|
لاپید: بازدارندگی اسرائیل در آتش حملات حزبالله سوخت
رئیس جریان اپوزیسیون رژیم صهیونیستی در سخنانی در پی حملات ویرانگر روز سهشنبه حزبالله لبنان به شمال فلسطین اشغالی اذعان کرد بازدارندگی این رژیم در برابر مقاومت لبنان از دست رفته است. وی با اشاره به وقوع آتشسوزی گسترده در نتیجه حملات حزبالله اذعان کرد: آنچه در آتش سوخت تنها شمال نبود، بلکه با آن بازدارندگی و آبروی اسرائیل نیز سوخت.
ارسال به دوستان
دور دنیا
قطعنامه سیاسی آژانس علیه ایران تصویب شد
قطعنامه پیشنهادی ۳ کشور اروپایی عضو برجام درباره برنامه هستهای ایران روز چهارشنبه با ۲۰ رای موافق، ۲ رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصویب شد. طبق گزارش رویترز، دیپلماتها گفتهاند در این قطعنامه که توسط انگلیس، فرانسه و آلمان ارائه شده است، از ایران خواسته شده درباره ذرات اورانیوم کشفشده در ۲ سایت توضیح دهد، همکاری با آژانس را بهبود بخشد و از تصمیم خود برای لغو انتصاب بازرسان باتجربه آژانس بازگردد. نمایندگی ایران در سازمانهای بینالمللی اعلام کرده تهران در چارچوب موافقتنامه پادمان جامع تاکنون با آژانس همکاری کاملی کرده است و تمام مواد و فعالیتهای هستهای ایران به طور کامل به آژانس اعلام و توسط آژانس راستیآزمایی شده است. ایران همچنین اعلام کرده منشأ موضوع ۲ مکان به اتهاماتی برمیگردد که از سوی یک طرف ثالث بد نیت، یعنی رژیم اسرائیل مطرح شده است. آژانس در گزارشهای قبلی خود به ۴ مکان اعلامنشده اشاره کرده بود و اطلاعاتی را درخواست میکرد که بعداً توسط ایران ارائه شد و در نتیجه تعداد مکانها توسط آژانس به ۲ مورد کاهش یافت. فرض نادرست مکانهای اعلامنشده که مبتنی بر اطلاعات غیرمعتبر بود، در نتیجه همکاریهای گسترده ایران در چارچوب بیانیه مشترک، اصلاح شد. ۲ مکان باقیمانده نیز میتوانند از طریق همکاری متقابل بررسی و حل و فصل شود. ایران همچنین اعلام کرده در موافقتنامه پادمان جامع بین ایران و آژانس به صراحت بیان شده که ایران حق حاکمیت خود برای اعتراض به لغو انتصاب بازرسان آژانس، نهتنها در زمان پیشنهاد انتصاب، بلکه در هر زمان دیگری پس از انتصاب را نیز برای خود محفوظ میدارد. در حال حاضر تعداد کل ۱۲۰ بازرس منصوبشده برای ایران در اختیار آژانس است. این به وضوح نشان میدهد ایران تمایل دارد آژانس را قادر کند وظایف خود را با بهرهمندی از بازرسان مختلف باتجربه انجام دهد. در این قطعنامه پیشنهادی اروپاییها همچنین ادعا شده ایران تعهدات خود در زمینه پادمانهای پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را نقض کرده است.
