|
نامه به شورای امنیت درباره نقض حاکمیت ملی ایران
نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل خواستار اقدامات لازم برای توقف جنایات رژیم اسرائیل در نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران شد. به گزارش مهر، نمایندگی دائم ایران نزد سازمان ملل متحد در نامهای به دبیرکل سازمان ملل، رئیس مجمع عمومی و رئیس دورهای شورای امنیت، فهرستی از جنایات رژیم صهیونیستی در نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و اقدامات تروریستی این رژیم علیه اتباع ایرانی را ارائه کرد. در این نامه خواسته شده اقدامات لازم برای توقف این اقدامات ناقض حقوق بینالملل و پاسخگو کردن مرتکبان به عمل آید.
ارسال به دوستان
اخبار
پزشکیان: کمبود برق و گاز را صادقانه با مردم در میان بگذارید
رئیسجمهور در جلسه با مدیران وزارت نیرو و نفت پیرامون سوخت نیروگاههای حرارتی کشور بر بیان صادقانه شرایط کشور در حوزه انرژی تأکید کرد.
مسعود پزشکیان دیروز شنبه در نشست با مدیران وزارت نیرو و نفت، ضمن استماع گزارش سوخت نیروگاههای حرارتی کشور، گفت: شرایط ناترازی انرژی کشور را صادقانه با مردم مطرح کنیم و از آنها بخواهیم که برای عبور از شرایط بحرانی فعلی قدم اول صرفهجویی است و برای هر پروژهای که برای کاهش مصرف طراحی میکنید، پیوست رسانهای لازم را در نظر بگیرید.
رئیسجمهور ضمن اشاره به مصرف بالای انرژی در کشور افزود: این منطقی نیست که حدود 3 برابر کشورهای اروپایی در کشور ما برق مصرف میشود. باید تمام مسیرهایی که میتوان مصرف را کاهش داد، بررسی و کمهزینهترینها را اجرا کنیم. میتوان با کاهش دمای هوای ادارات دولتی به صرفهجویی انرژی در کشور کمک کرد.
رئیسجمهور ضمن تأکید بر لزوم آغاز نهضت صرفهجویی در کشور گفت: خود من در خانه از لباس گرم استفاده میکنم. دیگران هم میتوانند این کار را انجام دهند. میتوان با کاهش دمای هوای ادارات دولتی از طریق کاهش فعالیت سیستمهای گرمایشی در انرژی صرفهجویی کرد تا بتوانیم برق و گاز بیشتری به خانههای مردم برسانیم و خاموشیها هم کمتر شود.
پزشکیان اظهار داشت: ضمن اینکه تأکید دارم شرایط فعلی و ناترازی در حوزه انرژی را به مردم صادقانه بگوییم، معتقدم از تمام رسانهها بویژه رسانه ملی و نیز از ظرفیت روحانیت و امامان جمعه برای توجیه مردم و کاهش مصرف انرژی در کشور باید بهره بگیریم. رئیسجمهور خاطرنشان کرد: توسعه شبکههای توزیع انرژی اعم از برق و گاز در کشور متناسب با زیرساختهای موجود نیست و چارهای جز صرفهجویی در مصرف انرژی بویژه گاز در شرایط فعلی و سرمای هوا نداریم.
پزشکیان همچنین با اشاره به اهمیت حفظ برق و گاز صنایع تولیدی گفت: تا حد ممکن برق و گاز صنایع تولیدی را قطع نکنید چون فعالیت آنها منجر به تولید بیشتر و بیکاری کمتر خواهد شد. در این جلسه وزیر نیرو با توصیفی از شرایط حاد تأمین انرژی در کشور گفت: امسال برخلاف سال قبل سرما یک ماه زودتر آغاز شده است و در صورتی که شاهد صرفهجویی در مصرف برق و گاز نباشیم، ممکن است فعالیت برخی نیروگاههای برق ما که از سوخت فسیلی استفاده میکنند، به دلیل عدم تأمین سوخت مورد نیاز از مدار خارج شوند.
وزیر نفت در این جلسه از افزایش تولید نفت خام در ۳ ماه گذشته خبر داد و گفت: گاز تحویلی به شبکه نیز در این مدت افزایش داشته است اما امسال سرما زودتر آغاز شده و شاهد افزایش مصرف هستیم.
