|
رقابت سعید معروف با 29 ورزشکار برای IOC
اسامی 30 کاندیدای عضویت در کمیسیون ورزشکاران کمیته بینالمللی المپیک اعلام شد که از ایران سید سعید معروف نامزد شده است. کمیته بینالمللی المپیک اسامی 30 ورزشکار را برای حضور در انتخابات کمیسیون ورزشکاران IOC تایید کرد. این انتخابات سال آینده در توکیو برگزار میشود. این نامزدها نمایندگان کمیسیون ورزشکاران و کمیتههای ملی المپیک کشورهای مختلف هستند. رقابت بین 30 ورزشکار از 19 رشته ورزشی برای 4 پست خواهد بود.
ارسال به دوستان
پرونده « وطن امروز» برای سعید ملایی که پس از تعلیق جودوی ایران
ترجیح داد پناهنده چنگیزخان شود بر خاک رفته
باربد بهراد: اصل خبر که برآورد لرزشش در جامعه باید بر حسب ریشتر اندازهگیری شود این بود: سعید ملایی جودوکار ایرانی به مغولستان پناهنده شد تا با پرچم این کشور مجوز حضور در المپیک را کسب کند! اول به مغولستان بپردازیم سپس به سعید ملایی. اگر مبنای آغاز حکومت رسمی یک سلسله در تاریخ ایران را کورش و هخامنشیان قرار دهیم تا همین امروز میشود چندین حمله بزرگ خارجی را کنار هم قرار داد که روزگار حزنانگیزی را برای این مرز و بوم رقم زدند اما بدون شک و تردید آنچه اسکندر و چنگیز با این آب و خاک کردند با فاصله در صدر قساوتهای تاریخ قرار دارد. اولی آمد و تخت جمشید را به آتش کشید و رفت اما دومی هر چه دم دستش بود را آتش زد و حدود یک قرن نوادگانش در ایران ماندند و سیاهترین دوره تاریخ را برای ما رقم زدند. هر ایرانی دستکم در دوران مدرسه از جنایات مغول ها در ایران کم و بیش خوانده است. با این وجود ذکر چند سطر برای پی بردن به عمق سیاهی آن دوران شاید لازم باشد. جوینی در کتاب مشهور «تاریخ جهانگشای» درباره حمله مغول به ایران مینویسد: شهر نسا یکی از شهرهای خراسان بود که برابر یورش مغول ایستادگی فداکارانهای بروز داد و سربازان قلعه نسا، فرماندهان مغول را از پای درآوردند، با این وجود مهاجمان خارجی این شهر را با دشواری بسیار فتح و سپس 70 هزار نفر از مردم این شهر را اعدام کردند. یک لحظه ورزشگاه آزادی را پر از تماشاگر تصور کنید. عدد 70 هزار یعنی همانقدر. جوینی همچنین نوشته که پس از حمله مغول به مرو یکی از بزرگان سادات که از مرگ رهایی یافته بود برای شمارش کشتهشدگان زمانی را که گذاشت، 13 شبانه روز به این کار مشغول بود!