***
تصویب لایحه تحریم دیوان کیفری بینالمللی در کنگره آمریکا
مجلس نمایندگان آمریکا روز سهشنبه ۱۵خرداد (چهارم ژوئیه) با ۲۴۷ رای موافق در مقابل ۱۵۵ رای مخالف لایحه تحریم دیوان کیفری بینالمللی را تصویب کرد. ۴۲ نفر از نمایندگان دموکرات نیز همراه با جمهوریخواهان از این لایحه حمایت کردند. به گزارش خبرگزاری رویترز هیچیک از نمایندگان جمهوریخواه به آن رای منفی ندادند. تنها 2 نفر از آنان به این لایحه رای ممتنع دادند. انتظار نمیرود این لایحه به قانون تبدیل شود اما بازتابنده ادامه حمایت از اسرائیل در کنگره آمریکا در بحبوحه انتقادات بینالمللی به عملکرد اسرائیل در غزه است. ماه گذشته دادستان ارشد دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) در لاهه برای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و یوآو گالانت، وزیر جنگ وی درخواست حکم بازداشت کرد. این حکم با انتقاد کاخ سفید مواجه شد اما جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا تصریح کرد از طرح تحریم مقامات دیوان حمایت نمیکند. انتظار نمیرود این لایحه برای رایگیری در سنا که به شدت تحت کنترل دموکراتها است، مطرح شود. این لایحه آن دسته از مقامها و اعضای دیوان کیفری بینالمللی را تحریم میکند که در صدور احکام پیگرد قضایی برای شهروندان آمریکایی و متحدان ایالات متحده از جمله اسرائیل دست داشتهاند. لایحه مزبور همچنین ورود مقامهای دیوان کیفری بینالمللی را به آمریکا مسدود، هرگونه روادید ایالات متحده آنها را لغو و معاملات داراییها در این کشور را برای آنها محدود میکند.
***
پیام مهم گردانهای القسام برای مذاکرهکنندگان فلسطینی
یک منبع ارشد مقاومت فلسطین با اشاره به انسجام و وحدت بینظیر گروههای مقاومت در میدان نبرد و عرصه سیاسی مقابل دشمن، از پیام مهم گردانهای القسام برای مذاکرهکنندگان فلسطینی خبر داد و اعلام کرد مقاومت غافلگیریهای غیرقابل تصوری برای دشمن دارد. این بیانگر اتحاد و هماهنگی کامل میان گروههای مقاومت در این نبرد سرنوشتساز با دشمن صهیونیست است، در حالی که اشغالگران از ابتدای جنگ غزه تاکنون حتی بر سر کوچکترین مسائل هم نتوانستهاند موضع واحدی اتخاذ کنند، به طوری که برخی مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی خواستار ادامه جنگ هستند و برخی بر لزوم توقف آن تاکید دارند. آنها حتی درباره سازوکار آزادی اسرای صهیونیست از غزه هم نمیتوانند اتفاق نظر داشته باشند. در زمینه اتحاد منسجم و مثالزدنی گروههای مقاومت در نبرد توفان الاقصی یکی از فرماندهان ارشد مقاومت فلسطین در گفتوگو با روزنامه الاخبار لبنان اظهار داشت: برای همه ما روشن شده است که منافع مقاومت مستلزم قوی بودن حماس است و آنچه در میدان اتفاق میافتد اجازه نمیدهد هیچگونه فضایی برای هر نوع رقابت میان گروههای مقاومت فلسطین ایجاد شود. جنبش حماس، چه در میدان نبرد و چه عرصه سیاسی به خوبی عمل کرده و فشارهای زیادی را متحمل شده است.
***
۳۶ هزار و ۵۸۶ شهید تا دویستوچهلوسومین روز جنگ غزه
وزارت بهداشت غزه در گزارش آماری خود از شهدا و زخمیهای حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، روز گذشته اعلام کرد رژیم اشغالگر در شبانه روز گذشته دست به 4 جنایت زد. وزارت بهداشت غزه روز چهارشنبه در دویستوچهلوسومین روز حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه اعلام کرد این رژیم در ۲۴ ساعت گذشته مرتکب 4 کشتار در حق خانوادههای نوار غزه شده که پیکرهای ۳۶ شهید و ۱۱۵ زخمی به بیمارستانهای نوار غزه منتقل شد. به گزارش این وزارتخانه، تعدادی از قربانیهای این حملات زیر آوارها ماندهاند و نیروهای امدادی و دفاع مدنی نتوانستهاند خود را به آنها برسانند. به گزارش شبکه خبری الجزیره، به این ترتیب از زمان آغاز حملات علیه نوار غزه در هفتم اکتبر گذشته، شمار شهدای حملات رژیم صهیونیستی به ۳۶ هزار و ۵۸۶ تن و زخمیها به ۸۳ هزار و ۷۴ نفر رسید.
