|
ارسال به دوستان
اخبار
اعلام اسامی فیلمهای پذیرفتهشده در بخش مسابقه ملی جشنواره کوثر
دبیرخانه پنجمین جشنواره بینالمللی «فیلم کوثر» اسامی۱۳ فیلم مستند کوتاه و نیمهبلند پذیرفتهشده توسط هیات انتخاب جشنواره را برای حضور در مرحله نهایی بخش مسابقه ملی مستند این رویداد هنری اعلام کرد. «ایل بانو» نسیم سهیلی، «برای نگار» علی احمدی، «جمعه دوم آوریل» سمانه رمضانی، «سه حرف» داود جلیلی، «شهر سفید» داود جلیلی، «فاطمه» معصومه نورمحمدی، «مادر بیسیم» زهرا نیازی، «من یک زنم» یونس راشدی، «مهربانو» سیدمصطفی موسویتبار، «مهمان آفریقا» مجید عزیزی، «میمات» محمدعلی رخشانیصابر، «نامهای از دمشق» عباس ایمانیان و «یاشماق» رضا غلامیمطلق فیلمهایی هستند که دراین بخش پذیرفته شدند.
***
«من نفرتانگیز» نخستین مجموعه انیمیشن ۵ میلیارد دلاری شد
«من نفرتانگیز ۴» با فروش ۸۸ میلیون دلار دیگر در بازار بینالمللی، مجموع فروشش را به ۴۳۷.۸ میلیون دلار رساند و به این ترتیب موجب شد مجموعه فیلمهای «من نفرتانگیز» اولین انیمیشن تاریخ شود که از مرز ۵ میلیارد دلار عبور میکند.
در این فیلم بار دیگر استیو کارل در نقش گرو، سردسته اشراری که اصلاح شده است، صداپیشگی کرده است. ویل فرل در نقش ماکسیم لومال هم همکلاسی سابق وی است که به رقیب وی بدل شده است. این فیلم در نزدیک به ۸۰ بازار خارجی از جمله چین در حال اکران است و در این کشور با اکران در ۳۵ هزار پرده سینما، 11.8 میلیون دلار فروخته است.
«من نفرتانگیز» که محصول یونیورسال و ایلومینیشن است، با فیلمی به همین نام در سال ۲۰۱۰ آغاز شد و با ۳ دنباله ادامه یافت که شامل «من نفرتانگیز ۲» در سال ۲۰۱۳، «من نفرتانگیز ۳» در سال ۲۰۱۷ و «من نفرتانگیز: ۴» میشود. این مجموعه ۲ پیشدرآمد با عنوان «مینیونها» در سال ۲۰۱۵ و «مینیونها: ظهور گرو» در سال ۲۰۲۲ هم داشت.
***
پرفروشترین فیلم سینمای اجتماعی کشور به شبکه نمایش خانگی میآید
فیلم سینمایی«بیبدن» به کارگردانی مرتضی علیزاده بعد از استقبال حدود 800 هزار مخاطب در سینماهای سراسر کشور در شبکه نمایش خانگی اکران میشود.
این فیلم به تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی که فیلمنامه آن توسط کاظم دانشی نوشته شده، فیلمی جنایی است که از یک پرونده قضایی مهم الهام گرفته شده است. «بیبدن» با تغییراتی به یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ اشاره دارد؛ پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چند بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت و یکی از پیچیدهترین پروندههای چند سال اخیر ایران بود. «بیبدن» با دستمایه قرار دادن این پرونده، سراغ شخصیتها میرود و ما را با ابعاد مختلف یک حکم آشنا میکند. این فیلم با فروش حدود ۴۷ میلیارد تومانی، عنوان پرفروشترین اثر اجتماعی امسال را به خود اختصاص داده است و چهارشنبه، ۲۷ تیر ساعت ۲۰ در شبکه نمایش خانگی اکران میشود.
***
انتشار فراخوان جشنواره صاحبدلان
فراخوان سیزدهمین رویداد سراسری تئاتر صاحبدلان در بخشهای مختلف صحنهای، خیابانی، نمایشنامهنویسی، تئاتر ملل و پژوهش و آموزش منتشر شد.
