|
جنگ پنهان ایرانیها در حاشیه خلیجفارس
نبرد برای کفش طلای امارات
در روزهایی که فوتبال در حاشیه جنوبی خلیجفارس به اوج هیجان رسیده، ۳ مهاجم ایرانی در لیگ حرفهای امارات، جنگی بیصدا اما جذاب را برای کسب عنوان آقای گلی به راه انداختهاند. سردار آزمون، شهریار مغانلو و مهدی قائدی، هر کدام در نقش قهرمان تیمهایشان، سودای فتح کفش طلا را در سر دارند.
جمعهشب در میان نبردهای حساس لیگ امارات، ۲ بازی برای هواداران ایرانی بیش از همه اهمیت داشت: اتحاد کلبا مقابل النصر و الاهلی برابر العین. هر دو بازی شاهد درخشش بازیکنان ایرانی بود؛ شهریار مغانلو ۲ گل برای کلبا زد و سردار آزمون با یک گل حساس، الاهلی را در کورس قهرمانی نگه داشت.
* آزمون؛ قهرمان سرخپوشان
سردار آزمون، مهاجم نامآشنای تیم ملی ایران، در الاهلی مثل یک ستاره درخشان میتابد. او با نوک پای طلاییاش، یک بار دیگر ۳ امتیاز حیاتی را برای تیمش به ارمغان آورد. سردار حالا در 19 بازی رسمی این فصل، روی 21 گل تأثیر مستقیم داشته و بیاغراق بهترین خرید تابستانی این تیم بوده است.
با 8 گل زده، آزمون در آستانه ورود به جمع برترین گلزنان لیگ است و تنها یک گام با علی مبخوت، مهاجم مشهور اماراتی فاصله دارد. او که در 3 بازی اخیر برای الاهلی گلزنی کرد، نشان داد همچنان در اوج آمادگی است و رؤیای کسب کفش طلا را در سر میپروراند.
* مغانلو؛ بازگشت با ۲ گل
مدتی بود شهریار مغانلو، مهاجم اتحاد کلبا از فرم ایدهآل خود فاصله گرفته بود اما بازگشت او به اوج، حاصل همکاری درخشانش با ۲ ایرانی دیگر، مهدی قائدی و سامان قدوس است. شهریار که در بازی قبل برابر عجمان گلزنی کرده بود، این بار مقابل النصر ۲ گل زیبا به ثمر رساند.
هر چند بازی در نهایت با شکست تیمش همراه شد اما درخشش شهریار قابل کتمان نیست. او حالا با 6 گل زده، دوباره خود را در میان مدعیان آقای گلی میبیند. این بریس، نخستین دوگله او با پیراهن کلبا بود و نشان داد شهریار همچنان مهاجمی خطرناک است.
* قائدی؛ مهندس میدان
اگرچه مهدی قائدی در بازی اخیر مقابل النصر فرصت طلاییای را برای گلزنی از دست داد اما همچنان یکی از مؤثرترین بازیکنان اتحاد کلبا محسوب میشود. قائدی که روی 11 گل تیمش تأثیر مستقیم داشته، با حرکات سرعتی و تکنیکی خود در خط حمله، فرصتهای بسیاری برای همتیمیهایش خلق کرده است.
مهدی هم مثل شهریار، 6 گل در این فصل به ثمر رسانده و همچنان در کورس مدعیان قرار دارد. او که تنها 26 سال دارد، با نمایشهای خود نشان داده چرا یکی از استعدادهای درخشان فوتبال ایران است.
* لابا و خربین؛ رقابت با مدعیان ایرانی
در صدر جدول گلزنان، کوجو لابا، مهاجم توگویی العین با 14 گل یکهتازی میکند. پس از او، عمر خربین، مهاجم سوری الوحده با 10 گل در رده دوم قرار دارد. خربین که فصل گذشته با 18 گل کفش طلا را به دست آورد، امسال نیز یکی از مدعیان اصلی است.
هر چند رقابت برای ایرانیها دشوار است اما فصل هنوز به پایان نرسیده و فرصت برای سردار، شهریار و مهدی وجود دارد تا فاصله خود را با لابا و خربین کاهش دهند و حتی برای فتح کفش طلای امارات تلاش کنند.
