14/آبان/1404
|
00:48
راهبرد جدید تلویزیون برای بازیابی سبد مخاطب، موفق خواهد بود؟

بازگشت به ترکیب برنده

علیرضا ابوترابی: مدت‌هاست بحث تعداد مخاطبان تلویزیون بسیار جدی شده و انتقادات از یک سو و راهکارهای پیشنهادی از سوی دیگر هر کدام بخشی از ماجرا را می‌بینند و راه‌حل‌های متفاوتی ارائه می‌شود. در این میان عده‌ای معتقد بودند این سیر نزولی (در صورت پذیرفتن وجود آن)، نه صرفاً به دلیل شیوه‌های مدیریتی تلویزیون، بلکه متاثر از شرایط جدید جامعه و نقشی است که رسانه‌های جدید اینترنتی ایفا می‌کنند. با این حال پخش فصل جدید سریال «پایتخت» چنان شوری در مخاطبان جامعه ایران ایجاد کرد که خیلی از معادلات را تغییر داد. حال نگاه مدیران رسانه ملی و حتی بسیاری از منتقدان آنها به شیوه بسیار موثر و جذاب دنباله‌سازی معطوف شده است. دنباله‌سازی کاری است که بیشتر از هر پلتفرمی، در حال حاضر از صدا و سیمای رسمی و ملی برمی‌آید؛ چه اینکه مجموعه‌های شناخته‌شده، نام‌های خاطره‌ساز و شخصیت‌هایی که چند نسل از مردم ایران با آنها بزرگ شده‌اند، چیزی است که رسانه‌ای قدیمی مثل تلویزیون ملی آنها را در اختیار دارد و مزیت آن نسبت به رقبایش محسوب می‌شود. حالا و به فاصله چند ماه پس از پخش سریال پایتخت، به نظر می‌رسد این شیوه در دستور کار جدی تلویزیون قرار دارد. 
دنباله‌سازی سیستماتیک سریال‌ها در تلویزیون ایران از دهه ۱۳۷۰ آغاز شد. در این دهه، تلویزیون ایران به ساخت و پخش سریال‌هایی که در چند فصل ادامه پیدا می‌کردند، علاقه‌مند شد. این روند از آن پس به‌تدریج رشد و گسترش یافت و به دهه‌های بعد نیز تسری یافت. به عنوان نخستین نمونه، فصل دوم سریال مزد ترس که سال ۷۱ نمایش داده شد، بعدها با نام «بازی با مرگ» تولید شد اما ابتدا نسخه‌ای سینمایی از آن روی پرده رفت. دلیل عمده ساخت ادامه سریال‌های موفق که بیشتر در عرصه کمدی دیده می‌شود، جواب پس دادن یک سری فرمول موفق است، که توانسته در فصل اول مخاطبان قابل توجهی را جذب کند. سرمایه‌گذاران و فیلمسازان نیز با آگاهی به این موفقیت ادامه مسیر را می‌پیمایند. اواخر دهه ۷۰، به سریال‌هایی مانند «داستان یک شهر» می‌توان اشاره کرد که در 2 فصل از شبکه تهران پخش شد اما از اوایل دهه ۸۰ با مجموعه طنز «زیر آسمان شهر» و بویژه پس از سال ۸۹ با پایتخت، روند تولید سریال‌های دنباله‌دار در تلویزیون ایران شدت بیشتری گرفت و به تولیدات متعدد با فصل‌های مختلف منجر شد. بیش از یک دهه است که تلویزیون به سمت ساخت فصل‌های متعدد سریال‌های خود می‌رود و این نوع سریال‌سازی به عنوان روشی برای جذب مخاطب و افزایش زمان تماشا در نظر گرفته شده است. اکنون دنباله‌سازی در تلویزیون ایران به یک رویکرد معمول و موفق تبدیل شده و آثار شناخته‌شده‌ای مانند «نون خ» نمایانگر موفقیت آن در جذب بیننده‌ها است. اخیرا خبر ساخته شدن مرد «سه هزار چهره» توسط مهران مدیری که ادامه «مرد هزار چهره» و «مرد دو هزار چهره» است، توجه مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کرده. مرد هزار چهره که روایتگر زندگی پراشتباه شخصیت مسعود شصت‌چی است با دستمایه قرار دادن موضوع جبر و اختیار و ساخت موقعیت‌های طنز از همین موضوع، جزو پرطرفدارترین و پرمخاطب‌ترین سریال‌های مهران مدیری و صداوسیما شمرده می‌شود. با آنکه فصل دوم این مجموعه یعنی مرد «دو هزار چهره» از حیث تعدد و کیفیت موقعیت‌های طنز کمی عقبگرد داشته اما با این حال مخاطبان به رونق یافتن و بازگشت روزهای پرمخاطب تلویزیون امیدوار هستند. البته قبل از مرد «سه هزار چهره» ما شاهد سریال دیگری از مهران مدیری به نام «شش‌ماهه» که به‌زودی از تلویزیون پخش می‌شود خواهیم بود.