وزیر نفت یکی از مشکلات کشور را ظرفیت پایین انتقال سوخت به مناطق سردسیر کشور عنوان کرد و اظهار داشت: با توجه به محدودیت شبکههای انتقال اعم از خط لوله، ناوگان ریلی و حملونقل جادهای برای رساندن سوخت لازم به نیروگاههای شمال کشور که مناطق سردسیر هستند، در تنگنا هستیم و جلسات متعددی برای حل این مشکل برگزار کردهایم.
در پایان این جلسه مقرر شد وزارت نیرو گزارش جامع و دقیقی از بحران انرژی و تنگناهای وزارت نیرو در تأمین سوخت نیروگاهها به رئیسجمهور ارائه دهد و ضمن ارائه پیشنهاداتی به جلسه سران قوا تصمیمات لازم در سطح کلان اتخاذ شود.
***
واکنش وزارت امورخارجه به ماجرای دیدار ایلان ماسک با امیرسعید ایروانی
از اساس تکذیب میشود
رسانههای داخلی و خارجی در حالی همچنان درباره دیدار اخیر نماینده ایران در سازمان ملل و ایلان ماسک تحلیل و ارزیابی ارائه میدهند که دیروز سخنگوی وزارت امور خارجه دیدار ایلان ماسک با نماینده ایران در نیویورک را از اساس تکذیب کرد. اسماعیل بقایی در گفتوگویی در واکنش به ادعای مطرح شده در برخی رسانههای آمریکایی درباره دیدار ماسک با نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در نیویورک، ضمن تکذیب قاطع انجام چنین دیداری، از فضاسازی گسترده رسانههای آمریکایی در این باره ابراز تعجب کرد. پیشتر نیویورکتایمز در گزارشی مدعی شده بود ایلان ماسک و امیرسعید ایروانی در دیداری محرمانه درباره روابط ۲ کشور با یکدیگر رایزنی کردهاند. بنا به ادعای این روزنامه دیدار ماسک و نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد که بیش از یک ساعت به طول انجامید و در مکانی مخفی برگزار شد، «مثبت» بوده است.
ارسال به دوستان
با انقضای برخی مفاد قطعنامه 2231، اروپا کدام مسیر را در مواجهه با ایران انتخاب خواهد کرد؟
این ۱۱ ماه
رضا رحمتی*: 11 ماه به پایان خودکار محدودیتهای مندرج در قطعنامه 2231 شورای امنیت درباره پرونده هستهای ایران باقی مانده است؛ موضوعی که میتواند نقش مهمی در آینده تحولات بینالمللی داشته باشد. بعد از تشکیل دولت چهاردهم در ایران، این نخستینبار است که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران سفر کرده است. سفر رافائل گروسی در میانه شرایط شدیدا متشنج بینالمللی انجام شد. برخی ابعاد سیاسی و بینالمللی پرونده هستهای ایران که در این شرایط وجود دارد و میتواند بر ادامه فرآیندهای ارتباط بین ایران و آژانس تاثیرگذار باشد، به شرح زیر است.
* ضربالاجل اکتبر 2025
11 ماه دیگر زمان انقضای قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد است که در سال 2015 درباره برنامه هستهای ایران صادر شد. برخی مفاد قطعنامه سال 2015 در محدودیتهای 8 ساله به پایان رسیده بود و 18 اکتبر سال 2023 به صورت خودکار خاتمه یافته بود. بندهای 3، 4 و 6 ضمیمه «ب» قطعنامه 2231 که شامل آزمایشهای موشکی، محدودیتهای صادرات و واردات اقلام موشکی به ایران و همچنین تحریمهای مربوط به توقیف اموال و ارائه خدمات مالی به افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد از جمله مواردی بود که در بندهای مذکور در پایان بازه 8 ساله از قطعنامه ساقط شد. با این حال بسیاری از موارد قطعنامه 2231 در سال 2025 به پایان میرسد و همین موضوع سبب شده این 11 ماه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار باشد.
