|
ارسال به دوستان
اخبار
دیدار رئیسجمهور و وزیر فرهنگ با استاد محمدعلی موحد
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور و سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد روز گذشته در دومین روز هفته کتاب و کتابخوانی با حضور در منزل استاد محمدعلی موحد شاعر، نویسنده، عرفانپژوه و از اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی با وی دیدار و گفتوگو کردند. محمدعلی موحد متولد ۱۳۰۲ در تبریز عرفانپژوه، تاریخنگار و حقوقدان و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، وی در طول زندگی خویش همواره مشغول تحقیق، تألیف و ترجمه بوده و آثار شاخصی از خود به یادگار گذاشته است که بیشک مهمترین آنها تحقیق در متون عرفانی، بویژه چاپ انتقادی مقالات شمس تبریزی است.
کتاب «ارجنامه» محمدعلی موحد به نام «با قافله شوق» دربرگیرنده مجموعهمقالاتی از دوستان، همکاران و شاگردان وی درباره زندگی و آثار موحد، در دانشگاه تبریز توسط محمد طاهری خسروشاهی، از محققان حوزه ادبیات فارسی در آذربایجان، تدوین و منتشر شده است. موحد در زمینه مسائل حقوقی نیز صاحب نظر بوده و ۲ کتاب «درسهایی از داوریهای نفتی» و «نفت ما و مسائل حقوقی آن» به عنوان کتاب درسی در دوره کارشناسی ارشد حقوق تجارت به عنوان منبع درسی معرفی شده است.
***
تکمیل گروه بازیگران نمایش ژاله صامتی
نمایش «محبوبهها» به نویسندگی نوشین تبریزی و کارگردانی و تهیهکنندگی ژاله صامتی از ٢٧ آبان در تماشاخانه هما روی صحنه خواهد رفت. ژاله صامتی پس از ۶ سال دوری از کارگردانی تئاتر، به صحنه تئاتر بازمیگردد.
صامتی در این نمایش که اثری زنانه است، از صدای مهران مدیری و حضور بازیگرانی همچون (به ترتیب ورود) فهیمه امنزاده، یلدا عباسی، مهرناز افلاکیان، ژاله صامتی، بیتا سحرخیز، پریسا محمدی و نوشین تبریزی بهره میبرد. در خلاصه این اثر نمایشی که از ساعت ۲۱:٣٠ روز یکشنبه، ٢٧ آبان روی صحنه میرود، آمده است: «خیلی ترسناکه! گاهی احساس میکنم یه عده دارن از توی حیاط به خونه نگاه میکنن! صدای پچپچشونو میشنوم! آخه من از تنهایی میترسم! خیلی میترسم! اما همه فقط ظاهر زندگی آدمو میبینن!»
***
پرواز ششمین ققنوس هنری دانشجویی
با معرفی دبیر شورای سیاستگذاری ششمین جشنواره هنری دانشجویی ققنوس، این جشنواره کار خود را آغاز کرد. طی حکمی از سوی سیدمسعود پرهیزگاری، معاون فرهنگی هنری بسیج دانشجویی و دبیرکل جشنواره هنری دانشجویی ققنوس، سجاد فخرایی به عنوان دبیر شورای سیاستگذاری این جشنواره منصوب شد.
در بخشی از این حکم آمده است: «با توجه به سابقه ارزشمند شما در عرصههای فرهنگی و هنری در فضای دانشجویی و حضور فعالانه شما در جشنوارههای پیشین ققنوس، به موجب این حکم، به عنوان دبیر شورای سیاستگذاری ششمین جشنواره هنری دانشجویی ققنوس منصوب میشوید. به فضل الهی امیدوارم که با کمک اعضای محترم این شورا و نخبگان هنری دانشجو و ادوار دانشجویی، در تعیین و ترسیم مسیر این جشنواره هنری دانشجویی سربلند باشید».
