|
شورای امنیت به پیشنویس قطعنامه آمریکایی ضد کاراکاس «نه» گفت
مثلث حقههای ترامپ در ونزوئلا شکست خورد
گروه بینالملل: اروپا و آمریکا تلاش میکنند نمایش خود را با بحران گرسنگی در ونزوئلا کامل کنند. گزارشهای یورونیوز نشان میدهد حتی سگها و گربهها هم در امان نیستند، چرا که بحران گرسنگی کاراکس و دیگر شهرهای ونزوئلا را در بر گرفته است. اروپا که خود را در برخی سیاستهای تهاجمی دونالد ترامپ نظیر موضوع برنامه هستهای ایران دستکم از بعد سیاسی در برابر دولت ترامپ نشان داده، در موضوع ونزوئلا تقریبا در کنار آمریکا قرار گرفته است؛ با یک تفاوت ظریف و آن اینکه اروپا هنوز آن صراحت لهجهای را که دولت ترامپ در مواجهه با کاراکاس دارد بهکار نمیبندد. اروپا هنوز دستکم در لفظ اندکی محتاطتر از ایالات متحده عمل میکند اما آن سوی مرزهای نیمکره غربی، در مسکو و پکن، اوضاع یکسره تفاوت دارد. جلسه اخیر شورای امنیت درباره بحران ونزوئلا که پس از اعلام ریاستجمهوری از سوی خوان گوایدو برگزار شد، صحنه درگیری لفظی نماینده روسیه، «واسیلی نبنزیا» با نمایندگان آمریکا و بریتانیا بود. در پکن هم اوضاع تقریبا بههمین منوال است. صحنه چیزی شبیه اوضاع بینالمللی در آغازین ماههای بحران سوریه است. روسیه پوتین در موضوع ونزوئلا همانگونه در برابر آمریکای ترامپ قرار گرفته که در بحران سوریه در برابر آمریکای اوباما قرار گرفته بود. در بحران سوریه ظرف چند سال برتری پوتین و متحدانش بر اوباما خود را نشان داد اما باید دید آیا در ونزوئلا نیز اوضاع بههمین منوال پیش خواهد رفت؟ نباید فراموش کرد اگر از نظر جغرافیایی سوریه به مرزهای روسیه نزدیک بود، ونزوئلا به همان نسبت به مرزهای آمریکا نزدیک است. این در حالی است که جان بولتون یکی از پیرمردهای کابینه فرسوده ترامپ در توئیتر خود نوشته است: در حالی که مردم ونزوئلا گرسنه هستند و اقتصاد این کشور ویران شده است، مادورو خود را در محاصره مشورتهای تروریستها و بادیگاردهای کوبایی قرار داده است. این توئیتر چند پیام را همزمان با هم مخابره میکند؛ پیام نخست به مادورو است که دولت آمریکا با ارسال سلاح و کمکهای اقتصادی به گوایدو، مامور جدید خود در آمریکای لاتین، از هر تلاشی برای سرنگونی دولت قانونی ونزوئلا فروگذار نخواهد کرد، به همین ترتیب تغییر سیاست دوران اوباما نیز در دستور کار کابینه پیرمردها به قوت خود باقی است. اوباما که در تلاش بود مناسبات واشنگتن با کشورهای آمریکای لاتین را ترمیم کند، در حال حاضر با روایتی کاملا متضاد روبهرو است. آمریکاییها نظرشان درباره کوبا تغییری نکرده است و کماکان هر کسی در جهان که سیاستهای وحشیانه آنها را نقد کند. تروریست میخوانندش. پیام واضح دیگر این است که آمریکا پس از ونزوئلا، نیکاراگوئه و بولیوی، سراغ کوبا خواهد رفت و تلاش میکند شبکه بولیواری را در آمریکای جنوبی از میان ببرد. نباید از نظر دور داشت که خبرنگاران رسانههای آمریکایی با دوربینهای خود به فروشگاههای ونزوئلا سر زدهاند و برخلاف آنچه پروپاگاندای ترامپ تلاش کرد القا کند. قفسههای این فروشگاهها کامل مملو از کالا و مواد غذایی است. جنگ توئیتری آمریکا بیش از آنکه ابعاد حقیقی داشته باشد در جنبههای تبلیغاتیاش