسماعیل هنیه» زد و آنچه را ما به دنبال آن بودیم، خدشهدار و در ادامه نیز با آتشافروزی و خونریزی منطقه را به بحرانی شدید دچار کرد.
رئیسجمهور افزود: ما معتقدیم جنگ نه به نفع ما، نه به نفع منطقه و نه به نفع جهان است و هیچ انسان عاقلی به دنبال جنگافروزی و توسعه دادن آن نیست اما قطعا در مقابل هر کنشی علیه امنیت خود واکنشی قاطع و محکم نشان خواهیم داد. مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در این دیدار ضمن تمجید از رویکرد و نگاه صلحمدار و وفاق محور دکتر پزشکیان و همچنین قدردانی از همکاریهای مجدانه مسؤولان سازمان انرژی اتمی و وزارت امور خارجه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به مرور کلی روابط و تعاملات خوب جمهوری اسلامی ایران و آژانس پرداخت و گفت: عمیقا معتقدیم دوره ریاستجمهوری جنابعالی فصل جدیدی از روابط خوب و مثبت میان ایران و آژانس را رقم خواهد زد. رافائل گروسی تصریح کرد: قطعا تعامل و همکاری خوب میان ایران و آژانس شیطنتها علیه فعالیتهای هستهای ایران را خنثی خواهد کرد.
* عراقچی: گفتوگوهای صریحی با گروسی داشتم
گروسی پیش از دیدار با رئیسجمهور، دیداری با وزیر امور خارجه کشورمان داشت؛ دیداری که سیدعباس عراقچی پس از آن در صفحه ایکس خود گفتوگوهای انجام شده در آن را «صریح» اعلام کرد.
عراقچی در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس درباره این دیدار نوشت: گفتوگوهای مهم و صریحی با آقای رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشتم. به عنوان یک عضو متعهد به NPT، ما به همکاری کامل خود با آژانس ادامه میدهیم؛ اختلافات را میتوان از طریق همکاری و گفتوگو حلوفصل کرد. ما توافق کردیم با اراده قوی و حسننیت پیش برویم. وی تصریح کرد: ایران هرگز میز مذاکره درباره برنامه هستهای صلحآمیز خود را ترک نکرده است؛ اکنون نوبت اتحادیه اروپایی و ۳ کشور تروئیکای اروپاست. آماده مذاکره بر اساس منافع ملی و حقوق غیر قابلانکار خود هستیم اما تحت فشار و ارعاب حاضر به مذاکره نیستیم.
همچنین اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه نیز در صفحه اجتماعی خود در ایکس درباره این دیدار نوشت: «دکتر عراقچی، وزیر امور خارجه و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفتوگوهای بسیار مهمی داشتند».
وی افزود: «برنامه هستهای ایران همواره صلحآمیز بوده است. جدیت ایران در همکاری با آژانس برای رفع هرگونه سوءتفاهم/ مساله درباره برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان امر اثباثشدهای است». بقایی تاکید کرد: «ایران هیچگاه مسیر تقابل را انتخاب نکرده است؛ ما البته همیشه از حقوق و منافع خود در برابر زیادهخواهی و فشار غیرقانونی دفاع کردهایم».
* اسلامی: صدور هر قطعنامهای را قاطع و سریع پاسخ میدهیم
دیدار و گفتوگوی گروسی با رئیس سازمان انرژی اتمی حاوی نکات مهمی بود، چرا که محمد اسلامی پس از دیدار با گروسی، به صراحت اعلام کرد: صدور هرگونه قطعنامه در شورای حکام را «قاطع و به سرعت» پاسخ میدهیم. یعنی تا رایشان به قطعنامه خشک نشده، ما اقداممان را انجام میدهیم.
اسلامی همچنین درباره موضوعات ادعایی علیه ایران خاطرنشان کرد: این «ادعایی» واژه دقیقی است، چون بهانههایی که علیه فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران اقامه کردند، ریشه در جریاناتی دارد که گروهک منافقین و ضدانقلاب و موساد ترکیبی علیه ایران ساختند و اینها ۲۰ سال موجب شد ایران درباره آنها مذاکره کند و این موارد در برجام خلاصه و حل شد و اساسا یکی از آوردههای برجام کنار گذاشتن این بهانهها بود.
اسلامی در رابطه با هدف ایران از مذاکرات با آژانس تصریح کرد: اساسا سند برجام و محدودیتی که ایران پذیرفت که فعالیتهای هستهای خود را محدود کند و درصد غنیسازی را با میزان محدود در حجم و غنا پذیرفت، برای اعتمادسازی بود تا ابهامات رفع شود و تا الان که در سال هشتم برجام هستیم ایران با حسننیت آن را اجرا کرده و به آن پایبند بوده است اما اینکه فشار حداکثری بر ایران را میپسندند و به این کار ادامه میدهند نشان میدهد مشکلی است که بین ما و رژیم استکباری بویژه آمریکاییها وجود دارد.
وی ادامه داد: در زمان ریاستجمهوری آیتالله شهید رئیسی مذاکرات برجام را به بهانههای مسائل داخلی و بعد اوکراین متوقف کردند. ما تا آستانه توافق هم در پایان دولت آقای روحانی و هم در اوایل دولت آقای رئیسی رفته بودیم اما باز هم به بهانههای سیاسی کار را ادامه ندادند و در مرحله سوم در اواخر دولت آقای رئیسی باز گفتوگوهایی شد و توافقاتی شد که آن هم در آخر دولت شهید رئیسی بود.
اینها برای همین بود که فشار سیاسی برداشته شود که آژانس بتواند مسائل و ابهامات را حل کند و پرونده را خاتمه دهد، بنابراین مادامی که فشار سیاسی در حداکثر خود باشد، به آژانس اجازه بستن مسائل را نمیدهند. آژانس خودش هم ابراز میکند اینها بهانه است و به آنها فشار میآورند که به ایران سختگیری کند.
وی ادامه داد: ما اجازه نمیدهیم جریان بیرونی که به آژانس فشار میآورد، ایران و آژانس را مقابل هم قرار دهد. همواره سعی کردهایم در چارچوب مقررات رفتار کنیم و تا الان آژانس هیچ دلیلی نتوانسته پیدا کند یا اظهار کند که ایران انحراف یا عدم انطباق دارد. ایران هم اعلام کرده برنامه غیرصلحآمیز و اهداف نظامی ندارد و در سیاست هستهای ما گسترش فناوری هستهای برای اثرگذاری بر زندگی مردم و اقتصاد ملی است.
رئیس سازمان انرژی اتمی در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم گفتوگوهایی که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل انجام شد و سایر تماسهایی که مقامات کشورها با رئیسجمهور و وزیر خارجه انجام دادند، به آغاز مذاکرات (سیاسی) تبدیل شود و من خوشبین هستم.
ارسال به دوستان
یادداشت
این جملات چقدر آشناست!
محمدحسین مهدویزادگان: رئیسجمهور فرانسه این روزها بابت بازگشت ترامپ به کاخ سفید آرام و قرار ندارد! مکرون در ماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر نیز بارها در مواضع آشکار و پنهان خود، بازگشت جمهوریخواهان (بویژه ترامپ) به کاخ سفید را خبری نامطلوب قلمداد کرده و پیروزی هریس و دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری ۵ نوامبر را بهترین گزینه ممکن برای خود و اتحادیه اروپایی تصور میکرد. اخیرا مکرون در نشست سران جامعه سیاسی اروپا در بوداپست بر تمایل خود نسبت به تقویت استقلال راهبردی قاره اروپا پس از انتخاب مجدد دونالد ترامپ تاکید کرد. او تصریح کرد اروپاییها نباید امنیت خود را برای همیشه به آمریکاییها واگذار کنند و باید بیشتر از «منافع» خود در برابر ایالات متحده و چین دفاع کنند. رئیسجمهور فرانسه در بخشی از جملات خود تاکید کرد: «ما توانایی نوشتن تاریخ توسط خودمان را داریم. آیا میخواهیم تاریخ نوشته شده توسط دیگران و جنگهای راه اندخته شده توسط دیگران را در زمینههای فناوری و تجاری بخوانیم یا اینکه میخواهیم خودمان تاریخ را بنویسیم؟»
چقدر این جملات مکرون آشناست! در دور اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ بارها مقامات اروپایی و در راس آنها مکرون بر لزوم استقلال راهبردی، اقتصادی و امنیتی از آمریکا تاکید کرده و تبلور اروپای متحد را در گرو گذار از شرایط کنونی میسر دانستند اما همزمان با بیان این مواضع ظاهرا استقلالطلبانه، کاخ الیزه در قالب دیپلماسی پنهان و از مجاری غیررسمی سیاسی مشغول امتیازگیری از کاخ سفید در ازای عدم تکرار چنین مواضعی بود! رئیسجمهور فرانسه در بزنگاههایی مانند تشدید جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا یا درخواست آمریکا مبنی بر لزوم افزایش سهم بودجه کشورهای اروپایی در منظومه دفاعی ناتو، بلافاصله در مواضع آشکار خود بر لزوم تشکیل ارتش واحد اروپایی و استقلال اقتصادی اروپا از آمریکا سخن میگفت اما پس از چند هفته، در این خصوص سکوت میکرد. این سکوت زننده، خروجی یک معامله پشت پرده یا یک وعده از سوی کاخ سفید بود. نکته حائز اهمیت اینکه برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان، حتی با وجود آگاهی نسبت به عدم عزم و اراده واقعی از سوی مکرون و همراهانش در کاخ الیزه در مستقلسازی اروپا از آمریکا، همین مواضع ساده و ظاهری را نیز برنتافته و صراحتا استقلال راهبردی قاره سبز از واشنگتن را غیرممکن قلمداد میکردند.
اکنون در حالی وارد سال 2025 میلادی میشویم که دونالد ترامپ، نامزد پیروز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با دستور کارهایی از جمله پایان دادن به جنگ اوکراین وارد عرصه سیاست خارجی کشورش شده است. در چنین شرایطی مجددا شاهد تکرار موضعگیریهای بیخاصیت مکرون هستیم. اصل خواسته مکرون نشان میدهد وی حتی خود نیز ذهنیتی درباره نحوه استقلال راهبردی - امنیتی از آمریکا ندارد. رئیسجمهور فرانسه در دیدار با «مارک روته» دبیرکل جدید ناتو خواستار تسریع در توسعه دفاعی اروپا شد. از دید مکرون، این توسعه دفاعی باید در چارچوب قواعد درونی ناتو اما مستقل از آن تحقق یابد!
همانگونه که مسجل است، کاخ الیزه در حال خلق جملات پارادوکسیکال با هدف بهرهبرداری ابزاری از آنهاست. مواضع اخیر مکرون بدرستی اثبات میکند بالاخره مناسبات امنیتی تعریف شده در پیمان آتلانتیک شمالی محیط بر قواعد و خطوط قرمز ترسیم شده در بطن ارتش اروپایی خیالی مکرون و همراهانش خواهد بود یا خیر! از سوی دیگر، برخی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی میگویند اصل تشکیل ارتش واحد اروپایی به معنای عبور از خطوط قرمز ناتو و در تعارض با اصل ادغام دفاعی اروپا و آمریکا با یکدیگر است.
