|
ارسال به دوستان
درباره فیلم جدید محمدرضا ورزی با موضوع زندگی شاعر معاصر ایرانی
خوشه پروین روی پرده نقرهای
میلاد جلیلزاده، خبرنگار: اسم پروین اعتصامی را تقریبا همه مردم ایران شنیدهاند؛ شاعر معاصری که هم زندگی شخصی تلخی داشت و هم عمری کوتاه. حتما وقتی عنوان میشود که قرار است فیلمی به زندگی این شخصیت بپردازد، خیلیها پیشاپیش نسبت به آن کنجکاو و مشتاق هستند. یک گروه از این آدمهای کنجکاو کسانی هستند که جزئیات زیادی از زندگی پروین اعتصامی نمیدانند و مشتاقند که این فیلم بتواند چیزهایی در اینباره به آنها بگوید. گروه دیگر آنهایی هستند که اتفاقا درباره این شخصیت اطلاعات خوبی دارند و با حساسیت سراغ چنین فیلمی میآیند تا ببینند زندگی این شخصیت و ماجراهای دور و برش چطور روایت شده است. زندگی پروین اعتصامی با اینکه به جزئیات بعضی از فرازهای آن دسترسی کاملی نمیتوان داشت، در کل فراز و فرودهای دراماتیک قابل توجهی دارد که آن را به اندازه کافی مناسب سینمایی شدن میکند؛ هرچند رفتن سر وقت داستان زندگی یک شاعر معروف در سرزمین شعردوستی مثل ایران ممکن است خیلی از فیلمسازها را بترساند چون توقعات عمومی در این زمینه بالاست. محمدرضا ورزی که نام او به عنوان کارگردان تعدادی از مهمترین سریالهای تلویزیون در رابطه با تاریخ معاصر ایران شناخته شده است، کسی بود که قدم در این راه گذاشت و درباره زندگی پروین اعتصامی، شاعر نامدار و جوانمرگ معاصر، یک فیلم سینمایی ساخت. از یک طرف میتوان جسارت ورزی را برای ورود به چنین عرصهای ستود و از طرف دیگر نقدهای کیفی و محتوایی به این اثر را هم مطرح کرد. در ادامه اشارهای کلی شده است به دشواریهایی که در جامعهای مثل ایران سر راه ساخت نمایش چنین فیلمی وجود دارد و در ضمن آن، به عمدهترین نقدهایی که در همین رابطه نسبت به فیلم پروین مطرح شدهاند اشاره میشود.
* شهامت سرودن یک شعر سینمایی
شعر هنر اول ایرانیان است. به جرأت میشود گفت در هیچکدام از زبانهای زنده دنیا، استوارترین ادبیات کلاسیک وارد محاورات روزمره مردم نشده اما درحالی که خیلی از مردم جهان، نسخههای 200 سال پیش زبان خودشان را نمیتوانند متوجه شوند، هنوز ایرانیها به عنوان ضربالمثل، ابیات یا مصرعهایی از بعضی شعرا را در صحبتهای معمولشان به کار میبرند که قرنها پیش زندگی میکردند. در تمام شهرها و شهرستانهای ایران خیابانهایی به نامهای سعدی، فردوسی، حافظ، مولوی، خیام و البته باقی شاعران هست. شاید بین ۸۰ میلیون ایرانی، کمتر کسی را بشود سراغ گرفت که در طول عمرش لااقل یک بار سرودن شعر یا متنهای شاعرانه را امتحان نکرده باشد. در تمام خانههای ایرانی، کنار قرآن، دیوان حافظ هم هست. در هیچ جای دنیا نمیشود قهوهخانههایی را در دورترین روستاهای کشور سراغ گرفت که تفریح مشتریانش نشستن پای یکی از کهنترین متون کلاسیک ادبیات، مثل شاهنامه فردوسی باشد. گذشته از مسائل سیاسی که میآیند و میروند، اگر از هر کسی در هر جای دنیا بپرسیم ایران را با چه چیزهایی به یاد میآورد، اکثرا میگویند فرش، کاشی، پسته، زعفران و شعر. واضح است که برای چنین مردمی فیلم ساختن یا سریال ساختن درباره شعرا میتواند خیلی جذاب باشد و به همان