* تاریخسازی کرد اما قبل از المپیک
این مقدمه نسبتا طولانی لازم بود تا متوجه شویم آنچه امروز این ورزشکار ایرانی انجام داده چه سطحی از خیانت علیه مردم و تاریخ این مرز و بوم است. سعید ملایی کیست و چه کرد؟ شاید تا چند ماه قبل فقط دنبالکنندگان ورزشهای رزمی و خبرنگاران ورزشی، کم و بیش این نام را میشناختند اما اینک شهرتش تنه به تنه کفر ابلیس میزند؛ جودوکاری که قرار بود برای نخستینبار در تاریخ المپیک برای ما یک مدال زرین صید کند. کمتر از 8 ماه به آغاز بازیهای المپیک تابستانی 2020 در توکیو باقی مانده و مدیران ورزش امید بسیار داشتند تا یک طلا را برای جودو کنار بگذارند. سرزمین مادری این رشته، ژاپن است و بدون شک در این المپیک، اهمیت خاصی به رشته محبوب میزبان داده میشود. سعید ملایی قرار بود تاریخساز شود اما او تاریخسازیاش را 8 ماه قبل از المپیک آغاز کرد با پشت کردن به ورزش ایران و محروم کردن 60 هزار جودوکار در سطح کشور! ملایی کیست و چه کرد؟ در یک خط تعریفش میشود؛ عنصر فرصتطلبی که برای رسیدن به یک مدال، پشت پا به جودوی ایران زد. داستان از چند ماه قبل در مسابقات ژاپن آغاز شد و سناریویی که او از یک سال پیشتر آغاز کرده بود به سرانجام رسید (نامهنگاری مخفیانه با یکی از اعضای فدراسیون جهانی برای تغییر تابعیت). سعید ملایی پس از حذف در ژاپن مدعی شد چون جان خانوادهاش در خطر بود عامدانه به ورزشکار بلژیکی باخت تا برابر جودوکاری از رژیم اشغالگر قدس قرار نگیرد. این داستانی بود که او خیلی پیشتر از اینها نوشتنش را آغاز کرده بود اما اشتباهاتی داشت. ملایی که طی چند سال گذشته در لیگ آلمان به جودو مشغول بود در فاصله یک سال مانده به المپیک، ناگهان عدم مبارزه با ورزشکاران اسرائیلی را بهانه کرد و تغییر تابعیت داد. اما آنچه او انجام داد همچون فیلمنامهای پر از سوراخ و اشتباه بود که هر خوانندهای به محض خواندنش متوجه ضد و نقیضهایش میشود.
* سناریویی برای تعلیق 60 هزار همرشتهای
هر کشوری خطوط قرمز خاص خودش را دارد و پیرو همین خطوط قرمز، ورزشکاران ما بهواسطه آنچه به عنوان یک اصل پذیرفتهشده جریان دارد، نباید برابر ورزشکاران رژیم غاصب قدس قرار بگیرند. پیش از این نمونههای زیادی بودند که قرعه بد چنین وضعیتی را برایشان رقم زد و آنها همان کاری را کردند که باید. اما سعید ملایی بدون آنکه این قضیه برایش اتفاق بیفتد باخت در ژاپن مقابل جودوکار بلژیکی را ماحصل فشارهای بیرونی علیه خودش و خانوادهاش دانست! او که مشخص بود با کمک فدراسیون جهانی جودو قصد دارد یکتنه تابوشکنی کند و در ژاپن برابر ورزشکار اسرائیلی وارد میدان شود، حذف شد و اصلا کار به آنجا نکشید. اما طبق سناریوی از پیش طراحی شده، مستقیم روانه آلمان شد و بعد اعلام کرد دیگر زیر پرچم ایران مبارزه نمیکند. به دروغ عنوان کرد جان خانوادهاش در خطر بود و بهواسطه چنین فشارهایی مجبور شد به جودوکار بلژیکی ببازد. اما آنچه فیلم مسابقه نشان میداد و اهالی جودو روی آن اصرار داشتند چیز دیگری بود. ملایی اتفاقا همه تلاشش را کرد تا برنده شود اما نتوانست و باخت! البته بعدا برای اصلاح حرفهایش گفت که از لحاظ روانی بههمریخته بود و به همین دلیل نفهمید در چه وضعیتی پا به میدان گذاشته و باخته. همین اعتراف به این معناست که او شخصا برای باخت نرفته بود اما بازنده شد و کار به مبارزه با حریف ممنوعه نکشید. با این وجود با کمک رئیس فدراسیون جهانی جودو، مستقیم به آلمان رفت و پس از آن براحتی هر چه تمامتر جودوی ایران را تعلیق کرد! یک تعلیق تمامعیار که موجب میشود در صورت تداوم هیچ جودوکاری از ایران پا به المپیک 2020 نگذارد؛ تعلیقی که موجب شده تا همین امروز 7 تورنمنت جهانی و آسیایی مختلف را از دست بدهیم. برای او اینها هیچ ارزشی ندارد، چرا که فقط میخواهد خودش در ژاپن با هر پرچمی که شده حاضر و قهرمان شود! برای او پشت پا زدن به 60 هزار جودوکار مرد و زن از نونهال تا بزرگسال هیچ اهمیتی ندارد و همه این مصیبتها را برای جودوی ایران رقم زد تا از طرف فدراسیون جهانی، مجوز حضور در المپیک را اخذ کند!
* چنگیزخان روحت شاد!