یک خبر غافلگیرکننده دیگر این روزها این بود که مهران غفوریان تصمیم دارد بعد از 24 سال، ساخت فصل چهارم سریال «زیر آسمان شهر» را به جریان بیندازد. غفوریان فصل اول این سریال را سال 1380 ساخت و به دلیل استقبال بالایی که از آن شد، خیلی زود دست به ساخت فصل‌های دوم و سوم آن زد. فصل چهارم این سریال در حالی ساخته می‌شود که برخی بازیگران اصلی آن یا مهاجرت کرده‌اند یا در قید حیات نیستند.
غفوریان چند وقت پیش درباره تصمیمش برای ساخت فصل چهارم «زیر آسمان شهر» صحبت کرد و حالا شنیده می‌شود برای ساخت این اثر با تلویزیون به توافق نهایی دست یافته و قرارداد این پروژه به امضا رسیده است. حالا بعد از 24 سال، باید دید مهران غفوریان با چه کیفیتی سراغ این عنوان خاطره‌ساز خواهد رفت و از میان عوامل و بازیگران، کدام‌ یک را دعوت به همکاری خواهد کرد. خود غفوریان در نقش بهروز پیرپکاجکی در سریال حضور خواهد داشت و در حال حاضر مشغول رایزنی با بازیگران دیگر سریال است. یکی از جذاب‌ترین کاراکترهای «زیر آسمان شهر»، خشایار مستوفی با بازی حمید لولایی است و به احتمال زیاد بار دیگر او را در همین نقش خواهیم دید. احتمال حضور یوسف تیموری و نصرالله رادش هم در فصل جدید سریال بالاست.
کیومرث ملک‌مطیعی و ملکه رنجبر از دنیا رفته‌اند. کامران ملک‌مطیعی، پرستو صالحی و برزو ارجمند مدت‌هاست مهاجرت کرده‌اند و مشغول برنامه‌سازی در شبکه‌های ماهواره‌ای هستند. معصومه کریمی هم مدت‌هاست در سینما و تلویزیون فعالیتی ندارد. از این رو امکان دارد چهره‌های جدیدی به این مجموعه ورود کنند. در کنار اینها اخباری نیز مبنی بر ساخته شدن ادامه سریال «لیسانسه‌ها» توسط سروش صحت منتشر شده و پخش سریال «اسباب زحمت» به کارگردانی سعید آقاخانی، نوید بازگشت روزهای پرطرفدار و اصطلاحا خیابان خلوت‌کن تلویزیون را می‌دهد. همه این اخبار قابل توجه ما را به آنجا رسانده که نگاهی به سریال‌های کمدی دنباله‌دار و چند فصلی صداوسیما داشته باشیم و ببینم تا چه اندازه موفق ظاهر شدن فصل آغازین این سریال‌ها در تاثیرگذاری فصول بعد نقش جدی داشته است.
آثاری نظیر «لیسانسه‌ها» و «دودکش» تا حدودی موفق شدند با حفظ کیفیت فصل ابتدایی در فصل دوم نیز موفق ظاهر شوند اما با مشاهده و رویت کلی فصل سوم این آثار متوجه می‌شویم فضای طنز و روایی‌شان دارای یکپارچگی ابتدایی نیست و دچار ازهم‌گسیختگی کیفی شده. «مرد هزار چهره» و «دیوار به دیوار» جزو آثاری هستند که هر کدام به اندازه خودشان دچار افت کیفی محسوسی شدند اما در این بین سریالی به نام «پایتخت» هم پیدا می‌شود که پرفصل‌ترین و متداوم‌ترین اثر صداوسیما به شمار می‌رود و هر چه این سریال ادامه پیدا کرد، بیشتر موفق شد خود را در دل مخاطبان جای دهد. دنباله‌سازی را نه فقط به عنوان یک برگ برنده همیشگی، بلکه به عنوان یک امکان باید در نظر گرفت و باید توجه کرد که این تیغ دولبه، هرچند از طرفی ممکن است باعث جذب مخاطبان انبوه شود اما در بعضی موارد می‌تواند باعث هدر دادن یک خاطره خوب هم شود. با بررسی روندی که در دنباله‌سازی سریال‌های طنز تلویزیون طی این سال‌ها طی شده، شاید تا حدودی بتوان به جزئیات این موضوع پی برد. در ادامه مروری کلی داشته‌ایم بر این روند.

