|
دور دنیا
ماسک: دولت بایدن به تروریستها پول داده است
ایلان ماسک، وزیر بهینهسازی دولت ترامپ در نخستین اقدام پس از مستقر شدن در نهاد جدید کابینه آمریکا موسوم به «دوج»، خزانهداری دولت بایدن را به تقلب و دست داشتن در تامین مالی تروریسم متهم کرد.
میلیاردر شماره یک جهان به عنوان مشاور ترامپ و وزیر کارآمدی (دوج)، در شبکه اجتماعی ایکس، مطلبی درباره کنارهگیری دیوید لبریک، یکی از مقامات کهنهکار و بلندپایه وزارت خزانهداری آمریکا که با مقامات دولت جمهوریخواه جدید بر سر دسترسی به سامانه پرداختی حساس خزانهداری وارد جدال شده بود منتشر کرد.
ماسک در این باره نوشت: «تیم سازمان دوج در بین مکشوفاتش متوجه شد به کارمندان تایید پرداخت در وزارت خزانهداری ایالات متحده همواره دستور داده میشد که پرداختها را، حتی برای گروههای متقلب یا تروریستی تایید کنند. آنها عملا هرگز در تمام طول دوره خود، حتی یک بار هم نشده که یک پرداخت را رد کرده باشند».
روزنامه نیویورکتایمز پیشتر به نقل از منابع مطلعی گزارش داده بود اسکات بسنت، وزیر خزانهداری به نمایندگان وزارت کارآمدی دولت (دوج) دسترسی کامل به سامانه پرداختی فدرال این وزارتخانه را داده است.
دفتر خدمت مالی آمریکا که مدیر سامانه پرداختی وزارت خزانهداری آمریکاست، دفتری در زیرمجموعه خود تحت عنوان دفتر یکپارچگی پرداختها دارد که موظف به شناسایی و بازیابی پرداختهای متقلبانه و نامناسب و پیشگیری از آنهاست. طبق اعلام وزارت خزانهداری، در ضمن تلاشهای این دفتر تاکنون جلوی پرداختهایی به ارزش حدود ۱۵۵ میلیون دلار که نامناسب شناخته شدهاند، گرفته شده و این دفتر همچنین به بازیابی حدود ۳۵۰ میلیون دلار کمک کرده است.
لیلی بچلدر که در زمان دولت جو بایدن به عنوان مسؤول سیاستگذاری مالیاتی در وزارت خزانهداری ایالات متحده کار میکرد، اظهار کرد: «دفتر خدمت مالی شدیدا غیرسیاسی است. این بسیار نگرانکننده است که منصوبان سیاسی در کاخ سفید تلاش به مداخله در مزایای تامین اجتماعی و بازپرداختهای مالیاتی مردم دارند».
دموکراتها از تلاشهای منصوبان سیاسی دونالد ترامپ و وزارت بهینهسازی ایلان ماسک، به منظور افزایش کنترل بر سامانه پرداختهای فدرال که از مدتها قبل توسط کارمندان غیرسیاسی باتجربه اداره میشد، انتقاد کردهاند.
ران وایدن، سناتور دموکرات و عضو ارشد کمیته دارایی مجلس سنای آمریکا در نامهای برای بسنت نوشت: «صراحتا باید بگویم نباید قصور در این سامانههای پرداختی به وجود بیاید و هرگونه مداخله با انگیزه سیاسی در آنها دارای ریسک وارد کردن یک آسیب شدید به کشور و اقتصاد ما است».
همچنین الیزابت وارن، سناتور دموکرات ارشد دیگر عضو کمیته بانکداری مجلس سنای آمریکا به شکلی مشابه خواستار تحقیقات کنگره درباره این مناقشه شد.
***
۶ مصدوم در حریق پالایشگاه کالیفرنیا
آتشسوزی در پالایشگاهی در ایالت کالیفرنیا باعث مصدومیت ۶ نفر شد.
به گزارش سیبیاس نیوز، به گفته مقاماتآمریکایی، آتشسوزی در پالایشگاه نفت مارتینز ساعت 13:47 بعدازظهر شنبه به وقت ساحل غربی ایالاتمتحده شروع شد و دود سیاهی از محل حادثه به هوا برخاست.
بر اساس این گزارش، آتشسوزی نتیجه نشت هیدروکربن در محل حادثه بود که 6 مصدوم برجا گذاشت.