خیلیها تصور میکردند بهواسطه آلمانی بودن همسرش و بچهای که بزودی به دنیا میآید او براحتی تابعیت آلمان را میگیرد و در المپیک با پرچم این کشور حاضر میشود اما برخلاف برنامهها، آلمان به او تابعیت نداد و ملایی که پیش از این عنوان کرده بود به دنبال تابعیت نیست و فقط میخواهد با پرچم IOC در توکیو حاضر شود ناگهان در چرخشی 180 درجهای پا به «اولان باتور» گذاشت و در دادگاه مغولی، زیر پرچم این کشور قسم خورد که شهروند این کشور شود. کجا؟ مغولستان؛ احتمالا در قسمتی از برنامه اعطای تابعیت، به همان زبان شیرین مغولی(!) چنین چیزی را گفته: چنگیزخان روحت شاد! در قسمتی از تاریخ آمده: وقتی نیشابور به دست مغولان افتاد علاوه بر تپههایی که از اجساد مرد و زن، پیر و کودک در تمام شهر دیده میشد، تپههایی هم بود که سگان و گربهها کشتهشدگانش را تشکیل داده بودند! چندین قرن میگذرد اما مگر تاریخ با گذشت زمان ولو هزار سال، جنایات سفاکانه یک نژاد علیه تاریخ این کشور را فراموش میکند؟ سعید ملایی سقوط را شروع کرده و حالا با سرعت تمام به سوی ناکجاآباد حرکت میکند. در سطح افقی، جرم و شتاب رابطه معکوس با یکدیگر دارند یعنی هرچه جرم بالاتر باشد شتاب کمتر است اما وقتی بحث حرکت عمودی و سقوط آزاد مطرح میشود آن وقت قوانین فیزیک عوض میشود و این جرم است که رابطه مستقیمی با شتاب پیدا میکند؛ هر چه سنگینتر پرشتابتر و سریعتر. کسی که قرار بود نخستین مدال تاریخ جودوی ایران در المپیک را کسب کند، از آلمان تا مغولستان را دندهعقب رفت تا سرپناهی برای خودش پیدا کند زیر آوار میلیونها جسد در لابهلای تاریخ.
* سقوط فنی و روحی - روانی
حتی آنهایی که پس از پناهنده شدن ملایی به آلمان از او حمایت کردند و مدعی شدند؛ سعید حق داشت اینچنین فرار کند، وقتی نام مغولستان مطرح شد، حاضر نشدند ولو در ظاهر با او همراهی کنند. در مسابقات هفته قبل که باز هم در ژاپن برگزار شد و او در کسوت و پرچم ورزشکاران پناهنده مبارزه کرد، شاهد افت وحشتناک مردی بودیم که در این چند سال ورزشکار شماره یک وزن خود در جهان بود. باخت و حذف زودهنگامش نشان داد چگونه از بعد روحی و روانی متزلزل شده و قادر به انجام کاری نیست که پیش از این براحتی انجامش میداد. اما بر فرض اینکه فدراسیون جهانی و IOC برخلاف همه قوانین سفت و محکم خودشان به صورت غیرقانونی، اجازه حضور ملایی با پرچم مغولستان را در المپیک بدهند (با خبرغافلگیرکنندهای که همین هفته خواهید شنید متوجه چرایی غیرقانونی بودن حضور او در المپیک خواهید شد) تصور کنید پا به میدان گذاشته و با شکست همه رقبایش مدال طلای وزن 81 کیلوگرم جودوی مردان جهان را کسب کرده است. آیا این مدال برای مردم ایران است؟ مجبور نیست پرچم مغولستان را در دست بگیرد و با بالا بردن عکس چنگیزخان، به این کشور ادای دین کند؟! گیرم که او طلای المپیک را کسب کرد آیا تصور میکند این طلا برای کشوری است که از سعید ملایی صفر کیلومتر، قهرمان المپیک ساخت؟ چشمانش را ببندد و وقتی پرچم مغولستان بالا رفت محکم برای شادی روح چنگیز که در این سرود ادای دینی به او هم شده، بخواند چنگیز! آسوده بخواب که بعد از هزار سال یک ایرانی برای تو طلا آورده!