تقویت بنیانهای تئاتر دینی و استمرار بخشیدن به اجرای آن در پیکره تئاتر کشور، بهرهگیری از شیوههای خلاقانه در ارتقای نمایشهای دینی، ایجاد انگیزه و فرصت برای تولید نمایشنامه با محتوای دینی، تولید نمایشهای فاخر دینی برای اجرا و تولید تلهتئاتر و تبادل تجارب ملی و بینالمللی هنرمندان درباره نمایشهای دینی از جمله اهداف برگزاری این دور از رویداد تئاتر صاحبدلان است.
بخشهای رویداد تئاتر صاحبدلان شامل نمایشهای صحنهای، نمایشهای میدانی و خیابانی، مسابقه نمایشنامهنویسی، تئاتر ملل و پژوهش و آموزش است. علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند به سایت رویداد سراسری تئاتر صاحبدلان مراجعه کنند.
سیزدهمین رویداد سراسری تئاتر صاحبدلان مرداد تا آبان ۱۴۰۳ به دبیری محمود فرهنگ در تهران و استانهای سراسر کشور برگزار خواهد شد.
***
شصتوسومین شماره نشریه «سرو» منتشر شد
شصتوسومین شماره ماهنامه فرهنگی - هنری «سرو» با عنوان «چیزهایی هست که نمیدانیم» توسط موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس منتشر شد.
«گفتمان»، «پرسمان»، «راویان»، «دیدهبان»، «یادمان» و«راهیان» بخشهای مختلف این نشریه هستند. این شماره از مجله مذکور با سرمقاله نادر ادیبی با عنوان «حقوق بشر آمریکایی و رفتارهای ضد بشری» همراه است.
در ادامه مطالب این نشریه به موضوعاتی همچون حضور روحانیت در دفاع مقدس، جستاری درباره انقلاب اسلامی؛ مابین سنت و تجدد، گفتوگو با سعید محمدی دانشآموخته مطالعات آمریکای شمالی از دانشگاه تهران و پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا، واکاوی بازتاب حقوق بشر در فیلمهای هالیوودی و ایرانی در گفتوگو با سعید مستغاثی، جستاری درباره ۴ دهه ادبیات پایداری در ایران، گفتوگو با «ســعید علامیان» دبیر صفحه جبهه و جنگ روزنامه جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس، تفاوت شهید آیتالله بهشتی و بنیصدر از زبان سردار علی فضلی، غرب و غربگرایی در سراشیبی در مقالهای به قلم داوود عامری و سرخط خبرهای تیرماه در حوزه مقاومت پرداخته شده است.
ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم «فیوریوسا: حماسه مدمکس»
راز بقا!
بهراد رشوند: ساخته جدید جورج میلر، نمایشی اکشن به انضمام قصهای تازه از دیانای سری فیلمهای مدمکس است. داستان در حدود ۲۰ سال پیش از اتفاقات فیلم«مدمکس: جاده خشم» جریان دارد؛ پیشدرآمدی برای اثر پیشین با روایتی مستقل از کاراکتر مکس و حول محور شخصیت فیوریوسا. ۴۰ سال پس از آخرالزمان، درون اتمسفر سرزمین مادران، جهان سبز، بهشت زمان، مکانی غنی از آب و درختان، جایی که فیوریوسای جوان با جدا کردن میوهای از درخت، گویی بسان حوا از بهشت وقت تبعید شده تا در کالبد پساآخرالزمانی فیلم در تنازع بقا به سر برده و نحوه شکلگیری پروتاگونیست قصه را به تصویر بکشد. صداها و موسیقی متن تیتراژ آغازین، تصویر تخریب درختان تحت تاثیر بمب اتم و سپس دیالوگهای پیشرو، نعل به نعل و با اندکی تفاوت از الگوریتم جاده خشم تبعیت میکند؛ عناصری که جورج میلر با بهکارگیری آنها، تمهیدات لازم برای بیان ارتباط فیلم با اثر قبلی را فراهم کرده و وفادار نسبت به نسخههای