مدیریت کیفیت هوای منطقهای کالیفرنیا در بیانیهای در این باره اعلام کرد: «دود ناشی از آتشسوزی حاوی ذرات ریز و سایر آلایندههای مضر است. قرار گرفتن در معرض دود حتی برای مدت کوتاه مضر است. مهم است که ساکنان منطقه با اجتناب از قرار گرفتن در معرض آن از سلامت خود محافظت کنند».
آتشسوزی پالایشگاه مارتینز کمتر از 2 هفته پس از بزرگترین حریق دوران معاصر در ایالت کالیفرنیا رخ داد که هزاران خانه و ساختمان را در مناطق غربی شهر لسآنجلس ویران کرد.
***
طرح مصر برای حفظ اهالی غزه
دولت مصر پس از رد طرح صهیونیستی رئیسجمهور آمریکا برای کوچاندن اجباری اهالی غزه، حالا طرح و چشمانداز روشنی را برای بازسازی این باریکه بدون مهاجرت حتی یک فلسطینی ارائه کرده است. بدر عبدالعاطی، وزیر خارجه مصر در نشست خبری مشترک با همتای جیبوتیایی خود گفت: «ما چشمانداز روشنی برای بازسازی غزه داریم و اجماع اعراب را در این مورد داریم و با سازمان ملل نیز در این زمینه صحبت میکنیم. این روند نخستین مرحله منتهی به آغاز یک روند سیاسی معتبر است که منجر به تشکیل کشور فلسطین برای جلوگیری از تکرار چرخههای خشونت و تجاوز میشود».
او با اشاره به اهمیت اجرای پروژههای احیای زودهنگام در نوار غزه به موازات ورود کمکها، بویژه در حوزههای آب آشامیدنی و بهداشتی، افزود: «مصر در حال آمادهسازی طرحی با همکاری سازمان ملل در این رابطه است».
به گزارش اسکای نیوز، عبدالعاطی بر تداوم تلاش مصر برای اجرای الزامات توافق 3 مرحلهای آتشبس تاکید کرد و زمینه پایداری آتشبس را احیای زودهنگام غزه و دسترسی کامل به سرپناه، غذا و لوازم پزشکی مردم فلسطین در این باریکه خواند.
ارسال به دوستان
ترامپ دستور اعمال تعرفههای تنبیهی علیه کانادا مکزیک و چین را صادر کرد
مرافعه تعرفه
گروه بینالملل: رئیسجمهور جدید ایالات متحده با عملی کردن تهدیدهای خود در زمینه افزایش شدید تعرفه بر کالاهای وارداتی از 2 همسایه شمالی و جنوبی این کشور، رسما جنگ تجاری را در آمریکای شمالی و در درون اتحادیه نفتا کلید زد. دونالد ترامپ روز شنبه در واکنش به وضعیت اضطراری ملی ناشی از قاچاق ماده مخدر فنتانیل و ورود مهاجران غیرقانونی به ایالات متحده، دستور اعمال تعرفههای ۲۵ درصدی بر کالاهای وارداتی از کانادا و مکزیک، همچنین تعرفه ۱۰ درصدی بر کالاهای چینی را صادر کرد؛ دستوری که از فردا سهشنبه ۱۶ بهمن اجرا خواهد شد. به گزارش فاکسنیوز به موجب این دستور، محصولات انرژی صادره از کانادا مشمول تعرفه ۱۰ درصدی اما واردات انرژی آمریکا از مکزیک شامل تعرفه کامل ۲۵ درصدی خواهد شد. ترامپ پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، برای همسایگان شمالی و جنوبی آمریکا به علاوه چین، ضربالاجل اول فوریه (۱۳ بهمن) را تعیین کرده بود تا به قاچاق ماده مخدر فنتانیل و ورود مهاجران غیرقانونی به ایالات متحده پایان دهند؛ مادهای که طبق ادعای مقامات دولتی آمریکا از چین قاچاق شده و سپس از طریق مکزیک و کانادا به ایالات متحده میرسد. او همچنین ادعا میکند شرکتهای چینی با سرمایهگذاری در مکزیک و صادرات از آنجا به ایالات متحده تعرفهها را دور میزنند. ترامپ برای اعمال تعرفهها با استناد به «قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بینالمللی»، وضعیت اضطراری ملی اعلام کرده است که به رئیسجمهور اختیارات ویژهای برای حل بحرانها میدهد.
