|
تغییر لوگوی فدراسیون بوکس بعد از ۳۵ سال
فدراسیون بوکس ایران، از لوگوی رسمی و جدید خود رونمایی کرد. پس از برگزاری نشستهای کارشناسی و ارائه طرحهای مختلف از سوی کارشناسان و طراحان، لوگوی فدراسیون بوکس جمهوری اسلامی ایران پس از ۳۵ سال تغییر کرد. با تایید سیدروحالله حسینی، رئیس فدراسیون بوکس، از این پس طرح جدید به عنوان لوگوی رسمی فدراسیون بوکس شناخته میشود و در مکاتبات، کارها و برنامههای رسمی فدراسیون از آن استفاده خواهد شد.
ارسال به دوستان
بررسی دلایل برکناری شبانه علی خطیر از مدیریت استقلال
پرداختیهای دردسرساز
زهره فلاحزاده: سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان، علی خطیر، مدیرعامل استقلال برکنار شد تا مبارزه او و سرمربی استقلال با ناک اوت خطیر به پایان برسد.
همه چیز از زمان انتخاب خطیر توسط حسین قربانزاده، رئیس سابق سازمان خصوصیسازی و معرفی او شروع شد. از همان ابتدا مشکلاتی بین خطیر و جواد نکونام، سرمربی استقلال به وجود آمد. دلیل آن هم دوستی خطیر با یک شخص بود که به «بچه» در جامعه فوتبال معروف است.
نکونام از همان ابتدا متوجه شیطنتهایی شد که نشان میداد قرار نیست در این فصل آب خوش از گلویش پایین رود. این حدس و گمان او هم بیراه نبود و علی خطیر در خرید بازیکن (نقلوانتقالات پیش از شروع فصل) بسیار بد عمل کرد و هر گزینهای که سرمربی پیشنهاد میداد، به بهانههای مختلف رد میشد یا به بنبست میخورد. این اتفاق در جایی بیشتر نمایان شد که گویی خطیر قصد بستن تیمی قوی در حد قهرمانی را ندارد و بارها اعلام کرد با توجه به قانون سقف بودجه امکان رقابت با تیمهای مدعی که هزینه گزاف کردهاند وجود ندارد. این در حالی بود که تیمهایی که سقف بودجه را رد کردند، تنها جریمه مالی شدند و ککشان هم پس از خریدهای پر سر و صدا نگزید.
استقلال با جواد نکونام و با تمام کمبودها و بحرانها قهرمان نیمفصل شد اما بیرون از زمین هنوز درگیر اختلافاتی بود که به نظر نمیرسید سهوی باشد. شاید یکی از دلایلی که آتش درگیری نکونام و خطیر هر روز شعلهورتر میشد، افراد نزدیک و به نوعی شلوغکن اطراف مدیرعامل بودند؛ از شیطنتهایی که در فضای مجازی و برخی رسانهها میشد تا پچپچهایی که اطرافیان زیر گوش او میخواندند؛ افرادی که برای ضربه زدن به سرمربیای که تیمش در صدر جدول قرار داشت و دارد، لحظهای درنگ نمیکردند و هر روز یک تیتر عجیب منتشر میکردند. استقلال قرار بود در نیمفصل تقویت شود و چون همگان متوجه شدند تنبیه رد شدن از سقف بودجه توسط باشگاهها تنها به جریمه مالی ختم میشود، حالا همه انتظار داشتند خطیر یک تیم قدرتمند برای حفظ جایگاهی که کادرفنی با دست خالی به دست آورده بود، ببندد اما این بار هم علی خطیر رفوزه شد و تیم نه تنها آماده نشد، بلکه پرداخت نشدن مطالبات صدای اعتراض بازیکنان را هم درآورد.
مشکل خطیر در استقلال یکی، دو تا و یا تنها نمره منفی در جذب بازیکنان نبود، او اسپانسرهای کوچک و ناآشنا را به استقلال آورد؛ از موبایل موسوی که شرکت فروش موبایل در شهر آمل است - که آنقدر حرف و حدیث داشت که در نهایت باشگاه مجبور به حذف نام این اسپانسر از روی پیراهن تیم شد - تا نخستین اسپانسری که در دوره علی خطیر روی پیراهن استقلال رفت، یعنی شرکت کاسکو که در حالی مرداد پارسال اسپانسر استقلال شد که تازه قرار بود شهریور افتتاح شود(!) این شرکت ناآشنا هم مشخص نشد برای چه انتخاب شد و پول تبلیغ آن چه شد. مابقی اسپانسرهایی هم که خطیر به استقلال آورد، چندان مطرح نبودند و در نهایت پول کافی هم دست استقلال را نگرفت. به این ترتیب بازیکنان همچنان مشکل دریافت پول داشتند و حتی بدهیهای خارجی استقلال از محل درآمد باشگاه در ایافسی و فیفا پرداخت شد.
