|
خبر
ظهور یک پدیده در والیبال جهان
همتیمی میلاد عبادیپور را میتوان پدیده این فصل والیبال جهان معرفی کرد که درخشش بسیار زیادی داشته است.
پاتریک ایندرا، بازیکن اهل جمهوری چک در نخستین فصل حضورش در پلاسلیگا (لیگ والیبال لهستان) درخشش بینظیری داشته و بهترین بازیکن این لیگ است. امتیازآورترین بازیکن لیگ لهستان از مرز ۴۰۰ امتیاز عبور کرده است و در حال حاضر ۴۶۵ امتیاز تا پایان هفته بیست و دوم برای تیمش به دست آورده است و ۴۳ امتیاز اختلاف با نفر دوم یعنی بارتوش فیلیپیاک دارد.
پاتریک بازی به بازی بهتر و بهتر شده است و حالا رسانههای لهستانی نظیر سایت پلاسلیگا او را پدیده این فصل والیبال جهان معرفی کردهاند که نهتنها در حمله، بلکه در دفاع روی تور و سرویس هم خوش درخشیده است.
* خبر خوب برای چک
فرم عالی ایندرا در یکی از معتبرترین لیگهای جهان بدون شک خبر خوبی برای هواداران والیبال چک است. آنها مطمئنا روی این بازیکن ۲۷ ساله حساب میکنند تا چک بتواند با این بازیکن در جامجهانی والیبال بدرخشد.
«نوروید چستوخوا» در این فصل با درخشش میلاد عبادیپور و پاتریک ایندرا عملکرد بسیار خوبی در لیگ لهستان داشته و حتی مدعی کسب عنوان قهرمانی است.
ارسال به دوستان
چه بلایی سر مس رفسنجان آمد؟
الگوی تیمداری برای سقوط!
علی دارابی: مس رفسنجان، تیمی که در سالهای اخیر به نماد موفقیت فوتبال شهرستانی تبدیل شده بود، حالا در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته است. تیمی که پارسال با شور و حرارت تا فینال جام حذفی پیش رفت، این فصل حتی شبحی از آن تیم پرافتخار نیست. شکستهای پیدرپی، حواشی درونی و ضعف مدیریتی، تیم را به رده سیزدهم جدول لیگ برتر رسانده و نگرانی سقوط را بر دل هوادارانش نشانده است.
* شروع کابوسوار فصل
از همان ابتدای فصل مشخص بود اوضاع تیم خوب نیست. مس تنها 6 امتیاز از 8 بازی ابتدایی خود کسب کرد و به یکی از گزینههای اصلی سقوط تبدیل شد. در این شرایط، محمد مومنی بهعنوان مدیرعامل جدید معرفی شد؛ مدیری غیربومی که انتصابش برخلاف سنت باشگاه بود. این تصمیم، به جای ایجاد ثبات، شکافهای داخلی را عمیقتر کرد. مس که همیشه به مدیریت بومی خود میبالید، حالا با مدیری از بیرون روبهرو شده که نتوانسته اعتماد بازیکنان و هواداران را جلب کند.
* امیدهایی که دوام نیاورد
سپردن هدایت تیم به مسعود شجاعی، ابتدا روزنهای از امید را گشود. پیروزیهای درخشان مقابل تیمهایی مانند نساجی و پرسپولیس، نشان داد مس میتواند از بحران خارج شود اما این امیدواری خیلی زود با تصمیمات اشتباه در نقلوانتقالات زمستانی از بین رفت. جدایی 4 بازیکن کلیدی و مصدومیت عیسی مرادی، تیم را در حساسترین مقطع فصل تضعیف کرد. با تنها یک ورودی در پنجره زمستانی، مس به یکی از ضعیفترین تیمهای نقلوانتقالات تبدیل شد، در حالی که حتی هوادار قعرنشین توانست ترکیب خود را تقویت کند.