* سرنوشت کفش طلا؛ چه کسی درخشندهتر خواهد شد؟
نبرد ۳ مهاجم ایرانی در لیگ امارات نه تنها به جذابیتهای این رقابتها افزوده، بلکه نشاندهنده قدرت فوتبال ایران در تولید مهاجمانی در کلاس جهانی است. سردار، شهریار و مهدی، هر کدام با سبک بازی خاص خود، تصویر تازهای از فوتبال ایران را به نمایش گذاشتهاند.
در حالی که هفتههای حساس لیگ امارات در پیش است، پرسش اصلی این است: آیا یکی از این ۳ ایرانی میتواند کفش طلای آقای گلی را از آن خود کند یا اینکه لابا و خربین، این افتخار را در حاشیه خلیجفارس نگه خواهند داشت؟ پاسخ این پرسش در هفتههای آینده مشخص خواهد شد.
ارسال به دوستان
گزینههای خارجی پرسپولیس برای انتخاب سرمربی یک به یک پوچ میشوند
بنبست مطلق
مهدی طاهرخانی: پرسپولیس، این روزها شبیه شکارچیای است که در بیابانی بیآب و علف، دست به دامن سرابی شده که هر بار نزدیکتر میشود، از بین میرود. ۳ هفته از برکناری خوان کارلوس گاریدو میگذرد و هنوز نیمکت پرسپولیس در حسرت یک فرمانده نشسته است؛ فرماندهای که نه والتر ماتزاری خواهد بود، نه تاتا مارتینو و نه یولین استفان.
* پروندهای که بسته شد، قفلی که باز نشد
مدیران پرسپولیس با والتر ماتزاری، مردی که روزگاری روی نیمکت ناپولی و اینتر بود، وارد گفتوگو شدند؛ مربیای که میتوانست مثل یک ایتالیایی مغرور، نظم و تاکتیک را به تیم بیاورد و دل هواداران را برباید اما قصه، با یک «نه» قاطع از سوی ماتزاری تمام شد. دلیلش ساده بود؛ او نه دلش میخواست وسط فصل سکانداری تیمی را بپذیرد و نه حاضر بود با دستیارانی که خودش انتخاب نکرده، کار کند.
ماتزاری خواستههایش را واضح مطرح کرد: «اگر میخواهید بیایم، اول فصل باشد. با دستیاران خودم، مربی دروازهبانان، مربی بدنساز و البته تیمی که خودم بسته باشم». خواستههایی که البته برای این روزهای پرسپولیس، بیشتر شبیه رویای دستنیافتنی بود.
* نه مارتینو، نه استفان؛ بنبست سیاسی و ورزشی
تاتا مارتینو، آن مربیای که زمانی در بارسلونا و کنار لیونل مسی دیده میشد، دومین امید مدیران پرسپولیس بود اما او هم تمایلی به نشستن روی نیمکت سرخپوشان نشان نداد. داستان یولین استفان، مربی فرانسوی هم چیزی جز همین نبود. حتی شایعه شد مشکلات سیاسی و تصویر دروغینی که از ایران در رسانههای جهان ارائه میشود، دلیل تمایل نداشتن او به آمدن به تهران بوده است.
* ۳ هفته سرگردانی؛ هنوز هیچ!
پرسپولیس حالا در یکی از حساسترین برهههای تاریخش قرار دارد. ۳ هفته بدون سرمربی سپری شده و تنها ۶ روز به دیدار سوپرجام مانده. هوادارانی که عادت کردهاند تیمشان برای قهرمانی بجنگد، حالا نگرانند نیمکت خالی، قهرمانی را از چنگشان بیرون بکشد.
در این میان، شاید کریم باقری مجبور شود تیم را در بازی سوپرجام هم هدایت کند؛ اسطورهای که برای پرسپولیسیها همیشه فراتر از یک بازیکن یا مربی بوده اما قرار نیست او همیشگی این نیمکت باشد.
* نیمکت خالی و یک سؤال بزرگ
حالا مدیران پرسپولیس با یک سؤال بزرگ روبهرو هستند: چه باید کرد؟ اگر سراغ مربی ایرانی بروند، ممکن است فشار هواداران و انتظارات بالای آنها کار را سخت کند. اگر همچنان به دنبال گزینه خارجی باشند، زمان به ضررشان میگذرد.
این روزها، هرچه پروندهها بسته میشود، پرونده انتقادات هواداران بازتر میشود. مدیرانی که میخواستند نیمکت تیمشان را به بزرگان فوتبال جهان بسپارند، حالا حتی نمیدانند چه زمانی میتوانند اسم سرمربی جدید را به زبان بیاورند.