دشمنیهایی که اطرافیان مدیرعامل استقلال میکردند، عرصه را برای کادر فنی و هواداران تنگ و تنگتر کرده بود تا جایی که اکثر آنها مخالف ماندن مدیری بودند که تلاشی برای کم کردن اختلاف نمیکرد.
کار به جایی رسید که قرار شد علی خطیر زمستان از سمتش کنار رود اما پیشنهاد داده شد تا واگذاری باشگاه به کارش ادامه دهد. حالا باشگاه مالک جدید دارد و واضح است مالک جدید حق انتخاب یا عزل مدیر را دارد و علی خطیر و نزدیکانش نمیتوانند روی این موضوع که آنها دائمی خواهند بود، زوم کنند. هر چند تلاش کردند با مالکان باشگاه جلسهای برگزار و راهی برای ماندن پیدا کنند اما پروندههایی از زمات مدیریت او به دست وزارت ورزش رسید که عامل برکناری او شد.
پیش از تقابل استقلال و تراکتور پیشنهاد میشود مالک باشگاه پولی را تزریق کند تا ۲۵ درصد مطالبات بازیکنان پرداخت شود اما از نماینده هلدینگ میخواهند کمی صبر کند تا نایبرئیس هیات مدیره لیست بازیکنان را بدهد، در این میان پیش از آنکه این لیست به دست نماینده هلدینگ خلیج فارس برسد، علی خطیر به دفتر مالی مالک رسیده و پول را از مسؤول مالی دریافت میکند که این موضوع باعث دلخوری نماینده مالک میشود. اما نکته مهم این ماجرا جایی است که جای ۲۵ درصد تنها ۱۵ درصد به بازیکنان پرداخت میشود و ۳۷ میلیارد تومان باقیمانده هنوز مشخص نیست کجای قصه گیر کرده است. همین ماجرا باعث شد اعضای هیات مدیره درنگ نکرده و ساعتی پس از دیدار این تیم با تراکتور نامه اخراج خطیر را امضا کنند.
البته طبق شنیدههای ما، طی ۲ مرحله (یک میلیارد و بار دیگر ۵۰۰ میلیون تومان) به کاپیتان سابق استقلال که ممنوعالفعالیت است، پرداخت شده و مشخص نیست چرا بین آن همه طلبکار او عزیز قصه شده و در این مقطع به او چنین پولی پرداخت شده است.
بنا به این گزارش، از زمان اخراج علی خطیر، مسؤولان هلدینگ خلیج فارس اجازه ورود کارمندان بخش مالی را به باشگاه ندادهاند تا امروز (یکشنبه) تمام پروندههای مالی را مورد بررسی قرار دهند. به نظر میرسد طی روزهای آینده تغییرات مهمی در باشگاه استقلال ایجاد شود که دلیل آن بینظمیهای مالی ۱۰ ماه مدیریت مدیر عزل شده باشد.
حالا استقلال با اتمام یک جنگ طولانیمدت، نیاز به آرامشی دارد که بتواند ۵ هفته باقیمانده را باصلابت به پایان برساند. شاید تیمی که انتظار قهرمانیاش را در ابتدای فصل نداشتند، با نکونام به این مهم دست یابد.
ارسال به دوستان
بررسی فنی بازی تراکتور - استقلال در تبریز
صدر حفظ شد اما به سختی
عبدالله دارابی: بازی تیمهای تراکتور و استقلال، فقط سایهای از جدال ۲ مدعی بالانشین بود؛ چیزی نزدیک به صفر، سرد و کسالتآور!
استقلال که در جام حذفی حضور ندارد به نسبت میزبانش از فرصت استراحت بیشتری برخوردار بود اما بازیکنان این تیم چنان سنگین و کمتحرک بودند که گویا مثل میزبان چند روز قبلتر بازی سنگینی در جام حذفی انجام داده بودند! تیم نکونام چنان ظاهر شد که انگار پرسپولیس را در یک قدمی خود نمیدید و خطر از دست رفتن صدرنشینی را هم حس نمیکرد! هرچند تراکتور نیز دیگر تیم ضعیف این بازی بود اما آنها چند روز قبل این مسابقه بازی سنگینی را در جام حذفی پشت سر گذاشته بودند، در لیگ برتر نیز حال و روز مطلوبی ندارند و سرمربی جدیدشان هم چند روز است به این تیم ملحق شده است.