پیشین و با پیروی از همان شاکله اکشن، اینک با فرم قصهگویی تازه، خمیره دنیای دستساز خود را بسط میدهد. از دقایق ابتدایی آنچه مضاف بر جریان اکشن فیلم، مشهود و مشخص بوده، توجه بیش از پیش کارگردان نسبت به قصه و اثرگذاری پررنگ دیالوگ در فیلمنامه است؛ ابزاری که برخلاف فیلم «مدمکس: جاده خشم» به دفعات متعددی از آن استفاده شده که در اینگونه داستانپردازی لازم و کارآمد است. یک ساعت نخست ماجرا علاوه بر صحنههای تعقیب و گریز جادهای و تزریق هیجان مدمکسی به واسطه نبوغ میلر در خلق اکشنهای آوانگارد و انحصاری، بر اصل قصهپردازی و تعریف سینمایی پایبند است. درست به همان اندازه که پالت زردرنگ و چشمنواز غالب بر قاب، دم از امضای فیلمسازی میلر میزند، به همان مقدار دیالوگ «ستارهها پشت و پناهت» گیرا و فراخور توجه مخاطب واقع میشود. انسانهایی با شکل و شمایلی عجیب، ماشینهای جنگی با طرحهای متفاوت، سلاحهای متمایز و اختلاط ادوار مختلف سیاره زمین، همان المانهای همیشگی فیلمهای مدمکس که اکنون با نوآمیختگی تخیل سازنده، به اهتمام حسی نوستالژی از زیباییهای تازگی تصاویر و قابهای جدید میلر پرده برمیدارد؛ میزانسنهایی که بهمثابه یک تابلوی نقاشی با دکوپاژی حماسی، القاگر حس شورانگیز سینمای بصری میشوند و آنگاه که با سکوت مادر به هنگام شکنجه و خشم دختر از ملغمه شکل گرفته، حرکات دوربین و رقص نتهای موسیقی، عواطف و احساسات بیننده را نشانه میرود، آنجاست که باید به تکریم چیرهدستی کارگردان در آفرینش سکانسهای به یادماندنی و هنر دنبالهسازی از جهانی ساختگی، سر تعظیم فرود آورد و با دقت دوچندان به تماشای ساخته ۱۶۰ دقیقهایاش نشست. همانطور که پیشتر گفته شد، چرخش ماجرا بر مدار زندگی فیوریوسا است؛ زنی با ردی مشکی روی پیشانی، موهای تراشیده و دستی قطعشده که برای نخستین بار در «مد مکس: جاده خشم» معرفی میشود. تیپ رفتاری، انگیزه برای رستگاری و چگونگی شکلگیری این کاراکتر درست همان خرده جزئیاتی است که هوشمندانه در اثر قبلی پایهریزی شده تا حال به شکلی اساسی به یکایک آنان پاسخ داده شود. شهر سیتادل، جوی جاودان و جانفدایانش فرصتی برای سرنوشتسازی شخصیت فیوریوسا جوان است. تماشای موقعیت مکانی و شخصیتهای آشنا در فیلم قبل، خاطرهبازی دلچسبی است با گذشته و یادآور وقایع جاده خشم. تمام نکات کاشته در قسمت قبل اعم از دست قطعشده فیوریوسا، علت انتخاب او به عنوان فرمانده سیتادل و دلایل طغیانش علیه نظام حاکم بر این شهر، در این دنباله به قامت فلاشبکی ۲ ساعته برداشت میشود. فیلم بر قحطی، طمع و هرگونه تلاش برای پیشتازی در غائله بقا تاکید دارد. چگونگی نقش بستن رنگ سرخ شرارت بر خلعت سپید شخصیت دمنتوس را یادآور شوید، یا آنجا که از گیسوان تراشیده فیوریوسا درختچهای جان میگیرد، نحوه تبدیل شخصیت خاکستری قصه به یک ضدقهرمان و اتصال ناگسستنی انسان و طبیعت را با نمایی استعارهای تفسیر میکند و در نهایت کاشت دانهای با نماد رستگاری بر خاک پیکره آکنده از خشم و نفرت یک آنتاگونیست؛ یک فداکاری فرای انتقام و انتقامی سمبلیک و غیرقابل حدس در انتهای ماجرا. المانهایی که حسابشده و دقیق دست به دست هم داده تا نقطه انفصال فیلم با سایر اکشنهای