نگاهی اجمالی به نشست ضد ایرانی آمریکا در لهستان و جایگاه گروهک منافقین در غرب
التماس برای بقا
حسن حنیف: مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه روز 21 دی ماه خود با شبکه فاکسنیوز آمریکا اعلام کرده بود قرار است نشست مشترکی را تحت عنوان «کنفرانس صلح و امنیت در خاورمیانه» در روزهای 24 و 25 بهمن امسال در لهستان برگزار کند.
به گفته پمپئو، تمرکز گفتوگوها بر ثبات خاورمیانه، صلح، آزادی و امنیت خواهد بود و طی آن اطمینان حاصل خواهد شد ایران صاحب نفوذ بیثباتکننده نباشد. وزیر خارجه آمریکا افزوده بود هدف کنفرانس دو چندان کردن تلاشهای دیپلماتیک و اقدامات تجاری به منظور افزایش فشار بر ایران است. کنفرانس ورشو برگزار شد و میهمان ویژه آن نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود که با توجه به حضور مقامات ارشد کشورهای عربی، یکی از اهداف این همنشینی کمکهای فراوان جهت تقویت جایگاه نتانیاهو در افکار عمومی اسرائیل در آستانه انتخابات پارلمانی این کشور بود. این در حالی بود که وزیران خارجه مصر، اردن، عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی، مراکش و چند کشور دیگر از جمله میهمانان مهم کنفرانس لهستان بودند.
زمان برگزاری این کنفرانس که همزمان با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود، واکنشهای شدید سیاسی و رسانهای را در داخل کشور به دنبال داشت و در اغلب رسانههای جهان بویژه رسانههای عرب از کنفرانس ورشو به عنوان یک کنفرانس ضد ایرانی نام برده شد. با وجود گذشت بیش از 2 هفته از برگزاری نشست لهستان و اتفاق بسیار مهم در پارلمان فرانسه که مدعیان آزادی و حقوق بشر میزبان بزرگترین سازمان تروریستی ضد ایرانی بودند، واکنشها به آن در ایران همچنان ادامه دارد و رسانههای داخلی هر روز بخشی از خبرها و تحلیلهای خود را به آن اختصاص میدهند. نشست ورشو و ابعاد برگزاری آن در رسانههای داخل ایران در حالی تحلیلهای مختلفی را به دنبال داشته است که 2 مساله مهم درباره چرایی انتخاب لهستان و اهداف واشنگتن در پی برگزاری چنین نشستی آن هم در شرایط فعلی توجه بسیاری از کارشناسان را به خود جلب کرده است.
لهستان در مدار غرب
لهستان این کشور عضو اتحادیه اروپایی، با اینکه در حد فاصل اروپای غربی و شرقی قرار دارد اما در حوزه اروپای مرکزی تعریف میشود. با اینکه سالها تفکر کمونیستی بر لهستان حاکم بوده است اما لهستانیها به دلیل رفتار روسها در جنگ جهانی بویژه سرکوب شدنشان توسط آلمانها در «شورش ورشو» که با بیتفاوتی قوای نظامی روسها این اتفاق رخ داد، خاطره خوشی از مسکو ندارند. سال 1944 دولت در تبعید لهستان که در لندن بود جایگزین حکومت کمونیستی شد که توسط شوروی در لهستان روی کار آمده بود. آنها پس از آزادسازی شهر لوبلین واقع در شرق لهستان از دست کمونیستهای وابسته به شوروی، به این شهر رفته و در آنجا «دولت موقت لهستان» را تشکیل دادند. تعدادی از اعضای سابق دولت لهستان در تبعید (لندن) نیز به دولت لوبلین پیوسته و دولت وحدت ملی لهستان را پایهگذاری کردند که بلافاصله بریتانیا و آمریکا این دولت را به رسمیت شناختند.
