|
آیا کارت پایانخدمت مهدی کریمیان جعلی است؟
معضل جدید استقلال
گروه ورزشی: موضوع جعلی بودن کارت پایان خدمت بازیکنان لیگ برتر هر روز وارد فاز جدید میشود. این بار نوبت به پرونده بازیکنی 35 ساله رسیده که جعلی بودن کارت پایان خدمت او خیلیها را زیر سوال میبرد. غلامرضا بهروان صبح شنبه در گفتوگویی اعلام کرد کارت پایان خدمت این بازیکن استقلال جعلی بوده و او نمیتواند تیمش را در بازیهای لیگ همراهی کند. مهدی کریمیان که این روزها دهه سوم زندگی خود را رد کرده روزگاری بازیکن جوان فجر سپاسی بود و اگر روال کار خدمت کردنش درست پیش میرفت حالا شرایط جعلی بودن کارت او به این شکل مطرح نمیشد چون مساله بازی او در تیم نظامی شیرازی به 7 یا 8 سال پیش برمیگردد ولی داستان جعلی بودن کارت پایان خدمت کریمیان چیزی حدود 15 سال عقبتر است! کمی عجیب و سخت به نظر میرسد ولی به هر حال رخ داده و این بازیکن نیز باید تکلیفش خیلی زود مشخص شود. تخلف درباره چنین مسالهای واقعا نکته کوچکی نیست که بتوان به راحتی از کنارش عبور کرد. نکته قابل توجه این است که میرشاد ماجدی در رابطه با این مشکل بزرگ استقلال میگوید: «به هیچ وجه این شایعه که کارت کریمیان باطل شده، صحت ندارد. سازمان لیگ به ما اعلام کرد که کارت این بازیکن دارای ابهام است و کریمیان باید به سازمان نظام وظیفه برود. این بازیکن هم به سازمان نظام وظیفه رفته تا مشکلش را حل کند. به همین دلیل میگویم که کارت او باطل نشده و او پیگیر مشکلش است. بهرام افشارزاده در همین رابطه اضافه میکند: «ما با سردار کمالی درباره همه بازیکنان صحبت کرده بودیم و این اتفاق بهگونهای رخ داده که من در جریان آن به طور کامل نیستم و این مساله برایم عجیب است.» حالا باید در این میان به پارادوکسهای گفتاری مدیران استقلال و حرفهایی که واقعیت را نشان میدهد نگاه کنیم. ارسال به دوستان
آیا پروسه بازیکنان تبلیغاتی در رئال جواب داد؟
ستاره یا جنگجو
محمدرضا حسینی:24 مه 2014، روزی که وایکینگها تاریخ را نوشتند و در معتبرترین رقابتهای باشگاهی دنیا تعداد قهرمانیهایشان را دورقمی کردند و افسانه «دسیما» را به واقعیت تبدیل کردند. به نظر میرسید رئالمادرید افسانهای پس از انتخاب به عنوان باشگاه قرن (هیچکدام از ما در سال 2100 و در زمان انتخاب تیم برتر قرن 21 زنده نخواهیم بود، پس هواداران رئالمادرید تنها کسانی بودند که این افتخار را دیدند) و کسب دسیمای تاریخی همه را راضی کرده است و با تکیه به همین افتخارات عطش همیشگی برای فتح جامهای بعدی را از دست خواهد داد اما فقط 24 ساعت طول کشید که سانتیاگو برنابئو اسطورهای دسیما را فراموش کند و در عین ناباوری به جای صحبت از دسیما از «اوندسیما» و یازدهمین عنوان قهرمانی نام برده شود. کمی عجیب است اما همه اینها به سال 1943 باز میگردد، جایی که برنابئو رئالمادرید را از یک باشگاه به چیزی فراتر تبدیل کرد. جاهطلبی و روحیه جنگندگی چیزی بود که از سانتیاگو برنابئو برای تمام نسلهای این باشگاه به ارث رسید. او مردی بود که همیشه به دنبال افتخارات بیشتر و بیشتر بود تا جایی که این جاهطلبیها به عادتی مرسوم در رئالمادرید تبدیل شد. برنابئو یک شعار معروف داشت: «خرید بهترین بازیکنان دنیا و استفاده از آنها در کنار بازیکنان بومی» شعاری که هنوز هم با خرید بازیکنانی مثل کریستیانو رونالدو و گرت بیل و حضور آنها در کنار بازیکنان آکادمی مثل ایکر کاسیاس و دنی کارواخال و همچنین خرید بازیکنان بومی مثل ایسکو و راموس در رئالمادرید در جریان است. با این وجود سانتیاگو برنابئوی بزرگ به همه نشان داد که هیچ بازیکنی بالاتر از پیراهن بهترین باشگاه قرن نیست. وقتی سرجیو راموس معارفه شد دیاستفانو که یکی از شاهکارهای سانتیاگو برنابئو بود، به او گوشزد کرد که هیچ چیز بالاتر از این پیراهن و به ارزش این پیراهن وجود ندارد. راموس بهخوبی این مساله را فهمید و حتی حالا که قراردادش هنوز تمدید نشده است بدونتردید پیشنهاد منچسترسیتی را رد میکند