|
گزارشی از اکران دوم بهار و وضعیت نامطلوب آن
رکود دوباره یا مرگ سینما!
زهرا قزیلی: برگزاری جامجهانی فوتبال و حضور تیم ملی کشورمان در بازیهای جامجهانی بر بسیاری از فعالیتها سایه میافکند؛ مدارس از مدتها قبل اعلام کردند امتحانات پایانی سال تحصیلی زودتر از موعد مقرر برگزار میشود تا دانشآموزان با فراغ بال بتوانند مسابقات را دنبال کنند. در این برهه از زمان شبکههای تلویزیونی هم تلاش میکنند با پخش مستقیم مسابقات نظر مخاطبان خود را به برگزاری این رویداد مهم ورزشی جلب کنند. بازار کسب و کار رونق سابق را نخواهد داشت زیرا بسیاری از مردم تا پاسی از شب در خانهها مشغول دیدن این مسابقات مهیج هستند. شاید بتوان گفت همه مراکز سرگرمی و تفریحی در مدت برگزاری مسابقات جامجهانی از رونقشان کاسته خواهد شد. سالنهای سینما هم در این مدت مشتریان ثابت خود را از دست میدهند و سینماداران با توجه به هزینههای گزاف سالنها (حاملهای انرژی، هزینه نگهداری سالن، استهلاک دستگاههای نمایشدهنده و...) مجبور هستند سالن سینما را باز نگه دارند و پذیرای تعداد معدودی از مشتریان باشند. اکران اول بهار با فروش 15 میلیارد تومانی، گیشهای پررونق را برای سینمای ایران رقم زد. 5 فیلم در اکران اول بهار روی پرده سینماها رفت؛ فیلمهایی چون «معراجیها»، «طبقه حساس» «چ»، «خط ویژه» و «با دیگران». جز فیلم «با دیگران» بقیه فیلمهای اکران اول بهار به باشگاه میلیاردیها پیوستند و 2 فیلم هم بالای 5 میلیارد تومان فروختند. عدهای معتقدند شورای صنفی نمایش با تصمیمگیری برای اکران نوروز دست خود را در طول سال خالی کرد زیرا 4 فیلم پرمخاطب را در کنار هم قرار داد، اگر 2 فیلم را در اکران اول نوروز و 2 فیلم دیگر را در زمانهای مناسب دیگر اکران میکرد، دست سینمای ایران از فیلمهای پرمخاطب خالی نمیماند. فیلمهای جشنواره فجر بضاعت سینمای ایران است و تعداد انگشتشماری از فیلمهای اکران شده در این جشنواره قابلیت جذب مخاطب مناسب را خواهند داشت. با این تصمیم شورای صنفی نمایش درباره اکران نوروز به نظر میرسد دست سینمای ایران در فصلهای دیگر خالی است. شاید شورای صنفی نمایش تاب تحمل فشارها را نداشت و ترجیح داد بدون توجه به فصلهای دیگر اکران، چهار فیلم قدرتمند را کنار هم قرار دهد تا سینمای ایران تنها نوروز پررونقی را تجربه کند. با این اوصاف، چشم امید سینمای ایران به «شهر موشها» است؛ همانگونه که رئیس سازمان سینمایی در کنار همسرش در مراسم بازدید از پشت صحنه این فیلم خطاب به عوامل سازنده آن این جمله را گفت: چشم امید سینمای ایران در فروش و جذب مخاطب به فیلم «شهر موشها» است. حال باید دید این فیلم میتواند آنگونه که شایسته است مخاطب را جذب کند و هزینه تولید آن که به گفته کارگردان 7 میلیارد تومان بوده است را تامین کند یا خیر. اما فیلمهای اکران نوروز بهتدریج جای خود را به آثاری میدهد که در موعد اکران دوم بهار به نمایش عمومی درمیآیند. در شرایط فعلی که همه خانوادهها درگیر امتحانات پایان ترم مدارس هستند و دانشجویان خود را برای امتحانات پایان ترم آماده میکنند و مسابقات جامجهانی مزید بر علت است، 2 فیلم سینمایی «متروپل» ساخته مسعود کیمیایی و «اشباح» ساخته داریوش مهرجویی به فاصله یک هفته در سینماهای تهران و برخی شهرها اکران شده است. 2 کارگردان مطرح سینمای ایران، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی هر دو طرفداران خاص خود را خواهند داشت اما شرایط برای اکران هر 2 فیلم در