«والدیسلاو گوملوکا» در سال 1956 به عنوان رهبر حزب کمونیست لهستان انتخاب شد. او خط فکری استالینیسم را تقبیح و بسیاری از طرفداران آن را از کشور اخراج کرد. پس از فروپاشی شوروی سوسیالیست، دوران حکومت کمونیستها بر لهستان نیز به پایان رسید. در جنگ آمریکا با عراق، لهستان متحد واشنگتن بود. امروز مهمترین دغدغه سیاست خارجی لهستان برپایی سامانه دفاع ضد موشکی آمریکا در خاک این کشور است که با مخالفت شدید روسیه همراه شده است. در حال حاضر 900 نظامی آمریکا در لهستان مستقر هستند که این بخشی از تلاش لهستانیها برای رفع نگرانیها و اضطرابهای کشورهای شرقی ناتو است که از روسیه هراس دارند. حزب دست راستی حقوق و عدالت که توسط برادران کاچینسکی تأسیس شده، در سال 2015 قدرت را بار دیگر در دست گرفت و سیاستهای این حزب دست راستی اجرا میشود. بهرغم دیدگاههای افراطی دولت لهستان و حتی یهودیستیزی آشکار آن اما دولت نتانیاهو تلاش کرده روابط خوبی را با ورشو پایهریزی کند اما این موضوع باعث نارضایتی شدید یهودیان شده است که معتقدند لهستان در کشتار یهودیها در جنگ دوم جهانی مشارکت داشته است. اساسا جریان راست در لهستان بشدت از روسیه و شخص پوتین متنفر است و همین موضوع بخوبی میتواند شکل جهتگیریهای لهستان در سیاست خارجی خود را نشان دهد. به دلیل پیشینه تاریخی، در میان دولتمردان و مردم لهستان حس ترس و عدم اطمینان نسبت به روسیه رایج است. این ترس پس از آنکه روسیه شبهجزیره کریمه را در سال ٢٠١٤ به خاک خود منضم کرد و از جداییطلبها در شرق این کشور حمایت کرد، دوچندان شد. بر خلاف روابط با روسیه، لهستان روابط گرمی با آمریکا بویژه شخص ترامپ دارد. در جریان سفر تیرماه سال گذشته ترامپ برای شرکت در اجلاس سران گروه 20 در هامبورگ آلمان، وی پیش از رفتن به آلمان، به ورشو رفت و مایه خوشحالی عجیب ریاروسلاو کاچینسکی، نخستوزیر سابق و رئیس حزب حاکم شد. او گفته بود سایر کشورهای اروپایی به لهستان بابت این سفر حسادت میکنند! در حقیقت به گفته کوین پنیا، کارشناس بیبیسی تقریبا همه روسای جمهوری آمریکا میتوانند انتظار استقبال گرمی را در لهستان داشته باشند. در جریان سفر ترامپ به لهستان کار به جایی رسید که حزب حاکم به نوشته یک روزنامه این کشور قرار شد به ازای هر نمایندهاش در مجلس، 50 نفر را با اتوبوس برای مراسم استقبال جمع کند که حضور هزاران نفر برای استقبال گرم از ترامپ در میدان کراسینسکی را تضمین میکند. پروفسور آلکس ژربیاک، متخصص مسائل لهستان در دانشگاه ساسکس معتقد است جز مواردی که آنها کار اشتباهی کنند، روسای جمهوری آمریکا در لهستان طرفداران زیادی دارند و از آنها به گرمی استقبال میشود.
در آن سفر ترامپ از ظهور لهستان به عنوان یک قدرت اروپایی تجلیل کرد. تحلیلگران غربی همان زمان عقیده داشتند این سفر برای آمریکا و لهستان وضعیت برد- برد دارد، زیرا ترامپ با این سفر به دولتی اعتبار میدهد که به گفته منتقدانش، خود را منزوی کرده و در مقابل از او در کشوری اروپایی از سوی دولتی که با طرز فکرش مقداری همخوانی دارد، استقبالی گرم میشود.
در سفر به لهستان، ترامپ در نشست «سه دریا» سخنرانی کرد. نشستی که به ابتکار لهستان و کرواسی شکل گرفت و 12 کشوری که حدفاصل دریاهای سیاه، بالتیک و آدریاتیک هستند، در آن شرکت کردند. پروفسور ژربیاک میگوید این نشست، بخشی از تلاشها برای به تصویر کشیدن لهستان به عنوان رهبر منطقهای، خارج از نفوذ آلمان و فرانسه و ساختارهای اتحادیه اروپاست. پیام این است که آمریکا دارد نشان میدهد تنها به روابط موجود خود با اروپا بسنده نمیکند و از برقراری روابط با دولتهایی که در برخی مسائل، اتحادیه اروپایی را به چالش میگیرند، راضی و خشنود است.
