|
اخبار
برندگان بیستوسومین مراسم «جشن حافظ» مشخص شدند
بیستوسومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (جشن حافظ) با معرفی برگزیدگان در بخشهای مختلف به کار خود پایان داد.
جایزه دستاورد فردی ویژه: جواد عزتی برای کارگردانی تمساح خونی و بازیگری در سریال زخم کاری
بهترین بازیگر زن کمدی: سوگل خلیق (دفتر یادداشت)
بهترین بازیگر مرد کمدی: قدرتالله ایزدی (مگه تموم عمر چند تا بهاره؟)
بهترین بازیگر زن درام: ژیلا شاهی (داریوش)
بهترین بازیگر مرد درام: پارسا پیروزفر (در انتهای شب)
بهترین کارگردان: سامان مقدم (افعی تهران)
جایزه ویژه هیات داوران: مسعود کیمیایی(خائنکشی)
بهترین سریال تلویزیون و پلتفرمها: در انتهای شب
بهترین ترانه: محسن چاووشی (بیبدن)
بهترین چهره تلویزیونی: مهران مدیری «گل یا پوچ»
جایزه ویژه هیات داوران: احسان علیخانی «جوکر۲»
بهترین دستاورد فنی و هنری تلویزیونی: شبکه مخفی زنان (فیلمبرداری/ علیرضا زریندست)
***
اکنون کتابباز!
برنامه گفتوگومحور «اکنون» به کارگردانی و تهیهکنندگی محمدرضا رضائیان و با همراهی تیم نامآشنای کتابباز و مجریگری سروش صحت، از سهشنبه ۶ آذر در شبکه نمایش خانگی منتشر خواهد شد.
***
فروش ۲۰۵ میلیاردی سینماهای ایران در آبان
تعداد مخاطبان سینماهای کشور در آبان به ۳ میلیون و ۹۲۱ هزار ۳۸۴ نفر رسید که این میزان بیننده با ۸۷ هزار و ۷۹۵ سانس، فروشی بیش از ۲۰۵ میلیارد تومان را به همراه داشت.
از بین روزهای اکران سینما، جمعه ۱۱ آبانماه رکورد تازهای به ثبت رساند و فروشی بالغ بر ۱۳ میلیارد و ۸۳۶ میلیون تومان رقم خورد.
همچنین سهشنبه ۱۵ آبان نیز پربینندهترین روز سینما بود و در این روز ۲۶۵ هزار و ۲۹۹ نفر به تماشای فیلمهای اکران شده نشستند.
***
برگزاری پانزدهمین دوره نمایشگاه «بانوی بینشان»
هیأت چهارده معصوم (ع) جامعه سیاوشانیها با توجه به همزمانی با ایام دهه دوم سوگواری حضرت زهرا (س)، پانزدهمین دوره نمایشگاه «بانوی بینشان» را برگزار خواهد کرد. این رویداد فرهنگی - مذهبی از ۶ تا ۱۶ آذر هر روز ساعت ۱۸ به آدرس اتوبان امام علی (ع)، جنوب به شمال بعد از خیابان خاوران، خروجی گلشناس برگزار میشود.
***
مستند زندهیاد پروانه معصومی امشب روی آنتن میرود
«پروانه» زندگینامه زندهیاد پروانه معصومی است که در قالب یک مستند به سفارش سیمافیلم و به تهیهکنندگی و کارگردانی ایمان احمدی، امشب (دوشنبه ۵ آذر) ساعت ۲۲:۱۵ روی آنتن شبکه 2 سیما میرود و خانواده این هنرمند فقید و شخصیتهای فرهنگی سینما و تلویزیون ایران، خاطراتی را از این هنرمند مطرح سینما و تلویزیون بازگو میکنند.
***
«آخرین نفس اسرائیل» در مالزی منتشر شد
کتاب «پایان صهیونیسم و سقوط اسرائیل» در مالزی به چاپ رسید. عنوان آخرین فصل این کتاب «آخرین نفس اسرائیل» است.