پرسپولیس در برزخ تصمیمگیری است؛ برزخی که ممکن است هزینهاش، یک فصل بیجام و دلی شکسته باشد.
***
هایجک استقلال از پرسپولیس
قصه نقلوانتقالاتی نیمفصل همیشه پر از هیجان و شایعات داغ است اما این بار داستان مهران احمدی، هافبک 27 ساله خیبر خرمآباد، به روایت تازهای از رقابت استقلال و پرسپولیس تبدیل شده است. بازیکنی که ابتدا در لیست خرید پرسپولیس بود، حالا فاصلهای تا پوشیدن پیراهن آبی ندارد.
* خروج ناگهانی از لیست پرسپولیس
پرسپولیس که در روزهای ابتدایی زمستان با مهران احمدی به توافق شخصی رسیده بود، به دلیل درخواست بالای خیبر برای رضایتنامه، قید این انتقال را زد. مبلغ پیشنهادی خیبر فراتر از انتظار مدیران پرسپولیس بود و همین مساله باعث شد احمدی از لیست خرید سرخها خارج شود.
* ورود استقلال
در این میان، استقلال که از ابتدا وضعیت احمدی را زیر نظر داشت، به محض عقبنشینی پرسپولیس وارد میدان شد. حالا به نظر میرسد مدیران آبیپوشان تهران با پیشنهادات خلاقانهای، راه خود را برای جذب این هافبک هموار کردهاند.
* پیشنهاد استقلال؛ بازیکنان و پول نقد
بر اساس شنیدهها استقلال حاضر شده ۲ بازیکن خود را به همراه مقداری مبلغ نقد به خیبر واگذار کند. علیرضا کوشکی که در نیمفصل اول عملکرد قابل قبولی در استقلال نداشت، به طور دائم راهی خیبر خواهد شد، همچنین سامان فلاح به صورت قرضی به اردوی سبزپوشان خرمآباد میپیوندد. علاوه بر این، استقلال مبلغی را نیز برای دریافت رضایتنامه احمدی به حساب خیبر واریز خواهد کرد.
* جلسه سرنوشتساز در کیش
همزمانی اردوی استقلال و خیبر در جزیره کیش فرصتی طلایی برای مذاکره مستقیم میان ۲ باشگاه فراهم کرده است. گفته میشود جلسهای تعیینکننده میان مدیران ۲ باشگاه برگزار خواهد شد و نتیجه این جلسه میتواند انتقال مهران احمدی را به استقلال قطعی کند.
مهران احمدی هماکنون همراه خیبر در کیش حضور دارد. طبق برنامه، خیبر پس از بازی تدارکاتی روز دوشنبه مقابل استقلال، جزیره را ترک خواهد کرد اما اگر انتقال احمدی تا آن زمان نهایی شود، او به عنوان بازیکن جدید استقلال در کیش باقی خواهد ماند و حتی ممکن است در بازی دوستانه مقابل تیم سابقش برای آبیها به میدان
برود!
* نقلوانتقالاتی که فصل را تغییر میدهد
رقابت برای جذب مهران احمدی تنها یکی از اپیزودهای جذاب لیگ بیستوچهارم است اما شاید این انتقال بتواند نقش مهمی در مسیر قهرمانی استقلال ایفا کند. احمدی که در خیبر نمایشهای درخشانی ارائه داده، حالا به دنبال چالش جدیدی است و اگر استقلال موفق شود این انتقال را نهایی کند، نهتنها یک مهره ارزشمند را به ترکیب خود اضافه خواهد کرد، بلکه پیامی واضح به رقیب دیرینهاش خواهد فرستاد: در جنگ نقلوانتقالاتی، استقلال بازنده نیست.