چرایی انتخاب لهستان و توجه آمریکا به آن
4 ماه پیش ترامپ اعلام کرده بود لهستان به آمریکا پیشنهاد بیش از 2 میلیارد دلار برای ساخت یک پایگاه دائم نظامی در خاک این کشور را داده است. در همان کنفرانس خبری در کاخ سفید، آندژی دودا، رئیسجمهوری لهستان پیشنهاد داد در صورت توافق آمریکا برای ساخت این پایگاه، لهستان نام آن را «دژ ترامپ» خواهد گذاشت! در بهار امسال، لهستان بزرگترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ خود را با شرکت ریتیون، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تجهیزات نظامی آمریکا منعقد کرد. این قرارداد 7/4 میلیارد دلاری جهت خرید 2 سامانه دفاعی موشکی پاتریوت است که در سال ۲۰۲۲ تحویل این کشور خواهد شد.
در حوزه انرژی هم لهستان نشان داده است که کمتر میخواهد به روسیه متکی باشد و در عوض نیازهای خود را از آمریکا تأمین کند. در همین راستا لهستان اعلام کرده قرارداد گازی خود با شرکت گازپروم روسیه را پس از اتمام آن در سال ۲۰۲۲ تمدید نخواهد کرد و خرداد سال 1396 شروع به جایگزین کردن آن با واردات گاز طبیعی مایع (الانجی) از کشورهای دیگر بویژه آمریکا کرده است؛ قراردادی که تا سال 2042 ادامه خواهد داشت.
برای ترامپ این یک موقعیت دیگر برد- برد به حساب میآید. لهستان و سایر کشورهای اروپای شرقی به دلایل استراتژیک ناچارند منابع انرژی خود را متنوع کنند و آمریکا هم میخواهد گاز خود را به کشورهای خارجی بفروشد.
علاوه بر اینها اختلاف لهستان و آمریکا با اتحادیه اروپایی نیز یکی دیگر از نقاط مشترک میان ورشو و واشنگتن به شمار میرود که آنها را بیشتر به یکدیگر نزدیک میکند.
لهستان و ایران
موضع لهستان در قبال برجام و ساز و کارهای مالی میان ایران و اروپا به نظر نمیرسد به سود ایران باشد، بویژه آنکه لهستان پیشنهاد میانجیگری میان اروپا و آمریکا در موضوع برجام را پیش از این داده بود. همچنین لغو دیدارهای هیاتهای سیاسی و اقتصادی با حضور همزمان معاون خزانهداری ایالات متحده جهت بررسی ویژه تحریمهای علیه ایران در لهستان نیز از نشانههای بارز تغییر رویکرد خاورمیانهای لهستان در چند ماه گذشته است. در اصل سیاست خارجی لهستان، نگرانیهای امنیتی درباره روسیه در شرق اروپا را با مساله ایران گره زده است به طوری که وزیر خارجه لهستان بر این باور است که «اتحادیه اروپایی باید مسائل امنیتی را در جریان رایزنیهایش درباره ایران همزمان با افزایش حضور روسیه در اروپای شرقی، بیش از پیش بررسی کند و در نظر بگیرد». روابط ایران با کشورهای شرق اتحادیه اروپایی تابعی از روابط آنها با ایالات متحده، اسرائیل و خود اتحادیه اروپایی است. هنوز هم بزرگترین مراکز امنیتی ایالات متحده در کشورهایی همچون لهستان و چک قرار دارد و بزرگترین اقلیت جمعی در اسرائیل نیز برگرفته از مهاجران این کشورهاست. مقامات ایرانی در نخستین روزهای اعلام موعد این کنفرانس، واکنشهای لفظی شدیدی علیه آن اتخاذ کردند. بسیاری از آنها تلاش کردند با یادآوری میزبانی ایران از گورهای سربازان لهستانی جنگ اول جهانی در چندین شهر ایران، عملا نشان دهند روابط 2 ملت، تاریخی و در سطح بالایی بوده و نباید دستخوش چنین اقداماتی شود. در ادامه واکنشها، سازمان سینمایی ایران هفته فیلم لهستان در ایران را لغو کرد و کاردار لهستان نیز به وزارت خارجه ایران فراخوانده شد. وزارت خارجه لهستان نیز بلافاصله پس از این اقدام ایران در سایت خود اعلام کرد: به نظر ما جامعه بینالملل این حق را دارد که درباره مسائل مختلف منطقهای و بینالمللی بحث کرده و لهستان نیز حق دارد کنفرانسهایی را برگزار کند. کنفرانسهایی که هدف آن توسعه چارچوبی برای ثبات و رفاه بیشتر در خاورمیانه است.