* موارد باقیمانده برای غروب قطعنامه 2231
بندهای 11 تا 13 قطعنامه 2231 و بندهای 36 و 37 برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام، «سازوکارهای حل اختلاف بین کشورهای عضو» را مورد بحث قرار داده است. بر اساس مفاد قطعنامه 2231، چند اتفاق باید رخ دهد: نخست تا 18 اکتبر سال 2025 تمام قطعنامههای شورای امنیت درباره ایران باید ملغی شود، دوم موضوع نظارت بر محصولات اتمی ایران توسط نهادهای سازمان ملل باید از بین برود، سوم مکانیسم «اسنپبک» یا بازگرداندن تحریمهای بینالمللی باید منقضی شود. در نتیجه این ۳ اتفاق موضوع پرونده هستهای ایران باید اکتبر سال 2025 از یک مناقشه حقوقی تحت شورای امنیت و قطعنامه 2231 آن خارج و به یک موضوع عادی شبیه ژاپن تبدیل شود که معمای امنیتی پیرامون آن وجود ندارد.
* برجام یا قطعنامه شورای امنیت؟
برجام نتیجه گفتوگوهای سیاسی - هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی درباره برنامه غنیسازی اورانیوم توسط ایران بود که در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما در آمریکا و حسن روحانی در ایران انجام و نتیجه آن انعقاد برنامه اقدام مشترک در سال 2015 بین کشورهای موسوم به ۱+5 (5 عضو دائم شورای امنیت بهعلاوه آلمان) شد. موافقتنامه برجام توسط قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد مورد تایید قرار گرفت. علت تایید این موافقتنامه به وسیله قطعنامه 2231 نیز، قطعنامههای پیشین و ششگانه شورای امنیت درباره برنامه هستهای ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بود که ایران را به سبب ارجاع پرونده هستهای ایران از آژانس (شورای حکام این نهاد) به این شورا به سبب ادعای مغایرت با صلح و امنیت بینالمللی تحت شدیدترین تحریمهای شورای امنیت قرار داده بود.
با این حال درباره اینکه اینک برجام اهمیت دارد یا قطعنامه 2231 شورای امنیت، بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام، مشخص است برجام اعتبار بینالمللی خود را از دست داده است. این موضوعی است که همه اطراف مذاکرات پیشین هستهای درباره آن مطلعند، بویژه که مخالفترین چهره آمریکایی نسبت به برجام تا 2 ماه آینده، بار دیگر قدرت را در کاخ سفید در دست میگیرد و سیاستهای فشار حداکثری را نسبت به ایران درباره برنامه هستهای پیش خواهد برد. ترامپ در ایام انتخابات بارها گفته بود از ایران چیزی نمیخواهد جز اینکه نباید سلاح هستهای داشته باشد.
* 3 بازیگر در 11 ماه پیش رو
سال 2024 برای برنامه هستهای ایران و به طور کلی برای روابط خارجی ایران سال بسیار مهم و تاثیرگذاری خواهد بود، روی کار آمدن ترامپ نیز اهمیت آن را مضاعف کرده است؛ موضوعی که میتواند منجر به انتخابهای سخت توسط دستگاه سیاست خارجی ایران شده، وضعیت بینالمللی و منطقهای ایران را دستخوش تغییرات سترگی کند و آثار سیاسی و بینالمللی را برای ایران و حتی چهره داخلی کشور به دنبال داشته باشد.
1- ایالات متحده و چالشی به نام ترامپ
مهمترین اتهامی که به تیم سیاست خارجی دولت بایدن وارد بود (در میان بسیاری از ناکارآمدیهای سیاست خارجی بایدن شبیه ناتوانی در مدیریت اسرائیل و تبدیل غرب آسیا به انباری از باروت)، ناتوانی در مدیریت روابط آمریکا و ایران بود. بایدن نه تنها نتوانست توافق هستهای را که ترامپ آن را نادیده گرفت، احیا کند، بلکه روابط آمریکا و ایران را درگیر تنش جدیدی به نام افزایش حجم تحریمهای گسترده آمریکا علیه ایران کرد. شاید مهمترین اتفاق بینالمللیای که در این ۱۱ماه باقیمانده تا غروب برجام میتواند تاثیر تعیینکنندهای بر معماهای ایران و غرب داشته باشد، تغییراتی است که در توزیع قدرت در آمریکا به وجود آمده است. ترامپ همانگونه که اشاره شد تا 2 ماه دیگر قدرت را از دموکراتها خواهد گرفت. با توجه به سرسختی شدید ترامپ با برجام و قطعنامه 2231 به برداشت من، تلاش جهانی احیای فشارهای بینالمللی به ایران از جمله برنامههای ترامپ خواهد بود.