دبیر جشنواره ققنوس تهران بزرگ، مسؤول معاونت هنر و رسانه بسیج دانشجویی تهران بزرگ، مسؤول بسیج دانشجویی دانشگاه صدا و سیما، برنامهسازی تلویزیونی و فعالیتهای هنری و فرهنگی از جمله مهمترین سوابق فخرایی در عرصه فرهنگ و هنر به حساب میآیند.
***
«تاد هینز» رئیس داوران جشنواره برلین شد
جشنواره فیلم برلین، «تاد هینز» را به عنوان رئیس هیات داوران بخش مسابقه بینالمللی سال ۲۰۲۵ انتخاب کرد. تاد هینز، کارگردان آمریکایی به عنوان رئیس هیات داوران بینالمللی هفتادوپنجمین جشنواره فیلم برلین انتخاب شد.
تریشیا تاتل، که برای نخستین بار به عنوان مدیر برلیناله فعالیت میکند، هینز را به عنوان «نویسنده و کارگردانی خیرهکننده با مجموعه آثار چشمگیر» توصیف کرد که آثار او از نظر سبک متنوع اما بیتردید دارای امضای شخصی او است». تاتل افزود: «از زمانی که نخستین فیلم بلند او با عنوان «سم» در سال ۱۹۹۱ برنده جایزه تدی شد، برلیناله با علاقه روند کاری او را دنبال کرده و به فیلمهای او عشق ورزیده است».
تاد هینز تاکنون ۱۰ فیلم بلند کارگردانی کرده که از جمله آنها «دور از بهشت» در سال ۲۰۰۲ است که نامزد ۴ جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلمنامه اصلی برای وی شد. هفتادوپنجمین جشنواره فیلم برلین از ۱۳ تا ۲۳ فوریه ۲۰۲۵ (۲۵ بهمن تا ۵ اسفند) برگزار میشود.
ارسال به دوستان
همزمان با فرارسیدن هفته کتاب نگاهی به برخی از مهمترین اقتباسهای انجامشده در دهه اخیر سینمای جهان داشتهایم
خدمات متقابل ادبیات و سینما
گروه فرهنگ و هنر: از دیرباز سینما وامدار بسیاری از عناصر شناختهشده ادبیات نزد عامه مردم جهان بوده و از دسـتاوردهای آن بهرهمند شده است. این هنر نوپدید که در دنیای معاصر علاوه بر ذوق و ظرافت هنری، دانش و صنعت را نیز با خود همراه کرده است، توانسته به یاری ادبیات، چه در ساختار یعنی در روایت و چـه در محتـوا یعنـی اقتباس مستقیم و غیرمستقیم از آثار ادبی، به پرنفوذترین رسانه ارتباطی جهان تبدیل شود. ایـن رسـانه در ارتبـاطی دوگانه، هم موجبات رونق و فهم و پذیرش خود را ایجاد کرده و هم موجب رواج ادبیات در سطحی گسترده میـان عامه مردم جهان شده است. به این ترتیب ادبیات همواره توانسته به عنوان بستری مناسب، زمینه رشد و بالنـدگی سینمای جهان را ایجاد کند و همراه سایر هنرها در تعالی هرچه سریعتر آن به کار آید.
سینما به عنوان یک هنـر و در واقع آمیزهای از سایر هنرها نمیتوانست راهـی جـدا از دیگر هنرها داشته باشد، به همین منظور آن مقدار از مصالح کار که لازمه حیات هنر سینما بود از جمیع هنرهـا بـه عاریت گرفته شد و از ادبیات نیز داستان به خدمت سینما درآمد و اقتباس از ادبیات وسیلهای شد برای یافتن سـوژه و هماهنگ کردن آن با بیان تصویری و حرکتی سینما که این کار برای خود ویژگیهایی یافت و در طول عمر صد و اندی ساله سینما به صورت فنی از فنون مختلف سینما درآمد.
از همین رو با توجه به فرا رسیدن هفته کتاب و وجود انبوهی از فیلمهای سینمایی اقتباسی، نگاهی به برخی آثار که با اقتباس از رمانهای معروف نوشته و روی پرده نقرهای رفته و با استقبال مخاطبان در جهان نیز مواجه شدهاند، انداختهایم.