البته مکرون بدرستی معتقد است یک بیداری راهبردی در نظام بینالملل رخ داده که زمینهساز استقلال اروپا از آمریکاست اما قطعا از قربانیان این بیداری راهبردی و جهانی، کاخ الیزه و اتحادیه اروپایی خواهند بود. بازی مطلق پاریس و اتحادیه اروپایی در زمین نتانیاهو و بایدن (در جریان نسل کشی و جنایات صهیونیستها در منطقه) موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده انگاشت. قطعا ساختار حاکم بر اتحادیه تغییر خواهد کرد اما مکرون منادی این تغییر نیست! رئیسجمهور فرانسه خود در اتصال حلقههای راهبردی - سیاسی ۲ سوی آتلانتیک با یکدیگر نقش داشته و قطعا در کسوت متهم وضعیت موجود باید مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد! طلبکاری مکرون از ساختار جاری در مناسبات آمریکا - اروپا، به معنای طلبکاری یک متهم از متهمی دیگر بوده و تشبیه یا توصیف دیگری نمیتوان در قبال آن به کار برد.
ارسال به دوستان
آیا ترامپ با معرفی رابرت کندی به عنوان وزیر بهداشت پیام انتقام از طبقه حاکم آمریکا را ارسال کرده است؟
ترور واشنگتن
جرج کانوی در سیانان: ترامپ گزینههایی بهتر از این برای ویرانی آمریکا ندارد
گروه بینالملل: رئیسجمهور یاغی در مسیر بازگشت به کاخ سفید در حال درنوردیدن همه نرمهای سیاسی، اجرایی و حزبی در ایالات متحده است.
کارگردانی دونالد ترامپ برای تشکیل کابینه عجیب و جدیدش با اکران دومین فیلم ویرانشهری «جوکر؛ جنون مشترک» در آمریکا همراه شده که به نام «جوکر 2» هم شناخته میشود؛ اثر سینمایی ضعیفی که هرگز با نخستین فیلم شاخص «تاد فیلیپس» برابری نمیکند و همین باعث شده برد اجتماعی کاراکتر جوکر با بازی «خواکین فینیکس» به سرعت رنگ ببازد. در عوض گویی این خود دونالد نرامپ است که در نقش شخصیت جوکر در قامت یک اقتدارگرای عقدهای سیاستستیز بازگشته تا از همه طبقه حاکم آمریکا انتقام بستاند.
به همین دلیل شبکه سیانان صریحا ترامپ را متهم میکند کمر به ویرانی آمریکا بسته است.
چهلوهفتمین رئیسجمهور ایالات متحده، بخش اعظم نخبگان آمریکا را با گزینههای جنجالی و حتی گاه متعارضش برای کابینه آینده در شوک فرو برده است.
پس از آنکه او یک مجری تلویزیون را برای ریاست بزرگترین دستگاه نظامی جهان و ثروتمندترین فرد جهان را برای نظارت بر عملکرد دولت آتی خود معرفی کرد، نوبت معرفی ۲ گزینه جنجالی دیگر در راس دستگاههایی ملموستر برای عموم آمریکاییها بود.
ترامپ افرادی را برای بخشهای دادگستری و بهداشت کابینه جدیدش برگزیده که باعث شده کارشناسان سیاسی از اصطلاح «وایلد کارد» برای اعضای کابینه پیشنهادی او استفاده کنند که به معنی «انتخاب ناشناخته یا تصادفی» است.
او مت گیتس، سناتور جمهوریخواه افراطی و ناقض اخلاق عمومی را بدون هیچ سابقهای نامزد ریاست دیوان عالی (قوهقضائیه) کرده و رابرت کندی، سناتور دموکرات پیشین و نامزد انصرافی ریاستجمهوری انتخابات اخیر را به عنوان یک شخصیت ضدواکسیناسیون عمومی و بسیاری دیگر از روندهای کلی بهداشت و درمان عمومی در آمریکا نامزد وزارت بهداشت و خدمات انسانی کابینه آتی خود کرده است.
به نظر میرسد ترامپ نه فقط از دموکراتها و لیبرالها بلکه از همحزبیهای جمهوریخواه خود نیز انتقام میگیرد و تا همین جای کار با معرفی ۲ شخصیت شاخص سیاسی که تا چند ماه پیش اعضای باسابقه حزب دموکرات در کنگره محسوب میشدند، آرایش سیاسی دوقطبی ۲ سده گذشته در ایالات متحده را بر هم ریخته است. یکی از آنها رابرت کندی، برادرزاده رئیسجمهور مقتول دموکرات در دهه 1960 میلادی است و دیگری تولسی گابارد، نماینده سابق حزب دموکرات در کنگره که برای حمایت از کارزار انتخاباتی 2024 ترامپ در ماههای اخیر به حزب جمهوریخواه پیوست و حالا قرار است پست مدیریت اطلاعات ملی ایالات متحده را پاداش بگیرد.
جرج کانوی، حقوقدان و فعال سیاسی جمهوریخواهی که حرفه و خانوادهاش توسط ترامپ نابود شده، در توصیف بلایی که ترامپ بر سر جریان اصلی سیاست آمریکا میآورد گفته است: «اگر به دنبال ویران کردن کشور بودید، گابارد، گیتس و کندی بهترین انتخابها هستند».
کانوی که زمانی تا یک قدمی کسب معاونت دادستانی کل با حکم ترامپ رفته بود، همسرش در دولت نخست ترامپ، در سمت مشاور ارشد رئیسجمهور، یکی از قدرتمندترین زنان کاخ سفید محسوب میشد و دخترش در شبکههای اجتماعی از حامیان کارزارهای جوانان ترامپ در انتخابات اخیر بوده است، خود را در میانه نمادینترین خانواده آمریکا که به خاطر اختلافات سیاسی بر سر «ترامپیسم» دچار شکاف شده، میبیند.
او متعاقب معرفی گزینههای اخیر توسط ترامپ در توصیف مشابهت شخصیت او با کاراکتر ویران شهری جوکر به شبکه سیانان گفت: «این عجیب نیست، زیرا ترامپ یک خودشیفته بدخیم است و خودشیفتگان بدخیم، ناخودآگاه یا آگاهانه، به دنبال تخریب هستند».
* اعدام مخالفان در وزارت دادگستری!
گزینههای باورنکردنی ترامپ این وحشت را در میان طبقه حاکم آمریکا به وجود آورده که نکند دولت دوم او از دولت نخستش نیز افراطیتر باشد. معرفی مت گیتس، نماینده فلوریدا و شاخصترین نماینده راست افراطی کنگره به عنوان گزینه وزارت دادگستری ایالات متحده، چنان بهتانگیز بوده که از سوی برخی به عنوان انتصاب عامل برانگیزاننده خشم در راس قوهقضائیه و تبدیل آن به قوه قهریه تعبیر شده است.
به گزارش گاردین، این انتخاب حتی در میان جمهوریخواهان نگرانیها را برانگیخته که مبادا ترامپ قصد دارد به تلافی تحقیقات جناییای که در ۴ سال اخیر علیه او به پا شده، دست به اعدام دستهجمعی دشمنانش در وزارت دادگستری بزند.
گیتس 42 ساله با شبیهترین قیافه به کاراکتر «جک تورنس» جانی هالیوودی مشهور فیلم درخشش استنلی کوبریک، شخصیتی منفی، پرخاشگر و ستیزهجو دارد و به هیچوجه شبیه کسی نیست که قرار است عدالت را در یک کشور برقرار کند. او خود درگیر تحقیقات ۲ ساله وزارت دادگستری درباره قاچاق جنسی بوده است. او فقط سابقه یک دوره کارآموزی وکالت دارد، حال آنکه مریک گارلند، وزیر فعلی دادگستری سابقهای ۳۰ ساله در دستگاه قضایی آمریکا دارد و پیشتر قاضی ارشد دادگاه ایالتی بوده است. تای کاب، وکیل کاخ سفید در نخستین دوره ریاستجمهوری ترامپ نیز نامزدی گیتس را به کنایه از شعار نازیها «یکی از شما برای آمریکا» میخواند و میگوید: «مت گیتس فقط از نظر آکادمیک، حرفهای، اخلاقی و تجربی فاقد صلاحیت است(!)».
او تنها گزینه شاذ ترامپ برای دادگستری نیست. او وکیل خود، تاد بلانش را هم به عنوان معاون دادستان کل یعنی دومین مقام ارشد وزارت دادگستری منصوب کرده است. بلانش، دادستان فدرال سابق در دفتر دادستانی ایالات متحده در منطقه جنوبی نیویورک بوده که از قدیم با خاندان ترامپ سَر و سِر داشته است.
او وکیل ترامپ در پروندههای جنجالی تخلف انتخاباتی و پرداخت حقالسکوت بود. به این ترتیب، اگر او پیش از متگیتس توسط سنا رای اعتماد بگیرد مثل این است که خود ترامپ اداره مهمترین نهاد قضایی آمریکا را عهدهدار شود.
به گفته ترامپ، همچنین قرار است یکی دیگر از اعضای تیم حقوقی او یعنی امیل بوو نیز به عنوان سرپرست معاون دادستان کل تا زمان تایید بلانش فعالیت کند.
* کندی برای انتقام میآید؟
عجیب اینکه حتی گیتس، بدترین و بیارتباطترین گزینه ترامپ نیست. چه همحزبیهای جمهوریخواه رئیسجمهور جدید و چه دموکراتها، نامزدی تولسی گابارد برای مدیریت سازمان اطلاعات ملی و پیت هگزت مجری فاکس نیوز برای وزارت دفاع را وحشتناکتر میدانند.
خانم گابارد 43 ساله که زمانی همنشین اوباما و بعد دشمن حقوق بشری شماره یک ترامپ در دولت نخست او بویژه درباره همدستی با بنسلمان در کشتن خبرنگاران عربستانی و عقد قراردادهای نظامی آنچنانی بوده و بعد به همکاری اطلاعاتی با روسیه متهم شده، حالا در همان سمتی قرار گرفته که از این پس ملکه جامعه اطلاعاتی بزرگ آمریکا خوانده خواهد شد.
به گزارش فاکسنیوز، انتصاب او به این پست، در پی وعدههای مکرر ترامپ برای پاکسازی روسای اطلاعاتی که به نظر او بخشی از یک دولت عمیق هستند، انجام میشود.
هگزت 44 ساله هم با وجود سابقه خدمت در ارتش، عملا نگاهی آنارشیستی به دستگاه نظامی دارد. او حالا باید درباره ژنرالهای 5 ستاره و 4 ستاره پنتاگون تصمیمگیری کند و آنها را تحقیر و تصحیح سازد.
با همه اینها، برای کلیت حاکمیت سایه آمریکا شاید هیچ پیامی خطرناک تر از نامزدی رابرت اف کندی جونیور به سمت وزارت بهداشت و خدمات انسانی دولت دوم ترامپ نباشد.
حتی برخی حامیان سابق ترامپ معتقدند اگر او این حقوقدان حوزه محیط زیست را به جای مت گیتس به سمت وزارت دادگستری منصوب کند - جایی که او باید در مقر مرکزی واشنگتن که به اسم پدرش رابرت کندی نامگذاری شده کار میکرد - آنقدر حضورش برای طبقه حاکم آمریکا تهدیدآمیز نبود.
رسانهها «باب کندی» را در دوران همهگیری کرونا، جنگجوی صلیبی ضدواکسن میخواندند. میتوان گفت او مخالف تمام رویکردهای امپریالیستی ایالات متحده در داخل و خارج - جز همدستی در جنایات اسرائیل در فلسطین - طی ۸۰ سال اخیر است.
