|
رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور خبر داد
جمعآوری مدارس خشتی تا پایان سال تحصیلی
رئیس سازمان نوسازی مدارس با اشاره به برنامهریزی برای جمعآوری مدارس خشتی و گلی تا پایان سال تحصیلی ۹۷، گفت: فرسودگی مدارس در سیستان و بلوچستان، تهران و لرستان بالاتر از دیگر استانهاست. مهرالله رخشانیمهر در گفتوگو با مهر با اشاره به اینکه وضعیت فرسوده بودن مدارس و تخریب و بازسازی آنها در همه استانهای کشور مشابه است، اظهار داشت: به طور میانگین ۳۰ درصد مدارس کشور فرسوده هستند اما پراکندگی این مدارس متفاوت است. وی با بیان اینکه در سیستان و بلوچستان، تهران و لرستان میزان فرسودگی مدارس نسبت به دیگر استانهای کشور بیشتر است اما میانگین فرسودگی مدارس در کل کشور ۳۰ درصد است، تصریح کرد: برای ساماندهی وضعیت موجود در حال برنامهریزی هستیم. رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور با تاکید بر اینکه وضعیت تخصیص اعتبارات عمرانی سال ۹۷ نسبت به سالهای قبل به مراتب بهتر بوده و یکهزار و ۷۱۰ میلیارد تومان اعتبار اختصاص یافته است، افزود: برنامهریزی میکنیم مدارس با خطر بالا مثل مدارس خشتی و گلی را تا پایان سال تحصیلی جدید جمعآوری کنیم. رخشانیمهر با اشاره به اینکه برنامهریزی برای اتمام پروژههای نیمه تمام خیرساز در لرستان به عنوان اولویت اول در دستور کار است، گفت: پروژههایی داریم که فرد خیر سهم خود را داده اما دولت امکان تامین مالی نداشته و نیمهتمام مانده، امسال این اعتبار تامین شده تا پروژهها تعیین تکلیف شود. وی با بیان اینکه تکمیل پروژههای نیمهتمامی که سالهاست به حال خود رها شده در اولویت است، تصریح کرد: این پروژهها چه از محل اعتبارات ملی یا از محل اعتبارات استانی آغاز شده باشند، بخشی از سرمایه کشور بابت آنها هزینه شده است و باید بهرهبرداری شوند. رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور خاطرنشان کرد: ساماندهی پروژههای نیمهتمام با پیشرفت فیزیکی بالا اولویت سازمان بویژه در لرستان است. رخشانیمهر با تاکید بر اینکه امکان ساماندهی این ۳۰ درصد مدارس فرسوده با بودجههای سنواتی امکانپذیر نیست، افزود: امسال حدود ۸ هزار کلاس درس تحویل شده که ۶۸۰۰ کلاس درس برای مناطقی بوده که اصلا مدرسه در آنها نداشتهایم، مثل مسکن مهر یا مناطقی که به آنها مهاجرت شده است. وی با اشاره به اینکه ۱۲۰۰ کلاس درس تخریبی بودهاند که جایگزین شدهاند، ادامه داد: در برنامه ششم توسعه ۳ میلیارد دلار از محل حساب ذخیره ارزی برای تخریب و بازسازی مدارس کشور در نظر گرفته شده که برای اختصاص آن پیگیری جدی شده و امیدواریم این مبلغ در اختیار سازمان قرار بگیرد. رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور یادآور شد: در صورت تخصیص این اعتبار در دوره زمانی کوتاهی وضعیت مدارس تخریبی ساماندهی میشود. رخشانیمهر در بخش دیگری از سخنان خود به وضعیت مدارس کپری اشاره کرد و اظهار داشت: مدارس کپری هیچ وقت جمعآوری نمیشوند؛ در دهه ۷۰ همکاران ما شعار کپرزدایی را دادند و مدارس کپری جمع شدند ولی