2- اروپا و انتخابهای جدید
اینکه ترامپ تا چه حد بتواند موافقت اروپا را برای فشار بر ایران کسب کند، موضوعی است که نیاز به زمان دارد اما آنچه مشخص است اینکه انتخاب مهم، انتخاب سیاست از سوی کشورهای اروپایی در برابر ایران خواهد بود. پرونده هستهای ایران باید تا 18 اکتبر سال 2025 از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل خارج شود. با این حال مهمترین ابزار در دست اروپا، مکانیسمی است که از آن تحت عنوان اسنپبک یاد میشود، به این معنا که همانطور که در برجام و قطعنامه نیز تعبیه شده است، اروپا میتواند از آن استفاده کند تا تمام قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را بازگرداند و تحریمهای ایران تحت قطعنامههای ششگانه پیشین شورای امنیت را بازگرداند. بنابراین انتخابهای استراتژیک اروپا تا حد زیادی میتواند در مدیریت این منازعه تاثیرگذار باشد. امانوئل مکرون 7 نوامبر 2024، 2 روز بعد از پیروزی ترامپ گفت مسیر متفاوتی از آمریکا خواهد رفت: «ما [اروپاییها] نباید امنیت خود را برای همیشه به آمریکا واگذار کنیم. آیا ما آماده دفاع از منافع مردم اروپا هستیم؟» وی در ادامه با تاکید بر روابط با آلمان در این زمینه گفت: «پاریس و برلین در چارچوب «شرایط جدید» برای ایجاد یک اروپای متحد و قویتر همکاری میکنند». علاوه بر این باید به گزارش اتحادیه اروپایی درباره آمریکا نیز اشاره کرد. اتحادیه اروپایی در گزارشی ارزیابی کرد ایالات متحده دیگر آماده تامین چتر امنیتی اروپا نیست. حال باید دید اروپا همانطور که مکرون اظهار کرده، میخواهد ترتیبات امنیتی و اولویتهای سیاست خارجی مجزایی داشته باشد یا در این ۱۱ ماه با دنبالهروی از سیاستهای ترامپ نسبت به ایران، انتخابهای دیگری از جمله مکانیسم اسنپبک را دنبال کند. این در حالی است که در جریان تقابلهای بین ایران و اسرائیل و به صورت خاص روسیه و اوکراین و اتهامات اروپاییها نسبت به ایران درباره کمک به روسیه و تحریم ارائه خدمات هوایی به هواپیماهای ایرانی برای ورود به اروپا، ایران بخوبی پیام خود را جهت تقویت بازدارندگی در برابر اروپا در شرایطی که بخواهد مکانیسم ماشه موجود در قطعنامه 2231 را بازگرداند، مخابره کرد. این پیام درباره «افزایش برد موشکها به بیش از 2000 کیلومتر» را اروپاییها دریافت کردهاند. «سیدکمال خرازی» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی شهریور 1403 با انتقاد از اروپاییها با اشاره به اقدام ایران در لحاظ کردن حساسیتهای آنان درباره برد موشکی ایران طی سالهای گذشته، در مصاحبه با شبکه «المیادین» صراحتا این پیام را مخابره کرد و گفت: زمانی که آنها حساسیت ایران را در نظر نمیگیرند، بنابراین دیگر لزومی ندارد ایران نیز حساسیت آنان را درک کند، لذا احتمال اینکه ایران برد موشکی خود را توسعه دهد و بیشتر کند، هست». این در واقع یک هشدار نسبت به طرف اروپایی نسبت به اتخاذ سیاستهای خصمانه در قبال ایران با بازگشت مکانیسم ماشه یا همان اسنپبک بود. تحولات این ۱۱ ماه مشخص خواهد کرد اروپا کدام مسیر را انتخاب خواهد کرد. آنچه مشخص است، این است که انشقاق ایجادشده در روابط آمریکا و اروپا میتواند یک فرصت برای عبور از این 11 ماه حساس باشد. به نظر میرسد اروپا باید حساسیتهای امنیتی و سیاسی ایران نسبت به مسائل بینالمللی و منطقهای تهران را درک کند، همانطور که ایران همواره تلاش کرده با احترام متقابل، حساسیتهای اروپا را درک کند. افتادن در دام آمریکا و بازگرداندن شرایط به وضعیت بیبازگشت، هزینههای امنیت بینالمللی را نیز بالا خواهد برد.
