|
یادداشتی بر کتاب «کلیدها» اثر نزار قبانی
قبانی، عشق و مقاومت
علیرضا سمیعی: روزنامههای انگلیسی اول مه ۱۹۹۸ خبر از مرگ شاعر «سوری» [اهل سوریه] دادند که چندی بود در لندن میزیست. «نزار قبانی» در طول ۵۰ سال سرایش شعر همواره مشهور بود و منتقدان او را به بزرگی یاد میکردند. او که نوشته بود: «او میدانست مرا خواهند کشت/ و من میدانستم او کشته خواهد شد/ هر دو پیشگویی درست درآمد/ او چون پروانهای/ بر ویرانههای عصر جهالت افتاد/ ...زنی بود اصیل در میان انبوهی از زنان مصنوعی / ... این سرزمین/ این همه سبزی را/ نقش هزاران نخل را در چشمان بالقیس/ تاب نیاورد/ میدانستم او کشته خواهد شد/... پس از رفتنش عصر آب پایان یافت و عصر تشنگی آغاز شد» لقب عاشقانه سرای بیهمتا را در سراسر زندگی خود حفظ کرد. او از پدری شیرینیپز در ۲۱ مارس ۱۹۲۳ چشم به جهان گشود و کودکی را در یکی از خانههای سنتی گذراند. زمانی گفته بود: این خانه در نظر من حد نهایی جهان است. عموی پدر نزار یعنی «ابوخلیل قبانی» تئاتر سنتی عرب را دگرگون کرد. نزار همین کار را درباره شعر انجام داد. در سال ۱۹۴۴ نخستین کتاب خود را با نام «زن سبزه به من گفت» منتشر کرد. در ۲۲ سالگی وارد دنیای سیاست شد و به عنوان وابسته سفارت سوریه به قاهره رفت و این کار را تا ۱۹۶۶ در کشورهای انگلستان، فرانسه، اسپانیا، چین و... ادامه داد. وی به زبانهای فرانسوی، اسپانیایی و انگلیسی مسلط بود. بعضی از منتقدان او که از نقطهنظر سیاسی به آثارش مینگریستند، معتقد بودند که شعر قبانی شعر «شکمسیری» است و از تب و تاب سیاسی دنیای عرب بسی دور افتاده است. قبانی همواره در مصاحبههایش با صراحت به سؤال درباره نسبت شعر و سیاست سخن گفته بود ولی بعد از استعفا از کار دیپلماتیک و راه انداختن انتشاراتی به نام خودش، مصاحبههایش را در کتابی تحت عنوان «ماهرانه بازی کردم، این هم کلیدهایش» منتشر کرد. این کتاب با نام «کلیدها» با ترجمه انسیه ساداتهاشمی از سوی شهرستان ادب منتشر شده است. قبانی در آنجا اصولا شعر را سیاسی میداند: «شعر در نظر من یک نوشته پرخاشگرانه و تهاجمی است که از خانه اطاعت میگریزد». (کلیدها. ص242) از این رو نیازی ندارد که شعر سیاسی بنویسد، زیرا «من تلاش نمیکنم شعر را سیاسی کنم و لباس نظامی تنش کنم ولی احساس میکنم زلزلهای سیاسی و ملی و اجتماعی و فرهنگی، شاعران را از پشت میز کارشان بیرون کشانده و به خط مقدم جبهه فرستاده است».(کلیدها.ص243) اما اینکه شعر، علیالاصول سیاسی است و در عمل نیز سیاسی از آب در میآید، باعث نمیشود برای آن وظیفهای قائل نباشیم؛ «وظیفه شعر این است که همیشه درون مخاطرهها و انفجارها باشد». (کلیدها.