کتاب «پایان صهیونیسم و سقوط اسرائیل» مجموعهای از مقالات اندیشمندان جهان است که توسط «عزمی عبدالحمید» گردآوری شده. این کتاب از سوی رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در مالزی و شورای مشورتی سازمانهای مردمنهاد مالزی (ماپیم) به صورت مشترک تدوین شده و به چاپ رسیده است. «کتاب پایان صهیونیسم و سقوط اسرائیل» دارای ۲۰ فصل است و درباره سقوط اسرائیل از جهات مختلف اقتصادی، اعتبار اجتماعی، جایگاه بینالمللی و نهضت جهانی علیه اسرائیل و صهیونیسم در اقصی نقاط جهان توضیح داده است. این کتاب به وقایع و جنایات این رژیم بعد از ۷ اکتبر میپردازد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
در تقاطع ایدههای بلندپروازانه و روایتهای عقیم سریالی که نه مخاطب عام را راضی میکند نه حرف تازهای برای مخاطب خاص دارد
باخت بازنده
بنیا ابراهیمنژاد: سریال «بازنده» یکی از آن پروژههایی است که از همان ابتدا، عنوانش تبدیل به استعارهای برای سرنوشتش میشود؛ عنوانی که بهنظر میرسد هم درباره شخصیتهای شکستخورده داستان باشد و هم درباره اثری که در میانه جاهطلبیهایش، گم شده است.
«بازنده» با وعده خلق دنیایی تاریک، پیچیده و فلسفی آغاز میشود اما هر چه بیشتر پیش میرود، از تک تک این وعدهها فاصله گرفته و به اثری تبدیل میشود که بیش از آنکه درگیر کشف و کنکاش شود، در سردرگمی و تکرار دستوپا میزند.
سریال از همان اپیزود نخست، میکوشد تماشاگر را با شخصیتی همراه کند که در مرز میان انفعال و جستوجو ایستاده است. رضا (شخصیت اصلی) مردی که گذشتهای پر از اشتباه دارد، حال در تلاش است تا با زخمهایش کنار بیاید اما این تلاش بهجای آنکه در روایتی منسجم و خطی شکوفا شود، در زنجیرهای از موقعیتهای پراکنده و بیهدف اسیر میشود. یکی از مشکلات جدی سریال، ناتوانی در بهرهبرداری از پتانسیل قصه است.
«بازنده» بارها تلاش میکند با افزودن گرههای معمایی مخاطب را جذب کند اما این گرهها اغلب بهجای باز شدن، یا رها میشوند یا بیاثر باقی میمانند. برای مثال، رابطه رضا با دوست قدیمیاش که در میانه سریال وارد داستان میشود، بهجای آنکه به عمق روایت کمک کند، تنها سردرگمی بیشتری آورده و در نهایت بدون هیچ نتیجهای کنار گذاشته میشود.
این سردرگمی، بیش از هر چیز، نتیجه فقدان انسجام در طراحی روایت است. «بازنده» گویی میخواهد میان یک درام روانشناختی، یک معمای جنایی و یک تراژدی وجودی پل بزند اما هیچگاه نمیتواند تعادلی میان این سه پیدا کند. در نتیجه، بهجای آنکه سریالی باشد که تماشاگر را درگیر کند، اثری میشود که مخاطبش را خسته و ناامید رها میکند. رضا که باید محور اصلی روایت باشد، بیشتر شبیه سایهای بیجان است که نه گذشتهاش روشن و نه انگیزههایش بهخوبی برای مخاطب قابل درک هستند.
این ضعف در شخصیتپردازی، بویژه درباره شخصیتهای فرعی، آشکارتر میشود. نازنین که به عنوان یک عنصر احساسی وارد داستان شده، بیشتر شبیه عنصری تزئینی است که تنها در چند صحنه کلیدی ظاهر شده و بعدتر به فراموشی سپرده میشود. چنین شخصیتهایی نمیتوانند روایت را غنی کنند و در نتیجه، سریال فاقد آن نیروی احساسی است که بتواند مخاطب را با خود همراه کند.