* حواشی بیپایان
مشکلات مس تنها به مسائل فنی محدود نمیشود. اختلافات داخلی، مصاحبههای مدیرعامل علیه بازیکنان و سرمربی و واکنش بازیکنان در مقابل این صحبتها، نشاندهنده آشفتگی عمیق درونی باشگاه است. حتی حمله لیدرها به نشست خبری مسعود شجاعی و شایعات مذاکره با مربیان دیگر، بحران را پیچیدهتر کرده است. این حواشی، انرژی تیم را تحلیل برده و تمرکز بازیکنان را از میدان بازی دور کرده است.
* سوال هواداران: سقوط برنامهریزیشده؟
در فضای مجازی، برخی هواداران مدعیاند این شرایط نتیجه برنامهریزی برای سقوط تیم است. اگر چه این ادعا غیرمنطقی به نظر میرسد اما تصمیمات اشتباه و مدیریت ناکارآمد، کمتر از یک نقشه سقوط عمدی نیست. باشگاهی با امکانات ایدهآل و سرمایهگذاری عظیم، نباید به چنین شرایطی دچار شود اما تصمیمات غیراصولی، این سرمایه را به ورطه نابودی کشانده است.
* فرصت کم، خطر زیاد
فقط چند روز تا پایان پنجره نقلوانتقالات باقی مانده و فرصت برای اصلاح شرایط به سرعت در حال از دست رفتن است. مس هنوز میتواند با تقویت ترکیب خود و حل اختلافات درونی، از این بحران نجات پیدا کند اما اگر نوشدارو به موقع نرسد، این تیم پرامید به خاطرهای تلخ برای فوتبال رفسنجان تبدیل خواهد شد. سرنوشت مس به تصمیمات همین روزهای باقیمانده بستگی دارد و تنها زمان مشخص میکند آیا این تیم میتواند از این بحران عبور کند یا نه.
ارسال به دوستان
پرسپولیس با وجود 10 نفره شدن با نتیجه 2 بر صفر از سد تراکتور تبریز گذشت
تسویه در آزادی
نبرد پرسپولیس - تراکتور، مثل دیداری میان 2 شاهزاده بود؛ یکی بر تخت سلطنت، دیگری با شمشیر کشیده و غرور زخمی. این نبرد هفته هفدهم لیگ برتر، نه فقط برای امتیاز، بلکه برای حیثیت بود اما سرخپوشان تهران، حتی با یک بازیکن کمتر، خط و نشانشان را برای لیگ کشیدند و تراکتور را با 2 گل بدرقه کردند؛ یکی از «آقای شماره ۷»، سروش رفیعی و دیگری هدیهای از گئورگی گولسیانی.
* کریم باقری؛ پیروز آخرین صحنه
این بازی برای کریم باقری، پایانی بر یک قصه کوتاه و پراحساس بود. او که برای چند دیدار، مسؤول هدایت تیم شد، حالا باید نیمکت را تحویل مردی از ترکیه دهد؛ اسماعیل کارتال، که با لباس اتوکشیده از جایگاه ویژه نظارهگر نمایش شاگردان کریم بود.
* شعارها و بیرانوند، اسیر زهر خاطرات
فضا، پیش از آغاز بازی داغ بود. سکوهای آزادی بهشدت علیه علیرضا بیرانوند، گلر سابق پرسپولیس شعار میدادند؛ مردی که حالا در دروازه تراکتور ایستاده بود اما قلبش هنوز میان قرمزها جا مانده. بازی شروع نشده، او در جنگی روانی شکست خورده بود و دقیقه 11 سروش رفیعی، مثل صاعقهای که در اوج روز بر زمین بکوبد، توپ را در قعر دروازهاش کاشت. شعارها تبدیل به هیاهو شد؛ بیرانوند، تسلیم!