و البته در آیندهای نزدیک هم با دستمزدی بسیار کمتر قراردادش را تمدید میکند. فرقی نمیکند بازیکن رئال چه ملیتی دارد، چه نامی دارد و چه افتخاراتی دارد و حتی اگر بهترین بازیکن فینال لیسبون، آنخل دیماریا باشد باز هم بالاتر از باشگاه نخواهد بود. با این حال رئال متهم شد که با خرید تونی کروس و خامس رودریگرز به دنبال مسائل تبلیغاتی و فروش پیراهن بوده است و فقط برای درآمدزایی این دو بازیکن را خریداری کرده است اما ترجیح میدهیم این مسائل را برعهده محققان دانشگاههای بزرگ اروپا بگذاریم، آنها که با«سواد» هستند و از قدرت اقتصادی رئالمادرید متعجب شدهاند و در حال حاضر روی باشگاه رئالمادرید تحقیق میکنند تا بلکه رمز و رازهای بینظیر اقتصادی این باشگاه را کشف کنند. باشگاهی که پول چاه نفت ندارد و پول مولتی میلیاردرها به آن منتقل نشده است اما هنوز هم مجله اقتصادی فوربس میگوید با ارزشترین باشگاه دنیاست. حالا بیایید با دید فوتبالی 2 بازی بزرگ اخیر رئال را بررسی کنیم. در آنفیلد طلسمشده خامس پاس گل استثنایی میدهد تا کریستیانو گل مهم و اول بازی را به ثمر برساند و در کنار آن با ابروی بخیه شده بیش از 10 کیلومتر دوندگی داشته باشد و مثل همیشه کاملا در خدمت تیم باشد و در همان شب رویایی 2 گل دیگر نیز توسط کرنرهای پسر آلمانی برای رئال از راه میرسد و با وجود او رئال میانه میدان را در اختیار میگیرد. در الکلاسیکوی بزرگ نیز کسی با کسی شوخی ندارد. خامس رودریگرز مدام در دفاع شرکت میکند، بارها و بارها برای خط دفاع بارسلونا نه با حرکات فردی بلکه با بازی تیمی خطرساز میشود تا اینکه پاس گل سوم را به بنزما میدهد و شماره 8 رئال نیز با جادوی خود در حضور مثلث طلایی ژاوی، اینیستا و بوسکتس در ترکیب بارسلونا، پادشاه میانه میدان میشود و پاس گل دوم را با سانتری تماشایی برای پهپه ارسال میکند اما امروز مادریدیها به منتقدان اینگونه میگویند: طبق حرفهای خودتان ما با خرید کروس و خامس رودریگرز از طریق تبلیغات درآمدزایی کردیم و البته از همه مهمتر در درون زمین نیز با این دو نفر به اوج رسیدیم و بارسلونا و لیورپول را شکست دادیم و در مسیر لالیگای شماره 33 و اوندسیما هستیم. ما هم درآمدزایی کردیم هم بهترین فوتبال ممکن را به نمایش گذاشتیم، پس به جای انتقاد به بهترین باشگاه قرن، به آن ادای احترام کنید. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
اخبار
حضور سردار سلیمانی در منزل پیمان نصیری ارسال به دوستان
مانوئل نویر و انقلابی در دروازهبانی
امین ابطحی: کمتر کسی میتواند برداشت صحیحی از نقش مانوئل نویر به عنوان سنگربان داشته باشد، او در حقیقت دروازهبانی تهاجمی است که در آستانه تحت تاثیر قراردادن دورهای و ایجاد تغییراتی بنیادین در پست خود قرار دارد. پیش از این تصور حضور دروازهبان در خارج از محوطه جریمه و در نظر گرفتن نقشی برای او دشوار به نظر میرسید و همگان دروازهبانان را محصور در محوطه جریمه و قفس 32/7 متری میدانستند و نقش او را به عروسک خیمهشببازی تشبیه میکردند اما مانوئل نویر، سنگربان بایرنمونیخ بویژه در فصل جدید بوندسلیگا هرگز چنین برداشتی را از پست خود نداشته است. در 2 بازی اخیر مقابل کلن و هامبورگ بویژه چنین موضوعی بیشتر نمایان شده است. نمایش او در جامجهانی بویژه در بازی مقابل الجزایر بسیار تحسینبرانگیز بود و او با خروجهای شجاعانه خود تاثیر بسزایی در پیروزی تیمش در آن دیدار داشت، برخی کارشناسان دنیای فوتبال به تمجید از او پرداخته و او را بانی انقلابی بزرگ در زمینه دروازهبانی میدانند، کسی که با وجود مخالفان فراوان بسیار فراتر از نقشهای سنتی سنگربانی ظاهر شده و موفق نیز بوده است. اولیور کان درباره جانشین خود در بایرن مونیخ و مانشافت معتقد است: «مانوئل در حال حاضر بیتردید بهترین سنگربان دنیاست. او میتواند به صورت فوقالعادهای در بازی نقش داشته باشد، از همه مهمتر اینکه او در موقعیتهای حساس در جایگاهی مناسب قرار دارد و میتواند