دوباره ایجاد شدند. وی با بیان اینکه باید در جمعآوری مدارس کپری و جایگزینی آنها به دنبال معماری مناسب بومی منطقه باشیم، تصریح کرد: باید فکر کنیم ببینیم به جای مدرسه کپری که جزئی از معماری سنتی منطقه است چه جایگزینی بیاوریم؛ در سیستان و بلوچستان در این رابطه اقدام شد و مدارس توپی که مدارس یککلاسه با مصالح بنایی ولی با الگوگیری از معماری آن منطقه بود، احداث شد که جواب داده و اجرا میشود. رخشانیمهر همچنین به وضعیت سیستم گرمایشی مدارس اشاره کرد و گفت: ۶۰ درصد مدارس کشور و ۶۰ درصد سیستمهای گرمایشی مدارس ساماندهی شده، ۴۰ درصد باقیمانده نیز بخاریهای چکهای خطرناک ندارند اما گازی هستند که باید جمعآوری شوند. وی با بیان اینکه اعتبار خوبی از محل عوارض گاز برای این بخش تخصیص یافته است، تصریح کرد: درباره سیستم گرمایشی مدارس سالانه ۲۵۰ میلیارد تومان اعتبار تخصیص مییابد که امسال ۲۰۰ میلیارد تومان در 6 ماهه تامین شده است. وی همچنین با تاکید بر اینکه برای استان لرستان هم برنامهریزی شد پروژههای نیمهتمام خیرساز و پروژههای مربوط به کودکان استثنایی را در دستور کار قرار دهیم، یادآور شد: با پیگیری مدیرکل آموزشوپرورش لرستان نیز ۱۰ میلیارد تومان اعتبار تامین شد و به استان اختصاص یافت. ارسال به دوستان
تلاش برای پرداخت سنوات نیروهای قراردادی بهزیستی
مدیرکل بهزیستی استان مازندران با بیان اینکه تفاوت پرداختیها بین کارکنان رسمی و قراردادی کاهش چشمگیری داشته است، افزود: امسال نیز در بحث اضافهکاری بر اساس نوع کاری که انجام میشود پرداختی داشتهایم و نه نوع استخدام. جلسه توجیهی سنوات نیروهای قراردادی و موقت کارگری بهزیستی استان مازندران با حضور سیدسعید آرام مدیرکل، مصطفی رجبی معاون امور پشتیبانی و منابع انسانی، سیدمجید قریشی مشاور اجرایی و سیدمحمد منفرد رئیس حراست بهزیستی استان مازندران و جمعی از نیروهای قراردادی ادارات بهزیستی مازندران برگزار شد. آرام ضمن اشاره به کسب رتبه برتر جشنواره شهید رجایی توسط بهزیستی مازندران، این موفقیت را حاصل تلایش یکایک پرسنل خدوم بهزیستی عنوان کرد و گفت: یکی از اصلیترین برنامههای سازمان در حوزه نیروی انسانی، بحث عدالتمحوری و استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود برای ارتقای خدمات معیشتی کارکنان محترم است. وی با بیان اینکه تفاوت پرداختیها بین کارکنان رسمی و قراردادی کاهش چشمگیری داشته است، افزود: امسال نیز در بحث اضافهکاری بر اساس نوع کاری که انجام میشود پرداختی داشتهایم و نه نوع استخدام. وی با تاکید بر عزم بهزیستی برای پرداخت سنوات نیروهای قراردادی، خاطرنشان کرد: بر اساس قانون باید در پایان هر سال کاری سنوات نیروهای قراردادی که معادل با یک ماه حقوق است، پرداخت شود که این امر موجب میشود در پایان خدمت، هیچ وجهی به عنوان سنوات پایان کار به پرسنل پرداخت نشود. آرام افزود: برای حل این مساله طی قراردادی که با بیمه عمر و پسانداز به امضا رسیده است، مقرر شد هر ساله مبلغ سنوات را به بیمه پرداخت کنیم و به این ترتیب در پایان خدمت مبلغ قابل توجهی به پرسنل محترم بازنشسته در قالب بیمه عمر و سرمایهگذاری پرداخت خواهد شد. ارسال به دوستان