دختر گمشده (دیوید فینچر، ۲۰۱۴)
اقتباس:
رمان «دختر گمشده» نوشته گیلین فلین
اقتباس گیلین فلین از رمان خودش در کنار کارگردانی دیوید فینچر و البته بازی رزاموند پایک در قالب شخصیت اصلی زن که نامزد جایزه اسکار هم شد، از جمله عواملی بود که «دختر گمشده» را به یکی از فیلمهای موفق ۲۰۱۴ تبدیل کرد. این فیلم نهتنها تصویری هیجانانگیز و پرتنش از یک ازدواج سمی را نشان میدهد، بلکه از آن فراتر رفته و به بخشی از معضلات دنیای نوین از جمله سلطه رسانهها و سوءاستفاده آنها از این شرایط برای تاثیرگذاری بر ذهنیت و رفتارهای مردم میپردازد. فلین به شکل مناسبی توانست طنز تاریک رمان، پیچیدگیهای روانشناختی شخصیتها و تفسیرهای تند و تیز درباره اثرات مخرب هیجانگرایی رسانهای را از مدیوم ادبیات به قالب یک فیلم سینمایی ببرد. کارگردانی دقیق فینچر نیز به تقویت حال و هوای وهمآلود اثر کمک کرد. «دختر گمشده» فیلم تیرهوتاری است که بعد از دیدنش در اینکه واقعا به چه کسانی میتوانیم اعتماد کنیم دچار تردید میشویم. هرچند گروهی اعتقاد داشتند پرداختن فلین به چند بحث کلان اجتماعی در قالب یک کتاب کیفیت بالاتری از نسخه سینمایی داشته و تلاش برای برداشتن چند هندوانه با یک دست باعث شده برخی از مباحث در فیلم عمق چندانی پیدا نکند اما «دختر گمشده» با استقبال عمومی منتقدان روبهرو شد و با فروش ۳۷۰ میلیون دلاریاش در سطح جهان، پاسخ مثبتی هم از گیشه دریافت کرد.
مریخی (ریدلی اسکات، ۲۰۱۵)
اقتباس:
رمان «مریخی» نوشته اندی ویر
ریدلی اسکات زمانی با درهم آمیختن الگوهای فیلمهای علمی - تخیلی و ژانر ترسناک، فیلم مشهوری به نام «بیگانه» (۱۹۷۹) با جمله تبلیغاتی «در فضا کسی صدای فریادت را نخواهد شنید» ساخته بود. این شعار تبلیغاتی، نشاندهنده الگویی است که بارها در فیلمهای علمی-تخیلی به کار رفته است. «مریخی» بازگشت اسکات به همین الگو بود. این فیلم بر اساس رمان اندی ویر، ماجرای فضانوردی به نام مارک واتنی (مت دیمن) را روایت میکند که پس از اینکه خدمهاش او را مرده فرض میکنند، در مریخ گیر میافتد و باید برای مدتی نامعلوم در آنجا دوام بیاورد. با این داستان و به واسطه شیوه رواییاش، «مریخی» به نمونه کلاسیکی از کهنالگوی بقا تبدیل شد. این ساخته موفق اسکات (با فروش جهانی بالغ بر ۶۳۰ میلیون دلار) از نظر بصری چشمگیر و از لحاظ لحن پیچیده و جذاب است. در واقع با فیلمی روبهرو هستیم که در آن خوشبینی و شوخطبعی با لحظات آسیبپذیری و فقدان درهم میآمیزد و از دل وضعیتی اسفناک و موقعیتهایی غمبار، لحنی امیدوارکننده خودنمایی میکند.