اندازه ترسناک و شاید به همین دلیل در کل تاریخ سینمای ما تعداد فیلمهایی از این دست به عدد انگشتان ۲ دست هم نمیرسد. یکی از 5 فیلم اولیه سینمای ایران که عبدالحسین سپنتا کارگردانش بود، از حکیم فردوسی روایت میکرد و نام آن هم همین بود؛ «فیلم فردوسی». اما ۹۰ سال گذشت تا فیلم دوم، درباره یکی دیگر از اشراف خمسه ادبیات ایران، یعنی مولوی ساخته شود؛ یعنی فیلم مست عشق. پرداختن به پرتره یک شاعر زن که زندگی دراماتیک و پرماجرایی هم داشته، اگرچه در هر سیستم سینمایی دیگری ممکن است جزو نخستین ایدههایی باشد که به ذهن فیلمسازان یا کمپانیها میرسد اما در ایران این اتفاق خیلی دیر افتاد. نخستین بار سال ۸۴ بود که مرتضی هرندی فیلمی ساخت به اسم «پروین» و در آن 10 روز پایانی عمر پروین اعتصامی را روایت کرد که به بیماری سل مبتلا شده بود و در این مدت تمام شخصیتهای اشعار خودش را ملاقات میکرد و مدام از عشق نافرجامش میگفت. در آن فیلم آناهیتا همتی نقش پروین را بازی میکرد. بعد وقتی سریال «شهریار» از کمال تبریزی روی آنتن تلویزیون رفت، خیلیها انتظار داشتند تصویری از پروین اعتصامی را هم در آن ببینند که اینطور نشد. مدتها گذشت تا اینکه در سال 1401 افشین هاشمی سریالی برای شبکه نمایش خانگی ساخت به اسم «شبکه مخفی زنان» و در قسمت اول آن تصویری از پروین اعتصامی را نشان داد. البته فضای این سریال رئال نبود و بازیگر نقش پروین، غیر از این نقش، در ۱۱ نقش دیگر هم بازی میکرد. سال بعد در جشنواره چهلودوم فیلم فجر بالاخره نخستین فیلم سینمای ایران درباره پروین اعتصامی ساخته شد که فارغ از فضاهای سورئال و پارودیک و امثال اینها، زندگی این شاعر زن را از کودکی تا روز مرگش روایت میکرد و تصویری از بعضی ادبا و هنرمندان دیگر آن دوره مثل علامه دهخدا هم نشان داد؛ هرچند همانطور که در سریال شهریار اسمی از پروین اعتصامی نیامد، در فیلم محمدرضا ورزی درباره پروین هم اسمی از شهریار برده نشد.
کارگردان فیلم پروین از این جهت که برای نخستین بار سراغ روایتی تاریخی و خطی از زندگی یک شاعر زن معاصر رفته، عملی جسورانه انجام داده که قابل تحسین است. اینکه نتیجه کار چقدر رضایتبخش از آب درآمده، بحثی است که در گام دوم تحلیلها میتوان سراغ آن رفت و چیزی از اهمیت جسارتی که برای پرداختن به چنین سوژهای به خرج داده شده کم نمیکند. پنجمین فیلم پرفروش امسال روایتی است از زندگی مولانا و شمس و یکی از فیلمهای تحسینشده جشنواره گذشته هم درباره مقطع درخشانی از زندگی مرحوم پرویز دهداری، یکی از مربیهای تیم ملی فوتبال ایران بود. امسال در فیلم «احمد» که به پرتره شهید کاظمی میپرداخت و نام کوچک همین شخصیت را عنوان خودش قرار داده بود هم مقطعی از زندگی او قاب گرفته شد که هنگام رخ دادن فاجعهای مثل زلزله بم، به کار امدادرسانی مشغول بود. این پرترهنگاریها که حالا برای سینمای یکدست و غیرمتنوع ما کلیشهشکنی محسوب میشوند، در هر جای دیگری از دنیا جزو معمولیترین روندهای سینما به حساب میآیند اما ما دچار تسلط مطلق وضعیتی شدهایم که رفتار طبیعی فیلمسازانمان در سوژهیابی را باید به عنوان جسارتی ستودنی در شکستن کلیشههای رایج، روی مردمک دیده بگذاریم.