قابل ارزیابی است به طوری که تنها جان بولتون بیش از 130 توئیت در 2 ماه گذشته علیه مادورو منتشر کرده است. اگر با نگاه عمیقتر به این مساله نگاه کنیم متوجه میشویم ترامپ و کابینه پیرمردها همراه کشیش پنس و یاران دیرینه او در کلوپهای شبانه و مراکز قمار، از مشاورههای یکسانی در پروپاگاندای بینالمللی استفاده میکنند که تمام آنها روی شبکههای اجتماعی تکیه دارند. از آغاز بحران ونزوئلا، ترامپ 3 حقه را در دستور کار خود قرار داده است اما مثلثش عملا نتوانسته است آمریکا را به اهداف خود برساند. او برای آنکه نشان دهد همیشه برنده است آنهایی که با او معامله میکنند را بازنده جلو میدهد به همین جهت درباره مادورو و سیاست بینالملل که یک فرآیند چندجانبه است دیدگاه درستی ندارد. ترامپ به رسانهها وابسته است، به همین جهت درباره ونزوئلا از دشمنان خود یعنی رسانهها برای سرنگونی مادورو کمک خواست که آنها در بسیاری از موارد با کاخ سفید همراه نبودند. ترامپ از سوی دیگر همیشه تلاش میکند نشان دهد ایدههایش برای امنیت آمریکاییها مفید است و پیروزی او یعنی پیروزی آمریکا. این مهم درباره آنچه در آمریکای لاتین رخ میدهد عملا برعکس اتفاق افتاد. در ادامه جنگ توئیتری دولت آمریکا کشیش پنس در توئیتر خود نوشته است: تنها زمینهای که در حال حاضر میتوان با مادورو درباره آن گفتوگو کرد، زمان و تاریخ رفتنش است. این کشیش افراطی آمریکایی چندان به جدول زمانبندی ریاستجمهوری آمریکا واقف نیست، چرا که احتمال میرود در سال 2020 دیگر دولت ترامپ سرکار نباشد و سیاستهای افراطی افرادی چون کشیش پنس کاملا اعتبار خود را از دست بدهد. همچنین در ادامه جنگ میان جبهههای مختلف سیاسی بر سر ونزوئلا، این کشور دفتر نفتی خود را از اروپا به مسکو منتقل خواهد کرد تا بتواند فشار نفتی دشمنانش را با روندی چشمگیر کاهش دهد. در همین حال جلسه شورای امنیت که با حضور اعضا برگزار شد به پیشنویس قطعنامه ضد ونزوئلایی آمریکا نه گفت. رسانههای آمریکایی پیشتر گفته بودند این پیشنویس مورد حمایت بسیاری از کشورهای جهان است اما روسیه و چین این پیشنویس را رد کردند تا بار دیگر ترامپ و ماجراجویی بینالمللیاش با شکستی دیگر مواجه شود. ترامپ هنوز به این قطعیت نرسیده که سیاست بینالملل با معاملات املاک و اداره کازینو تفاوت دارد. ارسال به دوستان
فناوری آلمان در خدمت کشتار یمنیها
گروه بینالملل: اگرچه آلمان به خاطر اعمال سیاستهای محدودیتی برای جلوگیری از فروش تسلیحات به کشورهای دخیل در جنگ یمن به خود افتخار میکند اما بر اساس آمار به دست آمده ائتلاف سعودی در جنگ یمن از تسلیحات ساخته شده در آلمان و تکنولوژی این کشور استفاده میکند. شبکه دویچهوله آلمان بتازگی در گزارشی اعلام کرد با وجود تصمیم دولت این کشور برای توقف فروش سلاح به عربستان سعودی، با این حال ائتلاف سعودی در یمن همچنان به صورت گسترده از تسلیحات آلمانی استفاده میکند. بر اساس این گزارش، تصاویر دریافتی از بندر المخای یمن که تحت کنترل ائتلاف سعودی است، کشتیهای جنگی را نشان میدهد که در آلمان ساخته شده است. در گزارش دویچهوله آمده است: خودروهای ارتش امارات در جنوب غرب یمن با اسلحه آلمانی «Fewas» مجهز شدند. این گزارش میافزاید: جنگندههای ائتلاف سعودی مانند جنگندههای یورو فایتر، هواپیماهای شناسایی تورنادو و هواپیماهای سوخترسان «Airbus A330 MRTT» نیز از قطعات و تکنولوژی آلمانی استفاده میکنند. وزیر اقتصاد و انرژی آلمان گفته که اطلاعاتی درباره این موضوع ندارد. دولت آلمان هنوز واکنشی از خود نسبت به انتشار این گزارش نشان نداده است. این درحالی است که پیشتر مقامهای آلمانی از توقف فروش تسلیحات نظامی این کشور به عربستانسعودی خبر داده بودند. نقش ریاض در تهاجم به یمن در کنار کشته شدن جمال خاشقجی در ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول، بر مخالفت آلمانیها درباره فروشهای تسلیحاتی به عربستانسعودی افزوده است. وزیر اقتصاد آلمان پیشتر گفته بود: به همکاری با شرکتهای آلمانی برای متوقف کردن هرگونه صادرات تسلیحات به عربستانسعودی تلاش میکند اما از اظهارنظر درباره درخواست غرامت توسط عربستان خودداری کرد. بر اساس برآورد رسانههای آلمان، این توقف شامل فروشهای تسلیحاتی به ارزش حدود یک میلیارد و 500 میلیون یورو (یک میلیون و70 میلیارد دلار) میشود. انگلیس و فرانسه از آلمان درخواست کردهاند یا طرحهای بزرگ دفاعی را از ممنوعیت موقت فروشهای تسلیحاتی به عربستانسعودی مستثنی کند یا آماده آسیب رسیدن به اعتبار بازرگانی خود باشد. ارسال به دوستان
سازمان ملل، رژیم صهیونیستی را به ارتکاب جنایات جنگی در نوار غزه متهم کرد
فرجام «معامله قرن» در سایه روزهای سیاه نتانیاهو
گروه بینالملل: دونالد ترامپ به تحرکات برای پیشبرد طرح ضدفلسطینی موسوم به «معامله قرن» سرعت بخشیده و جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد خود را برای سفری یکهفتهای راهی 6 کشور منطقه کرده است تا رهبران آنها را برای پذیرش این توطئه ضدفلسطینی تحت فشار قرار دهد. انتخاب امارات، بحرین، قطر، عمان و عربستان سعودی به عنوان ایستگاههای سفر کوشنر نشاندهنده هدف واقعی وی مبنی بر اعمال فشار بر دولتهای عربی برای سرمایهگذاری و حمایت مالی از 2 بخش معامله قرن است؛ بخش اول: ارائه غرامت به آوارگان فلسطینی در ازای چشمپوشی نهایی از حق بازگشت خواه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم و از آنجا که نوار غزه بیشترین تعداد آوارگان (۸۰ درصد جمعیت غزه) را در خود جای داده است لذا کوشنر از کشورهای عربی میخواهد با صرف میلیاردها دلار برای پروژههای اقتصادی در این منطقه برای جوانان بیکار آن شغل ایجاد کرده و فضایی را فراهم کنند که ساکنان غزه حق بازگشت و مقاومت در برابر رژیم اشغالگر را به فراموشی بسپارند. بخش دوم: ارائه حدود ۲۵۰ میلیارد دلار به عنوان غرامت به یهودیان عربی که پس از سال ۱۹۴۸ به فلسطین اشغالی مهاجرت کردهاند. هر چند تاکنون موضع رسمی پاسخ شیخنشینها به این خواسته کوشنر و هیأت همراه وی متشکل از جیسون گرینبلات، فرستاده آمریکا در روند سازش و برایان هوک، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران مشخص نیست اما آنچه روشن است این است که حضور هوک در این سفر بیانگر تهدیدات این هیأت علیه دولتهای عربی و القای خطرات و تهدیدات ایران برای امنیت و ثبات منطقه در صورت عدم موافقت با خواستههای آن است. اگر چه اخیرا خبرگزاری رویترز به