از گور برگشته (الخاندرو اینیاریتو، ۲۰۱۵)
اقتباس:
رمان «از گور برگشته» نوشته مایکل پانک
در «از گور برگشته» هم با نمونهای خالص از تلاش برای بقا روبهروییم. اینبار ماجرا (بر اساس یک داستان واقعی) حول محور یک تاجر مرزنشین خز در آمریکای اوایل قرن نوزدهم به نام هیو گلس (لئوناردو دیکاپریو) میگردد که پس از آسیبهای جسمی هولناکی که به واسطه حمله یک خرس متحمل میشود، از سوی همراهانش (که امیدی به بهبود او ندارند) رها میشود و باید خود را زنده نگاه دارد. «از گور برگشته» درام موثری است که نشان میدهد چطور میل به بقا در خامترین شکل خود انسان را به سمت بازگشت به غرایز بنیادینش سوق میدهد. فیلمبرداری امانوئل لوبتزکی با دوربین دائما متحرک و استفاده از نور طبیعی برای تاکید بر زیبایی خشن مناظر طبیعی، در کنار بازی دیکاپریو و کارگردانی اینیاریتو (که انزوای گلس را به شکل آشکاری مورد تاکید قرار میدهد) «از گور برگشته» را به کاوشی درباره استقامت، بقا، رابطه انسان با طبیعت و میل به انتقامجویی تبدیل کرده است.
حیوانات شبزی (تام فورد، ۲۰۱۶)
اقتباس:
رمان «تونی و سوزان» نوشته آوستین رایت
تام فورد نه فقط یک طراح صحنه موفق، بلکه یک فیلمساز خوشسلیقه است و این ویژگی را در «حیوانات شبزی» به تمامی نشان داده است اما توانایی فورد در تصویرسازی تنها جنبه مثبت «حیوانات شبزی» نیست، بلکه میتوان به ویژگیهای روایی اثر هم اشاره کرد. «حیوانات شبزی» ۲ داستان را به شکل موازی بهتصویر میکشد: یکی ماجرای سوزان (ایمی آدامز)، صاحب یک گالری هنری که از نظر عاطفی دلبستگی چندانی به زندگیاش ندارد و دیگری داستانی خشن و تراژیک در رمانی که همسر سابق سوزان (جیک جیلنهال) نوشته است. دنیای «حیوانات شبزی» که آشکارا یادآور فیلمهای نوآر است، جهانی سرد و پر از توطئه است که با اجرای قدرتمندانه فورد جان میگیرد و در آن، ۲ خط ذکرشده داستانی به شکل جذاب به یکدیگر مرتبط میشوند. «حیوانات شبزی» فیلمی درباره پشیمانی، انتقام و عواقب اقدامات گذشته است که تماشاگر را در مرز میان هنر و واقعیت معلق باقی میگذارد.
آن (اندی موسکیتی، ۲۰۱۷)
اقتباس:
رمان «آن» نوشته استفن کینگ
هر چند از هفتهها قبل از اکران «آن» مشخص بود قرار است با یکی از فیلمهای مهم سال روبهرو باشیم اما باز هم موفقیت فیلم فراتر از حد انتظار بود. «آن» فیلمی بود که رکورد ۴۴ ساله «جنگیر» (ویلیام فریدکین، ۱۹۷۳) را به عنوان پرفروشترین فیلم ترسناک تاریخ سینما شکست و بالاتر از فیلم «مسیر سبز» (فرانک دارابونت، ۱۹۹۹)، به موفقترین اقتباس سینمایی از آثار استفن کینگ تبدیل شد. میتوان عوامل متعددی را در این موفقیت دخیل دانست. موسکیتی و فیلمنامهنویسان «آن» موفق شدهاند مهمترین ویژگیهای کتاب را به عناصری سینمایی تبدیل و عمق شخصیتپردازی کتاب را حفظ کنند. تاکید بر رفاقت و آسیبهای مشترک کودکانی که هسته مرکزی داستان را تشکیل داده و توسط یک دلقک ترسناک تحت تعقیب قرار میگیرند، نشان میدهد تلاش برای ترساندن تماشاگر قرار نیست این بار با شخصیتپردازی سطحی زایل شود. بازی غافلگیرکننده بیل اسکارسگارد در نقش دلقک، بهرهگیری از فضای دهه ۱۹۸۰ برای تحریک حس نوستالژی در تماشاگر و موفقیت در ترکیب وحشت خالص با رازآلودگی و تعلیقی به سبک بهترین فیلمهای آلفرد هیچکاک، همگی از عواملی بودند که «آن» را به یکی از موثرترین اقتباسها از آثار مشهور کینگ تبدیل کردند.