ارسال به دوستان
رسانههای آمریکا سیاست این کشور در قبال جنگ غزه را افتضاح و نامناسب عنوان کردند
فرتوت
استفان والت: غرق شدن بندر دریایی آمریکا در غزه نمونهای از مدیریت بد بحران توسط بایدن است
سیاست خارجی آمریکا سالهاست با چالش بیکفایتی و ناکارآمدی دست و پنجه نرم میکند. در این راستا، رهبران مختلف در آمریکا بدون توجه به توانمندیهای کشورشان، اهداف جاهطلبانهای را تعریف کرده و در نهایت چیزی جز شکست و سرخوردگی را برای آمریکا به ارمغان نیاوردهاند. به بیان سادهتر، آنها در جاهطلبی استادند اما در توجه به این مساله که برای تحقق اهدافشان باید کارآمدی و کفایت را هم مد نظر داشته باشند، ناکام بودهاند و این موضوع یک بحران بزرگ را برای واشنگتن و سیاست خارجی آن به وجود آورده است.
پروفسور استفان والت، اندیشمند و پژوهشگر شناخته شده آمریکایی حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل، در مقالهای برای نشریه فارنپالیسی نوشت: «بتازگی شاهد بودیم اسکله موقتی که دولت آمریکا برای آنچه کمک به مردم نوار غزه ادعا کرده بود، در سواحل این منطقه احداث کرد، غرق شد. به نظر میرسد این رویداد خود یک نمونه کوچک از شیوه افتضاح و نامناسب مدیریت بحران غزه از سوی دولت آمریکاست؛ مسالهای که البته به سرعت از سوی بسیاری از منتقدان سیاست خارجی دولت بایدن نیز مورد اشاره قرار گرفت. ساخت اسکله در سواحل غزه شیرینکاری دولت بایدن بود، زیرا این دولت مایل نبود به اسرائیل اعمال فشار کند تا گذرگاههای ورودی به نوار غزه را باز کند و موجب شود سیلی از کمکها به مردم رنجدیده این منطقه برسد؛ مردمی که در ۸ ماه گذشته با یک فاجعه تمامعیار انسانی رو به رو بودهاند. جالب است که قبل از اینکه اسکله آمریکا در سواحل نوار غزه غرق شود، این اسکله تنها توانست زمینه را برای ارسال 60 کامیون کمکهای انساندوستانه به مردم غزه فراهم کند. بر اساس گزارشها، نیروهای آمریکایی در حال تعمیر اسکله هستند و این فرآیند حداقل یک هفته طول میکشد و البته هزینه این تعمیرات نیز صدها میلیون دلار تخمین زده شده است. با این همه، برخی بر این باورند آنچه درباره عملکرد دولت آمریکا در رابطه با ماجرای استقرار یک اسکله در سواحل غزه مشاهده کردیم، صرفا نمودی از یک فاجعه بزرگتر در سیاست خارجی آمریکاست. با این حال، من (استفان والت، نویسنده گزارش حاضر) فکر میکنم این مساله پرسشهای بیشتری را درباره جاهطلبیها و البته ادعاها و ظاهرسازیهای دولتهای آمریکا مطرح میکند. کارشناسان سیاست خارجی در آمریکا وسواس زیادی درباره گزاره حفظ اعتبار ادعایی آمریکا در عرصه بینالملل دارند و اساسا این وسواس را نیز بهانهای برای هزینهکرد منابع گسترده آمریکا در منازعات و چالشهایی تعریف میکنند که از اهمیت راهبردی کمی برای آمریکا برخوردارند. در دهههای 1960 و 1970 میلادی، رهبران آمریکا متوجه شدند ویتنام جنوبی یک قدرت کوچک با ارزش راهبردی کم است با این حال آنها اصرار ورزیدند اگر آمریکا بدون کسب پیروزی کامل از ویتنام خارج شود، این مساله قدرت جهانی این کشور را زیر سوال خواهد برد و اعتبار آن را تضعیف میکند و متحدان آمریکا در اقصی نقاط جهان را تشویق میکند