|
شطرنج با ماشین خیانت
انتخابات سال 88 و وقایع پس از آن هر چند تنها مورد از چالشهای سیاسی درون کشور محسوب نمیشود اما میتوان آن را کاملترین مثال از تبدیل شدن شکافهای اجتماعی به بستری مناسب برای سوءاستفاده بخشی از نیروهای فعال «در» سیستم برای فشار «بر» سیستم دانست. در این میان هر چند که فتنه 88 باعث تاثیرات گسترده بر روند جاری در نظام سیاسی و فضای اجتماعی کشورمان شد اما آنچه که کمتر مورد توجه قرار گرفت تلاشها و خدعههایی بود که در آنها همت اصلی بر وارد کردن بازیگران و عوامل خارجی برای تغییرات داخلی بود. به عبارت سادهتر در جریان بحرانهای حادث شده که معلول فتنه 88 بود، آنچه پیگیری شد، انسجام میان نیروهای سیاسی درون سیستم با فعالان سیاسی خارج از کشور برای وارد کردن یک شوک و فشار جهانی در جهت وادار کردن نظام سیاسی به تحولات داخلی بود. در این میان و فارغ از تحلیلهای عمده میتوان به بخشی از مصادیق کنش فعالان فتنه در 10 سال گذشته برای ائتلاف با نیروی خارجی در جهت تحول داخلی پرداخت.
چراغ سبز برای سوءاستفاده خارجی از بحران داخلی
چه جریانی با تحریمها کاسبی کرد؟
یا با اونا یا با ما ارسال به دوستان
به نام مسعود؛ به کام صدام، بوش و شرکا!
هرچند که تعدد کمی و کثرت کیفی اپوزیسیون جمهوری اسلامی و نیروهای ضدانقلاب باعث شده به سختی توانایی انتخاب یک نیرو بهعنوان شاخصترین جریان معاند وجود داشته باشد اما سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را به حسب توطئههای خونین و جنگ شهری در ابتدای دهه 60 و امتداد فعالیتهایش در تمام دهههای گذشته میتوان بهعنوان مشهورترین نیروی ضدانقلاب برانداز دانست که از قضا به علت انسجام نسبی تشکیلاتش در قیاس با سایر نیروهای خارجنشین بیشترین ائتلاف و اقدامات «ضدملی» را نیز در کارنامه خود دارد؛ سازمانی که هرچند که تاسیس آن به نزدیک یک دهه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی باز میگردد اما به دلیل تغییر فازهای متعدد و ترور بیش از 10 هزار نفر در ابتدای دهه 60 بهعنوان جنایتکارترین گروه تروریستی موجود در کشورمان شناخته میشود. با این حال از آنجا که موضوع بحث پیش رو ائتلاف نیروهای سیاسی برای تغییرات داخلی با دولتهای خارجی است، سعی بر آن است تا تنها به آن بخش از فعالیتهای این گروهک که در چارچوب ائتلاف با نیروهای خارجی بوده است بپردازیم.
اردوگاه اشرف؛ پایان شرافت
گزارشی آغشته به جنگ و تحریم
نشستهای تروریستی در مهد روشنفکری ارسال به دوستان
در دهه چهارم انقلاب، نیروی «ضدقدرت» جمهوری اسلامی مسیر تخاصم خود را چگونه تصویر میکند؟
مرگ بر استقلال! درود بر آزادی؟
صادق فرامرزی: برگزاری نشست ورشو در روزهای گذشته و حجم عظیم تلاش اپوزیسیون خارجنشین و نیروهای ضدانقلاب برای سوءاستفاده از فضای ضدایرانی این نشست در جهت تقویت فشارهای خارجی بر کشورمان، باعث شد مساله قدیمی و ریشهدار «تغییر داخلی از طریق تحریک خارجی» تبدیل به بحث روز شود. در این میان دیدارهای اخیر برخی نیروهای خارجنشین با مقامات دولتهای غربی- عربی از یکسو و تحرکات بخشی از نیروهای قدیمی ضدانقلاب در شبکههای اجتماعی، این ظن را تبدیل به یقین کرد که ناتوانی این جریان در بسیج عمومی برای مبارزه با جمهوری اسلامی، باعث شده بار دیگر نیروهای مختلف اپوزیسیون داخلی و خارجی پیگیری سیاستهای خود را منوط به درخواست برای تقویت فشارهای عمومی در جهت ایجاد نارضایتی اجتماعی کنند. به اختصار میتوان مساله «استقلال ملی» را به عنوان مهمترین میراث مبارزات مردم ایران در سدههای اخیر دانست که در جریان چنین مشی مبارزاتی دچار آسیبهای جدی خواهد شد. در چنین شرایطی بحث نسبتسنجی میان «آزادی» به عنوان شعار نیروهای ضدقدرت و «استقلال» به عنوان عنصری که آن را ذبح کردهاند، مسالهای اساسی و حیاتی محسوب میشود که سعی میکنیم به آن بپردازیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|