باید دید آیا این انتقال در کیش به سرانجام میرسد یا اینکه سرنوشت مهران احمدی همچنان میان سرخ و آبی معلق خواهد ماند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با زهرا رحیمی، جوانترین مدالآور تاریخ پارالمپیک با جوایزش یک دستگاه تریلی برای پدرش خرید
به نام پدرم
زهره فلاحزاده: بدون شک نام زهرا رحیمی به عنوان جوانترین مدالآور پارالمپیک در تاریخ ورزش ایران جاودانه خواهد ماند. رحیمی ۱5 ساله که توانست در پارالمپیک پاریس به مدال نقره برسد، حالا با پاداش چند میلیاردی خود برای پدرش هدیهای خریده است. قیمت این تریلی حدود 9 میلیارد است که نزدیک 8 میلیارد آن را رحیمی از پول جوایزش جور کرد. اینکه یک ورزشکار که مدال مهمی در تورنمنت جهانی به دست آورده و پاداشش را تماما تقدیم پدرش کرده، بسیار قابل ستایش و احترام است. شاید زهرا میتوانست با این پاداش آینده خود را بیمه کند و حتی مثل اکثر ورزشکاران برای خود ماشین لوکس و خانهای مجلل خریداری کند اما او ترجیح داد پدرش را خوشحال کند و لبخند بر لب او بیاورد.
خبرنگار «وطن امروز» پس از این اقدام زیبا و پسندیده با زهرا رحیمی گفتوگو کرد. رحیمی در این گفتوگو صحبتهایی کرده که نشان میدهد بیجهت نیست در چنین سن و سالی در بزرگترین رویداد جهانی به مدال رسیده است. پرواضح است رحیمی در خانوادهای محترم پرورش یافته که احترام به بزرگتر مهمترین خصیصه آنهاست.
زهرا رحیمی، دارنده مدال نقره پارالمپیک پاریس ابتدا در رابطه با اینکه چطور شد سر از تکواندو درآورد، صحبت کرد: من از ۶ سالگی تکواندو کار میکردم اما قبل از اینکه در این رشته فعالیت کنم، کاراتهکا بودم. با توجه به اینکه استادم گفت در تکواندو با استعدادتری و بیشتر میتوانی موفق شوی، تصمیم گرفتم تکواندوکار بشوم. من اوایل تکواندو را به شکل یک ورزش برای تفریح میدیدم و قصد نداشتم حرفهای ادامه بدهم اما کمکم وارد اردوهای تیم ملی شدم.
وی در ادامه از مدالهای کسبشدهاش گفت: نخستین اعزام من به مسابقات آسیایی ویتنام بود که مدال طلا گرفتم و به عنوان فنیترین بازیکن آسیا انتخاب شدم. دومین اعزامم همین پارالمپیک پاریس بود که نقره کسب کردم و بعد از آن هم تورنمنت بحرین بود که مدال طلا گرفتم.
ملیپوش پاراتکواندوی ایران در پاسخ به این سوال که خودت فکر میکردی در سن کم بتوانی در مهمترین رویداد جهانی به مدال برسی، تصریح کرد: تلاش و پشتکارم زیاد است و همیشه سعی میکنم صد خودم را در مسابقات بگذارم که هر چه زودتر به هدفم برسم. خدا را شکر تمام تلاشهایی که در این راه سخت کردم با کمک استادانم و پدر و مادرم نتیجه داد.
رحیمی در رابطه با هدیه یک دستگاه تریلی به پدرش هم اظهار داشت: من قبل از شروع مسابقات پارالمپیک، آرزو داشتم مدال کسب کنم و گفته بودم اگر این امر تحقق یابد، برای پدرم ماشین سنگین یا همان تریلی میخرم. پدرم را هم از این نیت باخبر کرده بودم. بعد از مدالی که کسب کردم، با تمام جوایزی که از وزارت ورزش، کمیته المپیک، نهادهای استانی و هیاتها دریافت کرده بودم، برای پدرم این هدیه را خریداری کردم.
وی در رابطه با اینکه پدرش چه واکنشی در برابر این هدیه داشت، گفت: پدرم از اول مخالف این کار بود و گفت این جوایز را برای خودت سرمایهگذاری کن ولی من حرف ایشان را گوش نکردم و ماشین را خریدم. درباره احساس پدرم پس از خریدن ماشین هم میتوانستم خوشحالی را در چشمانش ببینم.
دارنده مدال نقره پارالمپیک پاریس درباره اینکه دلیل خریدن این هدیه چه بود، توضیح داد: برای من بزرگترین هدف این است که پدر و مادرم در آسایش باشند و همیشه خوشحال باشند. پدر و مادرم برای من خیلی زحمت کشیدهاند و در برابر تمام زحماتی که انجام دادهاند این یک کار ناچیزی بود. امیدوارم توانسته باشم با این کار حداقل کمی از زحمات آنها را جبران کنم.