مقامات کاخ سفید اعلام کردند هیچ استثنایی برای تعرفهها وجود نخواهد داشت. علاوه بر این، درباره کانادا نیز به طور خاص، معافیت تعرفهای ایالات متحده برای محمولههای کمتر از ۸۰۰ دلار لغو خواهد شد.
به گزارش دویچهوله، ناظران بر این باورند اقدامات ترامپ بیشتر به عنوان ابزاری برای فشار به منظور تغییر قراردادهای موجود و انعقاد توافقات تجاری جدید انجام میگیرد.
با این حال طبق تحلیل رسانههای آمریکایی، با صدور این دستور احتمال میرود کانادا، مکزیک و چین نیز دست به اقدامات متقابل بزنند؛ امری که خطر وقوع یک جنگ اقتصادی بزرگ را افزایش میدهد که علاوه بر منطقه نفتا بر رابطه اقتصادی چین با آمریکای شمالی که بیشترین سهم را از گردش مالی در اقتصاد بینالمللی دارد نیز سایه خواهد افکند.
همچنین این جنگ میتواند بزودی دیگر شرکای اقتصادی ایالات متحده از جمله اتحادیه اروپایی را نیز به چالش بکشد.
* واکنشها و مقابله به مثلها
طبیعتا دستور ترامپ، واکنش رهبران کانادا و مکزیک را به دنبال داشت که وعده تلافی دادند.
جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا که آخرین روزهای کاریاش را در اتاوا سپری میکند، شامگاه شنبه اعلام کرد کشورش متقابلا بر محصولات آمریکایی ۲۵ درصد تعرفه وضع خواهد کرد. وی همچنین به مردم آمریکا هشدار داد اقدامات ترامپ برای آنها عواقبی منفی خواهد داشت.
ترودو که در یک نشست خبری حضور یافته بود، گفت اتاوا بر کالاهای آمریکایی به ارزش ۱۰۷ میلیارد دلار آمریکا تعرفه وضع میکند.
به گفته وی، تعرفههای ۲۵ درصدی بر کالاهای آمریکایی به ارزش ۳۰ میلیارد دلار کانادا از روز سهشنبه اعمال میشود، یعنی همان روز آغاز اعمال تعرفههای ترامپ بر واردات از کانادا. ترودو همچنین افزود تعرفههای مربوط به باقیمانده کالاهای آمریکایی به ارزش ۱۲۵ میلیارد دلار کانادا نیز در ۲۱ روز آینده وضع خواهد شد.
کلودیا شینباوم، رئیسجمهور مکزیک نیز پیشتر اعلام کرده بود بدون اینکه هیجانی در کار باشد، منتظر تصمیم واشنگتن قبل از ضربالاجل روز شنبه برای اعمال تعرفه ۲۵ درصدی بر واردات کانادا و مکزیک باقی خواهد ماند.
وی همچنین به وزیر اقتصاد کابینه خود دستور داد در جهت دفاع از منافع مکزیک، دست به اقدامات متقابل از جمله وضع تعرفه بزند.
خانم شینباوم در این مورد در شبکه اجتماعی ایکس نوشت اتهامات نادرست کاخ سفید مبنی بر همکاری دولت مکزیک با گروههای جنایتکار سازمانیافته را به طور قاطع رد میکند. با این حال اعلام کرد به دنبال مقابله نیست و به همکاری و گفتوگو با واشنگتن تمایل دارد. البته خبرگزاری رویترز گزارش داده مکزیکوسیتی تعرفههایی را آماده کرده است که بین ۵ تا ۲۰ درصد خواهد بود و کالاهای وارداتی آمریکایی مانند گوشت خوک و پنیر، همچنین فولاد و آلومینیوم را شامل میشود. طبق این گزارش صنعت خودروسازی مکزیک که کاملا وابسته به خودروسازان آمریکایی بوده و بزرگترین جهش را در میان صنایع این کشور داشته، از ابتدا از تعرفههای ترامپ مستثنا بود.
* چین: جنگ تجاری برنده ندارد
سخنگوی سفارت چین در واشنگتن نیز اعلام کرد افزایش تعرفههای یکجانبه آمریکا بر واردات کالاهای چینی، قوانین سازمان تجارت جهانی را بشدت نقض میکند. او با استفاده از عبارت «جنگ تجاری» برای وضعیت فعلی تاکید کرد: «جنگهای تجاری برندهای ندارند».