نقل از برخی دیپلماتهای عرب حاشیه خلیجفارس گزارش داد که ملک سلمان با هیچ طرح سازشی که قدس به عنوان پایتخت فلسطین و حق بازگشت آوارگان را به رسمیت نشناسد، موافقت نخواهد کرد اما گفتن این سخنان و علنی کردن آن برای رسانهها یک چیز است و آنچه در جلسات در پشت درهای بسته اتفاق میافتد، چیز دیگری است، بویژه اینکه ریاض با توجه به رسوایی قتل جمال خاشقجی، در موضع قدرت برای مخالفت با هرگونه طرح آمریکا نیست. موید این موضوع نیز افشاگریهای مقامهای ارشد فلسطینی در رامالله درباره تهدید رژیم سعودی علیه فلسطینیان است. این منابع به پایگاه خبری الخلیج آنلاین اعلام کردند ملک سلمان 12 فوریه در دیدار با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی در ریاض، او را تحت فشار قرار داده تا فرصتی دوباره در جهت پیشبرد «معامله قرن» دهد. ملک سلمان حتی پا را فراتر گذاشته و هشدار داده است در صورت اصرار فلسطینیان بر مخالفت با طرح ترامپ، ریاض به کمکها به تشکیلات خودگردان پایان میدهد یا حمایت مالی خود را به آن که ماهانه ارائه میکند، متوقف میکند. وی همچنین به قطع کمکها به آژانس امدادرسانی و کاریابی به آوارگان فلسطینی( آنروا) و نیز توقف پروژههای اقتصادی و امدادی در اراضی فلسطین تهدید کرد. اما پنجشنبه گذشته 2 اتفاق ناخوشایند برای نخستوزیر رژیم صهیونیستی رخ داد که میتوان گفت همه رشتههای ترامپ، دامادش و دوستان عربش را برای اجرای توطئه معامله قرن پنبه خواهد کرد. طبق این گزارش، در حالی که تبلیغات انتخاباتی بنیامین نتانیاهو به اوج رسیده، دادستان اسرائیل پنجشنبه اتهامات موثقی را علیه وی درباره فساد، دریافت رشوه، فریبکاری و خیانت در امانت مطرح کرده و خواستار محاکمه وی شده است. ارسال به دوستان
زلزله پوپولیستی در انتظار اروپاست
راستترین پارلمان اروپا در آستانه تشکیل
گروه بینالملل: مجله اشپیگل آلمان در آخرین شماره خود به رشد احزاب و جریانهای پوپولیستی در اروپا اشاره داشته و مینویسد آنها در سال 2019 تلاش خواهند کرد در انتخاباتهای پیشرو پیروز شده یا حضور خود را در قدرت به حداکثر برسانند. این مساله درباره فرانسه با رشد جریان جلیقهزردها نمود عینی یافته است و از نروژ تا ایتالیا و اتریش شاهد رشد روزافزون جریانهای پوپولیستی هستیم. خرداد آینده در اروپا انتخابات پارلمانی برگزار میشود و راستگراترین پارلمان اروپا در آستانه تشکیل قرار دارد. جریانهای راستگرا در سوییس، سوئد، فنلاند، استونی، لتونی و لیتوانی قدرت گرفتهاند و این مساله درباره مجارستان و بلغارستان بهخاطر مساله مهاجران به شکلی سریع در حال پیش روی است. لهستان، چک و اسلوونی هم از این قاعده مستثنا نیستند و تنها آلمان، بلژیک و لیختناشتاین شاید در شرایط عادیتری قرار دارند. اشپیگل پیشتر هم در گزارشهایی، 2019 را سال بسیار مهمی برای جریانهای راستگرا در اروپا به شمار آورده بود و اینکه به طور تاریخی میتوان انتظار داشت برای نخستینبار از زمان تشکیل پارلمان اروپا راستگراها پیروزی گستردهای را خواهند داشت که بر قوانین مهاجرت، حضور اعضای جدید و توافقهای گمرکی در این اتحادیه تاثیرگذار خواهد بود. نباید فراموش کرد در حال حاضر شرایط اقتصادی و سیاسی در جهان به شکلی است