زنان کوچک (گرتا گرویگ، ۲۰۱۹)
اقتباس:
گرتا گرویگ
گسترش جنبشهای زنانه در دهههای اخیر، فرصت خوبی برای بازنگری در آثار کلاسیک مرتبط با زنان ایجاد کرده است. گرتا گرویگ در اقتباس خود از رمان کلاسیک «زنان کوچک» این کار را با موفقیت انجام داد. نسخه گرویگ را میتوان در مقابل نسخه مشهور و دیدنی دیگری قرار داد که در سال ۱۹۹۴ به کارگردانی گیلین آرمسترانگ ساخته شد و اقتباسی سرراست و وفادارانه از رمان لوئیزا آلکات بود. در عوض، گرویگ تفسیری مدرن از این داستان همیشه محبوب ارائه کرده و در عین حال به روح نسخه اصلی هم وفادار مانده است. ساختار غیرخطی اقتباس تازه با ایجاد پیوند میان خاطرات دوران کودکی و مبارزات دوره بزرگسالی خواهران داستان، اهمیت رشد شخصی را مورد تاکید قرار میدهد. ترکیب داستانی که در آن مدام بر زمان و مکان وقوع ماجرا تاکید میشود با شیوهای نوین در روایت که لحنی معاصر به اقتباس گرویگ از «زنان کوچک» بخشیده، عملا این فیلم را به اقتباسی بیزمان تبدیل کرده که میتواند با نسلهای جدید ارتباط بیشتری برقرار کند.
جوجو خرگوشه (تایکا وایتیتی، ۲۰۱۹)
اقتباس:
«آسمان زندانیشده» نوشته کریستین لیوننس
«جوجو خرگوشه» یا «جوجو ربیت» کمدی هجوآمیز جسورانهای است که از دید یک کودک آلمانی به نام جوجو (رومن گریفین دیویس) در دوران جنگ دوم جهانی روایت میشود. جوجو تا حدی تحت تاثیر تبلیغات ایدئولوژیک نازیها است که دوست خیالیاش شخص آدولف هیتلر (با بازی خود وایتیتی) است! زمانی که این پسربچه متوجه میشود مادرش (اسکارلت یوهانسون) یک دختر یهودی را در اتاق زیرشیروانی خانهشان پنهان کرده است، باورهای او متزلزل میشود. خواندن این خلاصه داستان بدون توجه به کیفیت ویژه لحن فیلم، ممکن است این حس را در ما ایجاد کند که «جوجو خرگوشه» فیلمی شعاری با مضامینی کاملا تکراری و شخصیتهایی تکبعدی است اما آنچه فیلم وایتیتی را از افتادن در این دام نجات داده، لحن ویژهای است که مدام میان طنز و تراژدی حرکت میکند. وایتیتی در اقتباس خود از رمان کریستین لیوننس توانسته پوچ بودن نفرت ایدئولوژیک را نه با استفاده حداکثری از شعار، بلکه از طریق برجسته کردن قابلیتهای کمیک داستان به تماشاگر منتقل کند.