دمدستی، عاری از هرگونه فرم روایی و منطق عقلانی را رقم بزنند. یک اکشن قصهگو با صحنههای تماشایی و خط داستانی روان و سینمایی. جایی که گاه تنها یک دیالوگ حس و حال هیجان یک صحنه اکشن را تداعی میکند و یک سکانس پر زد و خورد، بیانگر شعری احساسی و عاشقانه است؛ نغمهای که گاه خشم را تخلیه میکند، لحظهای بر حس شوخطبعی میافزاید و در نهایت امید و انگیزهای برای بقا را شرح میدهد. بقا، جاودانگی و دوام درست همان واژگانی است که جرج میلر تمامیت معنای کلامش را از بر است. چه میخواهد به شکل فیلمی باشد برای تبیین این کلمات، چه درسی آموزنده برای آموزش دوام در صنعت سینما. او به خوبی رمز و راز جاودانگی در قلمرو پرده نقرهای را میداند. آن زمان که سهگانه مدمکس را به تصویر کشید، کمتر کسی انتظارش را داشت با ساخت یک به اصطلاح ریبوت (بازآفرینی) استقبال بینندگانش را به همراه داشته باشد اما نهتنها آن اثر در بازپروری و خلق داستان جدید و جذب مخاطب همراه بود، بلکه بسیاری از منتقدان، «مدمکس: جاده خشم» را فیلمی به غایت کاملتر و جذابتر از آن سهگانه قبلی قلمداد کردند. اینک میلر در آستانه ۸۰ سالگی، اسپینآفی بجا و برازنده را برای جاده خشم خود تدارک میبیند و با آنکه فروش فیلم به مانند قبل با شکستی تجاری همراه میشود اما مهارت کمنظیر میلر در گسترش داستان جهان خود و همگامسازی تمام ابعاد در راستای پیشبرد سری آثار جدید دنیای مدمکس امری مبرهن است؛ پایانی مبهوت کننده که انتظارات از سبک اکشن را به نقطهای والاتر سوق میدهد. فیلمی با موتوری پرسوخت که از لذت مبارزات جادهای و نبردهای تن به تن سبقت میگیرد و ادامهدهنده مسیر طنینانداز بیابان فرانچایزی که بدون تبلیغات حاشیهای، به دور از شوآف و خودنمایی، آرام و بی سر و صداهای اضافی، هر آنچه را دارد با محتوای متفاوت و فاکتورهای مولف در ژانر خود به اشتراک تماشاگر میگذارد. «فیوریوسا: حماسه مدمکس» از آن دست مصادیق امیدبخش سینما به شمار میرود، آنجا که جنب و جوش آدمکهای ماجرا گره خورده به قصهای پر مغز که با تفکر و ایجاد تامل ذهنی همراه است؛ آینهای تمامقد از روح و جان فناناپذیر قصه، تصویر و هنر، این جادوی بیحد و مرز. ارسال به دوستان
به بهانه پخش سریال «شب دهم» که باعث رونق تعزیه در ماه محرم شد
قیامت مجلس تعزیه
گروه فرهنگ و هنر: «شب دهم» را باید از آن دست مجموعههای تلویزیونی دانست که توانست رضایت بسیاری از مردم را در سالی که عید نوروز و ایام محرم همزمان شده بودند جلب کند؛ سریالی که حتی باعث شد بسیاری از منتقدان آن سالهای سیما قلم به تعریف و تمجید از سیما بچرخانند و موجی از رضایت عمومی در سطح وسیعی از کشور را به راه بیندازد. تاثیرگذاری «شب دهم» به اندازهای بود که به واسطه پخش چنین سریالی، مجالس تعزیه بهرغم چندین برابری شدنشان با استقبال غیرقابل تصوری از سوی مردم روبهرو شد تا جایی که در آن روزها دعوت صداوسیما از مرحوم علاءالدین قاسمی، تعزیهگردان سریال «شب دهم» در مسجد بلال و برپایی مجلس تعزیه به قدری مورد استقبال قرار گرفت که در روزهای منتهی به تاسوعا و عاشورا، محدوده خیابان ولیعصر (عج) بسته و سیل علاقهمندان برای تماشای این تعزیه به سمت مسجد بلال روانه شد.
