نوستالژی فریبنده
بازگشت نیمار به بارسلونا؟ رؤیایی که بیش از آنکه رنگ واقعیت داشته باشد، در هالهای از نوستالژی سرگردان است. یک حس آشنا، یک وسوسه قدیمی. مثل تماشای فیلمی که سالها پیش قلبت را لرزانده بود اما حالا دیگر آن سکانسها آنقدرها هم جادویی به نظر نمیرسند. نیمار در سانتوس دوباره میدرخشد، شاید با این امید که بار دیگر لباس بارسا را به تن کند اما در نشریه «اسپورت» بر این باورند بازگشت او برای بارسا بیش از آنکه یک فرصت باشد، یک قمار است.
آنچه این بازگشت را وسوسهانگیز میکند، چیزی فراتر از فوتبال است: نوستالژی. همانطور که گیِیِم گیسبرت، خواننده گروه مانل، گفته بود: «مردم در حقیقت دلتنگ آهنگها نیستند، بلکه دلشان برای زمانی که آن آهنگ منتشر شد، تنگ شده است». فوتبال هم از این قاعده مستثنی نیست. ستارهها تنها فوتبالیست نیستند، آنها خاطرهاند.
بُرشی از زندگی هواداران، یک قطعه از جوانیشان. دیدن دوباره نیمار ۳۳ ساله با پیراهن سانتوس، بسیاری را به گذشته پرتاب کرد؛ زمانی که او با دریبلهایش، جادویی از جنس فوتبال برزیلی را به نمایش میگذاشت. همان اتفاق در بارسلونا هم تکرار شده بود. نیمار بخشی از خاطرات احساسی هواداران بارساست؛ از شبهای رؤیایی در کنار مسی و سوارز، از سهگانهای که هنوز زیر نور فلورسنت نوکمپ میدرخشد. اما حقیقت این است که بازگشت به گذشته، همیشه همان حس قدیم را ندارد.
تصویری که در ذهنهاست، دیگر با واقعیت همخوانی ندارد. از زمانی که نیمار راهی عربستان شد، فوتبال دیگر اولویت اصلیاش نبود. زانوی مصدوم، بازیهایی که کمتر به آنها اهمیت داده شد، دوری از رقابت در بالاترین سطح. نیمار حالا شبیه نسخهای محو از خودش است. انگار خودش هم در نوستالژی گیر افتاده، روزی که پیراهن بارسا را به مقصد پاریس از تن درآورد.
فکر کردن به نیماری که برمیگردد، وسوسهای دلنشین است اما وسوسهای که تنها در خیال زیباست. بارسا نباید در نوستالژی غرق شود. گذشته جای خود را دارد اما آینده را نمیتوان بر پایه خاطرات ساخت.