ارسال به دوستان
ابوالفضل جلیلی در کارگاه انتقال تجربه در موزه سینما در جمع علاقهمندان جوان به سینما عنوان کرد
باور داشتن؛ نخستین راه رسیدن به موفقیت
گروه فرهنگ و هنر: ابوالفضل جلیلی را باید یکی از شناختهشدهترین فیلمسازان سینمای ایران در حوزه بینالملل دانست، فیلمساز 67 سالهای که سال 62 با فیلم سینمایی «میلاد» وارد عرصه حرفهای شد و امروز تقریبا با 5 دهه فعالیت مستمر و ساخت 16 فیلم سینمایی، کلکسیونی از جوایزه و افتخارات مختلف و گوناگون را از مهمترین فستیوالهای جهانی کسب کرده است. از کن و ونیز گرفته تا لوکارنو و سنسباستین، از او به عنوان یکی از مهمترین فیلمسازان سینمای ایران یاد میکنند؛ فیلمسازی که بهرغم کسب انبوهی از افتخارات جهانی اما همواره عشق و علاقهاش به این سرزمین او را در جغرافیای ایرانزمین نگه داشته و با توجه به سیر و مسیر سینماییاش همچنان عاشقانه در سرزمین مادریاش فعالیت میکند. آخرین فعالیت این هنرمند، برگزاری کارگاه انتقال تجربه در موزه سینما بود که میان جوانان و علاقهمندان به هنر هفتم از تجربیاتش پیرامون 5 دهه فعالیت در سینما گفت.
جلیلی در این کارگاه با اشاره به علاقهاش برای حضور در چنین جمعها و گعدههایی گفت: همیشه آرزو داشتم تا جایی که امکان دارد با جوانان علاقهمند به بازیگری و کارگردانی صحبت کنم، زیرا راههای زیادی را طی کردم و نمیخواهم جوانان علاقهمند گرفتار آزمون و خطا شوند؛ افرادی که به بازیگری علاقه دارند باید بدانند این حرفه دارای چند فرمول است.
وی ادامه داد: برخی گمان میکنند حتما باید در کلاسهای بازیگری مختلف شرکت کنند تا به موفقیت دست یابند، در صورتی که اینگونه نیست. بازیگر ابتدا و پیش از هر چیز باید یک موقعیت را باور کند و این یکی از راههای رسیدن به موفقیت در بازیگری است.
کارگردان فیلم «گال» بیان کرد: دوربین سینمایی در حکم آدم نامحرم است که وارد حریم شما میشود و قدرت بازیگر در حذف دوربین و سایر عوامل تولید یک اثر است، چرا که این موارد مانع بازی صحیح او میشوند. بهترین بازیگران برای من در طول دوران فیلمسازی، افرادی بودند که علاقه و اشتیاقی به دوربین و بازیگری نداشتند. همواره با خود فکر کردهام چرا چنین افرادی بهتر از علاقهمندان به بازیگری عمل میکنند. به نظر من این موضوع به این دلیل است که آنها تنها به دنبال انجام وظیفه خود هستند و صحنه را باور میکنند اما بازیگران حرفهای گاهی به دنبال مسائل دیگر نظیر چگونگی آراستگی ظاهر خود مقابل دوربین هستند.
وی با بیان اینکه خالصترین هنر از نظر او، «آواز» است، به دلیل اینکه آواز از درون یک فرد سرچشمه میگیرد، افزود: متاسفانه هدف برخی افراد از ورود به عالم هنر تنها حضور در جشنوارههای خارج از کشور یا مسائلی همچون دیده شدن است، در صورتی که فعالیت در فضای مجازی راه سادهتری برای کسب شهرت به شمار میرود. افرادی که قصد دارند بازیگر شوند، بیش از هر کسی میدانند آیا توانایی این کار را دارند یا خیر. نکته مهم این است که کلاسهای بازیگری قرار نیست از شما بازیگر بسازد.
این فیلمساز تصریح کرد: من همواره زمانی که متنی را مینویسم، به دلیل کار با بازیگر غیرحرفهای، خود پیش از او آن نقش را بازی میکنم و در صحنه همواره از بازیگران میخواهم مقابل دوربین راحت رفتار کنند. برای رسیدن به موفقیت در بازیگری باید به خود رجوع کنید تا متوجه شوید به لحاظ درونی دارای چه جذابیتهایی هستید.
جلیلی با بیان اینکه دکوپاژ فرآیندی ساده است و باید دقیقا همانطور که هر چیز را میبینیم آن را به انجام برسانیم، افزود: در اقصی نقاط دنیا من را پیرو هرمان هسه میدانند.