ما هم شما را دعوت میکنیم به محاکمه
حسین قدیانی: آن روز که ناظر بر توطئه تعویض جای شهید و جلاد، هشدار داده شد، گمانم فقط از آن رو نبود که مراقب باشیم مبادا سردار شهید مرصاد در مصاف با منافقین، مظلوم واقع شود! هزاری هم این نامزد و آن کاندیدا با سوءاستفاده از ایام انتخابات و به طمع 4 تا رأی بیشتر از اقشار آنچنانی، حق را وارونه جلوه دهند، باز هم صیاد، صیاد است و «الله» پاسدار حرمت خون شهیدان! لذا نقشه شوم عوض کردن جای شهید و جلاد، بیش از آنکه مراقبت از «خون آسمانیها» را طلب کند، حفاظت از «خون دل زمینیها» را میطلبد! و مگر نه آنکه در روز روشن میخواهند کاری کنند که جمهوری اسلامی به خاطر محاسنش نیز شرمنده باشد؟! بله! یک وقت هست رهبر انقلاب؛ صدالبته به علت قصور و تقصیر دولت یا حالا بگو دولتها در زمینه تحقق عدالت، در حالی ابراز شرمندگی میکنند که امثال حسن روحانی را نه اراده نظام، که فیالواقع رأی مردم بر سر کار آورده! این از مسلمات یک رهبری دینی و اخلاقی و اسلامی و انسانی است؛ اگر از یاد نبریم ولایتفقیه، تنها یک رهبری سیاسی نیست! اگر ولیفقیه، فقط یک رهبر سیاسی بود، لابد میآمد وسط میدان و مثل الباقی سیاستمداران، ژست «دیدید گفتیم» میگرفت: «حالا میفهمید چرا گفتم دود رأی بد شما به چشم خودتان میرود؟!» نه اما! کمبودی هم اگر هست، اولا نخستین نفری که اظهار شرمندگی میکند، رهبری جامعه است و ثانیا عوض بروز رفتار و گفتار پوپولیستی، تا حد ممکن از دولت، حمایت همراه با هدایت میکند! «دولت» هم راستش در بهترین تعریف یعنی «رأی اکثریت ملت»! باری در متنی اینستاگرامی در وصف حضرت آقا، این عنوان را به کار بردم که ایشان «همان سید 88» است! اگر این روزها حضرت آقا پای کلیت قانونی این دولت ایستادهاند، آن روزها هم ایستاده بودند پای کلیت قانونی دولت ماضی! آن روزها بدخواهان، اینجور القا میکردند که ولیفقیه، عاشق چشم و ابروی فلانی است! و شگفتا از این طنز تاریخ که این روزها اقلا بعضی از اطرافیان همان فلان، مولای ما را عاشق چشم و ابروی رئیس این دولت میخوانند! نخیر! این همه، تنها و تنها مؤید احترام جمهوری اسلامی به «جمهور» و «جمهوری» و «رأی مردم» است، صرف نظر از آنکه آن رأی، رأی نظام هم بوده یا نبوده! این نیز گفتنی است که رهبر انقلاب به بهانه دیدن «رأی مردم» و به شهادت همان شرمندگی که نوشتم، هرگز غافل از «داد مردم» نیستند اما منش و روش ایشان، حتیالمقدور این است که اصلاح امور، از مجاری قانونی انجام شود! لذا دولت و اساسا قوای سهگانه، هم حمایت میشوند و هم بعضا تذکر سفت و سخت میشنوند که ناگفته پیداست من و شما مطلع از همه این تذکرات نیستیم! از قضا، همین حسن نظام را میخواهند عیب جمهوری اسلامی جا بزنند! همه که خب نه اما شماری از کسانی که این روزها شورای نگهبان را بابت بعضی تأییدصلاحیتها شماتت میکنند و عیب «فقدان اقتدار» برای نظام میپیچند، همان کسانی هستند که اگر مثلا سال 92 این شورا صلاحیت حسن روحانی را برای