در طول ۹۰ دقیقه «به اصطلاح» تلاش ۲ تیم، بیشتر شاهد توپهای بلند از سوی طرفین بودیم و بهندرت و زحمت، حرکات ترکیبی و تاکتیکی در این بازی دیده شد! این مصاف «حساس روی کاغذ» و «کسالتبار در زمین» تنها ۴ موقعیت جدی داشت:
۱- دقیقه ۷ شوت محمدی که توسط پورحمیدی دفع شد.
۲- دقیقه ۶۷ ضربه سر حسینزاده که از کنار دروازه استقلال به بیرون رفت.
۳- دقیقه ۷۰ کاشته محمدی که به دیرک افقی دروازه میزبان برخورد کرد.
۴- دقیقه ۸۰ ضربه حسینزاده که در دهانه دروازه آبیپوشان توسط خالدآبادی به آغوش کشیده شد.
کمتحرکی، سنگین حرکت کردن و پاسهای اشتباه بازیکنان هر ۲ تیم در این بازی، حکایت از ضعف قدرت بدنی و استرس و دستپاچگی آنان داشت که البته تبریزیها پس از ورود حسینزاده و عبدی دارای تحرک و حرکات رو به جلوی بیشتری شدند که آن هم یخ بازی را نشکست.
هرچند نکونام پس از بازی، نداشتن مهره کافی را دلیل بازی ضعیف تیمش عنوان کرد و تا حدودی نیز قابل قبول است اما آیا تیم صدرنشین که برای قهرمانی میجنگد نباید قادر به فوتبال بازی کردن در حد نام و جایگاه خود و میل به بردن باشد؟ شاید آن ۲ گل خورده در برابر شمسآذر و ترس از وقوع مجدد چنان اتفاقی این بار در زمین حریف، احتیاط بیش از حد را حربه نکونام در این بازی کرده بود! احتیاطی که اگر توقف پرسپولیس برابر سپاهان در دیگر بازی کسلکننده اما پرحاشیه لیگ را به همراه نداشت، میتوانست به عواقب جبرانناپذیری برای نکونام و شاگردانش منجر شود.
تساوی بیروح تراکتور و استقلال، اما ۲ برنده داشت:
۱- حمید مطهری که احتمالا جایش را روی نیمکت تیم تبریزی مستحکم کرد.
۲- خالدآبادی که نخستین کلینشیت خود را در نخستین حضورش در سنگر استقلال در این بازی حساس ثبت کرد.
هرچند نمایش استقلال در این دیدار چیز خاصی برای مخاطب نداشت اما هیاتمدیره این باشگاه ساعاتی پس از بازی، کانون داغترین اخبار برای اهالی فوتبال شد؛ عزل علی خطیر از مدیرعاملی باشگاه و انتخاب فرشید سمیعی به سرپرستی مدیرعاملی و متعاقب آن برکناری مدیر تیم فوتبال – خواجهگیری- توسط سمیعی و انتصاب آتیلا حجازی به این سمت.
فارغ از درستی یا نادرستی تصمیم هیات مدیره، این سوال مطرح میشود: این تغییر در ۵ هفته به پایان لیگ قرار است بازکننده کدام گره باشد؟
مخلص کلام اینکه؛ انتظار میرود مالک جدید استقلال با مطالعه و مداقه، مدیری خبره، توانمند و کاردان را به مدیریت باشگاه برگزیند تا بلکه باشگاه در همه ارکانش دارای نظم و نظام و برنامه صحیح برای رسیدن به جایگاه واقعیاش شود. آقایان مالک! استقلال، نه محله بر و بیاست، نه موسسه آموزش مدیران و نه جای امتحان پس دادههای مردود. این باشگاه ریشهدار، عقبه پرافتخاری دارد که سالهاست به خاطر افراد اشتباه و تصمیمات غلط از جایگاه شایسته خود دور مانده است؛ پس در تصمیمات و انتصاباتتان، این دلایل «دور ماندن از جایگاه» را درک و لحاظ فرمایید.