* تراکتور، دست خالی؛ تیرک ناجی پرسپولیس
تراکتور در پاسخ، دقیقه ۲۲ با شوتی محکم از پوستونسکی نزدیک بود گل تساوی را به ثمر برساند اما تیرک دروازه، ناجی سرخها شد. در ادامه، حتی مهدی ترابی تراکتوری، با سر به توپ کوبید اما فرشاد فرجی در آخرین لحظه به داد پرسپولیس رسید. تراکتور گل میخواست اما انگار دروازه پرسپولیس طلسم شده بود.
* اخراج و اشک؛ نیمه اول پرحادثه
در آخرین ثانیههای نیمه اول، محمد خدابندهلو با خطایی ناشیانه کارت قرمز مستقیم گرفت. صحنه عجیبتر، گریه خدابندهلو هنگام ترک زمین بود. کریم باقری، مرد آرام فوتبال ایران، بالای سر او رفت و دلداریاش داد. شاید این تصاویر، بیش از نتیجه بازی در خاطر هواداران بماند.
* سرخها در جنگ بقا، گل دوم؛ توفانی در باد مخالف
10 نفره بودن پرسپولیس، برای تراکتور امیدبخش بود. آنها در نیمه دوم سراپا حمله شدند اما هرچه زدند به در بسته خورد. دقیقه ۷۳، برخلاف جریان بازی، پرسپولیس گل دوم را زد. ضربه گئورگی گولسیانی، با ارسالی دقیق از امید عالیشاه، مثل تیری از دل تاریکی، دروازه بیرانوند را درید. پرسپولیس به قلب حریف زهر ریخت و با اقتدار بازی را بست.
* نتیجه؟ تاج سر پرسپولیس!
در یک بعدازظهر سرد و پرالتهاب، پرسپولیس با 10 نفر، تراکتور را به زانو درآورد. بازگشت شکوهمند به صدر؟ شاید اما این روزها در آزادی، فقط یک چیز حاکم است: غرور و اتحاد. و در گوشهای از زمین، «پاشا» آرام لبخند زد؛ تاجگذاریاش، با بوسهای از پیروزی آغاز شد!
***
کارتال: برد خوبی در راه قهرمانی پرسپولیس به دست آوردیم
سرمربی جدید پرسپولیس گفت: مقابل تراکتور برد خوبی در راه قهرمانی پرسپولیس به دست آوردیم.
اسماعیل کارتال پس از تماشای پیروزی تیم خود، در جمع خبرنگاران گفت: بازی خیلی زیبایی بود و خیلی خوب شد که در راه قهرمانی توانستیم به برتری برسیم. دیدار حساسی بود.
وی افزود: کریم باقری تلاش خوبی داشت و تیم را خوب هدایت کرد. به همه هواداران تبریک میگویم و انشاءالله دست در دست هم و با تلاش یکدیگر، پرسپولیس را به چیزی که استحقاق آن را دارد، میرسانیم. کارتال در پاسخ به این پرسش که جو ورزشگاه شبیه جو ورزشگاههای ترکیه بود؟ اظهار داشت: فضای ورزشگاه بسیار زیبا بود.
ارسال به دوستان
استقلال مقابل ملوان مساوی کرد تا طلسم نبردن تیم موسیمانه ادامه یابد
الماس تقلبی
زهره فلاحزاده: ششمین بازی بدون برد موسیمانه با استقلال در انزلی رقم خورد؛ جایی که آبیها رفته بودند تا شاید باخت خانگی مقابل شمسآذر را فراموش کرده و با یک برد دل هواداران معترض این روزهای خود را به دست آورند. استقلال که در این دیدار جوئل کوجو، مهاجم غناییالاصل قرقیزستانیاش را از ابتدا در ترکیب داشت، امید را در دل هواداران زنده نگه داشت که این بازی شاید بتواند کمی متفاوت با ۵ دیدار متوالی پیشین باشد که با بردی همراه نبوده است.