پیروزی تیمش را نجات دهد». در گذشته اما بازی ریسکپذیر مانوئل نویر با انتقاداتی مواجه شده بود، بویژه در ماه مارس 2013 و بازی مقابل قزاقستان که خروج نویر با ناکامی به همراه بود و سبب شد تا آلمان یک گل در آن دیدار دریافت کند، بعد از چنین اتفاقی سیل انتقادات به سمت نویر روانه شد و حتی تماشاگران حاضر در استادیوم نیز با سوتهای خود اعتراض و انتقاد خود را به وی نشان دادند. ایکر کاسیاس، جان لوئیجی بوفون، ادوین فان در سار و اولیور کان از بهترین سنگربانان سالهای اخیر فوتبال دنیا نیز همواره با حرکاتی ریسکپذیر به محافظت از دروازه خود میپرداختند اما آنها به ترکیب مناسب و بهینهای از میزان ریسک و امنیت برای انجام وظیفه خود رسیده بودند. برخی از کارشناسان به نویر توصیه میکنند که شاید بهتر باشد او نیز به چنین ترکیب مناسبی دست یابد، موضوعی که با توجه به نحوه بازی و همچنین شخصیت وی البته کمی بعید به نظر میرسد. نویر از مواجهه مستقیم با مهاجمین حریف ترسی ندارد و ریسک را جزئی از دروازهبانی میداند، در جامجهانی بویژه در بازی مقابل الجزایر و حتی برزیل نویر با خروجهای پرریسک خود، این موضوع را بارها به اثبات رساند و خود را به یک تعادلبخش مطمئن، منجی بزرگ و حتی محرک قوای تهاجمی تیم تبدیل کرد البته درخشش نویر در جامجهانی تنها محدود به خروجهایش نبوده است بلکه او در درون دروازه بویژه در دیدار مقابل فرانسه نیز واکنشهای بسیار اطمینانبخشی از خود به نمایش گذاشته است. در دیدار فراموشنشدنی مقابل الجزایر، نویر نزدیک به 6 کیلومتر دوندگی داشت و یکی از عناصر اصلی تیمش در بازی با توپ در خارج از محوطه جریمه بود، بعد از این بازی نمایش نویر با تمجیدهای فراوانی مواجه شد و روزنامهها از وی به عنوان لیبرویی با دستکش نام بردند. ریو فردیناند، مدافع میانی اسبق منچستریونایتد در توئیتر نوشت که نویر میتواند جانشین خوبی برای او در قلب دفاعی شیاطینسرخ باشد و کوپکه، سرمربی دروازهبانان تیم ملی آلمان از او به عنوان بهترین لیبرو بعد از فرانتس بکن باوئر نام برد. شاید کسب عنوان بهترین دروازهبان رقابتهای جامجهانی کمترین پاداشی بود که میتوانست به او تعلق گیرد. نویر 28 ساله از وظیفه خود تعبیری کاملا جدید داشته است: «من نحوه بازی خود را تغییر ندادهام بلکه در جامجهانی دروازهبانی من وارد فازی جدید شده است، یک دروازهبان باید در بازی مشارکت بیشتری داشته باشد، موقعیتها را به خوبی درک و تصمیمات صحیحی اتخاذ کند البته این ساده نخواهد بود چون این نوع بازی با ریسک فراوانی به همراه خواهد بود و تمرکز زیادی لازم دارد.» موضوعی که در فینال جامجهانی نیز کاملا مشخص شد. در فینال ماراکانا مانوئل نویر در برخورد با گونزالو هیگوآین آرژانتینی کاملا بیملاحظه و قدرتمند ظاهر شد: «اگر دروازهبانی اطمینان داشته باشد که به توپ میرسد نباید لحظهای در خروج درنگ کند». داور ایتالیایی بازی این صحنه را خطا تشخیص نداد، در غیر این صورت سرنوشتی نظیر اولیور کان در فینال جامجهانی 2002 در انتظار مانوئل نویر نیز بود. سرنوشتی که سبب شد بهترین تورنمنت اولیور کان با اشتباهی از او با نایبقهرمانی مانشافت به پایان رسد اما این بار آلمان فاتح جامجهانی شد و از مانوئل نویر همانند سایر بازیکنان تیمش همانند اساطیری افسانهای در برلین استقبال شد و عملکرد او در جامجهانی با «ترینها» توصیف شد. در جامجهانی مانوئل نویر به خوبی سنجیده شد و از آن به بعد واکنشهای او با اعتماد به نفس بیشتری به همراه بوده است بدون آنکه دچار غرور شود. ماتیاس سامر، مدیر ورزشی بایرنمونیخ پیش از این گفته بود: با موفقیتهای کسب شده او سرانجام به عنوان سنگربان بایرنمونیخ پذیرفته شده است. نویر با 93/1سانتیمتر قد و 92 کیلوگرم وزن از قدرت جاذبه و دافعه خوبی برای هدایت تیم و برقراری ارتباط با سایر بازیکنان تیم و هدایت آنها برخوردار است و میتواند همانند رهبری بزرگ تیم را اداره کند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|