ارسال به دوستان
چگونه مجید مرتضایی بزرگترین دستاورد فوتسال افغانستان را رقم زد
افتخار افغان، ساخت ایران
افغانستان با پیروزی 5 بر3 در دیدار پلیآف برابر قرقیزستان به عنوان تیم پنجم آسیا برای نخستین بار به جامجهانی فوتسال صعود کرد. در تورنمنتی که ژاپن توسط همین قرقیزستان حذف شد و بسیاری دیگر از تیمهای متمول آسیا نتوانستند کاری از پیش ببرند، مجموعهای از مهاجران در ایران با یک سرمربی ایرانی دست به شاهکار زدند. این کار بزرگ توسط مجموعهای از مهاجران انجام شد که در مشهد تمرین کردند و با یک مربی ایرانی به چنین دستاورد بزرگی رسیدند. مجید مرتضایی خالق این اثر بزرگ بود. برای آنکه دریابیم او چه دستاوردی را برای ورزش افغانستان به ارمغان آورده، کافی است به خوشحالی بیحد و حصر مردم این کشور در مرز و بوم خود و در ایران و سراسر جهان خیره شویم که چگونه سرمست صعود تیم ملی فوتسال افغانستان به جامجهانی هستند. 3 سال از ورود مرتضایی به فوتسال افغانستان میگذرد. او که قواعد فوتسال آسیا را به هم ریخت، «آندرو پالازا» مربی سابق بارسلونا روی نیمکت عربستان و همچنین «دیگو جوستوزی» مربی قهرمان جهان روی نیمکت ویتنام را پشت خود میبیند. آنها در حسرت راهیابی به جامجهانی آه میکشیدند و مرتضایی با شاگردانش سرود فتح میخواند. مجید مرتضایی، رویکرد بازیکنیابی را متحول کرد و علم نوین فوتسال را به بازیکنان افغانستان گره زد. در عین حال او بود که بازیکنان افغانستانی بااستعداد را کشف و روانه میدان کرد. او بود که کشور همسایه را برای نخستینبار راهی جام ملتهای آسیا کرد و در نخستین دوره حضورشان با بلندپروازی و جاهطلبی، با غیرممکن را ممکن کردن، به رویای حضور در جامجهانی رنگ واقعیت بخشید.
* تیمی که در مهاجرت شکل گرفت
تیم ملی فوتسال افغانستان که اکنون به پدیده فوتسال آسیا مشهور شده است، از میان مهاجران افغانستان در ایران شکل گرفته و رشد کرده است. اکنون نیز بسیاری از ستارههای این تیم، جوانانی هستند که در عالم مهاجرت در ایران فوتسال بازی کردهاند و استعداد خود را در این رشته ورزشی پرورش دادهاند. مهران غلامی، ستاره بیچون و چرای فوتسال افغانستان که نخستین گل افغانستان در جام ملتهای آسیا را به ایران زد و همچنین گل برتری افغانستان مقابل بحرین را برای صعود به مرحله حذفی به ثمر رساند، در یک خانواده مهاجر در ایران بزرگ شده و از فرصتهای موجود در کشور میزبان، برای شکوفایی استعداد خود استفاده کرده است. مهران غلامی اکنون در باشگاه فوتسال «سفیر گفتمان» در تهران بازی میکند و با این تیم در لیگ برتر فوتسال ایران حضور دارد. علاوه بر غلامی، فرزاد محمودی، مهدی نوروزی، بهمن گرگیج و شماری دیگر از بازیکنان تیم ملی فوتسال افغانستان نیز اکنون در لیگ برتر فوتسال ایران بازی میکنند. اکثر این بازیکنان با حمایت خانوادههای خود در عالم مهاجرت، فوتسال را آغاز کردهاند و با سپری کردن مشکلات و رنجهای فراوان، راه خود را به تیم ملی فوتسال افغانستان باز کردهاند و اکنون برای این تیم افتخارآفرینی میکنند.
ارسال به دوستان
گسترش مأموریت سپاه به نیمکره جنوب
مهدی بختیاری: آنطور که دیروز در اخبار آمد، نخستین ماموریت اقیانوسی و دوربرد نیروی دریایی سپاه در نیمکره جنوب زمین با ناو «شهید نادر مهدوی» در حال انجام است.
شناورهای سپاه پیش از این نیز چند ماموریت در آب های آزاد از جمله خلیج عدن انجام داده بودند که همین ناو شهید مهدوی نیز در برخی از آنها حضور داشته اما ماموریت اخیر از چند منظر قابل توجه است. فارغ از محل و نوع انجام ماموریت، سپاه شناوری را به نیمکره جنوب فرستاده که به لحاظ تجهیز به تسلیحات تهاجمی، با همه شناورهای ایرانی - چه در ارتش و چه سپاه- متفاوت است. این شناور که اسفند 1401 به سازمان رزم ندسا ملحق شد، یکی از ۳ شناور اقیانوسپیما و دوربرد سپاه است که از میان آنها ۲ شناور (شهید مهدوی و شهید رودکی) تحویل شده و شناور دیگر (شهید باقری) نیز در آستانه تحویل قرار دارد. این شناورها در واقع شناورهایی هستند که با تغییر کاربرد و تسلیح به سامانههای رزمی، این امکان را به نیروی دریایی سپاه میدهند که ماموریتهای مختلف خود در آبهای دوردست و اقیانوسی را انجام دهد.