یک زمان مناسب نیست؛ از یکسو امتحانات و از سوی دیگر مسابقات جامجهانی روی فروش فیلمها تاثیر خود را خواهد گذاشت. شورای صنفی نمایش در اکران فیلمها دخالتی نمیتواند داشته باشد اما میتوانست با درایت و تدبیر، صاحبان این آثار را راهنمایی کند تا هر دو فیلم در یک زمان و به فاصلهای اندک نمایش داده نشوند. درست است که ذائقه مخاطبان هر یک از فیلمسازان متفاوت خواهد بود اما شورا میتوانست با راهنمایی صاحبان فیلم، یکی از این آثار را که مربوط به کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران است به زمان دیگری موکول کند. هر دوی این کارگردانان برندهای سینمای ایران هستند و اکران فیلمهای آنها به فاصله اندک پیشبینی میشود که به هر دو فیلم لطمه خواهد زد. اگر یکی از این فیلمها به بعد از جامجهانی موکول میشد شاید شرایط بهتری برای فیلمها مهیا میشد. البته در این میان عدهای معتقدند فیلم خوب در هر فصل و زمانی کار خود را به درستی انجام میدهد و مخاطب را با خود همراه میکند. فیلم خوب نیازمند فصل و زمان نیست زیرا در هر زمانی توان جذب مخاطب را خواهد داشت. ارسال به دوستان
دلنوشتهای برای صرف فعل توانستن
در بورکینافاسو هم نمیتوانیم
علیرضا پورصباغ:
جناب آقای ایوبی، ریاست محترم سازمان سینمایی مرا میشناسید. خاطرتان هست که به دفترتان آمدم و با هم گفتوگو کردیم و سؤالاتم را با شما نه از سر غرض و مرض، بل از سر دلسوزی مطرح کردم. گفتم شاید این گفتوگو مفید حال باشد اما شما نپذیرفتید که در حوزه سینما با مشتی پاچهخوار و چوب بهدست مواجه هستید. به شما گفتم آقای ایوبی! هنر - صنعت سینما میطلبد که داد و ستد وجود داشته باشد. خاطرتان هست گفتوگویمان قبل از جشنواره فیلم فجر برگزار شد. به شما گفتم جناب ایوبی! با این وضعیت تولید و گفتمان حداقلی سینما باید از سایر کشورهای خارجی فیلم بیاوریم و در اینجا نمایش دهیم تا سایر کشورهای دنیا در یک تعامل، فیلمهای ایرانی را اکران کنند و با ارزآوری در سینما پویا و سربلند شویم و پیام ملت به سایر ملل تسری یابد. آخر نمیدانم چرا در طول 9 ماه اخیر مسؤولان فعال در اغلب حوزههای دولتی خودشان را عقل کل میدانند و منتقدان را عقل جزء. جناب ایوبی! عمر ژورنالیستی نگارنده از مرز 14 سال تجاوز کرد، 13 بهار را روزنامهنگار بودهام. چرا از همان جنس سخنانی میگویید که منتقدان سینما، کارشناسان راستین نیستند و بیشناسنامهاند. از نظر شما کارشناسان یعنی همان مداحان و مجیزگویان رسانهای که به لطف دوستان، برخی از آنان در جشن رسانه بنیاد سینمایی فارابی موفق به اخذ جایزه شدند. جناب ایوبی! من روزنامهنگارم. روزنامهنگار یعنی از مردم و برای مردم. پس آنجا که اعتراض میکنم و به رانتخواری میتازم یعنی سپر مردم هستم و از بیتالمال عمومی محافظت میکنم تا در اثر سوءمدیریت تلف نشود. پس هر جا بر شما و عملکرد شما شوریدهام تکلیفم با مردمم مشخص بوده است. میدانم شما مدیری هستید که به صداقت فردی شما میتوان باور داشت اما شما وارد عرصه سیاست شدهاید و با سیاستبازی پاسخ منتقدان را میدهید. لازم است یادآوری کنم درباره قضیه تونس که همچنان اعتقاد دارم نتوانستید، وظیفه شما نبود که فیلمهای ایرانی را زیر بغل بگذارید و بروید در حین اکران فیلم جلوی در سینما به میهمانان خوشامد بگویید. وظیفه شما این است متخصصان مقوله پخش و نمایش در حوزه بینالملل را منصوب کنید و آنان که بهکار میگمارید و برگزیدگان متخصص منصوب، این مهم را برعهده گیرند و انجامش دهند. وظیفه شما این است که زیردستان متخصص داشته باشید و از آنان بخواهید پرچم سینمای ایران را در سایر کشورهای خاورمیانه و عرب زبان به اهتزاز درآورند. جناب ایوبی! اکران فیلم ایرانی در اروپا و آمریکا که از محالات است اما اهتمامورزی برای اکران فیلم در خاورمیانه آنچنان دشوار نیست، فقط مدیر پیلتن میخواهد و مرد عمل. جناب ایوبی! 