اما ترکیب استقلال بدون حضور جلالالدین ماشاریپوف، هافبک خلاق ازبکستانی گویی یک یار کمتر دارد و در این دیدار هم نتوانست مهاجم گلزن تیمملی قرقیزستان را صاحب موقعیت کند. از طرفی آبیها تنها یک بازیکن در سمت راست خود دارند و همان یک نفر یعنی رامین رضاییان هم درست مثل دیدار هفته قبل مقابل شمسآذر روی نیمکت دوخته شده بود! همین اتفاق باعث شد تا ابوالفضل زمانی، بازیکن ۱۸ ساله جانشین رضاییان شود اما این بازیکن هم نتوانست عملکرد خاصی داشته باشد.
مشکل استقلال تنها نبود ماشاریپوف و رضاییان نبود، مشکل درست جایی بود که موسیمانه اصرار بر بازی دادن به مسعود جوما، مهاجم بیکیفیت مورد علاقه خود داشت. در این دیدار هم با وجود حضور کوجو، سرمربی آبیها نتوانست یا دلش نیامد روی نام جوما در ترکیب ثابت خط قرمز بکشد و این بازیکن را با وجود بازی بسیار ضعیفی که هفته قبل انجام داده بود، باز هم از ابتدا روانه مسابقه کرد!
اما استقلال در این دیدار شباهتی به تیمی که برای برد به میدان رفته، نداشت. تیمی که همین فصل گذشته با وجود بسیاری از مشکلات و حواشی دوم شد یا حداقل طی ۱۵ سال اخیر هیچگاه در رده ششم هم قرار نداشته، به روزی رسیده است که تنها موفقیتش این است که میتواند از رده یازدهم به رده دهم جدول مسابقات جابهجا شود!
ملوان که حال و روز مشابه استقلال داشت و طی ۵ هفته گذشته به بردی نرسیده بود، در این دیدار چند موقعیت خطرناک ایجاد کرد که سیدحسین حسینی، ناجی دروازه تیمش شد! استقلالیها حتی در این دیدار مقابل ملوان بحرانزده نتوانستند یک موقعیت نصف و نیمه ایجاد کنند و بیش از آنکه بخواهند برای خط حمله برنامهای داشته باشند، در حال دفاع کردن از دروازه خود بودند.
بازی ضعیف، بدون برنامه، خستهکننده و ناامیدکننده استقلال مقابل ملوان در نهایت به تساوی بدون گل منجر شد تا آه از نهاد هواداران تیم بلند شود و موسیمانه در ورزشگاه سیروس قایقران هم درست مثل هفته گذشته در ورزشگاه آزادی شعارهای هواداران علیه خود را بشنود.
اما آن چیز که بیشتر نشان میدهد سرمربی استقلال توانایی نشستن روی نیمکت تیم را ندارد، این است که او همیشه در نشست خبری پیش از بازی به صراحت میگوید ما بهانهای برای نبردن نداریم و حالا بازیکنان بیشتری در اختیار داریم اما پس از نتیجه نگرفتن، در نشست خبری پس از بازی میگوید ما خوب جنگیدیم اما بازیکن نداریم. سرمربی استقلال طوری در نشستهای خبری بعد از بازی از عملکرد ضعیف تیمش دفاع میکند که به نظر میرسد از نتایجی که به دست میآید رضایت کامل دارد و برای این مربی جایگاه فعلی تیم اهمیت چندانی ندارد!