ص236) مثلاً جنگ ژوئن ۱۹۶۷ (جنگ 6 روزه) میان اسرائیل و اعراب که زخمی عمیق محسوب میشد، در شعر نزار چنین اثری به جای گذاشت: «او با پرتاب یک یا دو سنگ/ مار اسرائیلی را به دو نیم میکند/ دندان بر گوشت تانک مینهد و بازمیگردد بدون دستانش/ لحظههایی است که در آن یک کشور در ابرها شکل میگیرد/ لحظههایی است که در آن حیفا، یافا شکل میگیرند/ غزه رو به دریا پیش میرود و قدس قد برمیافرازد». هر چند هرگز جهتگیری مشخص سیاسی نداشت اما نوک پیکان انتقادات او همیشه متوجه حاکمان عربی بود که گوش به فرمان اربابان غربی داشتند: «تمام گلولههایی که شلیک میکنم در درجه اول حکومت را نشانه میگیرد» (کلیدها.ص208) زیرا «جهان عرب دیگ بخاری است که هر لحظه امکان دارد منفجر شود» (کلیدها.ص149). به همین خاطر است که گفته: «باید اعتراف مهمی کنم؛ از شعرهای عاشقانه خجالت کشیدم». (کلیدها.ص148) آثاری از این دست به خوبی شعرهای عاشقانه وی بودند. اما گذشته از کارهای مستقیم، او گاه اشعار عاشقانهای در فضای مقاومت مینوشت که بسیاری از آنها هماکنون دهان به دهان خوانده میشود. این بار سوز و گدازها در تراس، جنگل، کافه یا میهمانی اتفاق نمیافتند، بلکه در شهری نیمسوخته میان خرابهها و زیر بمباران میشکفند: «پس از اینکه کیف او را / از میان ویرانهها به دستم دادند / و من پاسپورت او را، بلیت هواپیمایش را، ویزاهایش را دیدم / دریافتم که با بالقیس الداوی پیوند نبسته بودم/ من همسر یک رنگینکمان بودم / وقتی زنی زیبا میمیرد/ زمین تعادل خود را از دست میدهد/ ما، صد سال عزای عمومی اعلام میکند/ شعر بیکار میشود». درآمیختن عشق و جنگ برای کسی که مورد تجاوز است طبیعی است. در جایی که صبحانه خوردن، خوابیدن، به مدرسه رفتن، روزنامه خواندن و هر چیز دیگر با مبارزه آمیخته است. مردی که میجنگد همواره مبارز است؛ چه زمانی که مسواک میزند و چه زمانی که قبضه سلاح را جابهجا میکند. او در جایی گفته است: عشقی که من از آن سخن میگویم با تمام هستی در ارتباط است؛ در آب، در خاک، در زخم مردان انقلابی، در چشم کودکان سنگانداز و در خشم دانشجویان معترض وجود دارد». قبانی را به عنوان مردی عاشقپیشه میشناسند و کمتر از این میگویند که سوز و گدازی دینی داشت. او اسلام را دین زندگی میدانست: «این یعنی دین اسلام در تبلیغات اولیه خود، یک دین انتزاعی نبوده است، بلکه دینی واقعگرا بوده که جسم و حواس انسان را مورد خطاب قرار میداده است...». (کلیدها.ص40) او شاعران را پسر بچههایی میداند که در «محله مولایمان حسین» (کلیدها.ص184) میدوند و با مقاومت جنوب لبنان به بلوغ میرسند: «مقاومت جنوب قیامت، ولادت و شب قدر ماست. پیش از آن، صد و پنجاه میلیون عقبمانده بودیم که همگی در یک سلول، میخوردیم و میخوابیدیم و قضای حاجت میکردیم. شعر هم پیش از مقاومت جنوب، عقبمانده بود».(کلیدها.ص143) او باور داشت شعرش وطنی خواهد بود که مردم میتوانند در آن زندگی کنند. همان شعری که گفته بود یک روز مثل ماهی قرمز کوچکی از دریا بیرون آمده و صاف در دستان او افتاده است. ارسال به دوستان
تهیهکننده فیلشاه خبر داد
اقبال سرمایهگذارهای خصوصی به سمت «هنر پویا»