* پروین اعتصامی یا کافهچیهای تهران امروز؟
محمدرضا ورزی ۵ سال بعد از آخرین سریالی که برای تلویزیون ساخته بود و ۱۱ سال بعد از آخرین فیلم سینماییاش، سال 1402 با فیلم پروین که ابتدا نام آن معجزه پروین بود به جشنواره فجر آمد و نقش اصلی کارش را مارال بنیآدم بازی میکرد. محمدرضا ورزی که قبلا در سریالهای تلویزیونی متعددی سراغ پرترهنگاری از شخصیتهای تاریخی معاصر رفته بود، این بار با فیلم «پروین» سراغ همان دوره تاریخی رفته اما او در این نوع مجموعهها معمولا به مسائل، رویدادها و چهرههای برجسته سیاسی هر دوره میپرداخت؛ نه اینکه شخصیتمحوری روایتش یک شاعر زن باشد. خیلی از سریالهای ورزی قبل از اینکه روی آنتن بروند، با انتشار دانه به دانه عکس بازیگرانشان در گریم شخصیتهای معروف تاریخی خبرساز میشدند. حتی کار به جایی رسید که از او انتقادهایی شد و گفتند لازم نیست چهرهها اینقدر به خود آن شخصیتها شباهت ظاهری داشته باشند و بهتر است قصه و بازی بازیگران این حس شباهت را تداعی کند. این بار اما برای فیلم پروین بازیگرانی انتخاب شدهاند که نهتنها از آن گریمهای سنگین روی صورتشان خبری نیست، بلکه تلاشی برای مطابقت پرسونای آنها با آدمهای ۱۰۰ سال پیش هم دیده نمیشود. در حقیقت یکی از اصلیترین چیزهایی که درباره فیلم محمدرضا ورزی بحثانگیز شد، خود بازیگر نقش پروین بود؛ کسی که شباهت چندانی به آن شاعر زن نداشت؛ آن هم در حالی که تصاویر متعددی از پروین اعتصامی را همه مردم ایران دیدهاند. البته مساله فقط این نبود که قیافه این بازیگر به قیافه پروین نمیخورد، بلکه نوع پوشش و آرایش و سلوک او کاملا یک زن جوان از طبقه متوسط تهراننشین امروز را تداعی میکند؛ نه زنی که از طبقات رو به بالای جامعه بوده و بین 80 تا 100 سال پیش زندگی میکرده است. غیر از بازیگر نقش پروین، در پوشش و آرایش و رفتار سایر بازیگران زن فیلم هم یک نوع «اکنونزدگی» شدید دیده میشود. این پرسوناها بیشتر از اینکه به زنان 80 سال پیش ایران از هر طبقه شباهت داشته باشند، شبیه کارکنان آن دسته از کافههای امروز تهران هستند که سعی میکنند برای مشتریانشان فضای 80 سال پیش را بازسازی کنند و فانتزی امروز خودشان از دوران قدیم را بر واقعیت آن دوران تحمیل میکنند. شاید اصلیترین ایرادی که تا به حال به فیلم پروین وارد شده و مخرج مشترک بسیاری از نقدها هم هست، همین باشد. ترکیب بازیگران فیلم پروین از این جهت بیشتر محل توجه و نقد قرار میگیرد که تهیهکننده کار خودش یک هنرپیشه مشهور است و شناختهشدهترین چهره سینمای ایران در انتخاب بازیگر برای فیلمهای مختلف به حساب میآید. تهیهکننده این فیلم محمدرضا شریفینیا است و خود او به همراه آزیتا حاجیان نقش پدر و مادر پروین اعتصامی را بازی کردهاند و ملیکا شریفینیا هم در نقش دوست کولی پروین ظاهر شده است.
حسین پاکدل و محمدعلی نجفی، بازیگر نقش ۲ نفر از پیشکسوتان ادب و هنر مملکت هستند اما به فهرست باقی بازیگران اگر نگاهی بیندازیم، غیر از حسام نوابصفوی و مریم ورزی، باقی گروه عمدتا کمدینهایی هستند که اینجا نقشی جدی ایفا کردهاند. امیرحسین صدیق، رامین ناصرنصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشهخواه و یوسف صیادی تعدادی از این چهرهها هستند که از میان آنها رامین ناصرنصیر برای بهترین بازیگری نقش مکمل مرد در فجر چهلودوم نامزد سیمرغ شد. چهرهپردازی این فیلم، طراحی لباس آن، موسیقی متن و فیلمبرداریاش هم نامزد سیمرغ شدند اما در نهایت مارال بنیآدم بود که از میان همه عوامل فیلم توانست به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن، برنده سیمرغ بلورین شود. یعنی دقیقا همان هنرپیشهای که حضورش در نقش پروین محل بحث جدی بود و هست، توسط هیات داوران فجر تایید و تحسین شد.