البته شاید بهتر است دلیل ضعیف بازی کردن بازیکنان یا بیمیل بودن آنها برای جنگیدن و پیروز شدن را در نخستین تجربه موسیمانه روی نیمکت تیم جستوجو کنیم؛ جایی که استقلال مقابل تیم تازه به لیگ صعود کرده خیبر خرمآباد در خانه با نتیجه عجیب ۳ بر صفر شکست خورد. موسیمانه در نشست خبری پس از این دیدار به بازیکنانش حمله کرد و به وضوح به تخریب آنها پرداخت. یک مربی حرفهای قطعاً میداند که اگر در نخستین تجربه بخواهد با بازیکنانش دربیفتد، بازسازی روحی و حتی اعتماد آنها به او بسیار سخت میشود. همین اتفاق هم افتاد و هر چه میگذشت بازیکنان عطش کمتری برای دویدن و تسلیم نشدن داشتند. در این بین بازی مقابل الاهلی عربستان که روی استقلال در آسیا یک حساب دیگر باز میکنند کمی شرایط را متفاوت کرد یا حتی گل زودهنگام به فولاد در فولادآرهنا منجر شد تا تیم اهوازی شیرازهاش از هم بپاشد و استقلال بازی را برنده از زمین خارج شود اما مابقی بازیهای استقلال با موسیمانه هرگز بدون نوسان نبوده و اگر در نیمه اول گلی هم زده، تیم حریف در نیمه دوم یا جبران کرده یا به قدری فشار آورده که آبیها تمام وقت را صرف دفاع از دروازه خود کردند.
چیزی که مشخص است اینکه استقلال با موسیمانه قرار نیست حالی متفاوت از حالا داشته باشد و هر دیدار هوادار ناامیدتر از قبل میشود. البته ممکن است هیات مدیره استقلال تشکیل جلسه دهد و در رابطه با ادامه همکاری با موسیمانه نظراتی داده شود.
به هر حال موسیمانه ۱۴ مسابقه ( لیگ برتر، جام حذفی، لیگ نخبگان آسیا) روی نیمکت استقلال نشسته که تنها ۳ برد کسب کرده است.
قطعاً آبیها از مربی گرانقیمت خارجی خود انتظار داشتند شرایط بد ابتدای فصل را بهبود ببخشد اما او حالا تبدیل به بدترین مربی خارجی تاریخ استقلال شده که در ۱۰ هفته حضور روی نیمکت (مسابقات لیگبرتر) تنها ۱۱ امتیاز کسب کرده است. البته باید از مدیران وقت استقلال پرسید چرا برای انتخاب سرمربی خارجی از قاره اروپا و آسیا دور شده و سر از قاره آفریقا درآوردهاند. کدام مربی آفریقایی در لیگهای اروپایی حضور دارند یا در قاره سبز موفقیتی کسب کردهاند؟ اصلاً سبک فوتبال لیگ آفریقا چه شباهتی به فوتبال ما دارد؟
شاید مدیران استقلال گمان میکردند الماس سیاه را به لیگ ایران آوردهاند که در روز معارفه مدام از افتخارات این مربی صحبت میکردند اما حالا به نظر میرسد الماسی که آنها به ایران آوردهاند، تقلبی است و هیچشباهتی به مربی حرفهای و باهوش ندارد!
هر چه هست لیگ برتر برای استقلال تمام شده و اگر تیم بخواهد با همین سبک و سیاق ادامه دهد، خیلی دور از ذهن نیست که بزودی با جام حذفی هم خداحافظی کند!
***
استقلال؛ تیمی که نه میبرد نه حتی گل میزند!
بیهدف و کمتحرک
مهدی مرسلی: استقلال که روزگاری از تماشایش لذت میبردیم، حالا به روزهایی رسیده که حتی گل زدن برایش تبدیل به آرزو شده است. ۶ هفته است در لیگ برتر رنگ پیروزی را ندیدهاند و تنها یک گل در جریان بازی نصیبشان شده. سردی این زمستان، گویی به زمین فوتبال هم سرایت کرده است.