اهداف نشست ضد ایرانی ترامپ در لهستان
دلایل متعددی را میتوان برای اهداف ترامپ در برگزاری این کنفرانس در نظر گرفت. خروج یک طرفه آمریکا از برجام عملا منجر به انزوای واشنگتن در موضوع ایران شده است. هر چند که اروپاییها نیز همچنان در همراهی با ایران در حال تعلل هستند و چیزی به تهران ندادهاند اما ترامپ تلاش دارد تا علاوه بر خروج از این انزوا و همراه کردن کشورهای دیگر با خود، عملا شکافی میان اروپاییها به وجود آورد یا آن را تعمیق کند که از نتایج آن، چنددستگی اروپاییها در موضوع برجام و ساز و کارهای مالی با ایران خواهد بود. اروپاییها وعده ساز و کار مالی با ایران دادهاند و با این اقدام و قرار گرفتن کشورهای دیگر در بلوک ترامپ، عملا این موضوع در هالهای از ابهام فرو خواهد رفت.
اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا اهداف این کنفرانس را اینچنین بر میشمارد: حفظ تمرکز بیرحمانه بر ایران، تحریمهای اقتصادی بیشتر، حمایت تسلیحاتی از متحدان عرب آمریکا، برقراری صلح میان اعراب و اسرائیل و ایجاد مانع مستحکم در مقابل نفوذ منطقهای ایران.
بنابراین کنفرانس ورشو به طور آشکار ایران را هدف قرار داده بود. ترامپ با سیاستهای ضد ایرانی خود بشدت به دنبال تنگ کردن بیشتر عرصه بر ایران است و سیاست وی، همراه کردن جمع حداکثری از کشورهاست تا در این میان جامعه جهانی را در مقابل تهران قرار دهد و در حقیقت با گستراندن خطر ایران به محدودهای فراتر از کشورهای امضایکننده برجام، تهران را معضلی جهانی برای امنیت بینالمللی معرفی کند.
منافقین و کنفرانس لهستان
منافقین (مجاهدین خلق) که از سال 2013 یعنی انتقال نخستین مجموعه از عناصر خود از عراق به آلبانی در جنوب شرق اروپا، عملا در این بلوک جغرافیایی متمرکز شدهاند و براحتی در حال انتقال و جابهجایی در کشورهای مختلف اروپا هستند، همانند هر رویداد ضد ایرانی دیگر، از برگزاری این کنفرانس بشدت خشنود شدند و با تجاهل نسبت به اینکه این کنفرانس توسط افراطگرایان و نه جامعه جهانی برگزار میشود، در پروپاگاندای خود آن را نشانهای از اجماع جهانی علیه «جمهوری اسلامی» دانستند.
محمد محدثین، مسؤول کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت، نهاد پوششی منافقین (مجاهدین خلق) در مصاحبه 23 دی ماه 1397 با تلویزیون مجاهدین خلق موسوم به سیمای آزادی در تحلیل این کنفرانس میگوید: «هدف این کنفرانس- همانطور که اعلام شده- مقابله با تروریسم و جنگافروزی رژیم در منطقه است. وزیر خارجه آمریکا گفته است: ما در پی تشکیل یک ائتلاف گسترده در جهان هستیم و به این منظور دهها کشور در کنفرانس ورشو شرکت میکنند. ما میخواهیم به جهان نشان دهیم که عزمی گسترده برای بهبود شرایط زندگی و به زیر کشیدن رژیمهای تروریستی در منطقه خاورمیانه وجود دارد». محدثین در ادامه میگوید: «اینها حرفهایی است که از روز اول مقاومت ایران عنوان کرده و ما همواره به دنبال آن بودیم و تلاش میکردیم. تکتک خواهران و برادرانمان در خارج کشور، شبانهروز و در کارزارهای پیدرپی و متعدد برای اهداف یادشده کار کردهاند. پایداری اشرف در همین راستا بوده که امروز بخشی از آنها دارد محقق میشود». محدثین در توصیههای خود به هواداران منافقین در اروپا میگوید: «درباره کنفرانس ورشو هم که گفتیم کارهای زیادی هست که باید انجام داد. حتماً در تظاهرات شرکت کرده و دیگران را نیز تشویق کنید. بسیاری از دولتها نماینده میفرستند؛ به نمایندگان این دولتها چه از طریق پارلمانها، چه مستقیم به خودشان باید مراجعه کرد. باید این خواستهها را از طرف جوامع ایرانی پیگیری کنید که در مطبوعات این کشورها منعکس شود. به عنوان جوامع ایرانی در این کشورها شما بخوبی میتوانید این خواستهها را بازتاب دهید و مطرح کنید و بخواهید که آنها را جامه عمل بپوشند. همچنان که از طریق شبکههای اجتماعی میتوانید اقدام کنید. اگر بخواهم فرموله کنم ۵ عنصر را گفتم: مراجعه به پارلمانها، مراجعه به دولتها، مراجعه مستقیم به افکار عمومی، آکسیون و تظاهرات و کارهای شبیه این از قبیل مطبوعات و شبکههای اجتماعی».