مرد هزار چهره

تا قبل از مرد هزار چهره، بیشتر سریال‌های کمدی متکی بر اتفاقات روزمره و طنز موقعیت بودند؛ بعدتر در پروژه‌هایی نظیر «خانه به دوش» ما شاهد ادغام طنز موقعیت با معضلات و ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی بودیم که این شیوه از روایت در نوع خود بدعت‌آمیز و تاثیرگذار بود. شوخی با اقشار مختلف جامعه با رویکردی انتقادی نسبت به طبقات مختلف اجتماع و دستمایه قرار دادن مباحث اخلاقی، همگی دست به دست یکدیگر داده‌اند تا سریال مرد هزار چهره ماندگار قلمداد شود. کیفیت بالای موقعیت‌های طنز در کنار عوام‌فهمی آن نیز از جمله عللی است که باعث شد این سریال تا امروز مورد بازخوردهای مثبت قرار بگیرد. تعدد طبقات اجتماعی و موفقیت فصل اول زمینه‌ساز آن شد ادامه این سریال تحت عنوان «مرد دوهزار چهره» ساخته شود؛ با اینکه سطح کمدی این سری بویژه در قسمت‌های مربوط به هواپیما و فوتبال چیزی از سری قبلی کم ندارد اما به طور کلی کیفیت آن طنز دچار تنزل محسوسی شد. یکی از دلایل پسرفت ادامه سریال این است که اکثر شغل‌هایی که می‌تواند بهترین موقعیت‌های طنز را رقم بزند بیشتر در فصل قبلی مورد استفاده قرار گرفت و در فصل دوم چیز قابل توجهی برای نمایش باقی نماند.

پایتخت

معمولا در سریال‌سازی ایران کم پیش می‌آید فصل‌های بعد یک سریال به موفقیت فصل اول برسند اما پایتخت یک استثنای قابل توجه برعکس این ادعا محسوب می‌شود. سری اول پایخت موفق شد به دل مردم بنشیند و این موضوع ساخت فصل بعدی را امکان‌پذیر ساخت اما مشکلی که وجود داشت و اکنون هم بعد از ساخته شدن ۷ فصل از اثر وجود دارد، عنوان سریال است. حادثه محرک و پیرنگ اصلی فصل یک در گروی مهاجرت یک خانواده ساکن مازندران به تهران است و هدف از این پی‌ریزی بیان کردن تضادهای زندگی در کلان‌شهر و شهرستان‌ به زبانی طنز بود. در ادامه فصول بعد عموما ربطی به تهران نداشتند و ما شاهد موضوعات دیگری بودیم؛ اما از آنجا که نام پایتخت به لحاظ رسانه‌ای سر زبان‌ها افتاد دیگر ما شاهد عنوان مرتبط به فصل نبودیم. در هر حال این سریال به دلیل سمپاتیک بودن کاراکترها و شناخت درست از شرایط روز و ذائقه فرهنگی ایرانیان موفق شد رفته رفته بهتر شود. هر چند بعد از فوت زنده‌یاد خشایار الوند، نویسنده اثر که بار عمده کمدی بر دوش قلم این شخص بود، این سریال دچار افت‌هایی در زمینه روایت شد و مخاطب نتوانست همچون فصول اولیه با این سریال ارتباط بر قرار کند.

لیسانسه‌ها

سروش صحت با ساخت سریال‌های ساختمان پزشکان، پژمان و شمعدونی توانست در دل مخاطبان تلویزیون برای خود جا باز کند. او قبل‌تر به عنوان نویسنده و بازیگر در آثار مختلف تلویزیون و سینما حضور داشت و معرف حضور مردم بود اما واقعیت امر این است، هنگامی اوج هنر و استعداد او به منصه ظهور می‌رسد که نام وی در یک اثر - بویژه در تلویزیون - به عنوان کارگردان ذکر شود. سروش صحت با شناخت درست از طنز و روش‌های بیان آن در لیسانسه‌ها، توجه و خنده مردم را جلب کرد. در هر یک از آثار این کارگردان ما با اقشار و مشاغل مختلف روبه‌رو هستیم و زندگی آنان را در فضایی طنز دنبال می‌کنیم. در این سریال که منظری انتقادی داشت، زندگی جوانانی که تا مقطع کارشناسی درس خوانده و هر کدام در قبال آینده کاری‌شان دچار چالش‌هایی بودند هدف قرار گرفته بود. 2 فصل ابتدایی این اثر با حفظ کیفیت به کار خود ادامه داد اما به‌تدریج اضافه شدن اتمسفر سورئال و ابزورد به اثر بویژه در سری سوم یعنی «فوق لیسانسه‌ها» باعث شد طنز به کار گرفته شده دیگر عامه‌پسند نباشد و روایت این سری نیز از جذابیت روایی باز بماند.