3- ایران نیازمند کنشگری فعالتر بینالمللی
مشخص است در صورتی که اروپا مسیر بازگشت اسنپبک را انتخاب کند، موضوعات بینالمللی و منطقهای ایران پیچیدهتر خواهد شد. از یک طرف ایران درگیر یک پرونده بسیار مهم منطقهای است و از طرف دیگر روی کار آمدن ترامپ میتواند تغییراتی را در محیط امنیت بینالمللی ایران ایجاد کند. منازعه ایران و اسرائیل در یک وضعیت سرنوشتساز قرار گرفته است. از طرفی تجاوز اسرائیل به غزه و جنوب لبنان و از طرفی احتمال پاسخ ایران به تجاوز اسرائیل به خاک ایران و شهادت 4 نفر از نیروهای ارتش، موضوعی است که اینک محل بحث محافل امنیتی و نظامی است. این تصویر نظامی، میتواند وضعیت سیاسی را نیز تغییر داده و همین موضوعی است که میتواند شرایط منطقه و حتی نظام بینالمللی را نیز متغیر کند.
در عین حال ایران باید با اشراف نسبت به مسائل نوپدید در محیط بینالمللی، از جمله روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، ضمن افزایش قابلیتهای خود، بتواند کنشگری بینالمللی فعالتری داشته باشد تا قدرت نظامی را تبدیل به قدرت سیاسی کرده و تغییرات را بر اساس خواست خود پیش ببرد.
ارسال به دوستان
تلاش دشمن برای تضعیف روحیه ملی و ایجاد چنددستگی
نبرد باورها
پیمان ماهورگیلانی: در عصر دیجیتال، جنگها نه در سنگرها و میدانهای نبرد سنتی، بلکه در عرصههای ذهن و احساسات مردم رخ میدهد. در جوامع مدرن، دشمنان از ابزارهای پیچیدهای برای فروپاشی اجتماعی و اقتصادی دشمنان خود بهره میبرند. حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنیاژهای در سخنان اخیر خود در شورای عالی قضایی به مهمترین جبهه این نبرد اشاره کردند؛ «ترور شخصیت و برهم زدن امنیت روانی جامعه در فضای مجازی».
این میدان جدید، فضایی است که به جای نبرد فیزیکی، افکار، باورها و احساسات را نشانه میگیرد و هدف اصلی آن، تضعیف روحیه ملی و ایجاد اختلاف و چنددستگی میان آحاد مردم و حتی میان مسؤولان است.
در سالهای اخیر، بویژه اغتشاشات ۱۴۰۱ و بعدتر در انتخابات مجلس دوازدهم و سپس انتخابات ریاستجمهوری، این قبیل عملیاتهای روانی و شایعهپراکنیها با استفاده از پلتفرمهای داخلی و خارجی گسترش یافته است. ترور شخصیت مسؤولان، پخش شایعات و دروغ و حتی تحریک خشونتهای فرهنگی و اجتماعی، تنها بخشی از این پروژه وسیع است که حتی اگر توسط سرویسهای خارجی مدیریت و هدایت نشود، قطعا در راستای تسهیل اهداف کشورهای متخاصم و دشمنان است.
گاهی این حملات و اتهامزنیها یک شخص و یک جریان سیاسی را هدف میگیرد و گاه همانطور که رئیس دستگاه قضا اشاره کردهاند، این تاکتیکها با هدف انحراف افکار عمومی از مسائل اصلی جامعه، همچون اقتصاد و پیشرفتهای ملی به سمت مسائل فرعی و حاشیهای طراحی شدهاند.