* ۵۰ روز تلخ بدون پیروزی
آخرین بار ۱۷ آذر، استقلال توانست با نتیجه ۲بر صفر فولاد خوزستان را شکست دهد اما از آن روز به بعد، انگار چرخهای تیم قفل شده است. ۶ بازی، ۵ تساوی و یک شکست؛ آماری که حالا هواداران آبی را بیشتر از همیشه ناامید کرده است. این تیم که پس از قهرمانیهای متعددش همیشه روی قلهها قدم میزد، حالا با چالش بزرگتری دست و پنجه نرم میکند: گم کردن مسیر پیروزی.
* گل زدن؛ مأموریتی دشوار برای مردان پیتسو
نه فقط در برد، بلکه در گلزنی هم استقلال دچار بحران شده است. طی ۶ بازی اخیر، تنها ۲ بار دروازه حریفان را باز کردهاند که یکی از این گلها هم از روی نقطه پنالتی بوده است. مسعود جوما، با یک بغل پای تماشایی به سپاهان گل زد و ماشاریپوف با یک ضربه پنالتی به آلومینیوم اما این تمام ماجرا بود. استقلال در سایر بازیها نه گل زد و نه حتی موقعیتهای قابل توجهی خلق کرد.
* تماشای استقلال؛ کاری برای عاشقان خواب!
انتظار میرفت با آمدن پیتسو موسیمانه، استقلال تهاجمیتر و پرشورتر بازی کند اما حالا بازیهای این تیم فقط کسلکننده است. حتی در دوئلهای اخیرشان مقابل شمسآذر و ملوان، بهشدت از نبود برنامه تهاجمی رنج میبردند. آمار بازیهای استقلال بهخوبی نشان میدهد چرا تماشای بازیهای این تیم این روزها به هواداران فوتبال توصیه نمیشود: در ۶ بازی گذشته، تنها ۵ گل از خط دروازهها عبور کرده است!
* پایانی بر زمستان خاموش؟
حالا همه نگاهها به هفته هجدهم دوخته شده است، جایی که استقلال در پنجاهوچهارمین روز بدون بردش به مصاف استقلال خوزستان میرود. آیا طلسمشان شکسته میشود؟ یا این زمستان همچنان ادامه خواهد داشت؟ هواداران استقلال بیش از هر زمان دیگری نیاز به خبری خوش دارند.
ارسال به دوستان
بیانگیزه و کمرمق
چقدر استقلال را معمولی کردهاید
عبدالله دارابی: ۱۷ بازی، ۴ برد، ۷ تساوی، ۶ باخت، ۱۴ گل زده، ۱۹ گل خورده، تفاضل ۵، ۱۹ امتیاز و رتبه دهم. این کارنامه تیم استقلال مدل هلدینگ خلیجفارس تا پایان هفته هفدهم لیگ برتر است، نه تیمی دیگر!
این روزها تیم استقلال شبیه آن دانشآموزی شده است که برای کسب نمره ۱۰ در امتحانات حاضر میشود، اگر حاصل شد که فبهاالمراد و اگر کمتر از ۱۰ هم آورد، شده است دیگر، چه میشود کرد؟ تلاش بیشتر برای کسب نمرهای بهتر، در قاموس وی جایی ندارد. روزی که استقلال با موسیمانه، الاهلی قدر را متوقف کرد و فولاد مدعی را شکست داد، امیدها به تحول و شکوفایی این تیم زنده شد اما تیم موسیمانه پس از بردن تیم فولاد، طعم ۳ امتیاز را در هیچ یک از ۶ بازی بعدیاش در لیگ برتر نچشیده و ۵ تساوی و یک باخت حاصل کار آبیپوشان پس از هفته یازدهم است! سوای آن ۲ بازی، آبیپوشان برابر سپاهان نیز فوتبال زیبایی را ارائه کردند و در سایر بازیهایشان آن را نیز به فراموشی سپردند، آنها در ۶ بازی اخیر هم فقط ۲ بار موفق به گلزنی شدهاند!
ملوان در حالی استقلال را متوقف کرد که ۵ هفته گذشته را با شکست سپری کرده بود و در این بازی موفق به کسب امتیاز شد!