در همین زمینه وزارت بازرگانی چین اعلام کرده هم به اقدامات مربوطه برای مقابله به مثل با آمریکا دست خواهد زد و هم شکایتی را به سازمان تجارت جهانی خواهد فرستاد.
پکن علاوه بر این در واکنش به اقدامات یکجانبه ترامپ با سلب مسؤولیت از خود درباره قاچاق فنتانیل، آن را «مشکل آمریکا» خوانده، نه مشکلی که با تعرفه بستن بر چین قابل حل باشد.
* احتمال افزایش بهای سوخت
دستور اخیر ترامپ، احتمال افزایش بهای سوخت در آمریکا را بالا برده است.
انجمن تولیدکنندگان سوخت و پتروشیمی آمریکا ابراز امیدواری کرد تعرفههایی که ترامپ بر نفت و انرژی مکزیک و کانادا وضع کرده است به درازا نکشد.
این انجمن در بیانیهای گفت: «امیدواریم قبل از آنکه مشتریان تاثیراتش را احساس کنند، با همسایگان آمریکاییمان به راهحل سریعی برسیم که نفت خام، محصولات پالایششده و پتروشیمی از تعرفههای مقرر معاف شوند».
ارسال به دوستان
تحلیل فارن پالیسی از سفر آتی نخستوزیر رژیم صهیونیستی به واشنگتن
دست رد ترامپ به سینه نتانیاهو
بنیامین نتانیاهو، در تدارک سفر به واشنگتن برای ملاقات با نزدیکترین متحد سیاسی خود در ایالات متحده است. با این حال کارشناسان معتقدند او باید انتظاراتش را از ترامپ پایین آورد.
معتبرترین نشریه آمریکایی در زمینه سیاست خارجی در تحلیلی، به عدم نفوذ نخستوزیر افراطی رژیم صهیونیستی بر دولت جدید آمریکا برای گسترش جنگ در خاورمیانه اشاره دارد.
در این تحلیل به قلم مشترک دانیل کارتزر و آرون دیوید میلر، مهمترین دغدغه ترامپ در حال حاضر مدیریت روندهای آتشبس در خاورمیانه توصیف شده است.
نویسندگان فارن پالیسی نوشتهاند ترامپ طرفهای درگیر را به توافق بر سر آتشبس و تبادل اسرا در غزه سوق داده و در عین حال تلاش کرده خروج رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان را به رغم آتشبس به تعویق بیندازد، اکنون او خود را مسؤول اجرای هر ۲ توافق میداند. بر این اساس با وجود فضای مثبتی که ممکن است بر دیدار آتی ترامپ و نتانیاهو در کاخ سفید حاکم باشد اما رابطه ۲ طرف بر پایه بیاعتمادی با نگاهی به تنشهای گذشته بین واشنگتن و تلآویو است.
فارن پالیسی میآورد، هر ۲ طرف به تنشهایی که در ماههای پایانی نخستین دوره ریاستجمهوری ترامپ رخ داد آگاه هستند. نتانیاهو، تحت تأثیر سفیر وقت آمریکا، به الحاق بخشهایی از کرانه باختری فکر میکرد، چرا که تصور داشت این اقدام با «معامله قرن» ترامپ سازگار است اما ترامپ، بویژه پس از انتخاب مجددش، چنین چیزی را نمیخواهد. او بعدها از تماس تبریک نتانیاهو به جو بایدن پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ و همچنین عدم همراهی او با ادعایش مبنی بر تقلب انتخاباتی خشمگین شد.
با وجود این بیاعتمادی، رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر اسرائیل در این مقطع به یکدیگر نیاز دارند. ترامپ که خود را حامیترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا نسبت به اسرائیل میداند، کارزار انتخاباتیاش را بر حمایت قاطع از رژیم صهیونیستی بنا کرده است. از جمله نخستین تصمیماتش در دوران جدید ریاستجمهوری، لغو تحریمهایی بود که دولت بایدن بر شهرکنشینان افراطی فلسطین اشغالی اعمال کرده بود و همچنین ارسال محموله بمبهای سنگین که بایدن آن را متوقف کرده بود.
با این حال نتانیاهو در موقعیتی بسیار ضعیفتر از ترامپ به واشنگتن سفر میکند و با یک ترامپ غیرقابل پیشبینیتر از خودش مواجه است که به او اجازه عبور از خطوط قرمز واشنگتن را نمیدهد.