ارسال به دوستان
نگاه
خطر غرق اروپای غربی
فئودور لوکیانف*: با فرارسیدن سال 2025 پارادایم توسعه جهانی که 40 سال پیش آغاز شده بود به پایان طبیعی خود رسیده است.
تاریخ ممکن است تکرار نشود اما اغلب قافیهدار است. نگاهی به لحظات کلیدی، مسیر حرکت را نمایان میکند. امسال چهلمین سالگرد یک رویداد اساسی است: مجمع عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی در مارس 1985 که میخائیل گورباچف فقید را به عنوان دبیرکل حزب تایید کرد. مفاهیم پرسترویکا [اصلاحات] و «تفکر جدید» متعاقب آن رویداد به وجود آمدند اما بذرهای تغییرات سیستمی در آن زمان کاشته شدند. امروز نظم جهانی که در اواخر قرن بیستم جوانه زد، در حال فروپاشی است.
فوریه 2022 من چنین استدلال کردم که عملیات نظامی ویژه روسیه در اوکراین - چه عامدانه یا خیر - نمادی از یک گسست عمیق از سیاستهای آغاز شده در دوره گورباچف است. در آن زمان، نزدیک شدن به غرب به عنوان راهی برای مسکو برای ادغام در یک سامانه بزرگتر تحت رهبری غرب تلقی میشد. این مسیر که بیش از ۳ دهه به همان شکل دنبال شد، نتوانست نتایج مطلوب را به همراه داشته باشد. بحث درباره دلایل این شکست - چه به دلیل انتظارات غیرواقعی و چه به دلیل اختلافات آشتیناپذیر - فرصت دیگری میطلبد. آنچه حالا غیرقابل انکار به نظر میرسد این است که این چرخش چشمگیر بوده و با تغییرات ژئوپلیتیک اخیر شتاب گرفته است.
جهانی که روسیه زمانی آرزوی پیوستن به آن را داشت، اکنون خود در آشوب است. بتازگی یکی از رهبران آلمانی شاهد آن بود که دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده و ایلان ماسک، مالک تسلا در حال تکان دادن نظام غربی هستند، درست مثل پرسترویکایی که بلوک شرق را بیثبات کرد. در دهه 1980 [میلادی] دولت جمهوری دموکراتیک آلمان [شرقی] مجله اسپوتنیک شوروی را از ترس اینکه ایدههای مترقی آن سیستم سفت و سخت آنها را تضعیف میکند، ممنوع کرد. امروز نیز اتحادیه اروپایی در تقلای مقابله با نفوذ فزاینده ماسک است، زیرا اقدامات و اظهارات جسورانه او تهدیدی برای تضعیف ثبات نهادهای این اتحادیه از درون است.
اروپای غربی که زمانی ذینفع اصلی «تفکر جدید» گورباچف بود، اکنون خود را یک بازنده اصلی بالقوه میبیند.