در جنگ نرم، به جای استفاده از ابزارهای فیزیکی، ابزارهای روانی و اطلاعاتی مورد استفاده قرار میگیرند تا در نهایت مردم را به بازیچهای برای منافع خود تبدیل کنند. یکی از تکنیکهای مورد استفاده در این جنگ روانی، «آبشار اطلاعات نادرست» است که نظریهای است در حوزه علوم رسانهای. بر اساس این نظریه، دشمنان با انتشار مداوم اطلاعات غلط و فریبنده در کوتاهترین زمان ممکن، تلاش میکنند قدرت تمییز و تصمیمگیری مردم را تحلیل ببرند. با انتشار گسترده ترکیب اطلاعات غلط و بخشی از واقعیت که دروغ را باورپذیر کرده و با تکذیبهای مستند نیز از ذهن مخاطب پاک نخواهد شد و با تکرار مستمر، دروغ در اذهان عمومی تثبیت خواهد شد.
دشمن در این میان به طور نظاممند و برنامهریزیشده عمل میکند و حتی در بسیاری موارد، از طریق سرشبکههای داخلی و خارجی به هدایت و پشتیبانی این حملات میپردازد و حتی در موضوعاتی که خالق یک جریان رسانهای نیست، بر آن سوار شده و سمتوسوی دلخواه به آن میدهد. برخی افراد نیز ناآگاهانه وارد این بازی میشوند و گاه حتی با نیت خیرخواهانهای مانند عدالتخواهی و مبارزه با فساد در بازنشر دروغهای ساخته و پرداخته سرویسهای خارجی و مرتبطان آنان یا سودجویی جریانات سیاسی، مشارکت کرده و به طور ناخواسته به دشمن کمک میکنند و پازل یک عملیات برای برهم زدن امنیت روانی جامعه یا ایجاد بدبینی به نظام جمهوری اسلامی را فراهم میکنند.
برای خنثیسازی این نوع حملات روانی، نیازمند راهبردهای چندجانبه هستیم. نخستین قدم، آگاهیبخشی و افزایش سواد رسانهای مردم است. مردم باید بتوانند منابع معتبر اطلاعات را از شایعات و اخبار کذب تمییز دهند و از گرفتار شدن در چرخههای فریب خودداری کنند.
نهادهایی که وظیفه آنان حفظ امنیت جانی و روانی جامعه است باید به عنوان خط مقدم این جبهه، سرشبکههای این فعالیتهای تخریبی در داخل کشور را شناسایی کنند و برخورد قاطعی با عاملان آن داشته باشند. تجربه نشان داده ضعف در برخورد با این تهدیدات تنها باعث تشدید آنها میشود. شناسایی عوامل و سرشبکههای «حملات تروریستی شخصیتی» علیه ارکان نظام جمهوری اسلامی و شخصیتهای کارآمد و همچنین شناسایی عاملان ایجاد اختلافات میان اقوام و گروههای مختلف سیاسی کشور، از جمله اقداماتی است که ضامن امنیت روانی جامعه خواهد بود. تنها در صورت برخورد با این عوامل برهم زننده امنیت روانی جامعه است که افراد ناآگاهی که از سر غفلت همراه این جریانات میشوند، هوشیار خواهند شد.
همانطور که رئیس دستگاه قضا هوشمندانه و آگاهانه نسبت به خطرات اقدامانی که امنیت روانی جامعه را برهم میزند هشدار دادهاند، انتظار میرود قوه قضائیه نیز با قاطعیت به پروندههای مربوط به برهمزنندگان امنیت روانی ورود کرده و در کوتاهترین زمان ممکن، عدالت را اجرا کند، البته احکام افرادی که آگاهانه دست به ترور شخصیت ارکان نظام میزنند، با آنان که با ناآگاهی در پازل دشمن ایفای نقش میکنند، متفاوت است.
جنگ روانی در فضای مجازی، جبههای است که همه ما به عنوان شهروندان و مسؤولان باید با آن مقابله کنیم. اتحاد، تقویت فرهنگ گفتوگو و تمرکز بر مسائل اساسی به جای حواشی، میتواند پاسخی مؤثر به این تهدیدات باشد.
هر گونه غفلت در این مسیر، هزینههای سنگینی برای جامعه خواهد داشت و تنها منجر به گسترش شکاف و برهم خوردن امنیت روانی جامعه خواهد شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|