وی یادآور شد: من فیلمی به نام «یک داستان واقعی» را کارگردانی کردهام. پس از آن قرار بود فیلمی با نام «پسر ساعت» را کارگردانی کنم که فیلمنامه بسیار خوبی داشت. از من خواسته شد آن را با بازیگران حرفهای بسازم اما بازیگر اصلی من نوجوانی بیمار بود که تصمیم گرفتم با پول ساخت فیلم او را مداوا کنم و همین موضوع را دستمایه ساخت فیلمی تازه قرار دادم.
کارگردان فیلم «حافظ» ادامه داد: زمانی که به یک لوکیشن میروم و به دنبال پلان معرفی هستم، به این نکته فکر میکنم که نخستینبار چه چیزی در آنجا مرا به خود جذب کرده بود. البته برای معرفی یک مکان رویکردهای متفاوتی وجود دارد که بنا به قصهای که در اختیار داریم باید از آنها بهره بگیریم. از سوی دیگر تکنیک و محتوا وابسته به یکدیگر هستند و نمیتوان یکی را بر دیگری برتری داد. ریتم نیز وضعیتی اینچنینی دارد و هر تکنیک و محتوایی دارای ریتم خاص خود است. هر اتفاقی باید دارای ریتم باشد و نمیتوان آن را بسادگی تغییر داد و این مقوله در موسیقی، سینما و هر موضوع دیگری به چشم میخورد و باید آن را رعایت کرد.
برگزیده جشنواره فیلم ونیز در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: ریتم بعضی افراد به صورت درونی کند است و نمیتوان از هر بازیگری درخواست کرد ریتم خود را سریعتر کند. برای مثال عزتالله انتظامی از جمله بازیگرانی بود که در ادای کلمات دارای ریتمی کند بود. ضرباهنگ باید از ابتدا تا انتها در یک فیلم سینمایی بدرستی رعایت شود و نمیتوان آن را به یکباره تغییر داد.
جلیلی درباره چگونگی کار با بازیگران نیز گفت: در کار با بازیگر باید او را کاملا شناخت و حد و حدود را رعایت کرد. همچنین باید موقعیتی قابل باور برای یک بازیگر در نظر گرفت تا او بتواند ارتباط لازم را با آن وضعیت برقرار کند. بازیگر باید دارای یک ویژگی بویژه باشد که از آن به عنوان «آن» تعبیر میشود. این مشخصه از همان بدو تولد در فرد وجود دارد و بخشی نیز طی فرآیند تزکیه حاصل میشود.
وی یادآور شد: یک کارگردان باید نسبت به داستانی که میخواهد آن را به تصویر بکشد، آگاهی کامل داشته و به آن اعتقاد قلبی داشته باشد. به بیان دیگر فیلمساز باید نسبت به یک فیلمنامه اشراف و احاطه کامل به دست بیاورد. گاهی نیز پیش میآید که بازیگران به کمک یک فیلمساز میآیند و در برخی از فیلمها مشخص است که نتیجه نهایی تا چه حد مدیون توان بازیگران آن است.
جلیلی در ادامه این کارگاه گفت: امثال ناصر تقوایی، سهراب شهید ثالث و امیر نادری کارگردانان بسیار بزرگی هستند. ناصر تقوایی یکی از بهترین فیلمسازان ایرانی است و به عقیده من «ناخدا خورشید» اثری بسیار ویژه است. ناصر تقوایی گفته بود اگر من موفق به ساخت فیلم نشدم، میخواهم آن را ابوالفضل جلیلی کارگردانی کند، در صورتی که من اصلا خود را در حد و اندازه او نمیدانستم. تقوایی فردی بازیگرساز است و این موضوع با دانش و آگاهی او در ارتباط است. من تنها یک بار با سهراب شهید ثالث ارتباط داشتم و باید بگویم او نیز بسیار انسان بزرگ و شریفی بود.
وی بیان کرد: گاهی پیش آمده درگیر مقوله فرم شده و بعدها در مونتاژ متوجه شدم که چنین پلانهایی هیچ حسی را منتقل نمیکنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|