در این میان، برخی شناورها به لحاظ امکانات و تجهیزات با بقیه تفاوتهایی دارند. برای مثال، شناور شهید باقری قرار است یک شناور تخصصی «پهپادبر» باشد اما شناور مهدوی از لحاظ سامانههای موشکیای که روی آن نصب شده، با بقیه متفاوت است.
شناور شهید مهدوی با تُناژ 2100 تُن، طول 240 متر و عرض 27 متر را باید نخستین شناور رزمی ایران دانست که به موشکهای دوربرد بالستیک مجهز شده است.
بهمن سال گذشته برای نخستین بار، تصاویری از شلیک این موشکها -که گفته میشود بُرد آنها 1700 کیلومتر است- منتشر شد که از داخل کانتینرهای تعبیه شده روی این شناور به سمت هدف شلیک شدند. علاوه بر این، شناور شهید مهدوی به موشکهای کروز با بُردهای مختلف نیز تجهیز شده است؛ موشکهای 750 کیلومتری و البته 2 هزار کیلومتری که پیش از این، فرمانده نیروی دریایی سپاه از آنها با عنوان «قدر 474» نام برده بود.
در حوزه پدافند هوایی نیز در ابتدای رونمایی از این شناور، سامانه موشکی سوم خرداد (یکی از بهترین سامانههای موشکی پدافند هوایی سپاه) روی آن دیده شده بود.
نیروی دریایی سپاه پاسداران از اواخر دهه 80 خورشیدی با تفکیک ماموریت از نیروی دریایی ارتش، مسؤول اصلی حراست از خلیجفارس و تنگه هرمز است اما در سالهای اخیر، حضور در آبهای دوردست و اقیانوسی نیز به ماموریتهای این نیرو افزوده شده است و برای این منظور، طراحی، ساخت و بهکارگیری تجهیزات جدید از جمله شناورهای سطحی و زیرسطحی در دستور کار قرار گرفته است.
مهمترین اهداف این ماموریتها در کنار ایجاد سیادت دریایی، حراست از خطوط مواصلاتی کشتیرانی کشورمان در آب های دوردست است.
بیش از 70 درصد حجم تجارت جهان در دنیا از طریق دریا انجام میشود و کشور ما نیز با دارا بودن مرزهای طولانی دریایی، به عنوان یک کشور دریایی، برای حفظ امنیت شناورهای تجاری و نفتکشهای خود نیاز به تقویت نیروهای دریایی ارتش و سپاه دارد.
نیروی دریایی ارتش بیش از یک دهه است که ناوگروههای خود را به صورت مداوم و بدون وقفه با همین هدف به آبهای دوردست و خطرناکی نظیر خلیج عدن، تنگه بابالمندب و دریای سرخ اعزام میکند.
در طول سالهای گذشته، گسترش پدیده دزدان دریایی که منجر به ربایش بسیاری از کشتیهای تجاری (از جمله چند کشتی ایرانی) شد، موجب شد کشورهای مختلف، نیروهای نظامی خود را برای مقابله با این پدیده به آبهای بینالمللی گسیل کنند و کشور ما نیز نقش پررنگی در این پاسداری از امنیت خطوط کشتیرانی (نه فقط در قبال کشتیهای ایرانی) دارد.
علاوه بر این، در طول سالهای گذشته، بارها کشتیهای تجاری و نفتکشهای ایرانی توسط نیروی دریایی برخی کشورها از جمله آمریکا و انگلیس مورد تجاوز و ربایش قرار گرفتند که البته همه آنها با پاسخ متقابل ایران مواجه شده است.