از همین رو به مناسبت بیستوسومین سال پخش این سریال ماندگار نگاهی انداختیم به گفتوگوهای حسن فتحی پیرامون نحوه و چگونگی تولید و ساخت سریال «شب دهم».
* رونق گرفتن کسبوکار تعزیهگردانها
وقتی پای عشق در میان باشد همه راهها به بهشت ختم میشود. «شب دهم» را با تمام ظرفیتهای احساسی و عاطفیام نوشتم و ساختم. خیلیها فکر میکنند سریال «شب دهم» سفارشی ساخته شده است و حتی احمد طالبینژاد آن زمان در ماهنامه فیلم گفت: این سریال سفارشی ساخته شده اما این به سفارش قلب من بود. همیشه دلم میخواست سریالی بسازم که در آن فضای تعزیه و کملطفیهایی که به آنها میشود انعکاس یابد. خوشبختانه تا چند سال بعد از ساخت این سریال، کسبوکار تعزیهگردانها خوب بود.
* اصرار برای همکاری با فردین خلعتبری
اصرار کردم فردین خلعتبری موسیقی این سریال را بسازد. از قدیم به تواناییها و ذوق و قریحهاش آگاه بودم. منتظر فرصتی بودم تا بتوانم با او همکاری کنم بنابراین در «شب دهم» من خیلی پافشاری کردم روی فردین خلعتبری و الان هم خیلی از این پافشاری خوشحالم. فردین3-2 تا خواننده را قبل از علیرضا قربانی آورد. صدایشان را ضبط میکرد با هم گوش میدادیم و هر دو احساس میکردیم درنیامده. من آقای قربانی را نمیشناختم، خود فردین او را معرفی کرد. گفت یک آقای علیرضا قربانی هست که فکر کنم از عهدهاش بربیاید. عیدی بود که محرم و نوروز با هم تقارن پیدا کرده بود. خیلی زمان کم داشتیم. یک نیمهشبی آقای قربانی را آورد. خود خلعتبری گفت قربانی ترسیده بود که آیا میتواند از پسش بربیاید یا نه. با تردید قبول کرد بخواند. بعد که خواند و آورد دیدیم این درستتر از آن چند تا تست قبلی است. اما قبل از اینکه خواننده انتخاب شود ما بحث ترانهسرا را داشتیم. افشین یداللهی را هم به واسطه خلعتبری شناختم. خلعتبری روزی آمد سر صحنه فیلمبرداری و گفت یک ترانهسرای فوقالعاده خوبی هست که اشعار خیلی خوبی میسراید و فکر میکنم میتواند از پسش بربیاید. یداللهی را برای نخستین بار آنجا دیدمش. دغدغههایم و این را که از طریق این ترانه دنبال انتقال چه مفهومی هستم با او در میان گذاشتم. تعجبآور بود برای من که 2 روز بعد همین ترانه را آورد. ترانهاش کاملا با فضای قصه متناسب بود.
* اکرم محمدی، نخستین بازیگر
اکرم محمدی برای بازی در نقش رفعت، نخستین شخصیتی بود که به ذهنم آمد. به همین خاطر اواسط نوشتن فیلمنامه «شب دهم» با او تماس گرفتم و گفتم دارم فیلمنامهای مینویسم که از همین حالا شما را در قالب یکی از نقشهای آن میبینم. بقیه شخصیتهای «شب دهم» بعدها آرام آرام به ذهنم راه پیدا کردند اما نخستین نفرشان همان رفعت بود.