نشستن پشت رل مجریه احراز نمیکرد، عیب دیگری بر نظام متصور میبودند؛ «فقدان آزادی»! احترام به رأی مردم اما حسن نظام جمهوری اسلامی است! و حقیقتا آقا «همان سید 88» است! حضرت آقا آن روز زیر بار بدعت ابطال انتخابات نرفتند و امروز هم نمیروند! دولتی که از 92 به این طرف بر سر کار است، با همه نواقص انصافا زیاد و بعضا نوبرانهای که دارد، یک «دولت قانونی» است، لذا - تا آنجا که بشود- سخن باید از «حل کردن مشکلات» گفت، نه «منحل کردن دولت»! و البته ما در جمهوری اسلامی، بنبست نداریم! نه روزی که در رمضان و کربلای 4 دچار شکست یا حالا بگو عدمالفتح شدیم و نه حتی روز رحلت امام، نظام دچار بنبست نشد! در روزگاری که تهیه سیمخاردار، از جمله دغدغههای نظام ما در عرصه جنگ تحمیلی بود، ما دچار بنبست نشدیم؛ حالا دچار بنبست شویم که نسبت به آمریکا، دست برتر را در منطقه داریم؟! طرفه حکایت اینجاست؛ در عصر کمبود سیمخاردار نیز، ایمان و اراده و عزم و انگیزه انسان برآمده از انقلاب اسلامی تا آن حد بود که شهید علی چیتسازیان، این جمله حقیقتا گهربار را بگوید: «اگر میخواهی از سیمخاردار دشمن عبور کنی، ابتدا باید از سیمخاردار نفس بگذری!» و همین است که ما مدعی هستیم جبهه و جنگ، یک دانشگاه بود؛ «دانشگاه انسانسازی»! این هم حسن دیگر نظام جمهوری اسلامی! چرا بعضیها میخواهند این محسنات را عیب نشان دهند؟! و چرا ترویج فرهنگ شهادت را مروج خشونت میخوانند؟! آیا ما باید شرمنده باشیم بدان علت که در حد وسعمان از شهدا مینویسیم یا کسانی که حتی زیارت عاشورای سیدالشهدا را نیز دارای بار خشونتخواهی خواندند؟! پس تعویض جای شهید و جلاد، سرفهرستی است که شامل بسیاری از مفاهیم میشود! از جمله؛ معایب خواندن محاسن نظام! حاجقاسم سلیمانی، حاجحسین همدانی و شهید محسن حججی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی هستند! شهید طهرانیمقدم نیز! شهیدان هستهای نیز! صنعت هستهای نیز! صنعت موشکی نیز! از قضا نحوه تعامل آمریکا فقط در موضوع برجام نشان داد شعار «مرگ بر آمریکا» نهتنها حق مسلم ملت ما، بلکه افتخار ملت ما نیز هست! «مرگ بر اسرائیل» که جای خود دارد! حال آیا زیبنده است هر کجا که در حوزه اجرایی و اقتصادی به مشکل برخوردیم، با این بهانه که «بهانه را از دست دشمن بگیریم» جوری عمل کنیم کأنه ما بابت سردار سلیمانی و شهید همدانی و لاله سرجدا و قهرمان موشکی و صنعت هستهای و صنعت موشکی و شعارهایی که میدهیم، شرمنده استکبار جهانی هستیم و بدهکار کاخ سفید؟! کم مانده کارمان برسد به جایی که به جای این مطالب، بنویسیم: «شرمنده آقای صدام! شهدای ما اشتباه کردند که خرمشهر را آزاد کردند و حصر آبادان را شکستند! بهانههایی بود که دست شما دادند اما شما لطف کن و ما را ببخش!» به خدا نمیدانم خنده کنم یا گریه! اما خوب میدانم که فیالمجلس، جای یک مثال است! تیم فوتبالی را فرض کنید که مهاجم نوکش به هر علتی؛ یا نداشتن شم گلزنی یا عدم تغذیه مناسب توسط هافبکها، ضعف در باز کردن دروازه حریف دارد اما عوض اصلاح این نقص و نیز ناشی از زیادهخواهی مدیران و مربیان