پرسشهایی که مدتها تصور میشد حل شدهاند - مانند تخطیناپذیری مرزها - دوباره سر باز میکنند. اظهارات قبلی ترامپ درباره پیوستن کانادا به آمریکا، با توجه به اظهارات گذشته او درباره گرینلند و کانال پاناما، دیگر به عنوان شوخی صرف تلقی نمیشود. در خاورمیانه، مرزها به انتزاعات سیال تبدیل شدهاند، در حالی که اظهارات روسیه درباره «واقعیتهای در حال تغییر» در عمل نشاندهنده تمایل برای به چالش کشیدن هنجارهای سرزمینی است. در همین حال، ایالات متحده نقش خود را به عنوان قهرمان نظم جهانی «مبتنی بر قوانین» رها کرده است. در عوض، دکترین سلطه را دنبال میکند که دنبالهروی برتری فنی و اقتصادی است. راهبرد «صلح از طریق قدرت» ترامپ بر اعمال فشار متکی است، نه ایجاد اجماع. این نشاندهنده انحراف نه تنها از دیدگاه گورباچف درباره هماهنگی نهادی، بلکه از راهبرد خود آمریکا پس از جنگ سرد است که به دنبال توجیه سلطه خود در چارچوبهای بینالمللی بود. روسیه، به نوبه خود، از «تفکر جدید» که زمانی نوید یکپارچگی و احترام متقابل را میداد، سرخورده شده است و اکنون، خود را در حال عقبنشینی از نظم جهانی میبیند که نتوانسته منافعش را تامین کند. از قضا این آمریکاست که – به واسطه رد قوانینی که زمانی از آن دفاع میکرد - بساط [نظم جهانی] را به هم ریخته است. ترامپ این تغییر را تجسم میبخشد و به جهانی اشاره میکند که در آن قدرت، نتایج را دیکته میکند و نهادها را به عنوان بازیگران ثانویه به حال خودشان رها میکند. اروپای غربی [یعنی شالکه اصلی اتحادیه اروپایی به علاوه بریتانیا و سوییس] با آیندهای مبهم مواجه است. اتکای آن به رهبری آمریکا تبدیل به یک شمشیر دولبه شده است. در حالی که ایالات متحده یک متحد مهم باقی مانده اما غیرقابل پیشبینی بودن فزاینده آن تحت هدایت رهبرانی مانند ترامپ، تهدیدی برای بیثباتی نظمی است که اروپا به آن وابسته شده است. تلاش اتحادیه اروپا برای مدیریت نفوذ ماسک نمادی از یک ناخوشی عمیقتر است، یعنی شکست در انطباق با جهانی که دیگر توسط قوانین روشن یا ارزشهای مشترک اداره نمیشود. در همین حال، انسجام داخلی آن نیز بر اثر شکاف مرکزیت سیاسی در معرض خطر قرار
گرفته است. پرسترویکا به دنبال هماهنگ کردن جهان از طریق نهادها بود و به نسلی که از رویارویی خسته شده بودند، امید بسته بود. امروز ما عکس آن را میبینیم: نهادها به عنوان موانع تلقی میشوند، چندجانبهگرایی کنار گذاشته میشود و قدرت بدون هر گونه عذری اعمال میشود. شعار ترامپ مبنی بر «اول آمریکا» به یک اخلاقیات فراگیرتر مبتنی بر شعار «اول من» تبدیل شده که در آن کشورها منافع فوری خود را بر راهحلهای جمعی ترجیح میدهند. مسیر پیش رو هیچ پاسخ آسانی را نوید نمیدهد اما همانطور که اغلب در اتحاد جماهیر شوروی قبل از پرسترویکا گفته میشد، هیچکس هم هرگز قول نداده بود پاسخی آسان در کار باشد.
عضو هیاترئیسه شورای سیاست خارجی و دفاعی روسیه *
منبع: تارنمای پروفایل
ارسال به دوستان
یادداشت روز
2 راهبرد پیش روی صنعت گاز ایران
مهرداد بذرپاش: گاز طبیعی یکی از منابع حیاتی انرژی ایران است که در سیاستهای اقتصادی و دیپلماسی کشور نقش مهمی ایفا میکند. ایران با داشتن دومین ذخایر بزرگ گاز دنیا به میزان بیش از 33 تریلیون مترمکعب، به عنوان یکی از تأمینکنندگان عمده انرژی در سطح منطقه و جهان شناخته میشود. این منابع گازی نه تنها برای تأمین نیازهای داخلی، بلکه برای تقویت روابط اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای همسایه از جمله ترکیه، عراق و پاکستان مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. صنعت گاز ایران به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور، توجه زیادی را در برنامههای توسعهای و بینالمللی جلب کرده است. همکاری در زمینه تأمین انرژی و پروژههای گازی وابستگیهای متقابل انرژی را تقویت کرده و به ایجاد روابط استراتژیک در سطح بینالملل منجر خواهد شد.