* آنهایی که ماندند و ماندگار شدند و آنهایی که رفتند و فراموش شدند
سعید ملایی نه اولین ورزشکاری بود که از ایران خارج شد و برای دیگر کشورها مبارزه کرد و نه آخرینشان خواهد بود. از ورزشهای رزمی تا کشتی ورزشکارانی بودند که به دلایل اکثرا مالی، حاضر شدند به پرچم و مردمشان پشت کنند و به دنبال زندگی شخصی خود بروند. نمونه داشتیم یارانهاش را از ایران میگرفت اما کشتیاش را برای همسایه کوچک شمال غربی! البته فرق بزرگ همه آنها با ملایی در این است که خیلی آرام و بیحاشیه پناهنده شدند و نخواستند بهای رفتنشان تعلیق همان رشته در ایران باشد و خیانت به همه دوستان و همرشتهایشان. از سرلک و رشوندنژاد جودو گرفته تا بیگی تکواندو و طهماسبی کشتی و... . آنهایی که این روزها حاضرند برای پول و درآمد خوب، راهی جمهوری آذربایجان شوند و برای آذریها کسب مدال و عنوان کنند، با وجود زشتی این کار، دستکم آنقدر شرافت داشتند که هزینه اضافه برای کشور و همتیمیهای خود فراهم نکنند. اما امروز جودوی ما در تعلیق کامل است و 60 هزار جودوکار، تاوان خیانت یک فرد را میدهند. اما اگر از زاویه دیگر به این فرارها بنگریم متوجه میشویم جز یکی دو مورد خاص، دیگران هیچ موفقیتی را در المپیک کسب نکردند و تنها شاید این حساب بانکیشان بود که به قیمت خالی شدن محبوبیت بین توده، پر شد!
***
[بوسه رهبری بر مدال طلای المپیک مردانگی]
پیش از این آرش میراسماعیلی در المپیک 2004 آتن این فرصت تاریخی را داشت که با کسب طلای جودو، نامش را برای نخستینبار در تاریخ ورزش ایران ثبت کند. اما برخلاف فرار و گریز ملایی به دامن چنگیزخان، میراسماعیلی تمام قد به خطوط قرمز کشورش احترام گذاشت و در این سو مردم و حاکمیت این فداکاری بزرگ را قدر نهادند. قطعا بوسه رهبری بر سر و پیشانی این ورزشکار به خودی خود، مبین ارزش حرکتی است که او انجام داد و اینگونه نیست که این ایثارها بیاجر بماند. آرش که سال 2004 میلادی انتخاب اول مجله آمریکایی اسپورتس ایلستریتد برای کسب مدال طلای آتن در رشته جودو بود، طلا را به هر قیمتی نخواست تا نام خودش را اینچنین ابدی کند. او امروز رئیس فدراسیون جودو است و این یعنی حاکمیت ما هم از حیث معنوی و هم مادی، قدردان این دست فداکاریهاست. علیرضا کریمی برخلاف ملایی 3 بار در 3 مقطع به حریفان ممنوعه خورد و هر 3 بار کنار کشید و حالا هم شانس کسب مدال طلای المپیک 2020 را دارد و هم مورد حمایت تمام قد مسؤولان است. شاید طلای المپیک از حیث ارزش معنوی غیرقابل قیمتگذاری باشد اما کسب آن به هر قیمتی هم مورد تایید هیچ ورزشکاری نیست. ماندن و جاودانه شدن در ذهن مردم و تاریخ کشور، بزرگترین دستاورد هر «المپین» است اما نه به هر قیمتی و هر شکل و وضعی. اگر قانون کمیته بینالمللی المپیک که اساسنامه مشخصی دارد، رعایت شود، بدون هیچ شک و تردیدی، خیانت ملایی به جامعه جودوی ایران بدون جواب نخواهد ماند. بزودی خبر تازهای را در اینباره میشنوید و این شاید پایان قصه پسری باشد که با سناریوسازی و دروغبافی، مقدمات فرارش را مهیا کرد و رسما حاضر شد 60 هزار جودوکار کوچک و بزرگ و زن و مرد ایرانی را معلق کند تا خودش ثابت بماند!