به سمت بلوک قدرتهای کمونیستی حرکت کنند. با این همه، هیچکدام از اینها محقق نشد. مشکل اصلی آمریکا این است که این کشور هر زمان خود را در یک جنگ که نمیتواند پیروز آن باشد مییابد، باز به همان استدلالهای سادهلوحانه پیشین خود پناه میبرد و آنها را تکرار میکند. افرادی که در سیاست خارجی آمریکا تفکر میکنند صرفا این موضوع را در ذهن دارند که تنها چیزی که در سیاست خارجی آمریکا لازم است، اراده و عزم کافی است. این افراد فکر میکنند آمریکا میتواند به هر چیزی که میخواهد در عرصه سیاست خارجی دست یابد. تنها لازمه این موضوع نیز سخت تلاش کردن از سوی واشنگتن است. از منظر آنها، پیروزی یعنی روی یک روند در سیاست خارجی باقی بمانیم. با این حال، اینکه اعتبار و نفوذ را صرفا موضوعاتی بدانیم که در اراده و عزم ریشه دارند، تا حد زیادی به این معناست که به یک مولفه مهم که همان کفایت و کارآمدی در عرصه سیاست خارجی است، بیاعتنایی کردهایم. اگر نهادهای اصلی مهم و محوری در حوزه سیاست خارجی آمریکا نظیر شورای امنیت ملی، وزارت خارجه، وزارت دفاع، وزارت خزانهداری، وزارت بازرگانی، سرویسهای اطلاعاتی و کمیتههای مختلف کنگره آمریکا با کفایت عمل نکنند، تمام عزم و اراده جهان هم دور هم جمع شوند، نمیتوانند دیگران را قانع کنند که به توصیهها و قواعد مد نظر آمریکا گوش دهند. اینکه آمریکا در سواحل مدیترانه یک اسکله ایجاد میکند و این اسکله 9 روز بعد غرق میشود، پیامهای معناداری را به آمریکا مخابره میکند. متاسفانه سوالهای زیادی درباره این مساله که آیا نهادهای دخیل در حوزه سیاست خارجی آمریکا میتوانند متناسب با هدفگذاریهایی که این کشور در عرصه خارجی برای خود تعریف کرده، عمل کنند، وجود دارد. در این رابطه کافی است توجه داشته باشیم فهرست ناکارآمدیهای حوزه سیاست خارجی آمریکا روزبهروز بلندتر و گستردهتر میشود. زمانی ما در خاورمیانه از راهکار 2 دولتی درباره مساله فلسطین صحبت میکردیم با این حال اکنون آنچه میبینیم صرفا استقرار یک دولت یعنی اسرائیل است. ما سال 1999 وارد یک جنگ قابل اجتناب و غیرضروری در مساله کوزوو شدیم. خطاهای سیاسی و اطلاعاتی آمریکا موجب وقوع فاجعه 11 سپتامبر شد. سال 2003 تصمیم فاجعهبار حمله به عراق گرفته شد. سال 2008 میلادی شاهد بحران بزرگ مالی در آمریکا بودیم. ما در پیشبینی اینکه گسترش ناتو در نهایت به کجا ختم خواهد شد شکست خوردیم. تحریمهای ما علیه روسیه برخلاف پیشبینیهایمان نتوانست اقتصاد روسیه را به زانو درآورد. ما شکست ضدحملههای اوکراین در سال 2023 را پیشبینی نکرده بودیم. البته سیل ناکامیها در حوزه سیاست خارجی آمریکا به مراتب بیشتر از این حرفهاست. آنچه آشکار است این مساله است که عملکرد کلی دستگاه سیاست خارجی آمریکا ناامیدکننده است و من به عنوان یک محقق و پژوهشگر حوزه سیاست خارجی آمریکا سالهاست سعی داشتهام به واکاوی ریشههای این مساله بپردازم و برای رفع آنها راهکار ارائه کنم. من فکر میکنم بخشی از این مشکل ریشه در ترکیب نامتناسب قدرت و معافیت از مجازات (مصونیت) در آمریکا دارد. رهبران آمریکا از قدرت به نحوی عجیب و غریب استفاده میکنند و چون ترسی از عواقب کارهای نادرست