حراست از این کشتیها در برابر دزدان دریایی کلاسیک و مدرن نیازمند تقویت و افزایش ماموریتهای دریایی ارتش و سپاه بود که به نظر میرسد در دستور کار جدی نیروهای مسلح قرار دارد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
زنان، انتخابات و حکمرانی خانواده
دکتر ابوالفضل اقبالی:* نسبت میان زنان و حکمرانی پرسش جدی سده اخیر کشور ماست. فلسفه سیاسیای که در سنت جامعه ایران قبل از انقلاب اسلامی رواج داشت بر امتناع حضور زنان در ساحت مدیریت اجتماعی و عدم تناسب میان قلمرو «زنانگی» و «سیاست» تاکید داشت. انقلاب اسلامی اما طرح دیگری را در حکمت سیاسی رقم زد که به لحاظ ماهوی «دینبنیاد»، در تحقق خود «مردمپایه»، در سطح راهبردی «عدالتمحور» و به لحاظ رویکردی «زوجیتباور» بود. اعتقاد به نقشآفرینی زنان در فرآیندهای حکمرانی و مدیریت جامعه نزد رهبران انقلاب اسلامی یک باور حقیقی و غیرقابل خدشه است. این نگاه هم ناظر به ظرفیتهای انسانی ویژه زنان و هم مبتنی بر زوجیتباوری در ساخت و تمهید لوازم حرکت جامعه اسلامی است. یعنی اگر قرار است عناصر و ساختارهای مختلف جامعه در مسیر تحقق نظام و تمدن توحیدی گام بردارند، ناگزیر از همافزایی تام و همهجانبه زن و مرد بر اساس ظرفیتها و مزیتهای ویژه خود در این مسیر هستیم. یکی از آن عناصر مهم جامعه، حاکمیت و مساله «اداره» است.
اراده زنان عنصر مفقود اداره جامعه در 4 دهه اخیر بوده است. این فقدان ناشی از 2 عامل مهم بود. اول اینکه در تجربه 40 ساله گذشته ما این همافزایی زن و مرد و تشریک مساعی در فرآیندهای حکمرانی مبتنی بر رویکرد «زوجیتباوری» نبود و مشارکت بانوان در این عرصهها یا با الگو و کلیشههای مردانه و ذیل سایه اراده آقایان محقق میشد، مانند اداره امور بانوان فلان دستگاه یا به نحوی تشریفاتی و زینتبخش به ساختارهای از پیش تعیین شده و عینیت یافته پیوست میشد، مانند اسامی زنان در لیستهای سبیلوی انتخاباتی!
عامل دوم اما مهمتر بود. ما در جمهوری اسلامی یا باور و عزمی برای بسط زوجیت در عرصه حکمرانی نداشتیم (و هنوز هم نداریم) یا طرحی برای تحقق آن روی زمین واقعیت ترسیم نکردهایم، لذا مجبور به اکتفا به همان کلیشههایی که گفته شد بودیم. شوربختانه این کلیشهها نه تنها ما را از ظرفیتهای ویژه زنان محروم کرد، بلکه حتی چالشهای جدی و غیرقابل جبرانی را در صحنه واقعیت برای ما رقم زد که «رقابتهای صنفی» در عرصه خانواده و جامعه یکی از آنها بود. واضح است وقتی رقابت جایگزین همافزایی شود، نتیجه چه خواهد بود. وقتی قرار است در وزارت جهاد کشاورزی یا وزارت فرهنگ یک پست سازمانی تحت عنوان امور بانوان تشکیل شود یا در فلان لیست انتخاباتی مجلس نامی هم از یک یا دو زن برده شود، معلوم است که رقابت به نحو سیستماتیک ایجاد و تقویت میشود. ساختارهای حکمرانی ما اینگونه مقوم «رقابت صنفی» هستند و در چنین فضایی صحبت از همافزایی یا «تقدیم و تقدم» بیمعناست. تقدیم و تقدم یعنی ترجیح داوطلبانه دیگری بر خود بر اساس «شایستهسالاری» که طرح انقلاب اسلامی برای حکمرانی بر اساس تصریح مقام معظم رهبری است.
دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در بسیاری از شهرها به دور دوم کشیده شد و این در حالی است که تعداد کل بانوان راهیافته به مجلس در دور اول انگشتشمار بود. البته باید تاکید کنم که بنده به هیچ عنوان قائل به لزوم برابری یا حتی تعیین سهمیه کرسیهای مجلس براساس جنسیت نبوده و نیستم. معتقدم تکتک کرسیهای مجلس باید براساس صلاحیتها و نیازهای سیستم قانونگذاری کشور تخصیص یابد، لذا برای نگارنده به هیچ عنوان ترکیب جنسیتی مجلس آینده فینفسه اصالت ندارد.
برخی سرفصلهای مهم در لیست بلند اولویتهای کشور و نیازهای سیستم قانونگذاری، مسائل زنان، خانواده، حجاب، جمعیت و... هستند که سطح تخصصی و پیچیدگیهای مواجهه با آنها به مراتب بیشتر و دقیقتر از بسیاری مسائل اقتصادی و سیاسی است زیرا صرفنظر از ذوابعاد بودن پدیدههای اجتماعی، مسالههای این حوزه واجد حساسیتها و ملاحظات عدیدهای نیز هستند و از این منظر تقنین و سیاستگذاری در این عرصهها حقیقتا موضوعی کارشناسی و نیازمند دانش تخصصی در کنار تعهد و مسؤولیتپذیری است. ورود و مداخله کارشناسان عمومی و غیرمستقر در این حوزه و پژوهشگران مقیم سایر عرصهها در این موضوعات قطعا به روند تصمیمسازی و تصمیمگیری ضربه خواهد زد و به این منجر خواهد شد که مسائل و موضوعات به وجوه عام و غیرتخصصی آنها تقلیل یابد و مداخلات پروژهای جایگزین راهکارهای فرآیندی در این حوزه شود. پس نخستین مساله مهم توجه به تخصص افراد در فرآیند تقنین و سیاستگذاری در عرصه زنان و خانواده و مسائل مرتبط با آن است که باید لحاظ شود.