رحیمی در پایان گفت: از بچههای سرزمینم میخواهم قدر پدر و مادرشان را بدانند. پدر و مادر بزرگترین نعمتی هستند که هر فردی دارد و تنها کسانی هستند که پشتمان ایستادهاند و دوستمان دارند. در ضمن روز پدر را هم به تمام پدران سرزمینم تبریک میگویم که همیشه پشت بچههایشان ایستادهاند.
ارسال به دوستان
مسیر جدید پیش روی حسن یزدانی در اوزان بالاتر
اسطوره حوالی ۱۰۰
علی هنرمنش: حسن یزدانی، کسی که در کشتی آزاد ایران و جهان به عنوان یکی از قهرمانان بیبدیل شناخته میشود، پس از تجربه ۲ جراحی پیچیده روی کتفش، اکنون با تغییرات فیزیکی و اضافه وزن روبهرو است که تصمیمگیری جدیدی را در مسیر حرفهایاش میطلبد. این تغییرات نهتنها برای او، بلکه برای کشتی ایران و طرفدارانش هم چالشبرانگیز و قابل تأمل است.
شهریور گذشته، یک ماه پس از المپیک پاریس، یزدانی در عملی که ۷ ساعت طول کشید، کتف خود را از ۳ ناحیه جراحی کرد. این جراحی پیچیده که در فرانسه با هزینه فدراسیون کشتی انجام شد، به منظور ترمیم آسیبدیدگیهای ناشی از چندین سال فشار جسمی صورت گرفت. در حالی که یزدانی پیش از این نیز در ایران تحت جراحی مشابهی قرار گرفته بود اما در مهمترین لحظه رقابتهای المپیک و در فینال مقابل رمضانف از بلغارستان، مجدداً دچار دررفتگی کتف شد. این آسیب باعث شد او از دستیابی به مدال طلا بازبماند و در نهایت نیاز به جراحی مجدد پیدا کند. حالا که ۴ ماه از این جراحی گذشته، تغییرات فیزیکی یزدانی و اضافه وزن وی مشهود شده است. علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی در این باره به نکتهای اشاره کرده که به طور حتم آینده کشتی یزدانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. او میگوید: «حسن یزدانی به فدراسیون آمد و در حالی که ۱۰۰ کیلوگرم وزن داشت، وضعیت جسمانیاش تغییر کرده بود. این موضوع به طور طبیعی به دلیل آسیبدیدگیهایی است که در ناحیه کتف داشته». دبیر ادامه میدهد به احتمال زیاد، یزدانی دیگر قادر نخواهد بود در وزن ۸۶ کیلوگرم به رقابت ادامه دهد و باید خود را برای وزنهای بالاتر آماده کند. او میگوید: «حسن باید در وزنهای ۹۲ یا ۹۷ کیلوگرم به مسابقات برود اما تصمیمگیری در این مورد به خود او بستگی دارد. کشتی یک ورزش آماتور است و هیچکس نمیتواند به کشتیگیر بگوید در کدام وزن رقابت کند».
تغییر وزن برای یزدانی که در وزن ۸۶ کیلوگرم یکی از بهترینها بود، بدون تردید چالشی بزرگ به همراه خواهد داشت. او اکنون باید خود را با سبکهای متفاوت کشتی در وزنهای بالاتر تطبیق دهد و از نو استراتژیهای فنی خود را بازتعریف کند. هرچند یزدانی در این مدت به لحاظ جسمانی تغییرات چشمگیری داشته است اما توانمندیهای فنی و تجربه بالایش احتمالاً به او کمک خواهد کرد این چالشها را پشت سر بگذارد. با توجه به رزومه درخشان و عملکرد بینظیر یزدانی در رقابتهای جهانی و المپیک با ۱۰ مدال، بعید است این تغییر وزن مانعی برای ادامه موفقیتهای او باشد و حتی شاید این اتفاق، فرصتی برای یزدانی باشد تا در وزنهای بالاتر نیز درخشیده و خود را به عنوان یکی از برترین کشتیگیران جهان در وزنهای جدید معرفی کند.
در نهایت، تصمیمگیری درباره تغییر وزن و آینده کشتی او به خود یزدانی بستگی دارد. او باید با مشاوره کادر فنی و بررسی شرایط بدنی و فنی خود، بهترین مسیر را انتخاب کند. حمایتهای هواداران و جامعه کشتی نیز میتواند نقش مؤثری در تحقق موفقیتهای آینده یزدانی ایفا و او را در مسیر قهرمانیهای جدید همراهی کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|