نون خ

شاید بتوان گفت موفقیت پایتخت در جذب انبوه مخاطب با روایتی درون بستر شهرستان، زمینه‌ساز آن شد که سریال‌سازان دیگر نسبت به جغرافیاهای غیر تهران طبع‌آزمایی کنند. نون خ اثر سعید آقاخانی نیز از این دست آثار محسوب می‌شود. این سریال که در استان کرمانشاه فیلمبرداری شده است، همچون پایتخت با فضایی کمدی در بسترهای مختلف جغرافیایی در سری‌های متمادی به نمایش رسید. در ابتدای مسیر و پیرنگ سریال «نون خ» مشخص بود که سعید آقاخانی با استفاده از تجربه و ید طولایی که در زمینه طنز دارد، می‌تواند سری اول این مجموعه را به یک اثر سرگرم‌کننده و طناز تبدیل کند. در فصل‌های بعد بیشتر تمرکز ماجرای سریال حول موضوعات روزی چون زلزله و بیماری کرونا رفت. نکته‌ای که باید توجه داشت این است که استفاده زیاد و بی‌رویه از موضوعات روز در مضمون یک اثر باعث منقضی شدن یک اثر در طول زمان می‌شود و به‌تدریج ممکن است مخاطبان را دل‌زده کند اما هر چه این سریال جلوتر می‌رود حضور نقش‌های فرعی در پروژه نیز پررنگ‌تر شده است. این موضوع به خودی خود بد نیست اما از یک جایی به بعد اتمسفر سریال را به‌شدت شلوغ می‌کند و ممکن است بیننده تاب‌آوری تحمل این همه شخصیت را نداشته باشد.

چند اثر دیگر...

دودکش، در حاشیه، زیرخاکی و... نیز از دیگر سریال‌های پرمخاطب تلویزیون هستند که هر کدام دارای دنباله‌هایی بوده‌اند. دودکش و پادری به کارگردانی محمدحسین لطیفی با دستمایه قرار دادن موضوع فقر، با لحنی طنز‌آمیز توانست مورد توجه مردم قرار بگیرد اما سری سوم این محصول با عوض شدن کارگردانش جذابیت‌های فصل اول را نداشت و از ریل خارج شد. برزو نیک‌نژاد که در سریال «دردسرهای عظیم» به عنوان یک اثر 2 فصلی کمدی، با شناخت درست از اثرش مورد توجه مردم قرار گرفت، موفق به هدایت درست ادامه دودکش نشد. وی با اینکه در فصول قبلی به عنوان نویسنده پروژه فعالیت می‌کرد، در کارگردانی چون لطیفی ظاهر نشد.
مهران مدیری بعد از شوخی با مشاغل و گروه‌های مختلف جامعه در مرد هزارچهره، در سریال «در حاشیه» به طور اختصاصی باز سراغ پزشکان رفت. سریال ابتدا تم ضعیف و شوخی‌های کمی داشت اما با ورود به بیمارستان و بیشتر شدن شخصیت‌ها، فضای اثر به قوام‌یافتگی معینی دست یافت. در حاشیه و نون خ هر 2 دارای کاراکترهای زیادی هستند اما نقطه برتری در حاشیه آنجاست که فیلمنامه‌نویسان و فیلمساز بخوبی می‌دانند که از هر شخصیت در کجا استفاده کنند تا به دل مخاطب بنشیند و خنده بگیرد. فصل بعدی این سریال که در زندان بود با آنکه بخوبی اتمسفر زندان را به نمایش نمی‌گذاشت و بیش از حالت ویترینی و لاکچری آثار مدیری را یدک می‌کشید، به لحاظ ایجاد موقعیت‌های کمدی چیزی از فصل اول کم نداشت.

ارسال نظر
پربیننده