کندی اوایل تابستان پس از کنارهگیری از نامزدی مستقل خود در انتخابات ریاستجمهوری به کارزار ترامپ پیوست. او یکی از مروجان اصلی نفوذ تئوریهای توطئه درباره واکسن و دیگر داروها، خطر فلوریداسیون آب و... است. سال 2023 او اعلام کرد هدف ویروس کووید، حذف سفیدپوستان و سیاهپوستان و به نفع یهودیان و چینیهاست.
شعار اصلی او برای کارزار انتخاباتیاش «آمریکا را دوباره سالم کنیم» و توطئه معرفی کردن همهگیریهایی مثل کرونا بود.
حال سمت جدید به برادرزاده «جیافکی»، رئیسجمهور مقتول، اجازه میدهد از عظیمترین منافع طبقه حاکم که او معتقد است دستشان به خون پدر و عمویش آغشته است انتقام بگیرد آن هم با دسترسی به اداره قانون مراقبت مقرونبهصرفه، قانون مدیکید و قانون مدیچیر؛ مکانیسمهایی که در دهههای گذشته به کارتلهای بزرگ دارویی و قضایی آمریکایی اجازه دادند بر مقدرات مردم نه فقط در ایالات متحده، بلکه در کل جهان سوار شده و سودهای چند تریلیارد دلاری به جیب بزنند.
دهههاست آمریکاییها تحت سلطه مجتمعهای غذاییِ صنعتی و شرکتهای داروییای هستند که به فریب افکار عمومی و رواج اطلاعات نادرست درباره بهداشت عمومی متوسل میشوند.
این وضع به «بحران سلامت» در آمریکا منجر شده است. طرفداران کندی معتقدند او میتواند سازمانهای دولتی حامی این کارتلها را به سنتهای تحقیقات علمی استاندارد بازگردانده و چراغ شفافیت را در آنها برافروزد؛ روندی که میتواند باعث پایان دادن به همهگیری بیماریهای مزمن شود.
جالب اینکه ترامپ در پیام معرفی کندی برای وزارت بهداشت نیز دقیقا همین توصیفات را از او داشته است. او همچنین به محبوبیت خاندان کندی در آمریکا اشاره میکند و در آخر او را خطاب قرار میدهد و مینویسد: «باب! مواظب باش خیلی محبوب نباشی!»، که اشارهای است آشکار به دلیل ترور عمو و پدر رابرت کندی توسط حاکمیت سایه آمریکا.
***
ترامپ مطمئن از رأی سنا
پنجشنبه گذشته ترامپ چند گزینه دیگر کابینه خود را اعلام کرد از جمله داگ کالینز، نماینده سابق کنگره از ایالت جورجیا را که در نخستین استیضاح رئیسجمهور پیشین از او دفاع کرده بود. او قرار است به عنوان وزیر امور کهنهسربازان معرفی شود. داگ بورگوم، فرماندار داکوتای شمالی که زمانی قرار بود جای جیدی ونس را به عنوان معاون ترامپ بگیرد برای وزارت کشور معرفی شده است. کار به جایی رسیده که او استیو ویتکاف، همبازی گلف خود در زمان دومین سوءقصد نافرجام تابستان گذشته در باشگاه گلف وست پالم بیچ را به عنوان فرستاده خاورمیانه انتخاب کرده است.
ترامپ که حالا اکثریت هر ۲ مجلس کنگره را در دست دارد، از سنا خواسته است با اجازه دادن به او برای انجام انتصابات لازم در اسرع وقت، از آزمایش اولیه استقلال سربلند بیرون بیاید. مایکل والدمن، رئیس مرکز غیرحزبی عدالت برنان در این مورد به نیویورکتایمز گفته: به نظر میرسد بسیاری از گزینههای ترامپ برای جلب نظر اکثریت سناتورهای جمهوریخواه بودهاند، به طوری که او تقریبا مطمئن است کابینه غیرعادیاش از همین حالا تشکیلیافته تلقی میشود.
ارسال به دوستان
دیدگاه
قوانین جدید کشورها برای حکمرانی مجازی
محمد رستمپور: «آقای زاکربرگ! دستان شما به خون آلوده است. شما محصولاتی عرضه کردهاید که مردم را به کشتن میدهد»؛ این جمله، بخشی از سخنان یک امام جمعه یا فرمانده پایگاه بسیج در ایران نیست، بلکه سخن لیندزی گراهام، یکی از اتفاقاً ضدایرانیترین سناتورهای آمریکاست، در جلسه استماع کنگره ایالات متحده با موضوع تکالیف قانونی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در حفاظت از حقوق کودکان؛ جایی که آمارها و مستندات حیرتانگیز دیگری هم طرح میشود. صاحبان پلتفرمها اصرار دارند با ۳ روش گزارش کاربران، پایش اپراتورهای واحد اطمینان و ایمنی و سرویسهای جدید هوش مصنوعی، تمام محیط رسانهای با قابلیتهای متعدد را که در فضای ارتباطی خصوصی یا عرصه گفتوگوهای گروهی در اختیار میگذارند، بهداشتی میکنند اما همچنان نمایندگان کنگره آمریکا معتقدند اینها کافی نیست و تا زمانی که در قوانین کنونی اداره پلتفرمها تجدیدنظر نشود و بویژه صاحبان این سکوها نسبت به محتواهای منتشر شده، اعم از مکتوب و صوت و تصویر و حتی ارتباط زنده مسؤولیت نداشته باشند، نمیتوان به سلامت این فضاهای ارتباطی بویژه برای کودکان و نوجوانان امید داشت. بر اساس گزارش «سایبر تبپلاین»، واحد اینترنت مرکز «نکمِک» یا مرکز ملی کودکان مفقود و مورد آزار ایالات متحده، سوءاستفاده جنسی از کودکان در فضای اینترنت، از ۴۱۵ هزار مورد در سال ۲۰۱۲ به ۳۲ میلیون مورد در سال ۲۰۲۲ رسیده؛ یعنی ۷۷ برابر شده است. گزارش دیگری میگوید ۳۰ درصد مصرفکنندگان ماده مخدر کشنده فنتانیل، از طریق پلتفرمهای مجازی توانستهاند به این قرصها دست یابند. بیتوجهی تعمدی صاحبان سکوهای مجازی به سلامت کودکان و نوجوانان، فقط زمانی آشکار میشود که کسی به قتل برسد یا خودکشی کند. این سکوها مدعیاند روی هم مبلغی نزدیک ۲ میلیارد دلار را برای آگاهیبخشی، کنترل محتوا، هشدار به والدین یا اقدامات اضطراری هزینه کردهاند، در حالی که سال ۲۰۲۳ آنها از تبلیغات محصولاتی که مرتبط با کودکان و نوجوانان است، ۲۲ میلیارد دلار به دست آوردهاند. بر اساس گزارشی از والاستریتژورنال که مبتنی بر اسناد داخلی شرکت متا، شرکت مادر فیسبوک، واتساپ و اینستاگرام به دست آمده، یکسوم دختران ۱۲ تا ۱۶ ساله کاربر اینستاگرام که نسبت به چهره و بدن خود حس منفی دارند، معتقدند استفاده از اینستاگرام این حس منفی را تشدید میکند. «آرتور بِجار» از مدیران بخش پژوهش اینستاگرام میگوید ۴۰ درصد ۱۳ تا ۱۵ سالههای اینستاگرام در یک بازه زمانی ۷ روزه، به مقایسه منفی خود با دیگران میپردازند. با این همه، همچنان صاحبان سکوهای مجازی تصریح میکنند عضویت در شبکههای آنها سلامت روان را تهدید نمیکند. دولتها در کشورهای مختلف با الگوهای مختلفی در تلاشند صاحبان این سکوها را نسبت به شهروندان خود مسؤولیتپذیر کنند. بنیاد و شکل و شمایل این مواجهه همیشه متأثر از عوامل مختلف سیاسی و اقتصادی بوده است. به صورت مشخص باید از ۳ الگوی مواجهه با پلتفرمهای مجازی سخن گفت؛ در الگوی آمریکایی، اقتصاد سیاسی پلتفرم برجستهتر است و میزان درآمد، تعداد نفرات صاحب شغل، گردش مالی و حجم مالیات پرداختی است که شکل و الگو را میسازد. در الگوی اروپایی، حقوق سیاسی بیشتر مبنا قرار میگیرد و چالشها و مسائلی همچون حقوق شهروندان، میزان آزادیهای ارائه شده در بستر پلتفرم و قواعد و قوانین زیست مبناست. در الگوی چین و روسیه، بومیگرایی و حفاظت از دادهها و البته پاسخگویی در برابر دولتها محل چالش است و در نهایت، در الگویی که شاید بتوان آن را الگوی چهارم نامید و هند، ترکیه و برزیل در آن برجستگی بیشتری دارند، اصرار بر تعهدات نمایندگان و دفاتر پلتفرمها و نوعی سختگیری با هدف کنترل اجتماعی به چشم میخورد. در تمام این الگوها، اصل تکلیف دولتها در برابر رسانههای اجتماعی یک اصل لایتغیر و بدیهی است و تنها درباره کارایی هر یک از مواجههها بحثهایی شکل میگیرد.
تصمیم جدید دولت استرالیا برای ممنوعسازی حضور کودکان و نوجوانان زیر ۱۶ ساله در پلتفرمها که مواردی از آن به شکل مقطعی در برخی کشورها وجود دارد، از این جهت مهم است که اولا تمام کشورها نظم فکری و الگوی اجرایی حکمرانی مجازی مرسوم در سایر کشورها را لزوما نمیپذیرند و در پی ساخت معماری و الگویی متناسب با ظرفیتهای کشور خود هستند، حتی اگر از حیث تمدنی به صورت تام در غرب یا شرق جای گیرند. ثانیا اجرای این اقدام درباره همه پلتفرمها در حال رهگیری است و آن تفاوتگذاری میان سکوها یا رسانههای اجتماعیای که شائبه سیاسیکاری یا گرایش حزبی ایجاد میکند، در آن راه نیافته است.
در حکمرانی مجازی، استرالیا، آمریکا، هلند یا هند، همه چین و روسیهاند؛ اگرچه هر نحو از حکمرانی باید متناسب با جغرافیا و تاریخ کشورها باشد. با این نگاه، جمهوری اسلامی ایران نباید حکمرانی مجازی خود بویژه درباره کودکان و نوجوانان را وانهد و صد البته کوشش کند سیاستگذاری مورد نظرش را به یک سلسله قوانین فراگیر و کارآمد تبدیل کند. فضای مجازی آنقدر مسأله و چالش و ملاحظه دارد که به یک سلسله قوانین نیاز داریم و نه لزوما یک قانون. قانون حکمرانی را شفاف میکند و اتفاقا سرمایه اجتماعی میسازد. قانون جامعه را جامعه میکند و نه تصمیمات محفلی پشت پردهای که هیچ مسؤولیتی برای کسی نمیآورد. قانون بنویسیم.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از نشست «جامعهشناسی مقاومت از نگاه اصحاب علوم انسانی»
نصر مقاومت
نوشتار پیش رو متن تلخیص شده «وطن امروز» از نشست «جامعهشناسی مقاومت از نگاه اصحاب علوم انسانی» است که به مناسبت چهلمین روز شهادت شهید سیدحسن نصرالله در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
***
مسلمانان چگونه فکر میکنند؟
حمید پارسانیا، هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران: انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی برای حرکت اجتماعی امت و جهان اسلام است. در دهه اول آن جنگی شکل گرفت که 8 سال طول کشید و مرزهای جغرافیایی این حرکت با مرزهای جغرافیایی ایران پیوند میخورد. دهه چهارم به بعد مواجههای را میبینیم که مرزهای آن در منطقه جهان اسلام و در کشورهای مختلف گسترش پیدا کرد؛ در طول این دههها داعش را دیدیم، مساله بیداری اسلامی و بدل آن را دیدیم. امروز میبینیم آن مرزها خیلی جابهجا شده اما هویت، هویت واحدی است.