یکی دیگر از نقاط ضعف سریال، ریتم کند و توقفهای بیدلیل است. «بازنده» گویی بیش از آنکه بخواهد پیش برود، در جای خود ایستاده و زمان را هدر میدهد. صحنههایی که در آن رضا به اشیای قدیمی خیره میشود، موسیقی غمانگیزی پخش و در واقع هیچ اتفاق خاصی رخ نمیدهد(!)، نمونهای از این موقعیتهای هدررفت است.
این صحنهها که گاه 5 دقیقه یا بیشتر طول میکشند، نه تنها کمکی به عمقبخشی به شخصیتها نمیکنند، بلکه مخاطب را از همراهی با سریال بازمیدارند. مشکل اصلی «بازنده» شاید همین باشد؛ اثری که نمیداند دقیقا میخواهد چه باشد. سریال گاه تلاش میکند با پیچیدگیهای روایی و فلسفی، خود را شبیه سریالهای معمایی موفق جلوه دهد اما این پیچیدگیها، بهجای جانبخشی به عمق اثر، آن را گیج و آشفته میکنند.
تغییر لحن سریال نیز به این مشکل دامن میزند. در یک صحنه، سریال سعی دارد جدی و تاملبرانگیز باشد و در صحنه بعد، با دیالوگهایی که بیشتر شبیه طنز ناخواسته هستند، انسجام خود را از دست میدهد. این تناقضها، باعث میشود «بازنده» به اثری بیهویت تبدیل شود که نه میتواند مخاطبان عام را راضی کند و نه برای مخاطبان جدیتر حرف تازهای داشته باشد.
در نهایت، سریال «بازنده» به اثری تبدیل میشود که در میان آرزوهای بلندپروازانه و اجرای سردرگم، گم شده است. سریالی که شاید در لحظاتی، مانند طراحی صحنه یا موسیقی متن، نشان از توانایی سازندگانش دارد اما این لحظات به قدری کمرنگ و پراکندهاند که نمیتوانند ضعفهای ساختاری کار را جبران کنند.
شاید اگر سریال، بهجای تلاش برای پیچیدگیهای بیثمر، روی قصهای سادهتر و شخصیتهایی عمیقتر تمرکز میکرد، میتوانست اثری بهیادماندنی باشد اما «بازنده»، در وضعیت کنونیاش، بیشتر شبیه عنوان خود است؛ اثری که فرصتهایش را از دست داده و تماشاگرش را ناامید رها میکند.
ارسال به دوستان
نگاهی اجمالی به ۱۰ فیلم با محوریت بسیج
قاب مقاومت
گروه فرهنگ و هنر: هنر آینه تمامنمای جامعه و فرهنگ است و سینمای ایران، بهعنوان یکی از غنیترین جلوههای هنری کشور، همواره بستری برای بازتاب مفاهیم ارزشمند ملی و مذهبی بوده است. بسیج مستضعفان نه صرفا یک نهاد نظامی، بلکه همواره تجلیگاه روحیهای متعالی از ایثار، فداکاری و همبستگی مردمی بوده که در سختترین بزنگاههای تاریخی، نقشی بیبدیل ایفا کرده است.
۵ آذر، یادآور تاسیس این نهاد مقدس، فرصتی است برای بازخوانی جلوههای هنری بسیج در سینمای ایران؛ از روایتهای پرشور دفاعمقدس تا پرداختن به نقش بسیج در بحرانهای اجتماعی، آثار متعددی جلوی دوربین رفته است که اسنادی از تاریخ مقاومت ملت ایران هستند.
در این پرونده به معرفی ۱۰ فیلم برتر سینمای ایران با محوریت بسیج میپردازیم؛ آثاری که هر کدام جلوهای متفاوت از این فرهنگ را در قالبهای هنری و داستانی به تصویر کشیدهاند.
۱- از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمیکیا)
«از کرخه تا راین» از شاخصترین آثار دفاعمقدس و یکی از ماندگارترین فیلمهای ابراهیم حاتمیکیاست. داستان سعید، رزمنده جانباز جنگ تحمیلی که برای درمان به آلمان سفر میکند، بستری برای تقابل فرهنگ شرق و غرب و تأثیرات جنگ بر زندگی انسانهاست.