* قیامت سکانس پایانی
برای فصل پایانی سریال مستاصل بودیم کجا را پیدا کنیم تا اینکه پیشنهاد شد برویم تکیه نیاوران. سوار یک تاکسی نارنجی شدیم و رفتیم آنجا. وارد فضا که شدم حیرت کردم. با خودم گفتم وای خدای من وقتی فیلمنامه را مینوشتم دقیقا در تصورم چنین چیزی بود. خیلی به وجد آمده بودم. بیشترین تعداد برداشتها را ما در قسمتهای تعزیه داشتیم، مخصوصا سکانس پایانی کار. البته اینکه میگویم زیاد بود فکر نکنید منظورم 20 یا 30 برداشت است؛ چون من اصلا کارگردان تعداد برداشتهای زیاد نیستم. سکانس پایانی کار یک جور قیامت این قصه بود. از یک منظر سکانسی تراژیک است اما بیشتر یک جور جشن آزادی برای حیدر است. بعضی از مفسران وقتی داستان کربلا را تفسیر میکنند، میگویند عاشورا تراژدی نیست. عاشورا حماسه غلبه انسان بر شیطان است. انسان از تعلقات دنیوی آزاد میشود. سکانسی که این 3 مرد در صحنه کشته میشوند و تنهایی زنها به تصویر کشیده میشود را بر مبنای همان اسطوره شهدای کربلا ساختم و با آن اسطوره اینهمانی کردم.
* بدون هیچ سانسوری
ما در «شب دهم» اصلا سانسور نداشتیم. یک دیالوگ بود که پاسبان جمله رکیکی به حیدر میگفت و فقط آن حذف شد. به هر حال ما هر کاری که ارائه بدهیم، با یک سری صلاحدید مواجه میشود. کسی به ما پایانبندی را دیکته نکرد، من خودم به این پایانبندی رسیدم اما مسؤولان صداوسیما هم نکاتی را در نظر داشتند که ما آنها را لحاظ کردیم. مانند برخی سریالها نبود که پایان را بر مبنای نظرات مردم میسازند چون ما فقط 11 قسمت سریال داشتیم.
* بالا رفتن توقعها بعد از «شب دهم»
بعد از تمام شدن سریال «شب دهم» به من میگفتند دیگر توقع مردم از تو خیلی بالا رفته و انتظار دارند اگر کار دیگری میسازی حتما از «شب دهم» کمتر نباشد. خب! این نکته که افراد دیگری هم آن را به من گفتند خیلی حرف درستی بود و آنقدر احساس مسؤولیت را در من بالا برده بود که بعد از آن کار شاید دهها فیلمنامه آن هم با مبالغ بسیار وسوسهانگیز به من پیشنهاد شد اما احساس کردم عقل و دلم خیلی با ساختن آنها همراه نیست، بنابراین تا 2 سال بعد به سمت مجموعه دیگری نرفتم و به ساخت فیلمهای داستانی روی آوردم ولی کمکم یک درام عاشقانه در ذهنم شکل میگرفت. در روزهایی که داشتم به این قصه عاشقانه فکر میکردم، آگاهانه دنبال این بودم که بستر قصه حتما سالهای اواخر دوران رضاشاه و اوایل پهلوی دوم باشد. دلیلش هم نقدهایی بود که درباره شب دهم نوشته شده بود. بعضی منتقدان در نقدهایشان بر آن مجموعه من را به اشاعه لمپنیسم متهم کردند که البته خیلی بیانصافی بود، درحالی که در «شب دهم» سعی من این بود تا بخشی از جامعه جنوب شهر آن سالها را به نمایش بگذارم. پس از موفقیت سریال «شب دهم» پیشنهادهای زیادی برای ساختن سریال دیگری به من شد. از جمله متنهایی که برای من آمد، همین سریالی بود که بعدها مسعود جعفریجوزانی با نام «در چشم باد» ساخت.