امروز قلب جهان اسلام که قبله اول آن بود مورد هجوم قرار گرفته و صف مقدم مواجهه در مسجدالاقصی است که به وجود آمده و شکل گرفته است. اگر بخواهیم در تحلیل جامعهشناختی این مساله کار کنیم و از آیات قرآن استفاده کنیم، سوال این است: مسلمانان چگونه فکر میکنند؟ یعنی در تحلیلهای ما قرآن ابژه میشود. زمانی ما قرآن را به عنوان تفسیر یا به عنوان کتاب علم و هدایت و حقیقت میخوانیم. اینجا قرآن به عنوان چیزی است که مسلمانان به آن میاندیشند. اگر به جهان اسلام بیاییم قرآن کتاب علم است. فارابی در تقسیمبندی خود، فقه را جزو حکمت عملی مینامد. فقه یک دانش روشمند است و بحثهای تجویزی را بیان میکند. در اینجا بایدها و نبایدها و واجب و حرام در سطح فردی و اجتماعی بیان میشود. آیا فقه یک علم است یا ابژه علم است؟ اگر وبری نگاه کنید و اجازه بدهید علوم اجتماعی از علوم طبیعی فاصله بگیرد، همه اینها حوزه «Humanities» است که ما به غلط به علوم انسانی ترجمه کردهایم در حالی که انسانیات است که علم باید روی آن سوار شود. بحثهای امروز من را از این منظر ببینید.
اگر سراغ قرآن و مسلمانان برویم، بخشی از دانش اجتماعی آنهاست. این بخش توصیف و تبیین نیست، اگر چه تبیین هم درونش هست اما آیاتی است که باید و نباید میگوید.
فقه اسلامی یک علم روشمند است؛ علمی که روش آن در شرایط موجود و در فرهنگ جهانی زنده است. این قصه در یک سده، 2 انقلاب در ایران ایجاد کرده است؛ انقلاب مشروطه و بحث تنبیهالامه و تنزیهالمله و انقلاب اسلامی ایران که امروز هم در جامعه عمل میکند و میخواهیم بدانیم چگونه عمل میکند و قواعدش چیست؟ نمیخواهیم سراغ بحثهای روشی و فقهی گسترده برویم، چند آیه را که امتداد فقهی دارد بررسی میکنیم. فقه فقط زندگی فردی نیست. اخیرا کلیپی از مفتی عربستان پخش شده بود که میخواست فقه را بیان کند و اینکه فقه در نهایت طهارت و نجاست است و بحثهایی نظیر موضوع فلسطین چه ربطی به آن دارد؟! اما بخش قابل توجهی از بایدها و نبایدهای آیات قرآن که طی 23 سال نازل شده ناظر بر هویت جمعی، جنگها و... است. اسلام دینی است که طی 10 سال در مدینه 120 درگیری را با بایدها و نبایدهای خود توصیف و تبیین کرده و حکم داده است. مقاطع دیگری نیز وجود دارد. فقه علمی روشمند نزد مسلمانان است و آنقدر گسترده است که گاهی گفته میشود آماس کرده است. کسی که امروز میخواهد یک دور اصول فقه را بخواند، وقتی خارج را یک دور متوسط بخواند باید 10 سال کار کند و این بعد از چند سال خواندن مقدمات و سطح است. ما میخواهیم بدانیم مسلمانان چگونه میاندیشند؟ و برساخت بگیرید و این تحلیلی جامعهشناختی است. در اینجا به بخشی از آیات اشاره میکنم.
در برخی آیات سخن بر سر این است که در آیه 279 سوره بقره میفرماید: انسانها و مسلمانها موظفند نه ظلم کنند و نه زیر بار ظلم بروند.
آدمها به 2 قسم تقسیم میشوند؛ یا در شرایط عادلانهای زندگی میکنند که ظلم نیست یا وقتی ظلم باشد برخی مستکبر و برخی مستضعف هستند. مستضعفان اقسامی دارند؛ مستضعفانی که با مستکبران و مانند آنها همکاری میکنند و ظلم را میپذیرند و با کسانی که ظلم میکنند همراهی میکنند. در برخی آیات حساب ظالمان با حساب کسانی که تبعیت میکنند برابر است. آنچنان نیست که سرنوشت تابعان و متبوعان جدا باشد. در قیامت گفته میشود خدایا عذاب کسانی که ما از آنها تبعیت کردیم را دو برابر کن و خداوند سبحان میفرماید: عذاب هر دو را 2 برابر میکنم؛ «قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلَکِنْ لَا تَعْلَمُونَ»، «وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا کَانَ لَکُمْ عَلَیْنَا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ» (آیات 38 و 39 اعراف). در واقع مناسبات اجتماعی مناسباتی است که باید مقبولیت همگانی در آن باشد.
اما در آیات قرآن از مستضعفانی هم یاد میشود که مقاومت میکنند، به دیگران ظلم نمیکنند و زیر بار ظلم نمیروند و موظف هستند با ظلمی که به دیگری میشود مقابله کنند؛ «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِالله وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا»(آیه 75 نسا)
اینجا بحث مومنان و مسلمانان نیست، بلکه بحث وسیعتری مطرح است. بحث آیاتی که درباره ایمانیان و روابط ایمانیان و غیرایمانیان است جای خود دارد و فقه مربوط به خود را دارد. اینجا بحث درباره کسانی است که تحت ستم قرار گرفتهاند؛ کودکان و زنان و مردانی که یاری میخواهند. این حکم فقهی است، چرا آنها را کمک نمیکنید؟ آنها مستضعف هستند اعم از اینکه ایمان داشته باشند یا نداشته باشند. شما که ایمان دارید چه هستید؟ با رهبران و اولیای شیطان درگیر شوید. اینها آموزه قرآن است. اگر این را علم نمیدانید، این حوزه اندیشه کسی است که به قرآن ایمان دارد و اینگونه به عالم و آدم نگاه میکند.
قرآن در این ستیز به تبیین مساله میپردازد؛ «أَلَم تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُم کُفُّواْ أَیدِیَکُم وَأَقِیمُواْ الصَّلَوهَ وَءَاتُواْ الزَّکَاهَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیهِمُ القِتَالُ...»(آیات 77 تا 79 سوره نسا). این آیات قرآن پاسخی به حرفهای آن مفتی سعودی است که ویدئو آن دست به دست میشود. آیا نگاه نمیکنید به کسانی که به آنها گفته میشود دست از جهاد بردارید، نمازتان را بخوانید و زکات بدهید و دعوت به ایمان میشوند و به نماز و زکات و... دعوت میشوند. از حضور در صحنه پیکار میهراسند. از حضور در برابر دشمن میهراسند. آنچنان که باید از خدا بترسند ولی از دشمن بیشتر از خدا میترسند.
در بخش دیگری ظلمی میشود نه بر یک مستضعف، بلکه بر یک مسلمان و نه بر یک مسلمان، بلکه بر کسی که از کانون هویت تاریخی خود که مسجدالاقصی است دفاع میکند؛ لذا نشان میدهد اگر دیگری از بخش دیگری از جهان اسلام با او همکاری میکند در کدام نظام معنایی زیست و زندگی میکند.
***
فلسطین؛ نشانههای بارز بازگشت به سوی دین
علیرضا شجاعیزند، هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس: درباره شخصیت کسی مثل سیدحسن نصرالله حرف بسیار است و بسیار گفته شده است ولی این کار را باید به اهلش سپرد. یعنی به کسانی که با ایشان محشور بودند و در حد و اندازه این حرفها باشند. امثال من باید به اطراف مساله بپردازند و من هم همین کار را کردهام. من نتوانستم از برخی از تعابیر نزدیکان ایشان که در جایی فهرست شده بود بگذرم. تعابیر حضرت آقا درباره ایشان بسیار عجیب است و درباره کمتر کسی به کار بردهاند. مجاهد کبیر و نصرالله بزرگ و شخصیتی با عظمت و رهبر مدبر سیاسی و مروارید درخشان لبنان، برادرم، عزیزم، مایه افتخارم و... از این دست تعابیر است. برخی از تعابیر زمانی که سیدحسن در حیات بود به کار برده شده و اهمیتش را دوچندان میکند. حضرت آقا با احتیاط از این تعابیر درباره افراد استفاده میکنند که بیانگر بسیاری از نکات است و من به همین میزان اکتفا میکنم. آقا تعبیر مهمی فرمودند و گفتند ایشان یک شخص و یک شخصیت نبود، یک مکتب بود و یک راه بود. میخواهم تاملی در خاستگاه و زمینههایی که در این 50 و 60 سال اخیر به ظهور رهبران دینی انجامیده داشته باشیم که در سیدحسن خلاصه نمیشود. مجموعه رهبران دینی از نحله خاصی را شاهدیم. اگر به این مدتزمان توجه کنیم، باید توجه جامعهشناسان جلب شود و در مقام تبیین و توضیح آن برآیند. مجموعه رهبران دینی در این برهه خاص برجسته هستند و ما قبل از آن پدیدهای به این شکل نداریم. مهمتر اقبالی است که به سوی این رهبران دینی شده است. یکی از موضوعاتی که توجه آیندگان را به خود جلب خواهد کرد، کثرت رهبران شیعی سیاسی در یک مقطع خاص است که حتما از موضوعات مورد توجه آنها خواهد بود. صرفنظر از اینکه سرانجام این پدیده به کجا میانجامد آیا منجر به تحولاتی مهم در تاریخ بشر خواهد شد یا نه؟ شکل گرفتن این پدیده در برههای مهم به نحو متراکم و گسترده، بیانگر واقعیتهایی است که جامعهشناسان به آن بازمیگردند. بعد از اینکه غبار فضاسازیها و حوادث بخوابد با صبر و تحمل بیشتر به آن میپردازند. مهمتر، اقبالی است که از ناحیه مردم به سوی آنها شده و این فرق مهم مسلمانان در دوره خاص امروزه با بنیاسرائیل است که نسبت به انبیای خود بیاعتنا بودند یا نافرمانی کردهاند. صحنه فلسطین تفاوتهای بسیاری را در باب ادیان و پیروانشان نمایان کرد. یکی از عناصر قابل اعتنا وفاداری و اعتنایی است که پیروان هر آیین به رهبران دینی خود نشان دادند. در صورتی که در سرگذشت بنیاسرائیل قرآن فراوان اشاره کرده که این قوم چقدر نسبت به انبیای خود بیوفا بودند چه برسد به رهبران دینی.