بازی سرد و بیروح ملوان - استقلال در سنسیروس انزلی، با نام و اعتبار هر ۲ تیم تمایز فراوانی داشت، چرا که ۲ تیم با پیشینه قوی خود فاصله فراوانی دارند! این بازی فقط ۴ صحنه حساس در بر داشت:
۱- پاس عمقی اسلامیخواه درون ۱۸ قدم استقلال به برزای و توپی که او به بالای دروازه حسینی زد (دقیقه ۳۰)
۲- ضربه آزاد اسلامیخواه که حسینی در یک قدمی دروازهاش با پا دفع کرد (دقیقه ۳۷)
۳- سانتر اسلامیخواه و ضربه سر نورافکن که با واکنش سنگربان استقلال به کرنر رفت (دقیقه ۵۰)
۴- ضربه کوجو که به تور کنار دروازه ملوان نشست (دقیقه۶۶)
لازم به ذکر است نخستین صحنه خطرناک این بازی دقیقه ۳۰ اتفاق افتاد و نخستین و تنها حمله جدی استقلال هم دقیقه ۶۶ بود. استقلال شوتی در چارچوب دروازه حریف نداشت و دروازهبان ملوان هم مجبور به هیچ سیوی نشد؛ مسعود جوما، باز بیاثرترین بازیکن زمین بود که ۵۷ دقیقه دیرتر تعویض شد، با او استقلال عملا ۱۰ نفره بود! در کویر بیبازیکنی استقلال، معلوم نیست چرا بلانکو را رد میکنند و جوما ضعیف و بیاثر حفظ میشود؟ حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
۱۴ بازی از حضور موسیمانه روی نیمکت استقلال میگذرد و اکنون میتوان عملکرد او را به بوته نقد کشید؛ مربیای که در بدو حضورش و با تمرینات فشرده در اردوی دوبی، تیم و بویژه برخی بازیکنان را احیا کرد، تیمش امیدوارانه و زیبا بازی میکرد، کنار زمین جنب و جوش خاصی داشت و جوانان توسط او بخوبی دیده شدند و فرصت حضور در میدان یافتند اما اینک ردپایش در اوضاع بحرانی استقلال و بازیهای ضعیف آن قابل کتمان نیست. از تعطیلات نیمفصل بهره درست نمیبرد و به جای کار مضاعف، ۸ روز تمرینات تیم در بحران را تعطیل میکند، تیمش را با ۲ جلسه تمرین به مصاف ملوان میفرستد، کنار زمین آن جنب و جوش سابق را ندارد، مدتهاست تیمش با پیروزی بیگانه شده است و حتی خوب هم بازی نمیکند و بازیکنانی را جذب یا درخواست میکند که یکی از دیگری ضعیفتر هستند! ضعف نفرات به حدی شده که این روزها روزبه چشمی نیز که همواره نمایش یکنواختی داشت و در زمره بهترینهای استقلال بود، افت کرده است تا جایی که در این بازی جزو ضعیفترین نفرات تیم ضعیف استقلال بود و پس از مدتها تعویض هم شد!
این استقلال، یادآور تیمهای بحرانزده رونالد کخ در فصل ۸۲-۸۱ و مرحوم حجازی و فیروز کریمی در فصل ۸۷-۸۶ است.
چه کردهاید با باشگاه استقلال که به این روز افتاده است؟ ۳ مدیرعامل و ۲ سرمربی در کمتر از یک سال، تبدیل نایبقهرمان فصل قبل (که با نفراتی معمولیتر از نفرات تیم امسال تا دقایق پایانی لیگ برتر، امید کسب قهرمانی بود) به تیم دهم جدول در پایان هفته هفدهم و تیمی معمولی، بیانگیزه و کمرمق که محصول مثلث هلدینگ (مدیریت و منصوبانش)، کادر فنی و بازیکنان است!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|