ارسال به دوستان
چرا عادیسازی روابط با اسرائیل و نادیده گرفتن فلسطینیها ثبات را به خاورمیانه نمیآورد؟
مغالطهای به نام «توافقنامه آبراهام»
امیر فرشباف: توافقنامههای آبراهام که مجموعهای از توافقهای عادیسازی روابط بود که سال 2020 بین اسرائیل و بحرین، مراکش و امارات متحده عربی امضا شد، همچنان دستاورد اصلی سیاست خارجی ترامپ از دوره اول ریاستجمهوری او محسوب میشود و مورد استقبال متحدان و سرسختترین مخالفان سیاسی او، از جمله حتی جو بایدن، رئیسجمهور سابق قرار گرفته است. در واقع، بایدن نه تنها صمیمانه از توافقنامههای آبراهام استقبال کرد، بلکه با تلاش برای دستیابی به توافق با عربستان سعودی، به دنبال توسعه آن پیمانها بود. پیشنهاد بایدن این بود که در ازای عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان، سعودیها یک ارتقای اساسی در شراکت راهبردی با ایالات متحده، همتراز با متحدان عضو ناتو، دریافت کنند.
این رویکرد به صلحسازی عربی – اسرائیلی، مشروط به دور زدن مساله فلسطین است. تا سال 2020، اجماع در میان کشورهای عربی این بود که عادیسازی روابط با اسرائیل تنها پس از ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی انجام میشود. تصمیم بحرین، مراکش و امارات متحده عربی برای خروج از این اجماع، در واقع فلسطینیها را از یک اهرم فشار مهم در برابر اسرائیل محروم کرد اما عملیات 7 اکتبر 2023 و جنگ ویرانگر اسرائیل در غزه، عملا عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی را از ریل خارج کرد و به صراحت یادآوری کرد مساله فلسطین را نمیتوان نادیده گرفت یا تابع عادیسازی روابط عربی - اسرائیلی کرد.
* توهم مشترک بایدن و ترامپ
به رغم این موانع، ترامپ مشتاق است تا کاری را که در دوره اول ریاستجمهوری خود آغاز کرد و بایدن آن را ادامه داد، با انعقاد یک توافق بزرگ بین ایالات متحده، اسرائیل و عربستان سعودی به پایان برساند. دستاورد این توافقنامهها ارتقای جایگاه اسرائیل و تضعیف موقعیت فلسطینیهاست. همه شواهد حاکی از آن است ترامپ همچنان معتقد است ادغام اسرائیل در منطقه برای رهبران عرب مهمتر از مساله آزادی فلسطین است.
منتقدان توافقنامههای آبراهام هرگز ادعا نکردهاند حل مناقشه اسرائیل و فلسطین به همه اختلافات دیگر در منطقه پایان میدهد، در عوض، آنها استدلال کردهاند صلح و امنیت منطقهای بدون حل مساله فلسطین امکانپذیر نیست. در واقع، پیشفرض اصلی توافقنامههای آبراهام - مبنی بر اینکه صلح و ثبات منطقهای میتواند با نادیده گرفتن فلسطینیها حاصل شود - به طور کامل با عملیات 7 اکتبر حماس و هر آنچه پس از آن رخ داد، زیر و رو شده است.
توافق آتشبسی که اخیرا میان حماس و اسرائیل اجرایی شد، بر محوریت فلسطین در امنیت و ثبات منطقه تأکید میکند اما همچنین به طور بالقوه فضای دیپلماتیکی را برای از سرگیری تعامل اسرائیل و عربستان سعودی تحت رهبری ترامپ ایجاد میکند.
توافقنامههای آبراهام نشاندهنده یک نقطه پیوستگی آشکار بین ترامپ و بایدن است؛ دلایل و تاکتیکهای آنها ممکن است متفاوت باشد اما هر دو رئیسجمهور یک توهم خطرناک را ترویج کردهاند؛ صلح، ثبات و رفاه در خاورمیانه میتواند در کنار جنگ، هرج و مرج و سلب مالکیت در سرزمینهای اشغالی فلسطین وجود داشته باشد.