اینجا بحث امت و امام موضوعیت پیدا میکند. امت و امام لازم و ملزوم هم هستند. نمیشود در جایی امتی شکل بگیرد بدون امام. چون معنی پیدا نمیکند و تعبیر امت بدون امام بلاموضوع است یا در محاق است. مثلا بالقوه امامی هست و شرایط و ظرفیتهای جلوداری را دارد اما چون زمینه اجتماعی پیدا نمیکند معنی امام متجلی نمیشود. این ۲ با هم پیوند دارند و بسیاری از ظرفیتهای رهبری دینی و رهبران دینی در تاریخ بودند که به دلیل عدم اقبال مردم هیچگاه زمینه تحقق پیدا نکردند. در این دوره خاص شرایط به گونه دیگری است. بازگشت به دین و روآوری به سوی دین از موضوعات مورد نزاع ادوار اخیر است. هم محل نزاع است که آیا واقعا ادیان به صحنه بازگشتهاند و اقبالی به سوی ادیان هست که بشود به عنوان معکوس شدن فرآیند از آن یاد کرد یا در حد رفت و بازگشتهایی است که قابل اعتنا نخواهد بود. این موضوع محل بحث است. برای اثبات این ادعا نشانههایی برای بازگشت به سوی دین طرح شده است. من به دو نشانه میپردازم.
یکی صحنه فلسطین است که یکی از نشانههای بارز بازگشت به سوی دین است. به پیشرانهای این پدیده نگاه کنید، به جلودارهای این حرکت نگاه کنید. امروز صحنه فلسطین به کلی خالی از جریانات رقیب و بدیل است. زمانی ماجرای فلسطین در اختیار جریان چپ بود. حرکت رادیکال و مبارز و مقاوم متعلق به جریانات چپ بود و در دورهای به ملیگرایانی مثل عرفات منتقل شد ولی امروزه گویا اینها نیستند یا از ابتدا نبودند و هیچ محلی از اعراب ندارند و سخنی درباره آنها گفته نمیشود. صحنه فلسطین میتواند از نشانههای بازگشت به سوی دین باشد. این به معنی معکوس شدن فرآیند نیست بلکه طلایهای از رخدادی است که میتواند به نتیجه برسد یا نرسد. عنصر دیگری که با بحث امروز ما ارتباط برقرار میکند ظهور فراوان رهبران دینی نقشآفرین و تاریخساز در این مقطع خاص است. دستهای از اینها موفق بودند و دستهای از آنها قبل از اینکه به توفیقاتی برسند شناسایی و حذف شدند. اینها در کمیت رهبران قابل اعتنای دینی وارد میشوند ولو اینکه نتوانستند چندان دوامی بیاورند و آثار شایانی از خود به جا بگذارند. هر دو دسته در زمره رهبران دینی متعددی هستند که به این روزگار خاص تعلق دارند. در دسته نخست که به میزانی موفق شدند میتوان به حضرت امام و حضرت آقا و سیدحسن نصرالله و بدرالدین و عبدالملک و... اشاره کرد و اینها چهرههای بارز رهبران دینی هستند که به میزانی توفیق داشتند و در فرآیند تاریخ اثرگذار بودند.
اگر از جمع شناساییشدگان و حذفشدگان نام ببرم متوجه خواهید شد که چهرههای بارزی را که میتوانستند به عنوان رهبران تاثیرگذار دینی در موقعیت خود تبدیل شوند، حذف کردند. مثل محمدباقر صدر یا امام موسی صدر که نقشهایی ایفا کردند ولی امکان تداوم برای آنها فراهم نشد. کسانی که هم سن و سال من هستند شخصیتی به نام عارف حسین حسینی در پاکستان را دنبال کردهاند. او محوری برای تجمیع شیعیان ذیل حرکت حضرت امام بود که جریان وهابی در ابتدای راه او را حذف کرد. اگر محمد باقر حکیم در صحنه عراق باقی میماند منشا اثر بود. رهبران بحرین و... هر کدام به سرنوشتی حذف شدند. در ایران هم شهید مطهری و شهید بهشتی هم از این عناصر هستند. کثرت رهبران دینی شیعه در این 50 ساله از نظر من پدیده عجیبی است.
درباره این دوره میخواهم یک تصویر کوتاه عرض کنم. نمیخواهم بگویم ورق برگشته و نمیخواهم ماجرا را سادهسازی کنم. در هر دو سوی ماجرا شواهد و قرائنی قوی برای ادامه فرایند میبینید. هم فرآیندی که در مسیر زدودن مقولات جدی و تاریخساز میبنیم که تقریبا از سوی جریانی قابل توجه هجو میشوند. پدیدههایی مثل آرمان و ایدئولوژی به تمسخر گرفته میشود. این جریان، سبک و نحیف نیست و جریانی قابل اعتنا است و بدنه اجتماعی قابل توجهی دارد. پدیدههایی مثل روشنفکری و خودآگاهی، هجو میشوند. یعنی به تمسخر گرفته میشوند. پدیده مقاومت، مبارزه و دگر خواهی به حاشیه رانده میشود. جریانی که در مقابل جریان رهبران دینی شکل گرفته جریان قدری است. هر دو سوی ماجرا ظرفیتهای قابل اعتنایی دارند و در کشاکشی جدی تاریخ آینده را رقم خواهند زد.
***
دیگری ما کیست؟
مهدی حسینزادهیزدی، هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران: موضوع این نشست یعنی «جامعهشناسی مقاومت» کمی نادقیق است. میگویم نادقیق چون در لسان قوم صحبت شده است. مثل این میماند که شما با یک تلسکوپ به دنبال جبرائیل بگردید. تحلیل مقاومت با جامعهشناسی چنین حالتی دارد. مقاومت امری مقدس است و جامعهشناسی ابزار به چنگ آوردن امر مقدس را ندارد، بلکه این امر مقدس را سکولار یا جهانی و دنیویاش میکند و به مقوله بندیهایی روی میآورد که شما آنها را نامرتبط احساس میکنید. جامعهشناسی همین کار را با مفهومی مثل اربعین و زیارت میکند. من جامعهشناسی گردشگری را میفهمم ولی جامعهشناسی زیارت را نمیفهمم.
در جامعهشناسی چند پارادایم داریم و میخواهیم در 3-2 بخش جمع کنیم. اگر جامعهشناسی شما پوزیتیویستی باشد و سر سفره جناب دورکیم بنشینید، باید از همه تعلقات ماورایی حذفش کنید. اگر به پارادایم تفسیرگرایی بروید و معنا برایتان اهمیت پیدا کند، نگاه شما کاملا سابجکتیو است. یعنی آن چیزی که ارزش دارد این است که X بهطور yگانه میاندیشد. حالا این X میتواند یک داعشی باشد، میتواند یک خواننده رپ در لسآنجلس باشد، فرقی ندارد و منسلخ است. به همین دلیل اگر قرار است ما درباره مقاومت تحلیلی اجتماعی بدهیم باید ابزار خودمان را و دریچهای که از آن منظر میخواهیم نگاه کنیم را مشخص کنیم. اساسا جامعهپژوهی اسلامی با تعبیر جامعهپژوهی تعبیر دقیقی نیست. کجا میتوانید 2 جامعهشناس همفکر پیدا کنید. یک مساله را نزد اصحاب علوم تجربی ببرید، همه یک پاسخ به شما میدهند ولی همان مساله را به دانشکده ما بیاورید، هر استادی و هر دانشجویی جوابی به شما میدهد. اگر چارچوب نداشته باشد، زمینه برای حرفهای نامستدل به وجود میآید. فقط چه چیزی با تو است؟ آن هژمونیای که درست کردهای! هر کس غیر از این بگوید از حیطه علم خارج است. علمی که به تعبیر برخی فیلسوفان در قرون وسطی به دهانمان میزدند و میگفتند کتاب مقدس این را نگفته و امروز به دهانمان میزنند که علم این را نگفته است.
این عقبماندگی خود را جایی نشان میدهد که شاید ابزار من مساله داشته است. بله، تنبلی من و گرایشهای من و کوتهفکری من هست ولی آیا ابزار درست است یا نیست؟ این ابزاری ترجمهای است. به تعبیر شهید صدر، علوم انسانی علم آنها نیست، مکتبشان و ایدئولوژی آنهاست و تفسیر متفاوتی است که از دنیا نشان داده میشود.
میخواهیم درباره مقاومت حرف بزنیم. ما مقاومت را امری میدانیم که پایی در زمین و پایی در آسمان دارد؛ «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَاالله ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا». تحلیل فقط علتیابی ترجمه نیست. «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ»؛ با این ایمان و مقاومت قرار است برکات آسمان و زمین نازل شود. این مقاومت است که طبق وعده الهی برکات بعدی خود را خواهد آورد. با همان شرایطی که در دین مقدس برایش تبیین شده است، از روی تدبیر و عقلانیت و تقدم عقلانیت بر هر فعل و کنشی که شما قرار است اراده کنید. ثمره مقاومت چه میشود؟ ثمرهاش برکات است؛ یکی نصر خداست. قرار است اگر تو خدا را یاری کنی خدا نیز تو را یاری کند. وقتی میگوییم مقاومت، سوال این است که مقاومت در برابر چه و دیگری چیست و وقتی دیگری میآید، اولویتبندی در دیگریها میشود چون ما دیگری نداریم، بلکه دیگریها داریم. سوال میشود پس دیگری یک رژیم قاتل و کودککش است و ما باید ببینیم دیگری اصلی چیست؟ چون دیگری اصلی خود نظام سلطه است؛ چیزی که ما از آن غفلت میکنیم. نظام سلطهای است که تمام تلاشاش برای استعمار کشورهاست.
شهید نصرالله میگوید مقاومت ما که با اسرائیل نیست، او هم هست ولی مهمتر مبارزه با آمریکا است که میخواهد بر منطقه سیطره داشته باشد. باید حواسمان باشد که دیگری این مقاومت، نظام سلطه و استعمار است. به تعبیر جذاب شهید صدر، بدترین نوع استعمار، استعمار در فکر است. میگوید در دوران اول استعمار انسانها را به حالت برده میبردند و خودشان حکومت میکردند و خودشان استخراج میکردند و خودشان میبردند ولی امروز استعمار اینگونه شده که شما وقتی میخواهید خودتان را بفهمید، میگویید چگونه خودم را بفهمم؟ آقای متفکران به من بگویید من خودم را چگونه بفهمم؟ وقتی میگویید من نمیخواهم اینگونه ببینم و راه دیگری هست، اینجا میشوید عقبمانده!
حضرت آقا تعبیری دارند و میگویند مقاومت امنیتی و دفاعی داریم ولی مهمترین مقاومت مقاومت فرهنگی است. یعنی باورها و اعتقادات. دوستان جوان ما باید جبهه را تبیین کنند و نشان بدهند که دیگری اصلی ما کدام است.