رقیب، راضی به این خفت شود که دست گلر خود یا پای مدافعان خود را ببندد که از قضا عالی هستند در دفاع! آیا مضحک نیست که تقاص گل نزدن دولت در حوزه اقتصاد را، شهید و رزمنده سپاه قدس ما بپردازند که در مقام دفاع دارند کارشان را بخوبی انجام میدهند؟! یکی دیگر کار نمیکند یا کار خود را به درستی انجام نمیدهد؛ گیر بعضی مجالس را ببین که به کجاست! حضور ما در منطقه مقاومت، حسن جمهوری اسلامی و افتخار نظام است لیکن اگر جایی ضعف داریم، چرا این حسن را عیب بخوانیم؟! من حالا در این متن، هیچ کاری به منطق حماسی و عزتمدار حضورمان در منطقه ندارم و تنها از منظر عقل دنیایی به ماجرا نگاه میکنم! آیا به حیث اقتصادی و نیز صدالبته تلفات انسانی، کدام به صرفهتر و کمضررتر است؛ جنگیدن با حرامیان در همین خاک خودمان یا نگه داشتن دشمن در همان سنگرهای ابتدایی خودش؟! و آیا ما بابت این کار دوم، به استکبار جهانی بدهکاریم؟! یا بهانه دادیم دست او؟! من همین جا بنویسم که اساس بهانه ندادن دست دشمن و دشمندوستان، حتما مداقهای درست است! اینکه ما مراقب باشیم حتی در راه حقمان نیز جوری عمل کنیم که گزک دست دشمن ندهیم! این اما یک مساله است و معذرت میخواهم؛ باج دادن به دشمن، مسالهای دیگر! آری! ما در هر 2 حوزه حقوق بشر و تروریسم، طلبکار از آمریکا و آمریکازدهها هستیم، نه بدهکار شیاطین! آن حسابی که باید شفاف شود، حساب کمک کاخ سفید به تکفیریها و تروریستهاست، نه حساب سپاه قدس که دارد دشمن ایران را در همان سنگر ابتدایی متوقف نگه میدارد! جای بسی حیرت است! نامردان قبیله FATF در حالی که مشغول دوشیدن هر روزه آلسعود و نوچههایش هستند، خواهان شفافیت مالی سپاه قدس برای خودشان هستند که اگر در عراق و سوریه و کجا و کجا نرود و نجنگد و کمکحال آن کشورها در جهاد با حرامیان نشود، چند صباح دیگر چکمه تروریستها را مجبور است در خاک خود تحمل کند! حال سوال اینجاست: چه کسی باید حساب خودش را شفاف کند؟! آمریکایی که از 2 اقیانوس آنورتر آمده منطقه ما و هرکجا هم رفته، محصولش جنگ بوده و تفرق و ویرانی یا ما که در حال جنگ برونمرزی با دشمن خودمانیم؟! همان دشمن که حتی با وجود این جنگ عمدتا مستشاری هم، هر از گاهی حوادثی تروریستی مثل بهارستان و اهواز را میآفریند؟! آنوقت آیا ذلتبار نیست که ما تن به مصوبهای بدهیم که بانیان بیرونیاش، از تروریستها حمایت میکنند و در عین حال، حاجقاسم عزیز ما را تروریست میخوانند؟! کسی که عمری سینهاش سپر بوده علیه متجاوز و تروریست، آیا درست است ناشی از روح مستور در فلان مصوبه بهمان مجلس ما، تروریست خوانده شود؟! و مستوجب شفافیت حساب آنجا که فرماندهاش است؟! والله ضعف در فرماندهی اقتصادی است، نه فرمانده نظامی ما! و نیک اگر بنگری، این کمکاری و کجکاری دولت و مجلس است که دست دشمن، بهانه میدهد! روزهایی است که مدام فکر میکنم «جمهوری اسلامی» از آنجا که یک «نظام» است، حتی از «انقلاب اسلامی» هم مظلومتر است! بعضا به جبر روزگار و نیز خاصیت نظامهای جمهوری که اوایل متن برشمردم و بعضا به این علت که ادارههای نظام هم مظلوم گیرآوردهاند گویا