حاتمیکیا هوشمندانه، آسیبهای ناشی از جنگ را در سطح انسانی و اجتماعی واکاوی میکند. کاراکتر سعید که به تعبیری نماد ارزشهای بسیج را نمایش میدهد، با چالشهایی چون تنهایی، دوری از وطن و برخورد با فرهنگ بیگانه مواجه میشود. صحنه رویارویی او با رودخانه راین، استعارهای از جریان زندگی و استمرار ارزشهاست.
این فیلم با موسیقی دلنشین مجید انتظامی، دیالوگهای عمیق و بازی درخشان علی دهکردی، تصویری ماندگار از فرهنگ ایثار و فداکاری ارائه میدهد.
۲- لیلی با من است (کمال تبریزی)
«لیلی با من است» نگاهی طنزآمیز و بدیع به دفاعمقدس و روحیه بسیجی دارد. داستان صادق؛ فیلمبرداری که به جبهه میرود تا وامی بگیرد اما بهتدریج با ارزشهای دفاع و فداکاری آشنا شده و کارگردان به واسطه این روایت، بستری برای بازنگری در مفاهیم جنگ را نیز فراهم میکند.
کمال تبریزی با بیانی کمدی، فاصله میان ترس فردی و شجاعت جمعی را به تصویر میکشد. شخصیتپردازی صادق، با بازی بینظیر پرویز پرستویی، به مخاطب نشان میدهد که چگونه ارزشهای انسانی میتوانند فردی خودمحور را به انسانی متعهد تبدیل کنند.
این فیلم همچنین با ترکیب لحظات کمدی و درام انسانی، یکی از متفاوتترین آثار سینمای دفاعمقدس به شمار میرود.
۳- چ (ابراهیم حاتمیکیا)
«چ» روایتی حماسی از ۴۸ ساعت حضور دکتر مصطفی چمران در پاوه است. این فیلم، با محوریت رزمندگاتی که در برابر حملات ضدانقلاب مقاومت میکنند، شخصیتی چون چمران را بهعنوان الگویی از ایثار و ایمان معرفی میکند.
حاتمیکیا با بهرهگیری از صحنههای حماسی و درونیات شخصیت چمران، بیننده را به دل حوادث پرالتهاب انقلاب میبرد. صحنههای نبرد و تلاش چمران برای حفظ پاوه، دگرشکلی از اهداف بسیج و مقاومت است.
این فیلم با بازی درخشان فریبرز عربنیا و مرحوم سعید راد، جلوهای متفاوت از دفاع و جنگاوری را به نمایش میگذارد؛ مردی که نه فقط در میدان جنگ، بلکه در میدان عقل و تدبیر نیز پیشقراول است.
۴- بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمیکیا)
«بوی پیراهن یوسف» داستان انتظار، امید و عشق به بازگشت آزادگان را روایت میکند. این فیلم، با شخصیت دایی غفور، ارزشهای بسیج را در قالبی انسانی و احساسی به تصویر میکشد.
حاتمیکیا با ترکیب روایتی شاعرانه و واقعگرایانه، مفاهیم ایثار و استقامت را به شیوهای عاشقانه بازگو میکند.
فیلم با موسیقی جاودانه مجید انتظامی و بازی استاد علی نصیریان، یکی از تاثیرگذارترین آثار حماسی سینما را به نمایش میگذارد.
۵- آژانس شیشهای (ابراهیم حاتمیکیا)
«آژانس شیشهای» اثری ماندگار در سینمای دفاعمقدس است که نقش بسیج را در بطن جامعه پس از جنگ به تصویر میکشد. فیلم روایت قصه حاج کاظم، رزمندهای قدیمی است که دوست مجروحش عباس را برای درمان به تهران میآورد. حاج کاظم وقتی میبیند سیستم بیتفاوت و ناکارآمد توان کمک به عباس را ندارد، کنترل یک آژانس هواپیمایی را در دست میگیرد. این اقدام او به یک چالش نمادین میان ایثار و منطق تبدیل میشود. حاتمیکیا با قلمی تیز، بیتعارف تضاد میان آرمانهای دوران جنگ و واقعیتهای تلخ پساجنگ را نشان میدهد. این فیلم نهتنها شکلی واقعگرایانه از نقش بسیج در دوران بعد از جنگ را ارائه میدهد، بلکه انتقادی صریح از شکاف اجتماعی و غفلت مسؤولان دارد. درخشش بازیگران و دیالوگهای فراموشنشدنی، فیلم را به یکی از آثار ماندگار سینمای ایران تبدیل کرد.