***
فلسطین دیگر مسألهای حاشیهای در دنیا نیست
محسن صبوریان، هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران: ادوارد سعید که متفکر پسااستعماری مهمی است، سال 1979 میلادی در دوره انقلاب اسلامی به نشستی در فرانسه دعوت میشود. بعدها روایتش را در روزنامه الاهرام در لندن چاپ میکند. او از سارتر میگوید که فرد ایدهآل دوره جوانی او و بسیاری از متفکران و روشنفکران دهههای 60 و 70 میلادی است. مساله آن جلسه فلسطین بود و برای سعید عجیب بود که برای سارتر مساله فلسطین به سود اسرائیل تمام شده است، چون سارتر هیچ حقی برای فلسطینیان قائل نیست و این برای سعید عجیب بود که چطور روشنفکری که جایزه نوبل ادبی را رد میکند و آرمان و ایدهآل تمام متفکران پیشگام دوره خود است، در برابر مساله فلسطین اینگونه سادهانگار و بیتوجه است. سعید در آن مقاله توضیح میدهد که این ویژه سارتر نبود و بسیاری از روشنفکران آن دوره اینطور بودند. فوکو هم در آن جلسه بوده و برای او هم مساله فلسطین آنچنان مهم نبود. سعید و کسانی که مثل سعید از فلسطینیان و اعراب محسوب میشدند، جریان خاصی محسوب میشدند. این اتفاق 40 و 50 سال قبل رخ داده بود و مساله فلسطین را در جریان روشنفکری غربی مسالهای حاشیهای و یکسویه نشان میدهد اما همین مساله بعد از اتفاقی که در یک سال اخیر رخ داد معکوس شده است. یعنی برای شخصیتی مثل هابرماس وقتی میخواهد از اسرائیل حمایت کند پرهزینه میشود. البته لابی صهیونیستی آنقدر در دنیا و در دانشگاههای دنیا قوی است که میبینیم اساتید و روسای علمی دانشگاهها را به جایی میرسانند که استعفا بدهند. لابی صهیونیستی آنقدر قدرت دارد که بسیاری از روشنفکران اجازه بیان آنچه را که درست است پیدا نمیکنند و تقیه میکنند اما آنهایی که با صراحت حرف میزنند، برعکس نیم قرن قبل عمل میکنند که فلسطین مسالهای در حاشیه بود.
بحث من درباره آیات سوره صف است. سوره صف مدنی است و 14 آیه دارد. خداوند میفرماید موجب خشم خداست اینکه چیزی را بگویید که انجام نمیدهید. خدا کسانی را دوست میدارد که به هم پیوسته و متصل به هم در راه خدا مقاتله میکنند و توضیح میدهد که این مقاتله در راه خدا چه ویژگی دارد و چرا افراد از آن جدا میشوند و اگر نخواهند از مقاتله فی سبیلالله جدا شوند چه راهی دارد.
می فرماید موسی به قوم خود گفت چرا من را اذیت میکنید، میدانید که من رسول خدا هستم. وقتی آنها نافرمانی کردند، خدا ایشان را در راه گمراهی پیش برد.
خداوند در این آیات بعد از اشاره به ماجرای حضرت موسی و بنیاسرائیل میفرماید: حضرت عیسی هم به بنیاسرائیل گفت من رسول خدا هستم و به سوی شما آمدهام و تورات موسی را تصدیق میکنم و تبشیر میدهم به رسولی که بعد از من خواهد آمد و نامش احمد است و وقتی بینات و معجزات را آورد رد کردند و گفتند سحر مبین است. قرآن این گروه را تخطئه میکند و میگوید: چه کسی ستمکارتر از کسی است در حالی که به سوی اسلام به معنای تسلیم فراخوانده میشود، به خدا افترا ببندد و خداوند قوم ظالم را هدایت نمیکند. آنها تلاش میکنند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند ولی خداوند نور خود را به اتمام میرساند حتی اگر آنها خوششان نیاید. این وعده قطعی خداوند است که رسول خود را به هدایت و دین حق مستظهر کرده و فرستاده است و دین حق بر همه دینها پیروز خواهد شد ولو اینکه برای مشرکان خوشایند نباشد.
خداوند در این سوره توصیهای ملموس به مومنان دارد و میفرماید آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذاب دردناک نجات دهد؟ آن راهی که ما را به نجات از عذاب دردناک هدایت میکند این است که به خداوند و به رسولش ایمان بیاوریم و در راه خدا مجاهده کنیم. کمترین راه مجاهده را با «اموالکم و انفسکم» معرفی میکند. همه ما به دنبال فوز عظیم هستیم و خداوند میگوید راه فوز عظیم این است. نکته دیگری در این آیات جالب توجه است که ما فکر میکنیم با صرف مجاهده به اموال و انفس، اگر نتیجه نگیریم باعث شکست فیزیکی و ظاهری است ولی خدا در آیه بعد میفرماید: «نصر منالله فتح قریب». اگر با اموال و انفس خود به میدان بیایید خدا چیز دیگری هم به شما میدهد و آن پیروزی از جانب خداست و خدا فتح نزدیکی به شما میدهد. خدا در پایان سوره داستانی از بنیاسرائیل نقل میکند که عیسی به آنها گفت چه کسی یاریگر خداست، چه کسی انصارالله است و آنها گفتند ما انصارالله هستیم. گروهی ایمان آوردند و گروهی کفر ورزیدند و خدا گروهی را که ایمان آوردند یاری کرد.
استفادهای که از این سوره مبارکه میکنم ناظر بر آیات 11، 12 و 13 است. اولا مجاهده صرف مجاهده به انفس نیست و مجاهده به اموال هم اهمیت دارد و کوچکترین شأنی که میتوان بر آنها متصور شد این است. نکته بعد این است که اگر این کار را بکنیم خدا حتی آن فتح ظاهری را - که فکر میکنیم دور است - به ما ارزانی میدارد.
ارسال به دوستان
عملیاتهای موشکی، راکتی و پهپادی مقاومت با قدرت ادامه دارد
پهپادهای حزبالله در جنوب تلآویو
حزبالله لبنان پس از اجرای 24 عملیات ضدصهیونیستی در روز پنجشنبه در ادامه حمایت از غزه و دفاع از ملت و سرزمین لبنان، دیروز نیز عملیاتهای بدون وقفه خود را اجرا کرد. طی عملیاتهای روزهای اخیر مقاومت لبنان علیه اشغالگران صهیونیست، پایگاه استیلا ماریس در شمال غرب حیفا، شهرک برعام، شهرک یرعون، شهرک المالکیه و شهرک کفر یوفال هدف حملات راکتی نیروهای موشکی حزبالله لبنان قرار گرفتند. حزبالله لبنان همچنین با اشراف مرزی و فرامرزی کامل در مرزهای جنوب لبنان و شمال سرزمینهای اشغالی عملیاتهای راکتی و موشکی خود را علیه تجمع سربازان رژیم صهیونیستی در حومه شهرک العدیسه، شهرک حانیتا، شهرک شلومی، شهرک ساسا، منطقه العمرا، شرق مرکبا، شرق مارونالرأس و شهرک یرعون اجرا کرد. این حزب همچنین از عملیات پهپادی علیه شهرک یرعون، شهرک عین یعقوب و پایگاه الیاکیم در جنوب شهر حیفا خبر داد. حزبالله از ۲ عملیات ویژه توپخانهای و پدافندی علیه اشغالگران رژیم صهیونیستی هم خبر داد. رزمندگان مقاومت لبنان تجمع سربازان اسرائیلی در حومه شهرک العدیسه را با حمله توپخانهای هدف قرار دادند. نیروهای پدافند هوایی حزبالله لبنان همچنین از هدف قرار دادن یک فروند پهپاد هرمس ۴۵۰ ارتش اسرائیل در آسمان جنوب شرق لبنان با موشک زمین به هوا خبر دادند. با توجه به این شکار پدافندی، نیروهای حزبالله لبنان تاکنون 14 فروند از پهپادهای ارتش صهیونیستی را در طول جنگ اخیر اشغالگران علیه لبنان سرنگون کردهاند؛ آماری که برای نیروی هوایی رژیم صهیونیستی فاجعه بار است. منابع محلی لبنان همچنین از تلاش مجدد نیروی زمینی ارتش رژیم برای نفوذ به خاک لبنان و اشغال آن از محوری متفاوت خبر دادند. نیروهای اشغالگر پس از چند مرتبه تلاش ناموفق برای تجاوز به خاک لبنان و اشغالگری در این کشور این بار از محور جنوب غرب لبنان برای نفوذ و اشغال خاک لبنان تلاش کردند که جالب توجه است. این اقدام صهیونیستها در راستای فاز دوم عملیات اشغالگرانه آنها در خاک لبنان اجرا شده است. اشغالگران صهیونیست در این تجاوز وارد روستای مرزی یارین در جنوب غرب لبنان شده و با بمبگذاری در مسجد صلاح الدین اهل سنت در این روستا آن را منفجر کردند. رزمندگان حزبالله لبنان در این محور با صهیونیستها درگیر شده و تلفات قابل توجهی را به آنها وارد کردند. نظامیان صهیونیست همچنین بارها برای انتقال مجروحان خود به پشت خط درگیری تلاش کردند که هر بار به دلیل وجود کمینهای حزبالله لبنان متحمل تلفات بیشتر شده و سرانجام صهیونیستها مجبور به فرار شدند.
عملیاتهای اخیر حزبالله لبنان نشان داد این نیرو در مرزهای جنوب لبنان فعال است و اقدام به شلیک موشک و راکت از مناطق مرزی جنوب لبنان همچنان ادامه دارد، همچنین تصاویر منتشرشده از عملیاتهای حزبالله لبنان نشاندهنده استفاده این نیرو از موشکها و راکتهای جدید و استراتژیک علیه رژیم صهیونیستی است و سرنگونی پهپادهای رژیم بر فراز خاک لبنان نیز نشاندهنده وجود تسلیحات ناشناخته حزبالله لبنان است. حزبالله لبنان همچنین طی عملیاتهای اخیر خود از اصابت پرتابههای خود به پایگاه کریا در جنوب تلآویو خبر داد. ارتش صهیونیستی هیچ واکنشی به این ادعای حزبالله لبنان نشان نداده و آن را تکذیب نکرد و با تلاش برای سانسور عملیات پهپادی حزبالله لبنان و کاهش تاثیر این اقدام تنها به ۲ زخمی طی این عملیات اعتراف کرد و جزئیات بیشتری ارائه نکرد. عملیاتهای پهپادی و موشکی حزبالله لبنان در حالی رو به افزایش در کمیت و حتی کیفیت است که فرماندهان حزبالله لبنان بویژه شیخنعیم قاسم پیش از این از آمادگی نیروهای حزبالله برای نبرد طولانیمدت و فرسایشی خبر داده بودند.
ارسال به دوستان
بعد از شکست کرهشمالی مسیر تیمملی به سوی جامجهانی هموارتر از همیشه است
۲ گام تا جشن صعود
بهراد رشوند: اینک تیم ملی فوتبال کشورمان در آستانه صعود به جامجهانی ۲۰۲۶ قرار دارد و با نتایج مطلوبی که تا این لحظه به دست آورده، امیدها برای جشن صعود در ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ زنده شده است.
شامگاه پنجشنبه در پنجمین دیدار مرحله مقدماتی، ایران موفق شد با نتیجه ۳ بر ۲ کرهشمالی را شکست دهد و با ۱۳ امتیاز در صدر گروه A قرار گیرد. ازبکستان نیز با شکست مقابل قطر، همچنان با ۱۰ امتیاز در رده دوم جا دارد و رقابت میان تیمهای قطر و امارات برای نزدیکتر شدن به صدر جدول، به نفع ایران خواهد بود.
* جدول در وضعیت مطلوب برای ایران
ایران با 3 امتیاز بیشتر از ازبکستان و ۶ امتیاز فاصله نسبت به تیمهای سوم و چهارم گروه، موقعیت خوبی برای صعود قطعی به جامجهانی ۲۰۲۶ دارد. در این شرایط، تیم ملی میتواند با ۲ پیروزی دیگر، صعود خود را مسجل کند و بینیاز از نتایج سایر تیمها باشد.