* صلح کاغذی
توافقنامههای آبراهام، بهرغم اینکه به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک مورد تحسین آمریکاییها و غربیها قرار گرفتند، بر تعدادی فرضیه نادرست استوار بودند. در واقع، بخش عمدهای از هیجان پیرامون توافقنامههای عادیسازی در سال 2020 کمتر به ارزش ذاتی آنها مربوط بود و بیشتر به نیاز واشنگتن و سایر پایتختهای غربی به اتحاد حول چیزی بود که صرفا به نفع اسرائیل بود. این تمایل به یکی دانستن «مفید برای اسرائیل» با «مفید برای صلح»، در واقع یک ویژگی استاندارد از روند دیپلماتیک تحت رهبری ایالات متحده و اتفاقا دلیل اصلی شکست آن در چند دهه گذشته است.
اگرچه بسیاری تلاش کردهاند با مشت عادیسازی بر سندان «دو دولتی» بکوبند اما واقعیت این است که توافقنامههای آبراهام در ابتدا به عنوان راهی برای دور زدن مساله فلسطین و سرکوب عاملیت فلسطینیها مطرح شدند، با این هدف که فلسطینیها چارهای جز پذیرش هرگونه توافق بلندمدتی که ایالات متحده، اسرائیل و منطقه بر آنها تحمیل میکنند، نداشته باشند. در واقع، توافقنامههای آبراهام خود یکی از روندهای متعددی بودند که علیه راهحل دودولتی عمل میکردند؛ نشانهای از اینکه برخی کشورهای عربی پیش رفته بودند و دیگر مایل نبودند منافع دوجانبه یا ژئوپلیتیک خود در برابر اسرائیل را تابع آرمان یک کشور مستقل فلسطینی کنند.
علاوه بر این، توافقنامههای آبراهام یکی از معدود اهرمهای فشاری را که فلسطینیها در نبرد عمیقا نامتقارن خود با اسرائیل داشتند، حذف کردند و آن فشار همسایگان عربی فلسطین بر تلآویو بود که افکار عمومی آنها همچنان بشدت با آرمان فلسطین همدلی دارد.
آنها با این کار همچنین برخی از آخرین محرکهای باقیمانده اسرائیل برای پایان دادن به اشغال سرزمینهای فلسطینی یا به رسمیت شناختن حقوق فلسطینیها را از بین بردند. محدود نکردن اسرائیل، فلسطینیها را در برابر اشغالگری خشونتآمیز و حداکثری اسرائیل که شامل گسترش بیسابقه شهرکسازی، خشونت شهرکنشینان و سرکوب فلسطینیان در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی میشود، آسیبپذیرتر کرده است. این مسائل تحت نخستوزیری بنیامین نتانیاهو و کابینه راست افراطی او بدتر شده است.
در همین حال، ادعاها مبنی بر اینکه کشورهای عربی میتوانند از روابط نوپای خود با اسرائیل برای پیشبرد آرمان فلسطینیها یا راهحل دودولتی استفاده کنند، به وضوح هرگز محقق نشده است. نه بحرین، نه مراکش و نه امارات متحده عربی هیچ تلاشی برای مداخله در اسرائیل برای جلوگیری از تخریب خانهها یا اخراج فلسطینیها از خانههایشان در بیتالمقدس شرقی یا برای رسیدگی به گسترش شهرکسازی بیسابقه و خشونت شهرکنشینان در سراسر کرانه باختری انجام ندادهاند. آنها از نفوذ فرضی خود برای مداخله در حمله اسرائیل به غزه استفاده نکردهاند؛ حملهای که ۵۰ هزار فلسطینی را کشته و بیشتر زیرساختهای غیرنظامی آن را نابود کرده است. از سوی دیگر، مقامات اماراتی هیچ ابایی از تجارت با شهرکنشینان یا سرمایهگذاری در زیرساختهای دولت اشغالگر مانند ایستهای بازرسی اسرائیل نشان ندادهاند.
در حالی که بایدن و دموکراتهای کنگره تلاش کردهاند این ناسازگاریها را نادیده بگیرند، ترامپ و همحزبیهای جمهوریخواهش که بیشتر آنها حتی تظاهر به حمایت از راهحل دودولتی را هم کنار گذاشتهاند، میتوانند این تناقضات را به طور کلی نادیده بگیرند.