* توسعه زیرساختهای صنعت گاز بعد از انقلاب اسلامی
طی سالهای بعد از انقلاب اسلامی زیرساختهای گاز کشور به طور قابل توجهی توسعه یافته، به نحوی که طبق آمار شرکت ملی گاز ایران در این مدت به بیش از 1200 شهر و بیش از 35 هزار روستا در کشور گازرسانی شده و برای تأمین گاز مورد نیاز خانوادهها و مشترکان صنعتی بیش از ۴۱۶ هزار کیلومتر شبکه خط لوله اجرا و ۱۳ میلیون انشعاب گاز نصب شده است. در واقع، بیش از ۹۷ درصد جمعیت شهری و ۸۷ درصد جمعیت روستایی و در مجموع بیش از ۹۰ درصد جمعیت کشور از نعمت گاز طبیعی برخوردارند.
با وجود ظرفیتها و دستاوردهای ذکر شده، ایران امروز انرژی در دسترس مناسبی برای صادرات ندارد که از جمله عوامل اصلی آن تلفات بالای انرژی در کشور و وابستگی کشور به یک حامل انرژی است به نحوی که بیش از 70 درصد انرژی کشور به گاز وابسته است. بخشی از نیاز انرژی کشور به دلیل کمبود منابع پایدار در حال هدررفت است که این موجب خاموشی و تعطیلی صنایع و در نتیجه آسیب به ثروت ملی و تولید ناخالص داخلی شده است.
* لزوم مدیریت بهینه مصرف بخش گاز و حرکت به سمت استقرار فناوری و کنتورهای هوشمند گاز
تلفات گاز هم در تولید - نظیر گازهای مشعل - و هم در فرآیند انتقال و توزیع - نظیر حجم بالای مصارف نامشخص گاز - ضرورت مدیریت مصرف و به کارگیری فناوری در این بخش و هوشمندسازی آن را نشان میدهد. در حال حاضر حدود ۳۰ میلیون مشترک از خدمات شرکت گاز استفاده میکنند. این در شرایطی است که مدیریت مصرف به روشهای سنتی انجام میشود و لازم است متناسب با پیشرفت فناوری، مدیریت مصرف گاز نیز جهش فناورانه داشته باشد. در بخش مدیریت مصرف با توجه به اتلاف بالای منابع در تولید، انتقال و توزیع گاز و حجم بالای مصارف نامشخص، سیاستگذاری صحیح و استفاده از ابزارهای دقیق ضروری است. یکی از این ابزارها استفاده از تجهیزات اندازهگیری دقیق در طول لوله انتقال، توزیع و در نهایت مصرفکننده نهایی است. فناوری کنتورهای هوشمند علاوه بر پایش لحظهای جریان گاز، نسبت به کنترل مصرف بخشهای مختلف هشدارهای لازم را صادر میکند. استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و شرکتهای دانشبنیان برای انتقال فناوری و تولید و نصب کنتورهای هوشمند گاز یکی از راهبردهای این بخش است. مزیت مهم کنتورهای هوشمند این است که مصرف گاز را کنترل و امکان قیمتگذاری پویا را فراهم میکند. از سویی با توجه به احتمال وجود خطای انسانی در خوانش کنتورها، استفاده از کنتورهای هوشمند مانند کنتور گاز هوشمند، کنتور آب هوشمند و کنتور برق هوشمند اهمیت زیادی یافته است.
* دیپلماسی انرژی و قراردادهای گازی با کشورهای همسایه
موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان یک پل ترانزیتی گازی میان اروپا، آسیای مرکزی و خلیجفارس، فرصتهای زیادی را برای ایران در زمینه تأمین انرژی اروپا و آسیا فراهم کرده است. این موقعیت ممتاز این امکان را میدهد که با تقویت همکاریهای گازی و توسعه زیرساختها، جایگاه خود را به عنوان یک تأمینکننده مهم انرژی در سطح جهانی تثبیت کنیم و به طور مؤثری در دیپلماسی انرژی مشارکت داشته باشیم.
قراردادهای گازی میان ایران و کشورهای همسایه، بخش مهمی از دیپلماسی انرژی ایران را تشکیل میدهند. این قراردادها نه تنها به تأمین انرژی داخلی ایران کمک میکنند، بلکه فرصتهایی را نیز برای گسترش روابط اقتصادی و سیاسی با کشورهای همسایه فراهم میآورند.