خود ندارند، اقدامات نادرستی در عرصه بینالمللی انجام میدهند و رنجهای آن را به دیگر ملتها تحمیل میکنند. این تصور غلط در میان رهبران آمریکا وجود دارد که اگر آمریکا کاری نکند، جهان از هم میپاشد. این مساله و طرز فکر سبب میشود واشنگتن بیش از توان خود در حوزه سیاست خارجی مسؤولیت قبول کند. در این شرایط آمریکا در تعیین اولویتها مشکل دارد و مسائل را واقعی نمیبیند؛ موضوعی که در نهایت عملکرد ناموفق این کشور را در حوزه سیاست خارجی به دنبال خواهد داشت. بدتر از همه اینکه در آمریکا، روسای جمهور، وفاداری به خود را بهتر از کارآمدی و کفایت در نظر میگیرند و به همین دلیل دستگاه سیاست خارجی آمریکا نیز به ندرت افرادی که افعال و اقدامات نادرست را در پیش میگیرند، هدف بازخواست قرار میدهد. نتیجه این رویکرد میشود اینکه بسیاری از سیاستمداران و دیپلماتها و افراد شکستخورده در حوزه سیاست خارجی آمریکا، رسانه یا اندیشکدهای را پیدا میکنند تا دیدگاههای منسوخ و عقبمانده آنها را بازیافت کنند و بار دیگر به سیاست خارجی آمریکا تزریق کنند. در این راستا، شاهدیم مقامهای ارشد حوزه سیاست خارجی آمریکا به ندرت از سمت خود استعفا میکنند، زیرا این مساله را بهمثابه یک مانع بزرگ برای به دست گرفتن قدرت در دولتهای آتی آمریکا ارزیابی میکنند. در عین حال، بسیاری از کارگزاران سیاست خارجی آمریکا دغدغه اول خود را این میدانند که نهادهای قانونی آمریکا نظیر کمیتههای تخصصی سنا آنها را برای به دست گرفتن سمتهایشان تایید کنند و سپس این افراد فکر میکنند باید در حوزه سیاست خارجی آمریکا چه کارهایی انجام دهند. واشنگتن این نظر را دارد که جهان را با یک دستگاه سیاست خارجی که مدام در حال تغییر است، اداره کند. در این رابطه، تردیدی نیست که شماری از آماتورهای فاقد صلاحیت نیز وجود دارند که کار را برای آمریکا خرابتر میکنند. البته منافع و موانع بروکراتیک و سازمانی نیز در نوع خود نقشی منفی در منظومه کلی سیاست خارجی آمریکا بازی میکنند و مسائلی از این دست سبب شده سیاست خارجی آمریکا در هدفگذاریهای کلان (نه لزوما واقعبینانه) خوب کار کند اما در عرصه میدانی چندان موفق نباشد. با این همه، اگر شما فکر میکنید انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا تمام این مشکلات را حل خواهد کرد، باید بگویم بهتر است بیشتر فکر کنید! ترامپ در دوره ریاستجمهوری خود کلکسیونی از اشتباهات و اقدامات نادرست را به نمایش گذاشت. او نتوانست با اقدامات خود در عرصه سیاست خارجی آمریکا برای این کشور امنیت و رونق اقتصادی بیشتر را به ارمغان آورد. سیاست او در به راه انداختن جنگهای تجاری علیه دیگر کشورها موجب شد صدها هزار فرصت شغلی در آمریکا نابود شود و البته ترامپ نتوانست به هدف اصلی خود از این جنگها که همان کاهش کسری بودجه آمریکا بود نیز دست یابد. ترامپ در دوره حضور خود در قدرت توافقاتی را پاره کرد که هیچ درکی از آنها نداشت. او ۴ مشاور امنیت ملی، ۲ وزیر دفاع، ۲ وزیر خارجه و تعداد قابل توجهی از کارمندان کاخ سفید را تنها در دوره 4 ساله حضور خود در قدرت اخراج کرد. بسیاری از نزدیکترین مشاوران و دستیاران ترامپ اکنون در زمره