که شعارهای پوپولیستی حامیان بسیاری دارد. این پلتفرم موضوعی است که ترامپ هم بر آن سوار شد و توانست در انتخابات گذشته آمریکا پیروز شود. در واقع دونالد ترامپ با تکیه بر موضوع حمایت از تجارت و کنترل مهاجرت برنده انتخابات شد و حالا در اروپا هم شرایط به همین منوال است. ویکتور اوربان که به دلیل رژیم استبدادیاش معروف است، سال 2010 نخستوزیر مجارستان شد. حزب قانون و عدالت که از سال 2015 در لهستان قدرت را به دست گرفته، استقلال قضایی را بههم ریخته است. در بریتانیا هم سیاستهای پوپولیستی حزب UKIP در رفراندوم 2016 بریگزیت بر دیگران پیروز شد. در ایتالیا هم 2 حزب بسیار پوپولیستی متفاوت توانستند یک دولت ائتلافی تشکیل دهند که تا به الان هم رایدهندگان به آنها رای دادهاند. خارج از اروپا هم شاهد به قدرت رسیدن راستگراها هستیم؛ بولسونارو، از طرفداران راست افراطی به ریاستجمهوری برزیل رسیده و در این سوی جهان در شرق آسیا از سال 2016 رودریگو دوترته رئیسجمهور فیلیپین شده است. از سوی دیگر در ایالات متحده، ترامپ تاکنون پیشنهاداتی برای کاهش مالیات و حمایت از تجارت داده است. در انگلیس، روند بریگزیت در حال انجام است و دولت با اتحادیه اروپایی برای خروج از اتحادیه در مارس 2019 مذاکره میکند. در ایتالیا هم دولت به دنبال سیاستهای مالی و کاهش مالیات است، هرچند این پیشنهادات نسبت به صحبتهای اولیه آنها کمرنگتر شده است. حال به نظر میرسد این حکومتها در سال 2019 وارد بحران میشوند، چراکه حقیقت این سیاستها نمایان میشود. پوپولیستهای انتخاب شده به ناچار باید به اقداماتی عمل کنند که پسزمینه اقتصادی ضعیفی دارد. در ایالات متحده ترامپ مجبور است سیاستهای تجاری تهاجمیتری در پیش بگیرد که میتواند روی وفادارانش تاثیر بگذارد، چرا که تورم ناشی از تعرفههای واردات کالاهای اساسی به خانوادههای فقیر فشار میآورد. در ایتالیا، دولت جدید باید با واقعیت حاکمیت ائتلافی دو حزب بسیار متفاوت مواجه شود. درگیری با اتحادیه اروپایی و تاثیر برعملکرد ایتالیا در حال حاضر این ائتلاف را برای کاهش برنامههای توسعه مالی خود به چالش کشیده است. در همین حال، بریتانیا به نقطه بحران خواهد رسید، چرا که این کشور باید برای هر معامله بریگزیت رقابت کند یا آن را رد کند. این اتفاق باعث میشود برخی سیاستهای پوپولیستی بریگزیت غیرعملی شود. احتمالا بازارها همچنان به مبارزه برای قیمتهای پوپولیستی ادامه خواهند داد و مهم نیست در چه مرحلهای قرار دارند، آنها بشدت به سیاستهای مالی غیرمسؤولانه واکنش نشان میدهند. این امر به نوبه خود میتواند باعث شود پوپولیستها هم تغییراتی انجام دهند. مثلا امسال رهبران پوپولیست ایتالیا از برنامههای بودجهای عقب نشستند. در انگلیس هم ترزا می، مواضع خود درباره مسائل کلیدی را تغییر داده است. در نهایت، تفاوتهای ظریف و جزئی این سیاستها پوپولیستی به این معنی است که بازارها به شیوهای واحد پاسخ نخواهند داد اما آنچه مسلم است 2019 سال این سیاستمداران پوپولیست است و آنها میتوانند تاثیر بسزایی بر سیاستهای جهانی و منطقهای بگذارند. ارسال به دوستان
چهارگوشه
پاکستان خلبان هندی را آزاد کرد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|