1- ترکیه: از مهمترین شرکای گازی ایران به شمار میرود. ایران سالانه حدود 10 میلیارد مترمکعب گاز به ترکیه صادر میکند و سال 2022 میلادی 9 میلیارد و 400 میلیون مترمکعب و سال ۲۰۲۳ میلادی ۵ میلیارد و 400 میلیون مترمکعب گاز به ترکیه صادر کرد. ترکیه به عنوان پل ارتباطی ایران به بازارهای اروپایی نیز اهمیت ویژهای دارد، هر چند رقابت با کشورهای دیگر مانند روسیه و ترکمنستان به چالشهایی در این زمینه منجر شده است.
2- عراق: طبق قرارداد میان 2 کشور، ایران روزانه 50 میلیون مترمکعب گاز به عراق صادر میکند که عمدتا برای تأمین برق و نیازهای صنعتی این کشور است البته این همکاری با چالشهایی مانند مشکلات مالی دولت عراق و عدم توانایی این کشور در پرداختها به دلیل تحریم و سایر موانع روبهرو است. 3 - پاکستان: پروژه خط لوله ایران - پاکستان یکی از پروژههای راهبردی است که بنا بود 23.5 میلیون مترمکعب گاز در روز به پاکستان منتقل کند. با وجود مشکلات مالی و تحریمی، این پروژه هنوز تکمیل نشده است ولی در صورت اجرایی شدن، میتواند روابط 2 کشور را تقویت و ژئوپلیتیک انرژی در منطقه غرب آسیا را متحول کند.
۴ - ترکمنستان: در ۱۵ سال گذشته به طور میانگین روزانه ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار مترمکعب گاز طبیعی از کشور ترکمنستان وارد ایران شده است. با این حال، مشکلات تحریمی سبب کاهش واردات گاز طبیعی ایران از ترکمنستان شد و سال 1395 اختلافات گازی بین 2 کشور افزایش یافت. با این وجود در دولت سیزدهم (پاییز1400) قرارداد جدید سوآپ تا سقف ۲ میلیارد مترمکعب در سال بین 2 کشور منعقد شد و به ترکمنستان اجازه داد گاز خود را از طریق سوآپ با ایران به جمهوری آذربایجان بفروشد و به این ترتیب چشماندازی تازه برای همکاریهای بیشتر بین 2 طرف ایجاد شد.
۵-روسیه: در ماههای پایانی دولت سیزدهم با پیگیری شهید رئیسی عزیز، تفاهمنامهای در حضور معاون اول محترم وقت ریاست جمهوری جناب آقای دکتر مخبر بین شرکت ملی گاز ایران و شرکت گازپروم روسیه به امضا رسید که روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز روسیه از طریق دریای خزر و خشکی به ایران منتقل شود که بخشی از این گاز جهت مصارف داخلی ایران و بخشی با مشارکت شرکت گازپروم روسیه به کشورهای همسایه صادر شود. همچنین توافق شده بود همه هزینههای احداث خطوط انتقال تا مرز ایران توسط شرکت گازپروم روسیه انجام شود.
* جمعبندی
قراردادهای گازی ایران با کشورهای همسایه در کنار توجه به مدیریت مصرف و توسعه کنتورهای هوشمند گاز، علاوه بر تأمین انرژی داخلی، نقش مهمی در استراتژی دیپلماسی انرژی ایران و تقویت روابط اقتصادی و سیاسی منطقهای دارد. با توجه به تغییرات ژئوپلیتیک و نیاز روزافزون اروپا به منابع انرژی پایدار، ایران میتواند از پروژههای ترانزیتی مانند «خط لوله ایران - ترکیه - اروپا» برای تأمین انرژی اروپا بهرهبرداری و گاز را از طریق کشورهای همسایه به این بازارها صادر کند. همچنین تقویت روابط گازی با کشورهای همسایه در غرب آسیا و آسیای مرکزی، نظیر عراق، ترکیه، پاکستان و ترکمنستان، میتواند زمینهساز همکاریهای بلندمدت در زمینه انرژی، کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی آلاینده و ارتقای بهرهوری صنعتی در منطقه شود. این تحولات میتواند ایران را به یکی از بازیگران کلیدی بازار انرژی جهانی تبدیل کند.
ارسال به دوستان
اخبار
بخش عربی به رادیو مقاومت اضافه شد
رضا کوچکزادهتهمتن، مدیر رادیو مقاومت تأکید کرد امسال برای شنوندگان خارج از مرزها با همکاری همکاران برونمرزی سازمان، راهاندازی «بخش عربی» در برنامههای رادیو مقاومت را داشتیم که با استفاده از برنامه کاربردی ایرانصدا میتوانند شنونده آن باشند.