مساله دیگر و مهمتر، حضور زنان در جایگاه قانونگذاری در این عرصههاست. فارغ از تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر حق و تکلیف ایفای نقش زنان در این فرآیندها و لزوم واگذاری قلمرو مسائل زنان به فرهیختگانی از خودشان و...، حکمرانی زنان و خانواده بیش از پیش نیازمند بازسازی مفروضات، مناسبات، رویهها و ساختارها با محوریت نگاه، فهم، اراده و اقدامهای زنانه است. این سخن به معنای حذف کامل حضور آقایان متخصص در فرآیند حکمرانی زنان و خانواده نیست، بلکه ناظر به تعدیل سازههای موجود از رهگذر دخالت موثر بانوان در این فرآیند است. این نگاه نهتنها فمینیستی نیست، بلکه کاملا مبتنی بر رویکرد اسلامی و باورمندی به زوجیت و روابط متکامل زن و مرد است که قبلا توضیح دادهام.
بر اساس ترکیب فعلی و تعیین شده و نیز آرایش کاندیداهای دور دوم انتخابات مجلس، یکی از مهمترین نگرانیها و دغدغههای موجود ناظر به همین مساله زنان و خانواده است. این ترکیب و آرایش حاکی از نحیفتر شدن و غیرتخصصیتر شدن بیش از پیش حکمرانی ما در عرصه زنان و خانواده است. گویی ایده واپسگرایانه و ارتجاعی «مجلس جای زنان نیست» در این انتخابات پیروز اصلی بوده است! در حالی که نمیتوان وجود بانوان متخصص، دلسوز، توانمند و دارای کارنامههای موفق را در همین رقابت انکار کرد.
*مدیر اندیشکده زوج
ارسال به دوستان
اتفاقات جنجالی ورزشگاه آزادی صدای وزیر ورزش را هم در آورد
هوادار سپاهان 10 سال محروم شد!
فدراسیون فوتبال حکم خود در پرونده هوادار جنجالی سپاهان را صادر کرد. ۷۲ ساعت پس از اتفاقات عجیب روی سکوهای ورزشگاه آزادی که با واکنش گسترده از سوی مدیران و بازیکنان تیم پرسپولیس نیز همراه بود، کمیته انضباطی حکم نهایی خود را در پرونده هوادار خبرساز تیم سپاهان منتشر کرد. بر این اساس او تا 10 سال آینده اجازه حضور در هیچ ورزشگاهی را برای تماشای بازیهای فوتبال، فوتبال ساحلی و فوتسال نخواهد داشت. فدراسیون اظهارات او در گفتوگو با خبرنگاران را مصداق بارز توهین و هتک حرمت خوانده است. همچنین فدراسیون فوتبال اعلام کرده این پرونده برای رسیدگی به تخلفات اشخاص حقیقی و حقوقی باز خواهد ماند تا به این ترتیب مشخص شود احکام بعدی نیز در راه است. در حکم فدراسیون فوتبال آمده است: درباره گزارش ابرازی علیه هوادار منتسب به باشگاه سپاهان اصفهان مبنی بر ارتکاب رفتار توهینآمیز در ورزشگاه آزادی در جریان مسابقه 2 تیم پرسپولیس و سپاهان در مورخ 12/2/1403 از سری رقابتهای لیگ برتر، با توجه به مجموع اوراق و محتویات پرونده و با عنایت به مفاد مطالب عنوان شده از سوی هوادار موضوع گزارش که در جریان تحقیقات، هویت نامبرده «نصرالله گرگزن» مشخص شده است، اظهارات وی از مصادیق هتک حرمت و توهین محسوب میشود. بنابراین مستند به مواد 60 و 71 مقررات انضباطی نامبرده به مدت 10 سال از ورود به همه ورزشگاههای فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی کشور محروم است. رای صادره با لحاظ ماده 89 مقررات موصوف قابل اجرا بوده و ظرف مدت 7 روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در کمیته استیناف فدراسیون خواهد بود. ضمنا پرونده جهت رسیدگی به تخلفات سایر اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی مفتوح خواهد بود.