ارسال به دوستان
آرش میراسماعیلی در گفتوگو با «وطن امروز» از بحرانی که ملایی برای جودوی ایران پدید آورد گفت
آه 60 هزار جودوکار پشت یک خائن
تا یک سال قبل همه تصور میکردند ستاره ایران در المپیک 2020، سعید ملایی است که با طلای این رشته، نام جودو را به ورزشهایی که برای ما طلا آوردهاند، اضافه می کند اما نهتنها سعید ملایی همه آرزوها را بر باد داد بلکه حالا با تعلیق فدراسیون جودو که او مسبب اصلیاش بود، این رشته شاید جواز حضور در ژاپن را هم پیدا نکند. از سویی وقتی خبر تابعیت ملایی زیر پرچم مغولستان مخابره شد، موجی از شگفتی و حیرت اهالی ورزش را فرا گرفت. به همین بهانه سراغ آرش میراسماعیلی، رئیس فدراسیون جودو رفتیم؛ فردی که 16 سال قبل در وضعیت امروزی ملایی بود. بهعنوان قهرمان جهان پا به آتن گذاشت اما پس از قرعه بد و خوردن به نماینده رژیم اشغالگر قدس، کنار کشید تا نامش برای همیشه ماندگار شود. اینک ملایی درست 180 درجه مقابل او قرار گرفته، علاوه بر این باعث شده جودوی ایران تعلیق جهانی شود.
* بهعنوان سوال اول از آن روز خاص شروع کنیم؛ مسابقه در ژاپن و آن اتفاقات برای سعید ملایی.
من عقیده دارم همه چیز توسط ملایی و بعضی از اطرافیانش از یکی دو سال قبل برنامهریزی شده بود. هر چه بیشتر از این اتفاقات میگذرد به شخصه بیشتر متوجه واقعیتها میشوم. اگر ما قبلا میگفتیم این ورزشکار دنبال رفتن هست کسی باور نمیکرد اما همانطور که اطلاع دارید فدراسیون جهانی حاضر شد چتهای سعید با یکی از اعضای این فدراسیون را منتشر کند. من قبلا این چتها را به رسانهها ارائه دادم و مشخص شد سعید از قبل دنبال خروج از ایران بود و همه تلاشش را هم انجام داد. در هر صورت مسابقات ژاپن قطعه پایانی این پازل بود. از شب قبل مسابقه با تغییر هتل، سعید کلا از ما جدا شد و اتفاقا همه تلاششان را میکردند تا مسابقه ملایی با نماینده رژیم غاصب صهیونیستی برگزار شود اما با باخت سعید سناریوی آنها نقش بر آب شد. بعد از این حادثه هم ملایی حرفهای بیاساسی زد؛ اینکه جان خانوادهام در خطر بود و من عامدانه باختم. هر کسی فیلم مسابقه را ببیند متوجه میشود که سعید همه تلاشش را کرد اما بهصورت کاملا فنی باخت. وقتی برای جودوکار ما محافظ شخصی گذاشتند و او را از کادر خودمان دور کردند معلوم بود برنامههایی در جریان است.
* پس اعتقاد دارید هیچ عمدی در کار نبود؟
بدون شک و تردید. فدراسیون جهانی و ملایی از قبل 2 سناریو را بهصورت همزمان دنبال میکردند. به دنبال صعود ملایی به فینال بودند تا بازی او و نماینده رژیم صهیونیستی را برگزار کنند که با باخت مقابل نماینده بلژیک این سناریو شکست خورد. اما گام بعدی همان مصاحبهها و اتفاقات و خروج ناگهانی ملایی از ژاپن بود بهطوری که برای او محافظ گذاشته بودند و مستقیم وی را به فردوگاه بردند برای بازگشت به آلمان.
* اما برسیم به تعلیق فدراسیون جودو بعد از این اتفاقات.
بله، متاسفانه 2 حکم علیه فدراسیون ما صادر شد؛ اولی تعلیق موقت بود و دومی هم تعلیق دائمی. البته ما بیکار ننشستیم و 2 شکایت مجزا بابت این موضوع به دادگاه حکمیت ورزش (GAS) بردیم. اعتقاد داریم این تعلیق کاملا جهتدار و غیرقانونی است. از همه ابزارهای سیاسی و دیپلماسی ورزشی استفاده میکنیم تا بتوانیم با شکستن تعلیق، این طرح را با شکست مواجه کنیم. متاسفانه فدراسیون جهانی در حال دخالت سیاست در ورزش است؛ اگر بتوانیم ادله خود را در دادگاه حکمیت ورزش ثابت کنیم به شخصه امید فراوانی نسبت به ابطال تعلیق فدراسیون دارم.