۶- دوئل (احمدرضا درویش)
«دوئل» داستان مردی است که پس از سالها به جستوجوی راز یک صندوق مرموز برمیخیزد. فیلم با تلفیق داستانی جذاب و اکشن پرهیجان، تاثیر جنگ و حضور بسیج را در جامعهای که هنوز درگیر گذشته است به تصویر میکشد. احمدرضا درویش در «دوئل»، بسیجیان را به عنوان نماد مقاومت و پایداری معرفی میکند. استفاده از جلوههای ویژه، فیلم را به یکی از بهترین آثار جنگی سینمای ایران تبدیل کرده است.
۷ - حماسه مجنون (جمال شورجه)
«حماسه مجنون» روایتی است از دفاعمقدس و نقش بسیج در عملیاتهای مختلف جنگ. فیلم داستان گروهی از بسیجیان را روایت میکند که با روحیهای مملو از ایمان، در برابر دشمن مقاومت میکنند. شورجه در این اثر، تصویری حماسی و در عین حال انسانی از بسیجیان ارائه میدهد. فیلم با بهرهگیری از تصاویر ناب جنگ و فضاسازی طبیعی، احساسات عمیق مخاطب را برمیانگیزد.
۸- هور در آتش (عزیزالله حمیدنژاد)
«هور در آتش»، یکی از آثار شاخص سینمای دفاعمقدس، روایتی از رشادت و ایمان بسیجیانی است که در دل تالابهای هور، ماموریت دفاع از مرزهای ایران را بر عهده دارند. فیلم، داستان رزمندهای به نام عبدالله (با بازی فرامرز قریبیان) را روایت میکند که در میان ماموریت، با تردیدهایی عمیق روبهرو میشود. حمیدنژاد طبیعت هور را به اتمسفری برای نمایش مفاهیم عمیق انسانی و اخلاقی تبدیل کرده است. در این فیلم، هور تنها یک مکان جغرافیایی نیست، بلکه المانی است از پیچیدگیهای روحی و روانی بسیجیانی که میان «آرمان و واقعیت» و «جنگ و صلح» ایستادهاند.
«هور در آتش» بهخوبی توانسته است معنای مقاومت را در عمق نگاه مخاطب حک کند. فیلم با تصاویر باشکوه از تالابهای جنوب ایران و بازی تاثیرگذار استاد مهدی فقیه و حسین یاری، علاوه بر یک روایت جنگی، تفسیری عمیق از معنویت ارائه میدهد.
۹- کانی مانگا (سیفالله داد)
«کانی مانگا»، ساخته سیفالله داد، یکی از آثار شاخص در سینمای دفاعمقدس است که بهطور ویژه، نقش بسیج در عملیاتهای پیچیده و خطرناک را برجسته میکند. داستان فیلم درباره گروهی از نیروهای بسیجی و ارتشی است که ماموریتی خطرناک را برای بازپسگیری ارتفاعات استراتژیک «کانی مانگا» بر عهده دارند.
این عملیات، ترکیبی از تاکتیکهای نظامی، فداکاریهای فردی و روحیه جمعی نیروهای بسیجی و ارتش را به نمایش میگذارد. داد در این فیلم، از ابزارهای سینمایی برای خلق یک روایت نفسگیر استفاده میکند. صحنههای درگیری با بهرهگیری از جلوههای صوتی و تصویری موثر، مخاطب را درگیر یک تجربه نزدیک به واقعیت میکند. بسیجیان در این فیلم، به عنوان نماد شجاعت و ایثار، نهتنها در میدان نبرد، بلکه در مواجهه با مشکلات انسانی و روانی نیز به تصویر کشیده شدهاند.