* نامه وزیر ورزش درباره اتفاقات اخیر ورزشگاه آزادی به مهدی تاج
وزیر ورزش و جوانان طی دستوری به رئیس فدراسیون فوتبال، از او خواست ضمن بررسی اتفاقات رخ داده در برخی ورزشگاههای کشور، گزارش آسیبشناسی از رخدادهای اخیر را ارائه کند. به گزارش پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان، در نامه کیومرث هاشمی خطاب به مهدی تاج آمده است: «همان طور که مطلعید موضوع امکان حضور بانوان محترم علاقهمند فوتبال در ورزشگاههای کشور در شرایطی مورد موافقت مراجع تصمیمگیرنده قرار گرفت که فدراسیون فوتبال به عنوان متولی فوتبال کشور و همچنین باشگاههای حرفهای فوتبال در جهت بهبود زیرساختها، ساماندهی هر چه بهتر هواداران زن و مرد و همچنین ارتقای جو اخلاقی و فرهنگی حاکم بر استادیومهای فوتبال تلاش کنند که متأسفانه نه تنها شاهد بهبود شرایط فرهنگی حاکم بر ورزشگاههای فوتبال نیستیم، بلکه شاهد بروز و ظهور صحنهها و اتفاقاتی هستیم که هرگز در شأن هواداران ایرانی نبوده و متأسفانه رفتار برخی هوادارنماها زمینه ایجاد خدشه بر منزلت و کرامت زن ایرانی را نیز فراهم کرده است که رصد و کنترل این افراد معدود وظیفه باشگاههاست. معتقدم بروز این نوع حوادث، ناشی از فقدان برنامه جامع فرهنگی برای بهبود جو حاکم بر ورزشگاههای فوتبال و همچنین ناشی از کمتوجهی برخی باشگاههای فرهنگی - ورزشی فوتبال کشور است که متأسفانه لفظ «فرهنگی» را به عاریه یدک کشیده و فاقد اهتمام لازم برای ساماندهی هواداران خود هستند. بر همین اساس باید تأکید نمایم مشاهده این نوع اتفاقات که دل مردم علاقهمند به ورزش کشور را نیز به درد آورده، به هیچ عنوان برای مجموعه ورزش کشور قابل قبول نبوده و همان طور که بارها تأکید نمودهام، «ورزش بدون ارزش برای نظام جمهوری اسلامی ایران فاقد اعتبار است». در همین راستا شایسته است با استفاده از ظرفیت قانونی در فدراسیون فوتبال، محرومیت خاطیان و همچنین ارسال گزارش آسیبشناسی با محوریت بررسی علل وقوع حوادث اینچنینی، ظرف یک هفته تدابیر لازم جهت ساماندهی دائم هواداران با رویکرد قبول مسؤولیت از سوی باشگاهها پیشبینی شده و مراتب برنامهریزیهای عملیاتی در اسرع وقت به این وزارتخانه منعکس شود. بدیهی است معاونت قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان، تحقق این مأموریت مهم را تا اخذ نتایج ملموس با جدیت هر چه تمامتر پیگیری خواهد کرد».
ارسال به دوستان
داستان عجیب بازیکن مورد علاقه استقلال
بازیکن مصری که استقلال به دنبال جذب او بود در ۹ ماه ۵ تیم عوض کرده است. به گزارش ایسنا، «عمرو ورده» یکی از بازیکنان خارجی بود که تابستان سال قبل بحث حضور او در استقلال مطرح شد. ظاهرا این بازیکن مصری در فهرست نکونام قرار داشت اما در نهایت این انتقال شکل نگرفت. به نوشته العین، این بازیکن مصری جنجالی داستان بسیار عجیبی دارد به طوری که در ۹ ماه ۵ باشگاه عوض کرده است. عمرو ورده علاقه عجیبی به عوض کردن باشگاه دارد به طوری که استاد فسخ قرارداد لقب گرفته است. او تنها بعد از ۴ ماه حضور در تیم پانسرایکوس یونان قراردادش را فسخ کرد و رسما از این تیم جدا شد، بدون آنکه مقصد بعدی خود را مشخص کند. البته ورده از نظر فنی بازیکن بسیار خوب و تاثیرگذاری است به طوری که در لیگ یونان هم در ۲۰ بازی توانست ۵ گل به ثمر برساند و ۴ پاس گل هم بدهد اما حواشی زیاد او در بیرون از زمین فوتبال باعث شده مشتریان زیادی نداشته باشد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|