* گویا فدراسیون جهانی جودو شروطی را برای حذف تعلیق ایران گذاشته است؟
آنها از ما ضمانت کتبی خواستند تا در مسابقات، با نمایندگان رژیم اشغالگر قدس روبهرو شویم اما موضوع اصلی خطوط قرمز کشورمان است که قطعا ما اجازه عبور از آن را نخواهیم داشت. این به منزله کوتاه آمدن و تسلیم شدن نیست. شکایت کردیم و سعی داریم با شکستن این حکم تا زمان باقی مانده، در مسابقات انتخابی المپیک دست کم یک سهمیه دیگر کسب بکنیم.
* برسیم به اتفاق عجیبی که هفته قبل رخ داد. رفتن ملایی زیر پرچم کشور مغولستان.
همانطور که گفتم، سعید روز به روز در حال فرو رفتن در باتلاقی است که خودش و دیگران برایش درست کردهاند. کار بسیار بچگانهای انجام داد اما من اسمش را رسما خیانت میگذارم. به راحتی بازیچه دست افرادی شد که قصدشان آسیب زدن به وجهه ورزش کشور ما است. چه ننگی بالاتر از این که یک ورزشکار زیر پرچم یک کشور دیگر برود آن هم کشوری که در گذشته جنایات تاریخی وسیعی را در ایران مرتکب شده است؟ طی چند روز گذشته صدها تماس داشتم که همه درباره مغولستان اظهار تعجب و تاسف کردند. در همین مسابقاتی که چند روز قبل در ژاپن برگزار شد و ملایی باخت، دیدیم که او از لحاظ روحی روانی و همچنین فنی با افت وحشتناکی روبهرو شده است و من مطمئن هستم آینده روشنی را پیش رو ندارد؛ آه 60 هزار جودوکار پشت چنین فردی است. ملایی اگر در ایران میماند و به المپیک میرفت و منتظر قرعه میماند براحتی میتوانست با کسب مدال طلا اسطوره جودوی ما شود اما حالا میبینیم به هر دری میزند تا به هر قیمتی که شده با پرچم هر کشوری فقط در المپیک حاضر شود. طلا به چه قیمتی؟ به کشورت پشت کنی؟ به جامعه جودوی ایران خیانت کنی؟ همه این کارها را انجام بدهی که بخواهی فقط یک طلا آن هم برای مغولستان بگیری؟ اما من میگویم این راه برای او پایان خوشی ندارد. ما پیگیر مسائلی هستیم که فعلا نمیتوانم آن را رسانهای کنم اما بزودی در این باره اتفاقاتی را شاهد خواهیم بود.
* بعد از تعلیق، وضعیت اداره جودوی ما چگونه شد؟
بعد از این اتفاق حقیقتا ما چندان هم ضرر نکردیم، چرا که 100 ورزشکار را در اردوهای مختلف داریم و سعی میکنیم از داخل جودو را برای آینده بازسازی کنیم. حتی قصد کادرسازی برای جودو در تمام مقاطع را داریم. نوجوانان و جوانان هر کدام با 50 ورزشکار در اردو هستند. سعی داریم از این تهدید یک فرصت بسازیم برای کارهای زیربنایی جودو که در سالهای اخیر نسبت به آن غفلتهایی صورت گرفته بود. بعضیها تصور میکنند بعد از تعلیق، ما آمدیم و جودو را تعطیل کردیم، اتفاقا کاملا برعکس. ما در 2 جبهه بهصورت مجزا در حال پیش بردن کارها هستیم. چون فعلا به علت تعلیق، اعزامی برای مسابقات نداریم اردوهای مختلف را در داخل برگزار میکنیم و از سوی دیگر با عنایت آقایان صالحیامیری و سلطانیفر در تلاشیم با پیش بردن هر 2 شکایتمان در دادگاه « GAS»، حکم تعلیق را بشکنیم. رئیس کمیته ملی المپیک در این باره شخصا با آقای باخ قرار است صحبت کند؛ هم درباره حضور جودوی ایران در المپیک و شکستن حکم، هم درباره ملایی که بیشتر از این نمیتوانم موضوع او را بشکافم. اما بزودی پرونده جدیدی را در کمیته IOC باز میکنیم.