حامد جعفری، تهیهکننده انیمیشن سینمایی «انقراض» درباره آخرین وضعیت تولید این انیمیشن سینمایی گفت: فرآیند تولید انیمیشن «انقراض» به عنوان سومین اثر سینمایی گروه «هنر پویا» از اوایل سال گذشته با نگارش طرح و فیلمنامه اولیه در شورای ایده و طرح گروه هنر پویا آغاز شد و هماکنون نیز بیش از 30 درصد از تولید آن پیش رفته است. به گزارش تسنیم، وی افزود: آن چیزی که در این مرحله میتوان درباره تمایز انیمیشن «انقراض» نسبت به آثار پیشین «هنر پویا» گفت، این است که اثر جدید هنر پویا دارای موضوعی محیطزیستی است و داستان آن در فضای ایران امروز رقم میخورد. جعفری در پاسخ به سوالی درباره احتمال سرمایهگذاری مجدد بنیاد سینمایی فارابی یا موسسه تصویرشهر در پروژه جدید این کمپانی بیان داشت: جزئیات دقیقتری از سرمایهگذاران پروژه جدید «هنر پویا» بعد از قطعی شدن آن بزودی اعلام خواهد شد. اما آنچه قطعی است این است که گروه «هنر پویا» برخلاف پروژههای گذشته خود، در انیمیشن سینمایی «انقراض» با موسسات فارابی یا تصویرشهر مشارکت نخواهد کرد و انشاءالله مشارکتکننده تازهای وارد این عرصه خواهد شد. رئیس هیات مدیره گروه «هنر پویا» تاکید کرد: گروه «هنر پویا» همواره به صورت کاملا مستقل و طبق هدفگذاریهای کیفی و محتوایی خود اقدام به انتخاب سوژهها برای تولید انیمیشن میکند. انیمیشن «انقراض» نیز همچون «شاهزاده روم» و «فیلشاه»، توسط گروه «هنر پویا» به عنوان یک کمپانی کاملا خصوصی تولید خواهد شد. جعفری درباره سیاست این مجموعه در جلب مشارکت نهادها و موسسات دولتی و غیردولتی اظهار داشت: طبعا جلب نظر اشخاص حقیقی و حقوقی دولتی و غیردولتی برای سرمایهگذاری در سینمای انیمیشن ایران یکی از راهبردهای ما است اما همواره سیاست ما این بوده است که در تولید آثارمان بیش از 50 درصد سهام هر اثر را واگذار نکنیم. وی در پایان بیان داشت: ما همواره معتقدیم توانایی هنرمندان و انیمیشنسازان جوان و خلاق ایرانی در تولید انیمیشن سینمایی به عنوان یکی از پیشرفتهترین محصولات دانش بنیان بسیار بالاست و میتوان از این هنر بسیار تاثیرگذار برای تربیت نسلهای آینده بهره برد. ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از مهمترین اتفاقات دنیای کتاب و ادبیات در چند روز گذشته
سربلندتر
گروه فرهنگ و هنر: در روزهای گذشته دنیای کتاب و ادبیات پر بود از خبرهای شنیدنی؛ 2 کتاب «احضاریه» و «سربلند» به اندازه چند سال برخی کتابها فروش داشتند و اقبال از آنها چشمگیر بود، جایزه شهید غنیپور داوران خود را شناخت و حمیدرضا شکارسری از جدیدترین کتابهای شعرش خبر داد. در ادامه نگاهی به اتفاقات مهم دنیای کتاب و ادبیات در چند روز اخیر خواهیم داشت. ارسال به دوستان
اخبار
پخش دومین قسمت «عصر» با موضوع اسناد جدید 11 سپتامبر ارسال به دوستان
ای کاش انتخابم میکردی
نمیدانم، رفتهام از دست ارسال به دوستان
اخبار
بازیگران جدید در سریال ترسناک سیروس مقدم ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|