* شانس جشن صعود در شب عید
اگر شاگردان قلعهنویی در بازیهای آینده، از جمله دیدار مقابل قرقیزستان در هفته آتی و میزبانی از امارات در ۳۰ اسفند به پیروزی برسند، میتوانند جشن صعود خود را در همان شب سال نو برگزار کنند. دیدار پایانی مرحله مقدماتی برای ایران نیز ۵ فروردین ۱۴۰۴ برابر ازبکستان خواهد بود.
* نتیجه بازی امارات و قطر؛ کلید صعود سریع ایران
بهترین سناریو برای صعود سریعتر ایران به جام جهانی، تساوی دیدار حساس بین امارات و قطر است. این نتیجه باعث میشود ایران تنها با پیروزی مقابل قرقیزستان و امارات، صعود خود را جشن بگیرد. اما در صورت پیروزی یکی از این 2 تیم، احتمال دارد مسیر صعود ایران کمی طولانیتر شود و نیازمند تلاش بیشتر در بازیهای پایانی باشد.
* مسیر صعود همچنان هموار است
حتی اگر امارات یا قطر در دیدار رودررو برنده شوند، تیم ملی همچنان شانس بالایی برای صعود دارد و در صورت پیروزی در بازیهای باقیمانده، میتواند جایگاه خود را مستحکمتر کند. شاگردان قلعهنویی باید با تمرکز بالا وارد میدان شوند تا به هدف نهایی خود، یعنی حضور در جام جهانی دست یابند.
* حمایت هواداران؛ انگیزهای برای تیم ملی
پیروزیهای اخیر تیم ملی و مدیریت هوشمندانه قلعهنویی، امیدواریها به کسب سهمیه جامجهانی را افزایش داده است. هواداران نیز با حضور و حمایت پرشور خود میتوانند به تقویت روحیه بازیکنان کمک و تیم ملی را برای ادامه مسیر حمایت کنند.
* برنامهریزی دقیق و تمرکز بیشتر برای پیروزی
کادر فنی و بازیکنان باید برای هر دیدار با دقت برنامهریزی کنند و تلاش خود را به کار گیرند. آمادهسازی فیزیکی و روانی بازیکنان و مدیریت تاکتیکی در میدان، نقش مهمی در موفقیت نهایی تیم خواهد داشت.
* همه چیز در دست ایران
در حال حاضر، همه چیز برای صعود ایران به جامجهانی آماده است و تنها باید از فرصتهای باقیمانده بهرهبرداری شود. اگر تیم ملی با تمرکز و مدیریت صحیح پیش رود، میتواند پایان سال را با شادی صعود به جامجهانی برای هواداران ایرانی رقم بزند.
***
آیا تیمملی فوتبال ایران نخستین صعودکننده به جامجهانی میشود؟
تیم ملی فوتبال ایران با پیروزی در تمام بازیهای باقیمانده مرحله انتخابی، میتواند به عنوان نخستین تیم دنیا به جامجهانی ۲۰۲۶ صعود کند. رقابتهای جامجهانی ۲۰۲۶ برای نخستینبار با حضور ۴۸ تیم به میزبانی آمریکا، کانادا و مکزیک برگزار خواهد شد. در حالی که ۳ تیم میزبان به طور مستقیم حضور دارند، سایر تیمها برای کسب جواز صعود در تلاشند.
* مسیر صعود ایران
تیم ملی ایران در گروه یک مرحله سوم انتخابی با تیمهای ملی ازبکستان، قطر، امارات، کرهشمالی و قرقیزستان همگروه است و در حال حاضر با ۱۳ امتیاز صدرنشین است. برنامه دیدارهای بعد ایران شامل بازی با قرقیزستان، امارات، ازبکستان، قطر و کرهشمالی است. اگر ایران بتواند تمام این دیدارها را با پیروزی پشت سر بگذارد، میتواند در ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ پس از دیدار با امارات، صعود خود را به جامجهانی قطعی کند.
* وضعیت سایر تیمهای آسیا
در گروه ۲، کرهجنوبی با اردن و عراق رقابت نزدیکی دارد. کرهجنوبی در صورت پیروزی در تمام دیدارها و ناکامی رقبا، میتواند در دور هشتم صعود کند. در گروه ۳، ژاپن صدرنشین است و در بهترین حالت میتواند مانند ایران، در ۳۰ اسفند به جامجهانی صعود کند.
* شرایط صعود در قارههای دیگر
در آمریکای جنوبی، آرژانتین مدافع عنوان قهرمانی جام جهانی، با ۲۲ امتیاز در صدر جدول است و اگر بتواند تمام بازیهای پیش رو را با پیروزی به پایان برساند، در دور چهاردهم، ۳ فروردین ۱۴۰۴ صعود خود را قطعی خواهد کرد. در آفریقا، تیمها در ۸ گروه ۶ تیمی برای صعود مستقیم به رقابت میپردازند اما صعود هیچ تیمی تا پاییز ۱۴۰۴ قطعی نخواهد شد.
* شرایط صعود در کونکاکاف و سایر قارهها
در منطقه کونکاکاف (آمریکای شمالی و مرکزی)، تیمها در ۶ گروه رقابت کرده و پس از مرحله سوم، تیمهای صعودکننده مشخص خواهند شد. در اروپا، رقابتهای انتخابی، تازه از اسفند ۱۴۰۳ آغاز خواهد شد. در اقیانوسیه، صعود تیمها پس از مرحله فینال در ۵ فروردین مشخص خواهد شد که تنها سهمیه مستقیم این قاره را تعیین میکند.
* رقابت ایران برای سریعترین صعود
برای اینکه ایران نخستین تیم صعودکننده به جامجهانی باشد، باید تمام دیدارهای پیش رو را با پیروزی به پایان برساند و نتایج سایر تیمها نیز به نفع ما رقم بخورد. ژاپن رقیب اصلی ایران برای صعود سریعتر است و هر ۲ تیم شانس صعود در ۳۰ اسفند را دارند. اگر هیچیک موفق به صعود نشوند، آرژانتین ۳ فروردین ۱۴۰۴ میتواند نخستین صعودکننده به جامجهانی باشد. در صورت عدم موفقیت آرژانتین، شانس به ایران، ژاپن و کرهجنوبی بازمیگردد تا ۵ فروردین سریعترین صعودکنندگان به جامجهانی باشند.
***
تفسیر قلعهنویی از برد:
شانس آوردیم تنبیه نشدیم
امیر قلعهنویی، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران پس از پیروزی برابر کرهشمالی گفت تیمش خوششانس بوده که اشتباهاتشان توسط فوتبال «تنبیه» نشده است. او در نشست خبری بیان کرد: نیمه اول تیم ملی ما با عملکرد عالی ۳ گل به ثمر رساند و کره را کاملا تحت کنترل داشت. قلعهنویی در ادامه تأکید کرد که در بین ۲ نیمه به بازیکنان هشدار داده بود بازی را جدی بگیرند، زیرا کرهشمالی همواره تیم خطرناکی است.
با این حال، پس از اخراج شجاع خلیلزاده و گلی که پس از کمانه توپ وارد دروازه شد، تمرکز تیم دچار مشکل شد. قلعهنویی اظهار داشت: کره پس از کاهش تعداد بازیکنان ایران، عملکرد بسیار خوبی نشان داد. او به سرمربی این تیم به خاطر ارائه این بازی تبریک گفت. او از بازیکنان تیم ملی ایران هم به خاطر تلاششان تشکر و بیان کرد این ۳ امتیاز مهم بود و از این پس تمرکزشان بر بازی با تیم ملی فوتبال قرقیزستان خواهد بود. قلعهنویی همچنین گفت: کرهشمالی تاکنون با اختلاف بیش از یک گل شکست نخورده و پیروزی مقابل این تیم اهمیت زیادی داشت. وی با اشاره به اشتباهات و کاهش تمرکز تیم پس از دریافت گل، یادآور شد برای یک مربی خوب نیست تیمش نتواند تمرکز خود را حفظ کند اما او با تعویضهایی که انجام داد، توانست بازی را مدیریت کند و تیم ایران از آن شرایط بحرانی گذر کرد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از اثر سیاستهای ارزی بر قیمت کالاها گزارش میدهد
سیگنال وارونه به بازار ارز
گروه اقتصادی: قیمت ارز نیمایی در چند ماه گذشته حدود 8 هزار تومان افزایش یافته، به طوری که از 42 هزار تومان به حدود 50 هزار تومان رسیده است. این رشد قیمت در شرایطی اتفاق افتاد که قیمت دلار بازار آزاد در محدوده 60 هزار تومان بود اما با ادامه این رشد قیمتها هم اکنون نرخ دلار در محدوده 68 هزار تومان باقی مانده است. در حالی که ابتدا بهانه میشد افزایش قیمت دلار آزاد تحت تاثیر سیگنال دلالان و تنشهای منطقهای اتفاق افتاده است اما با کاهش این تنشها قیمت دلار به محدوده قبلی برنگشت که این موضوع نشانه تاثیر افزایش قیمت ارز نیمایی بر نرخ دلار بازار آزاد است.
البته پیش از این «وطن امروز» در گزارشهایی عواقب افزایش قیمت ارز نیمایی را به مسؤولان هشدار داده بود اما در ادامه وزارت اقتصاد در جوابیهای اعلام کرد: «افزایش قیمت ارز نیمایی منجر به رشد صادرات، همچنین افزایش بازگشت ارز به سامانه نیما میشود، در نتیجه دولت میتواند راحت بازار ارز را مدیریت کند». به طور قطع اثرگذاری این مساله در بلندمدت قابل ارزیابی است اما در کوتاهمدت گزارشی از سوی بانک مرکزی یا وزارت اقتصاد درباره افزایش عرضه ارز نیمایی داده نشده است.
در مقطع کنونی رشد قیمت ارز بازار آزاد در واکنش به تغییرات ارز در سامانه نیما قابل بررسی است اما نکته عجیبی که درباره سیگنال قیمت ارز سامانه نیما وجود دارد این است که وزیر اقتصاد اعلام کرده بود با رشد دلار نیمایی بازار سرمایه نیز به روند صعودی خود برمیگردد اما فعلا معاملات بازار سرمایه در یک وضعیت نوسانگیری قرار دارد. به عبارت دیگر با وجود اینکه در 3 ماه گذشته قیمت ارز سامانه نیما رشد داشته، در حال حاضر ارزش دلار بازار بورس ایران کمتر از ۳ ماه گذشته است. به همین دلیل این مساله نتوانسته هدف اعلامشده آقای وزیر را محقق کند، چراکه بازار سرمایه تنها تحت تاثیر افزایش قیمت ارز نیمایی نیست و فاکتورهای دیگری همچون حاشیه سود شرکتها، وضعیت بازار جهانی، نرخ بهره، هزینه تسهیلات و... نیز موثرند.
از طرف دیگر رشد نرخ ارز نیمایی میتواند هزینه تمامشده شرکتهایی که بخشی از مواد اولیه یا تجهیزات خود را از طریق واردات تامین میکنند بالا ببرد. حتی این مساله باعث میشود حاشیه سود این شرکتها کاهش یابد و در بورس نیز معاملات منفی داشته باشند.