* در روند خروج سعید ملایی افراد دیگری هم نقش داشتند؟
بله! یکی از همین افراد سرمربی سابق تیم ملی جودو (منصوری) است که او هم از این فرصت استفاده کرد و به آلمان پناهنده شد. سوای او، افراد دیگری هم بودند که خیانتهایی را از داخل کشور مرتکب شدند اما این پایان کار نیست. دادستانی در حال پیگیری این پرونده است و پای همه کسانی که به نوعی در این پرونده دست داشتند به دادگاه باز میشود. این پرونده زوایای پنهانی دارد که بعدا مشخص خواهد شد. آقایان هزینه زیادی را برای نظام درست کردند و شبکههای معاند هم تور ماهیگیری خود را در این آب گلآلود پهن کردند.
* یک سوال شخصی. خودت سال 2004 شانس اول مدال طلای المپیک بودی اما به خاطر قرعه بد و رودررویی با ورزشکار اسرائیلی، قید طلا را زدی. سوای موضوع خطوط قرمز که تاکید کردی موظف به رعایتش هستیم، هیچ وقت نشد خودت حسرت نداشتن مدال طلای المپیک را بهعنوان قهرمان وقت جهان، بخوری؟
اصول اعتقادی ورزشکار باید مشخص باشد. ما نماینده یک ملت هستیم. مگر آرش میراسماعیلی با هزینه شخصی خودش قهرمان جهان شد و پا به المپیک گذاشت؟ من با پول بیتالمال از یک ورزشکار کوچک تبدیل به قهرمان جهان شدم. چه کسی است که دلش مدال طلای المپیک را نخواهد؟ بویژه کسی که در آن برهه قهرمان جهان هم شده باشد اما هر طلایی یک قیمتی دارد. من ورزشکاری نبودم که بخواهم به هر قیمتی مدال بگیرم. تابع مقررات کشورم بودم و هستم و شاید تنها ناراحتی من بدشانسی در قرعه بود و اینکه فرصتی پیش نیامد در آتن به سهم خودم دل مردم کشورم را شاد کنم. من از روز اول تا آخر با لباس ایران وارد هر مسابقهای شدم و خوشحالم زیر هیچ پرچمی جز پرچم سه رنگ کشورم مسابقه ندادم. در پایان این را بگویم نه سعید ملایی و نه هیچ یک از ورزشکارانی که به هر دلیلی به کشورشان پشت کردند و برای کشور دیگری مسابقه دادند، عاقبت به خیر نشدند. در این چند دهه به لیست پناهندهها نگاه کنید، فقط یکی دو نفر توانستند طلای المپیک بگیرند (بیگی برای تکواندوی آذربایجان). آینده سعید ملایی که به جامعه جودوی ایران خیانت کرد هم چندان بهتر از آنها نخواهد بود؛ آه هزاران جودو کار را پشت سرش میبیند و قطعا تاوان خیانتش را خواهد داد.
ارسال به دوستان
اخبار
رکوردی که استراماچونی ثبت کرد
سرمربی ایتالیایی آبیپوشان نام خود را به عنوان نخستین خارجی که با این تیم در لیگ برتر به صدر جدول رسید، ثبت کرد. در هفته سیزدهم رقابتهای لیگ برتر، تیم فوتبال استقلال موفق شد شهرخودروی مشهد را در تهران با یک گل شکست دهد و به لطف توقف سپاهان مقابل نساجی و با یک بازی بیشتر به صدر جدول برسد. این اولین صدرنشینی استقلال از فصل پانزدهم لیگ برتر تاکنون و اولین صدرنشینی آبیپوشان با یک مربی خارجی در لیگ برتر بود. استقلالیها پیش از استراماچونی در لیگ برتر 2 بار از مربی خارجی استفاده کرده بودند که با رولند کخ و شفر هرگز رسیدن به صدر جدول را تجربه نکرده بودند. استراماچونی این تیم را صدرنشین لیگ برتر کرد تا اولین سرمربی خارجی باشد که با آبیپوشان در لیگ برتر به صدر جدول رسیده است.