جمهوری اسلامی را! «وطنامروز» و «کیهان» و چند رسانه انقلابی دیگر، در راستای دفاع از نظام- بخوانید مردم- و بدیهیترین حقوقش، تیتری در نقد مصوبه کذا میزنند و هنوز امضای قلمشان خشک نشده، بفرما دادگاه! کم مانده از هیأت نظارت بر مطبوعات بخواهیم؛ بیا خودت اصلا تیتر بزن! ما مجلسنگار یا دولتنگار و میرزابنویس که نیستیم! روزنامهنگاریم و تحلیل داریم برای خودمان که الحمدلله در موضوع موردنظر هم همان را نوشتیم که مراجع، هم قبل از این مصوبه گفتند و هم بعدش! حالا واقعا چرا باید برویم دادگاه؟! آیا ما چون حزباللهی هستیم، شامل حال حقوق بشر نمیشویم؟! ارسال به دوستان
سایکو 2
شروین طاهری: این روزها همه درباره جزئیات قتل «جمال خاشقجی» صحبت میکنند: گویی او در ملأعام اعدام شده، نه در دالانهای مخوف کنسولگری سعودی در استانبول. در دنیایی که کوچکترین زوایای ساختمان نمایندگی سیاسی یک کشور با پیشرفتهترین فناوریها رصد میشود، طبیعی است که سازمانهای اطلاعاتی مختلفی ادعا کنند از سرنوشت تکاندهنده روزنامهنگار نگونبخت عربستانی خبر داشته و دارند. از مجموع داستانکهای منتشره طی 11 روزی که از جنایت روز سهشنبه دوم اکتبر در آن عمارت دیپلماتیک بدنام محله کوناکلار در ناحیه بشیکتاش استانبول میگذرد، میتوان به جمعبندی رسید که چگونه یکی از سرشناسترین چهرههای رسانهای عرب با پای خود به تله بنسلمان کشانده شده و توسط 15 مامور امنیتی سعودی که از قبل منتظرش بودهاند- طبق ادعای اینتلیجنس سرویس انگلیس- با ماده مخدر یا بیهوشکننده و البته مشت و لگد مورد استقبال نه چندان صمیمانهای قرار گرفته اما بعد وقتی گروگانگیران با مقاومت غیرمنتظره قربانی مواجه شده و نقشه ناشیانه ریاض برای ربودن مخالف خارجنشینش را شکست خورده میبینند، ناچار مجبور میشوند صدای او را همان جا خفه کنند تا فریادهایش حاضران در کنسولگری و چه بسا همسایهها را با خبر نکند که البته از شهادت برخی حاضران و ادعای سازمان اطلاعات ترکیه (میت) مبنی بر ضبط صدا و حتی تصویر آخرین تقلاهای خاشقجی با دستگاههای استراق سمع در کنسولگری مشخص میشود آدمهای استخبارات سعودی عرضه جنایت بیسر و صدا را هم نداشتهاند. آنها در نهایت به کمک یکی از همراهانشان که تخصصش قصابی- یا کالبدشکافی پزشکی قانونی - بوده بدن مقتول را همان جا زیر پرچم سبزرنگ آلسعود تکه تکه کرده و یا بار ماشینهای پلاک امنیتی سیاهرنگی که همان روز وارد ساختمان شده بوده کرده یا در حیاط کنسولگری دفن کرده یا در محفظه اسید انداختهاند. ارسال به دوستان
مجری لوس تلویزیون و لزوم برخورد حرفهای
علیرضا انتظامی: ۱- همه رسانههای حرفهای دنیا قوانینی دارند که عوامل فعال در آنها باید مجری بیکم و کاست این مقررات و ضوابط باشند. به طور قطع وقتی فردی حرفهای در این رسانهها مشغول کار میشود، در نخستین گام همه ضوابط و بایدهای آن رسانه را پذیرفته که اجازه فعالیت دریافت کرده است. هرگونه اقدام برخلاف آنچه پروتکلهای حرفهای یک رسانه تعیین کرده است موجب جریمه و حتی قطع همکاری افراد خواهد شد. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|