۱۰- دیار عاشقان (حسن کاربخش)
فیلم داستان نوجوانی به نام رحمان را روایت میکند که برای شرکت در جبهه به عضویت بسیج درمیآید. او که ابتدا به دنبال اثبات شجاعت و مردانگی خود است، در جریان جنگ، با مفاهیم دیگری از ایثار، عشق و ایمان روبهرو میشود. مسیر رشد و تحول شخصیتی این کاراکتر، محور اصلی روایت است. کاربخش با تاکید بر سیر تحول یک شخصیت نوجوان، بهخوبی توانسته جنبههای مختلف بسیج را بازنمایی کند؛ از شور و هیجان اولیه تا درک عمیقتر از مفهوم مقاومت و ازخودگذشتگی. موسیقی تاثیرگذار، بازیهای طبیعی و فضاسازی مینیمال، باعث شده تا «دیار عاشقان» در عین سادگی، به یکی از عمیقترین آثار سینمای دفاعمقدس تبدیل شود.
ارسال به دوستان
دیدگاه
یک جهان تنفر از نتانیاهو و گالانت
مهدی گرگانی: بالاخره یک حرکت موثر و مفید از سوی نهادهای بینالمللی در واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه دیدیم. دیوان بینالمللی کیفری هفته گذشته دستور بازداشت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر و یوآو گالانت، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی را به اتهام ارتکاب جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و استفاده از گرسنگی به عنوان یک سلاح علیه فلسطینیها صادر کرد.
1- صدور این حکم در وهله اول از این جهت حائز اهمیت است که هر گونه اقدام ضداسرائیلی در هر جای جهان همواره با برچسب یهودستیزی در نطفه خفه میشود. جریان قدرتمند رسانهای و لابیهای صهیونیستی در اقصی نقاط جهان کوچکترین انتقاد از اسرائیل را در هر بعدی به پای یهودستیزی گذاشته و تلاش میکنند با مظلومنمایی مانع هر گونه انتقاد و فشار به دولت صهیونیستی شوند. این مساله حتی صدای متحدان اسرائیل را هم درآورده تا جایی که جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی چند ماه پیش در یک سخنرانی گفت: «تا چیزی میگوییم و انتقادی میکنیم اسرائیل میگوید یهودستیزی است!» نکته جالب توجه این است که «میری رِگِو »وزیر حملونقل اسرائیل صدور حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت را هم «یهودستیزی مدرن در پوشش عدالت(!)» خوانده است! از این حیث صدور این حکم از سوی قضات دیوان را باید یک حرکت شجاعانه و تاریخی تلقی کنیم. این حکم نشان میدهد ماه عسل صهیونیستها و سوءاستفاده از یهودستیزی و مظلومنمایی با آن بالاخره بعد از چندین دهه بعد از پایان جنگ دوم جهانی به پایان رسیده است.
2- نتانیاهو در داخل جامعه صهیونیستی با چالشهای زیادی روبهرو است و میزان محبوبیت وی به پایینترین سطح ممکن رسیده است. جنگ غزه هیچ دستاورد مشخصی برای اسرائیل نداشته، ارتش این رژیم در لبنان زمینگیر است، اسرای اسرائیلی هنوز در غزه هستند، اپوزیسیون در تلاش برای ساقط کردن کابینه است، شهرکنشینان هر روز با برگزاری اعتراضات خواستار برکناری او از قدرت هستند و کابینه بسیار شکننده و در معرض فروپاشی قرار دارد. نتایج نظرسنجی یک موسسه وابسته به وزارت امور دیاسپورا و مبارزه با یهودستیزی اسرائیل هم نشان میدهد 41 درصد نوجوانان و جوانان یهودی آمریکا باور دارند که اسرائیل در غزه مرتکب نسلکشی شده و بیش از 66 درصد این افراد با فلسطین ابراز همدردی میکنند. در واقع باید گفت جنایات رژیم موقت صهیونیست در غزه کار را به جایی رسانده که حتی یهودیها نیز تلاش میکنند از آن فاصله بگیرند تا در این لکه ننگ تاریخی شریک و سهیم نباشند. اینها نشان میدهد اقدامات نتانیاهو و گالانت در میان یهودیان جهان و حتی شهرکنشینان اسرائیلی نیز جایی ندارد. در چنین شرایطی صدور حکم بازداشت نتانیاهو و به رسمیت شناخته شدن وی به عنوان جنایتکار جنگی ضربه دیگر بر وجهه این تروریست بیرحم صهیونیست است و نشان میدهد او در میان یهودیان، شهرکنشینان و همچنین در محافل سیاسی اسرائیل نیز منفور است.
