
شامگاه دوشنبه ۲ حمله تروریستی در ۲ نقطه از جنوب شرق کشور علیه نیروهای انتظامی رخ داد. طبق اعلام قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، در درگیری عناصر مسلح با نیروهای انتظامی در محدوده ایست بازرسی ورودی شهرستان فهرج در جاده فهرج - زاهدان ۳ نفر از عوامل فراجا و یک شهروند عادی به شهادت رسیدند که موضوع توسط دستگاههای امنیتی و انتظامی در دست پیگیری است.
همچنین در ساعات اولیه بامداد دیروز، سرنشینان ۲ دستگاه سواری پژو پارس و ۴۰۵ در یکی از معابر ایرانشهر با ماموران انتظامی به قصد تعرض درگیر شدند که با واکنش مأموران پليس مواجه و بلافاصله متواری شدند و اشرار مسلح تحت تعقیب پلیس قرار دارند. در این درگیری خوشبختانه آسیبی به مأموران پلیس نرسید.
این حوادث، ادامه موج دوم عملیات مسلحانه در جنوب شرق طی هفتههای اخیر است. پیشتر نیز، در ۱۹ آذر ۱۴۰۴، ۴ نفر از رزمندگان قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه در منطقه مرزی لار زاهدان در درگیری با یک تیم تروریستی به شهادت رسیدند. این سلسلهحملات، درست پس از اعلام ادغام گروهکهای تروریستی جنوب شرق تحت عنوان «جبهه مبارزان مردمی» رخ داده است. جیشالظلم، اصلیترین گروه فعال، در بیانیهای در ۱۹ آذر از این ادغام خبر داد که هدف آن تجمیع ظرفیتها برای عملیات هماهنگتر است، هرچند تحلیلگران آن را نشانه ضعف و تلاش برای بازسازی تروریستها میدانند.
* تولد یک جبهه متحد برای ناامنی
با همه اینها، درباره عملیات شامگاه دوشنبه در ایست بازرسی فهرج - زاهدان، نصرتآباد و ایرانشهر، چند نکته مهم وجود دارد.
گروهکهای تروریستی فعال در جنوب شرق ایران که جیشالظلم اصلیترین و سازمانیافتهترین آنهاست، اخیرا ادغام شدند و ائتلافی تحت عنوان «جبهه مبارزان مردمی» تشکیل دادند.
این ادغام شامل عناصری از گروهکهای پراکنده سابق میشود و هدف آن نیز هماهنگی بیشتر و تجمیع ظرفیتهای پراکنده برای انجام عملیاتهای تروریستی گستردهتر و هماهنگتر در مناطق مرزی شرق و جنوب شرق کشور است.
از زمانی که این گروهکهای تروریستی اعلام ادغام کردند، یعنی در یک هفته اخیر، دستکم ۳ عملیات تروریستی انجام دادهاند که منجر به شهادت ۸ نفر از نیروهای سپاه و پلیس شده است. این افزایش فعالیت، پس از ادغام، حاکی از تلاش برای جبران ضعفهای قبلی و ایجاد ناامنی بیشتر در مناطق مرزی است. آمار شهدا شامل ۴ نفر در حمله زاهدان و ۴ نفر در حملات فهرج و زاهدان میشود که نشاندهنده الگویی از حملات زنجیرهای است.
ردپای سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) در این ادغام و البته عملیاتهایی که پس از ادغام انجام شده، کاملا مشخص و مستند است. در سالهای گذشته، وابستگی مستقیم جیشالظلم و گروهکهای مشابه به سرزمین اشغالی فاش شده، از جمله از طریق حمایتهای مالی، لجستیکی و آموزشی. زمانبندی برخی عملیاتهای تروریستی این گروهکها نیز به گونهای بوده که نشاندهنده هماهنگی با اهداف رژیم صهیونیستی است.
به عنوان مثال، در زمانی که ایران در حال تدارک برای انجام عملیات «وعده صادق ۲» علیه رژیم صهیونیستی بود، گروهکهای تروریستی، بویژه جیشالظلم و انصارالفرقان در سیستان و بلوچستان چند عملیات انجام دادند که هدف آن مشخصا منحرف کردن تمرکز ایران از پاسخ به تجاوزات اسرائیل و شهادت اسماعیل هنیه در ایران بود.