محدثین در ادامه میگوید: «پس همه چیز به این بستگی دارد که خودمان دنبال کنیم. از کنفرانس ورشو تا بعد از آن و تا روز سرنگونی رژیم هم تک تک قدمها را خودمان باید با پول و تلاش خودمان برداریم. البته این اقدامات بسیار مؤثر است. درباره اروپا هم باید گفت سیاست اروپا تأثیرپذیر است. در شرایط کنونی اگر ما مصمم باشیم، اگر فشار بیاوریم و کار کنیم، آنها مجبورند روش خود را قدم به قدم تغییر دهند. اگر چه اروپا تلاش میکند راه نفسهایی برای رژیم باز نگه دارد ولی این راه نفسها را هم ما باید با به کارگیری حداکثر انرژی و تهاجم، ببندیم و نگذاریم دولتهای اروپایی بهخاطر معاملات و سود تجاری و خرید و فروش، این را نفسها را باز بگذارند؛ و ما قطعاً موفق خواهیم شد».
نتیجهگیری
هر چند اقدام ترامپ تلاشی برای کسب حداکثر اجماع علیه ایران و برای همراه کردن آنان با سیاستهای خود است اما اختلافات جدی در اروپا میان برخی اعضای این اتحادیه با یکدیگر و همچنین با آمریکا و تلاش ترامپ برای بهرهبرداری از این کنفرانس برای تعمیق اختلاف برخی کشورهای اروپای شرقی با روسیه و سپس بهرهبرداری از آن به نفع خود نشان میدهد در کوتاهمدت نمیتواند تهدیدی جدی برای ایران باشد اما به نظر میرسد این کنفرانس بتواند بر محقق نشدن انتظارات ایران از برجام و گشایشهای مالی و بانکی با اروپا تأثیر بگذارد.
آنچه آشکار است اینکه واشنگتن بخوبی به دنبال گسترش روند تهرانستیزی در میان اروپاییهاست. اقدامات اخیر هلند و دانمارک در تحریم وزارت اطلاعات ایران و اعلان ایران به عنوان عامل ترور 2 تن از مخالفان سیاسی و همچنین موج ایجاد شده مبنی بر تلاش ایران برای عملیات خرابکارانه و تروریستی در اروپا، میتواند نشانهای از سیاست ترامپ برای ایجاد یک محور غربی علیه ایران برای معرفی تهران به عنوان یک تهدید علیه امنیت جهانی باشد. انتقال نیروهای نظامی آمریکا از سوریه به عراق و جابهجاییهای آنان در داخل عراق و ساخت پایگاههای جدید در آن نیز بخشی از سناریوی ترامپ برای افزایش بیشتر فشارهای همهجانبه بر ایران است. میتوان انتظار داشت که این اتهامزنیها در آینده شدت بیشتری پیدا کند و منافقین نیز با توجه به ورود قدرتمند به فضای سایبری نقشی جدی را در ایجاد شایعات در داخل کشور و سیاهنمایی از وضعیت آینده نظام ایفا میکنند. اظهارات محدثین درباره مطبوعات و شبکههای اجتماعی نشاندهنده راهبرد این گروه در استفاده حداکثری از این امکانات به موازات اقدامات ضد ایرانی دولت ترامپ است.