جدیترین منتقدان و مخالفان وی قرار دارند. بگذریم که سابقه تجاری ترامپ نیز مملو از تقلب و فریبکاری بوده است. او با پروندههای قضایی مختلفی روبهرو بوده، هست و البته سیلی از ورشکستگی را نیز پشت سر گذاشته است. ترامپ همان کسی بود که میگفت نور خورشید و مایع سفیدکننده میتوانند «کووید-19» را از بین ببرند. ترامپ اسناد طبقهبندی شده و محرمانه آمریکا را در جریان دیدارهای خارجی خود با افرادی نظیر سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه یا سفیر روسیه در آمریکا لو داد. ترامپ آمریکا را از توافق آب و هوایی پاریس، توافق برجام و اتحاد ترانس پاسیفیک بیرون کشید؛ اقداماتی که همه و همه خسارات سنگینی را به ایالات متحده وارد کرد. بدتر از همه اینکه او به دنبال یک کودتای انتخاباتی در سال 2020 بود و سعی داشت با نادیده انگاشتن قانون اساسی آمریکا در سال 2020 بار دیگر رئیسجمهور آمریکا شود. هر کسی که میگوید حضور مجدد ترامپ در قدرت میتواند سیاست خارجی آمریکا را سامان دهد، یا ترامپ را نمیشناسد یا هزینههای سنگینی را که حضور ترامپ در قدرت به سیاست خارجی آمریکا تحمیل کرد، فراموش کرده است. رفع نواقص و مشکلات سیاست خارجی آمریکا فرآیندی زمانبر است. البته باید بگویم من به عنوان یک محقق حوزه علوم سیاسی گاهی اوقات حتی شک میکنم که شاید اساسا تحقق این مساله ممکن نباشد. درست به همین دلیل است که من طرفدار یک سیاست خارجی محدودتر هستم. معتقدم آمریکا باید خود را از این حس که باید خود را درگیر سیلی از مشکلات و حل آنها کند، خارج کند. اگر آمریکا سیاست خارجی خود را محدودتر تعریف کند، میتواند کارآمدتر باشد. این رویکرد به نظر من ناکامیهای سیاست خارجی آمریکا را کاهش میدهد و آمریکا فرصت میکند منابع خود را در داخل خاک خودش هزینه کند. من فکر میکنم اگر میزان جاهطلبی در سیاست خارجی آمریکا کمتر شود و در عوض کارآمدی در آن افزایش یابد، این مساله میتواند تا حدی اعتبار آمریکا را بهبود بخشد».
ارسال به دوستان
۴۰ درصد مهاجران الجلیل در سرزمینهای اشغالی بعد از جنگ با حزبالله به منازلشان بازنخواهند گشت
ترجیح فرار بر قرار
پژوهش جدیدی که توسط مرکز علوم دانشکده تلحای اسرائیل با مشارکت مسؤولان جلیل شرقی- اشکول انجام شده، نشان داد ۴۰ درصد شهرکنشینان شمال که شهرکهای مرزی را تخلیه کردهاند، به مسأله بازنگشتن به منازلشان حتی بعد از تمام شدن جنگ میاندیشند. به نوشته سایت ماکور ریشون، هزاران موشک و موشکانداز، موشکهای ضد زره و جنگندههای تهاجمی که از ابتدای جنگ بر سر شهرکنشینان فرود آمدند منجر به وارد آمدن خسارتهای بزرگی به ساختمانها و زیرساختها و همچنین بروز احساس نا امنی بین ساکنان منطقه الجلیل شده است. به نوشته این وبسایت، تعدادی از این ساکنان از ابتدای جنگ غزه در جنوب سرزمین اشغالی تخلیه شدند و به ناچار با عواقب و آثار تخلیه طولانی مدت که پایانی بر آن متصور نیست مواجه هستند. همچنین تعدادی از این شهرکنشینان همچنان در شهرکهای تخلیه نشده، درست در مرکز منطقه جنگی ساکن هستند و مشخص نیست در سایه تهدید موشکها و ترس از حمله زمینی نیروهای حزبالله، چه زمانی به روال طبیعی زندگی بازخواهند گشت.