30 سال است که در اساسنامه بنیاد سینمایی فارابی آمده است وظیفهاش اکران تولیدات سینمای ایران در سایر کشورهای جهان است اما این بنیاد در طول این 30 سال از انجام وظیفهاش شانه خالی کرده است و به جای نشاندادن مسیر درست، سادهترین و مهلکترین راه را به سینماگران ایران نشان داد، یعنی همان رفتن به جشنوارههای فرنگی. جناب آقای ایوبی! 30 سال است که آقایان شجاعنوری و اسفندیاری در مسند بخش بینالملل نشستهاند و دست از سر این حوزه برنمیدارند. از میان انتصابها از انتخاب آقای آرش امینی در حوزه بینالملل هم آبی گرم نمیشود. ما در این مملکت تحصیلکرده فرنگرفته در حوزه پخش و نمایش بینالمللی کم نداریم. چرا یکبار از این نیروهای ورزیده و خبره که با سازوکار بینالمللی آشنا هستند، استفاده نمیکنید. آقای ایوبی! دلمان پر است در سیواندی ساله بخش بینالملل فارابی که ثبت با سند برابرش به نام برادران شجاعنوری و اسفندیاری است و امکان نمایش فیلمهای فاخر ایران در دوغوزآباد کلنگ دره بورکینافاسو ندارند. به خدا هم اسفندیاری اهل رانت و رانتخواری نیست هم جناب شجاعنوری از سلامت حرفهای نجیبانهای برخوردار است اما مشکل اینجاست که اینکاره نیستند و فقط با حضور در جشنوارههای مختلف اغنا میشوند. رئیس بزرگوار سازمان سینمایی! منتقد عملکرد دولت به معنی مخالفخوانی و توی کار سیستم فرهنگی گذاشتن نیست، معنایش اتهامزنی نیست، ما اعتقاد داریم مشی اتخاذ شده از جانب شما غلط است اگرنه ادب و منش شما بر جریده تاریخ ثبت است. البته جناب ایوبی! شما آدم خوبی هستید اما اشتباهاتی هم دارید. اگر روش و سلوک مدیریتی شما صحیح بود هیچگاه به تونس پای نمیگذاشتید و دیگران را به اکران فیلم در تونس و چنین کاری وادار و خود از رفتن امتناع میکردید تا ضایعکردن سینمای ایران توسط تونس برای ارشدترین مدیر سینمایی مملکت هزینه سیاسی در بر نداشته باشد. آقای ایوبی! در این مجال عرض میکنم آیا صدای پای هولناک صندلیهای خالی سینماهای وطنی را نمیشنوید که به فکر نمایشی تونسی افتادهاید؟ آنسوی آبها شبکه GEM TV هر روز به شبکههایش میافزاید و سعی میکند مردم ایران را پای تلویزیون نگاه دارد و در این بزنگاه تاریخی نمایش چند تا فیلم در تونس دردی را دوا نمیکند بل کشاندن مردم از پای شبکههای ماهوارهای فضیلت است. آقای ایوبی! اجازه ندهید مرگ سینما در دوران مدیریتی شما اتفاق بیفتد. باور کنید برای شما یک راه بیشتر باقی نمانده است. مگر عمل کنید به آنچه از سر مهر به شما گفتم و باور داشته باشید که فیلمهای شبهروشنفکری پاسخگوی نسل جوان امروز نیست. سینمای ایران در حال مرگ است و آسهای خود را در نوروز ارائه کرد و آس آنچنانی در سبد ندارد. خواهش این منتقد سینما با اتکا به شناسنامه 14 ساله و 13 بهار دیدهاش این است که صدای مرگ سینما را با همه وجود بشنوید و دلخوش به آمار و اطلاعات غلط اطرافیان نباشید. ارسال به دوستان
اخبار
برمهانی: نگرانی ایوبی تعجببرانگیز است ارسال به دوستان
تازه ها
وزارت ارتباطات حق ورود به حوزه محتوایی اینترنت را ندارد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|