***
کالدرون: شایسته این برد پرقدرت بودیم
سرمربی پرسپولیس با ابراز رضایت از عملکرد بازیکنانش در دیدار برابر ذوبآهن گفت: میدانستیم پرسپولیس سالهاست در اصفهان برنده نشده و به همین خاطر تلاش کردیم برنده باشیم. آخرین دیدار هفته سیزدهم رقابتهای فوتبال لیگ برتر بین تیمهای ذوبآهن و پرسپولیس در ورزشگاه فولادشهر اصفهان انجام شد که این دیدار با برتری ۳ بر صفر سرخپوشان به پایان رسید. مهدی ترابی (۱۶ - پنالتی و ۶۴) و علی علیپور (۵۸) برای پرسپولیس گل زدند. گابریل کالدرون بعد از این بازی گفت: به بازیکنان و هواداران به خاطر این پیروزی تبریک میگویم. میدانستیم پرسپولیس ۹ سال است در اصفهان نتوانسته ذوبآهن را شکست دهد. خوشحالم که به یک برد مقتدرانه رسیدیم. ما شایسته این پیروزی مقتدرانه بودیم، چرا که امروز تیم من عالی کار کرد. از بازیکنانم به خاطر تلاشی که کردند ممنونم. کالدرون درباره اینکه آیا فکر میکرد پرسپولیس 3 گل به ذوبآهن بزند، گفت: ما در بازی آخر موقعیتهای زیادی داشتیم اما به گل نرسیدیم. در هفتهای که گذشت روی شوت و سانتر کار کرده بودیم و میدانستیم بازیکنان توانمندی داریم و با این روش میتوانیم برنده شویم. ذوبآهن در 3 بازی اخیر خود 2 برد و یک مساوی داشت اما کیفیت و کار بازیکنان من باعث شده بود آنها به دردسر بیفتند و این به خاطر شایستگی تیم ما بود.
***
CAS به نفع چلسی رای داد
دادگاه عالی ورزش محرومیت باشگاه چلسی در نقل و انتقالات را رفع کرد. شبکه «بیبیسی» اسپورت خبر داد محرومیت باشگاه چلسی در نقل و انتقالات بعد از اعتراض به دادگاه عالی ورزش (CAS) برداشته شد و این باشگاه میتواند در ژانویه بازیکن جدید جذب کند. چلسی فوریه گذشته به خاطر زیر پا گذاشتن قوانین امضای قرارداد با بازیکنان جوان از سوی فیفا از 2 پنجره نقل و انتقالات محروم شده بود. بدین ترتیب دادگاه عالی ورزش، چلسی را به پرداخت 300 هزار فرانک سوییس محکوم کرد و محرومیتش را برداشت تا این تیم در ژانویه بتواند بازیکن جدید جذب کند.
***
دروغهای جونیور در کشورش
مهاجم برزیلی سابق پرسپولیس درباره حضور کوتاهمدت خود در ایران با یک رسانه کشورش به صحبت پرداخت. به گزارش ایسنا و به نقل از Terra، جونیور براندائو که از لودوگورتس به پرسپولیس پیوست، بعد از ناکامی در این تیم قصد بازگشت به سری B برزیل را دارد. او در همین رابطه گفت: خیلی دوست دارم به لیگ برزیل بازگردم و کنار همسر و فرزندم باشم. با وجود اینکه باید در ژانویه به لودوگورتس بازگردم، چون قرارداد دارم ولی خیلی دوست دارم کنار خانوادهام باشم و بازی کنم.
بازیکن ۲۳ ساله متولد سائوپائولو درباره حضور در لیگ ایران گفت: برای تجربه آن شرایط باید خیلی مقاومت داشته باشید. نکته مثبت این تجربه کار با گابریل کالدرون آرژانتینی بود. ترک کردن خانوادهام یک ماه بعد از به دنیا آمدن فرزندم و اینکه نمیتوانستم برایشان پول بفرستم کارم را سخت کرد. بینظمی باشگاه و لیگ ایران هم تاثیر داشت. پرداخت دیر حقوقها دلیل دیگری برای بازگشت من بود. همچنین حدود ۱۵ روز مجبور بودم به سفارت بروم تا یک تماس با خانوادهام بگیرم که آن هم به سختی بود. همین باعث شد از لئو فیجو، مدیر برنامههای خودم بخواهم هر طور شده قراردادم را فسخ کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|