ایلا کوهن، رئیس مرکز علوم دانشکده تلحای در این باره گفت: ساکنان منطقه شمال در سایه عدم اطمینان از وضعیت امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، ناچار هستند با سختیهای بسیار ناشی از اقامت طولانیمدت در هتلها دست و پنجه نرم کنند. به نظر میرسد موارد فوق، بیانگر نتایج تحقیق فعلی است، از این رو که ۴۰ درصد ساکنان شهرکهای شمالی چه شهرکهای تخلیه شده و چه شهرکهای تخلیه نشده در پاسخ به این سؤال که: آیا بعد از اتمام جنگ به خانههایتان باز خواهید گشت؟ پاسخ منفی دادهاند و ۶۰ درصد باقیمانده گفتهاند پس از پایان جنگ به خانههای خود بازخواهند گشت. همچنین نتایج تحقیق نشان میدهد در رابطه با کسانی که با هزینه شخصی منطقه را تخلیه کردهاند نیز وضعیت به همین منوال است، از این رو ۳۸ درصد آنان گفتهاند به منازلشان باز نخواهند گشت یا به بحث بازگشت در این وضعیت فکر نمیکنند و ۹۲ درصد دیگر گفتهاند بعد از جنگ به منازلشان بازخواهند گشت. اما موضوع دیگر که بسیار نگرانکننده است؛ وضعیت اقتصادی ساکنان شمال است، به طوری که ۷۳ درصد شهرکنشینانی که صاحب شرکت یا کسب و کار هستند به اضافه ۳۹ درصد کارگران و کارمندان گفتهاند وضعیت اقتصادی در مقایسه با وضعیت قبل از جنگ بسیار وخیمتر شده است. نتایج آمار نشان میدهد ۴۷ درصد صاحبان کسب و کارها بیش از ۵۰ درصد درآمد سالانهشان را از دست دادهاند و تنها ۱۰ درصد از صاحبان کسب و کار شاهد کاهش جزئی درآمدشان بودهاند. همچنین این آمار نشان میدهد یکسوم صاحبان کسبوکار و یکپنجم کارگران به تغییر شغل یا جستوجوی کار ثابت در منطقهای به جز منطقه شمال سرزمین اشغالی فکر میکنند. نتایج پژوهش یادشده، سهشنبه آینده در سینماتیک واقع در شهرک روش بینا، در خلال اجلاسی که توسط کمیته اصبع الجلیل برگزار میشود، ارائه خواهد شد و پیشبینی میشود اطلاعات وسیعی درباره وضعیت سخت شهرکنشینان شمال ارائه خواهد داد و به دنبال آن گفتوگوهایی در رابطه با آینده الجلیل و راههای ممکن بازسازی آن ترتیب داده خواهد شد. همچنین وزیر آموزش و پرورش یوآف کیش، وزیر کشاورزی آفی دختر، وزیر توسعه نقب و الجلیل یتسحاق فاسرلاوف، وزیر مهاجرت و جذب مهاجران اوفیر صوفر، به همراه اعضای سازمان لابی۱۷۰۱ و انجمن میتسبینیم که حدود یک هفته است در کمپ پناهندگان الجلیل برای فشار به دولت اقامت دارند، در کنفرانس فوق شرکت خواهند کرد.
ترجمه: نرگس عبدلی
***
ارائه پیشنویس قطعنامه آمریکا به شورای امنیت برای آتشبس غزه
نماینده آمریکا در سازمان ملل اعلام کرد این کشور پیشنویس قطعنامه جدیدی را درباره طرح رژیم صهیونیستی برای آتشبس در غزه و تبادل اسرا به شورای امنیت ارائه کرده که خواستار حمایت اعضا از اجرای فوری آن است. به گزارش ایسنا، «لیندا توماس گرینفیلد» نماینده آمریکا در سازمان ملل خبر داد این کشور پیشنویس قطعنامه جدیدی درباره آتشبس در جنگ غزه و تبادل اسرا را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرده است. پیش از این آمریکا، 3 بار قطعنامههایی را که خواستار آتشبس در غزه میشد، وتو کرده بود. او همچنین گفت اجرای این طرح پیشنهادی موجب پایان دادن به درگیریها به طریقی خواهد شد که هم «امنیت اسرائیل» را تامین میکند و هم به «آرامش و راحتی قریبالوقوع» غیرنظامیان غزه میانجامد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|