از جنبه عمومی نیز بخشی از کالاهای مصرفی خانوادهها به صورت وارداتی تامین میشود. برای نمونه، کالاهایی مانند نهادههای دامی که تاثیر مستقیمی بر تولید گوشت، لبنیات و... دارند از طریق ارز نیمایی وارد میشوند. به همین دلیل نخستین واکنش بازار به افزایش قیمت ارز نیمایی رشد قیمت این کالاها خواهد بود. هر چند این واکنش با تاخیر انجام میشود، چراکه ثبت سفارش مواد اولیه تا زمان ورود آنها به بازار چند ماه طول میکشد، به همین دلیل نباید انتظار داشت قیمت کالاها به سرعت رشد کند.
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد در گفتوگو با «وطن امروز» با تایید این موضوع که افزایش قیمت ارز نیمایی منجر به رشد قیمت ارز در بازار آزاد میشود، گفت: هرچند این سیاست در راستای تشویق صادرکنندگان برای افزایش صادرات و تحویل بیشتر ارز به سامانه نیما است، اما از آنجا که بازار آزاد به نسبت رشد قیمت ارز در سامانه نیما فاصله خود را حفظ میکند و با قیمت بالاتری معامله خواهد شد، در نتیجه این مساله اثر مثبتی برای اقتصاد نخواهد داشت، درحالی که اثر تورمی آن بر قیمت کالاها نمایان خواهد شد.
او تصریح کرد: در حال حاضر دولت میتواند بازار ارز را مدیریت کند. بخشی از این مساله باید از طریق مدیریت صادرات و واردات انجام شود. به طور قطع جلوگیری از تخصیص ارز به واردات کالاهای غیر ضروری میتواند دست دولت را برای مدیریت بازار بازتر کند. از طرف دیگر تمرکز خود را بر ثبات اقتصادی بگذارد که تاثیر مستقیمی بر انگیزه سرمایهگذاری در بخشهای مواد نیز دارد. به عبارت دیگر هر چقدر اقتصاد قابل پیشبینی شود به همان میزان انتظار میتواند بازدهی سرمایه را مشخص و به سرمایهگذاران کمک کند تصمیم بگیرند در چه بخشهایی ورود کنند.
برخی کالاها و خدمات مشمول قیمتگذاری دستوری نیستند. به همین دلیل این محصولات از هر بهانهای برای افزایش قیمت استفاده میکنند. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد قیمت ارز اثر مستقیمی بر بازار کالاها دارد؛ همانطور که افزایش قیمت ارز منجر به رشد قیمت همه کالاها و خدمات میشود حتی آنهایی که به طور مستقیم ارتباطی با سوخت ندارند تحت تاثیر آن، افزایش قیمت مییابند. این مساله ناشی از افزایش انتظارات تورمی است.
به عبارت دیگر، وقتی قیمت ارز در کشور بالا میرود افراد با فرض این موضوع که در آینده تورم در کشور بالا میرود قیمت کالا و خدمات خود را بالا میبرند. این مساله منجر به بروز موج جدید تورمی در کشور میشود، در حالی که دولت در ابتدای روی کار آمدنش وعده کاهش تورم و از بین بردن شکاف طبقاتی در جامعه را داده است.
کامران ندری، رئیس سابق موسسه پولی و بانکی بانک مرکزی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره سیاستهایی که به کنترل قیمت ارز و انتظارات تورمی منجر میشود، گفت: در حال حاضر افزایش قیمت ارز نیمایی منجر به افزایش انتظارات تورمی در جامعه میشود اما اگر دولت قصد کاهش انتظارات تورمی را دارد باید ارز بیشتری را به بازار تزریق کند تا میزان تقاضا به نسبت عرضه اشباع شود. این مساله باعث میشود به تدریج قیمت ارز در بازار آزاد کم و در یک محدوده تثبیت شود.
وی افزود: یکی از سیاستهایی دولت برای بهبود وضعیت عرضه ارز به سامانه نیما، تسهیل شرایط صادرات است. به طور قطع بسیاری از دستورالعملها و مقررات مانع صادرات کالا میشود. از طرف دیگر دولت باید شرایطی را به وجود بیاورد که ورود کالاهای ایرانی به بازارهای خارجی رقابتپذیر باشد، به همین دلیل رفع موانع تولید و ارائه تسهیلات سرمایه در گردش اقتصادی میتواند شرایط صادرات را برای تولیدکنندگان راحتتر کند.
در حال حاضر برخی تحلیلها حکایت از این دارد که دولت برای اینکه بتواند کسری بودجه را جبران کند به دنبال افزایش قیمت ارز نیمایی است، چرا که در حال حاضر بسیاری از شرکتهای صادرکننده بزرگ دولتی هستند یا سهامدار عمده آنها دولت است. به همین دلیل با رشد قیمت ارز نیمایی دولت میتواند ارز را گرانتر بفروشد. از طرف دیگر هم اکنون دولت ذخیره ارزی دارد که با قیمت پایینتر از صادرکنندگان دریافت کرده است، به همین دلیل با افزایش قیمت ارز در سامانه نیما میتواند ارز را با قیمت بالاتر بفروشد.
یکی از سیاستهای دولت که این مساله را تایید میکند افزایش قیمت ارز کالاهای اساسی از 28500 تومان به 38500 تومان در لایحه بودجه 1404 است. این موضوع نشان میدهد رویکرد دولت کاهش قیمت از آزاد به سمت سامانه نیما نیست، بلکه برعکس قرار است قیمت ارز سامانه نیما به بازار آزاد نزدیک شود که چنین سیاستگذاری نیز دستنیافتنی است، چرا که با افزایش قیمت سامانه نیما، قیمت بازار آزاد نیز بالاتر میرود.
ارسال به دوستان
نگاه
ظهور بحرانهای ترکیبی علیه نتانیاهو
نوید مؤمن: طی روزهای اخیر شاهد تبلور بحرانهای متعدد علیه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس و همراهانش در کابینه این رژیم تروریست، کودککش و جعلی هستیم. ماهیت ترکیبی این بحرانها و تبلور آنها در یک بستر زمانی واحد، ضریب آسیبپذیری نتانیاهو، بنگویر و اسموتریچ را تا حد زیادی افزایش داده است. پیشفرضها و گمانهزنیهای زیادی درباره چرایی تصاعد بحرانهای کنونی در کابینه نتانیاهو مطرح میشود که قدر متیقن همه آنها یک گزاره است: نتانیاهو در حال مواجهه با بحرانهای پیچیده و چندلایهای است که قدرت مدیریت همزمان یا حتی جداگانه آنها را از دست داده است.
پس از برکناری گالانت، شاهد ورود منازعه به آخرین و چهارمین لایه قدرت در اراضی اشغالی هستیم. در لایه نخست، شاهد شکلگیری دوگانه نتانیاهو - مخالفان سیاسی در داخل اراضی اشغالی بودیم. لایه دوم منازعه، معطوف به جدال
نتانیاهو - گانتس در کابینه جنگ رژیم بودیم که به خروج گانتس و فروپاشی کابینه جنگ منجر شد. لایه سوم منازعه مربوط به جدال مستمر و تمام عیاری بود که طی ماههای اخیر میان نتانیاهو و گالانت (وزیر جنگ کابینه رژیم صهیونیستی) شکل گرفت. گالانت معتقد بود مثلث نتانیاهو – بنگویر - اسموتریچ برداشت مستندی از میدان جنگ و فرامتن آن ندارد و کورکورانه اصرار بر بسط دامنه میدان جنگ در غزه و لبنان و امتیازگیری از حماس و حزبالله دارد. گالانت تنها راه پیش روی نتانیاهو را دادن امتیازات سخت (تن دادن به آتشبس اجباری) با هدف آزادی اسرای صهیونیست از غزه میدانست و معتقد بود راه دیگری در این باره پیش روی رژیم وجود ندارد. برکناری گالانت، مترادف با ورود نتانیاهو و رژیم اشغالگر قدس به چهارمین لایه منازعه بود: جدال میان احزاب ائتلافی!
طی روزهای اخیر نتانیاهو با عصبانیتی که نشأتگرفته از وحشت وی از ورود به لایه چهارم منازعه است، مدعی شد هرگز قصد ندارد ایتمار بنگویر، وزیر امنیت رژیم اشغالگر قدس را بابت گزارشهای محرمانه و آشکاری که درباره سرپیچی آشکار وی از قوانین اداری و امنیتی منتشر شده برکنار کند. همچنین اختلافاتی آشکار میان نتانیاهو و آریه درعی بر سر احتمال ناتوانی نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس در لغو معافیت خدمت یهودیان حریدی به وجود آمده که نتانیاهو را در مرز میان بقای حداقلی و سقوط حداکثری از قدرت قرار داده است. لایه دیگر منازعه، میان نتانیاهو و سران احزاب ائتلافی در کابینهاش شکل گرفته و ادامه خواهد داشت.
سوال اصلی این است: چهارمین لایه منازعه در اراضی اشغالی در چه فرامتن و بستری تعریف شده است؟ در پاسخ به این سوال باید 2 مولفه مهم را مدنظر قرار داد: نخست وضعیت بحرانی صهیونیستها در میدان جنگ غزه و لبنان و دیگری، درگیری نتانیاهو با پرونده افشای هدفمند و عامدانه بخشی از اطلاعات محرمانه جنگ با هدف مهندسی ذهنی ساکنان اراضی اشغالی.
موفقیتهای چشمگیر حماس، جهاد اسلامی و حزبالله در ابعاد کلاسیک، مدرن و ترکیبی جنگ با رژیم اشغالگر قدس، منجر به افزایش تصاعدی تعداد نظامیان به هلاکت رسیده صهیونیست طی هفتههای اخیر شده است. اصل غافلگیری در تقابل با دشمن صهیونیست، بخوبی در عملیاتهای ترکیبی و میدانی حزبالله و حماس ظهور و بروز مییابد که یکی از مصادیق آنها، عملیات اخیر حزبالله علیه یکی از گردانهای تیپ گولانی بود. در کنار این موضوع، شاهد دست و پنجه نرم کردن نتانیاهو با پروندهای جنجالی تحت عنوان «افشای عامدانه اطلاعات محرمانه» هستیم. صورت مساله این است که نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس در جریان بازجوییهای انجام شده از اعضای دستگیرشده دفتر خود، متهم به افشای خودخواسته و عامدانه اخبار و اطلاعات فوق محرمانه و محرمانه در رسانهها شده است. نتانیاهو در طول مدت سپری شده از جنگ غزه، از طریق اعضای دفتر خود به رسانههای صهیونیست برخی اخبار محرمانه و بعضا دروغین را مخابره میکرده که هدف از آن، اثبات رویکرد اجرایی و راهبردی نتانیاهو در جنگ غزه بوده است. به عنوان مثال، بسیاری از اخباری که نتانیاهو از طریق دفتر خود درباره عدم آمادگی حماس برای مبادله اسرای صهیونیست در ازای آتشبس دائم در غزه مخابره کرده، از اساس دروغ بوده و صرفا در راستای اثبات خطمشی میدانی و عملیاتی کابینه رژیم اشغالگر قدس برای ساکنان اراضی اشغالی به گردش درآمده است.
جنس بحرانهای ترکیبی پیش روی نتانیاهو «میدانی- اطلاعاتی – سیاسی» است. اگرچه نتانیاهو از ابتدا با چنین بحرانهایی به صورت کلی مواجه بوده اما همانگونه که تشریح شد، دامنه و عمق بحرانهای مذکور به اندازهای افزایش یافته که سقوط از قدرت را به مثابه یک امر ملموس در مقابل دیدگان جلاد غزه و همراهانش قرار داده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|