ارسال به دوستان
مدیرعامل صندوق اعتباری هنر در نشست هیأت امنا مطرح کرد
بازسازی فرهنگسرای نیاوران پس از 30 سال
گروه فرهنگ و هنر: مدیرعامل صندوق اعتباری هنر در نشست هیأت امنای صندوق اعتباری هنر با قدردانی از همراهی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و اعضای هیأت امنا و مدیره این صندوق، به تشریح مجموعه اقدامات و ارائه بیش از ۳۶ خدمت و طرح از سوی این صندوق پرداخت و گفت: صندوق اعتباری هنر در دولت مردمی با افزایش تعداد اعضا وظایف جدیدی را برای خود تعریف و تلاش کرد در کنار استمرار خدمات حمایتی، در حوزه توانمندسازی و رونقبخشی اقتصاد فرهنگ و هنر نیز اقدامات جدی انجام دهد که خوشبختانه با عملیاتیسازی پروژه قاب هنر، تأسیس شرکت مسیر اقتصاد هنر و برگزاری دورههای تخصصی و خرید آثار از هنرمندان مستعد بویژه در مناطق کمبرخوردار به این مهم دست یابد. سیدمجید پوراحمدی گسترش خدمات بیمهای را یکی از دستاوردهای مهم صندوق طی این مدت عنوان کرد و افزود: تعداد اعضای معرفیشده به سازمان تأمین اجتماعی در ابتدای دولت مردمی ۳۹ هزار نفر بود که این تعداد با رشد ۵۷ درصدی به حدود ۶۲ هزار نفر رسید. همچنین تعداد اعضای تحت پوشش بیمه درمان تکمیلی از ۳۰ هزار نفر به حدود ۴۶ هزار نفر رسیده است. وی در ادامه با اشاره به رشد تعداد اعضای صندوق هنر گفت: از آغاز دولت مردمی بیش از ۳۰ هزار نفر از فعالان فرهنگی، هنری و قرآنی به عضویت صندوق درآمدند. طی همین مدت تعداد اصحاب رسانه عضو صندوق از ۴ هزار به حدود ۱۰ هزار نفر رسید. مدیرعامل صندوق اعتباری هنر به رشد مبلغ پرداختی ماهانه به پیشکسوتان عرصه فرهنگ و هنر اشاره و اظهار کرد: ماهانه پرداختی مشمولان طرح کمک مستمری با رشد ۱۵۰ درصدی از ۴۰۰ هزار تومان به یک میلیون تومان و ماهانه پرداختی طرح تکریم از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به ۲ میلیون تومان افزایش یافت. مدیرعامل صندوق اعتباری هنر با اشاره به خدمات نوینی که در طول دولت سیزدهم از سوی صندوق ارائه شد، گفت: وظایف کلانی در حوزه توانمندسازی اصحاب فرهنگ و هنر تعریف کردیم که میتوان به پروژه قاب هنر اشاره کرد. در قالب این طرح اشتغالزایی کردیم و طی همکاری با ۱۰۰ هنرمند بیش از ۳ هزار اثر تولید شد. مشاور وزیر فرهنگ در بخش دیگر صحبتهای خود به حمایت از برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری اشاره و اظهار کرد: طی 3 سال گذشته بیش از ۶۰ رویداد فرهنگی و هنری در سراسر کشور را حمایت کردیم.
وی با اشاره به اضافه شدن مجموعه فرهنگسرای نیاوران به زیرمجموعه صندوق اعتباری هنر گفت: بهسازی فضای فرهنگسرای نیاوران بعد از ۳۰ سال توسط صندوق اعتباری هنر انجام شد که شامل بهسازی گالریها، تأسیسات، سالنهای همایش و فضای عمومی است. پوراحمدی ابراز امیدواری کرد: در آینده شاهد برگزاری هر چه بیشتر رویدادهای فرهنگی و هنری در این مکان باشیم. پوراحمدی با تأکید بر اینکه تمام تلاش ما خدمت به اهالی شریف فرهنگ و هنر است، ابراز امیدواری کرد: با توسعه فعالیتها و خدمات این صندوق بتوانیم گرهای از مشکلات آنها را بگشاییم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|