همچنین شواهد موجود، از جمله بیانیه تبیینی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران درباره جنگ 12 روزه نشان میدهد این گروهکها، همزمان با گروهکهای تجزیهطلب در آن سوی مرزهای غرب کشور، در هماهنگی کامل با رژیم صهیونیستی، آماده ورود به داخل کشور و شروع جنگ داخلی برای براندازی جمهوری اسلامی و سپس تجزیه ایران بودند اما با ناکامی مطلق رژیم صهیونیستی و البته اقدامات پیشدستانه دستگاههای امنیتی کشور، این طراحی به مرحله اجرا نرسید.
با این تجربه شکستخورده رژیم صهیونیستی در جنگ 12 روزه، ادغام گروهکهای تروریستی و آغاز موج عملیاتهای تروریستی در جنوب شرق کشور را باید بخشی از تلاش موساد برای احیای پروژه ناامنی داخلی در ایران ارزیابی کرد که قرار بود ۶ ماه قبل و در جریان جنگ 12 روزه اتفاق بیفتد.
پس از جنگ ۱۲ روزه و شکست راهبردی رژیم صهیونیستی در ایجاد ناامنی گسترده، آشوب داخلی و در نهایت پیشبرد اهداف تجزیهطلبانه علیه ایران، موساد تغییر تاکتیک داده است.
برخلاف آن جنگ که ابتدا حمله خارجی (حملات هوایی به تأسیسات هستهای و نظامی ایران و ترور فرماندهان) آغاز شد و سپس گروهکهای تروریستی قرار بود به عنوان مکمل فعال شوند، اکنون رویکرد اتخاذشده در اتاق فکر اسرائیل برعکس شده است. این بار در صدد هستند ابتدا با انجام سلسله اقدامات تروریستی در غرب و شرق کشور و همزمان، به راه انداختن اعتراض و آشوب به بهانههای مختلف، مانند ماجرایی که در مشهد و به بهانه مرگ خسرو علیکردی اتفاق افتاد و جریان اپوزیسیون را فعال کرد، زمینه حمله نظامی مجدد به ایران را ایجاد کنند، یعنی اول جنگ داخلی، بعد حمله خارجی.
بنابراین به همه این دلایل، عملیاتهای تروریستی روزهای اخیر در جنوب شرق ایران، دقیقا در راستای پروژه بلندمدت رژیم صهیونیستی برای بیثباتسازی مناطق مرزی و فشار همزمان داخلی - خارجی بر جمهوری اسلامی قرار دارد.
* اتهامزنی به ایران، عملیات کاذب برای توجیه ناامنی
پس از حادثه تیراندازی به یهودیان در سیدنی استرالیا که منجر به کشته شدن 16 نفر و زخمی شدن بیش از 30 نفر شد، رژیم صهیونیستی بدون ارائه هیچ سند معتبری ایران را متهم به طراحی و هدایت این حمله کرد؛ در حالی که دولت و پلیس استرالیا اعلام کردهاند عوامل تیراندازی در سیدنی، با داعش مرتبط بودهاند.
با این حال، شواهد زیادی وجود دارد که این حمله کار خود موساد بوده و اسرائیل با متهم کردن ایران، به دنبال تشدید اقدامات تروریستی در ایران است. بر همین اساس، کارشناسان امنیتی معتقدند عملیات شامگاه دوشنبه در فهرج و بامداد سهشنبه در ایرانشهر سیستانوبلوچستان، بخشی از برنامه ضدایرانی موساد است که توسط گروهکهای وابسته اجرا شده تا چرخه ناامنی در ایران ادامه یابد.
در نهایت، با توجه به طراحی موساد برای ایجاد ناامنی در کشور و پیگیری این موضوع در راستای پروژه درازمدت ناامنی مناطق مرزی به قصد تجزیه ایران، پیشبینی میشود اقدامات تروریستی در شرق و غرب و سایر نقاط ایران ادامه یابد. همزمان، رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد پروژه ایجاد اعتراض و آشوب داخلی در ایران، به بهانههای مختلف (مانند پروندههای مشکوک مرگ یا مسائل اقتصادی) و با نقشآفرینی جریان اپوزیسیون را پی در پی آزمایش کند و گسترش دهد تا فشار داخلی و خارجی علیه ایران را همگام کند؛ پروژهای که به طور مشخص فراتر از جمهوری اسلامی، تمامیت ایران واحد را نشانه گرفته و براندازی جمهوری اسلامی را پل رسیدن به تجزیه ایران میبیند.