***
علیشاپور، عسکری، تاج و اخواص با ارکستر ملی میخوانند
ارکستر موسیقی ملی ایران با همراهی ۴ خواننده، ۲۸ و ۲۹ دیماه کنسرت «شعله دارم بر زبان» را در تالار وحدت روی صحنه میبرد.
ارکستر موسیقی ملی ایران در گرامیداشت یاد آهنگساز فقید علی جعفریان، در واپسین شبهای دی 1403 به رهبری همایون رحیمیان و همراهی خوانندگان موسیقی ایرانی، آثاری از جلالالدین منبری و همایون رحیمیان را نیز اجرا میکند.
در شب نخست این کنسرت مجتبی عسکری و حسین علیشاپور در کنار نوازندگان ارکستر موسیقی ملی ایران میخوانند. در شب دوم نیز پوریا اخواص و وحید تاج ارکستر را همراهی میکنند.
ارکستر موسیقی ملی ایران از ابتدای امسال با رویکرد اجرای آثار موسیقی اصیل ایرانی، در هر اجرا با انتخاب رپرتواری از آثار آهنگسازان ایرانی، کنسرتهایی را در تالار وحدت برگزار کرده است.
«شعله دارم بر زبان» تازهترین اجرای این ارکستر نیز در ادامه همین مسیر، از ساعت 21:30 شامگاه جمعه و شنبه 28 و 29 دیماه در تالار وحدت روی صحنه میرود.
***
طرحی نو در پرداختن به واقعه عاشورا
مزیت «مقتل حسینی نوجوان» بر آثار مشابه، استفاده این اثر از منابع معتبر تاریخی و روایی و بهره بردن از قالبی جدید برای پرداختن به واقعه عاشوراست.
پنجمین چاپ از کتاب «مقتل حسینی نوجوان» از سوی دفتر نشر معارف منتشر شد و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
این کتاب که به قلم علی شعیبی نوشته شده است، تلاش دارد مخاطب نوجوان خود را با چرایی واقعه عاشورا و حوادث عصر امام(ع) آشنا کند. هرچند عاشورا و قیام کربلا از موضوعات مورد توجه نویسندگان در سالهای گذشته بوده است اما تدوین این موضوع در قالب «مقتل» برای نوجوانان تازگی دارد.
مقاتل آثاری هستند که به چگونگی شهادت یا درگذشت شخصیتهای مهم از زاویه دید شاهدان عینی و راویان میپردازند. این قالب در میان شیعیان بیشتر برای شرح واقعه عاشورا و نحوه شهادت امام حسین(ع) و یارانشان به کار میرود. مقتلنویسی در اینباره از قرن دوم هجری و با تلاش ابومخنف در «مقتلالحسین» آغاز شد و تا روزگار ما نیز
ادامه دارد.
***
رقابت ۲۲۸ اثر در دهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر
تاکنون ۲۲۸ بازی و تیم در ۳ بخش اصلی دهمین جشنواره بازیهای رایانهای ثبت شده که از این تعداد ۱۱۶ بازی برای بخش غزال و ۷۰ بازی برای بخش بازی جدی هستند.
بخش سرمایهگذاری دهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر یکی از بخشهای جشنواره به شمار میرود که ۴۲ نفر درخواست خود را در سایت رسمی جشنواره به ثبت رساندهاند.
در بخش غزال ۵۶ بازی به صورت انفرادی، ۳۴ بازی در قالب تیم بازیساز و ۲۶ بازی در قالب شرکت بازیساز و در بخش سیگپ (بازی جدی) نیز ۲۵ بازی به صورت انفرادی، ۳۳ بازی در قالب تیمی و ۱۲ بازی در قالب شرکت بازیساز به دبیرخانه جشنواره ارسال شده است.
دهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر روزهای ۱۶ تا ۱۸ بهمن در تهران برگزار میشود و جایزه غزال زرین، جایزه بازی جدی (سیگپ) و سکوی پرش غزال (رویداد سرمایهگذاری) به عنوان بخش رقابتی و نیز رویداد توسعه کسبوکار (رسش) از بخشهای اصلی این جشنواره به شمار میروند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|