* عادیسازی عقیم
با وجود روزنه کوچکی که آتشبس ایجاد کرده است، وارد کردن سعودیها به توافقنامههای آبراهام برای دولت ترامپ همچنان یک نبرد سخت خواهد بود. اگر چشمانداز توافق اسرائیل و عربستان قبل از 7 اکتبر دور به نظر میرسید، محیط امروز به مراتب کمتر مساعد است. صحنههای وحشتناک مرگ، ویرانی و قحطی که در 16 ماه گذشته از غزه بیرون آمده، افکار عمومی را در سراسر جهان عرب و مسلمان شعلهور کرده و اعتبار اسرائیل و آمریکا را در سراسر جهان از بین برده است. برخی متحدان سنتی غربی، مانند ایرلند، نروژ و اسپانیا نیز شروع به فاصله گرفتن از اسرائیل کردهاند. حتی امارات متحده عربی که زمانی به عنوان نماد عادیسازی روابط عربی-اسرائیلی شناخته میشد، مجبور شده است روابط خود را با تلآویو کمرنگ کند؛ مشاغل اماراتی دیگر به ارتباطات اسرائیلی خود نمیبالند و روابط گرم سابق رهبران امارات با نتانیاهو سرد شده است. به عبارت دیگر، جنگ غزه ممکن است توافقنامههای آبراهام را از بین نبرده باشد اما عملا آنها را متوقف کرده است.
برای سعودیها، هزینههای عادیسازی روابط با اسرائیل از 7 اکتبر، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. در حالی که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، پیش از این تنها خواستار تعهد لفظی اسرائیل به تشکیل کشور فلسطین بود، اکنون ریاض خواستار اقدامات ملموس در جهت تشکیل کشور مستقل فلسطین است. سعودیها که از میانجیگری آمریکا ناامید شدهاند، با فرانسه برای راهاندازی ابتکار جدیدی با هدف نجات هر آنچه از راهحل دودولتی باقی مانده است، همکاری کردهاند.
در هر صورت، عادیسازی روابط با دولتی که آن را به ارتکاب «نسلکشی» و «پاکسازی قومی» متهم کردهاند، برای ولیعهدی که تعلق خاطر چندانی به فلسطین ندارد، دشوار خواهد بود. کیفرخواست دادگاه بینالمللی کیفری علیه نتانیاهو و یوآو گالانت، وزیر جنگ سابق اسرائیل به دلیل جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت، مانع دیگری برابر ریاض ایجاد میکند. موضع فعلی عربستان سعودی را میتوان به بهترین وجه در بیانیهای که در اجلاس سران عربی - اسلامی در ریاض در ماه گذشته به تصویب رسید، دید. این بیانیه نه تنها اتهام نسلکشی را تکرار کرد، بلکه خواستار اخراج اسرائیل از سازمان ملل متحد شد و این یعنی روندی دقیقا خلاف جهت عادیسازی.
* توافقی برای جنگ و بیثباتی
علاوه بر اینها، با افزایش هزینههای تعامل منطقهای با اسرائیل، بازده مورد انتظار آنها از توافق، یعنی ثبات، کاهش یافته است. تنها چیزی که رهبران عربستان سعودی و سایر کشورهای خلیجفارس بیش از هر چیز دیگری برای آن ارزش قائلند، «ثبات» است اما 16 ماه گذشته - که حامل نابودی غزه توسط اسرائیل، جنگ گسترده با لبنان، حملات متقابل با ایران و تهاجم و تصرف بخشهای وسیعی از خاک سوریه بوده است - هیچ معنایی جز بیثباتی نداشته است. اگر وعده توافقنامههای آبراهام، صلح و ثبات بود، حقیقت «خاورمیانه جدید» نتانیاهو، خونریزی و بیثباتی بیپایان بوده است. آنچه امروز ارائه میشود، چشماندازی شامل ادغام مسالمتآمیز اسرائیل در منطقه نیست، بلکه چشماندازی است که بر سلطه خشونتآمیز اسرائیل مبتنی است.
توافقنامههای آبراهام نه تنها صلح و امنیت را به خاورمیانه نیاوردهاند، بلکه در واقع با جسارت بخشیدن به توسعهطلبی و تضمین معافیت تلآویو، به تولید نتیجهای معکوس کمک کردهاند. این باور که عادیسازی روابط عربی - اسرائیلی میتواند فلسطینیها را دور بزند یا به هزینه آنها پیش برود، همانطور که رویدادهای اخیر به وضوح نشان میدهد، در بهترین حالت گمراهکننده و در بدترین حالت خطرناک است. نزدیک به ۵ سال از توافقنامههای آبراهام و مرگبارترین خشونتها در تاریخ درگیری اسرائیل و فلسطین گذشت تا دولت بایدن بالاخره با این واقعیت کنار بیاید؛ دولت ترامپ هم بهتر است همین درس را بیاموزد.
منبع: فارن افرز
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|