3- اما حکم دیوان بینالمللی کیفری موجی از خوشحالی را میان دولتها و ملتها در پی داشته و مورد استقبال بسیاری از مقامات جهان قرار گرفته است.
هرچند دیوان بینالمللی کیفری بازوی اجرایی نداشته و احکام این نهاد ضمانت اجرا ندارند اما کشورهایی که عضو دیوان هستند ملزم به تبعیت از اوامر آن هستند و در چنین موردی عدم اجرای این حکم میتواند عامل آن را به حمایت از یک جنایتکار جنگی در محافل بینالمللی تبدیل کند و یک رسوایی را برای دولتهایشان در پی داشته باشد.
جوزپ بورل از این حکم استقبال کرد و گفت: کشورهای عضو اتحادیه اروپایی در صورت سفر نتانیاهو به این اتحادیه باید او را بازداشت کنند. وی افزود: دستورات دیوان بینالمللی الزامآور بوده و اتحادیه نمیتواند انتخابی در این زمینه داشته باشد.
ایران، ایتالیا، مصر، الجزایر، کانادا، کلمبیا، هلند، بلژیک، اسلوونی، سوئد، سوئیس، ترکیه، ایرلند و بسیاری از کشورهای دیگر از این حکم استقبال کرده و صراحتا برای بازداشت نتانیاهو اعلام آمادگی کردهاند. برخی کشورها مثل فرانسه، اتریش، اردن، انگلیس و بسیاری دیگر هم صراحتا ابراز خوشحالی نکردند اما تاکید کردند «مطابق اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری عمل خواهند کرد».
4- بسیاری از سازمانهای حقوق بشری جهان نیز از صدور این حکم استقبال کرده و آن را نخستین گام برای کشاندن سران صهیونیست به میز محاکمه خواندهاند. سازمان عربی حقوق بشر در انگلیس میگوید: مماشات با اسرائیل طی سالهای گذشته رهبران این رژیم را به ارتکاب خطرناکترین جنایتها تشویق کرده است، چرا که آنها فکر میکنند هیچوقت تحت هیچگونه پیگردی قرار نمیگیرند!
صدور این احکام نشان میدهد جهان در ارتباط با اسرائیل وارد یک دوره جدید شده و مظلومنمایی صهیونیستها دیگر در جهان خریداری ندارد.
دیدهبان حقوق بشر سازمان ملل نیز با استقبال از این اقدام دیوان، اعلام کرد این حکم نشان داد هیچ کس از دسترس قانون خارج نیست و عفو بینالملل هم تاکید کرد هیچ پناهگاه امنی برای جنایتکاران جنگی وجود ندارد.
5- میزان استقبال کشورهای جهان از صدور حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت نشان میدهد این رژیم چقدر مورد نفرت جهانیان قرار دارد. حتی بسیاری از کشورها که تحت فشارهای سیاسی، مجبور به سکوت هستند یا ظاهرا از رژیم صهیونیستی حمایت میکنند، از صدور این حکم خوشحالند و تاکید کردهاند آن را اجرا میکنند.
میزان استقبال از حکم بازداشت نتانیاهو آنقدر گسترده بود که فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در اراضی اشغالی گفت واکنشها به حکم بازداشت نتانیاهو «بیش از حد انتظار ما، مثبت بود».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|